توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را مشاهده نمیکنید برای مشاهده کامل متن و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ۩ ╫ ۩ ╫ ۩ ويژه نامه رحلت جانسوز خاتم الانبياء٬ محمد مصطفي (ص) ۩ ╫ ۩ ╫ ۩
║★║فاطمی║★║
۱۳۸۹/۱۱/۱۱, ۱۷:۳۹
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/35563699633670478536.jpg---------http://askquran.ir/gallery/images//5405/1_b_054_1.png---------http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/35563699633670478536.jpg
http://www.shiaupload.ir/images/31234011113222983766.gif
ويژه نامه وفات نبي مکرم اسلام ٬ خاتم الانبياء
و المرسلين ٬ حبيب قلوب العالمين ابوالقاسم
محمد مصطفي صلوات الله عليه وآله
http://www.shiaupload.ir/images/31234011113222983766.gif
http://www.askquran.ir/upload/files/jgavs21awnqvpbc0wd93_askquran.ir.swf
http://www.shiaupload.ir/images/31234011113222983766.gif
قال رسول الله صلى الله عليه وآله :
لايقبل الله صلاة امرى ء لايحضر فيها قلبه ؛
خداوند نمازى را كه در آن حضور قلب نباشد نمى پذيرد.
(مستدرك الوسائل ، ج 3، ص 59)
http://www.shiaupload.ir/images/31234011113222983766.gif
║★║فاطمی║★║
۱۳۸۹/۱۱/۱۱, ۲۱:۴۴
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/25056381789604622650.gif (http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/25056381789604622650.gif)
هنگامه رنج و غم و ماتم شده امشب
گريان، زغمى ديده عالم شده امشب
آهنگ سرشكم، كه رسد بر لب مژگان
با اين دل سودا زده همدم شده امشب
پايان شب آخر ماه صفر است اين
يا آنكه زنو ماه محرّم شده امشب
مهتاب، رخ خويش نهان كرد زماتم
چون رحلت پيغمبر خاتم شده امشب
از داغ جگر سوز نبى سيّد ابرار
نخل قد زهرا و على خم شده امشب
شد كار فلك، خون جگر خوردن از اين غم
گردون، ز محن با رخ درهم شده امشب
سيماى جهان، غرقه خون دل «ياسر»
در سوگ رسول اللّه اعظم شده امشب
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/70844397707963237816.jpg (http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/70844397707963237816.jpg)
║★║فاطمی║★║
۱۳۸۹/۱۱/۱۱, ۲۲:۱۷
http://askquran.ir/gallery/images//5405/1_vafate.p.takhat-_8_.gif
(http://askquran.ir/gallery/images//5405/1_vafate.p.t__17_.jpg)
چشمهایی كه هنوز نگران امت است
مرور میکنی خاطرات هزار ساله نوح را،
تنهایی آدم را،
زخمهای ایوب را و امتحان ابراهیم را.
با آمدن آدم علیهالسلام آمدهای
و بعد از عیسی علیهالسلام به پیامبری رسیدهای.
فرشتهها صدایت میکنند؛
اما هنوز دلتنگ و نگران امتت هستی.
هرچند اتمام حجت کردهای،
هرچند عادلترین نگهبان را بر آنان گماردهای،
اما دلشوره اینکه پس از تو چه خواهد شد، رهایت نمیکند.
پیامبری تو...
سبکبار بال میزنی،
تا دورتر از دسترس همه پرندهها و فرشتهها.
اما چه بهارها و اردیبهشتها
در حسرت دیدن تو از راه خواهند آمد،
ای بهشتیترین!
پیامبریات باران مهربانی بود
که تا دورترین نقطه تشنگی خاک رسید.
عطر رسالتت، هوایی بود
که همه خاکیان را به هوای نفس کشیدن در دامنه اسلام کشاند.
پس از تو، آوازهای ابوجهل را هیچ حنجرهای صیقل نداد.
به یمن پیامبری تو،
زیتونها و انجیرها در برابر نخلها،
قرآن تلاوت میکنند
و نخلها به رسالت جهانی تو سوگند میخورند.
همه پرندههای جهان، اذان میگویند
تا کوهها به امامت تو نماز کنند.
پس از تو
چه میتوان گفت
از آن همه کلمهای که در صدای سکوت علی علیهالسلام ،
پس از تو خاموش ماندند؟
پس از تو، غیر از نفسهای غمگین علی علیهالسلام
و اشکهای ناتمام فاطمه علیهاالسلام ،
هیچ نفسی به تو نرسید
و هیچ اشکی از نام تو سرچشمه نگرفت.
بعد از تو، جز لبخندهای اندوهگین علی علیهالسلام
و فاطمه علیهاالسلام ،
همه لبخندها به کیسههای زر ختم شد.
چه شبها که فاطمه علیهاالسلام به یاد تو
در ماه، با گریه مینگریست
و علی علیهالسلام ، با بغض،
ستارههای ایوان تاریک مدینه را میشمرد.
آه، چه فرصتهای عزیزی که پس از تو،
بین غربت برادرت علی علیهالسلام
و مسلمانان نامسلمان گم شد!
کاش سلمانها و ابوذرها و...
در باران تکثیر میشدند
تا خطبههای علی علیهالسلام را عملی کنند!
کاش... !
کاش چیزی نپرسی!
لب به سخن گشودی و فرمودی:
«نورانیترین شما در روز قیامت،
کسی است که آل محمد صلیاللهعلیه وآله را
بیشتر دوست بدارد.»
اما باور نمیکنی که امت تو
چگونه به وصیت تو عمل کردند؟!
کاش از دستهای گرمی نپرسی
که هیچگاه پس از تو،
دستهای تنهای علی علیهالسلام را
در صبحگاهان غربت نفشرد
و هیچ جوابی،
پرندههای سلامش را نرسید!
کاش از شانه امنی نپرسی
که پس از تو هیچ شانهای
هق هق گریههای دختر دردانهات را نداشت!
کاش از دوستداشتن مپرسيدي
که هیچ خانهای همسایه دوستی مهربانانه آل تو نشد!
کاش... !
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/99795045830865207301.jpg (http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/99795045830865207301.jpg)
║★║فاطمی║★║
۱۳۸۹/۱۱/۱۱, ۲۲:۱۸
http://askquran.ir/gallery/images//5405/1_vafate.p.takhat-_3_.gif
حجة الوداع " آخرين سفر پيامبر ( ص ) به مكه "
چند ماه از عمر پربار پيامبر عاليقدر اسلام (ص) باقى نمانده بود. سال دهم هجرت بود. پيامبر (ص) اعلام فرمود:
مردم براى انجام مراسم عظيم حج آماده شوند. بيش از صد هزار نفر گرد آمدند. پيامبر مكرم (ص)، با پوشيدن دو پارچه سفيد، از مسجد شجره در نزديك مدينه احرام بست و مسلمانان نيز همچنين.
صداى گوش نواز: لبيك اللهم لبيك، لا شريك لك لبيك، در فضا طنين انداز شد. هزاران نفر اين نداى ملكوتى پيامبر (ص) را تكرار مىكردند.
شكوه عظيمى بود: وحدت اسلامى، برابرى و برادرى تبلور يافت. پيامبر مكرم (ص)، براى اولين و آخرين بار مراسم و مناسك حج را، به مسلمانان آموخت.
اين سفر بزرگ نمايشگر ثمرات بزرگ و تلاشهاى چند ساله پيغمبر اكرم (ص) بود كه جان و مال و زندگى خود را، خالصانه در راه تحقق آرمانهاى اسلامى و فرمانهاى الهى بذل كرد، و پيامهاى الهى را به مردم جهان رسانيد.
پيامبر (ص) در سرزمين عرفات پس از نماز ظهر و عصر هزاران نفر از مسلمانان پاك اعتقاد را، مخاطب ساخته چنين فرمود:
"اى مردم! سخنان مرا بشنويد شايد پس از اين شما را در اين نقطه ملاقات نكنم .
اى مردم، خونها و اموال شما بر يكديگر تا روزى كه خدا را ملاقات نمائيد مانند امروز و اين ماه، محترم است و هر نوع تجاوز به آنها، حرام است".
سپس مردم را به برابرى و برادرى فراخواند و به رعايت حقوق بانوان سفارش كرد و از شكستن حدود الهى بيم داد و از ستمكارى و تجاوز به حقوق يكديگر بر حذر داشت و به تقوى توصيه كرد.
http://askquran.ir/gallery/images//5405/1_vafat.p.e__8_.jpg
║★║فاطمی║★║
۱۳۸۹/۱۱/۱۱, ۲۲:۱۸
http://askquran.ir/gallery/images//5405/1_vafate.p.takhat-_17_.gif
خداحافظ!
ماجرای بیکسی زهرا علیهاالسلام از جایی شروع شد که پلکهای تو بر هم آمد.تو، رها و سبکبال از ادای رسالت،
آرام، سر بر دامان مهربانی خداوند گذاشتی؛
در ازدحام سلام و تحیت فرشتگان،
در هوای معطر جبرئیل،
در ترنم صلوات فرشتگان،
در احاطه غم و اندوه توامان،
در جاودانگی اشک و ماتم من.
مرا به دست قومی میسپاری که بزرگی تو را پاس نداشتند.
به کوچههایی که روزی عبورت را سنگ میزدند.
به خانههایی که دهان به ریشخند و زخم زبان گشودند؛
آنها که روزی رسالت آسمانیات را به سخره گرفتند.
جهل مردمان این شهر، قداست خانهام را نشانه گرفته است؛
همان خانه که تو بارها کلون درگاهش را نواختی.
داستان بیکسی زهرا علیهاالسلام از جایی شروع شد
که تو پلک بر هم نهادی،
هنوز کوچههای مدینه،
از عطر نفسهایت معطر بود که...
آه، بگذار چیزی نگویم!
داستان بیکسی زهرا علیهاالسلام از جایی شروع شد
که تو پلک بر هم نهادی
تا شاهد روزگار سخت بعد از خود نباشی.
از همان لحظه که شهر، صدایت را نشنید.
از همان لحظه که روزگار، نگاه مهربانت را ندید،
روزگار رنج و ملال اهل بیت علیهالسلام آغاز شد.
کجاست آن روزگاران خوش با تو بودن؟
برخیز و دوباره قرآن بخوان!
خداحافظ، ای رحمت فراگیر در پهنه خاک!
خداحافظ، سپیده تا همیشه جاری!
خداحافظ، نور محض!
خداحافظ، عطر لحظههای بهاری.
خداحافظ، ای مهربانیات تا همیشه جاری!(1)
http://askquran.ir/gallery/images//5405/1_vafat.p.e__20_.jpg
║★║فاطمی║★║
۱۳۸۹/۱۱/۱۱, ۲۲:۱۸
http://askquran.ir/gallery/images//5405/1_vafate.p.takhat-_1_.gif
جان جهان در خاک
پیامبر خدا (صلى الله علیه و آله) در تاریخ 28 صفر سال 10 هجرى در مدینه منوره چشم از جهان فرو بستند و به لقاء الله پیوستند، و این در حالى بود كه سر در سینه برادر خویش على بن ابى طالب (علیه السلام) داشتند: (و لقد قبض رسول الله...): و رسول خدا در حالى قبض روح شد كه سر بر سینه من نهاده بود و جانش در میان دستانم گرفته شد و من دستم را بر چهره ایشان كشیدم و من متولى غسل آن حضرت شدم و ملائكه مرا كمك مىكردند، تا آن كه او را در ضریحش به خاک سپردیم ... (1)
و در غم رحلت پیامبر (صلى الله علیه و آله) در حالى كه حضرت را غسل مىداد و كفن مىكرد، چنین فرمود:
(بأبى أنت و أمى یا رسول الله لقد انقطع بموتك...):
پدر و مادرم فداى تو اى رسول خدا! همانا با مرگ تو از نعمتى محروم شدیم كه با مرگ دیگران از آن محروم نمىشدیم و آن، نعمت نبوت و اخبار آسمانى بود.
مصیبت تو آنقدر بزرگ است كه ما را به خاطر تمام مصیبتهاى دیگر تسلیت مىدهد و از این جهت، تو منحصر به فرد هستى و همه مردم در سوگ تو ماتمزده هستند و از این جهت عمومیت دارى و اگر نبود كه تو ما را به صبر امر فرمودى و از جزع و ناله نهى نمودى، سرچشمه هاى اشك را خشك مىكردیم و درد و غم ما همواره باقى مىبود و اندوه ما زدوده نمىشد و اینها نیز براى تو اندك است، ولى مرگ را نمىتوان برطرف كرد،
پدر و مادرم فداى تو باد! ما را نزد پروردگارت یاد كن و در خاطر خود نگهدار! (2)
رسول خدا (صلى الله علیه و آله) لحظاتى پیش از رحلت فرمود: (براى من كاغذ و دواتى بیاورید تا مكتوبى بنویسم كه پس از من گمراه نشوید!)
در این لحظه، عمر بن الخطاب گفت: "این مرد هذیان مىگوید و بیمارى بر او غلبه كرده است! ما را كتاب خدا بست است!" و شعار "حسبنا كتاب الله" را سر داد كه نقض كننده فرمایش نبى اكرم (صلى الله علیه و آله) إنى تارك فیكم الثقلین... از همان مجلس ریشه گرفت.
پس از آن، در حالى كه على (علیه السلام) هنوز در حال غسل و تدفین پیامبر بود، گروهى در محلى به نام (سقیفه) جمع شدند و در امر خلافت نزاع آغاز كردند و سرانجام ابوبكر را به عنوان خلیفه برگزیده، با او بیعت كردند و این، آغاز مسیرى بود كه به نوبه خود نتایجى به همراه داشت.
پینوشتها:
1- نهچ البلاغه ٬ فيض الاسلام ٬ خطبه 88
2- نهج البلاغه، فیض الاسلام، خطبه 226.
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/80457123349343078238.jpg (http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/80457123349343078238.jpg)
║★║فاطمی║★║
۱۳۸۹/۱۱/۱۱, ۲۲:۱۸
http://askquran.ir/gallery/images//5405/1_payambar_jpg__49_.jpg
رحلت پيامبر اکرم (ص) در کلام اميرالمومنين (ع)
و من کلام له علیه السلام قاله و هو یلی غسل رسول الله ، صلی الله علیه و آله ، و تجهیزه :
بابی انت و امی یا رسول الله لقد انقطع بموتک مالم ینقطع بموت غیرک من النبوه والانباء و اخبار السماء خصصت حتی صرت مسلیا عمن سواک ، و عممت حتی صار الناس فیک سواء و لولا انک امرت بالصبر و نهیت عن الجزع ، لانفدنا علیک ماء الشؤون و لکان الداء مماطلا والکمد محالفا ، و قلا لک ولکنه ما لا یملک رده ، و لا یستطاع دفعه بابی انت و امی اذکرنا عند ربک ، واجعلنا من بالک
هنگامى كه رسول خدا (ص) را مى شست و كفن مى كرد، گفت:
"پدر و مادرم فدایت باد، با مرگ تو رشته اى برید كه در مرگ جز تو- كس چنان ندید- پایان یافتن دعوت پیامبران و بریدن خبرهاى آسمان، چنانكه- مرگت- دیگر مصیبت زدگان را به شكیبایى واداشت و همگان را در سوكى یكسان گذاشت، و اگر نه این است كه به شكیبایى امر فرمودى، و از بیتابى نهى نمودى، اشك دیده را با گریستن بر تو به پایان مى رساندیم. و درد همچنان بى درمان مى ماند، و رنج و اندوه، هم سوگند جان، و این زارى و بیقرارى در فقدان تو اندك است، لیكن مرگ را باز نتوان گرداند، و نه كس را از آن توان رهاند. پدر و مادرم فدایت، ما را در پیشگاه پروردگارت به یاد آر و در خاطر خود نگاه دار!"
نهج البلاغه، خطبه 226، مترجم: سید جعفر شهیدی
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/39743543307247487965.jpg (http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/39743543307247487965.jpg)
║★║فاطمی║★║
۱۳۸۹/۱۱/۱۱, ۲۲:۱۸
http://askquran.ir/gallery/images//5405/1_vafate.p.takhat-_18_.gif
پندهای حکیمانه از رسول الله صلی الله علیه و آله
http://shiaupload.ir/images/dmno2zpfh3z5ywqbjusi.gifهر چه فرزند آدم پيرتر مى شود ، http://shiaupload.ir/images/cgfnbvyjival9y1vvzp.gif
دو صفت در او جوانتر مى گردد
: حرص و آرزو .
http://shiaupload.ir/images/dmno2zpfh3z5ywqbjusi.gifدوگروه ازامت من هستندكه اگرصلاح يابندhttp://shiaupload.ir/images/cgfnbvyjival9y1vvzp.gif
امت من صلاح مى يابد و اگر فاسد شوند ،
امت من فاسد مى شود : علما و حكام .
http://shiaupload.ir/images/dmno2zpfh3z5ywqbjusi.gifشماهمه شبان ومسؤول نگاهبانى يكديگريدhttp://shiaupload.ir/images/cgfnbvyjival9y1vvzp.gif
http://shiaupload.ir/images/dmno2zpfh3z5ywqbjusi.gifنمى توان همه را به مال راضى كرد http://shiaupload.ir/images/cgfnbvyjival9y1vvzp.gif
اما به حسن خلق ، مى توان .
http://shiaupload.ir/images/dmno2zpfh3z5ywqbjusi.gif نادارى بلاست ، از آن بدتر ، بيمارى تن ، http://shiaupload.ir/images/cgfnbvyjival9y1vvzp.gif
و از بيمارى تن دشوارتر ، بيمارى دل .
http://shiaupload.ir/images/dmno2zpfh3z5ywqbjusi.gif مؤمن، همواره در جستجوى حكمت است http://shiaupload.ir/images/cgfnbvyjival9y1vvzp.gif
http://shiaupload.ir/images/dmno2zpfh3z5ywqbjusi.gif از نشر دانش نمى توان جلو گرفت http://shiaupload.ir/images/cgfnbvyjival9y1vvzp.gif
http://shiaupload.ir/images/dmno2zpfh3z5ywqbjusi.gifدل انسانى همچو پرى است كه در بيابان http://shiaupload.ir/images/cgfnbvyjival9y1vvzp.gif
به شاخه درختى آويزان باشد ،
از وزش بادها دائم در انقلاب است و زير و رو مى شود .
http://shiaupload.ir/images/dmno2zpfh3z5ywqbjusi.gif مسلمان آن است كه مسلمانان از دست http://shiaupload.ir/images/cgfnbvyjival9y1vvzp.gif
و زبان او در آسايش باشند .
رهنماى به كار نيك ، خود كننده آن كار است .
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/76747468137870993077.jpg (http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/76747468137870993077.jpg)
║★║فاطمی║★║
۱۳۸۹/۱۱/۱۱, ۲۲:۱۹
http://askquran.ir/gallery/images//5405/1_vafate.p.takhat-_26_.gif
شهادت یا رحلت حضرت رسول صلی الله علیه و اله ؟؟؟
وَمَا مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ وَمَن يَنقَلِبْ عَلَىَ عَقِبَيْهِ فَلَن يَضُرَّ اللّهَ شَيْئًا وَسَيَجْزِي اللّهُ الشَّاكِرِينَ. آل عمران ایه ۱۴۴
محمد [ص] فقط فرستاده خداست؛ و پيش از او، فرستادگان ديگرى نيز بودند؛ آيا اگر او بميرد و يا كشته شود، شما به عقب برمىگرديد؟ [و اسلام را رها كرده به دوران جاهليّت و كفر بازگشت خواهيد نمود؟] و هر كس به عقب باز گردد، هرگز به خدا ضررى نمىزند؛ و خداوند بزودى شاكران [و استقامتكنندگان] را پاداش خواهد داد.
یکی از مظلومیتهای حضرت رسول این است که معمولا به کیفیت شهادت ایشان توجه نمیشود. و معمولا میگویند رحلت حضرت رسول !!! این هفته قصد داریم در رابطه با کیفیت شهادت و قاتلین آن حضرت صحبت کنیم:
کتابهای سیره و حدیث مرگ رسول خدا بوسیله سم را تایید کرده اند و آن را با احادیث متواتر ذکر کرده اند از جمله:
ابن سعد میگوید در روایتی آمده است: پیامبر ص مسموم درگذشت و شصت و سه ساله بود. این قول ابن عبده است. (۱)
شیخ مفید میگوید: او در مدینه روز دوشنبه دوشب باقیمانده از ماه صفر در سال دهم هجری درگذشت درحالیکه شصت و سه سال داشت. (۲)
علامه حلی شهادت رسول خدا را به وسیله سم ذکر میکند. (۳)
در کتاب جامع الرواه آمده است: پیامبر ص در مدینه مسموم درگذشت.(۴)
شیخ طوسی میگوید: رسول خدا دو شب باقیمانده از ماه صفر در سال دهم هجری مسموم درگذشت. (۵)
بیهقی از عبدالله بن مسعود روایت کرده است که وی گفت: اگر ۹بار قسم بخورم که رسول خدا کشته شده اشت برایم محبوبتر است از اینکه یکبار قسم بخورم که او کشته نشده است به جهت اینکه خداوند او را پیامبر شهید قرار داده است. (۶)
حاکم نیشابور کشته شدن رسول خدا را تایید کرده است. آنجا که میگوید: شعبی گفته است: بخدا قسم رسول خدا و ابوبکر با سم کشته شدند و عمر و عثمان و علی بن ابیطالب با شمشیر کشته شدند و حسن بن علی با سم و حسین بن علی با شمشیر کشته شد. (۷)
ابن مسعود کشته شدن پیامبر در سنه ۱۱ هجری تایید و تاکید کرده است. (۸)
رسول خدا ص فرمود: هیچ پیامبری یا وصی او نیست مگر آنکه شهید میشود. (۹) و همچنین فرمودند: هیچ کس از ما (اهل بیت) نیست مگر آنکه مسموم یا مقتول خواهد بود. (۱۰)
پس شهادت حضرت رسول توسط سم قطعی است. ولی چه کسی و در چه زمانی ایشان را به شهادت رسانده اند ؟؟؟
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/80433536237690971515.jpg (http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/80433536237690971515.jpg)
║★║فاطمی║★║
۱۳۸۹/۱۱/۱۱, ۲۲:۱۹
http://askquran.ir/gallery/images//5405/1_vafate.p.takhat-_11_.gif
زمان شهادت حضرت رسول صلی الله علیه و آله
ظاهرا بیشترین فاصله ای را که بین فرمان حمله به شام به رهبری اسامه و شهادت حضرت رسول بیان شده است دو هفته است. (المغازی واقدی ج۱ص۱۲۶) به دلیل زیاد بودن روایات در این زمینه بنده به بیان مصادر کفایت میکنم: الطبقات الکبری ابن سعد جلد دوم و سیره ابن هشام و انساب الاشراف جلد اول و عیون الاثر جلد دوم.
در تمامی این مصادر فاصله ۱۲ الی ۱۴ روز فاصله بین دستور حمله به شام و شهادت بیان شده است. شهادت ایشان در سال ۱۱ هجری و در سن شصت و سه سالگی بوده است.
اولا:از آنجایی که حضرت رسول ص همانطور که گفتم از شهادت قریب الوقوع خودشان در غدیر خبر داده بودند.
ثانیا:فاصله زمانی زیادی بین غدیر و دستور حمله به شام به رهبری اسامه نبوده است.
ثالثا: سرزمین شام در فاصله دوری از مدینه قرار داشت.
رابعا: در غدیر علی علیه السلام به عنوان جانشین معرفی شده بود.
ابوبکر و عمر و دیگران اطرافیان از پیوستن به سپاه اسامه سر باز زدند تا بتوانند به طور سری به گونه ای که رسوا نشوند از دست پیامبر ص خلاص شوند و نقشه های شوم خود را در بعد از شهادت حضرت اجرا کنند.
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85235509568387624117.jpg (http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/85235509568387624117.jpg)
║★║فاطمی║★║
۱۳۸۹/۱۱/۱۱, ۲۲:۱۹
http://askquran.ir/gallery/images//5405/1_payambar_jpg__52_.jpg
قاتلان حضرت رسول (ص)
روایت شده است: پس بیهوش شد و چون به هوش آمد زنها به او دارو خوراندند در حالی که او روزه دار بود. (الطبقات الکبری ج۲ص۲۳۵)
در دو روایت بخاری و مسلم از عایشه آمده است: ما به رسول خدا در هنگام بیماری اش دارو دادیم پس شروع کرد به اشاره کردن به ما که به من دارو ندهید.
گفتیم: (مسئله ای نیست) هر بیماری از دارو متنفر است. در بعضی روایات اینچنین آمده: (اهمیتی ندهید) کراهیت مریض از دواست!
اندکی بعد پیامبر فرمود: هرکس در خانه است در برابر چشم من باید دارو بخورد بجز عمویم عباس که در کنار شما حضور نداشت. (۱۱)
اولا: مگر اطاعت حضرت رسول در هر حالی طبق نص قرآن واجب نشده است ؟ مگر قرآن نفرموده: که پیامبر ص از روی هوی و هوس سخن نمیگوید ؟ پس چرا وقتی حضرت خواستند که به او دارو (سم) را ندهند عایشه اطاعت نکرد و بلکه خلاف دستور حضرت عمل کرد ؟
انگار عایشه نیز مانند عمر خیال کرده بود که پیامبر ص نعوذبالله هذیان می گوید !!! آیا رسول خدا ص فایده دارو را نمی دانست و آنها میدانستند ؟ و آیا پیامبر مصلحت خود را تشخیص نمیداد و آنها تشخیص میدادند ؟
ثانیا: جمله آخر حضرت (همه اهل خانه در برابر چشم من از این دارو بخورند) اشاره به این دارد حضرت میدانستند که آن دارو نبوده است بلکه سم بوده است که میخواستند توسط آن حضرت را بکشند. لهذا منظور حضرت اینچنین بوده است: اگر دارو بوده است از آن بخورید!!! ولی خودشان میدانستند که دارو نبود و از آن نخوردند.
در الطب النبوی ابن جوزی ج۱ص۶۶ میگوید: به او دوا خوراندند در حالیکه بیهوش بود و چون به هوش آمد فرمود: چه کسی با من چنین کرد. این کار زنهائی است که از آنجا آمده اند و با دست به سوی حبشه اشاره کرد. و در روایات صحیح آمده که عایشه و حفصه حبشی بودند.
این یک افشاگری از سوی رسول خداست که او را به روشی که زنان حبشیه به شوهرانشان سم میخوراندند مسموم کرده اند. سم حبشه نیز معروف و مشهور بوده است و بعضی از حبشیها متخصص در سحر و شعبده و انواع سم بوده اند.
عبدالصمد بن بشیر از امام صادق علیه السلام روایت کرده که آنحضرت فرمود: میدانید پیامبر ص درگذشت یا کشته شد همانطور که خدا میفرماید: (اگر او درگذرد یا کشته شود به جاهلیت باز میگردید.) او قبل از مرگ مسموم شد. آن دو زن (عایشه و حفصه) به او سم نوشاندند. (۱۲)
و در روایت دیگر آمده است: عایشه و حفصه به او سم نوشاندند. (۱۳)
و علامه مجلسی میگوید: احتمال داردکه هر دو سم در شهادت پیامبر مؤثر بوده اند.(۱۴)
منظور علامه از دو سم یکی سم خیبر است و دیگری سمی که در روزهای آخر حیاتش به او نوشاندند. سران رژیم غاصب (ابوبکر و عمر و دخترانشان و...) برای اینکه اسم آنها به عنوان قاتلین حضرت رسول در جامعه پخش نشود به دست و پا افتادند و صحنه را غبار آلود کردند و گفتند: درست است که رسول خدا مسموم شده اما این اثر سم خیبر در سال هفتم هجری بوده است که اینک او را از پای درآورده است!!!
البته هیچ عاقلی چنین بهانه واهی را نمی پذیرد زیرا رسول خدا در سال ۱۱هجری کشته شده و حادثه خیبر در سال هفتم اتفاق افتاده است !!!
از آن گذشته رسول خدا ص از مسمومیت طعام خیبر توسط جبرئیل آگاه شد و از آن نخورد. عایشه نیز از آن واقعه عبرت گرفت وخوردن سم را به اختیار خود پیامبر نگذاشت بلکه به زور آن را به حضرت خوراند.
پس قطعا شهادت حضرت به خاطر آخرین سم که توسط عایشه به او خورانده شد و حضرت به خاطر ضعف نتوانستند مقاومت کنند و به شهادت رسیدند.
اسناد:
۱-المجدد فی الانساب. محمد بن محمد علوی ص۶
۲-المقنعه شیخ مفید ص۴۵۶ و منتهی المطلب حلی ج۲ص۸۸۷
۳-منتهی المطلب حلی ج۲ ص۸۸۷
۴-جامع الرواه محمد علی اردبیلی ج۲ص۴۶۳
۵-تهذیب الاحکام ج۶ص۱ و بحار الانوار ج۲۲ص۵۱۴
۶-السیره النبویه ابن کثیر دمشقی ج۴ص۴۴۹
۷-المستدرک. ج۳ص۶۰
۸-السیره نبویه ابن کثیر ج۴ص۴۴۹ و البدایه و النهایه ج۶ص۳۱۷و۳۲۲
۹-بصائر الدرجات ص۱۴۸و بحارالانوار ج۱۷ص۴۰۵و ج۴۰ص۱۳۹
۱۰-کفایه الاثر-خراز قمی ص ۱۶۲ و وسائل الشیعه ج۱۴ص۲ و بحارالانوار ج۴۵ص۱ و من لایحضره الفقیه ج۴ص۱۷
۱۱-سنن البخاری ج۷ص۱۷ و ج۸ص۴۰ و سنن مسلم ج۷ ص ۲۴و۱۹۴- تاریخ طبری ج۲ص۴۳۸
۱۲-تفسیرالعیاشی ج۱ص۲۰۰ و بحارالانوار ج۲۲ص۵۱۶وج۲۸ص۲۱
۱۳-بحارالانوار ج۲۲ص۵۱۶
۱۴-بحارالانوار ج۲۲ص۵۱۶
http://askquran.ir/gallery/images//5405/1_vafat.p.e__6_.jpg
║★║فاطمی║★║
۱۳۸۹/۱۱/۱۲, ۰۲:۳۸
http://askquran.ir/gallery/images//5405/1_payambar_jpg__28_.jpg
آثارو بركات دوستي ومحبت پيامبر وخاندانش
http://www.pichak.net/blogcod/zibasazi/06/image/pichak.net-27.gif
قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم
http://www.pichak.net/blogcod/zibasazi/06/image/pichak.net-27.gif
الا و من مات علی حبّ آل محمّد مات شهیدً
آگاه باشید که کسی که بمیرد بر دوستی خاندان
پیامبر (ص) شهید مرده است
http://www.pichak.net/blogcod/zibasazi/06/image/pichak.net-27.gif
الا و من مات علی حبّ آل محمّد مات مغفوراً له
آگاه باشید که کسی که بمیرد بر دوستی
خاندان پیامبر (ص) آمرزیده است
http://www.pichak.net/blogcod/zibasazi/06/image/pichak.net-27.gif
الا و من مات علی حبّ آل محمّد مات تائباً
آگاه باشید که کسی که بمیرد بر دوستی خاندان
پیامبر (ص) تائب مرده است
http://www.pichak.net/blogcod/zibasazi/06/image/pichak.net-27.gif
الا و من مات علی حبّ آل محمّد مات مستکمل الایمان
آگاه باشيد كه كسي كه بميرد بردوستي خاندان پيامبر(ص)
باايمان كامل مرده است
http://www.pichak.net/blogcod/zibasazi/06/image/pichak.net-27.gif
الا و من مات علی حبّ آل محمّد فتح فی قبره بابان من الجنّه
آگاه باشید که کسی که بمیرد بر دوستی خاندان پیامبر (ص)
باز می شوند دو در از بهشت در قبر او
http://www.pichak.net/blogcod/zibasazi/06/image/pichak.net-27.gif
الا و من مات علی حبّ آل محمّد بشره ملک الملک با الجنه
آگاه باشید که کسی که بمیرد بر دوستی خاندان پیامبر (ص)
بشارت میدهد ملک الملک او را به بهشت
http://www.pichak.net/blogcod/zibasazi/06/image/pichak.net-27.gif
الا و من مات علی حبّ آل محمّد یزف الی الجنه
کما تزف العروس الی بیت زوجها
آگاه باشید که کسی که بمیرد بر دوستی خاندان پیامبر (ص)
می شتابد به سوی بهشت مانند عروسی که می شتابد
به خانه همسرش
http://www.pichak.net/blogcod/zibasazi/06/image/pichak.net-27.gif
الا و من مات علی حبّ آل محمّد جعل الله تعالی زوار قبره ملائکه
آگاه باشید که کسی که بمیرد بر دوستی خاندان پیامبر (ص)
قرار می دهد خداوند تعالی ملائکه را زوار قبر او قرار ميدهد
http://askquran.ir/gallery/images//5405/1_vafat.p.e__26_.jpg
║★║فاطمی║★║
۱۳۸۹/۱۱/۱۲, ۰۳:۱۱
http://askquran.ir/gallery/images//5405/1_payambar_jpg__26_.jpg
نتايج شوم بغض پپامبر و اهل بيتش در آخرت
http://www.pichak.net/blogcod/zibasazi/06/image/pichak.net-27.gif
قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم
الا و من مات علی بغض آل محمّد جاء یوم القیامه
مکتوب بین عینه آیس من رحمت الله
آگاه باشید که کسی که بمیرد با بغض خاندان پیامبر (ص)
نوشته شده بین چشم هایش ناامیدی از رحمت خدا
http://www.pichak.net/blogcod/zibasazi/06/image/pichak.net-27.gif
الا و من مات علی بغض آل محمّد مات کافرا
آگاه باشید که کسی که بمیرد با بغض خاندان
پیامبر (ص) کافر مرده است
http://www.pichak.net/blogcod/zibasazi/06/image/pichak.net-27.gif
الا و من مات علی بغض آل محمّد لم یشمّ رائحه الجنّه
آگاه باشيد هركه بميرد با بغض خاندان پيامبر(ص)
رائحه بهشت را استشمام نخواهد كرد
http://askquran.ir/gallery/images//5405/1_vafat.p.e__27_.jpg
neginsabz
۱۳۸۹/۱۱/۱۲, ۰۶:۳۰
http://www.annasanimaties.com/grijssterlijn.gif
سرشك چشم علی علیه السلام در فراق پیامبر (ص)
http://img.tebyan.net/big/1386/12/146142991552171032131480227149214113090159.jpg
" پس به پیامبر پاکیزه و پاک خود اقتدا کن ، زیرا آن حضرت سزاوار پیروی کردن است برای کسی که پیروی کند و صبر و شکیبائی او برای کسی که شکیبا باشد ، سرمشق است . و محبوب ترین بندگان نزد خدا کسی است که پیرو پیغمبر خود بوده و بدنبال نشانه او برود.
لقمه دنیا را به اطراف دندان می خورد . ( بدین معنا که در دنیا زیادتر از آنچه را که ناچار به استفاده از آن بود فرا نمی گرفت. ) و به دنیا به گوشه چشم نمی نگریست . ( هیچ گونه به دنیا دل نمی بست ) . . .
دنیا به او پیشنهاد شد ، از قبول آن امتناع نمود . و ـ چون ـ دانست خدا چیزی را دشمن می دارد ، آنرا دشمن داشت و چیزی را که خوار شمرده، آنرا خوار انگاشت و چیزی را که کوچک شمرده ، آنرا کوچک داشت ...
پیغمبر صلی الله علیه و آله ، بر روی زمین طعام می خورد و می نشست مانند نشستن بنده ( عبد ) و بدست خود پای افزار خود را پینه می بست و جامه خود را خود وصله می نمود . ..
پس به دل خود از دنیا روی گرداند ، و یاد آنرا در خاطر خود می راند و دوست داشت که زینت دنیا از او نهان ماند تا از آن جامه زیبا فرا نگیرد ، دنیا را پایدار نمی دانست و امیدواری درنگ کردن در آنجا را نداشته باشد . پس ـ علاقه ـ انرا از خود برون کرده ، و دل از ان برداشت و دیده از آن برگردانید . . .
همانا خدا ، محمد صلی الله علیه و آله را نشانه ای ساخت برای قیامت ( چون پس از او پیامبری مبعوث نخواهد شد . ) و مژده دهنده به بهشت و ترساننده از عقوبت . از دنیا برون رفت و از نعمت آن سیر نخورد ( از لذات و خوشیهای دنیوی بهره مند نگردید ) و به آخرت وارد شد و گناهی با خود نبرد . . .
پس چه بزرگ است منتی که خدا بر ما نهاده و چنین نعمتی به ما داده است : پیشروی که باید او را پیروی کنیم و پیشوائی که پا بر جای پای او نهیم . . .( 1 )
خدا می داند این غم جانكاه چقدر بر سینه امیر المونین علیه السلام تنگی می كند كه حضرتش به هنگام تطهیر و غسل بدن پاكیزه پیامبر (ص) اینگونه دردمندانه ناله سر می دهد كه:
" پدر و مادرم بفدای تو باد ای رسول خدا همانا با مرگ تو - رشته ای – از نبوت و احکام الهی و اخبار آسمانی بریده شد که با مرگ دیگران ( سایر پیامبران ) بریده نگردید . . .
اگر امر به شکیبائی و نهی از ناله و فریاد و فغان نفرموده بودی ، هر آینه ( در فراق تو ) سرچشمه های اشک چشم را ( با گریه بسیار ) خشک می کردیم ، و درد و غم پیوسته ، و حزن و اندوه همیشه باقی بود ، و خشکی اشک چشم و دائمی بودن حزن و اندوه در مصیبت تو کم است ، ولی مرگ چیزی است که بر طرف نمودن آن ممکن نبوده و دفع آن غیر مقدور است .
پدر و مادرم به فدای تو باد ، مارا نزد پروردگارت بیاد آورده و در خاطر خویش نگهدار . (2)
http://www.pichak.net/blogcod/zibasazi/06/image/pichak.net-27.gif
http://www.annasanimaties.com/grijssterlijn.gif
منبع:
1- نهج البلاغه ، خطبه 160
2- نهج البلاغه، خطبه 235
neginsabz
۱۳۸۹/۱۱/۱۲, ۰۶:۳۵
http://www.annasanimaties.com/grijssterlijn.gif
مناظره ای پیرامون برتری پیامبر اسلام (ص)
http://img.tebyan.net/big/1386/12/16113335361442352432451920169148587610021.jpg
اشاره:
امام ابوعبدالله (ع ) بیاناتى قاطع و حجتهائى رسا دارد كه طى آنها حق را آشكار ساخته و عذر طرف را بریده است و ما در اینجا قسمتهائى از آنها را كه در واقع گوشهی دیگرى از حیات علمى امام است و مملو از عبرتها و پندها ست و هیچ مسلمانى از دانستن آنها بى نیاز نیست، مى آوریم .
ابوخنیس كوفى مى گوید:
در مجلس امام صادق (ع ) حضور داشتم . عده اى از مسیحیان هم در آنجا بودند . آنان مدعى بودند كه موسى و عیسى علیهما السلام و محمد (ص ) در فضیلت برابرند, چون هر سه داراى شریعت و كتاب آسمانى بوده اند.
امام صادق (ع ) فرمود: حضرت محمد (ص ) با فضیلت تر و داناتر است و خداوند آنقدر كه به او علم و دانش داده , به دیگران نداده است .
آیا در این مورد آیه اى از قرآن مى توانید ارائه دهید؟
بلى، خداوند مى فرماید:
و كتبنا له فى الالواح من كل شىء موعظة (براى او در لوحها راجع به همه چیز اندرزى نوشتیم .) (1)
و دربارهء عیسى (ع ) مى فرماید:
ولاُ بَیِّنَ لكم بعض الّذى تختلفون فیه (من باید براى آنان برخى از آنچه را كه در آن اختلاف دارند توضیح دهم ). (2)
و در حق حضرت محمد مصطفى (ص ) فرمود:
و جِئنا بك شهیداً على هولاء و نَزّلنا علیك الكتاب تبیاناً لكلِّ شى ء (تو را بر اینان گواه آوردیم و بر تو كتاب فرو فرستادیم كه بیان و توضیح همه چیز است ). (3)
و همچنین فرمود:
لیعلم ان قد ابلغوا رسالاتِ ربّهم وأحاط بما لدیهم و أحصى كلَّ شىءٍ عدداً (4) (تا بداند كه آنان رسالتها و پیامهاى پروردگارشان را رساندند و او آمار و رقم همه چیز را دارد.) به خدا سوگند, او از موسى و عیسى داناتر و با فضیلت تر بوده و اگر آنان در اینجا حاضر مى بودند و سؤالاتى از من مى كردند پاسخ مى دادم ; اما من هم سؤالاتى مى كردم كه آنان نمى توانستند، پاسخگو باشند. (5)
پس از آنكه امیرالمؤمنین (ع ) دروازهی دانش رسول خدا مى باشد و فرزندان او هم وارث علوم و دانشهاى اویند, پس امامان جملگى داناترین مردمند و از همه ـ اعم از پیامبران پیشین و دیگران ـ افضل و داناتر.
http://www.annasanimaties.com/grijssterlijn.gif
------------------------------------------------------
پینوشتها:
1- الاعراف 145
2- الزخرف 63
3- النحل 89
4- الجن 28
5- بحار الانوار, ج 10، ص 215؛ استدلال امام چنین است كه پیامبر اسلام افضل و اعلم از موسى و عیسى و همهء پیامبران پیشین بوده و چون ما نیز وارث علوم و دانشهاى او هستیم پس ما نیز از آن انبیا و رسولان اعلم وافضلیم .
منبع:
زندگانى امام جعفر صادق(ع)، مظفر، ص 286
neginsabz
۱۳۸۹/۱۱/۱۲, ۰۶:۴۰
http://www.annasanimaties.com/grijssterlijn.gif
سخنان گهر بار
http://img.tebyan.net/big/1386/12/322551648187155722367510915210201165150.jpg
1- ما تقرب العبد الی الله بشیء افضل من سجود خفی
ترجمه:
هیچ كس به چیزی بهتر از سجده نهان ، به خدا تقرب نمیجوید .
منبع: كنز العمال ، ج 3 ، ص 24 ، ح 5269
2- ما اوذی احد مثل ما اوذیت فی الله .
ترجمه:
هیچ كس آن قدر كه من در راه خدا اذیت دیدم ، اذیت نكشید
منبع: كنز العمال ، ج 3 ، ص 130 ، ح 5818
3- ما من ساعة تمر بابن آدم لم یذكر الله فیها الا حسر علیها یوم القیامة
ترجمه:
ساعتی بی ذكر خدای بر آدمی زاد نگذرد مگر روز قیامت بر آن حسرت خورد .
منبع: كنز العمال ، ج 1 ، ص 424 ، ح 1819
4- اشقی الاشقیاء من اجتمع علیه فقر الدنیا وعذاب الَخرة
ترجمه:
از همه بدبختان بدبختتر كسی است كه فقر دنیا و عذاب آخرت را با هم دارد
منبع: كنز العمال ، ج 6 ، ص 492 ، ح 16683
5- افضل الاعمال بعد الایمان ألتودد الی الناس
ترجمه:
بهترین كارها پس از ایمان به خدا دوستی با مردم است
منبع: كنز العمال ، ج 9 ، ص 5 ، ح 24653
6- لا یُعجِبَنَّكُم إسلامُ رَجُلٍ حَتَّی تَعلَموا كُنهَ عَقلِهِ
ترجمه:
مسلمانیِ كسی شما را به شگفت نیاورَد تا آن گاه كه حقیقت خِرَدش را در یابید
منبع: مسند الشهاب ، ج 2 ، ص 88
7- ساعات الاذی فی الدنیا یذهبن ساعات الاذی فی الاخره
ترجمه:
ساعتهای آزار این دنیا ساعتهای آزار آخرت را نابود میكند
منبع: نهج الفصاحه
8- النظرة سهم مسموم من سهام ابلیس .
ترجمه:
نگاه بد ، تیری زهر آگین از تیرهای شیطان است
منبع: نهج الفصاحه ، ص 636 ، ح 3159
9- المؤمن اكرم علی الله عز وجل من بعض ملائكته
ترجمه:
مؤمن نزد خدا از بعض فرشتگان او عزیزتر است
منبع: سنن ابن ماجه ، كتاب الفتن ، ح 3937
10- من كان فی حاجة اخیه ، كان الله فی حاجته
ترجمه:
هر كه از پی حاجت برادر خویش باشد ، خدا از پی حاجت وی باشد .
منبع: صحیح بخاری ، كتاب المظالم ، ح 2262
11- اخوف ما أخاف علی امتی الهوی وطول الامل .
ترجمه:
بر امت خویش بیش از هر چیز از هوس و آرزوی دراز بیم دارم
منبع: كنز العمال ، ج 3 ، ص 490 ، ح 7553
12- انی فیما لم یوح الی كاحدكم
ترجمه:
من درچیزهائیكه بمن وحی نرسیده مانند یكی از شما هستم
منبع: نهج الفصاحه
14- ایاك ومصادقة الاحمق فانه یرید أن ینفعك فیضرك .
ترجمه:
از دوستی احمق بگریز ، كه میخواهد به تو نفع رساند ولی ضرر میرساند .
منبع: كنز العمال ، ج 16 ، ص 266 ، ح 44388
15- من المراة ان یكون بكرها جاریة
ترجمه:
از میمنت و خوشقدمی زن، این است كه اولین فرزندش دختر باشد
منبع: مستدرك الوسائل، ص111
16- تزوجوا النساء فانهن یأتین بالمال .
ترجمه:
زن بگیرید كه زنان توانگری می آورند
منبع: كنز العمال ، ج 16 ، ص 275 ، ح 44431
17- خیر الصداق ایسره .
ترجمه:
بهترین مهرها آن است كه سبكتر باشد
منبع: كنز العمال ، ج 16 ، ص 320 ، ح 44707
18- نعم الشفیع القرآن لصاحبه یوم القیامة .
ترجمه:
چه نیكو شفیعی است قرآن در روز قیامت ، برای كسی كه قرآن خوانده باشد .
منبع: كنز العمال ، ج 1 ، ص 540 ، ح 2422
19- المرض سوط الله فی الارض یؤدب به عباده
ترجمه:
بیماری تازیانه خدا در زمین است كه به وسیله آن بندگان خویش را ادب میكند .
منبع: كنز العمال ، ج 3 ، ص 306 ، ح 6680
20- البطانة تقسی القلب .
ترجمه:
پرخوری دل را سخت میكند .
منبع: نهج الفصاحه ، ص 222 ، ح 1111
21- من سره أن یستجیب الله له عند الشدائد والكرب فلیكثر الدعاء فی الرخاء
ترجمه:
هر كه دوست دارد خدا هنگام سختی و مصیبت دعای وی اجابت كند ، هنگام گشایش دعا بسیار كند
منبع: سنن ترمذی ، كتاب الدعوات ، ح 3304
22- لیس شیء اكرم علی الله تعالی من الدعاء
ترجمه:
هیچ چیز نزد خدا ، گرامی تر از دعا نیست .
منبع: سنن ترمذی ، كتاب الدعوات ، ح 3292
23- لا یمنعن رجلا مهابة الناس ان یقوم بحق اذا علمه .
ترجمه:
ترس از مردم ، شما را از رعایت حقی كه میدانید باز ندارد
منبع: كنز العمال ، ج 15 ، ص 923 ، ح 43588
24- ان أسرع الدعاء اجابة دعوة غائب لغائب .
ترجمه:
دعایی كه غایبی برای غایبی دیگر كند ، از همه دعاها زودتر مستجاب میشود .
منبع: سنن ابی داود ، كتاب الصلاة ، ح 1312
ان الله تعالی یحب اذا عمل أحدكم عملا أن یتقنه .
ترجمه:
خداوند دوست دارد كه وقتی یكی از شما كاری میكند آن را كامل كند .
منبع: كنز العمال ، ج 3 ، ص 907 ، ح 9128
25- انك لن تدع شیئا اتقاء الله عز وجل الا أعطاك الله خیرا منه
ترجمه:
اگر از ترس خدا از چیزی درگذری ، خداوند بهتر از آن را به تو خواهد داد .
منبع: مسند احمد ، مسند البصریین ، ح 19813
26- اتقوا الدنیا فوالذی نفسی بیده انها لأسحر من هاروت وماروت .
ترجمه:
از دنیا بپرهیزید ، قسم به آن كس كه جان من در كف اوست كه دنیا ازهاروت و ماروت ساحرتر است
منبع: كنز العمال ، ج 3 ، ص 182 ، ح 6063
27- آیه المنافق ثلاث اذا حدث كذب و اذا وعد اخلف و اذا ائتمن خان
ترجمه:
نشان منافق سه چیز است سخن بدورغ گوید از وعده تخلف كند و در امانت خیانت نماید
منبع: نهج الفصاحه
28- الهوا و العبوا فانی اكره ان یری فی دینكم غلظه
ترجمه:
تفریح كنید وباری كنید زیرا دوست ندارم كه در دین شما خشونتی دیده شود
منبع: نهج الفصاحه
http://www.annasanimaties.com/grijssterlijn.gif
║★║فاطمی║★║
۱۳۸۹/۱۱/۱۲, ۰۹:۰۰
http://askquran.ir/gallery/images//5405/1_payambar_jpg__1_.jpg
گلواژه هاي اندوه
زمزمه های مرثیه گون کوچههای مدینه را یک به یک می پیماید.
خویشاوندی نخلهای مدینه با داغ، زجرآورترین تصویر است.
از گلوی اندوهگین هر واژه، نیزارهای ماتم میچکد.
مسجد از صدای روحنواز گل خالی است.
ضجه در محراب ریشه دوانده است.
منبر، در محوطه اشک نشسته است.
تمام دقایق بیست و هشتم صفر، خزان است
و وجب به وجب مدینه، تبدار این سفر.
سینههای پرغم احادیث،
برای «قال النبی صلیاللهعلیهوآله »ها
اشک حسرت میریزند.
کنار مولا، چیزی جز غربت نیست.
ناگهانی از بیرمقی رخ نموده است.
پیرامون زهرا علیهاالسلام ،
اندوهی وسیع پا گرفته است؛
آنچنان که هیچ چشمی ندیده است.
اشکهای غلطان مدینه
با نالههای «ام ابیها»یی همسو شده است.
بیشهد نبوت،
روزگاری تلخ، ذائقه دین را پر کرده است.
کینهها و لقمهای از خیبر،
زهر در شریان دقایق ریخته است.
همیشه و در هر مقطعی،
همانگونه که پیامبری از صبح میگوید،
عدهای از تبار ابوجهلها هستند که با چرکینی شب، خو میگیرند.
اما ما، بینگاه رحمتگستر واپسین پیامبر،
کدام لحظه را تاب بیاوریم؟
بیصدای عطوفتزای او، به کدام سو پناه بجوییم؟
«اللهُمَّ إنا نَشکُو اِلَیکَ فَقْدَ نَبیِّناً صلیاللهعلیهوآله »
بیست و هشتم صفر،
یعنی ضمیمه شدن عطری بدیع به آسمان،
و چه محروم است زمین
که فروغ یگانه خود را از دست داده است.
بیست و هشتم صفر،
روز سیاهپوشی قبیلههای سادگی و فروتنی است.
چه باید کرد که همیشه پیرو هر داغ،
حریفی جز شکیبایی نیست!
http://askquran.ir/gallery/images//5405/1_vafat.p.e__21_.jpg
http://askquran.ir/gallery/images//5405/1_payambar_png__9_.png
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/qv0hr575dvpmujzlm58o1.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/qv0hr575dvpmujzlm58o1.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/qv0hr575dvpmujzlm58o1.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/qv0hr575dvpmujzlm58o1.gif http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/qv0hr575dvpmujzlm58o1.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/qv0hr575dvpmujzlm58o1.gif
غمی در سینه ام می جوشه امشب
چراغ آسمون، خاموشه امشب
گمونم پیرنِ مشکی شو، زهرا علیهاالسلام
به جای مادرش، می پوشه امشب
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/qv0hr575dvpmujzlm58o1.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/qv0hr575dvpmujzlm58o1.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/qv0hr575dvpmujzlm58o1.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/qv0hr575dvpmujzlm58o1.gif http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/qv0hr575dvpmujzlm58o1.gifhttp://www.ayehayeentezar.com/images/icons/qv0hr575dvpmujzlm58o1.gif
http://askquran.ir/gallery/images//5405/1_vafat.p.e__7_.jpg
neginsabz
۱۳۸۹/۱۱/۱۲, ۱۷:۲۸
http://www.annasanimaties.com/grijssterlijn.gif
بی شهد نبوت مدینه تبدار است
http://img.tebyan.net/big/1386/12/4824428235271281457157801572517312566243.jpg
زمزمههای مرثیهگون کوچههای مدینه را یک به یک میپیماید. خویشاوندی نخلهای مدینه با داغ، زجرآورترین تصویر است. از گلوی اندوهگین هر واژه، نیزارهای ماتم میچکد. مسجد از صدای روحنواز گل خالی است.
ضجه در محراب ریشه دوانده است. منبر، در محوطه اشک نشسته است. تمام دقایق بیست و هشتم صفر، خزان است و وجب به وجب مدینه، تبدار این سفر. سینههای پرغم احادیث، برای «قال النبی صلیاللهعلیهوآله »ها اشک حسرت میریزند.
کنار مولا، چیزی جز غربت نیست. ناگهانی از بیرمقی رخ نموده است. پیرامون زهرا علیهاالسلام ، اندوهی وسیع پا گرفته است؛ آنچنان که هیچ چشمی ندیده است. اشکهای غلطان مدینه با نالههای «ام ابیها»یی همسو شده است.
بیشهد نبوت، روزگاری تلخ، ذائقه دین را پر کرده است. کینهها و لقمهای از خیبر، زهر در شریان دقایق ریخته است. همیشه و در هر مقطعی، همانگونه که پیامبری از صبح میگوید، عدهای از تبار ابوجهلها هستند که با چرکینی شب، خو میگیرند. اما ما، بینگاه رحمتگستر واپسین پیامبر، کدام لحظه را تاب بیاوریم؟
بیصدای عطوفتزای او، به کدام سو پناه بجوییم؟ «اللهُمَّ إنا نَشکُو اِلَیکَ فَقْدَ نَبیِّناً صلیاللهعلیهوآله »
بیست و هشتم صفر، یعنی ضمیمه شدن عطری بدیع به آسمان، و چه محروم است زمین که فروغ یگانه خود را از دست داده است.
بیست و هشتم صفر، روز سیاهپوشی قبیلههای سادگی و فروتنی است.
چه باید کرد که همیشه پیرو هر داغ، حلیفی جز شکیبایی نیست!
http://www.annasanimaties.com/grijssterlijn.gif
منبع:
محمدکاظم بدرالدین، مجله اشارات، شماره 94
nazanin zeinab
۱۳۸۹/۱۱/۱۲, ۲۱:۴۷
سلام این ایام سوگواری و به شما وهمه بچه های کانونی تسلیت میگم . ملتمس دعای فراوان یاعلی:Gol:
مهدی ومولای ما امشب سه جا دارد عزا
گاه گوید مصطفی گه مجتبی گاهی رضا
مادرش بنت الهدی هم باپسرهم ناله است
یا ابا گوید سِوا و یا رضا ، یا مجتبی
زینب زهرا هم از این غم همی برسر زند
داغ اینها دارد و داغ حسین امّا جدا
دیده باچشمان خود در طشت خونینِ حسن
پاره های جانِ سبطِ اکبرآن شمس الضّحی
جان به قربان توای مظلوم عالم ای حسن
نورچشم فاطمه آن زاده ی بدرالدّجی
neginsabz
۱۳۸۹/۱۱/۱۳, ۰۰:۳۴
http://www.annasanimaties.com/grijssterlijn.gif
یا رسول الله!
با غروب آفتاب تو، کعبه تا قیامت سیه پوش گشته و زمزم،
اشک عزا به رخسار مکه مى ریزد.
سلام،
غریب تر از هر غریب!
سلام
، مزار بی چراغ، تربت بی زایر، بهشت گمشده!
سلام،
آتشفشان صبر، چشمان معصوم، بازوان مظلوم، زبان ستمدیده!
سلام،
سینه شعله ور، جگر سوخته، پیکر تیرباران شده!
سلام، امام غریب من!
http://www.annasanimaties.com/grijssterlijn.gif
neginsabz
۱۳۸۹/۱۱/۱۳, ۰۹:۲۱
http://www.annasanimaties.com/grijssterlijn.gif
در روزگاری که «کرامت انسانی» به تاراج «قومیّت» میرفت در آن زمان که «عبودیت» را عفریت «جهالت»، به بر هوت «شرک» رانده بود و شکوفههای «عاطفه»، ناشکفته در گور «نخوت» دفن میشدند و شعر و شراب و شهوت، متاع بازار «عکاظ» بود،
آمدی؛
با دستهایی از بوی بهشت
با نگاهی به وسعت عشق و تبسّمی به زیبایی محبت
و هدیهای آوردی، به گرانقدری «توحید».
و چه پُر بها بود لحظههای با تو بودن!
بردباری تو، مرهم زخمهای دیرینه ما بود، کلامت، شفای دردِ نادانی ما، دست هایت سایهبان بی یاوری، و هستیات، بهانه آفرینش ما. و امروز، یارانت تلخترین جرعهها را از ظرف زمان مینوشند و سنگینترین اندوه عالم را بر شانههای دل میکشند.
نبودنت، بینشهای نهان شده نفاق را بر جگر سوخته خاندانت مینشاند.فقدان تو، فرصت فوران فتنههای کمین گرفته در پس پوستههای تظاهر است.
دردآور است که ثمر سالها جَهد و جهاد تو، به ارزانی، گرفتار چنگال طمع میشود و وجدانهای خفته در آغوش عافیت خواهی را، فریاد بیدارگر وارثانِ بر حق تو به انصاف و عدالت میخواند، امّا پاسخی جز نگاههای سنگین و بی اعتنا و پژواک سکوت مرگ بار بی عملی نمیگیرد.
باکی نیست؛ روز داوری در پیش است و پروردگارت بر مرصاد ستمگران.
گفتی، صحیفه و قلمی بیاورند تا راه و رسم هدایت را به فرمانت در آن بنگارند؛ امّا به بهای گمراهی امّت، از امر تو سرباز زدند و از وصیت بازت داشتند؛ اما برای آنانکه ضمیرشان سرشار از عطر نبوّت است، حقیقت، آشکارترین است. چه نیازشان به صحیفهای و قلمی؟!
اینان بر لوح دل نگاشتهاند که «علی علیهالسلام با حق است و حق با علی علیهالسلام است.»
این باوردارانِ آگاه، به بصیرت، «شهود» کردهاند که «امیر»شان کیست و نشانه جانشینش چیست.
حقیقتی را که در نگاه تو آشکار بود، در آینه چشمان مرتضی به تماشا گرفتهاند. چنین است که خنّاس شک و تردید را به ایمانشان دسترس نیست؛ به شمار اندکند، امّا به حق باوری بسیار.
درود بر تو ای پیام آور راستی،
که آنچه شرط بلاغ بود،
به جای آوردی و هرچه آزار روزگار،
بر خود هموار کردی!
درود بر تو که خُلق عظیمت،
مکارم اخلاق را به تمامت رساند!
زیان کارند آنانکه بر میراث تو،
بر کتاب وحی و عترت پاکت، ستم روا داشتند و فرجام نیک،
از آن پرهیزکاران است.
http://www.annasanimaties.com/grijssterlijn.gif
سالروز رحلت خاتم النبیین و رحمت للعالمین حضرت محمد (ص) و شهادت حضرت امام حسن (ع) تسلیت باد. (http://www.shirazu.ac.ir/index.php?cmodule=news&mode=view&news_id=686)
neginsabz
۱۳۸۹/۱۱/۱۳, ۱۸:۱۵
http://www.ayehayeentezar.ir/images/icons/qv0hr575dvpmujzlm58o1.gifhttp://askquran.ir/gallery/images//5405/1_009O053I8Bf1.gifhttp://www.ayehayeentezar.ir/images/icons/qv0hr575dvpmujzlm58o1.gif
آخرین جمله ای که از لبان پیامبر(ص) تراوید
http://img.tebyan.net/big/1388/09/2022442861801096011081819066781587525.jpg
اضطراب و دلهره سراسر « مدینه » را فراگرفته بود . یاران پیامبر با دیدگانی اشکبار ، و دلهائی آکنده از اندوه دور خانه پیامبر گرد آمده بودند ، تا از سرانجام بیماری پیامبر آگاه شوند . گزارشهائی که از داخل خانه به بیرون میرسید ، از وخامت وضع مزاجی آن حضرت حکایت میکرد ؛ و هر نوع امید به بهبودی را از بین میبرد و مطمئن میساخت که جز ساعاتی چند ، از آخرین شعلههای نشاط زندگی پیامبر باقی نمانده است .
گروهی از یاران آن حضرت علاقمند بودند که از نزدیک رهبر عالیقدر خود را زیارت کنند ، ولی وخامت وضع پیامبر اجازه نمیداد در اطاقی که وی در آن بستری گردیده بود ؛ جز اهل بیت وی ، کسی رفت و آمد کند .
دختر گرامی و یگانه یادگار پیامبر ، فاطمه ( علیها السلام ) ، در کنار بستر پدر نشسته بود ، و بر چهره نورانی او نظاره میکرد . او مشاهده مینمود که عرق مرگ ، بسان دانههای مروارید ، از پیشانی و صورت پدرش سرازیر میگردد . زهرا ( علیها السلام ) ، با قلبی فشرده و دیدگانی پر از اشک و گلوی گرفته ، شعر زیر را که از سرودههای ابوطالب درباره پیامبر عالیقدر بود ، زمزمه میکرد و میگفت :
وابیض یستسقی الغمام به وجهه * * * ثمال ایتامی عصمة للارامل :
چهره روشنی که به احترام آن ، باران از ابر درخواست میشود ، شخصیتی که پناهگاه یتیمان و نگهبان بیوه زنان است .
در این هنگام ، پیامبر دیدگان خود را گشود ، و با صدای آهسته به دختر خود فرمود : این شعری است که ابوطالب درباره من سروده است ؛ ولی شایسته است به جای آن ، آیه زیر را تلاوت نمایید : «وَما مُحَمَّدٌ إِلاّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلی أَعْقابِکُمْ وَمَنْ یَنْقَلِبْ عَلی عَقِبَیْهِ فَلَنْ یَضُرَّ اللهَ شَیْئاً وَسَیَجْزِی اللهُ الشّاکِرِینَ» ؛ ( 1 ) « محمد پیامبر خدا است و پیش از او پیامبرانی آمدهاند و رفتهاند . آیا هرگاه او فوت کند و یا کشته شود ، به آئین گذشتگان خود باز میگردید ؟ هرکس به آئین گذشتگان خود بازگردد خدا را ضرر نمیرساند و خداوند سپاسگزاران را پاداش میدهد . » ( 2 )
http://www.ayehayeentezar.ir/images/icons/qv0hr575dvpmujzlm58o1.gifhttp://askquran.ir/gallery/images//5405/1_009O053I8Bf1.gifhttp://www.ayehayeentezar.ir/images/icons/qv0hr575dvpmujzlm58o1.gif
neginsabz
۱۳۸۹/۱۱/۱۳, ۱۸:۱۶
http://www.ayehayeentezar.ir/images/icons/qv0hr575dvpmujzlm58o1.gifhttp://askquran.ir/gallery/images//5405/1_009O053I8Bf1.gifhttp://www.ayehayeentezar.ir/images/icons/qv0hr575dvpmujzlm58o1.gif
پیامبر با دختر خود سخن میگوید:
تجربه نشان میدهد که عواطف در شخصیتهای بزرگ ، بر اثر تراکم افکار و فعالیتهای زیاد ، نسبت به فرزندان خود کم فروغ میگردد . زیرا اهداف بزرگ و افکار جهانی آنچنان آنان را به خود مشغول میسازد که دیگر عاطفه و علاقه به فرزندان ، مجالی برای بروز و ظهور نمییابد ؛ ولی شخصیتهای بزرگ معنوی و روحانی از این قاعده مستثنی هستند . آنان با داشتن بزرگترین اهداف و ایدههای جهانی و مشاغل روزافزون ، روح وسیع و روان بزرگی دارند ، که گرایش به یک قسمت ، آنها را از قسمت دیگر باز نمیدارد .
علاقه پیامبر به یگانه فرزند خود ، از عالیترین تجلی عواطف انسانی بود تا آنجا که پیامبر هیچگاه بدون وداع با دختر خود ، مسافرت نمیکرد و هنگام مراجعت از سفر قبل از همه به دیدن او میشتافت . در برابر همسران خود ، از وی احترام شایستهای به عمل میآورد ، و به یاران خود میفرمود : « فاطمه پاره تن من است . خشنودی وی خشنودی من ، و خشم او خشم من است » . ( 3 )
دیدارِ زهرا ، او را به یاد پاکترین و عطوفترین زنان جهان ، « خدیجه » میانداخت که در راه هدف مقدس شوهر ، به سختیهای عجیبی تن داد و ثروت و مکنت خود را در آن راه بذل نمود .
در تمام روزهائی که پیامبر بستری بود ، فاطمه ( علیها السلام ) در کنار بستر نشسته و لحظهای از او دور نمیشد . ناگاه پیامبر به دختر خود اشاره نمود که با او سخن بگوید . دختر پیامبر قدری خم شد و سر را نزدیک پیامبر آورد . آنگاه پیامبر با او به طور آهسته سخن گفت . کسانی که در کنار بستر پیامبر بودند ، از حقیقت گفتگوی آنها آگاه نشدند . وقتی سخن پیامبر به پایان رسید ، زهرا سخت گریست و سیلاب اشک از دیدگان او جاری گردید . ولی مقارن همین وضع ، پیامبر بار دیگربه او اشاره نمود و آهسته با او سخن گفت . این بار زهرا با چهرهای باز و قیافهای خندان و لبان پرتبسم سر برداشت . وجود این دو حالت متضاد در وقت مقارن ، حضار را به تعجب واداشت . آنان از دختر پیامبر خواستند که از حقیقت گفتار پیامبر آگاهشان سازد ، و علت بروز این دو حالت مختلف را ، برای آنان روشن سازد . زهرا فرمود : من راز رسول خدا را فاش نمیکنم .
پس از درگذشت پیامبر ، زهرا ( علیها السلام ) روی اصرار « عائشه » ، آنان را از حقیقت ماجرا آگاه ساخت و فرمود : پدرم در نخستین بار مرا از مرگ خود مطلع نمود و اظهار کرد که من از این بیماری بهبودی نمییابم . برای همین جهت به من ، گریه و ناله دست داد ، ولی بار دیگر به من گفت که تو نخستین کسی هستی که از اهل بیت من ، به من ملحق میشوی . این خبر به من نشاط و سرور بخشید ، فهمیدم که پس از اندکی به پدر ملحق میگردم . ( 4 )
http://img.tebyan.net/big/1388/09/11913222577342353874249761281481701511174.jpg
در آخرین لحظههای زندگی ، چشمان خود را باز کرد و گفت : برادرم را صدا بزنید تا بیاید در کنار بستر من بنشیند . همه فهمیدند که مقصودش علی است . علی در کنار بستر وی نشست ، ولی احساس کرد که پیامبر میخواهد از بستر برخیزد . علی پیامبر را از بستر بلند نمود و به سینه خود تکیه داد . ( 5 )
چیزی نگذشت که علائم احتضار ، در وجود شریف او پدید آمد . شخصی از ابن عباس پرسید ، پیامبر در آغوش چه کسی جان سپرد .
ابن عباس گفت : پیامبر گرامی در حالی که سر او در آغوش علی بود ، جان سپرد . همان شخص افزود که عایشه مدعی است که سر پیامبر بر سینه او بود که جان سپرد . ابن عباس گفته او را تکذیب کرد و گفت : پیامبر در آغوش علی ( علیه السلام ) جان داد . و علی و برادر من ، « فضل » او را غسل دادند . ( 6 )
امیر مؤمنان ، در یکی از خطبههای خود به این مطلب تصریح کرده میفرماید : « وَلَقَدْ قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ ( صلّی الله علیه وآله ) وَ إِنَّ رَأْسَهُ لَعَلَی صَدْرِی . . . وَلَقَدْ وُلِّیتُ غُسْلَهُ ( صلّی الله علیه وآله ) وَالْمَلاَئِکَةُ أَعْوَانِی . . . » . ( 7 )
پیامبر در حالی که سر او بر سینه من بود ، قبض روح شد . من او را در حالی که فرشتگان مرا یاری و کمک میکردند ، غسل دادم .
گروهی از محدثان نقل میکنند که آخرین جملهای که پیامبر در آخرین لحظات زندگی خود فرمود ، جمله « لا ، مع الرفیق الاعلی » بوده است . گویا فرشته وحی او را در موقع قبض روح ، مخیّر ساخته است که بهبودی یابد و بار دیگر به این جهان بازگردد ؛ و یا پیک الهی ، روح او را قبض کند و به سرای دیگر بشتابد . وی با گفتن جمله مزبور ، به پیک الهی رسانیده است که میخواهد به سرای دیگر بشتابد و با کسانی که در آیه زیر به آنها اشاره شده ، به سر ببرد . { . . . فَأُوْلَئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللهُ عَلَیْهِمْ مِنْ النَّبِیِّینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِینَ وَحَسُنَ أُوْلَئِکَ رَفِیقاً } ؛ ( 8 ) آنان با کسانی هستند که خداوند بر آنها نعمت بخشیده ؛ از پیامبران و صدیقان و شهیدان و صالحان ، و اینها چه نیکو دوستان و رفیقانی هستند . پیامبر این جمله را فرمود و دیدگان و لبهای وی روی هم افتاد . ( 9 )
http://www.ayehayeentezar.ir/images/icons/qv0hr575dvpmujzlm58o1.gifhttp://askquran.ir/gallery/images//5405/1_009O053I8Bf1.gifhttp://www.ayehayeentezar.ir/images/icons/qv0hr575dvpmujzlm58o1.gif
neginsabz
۱۳۸۹/۱۱/۱۳, ۱۸:۱۶
http://www.ayehayeentezar.ir/images/icons/qv0hr575dvpmujzlm58o1.gifhttp://askquran.ir/gallery/images//5405/1_009O053I8Bf1.gifhttp://www.ayehayeentezar.ir/images/icons/qv0hr575dvpmujzlm58o1.gif
روز رحلت:
روح مقدس و بزرگ آن سفیر الهی ، نیمروزِ دوشنبه در 28 ماه صفر ، ( 10 ) به آشیان خلد پرواز نمود . آنگاه پارچهای یمنی بر روی جسد مطهر آن حضرت افکندند و برای مدت کوتاهی درگوشه اتاق گذاردند . شیون زنان و گریه نزدیکان پیامبر ، مردم بیرون را مطمئن ساخت ، که پیامبر گرامی درگذشته است . چیزی نگذشت که خبر رحلت وی در سرتاسر شهر انتشار یافت .
خلیفه دوم ، روی عللی ، در بیرون خانه فریاد زد که پیامبر فوت نکرده و بسان موسی پیش خدای خود رفته است ؛ و بیش از حد در این موضوع پافشاری مینمود و نزدیک بود که گروهی را با خود همرأی سازد . در این میان ، یک نفر از یاران ( 11 ) رسول خدا این آیه را بر او خواند : { . . . وَمَا مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِیْن مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَی أَعْقَابِکُمْ . . . } محمد پیامبریست که پیش از او پیامبرانی آمدهاند و رفتهاند . آیا هرگا بمیرد و یا کشته شود ، عقب گرد مینمایید ؟ وی با شنیدن این آیه ، دست از مدعای خود برداشت و آرام گرفت . ( 12 )
امیرمؤمنان جسد مطهّر پیامبر را غسل داد و کفن کرد ، زیرا پیامبر فرموده بود که نزدیکترین فرد مرا غسل خواهد داد ، ( 13 ) و این شخص جز علی ، کسی نبود . سپس چهره او را باز کرد ، و در حالی که سیلاب اشک از دیدگان او جاری بود ؛ این جملهها را گفت : پدر و مادرم فدای تو گردد ، با فوت تو ریشه نبوت و وحی الهی و اخبار آسمانها ـ که هرگز با مرگ کسی بریده نمیشود ـ قطع گردید .
اگر نبود که ما را به شکیبائی در برابر ناگواریها دعوت فرمودهاید ، آنچنان در فراق تو اشک میریختم که سرچشمه اشک را می خشکانیدم ، ولی حزن و اندوه ما در این راه پیوسته است و این اندازه در راه تو بسیار کم است ، و جز این چاره نیست . پدر و مادرم فدای تو باد ما را در سرای دیگر به یاد آر و در خاطر خود نگاهدار . ( 14 )
نخستین کسی که بر پیامبر نماز گزارد ، امیرمؤمنان بود . سپس یاران پیامبر ، دسته دسته بر جسد او نماز گزاردند و این مراسم تا ظهر روز سه شنبه ادامه داشت . و سپس تصمیم بر این شد که جسد مطهر پیامبر را در همان حجرهای که درگذشته بود ، به خاک بسپارند . قبرِ آنحضرت ، به وسیله ابوعبیده جراح و زید بن سهل آماده گردید و مراسم دفن به وسیله امیرمؤمنان به کمک فضل و عباس انجام گرفت .
سرانجام ، آفتاب زندگی شخصیتی که با فداکاریهای خستگی ناپذیر خود ، سرنوشت بشریت را دگرگون ساخت و صفحات نوین و درخشانی از تمدن به روی انسانها گشود ، غروب نمود .
http://www.ayehayeentezar.ir/images/icons/qv0hr575dvpmujzlm58o1.gifhttp://askquran.ir/gallery/images//5405/1_009O053I8Bf1.gifhttp://www.ayehayeentezar.ir/images/icons/qv0hr575dvpmujzlm58o1.gif
پی نوشت ها :
1 . سوره آل عمران/144 .
2 . « ارشاد » /98 .
3 . « صحیح بخاری » ، ج 5/21 .
4 . « طبقات ابن سعد » ، ج 2/247 ؛ « کامل » ، ج 2/219 .
5 . همان مدرک/263 .
6 . « طبقات » ، ج 2/263 .
7 . نهج البلاغه .
8 . سوره نساء/69 .
9 . « اعلام الوری » /83 .
10 . اتفاق محدثان و سیره نویسان شیعه ، بر این است و در سیره ابن هشام ج 2/658 ، به صورت قولی نقل شده است .
11 . بنا به نقل بخاری ، ابوبکر بوده است .
12 . « سیره ابن هشام » ، ج 2/656 .
13 . « طبقات کبری » ، ج 2/57 .
14 . نهج البلاغه ، خطبه 23 .
منبع: فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام، جعفر سبحانی
وصایای پیامبرانه
http://img.tebyan.net/big/1388/10/254164214341402102124214717619717109109174117.jpg
“ابوذر به رسول خدا “صلی الله علیه و آله “ عرض کرد: مرا توصیهای کن . پیامبر: تو را به “تقوا” سفارش میکنم ، چرا که تقوا در رأس همه کارهای توست .
ابوذر : باز هم بفرمایید، بیشتر.
پیامبر: بر تو باد قرآن خواندن و یاد خدای متعال ، چرا که تلاوت قرآن برای تو در آسمانها “یاد” است و در زمین ، “نور” .(1)
تقوا عنوان کلی است ، پروای از خدا در همه کارها. قرآن خواندن هم ، انس مستمر با آفریدگار و کلام اوست ، که تلاوت هر روزه ، “برنامه گرفتن “ از این منشور بی نظیر و جاویدان است . ابوذر قانع نیست ، بیشتر میخواهد و بیشتر، از این رو، از حضرت مطالب بیشتر و مواعظ بلیغتر میطلبد. این گفتگو ادامه مییابد:
“ابوذر: باز هم بیفزای ، ای رسول خدا “ص “!
پیامبر :بر تو باد “جهاد” . چرا که رهبانیت آیین من ، جهاد است .
ابوذر :با زهم بیشتر، یا رسول اللّه “ص “!
پیامبر: بر تو باد “سکوت “ ، مگر آنجا که حرف نیک بگویی ، چرا که سکوت و خموشی شیطان را از تو طرد میکند و در امور دینی هم یاور توست .” (2)
این هم جهاد است ، لیکن در جبهه درونی و در جهاد با نفس . گاهی کنترل زبان و مهار کردن سخنان ، از یک جنگ بیرونی دشوارتر است و قوّتی بیشتر میطلبد. چه بسیار حرفها که بی پایه و بی مایه است و خاستگاه نفسانی دارد و وسوسههای ابلیسی انگیزه آن گفتار است ، پس خموشی گزیدن و رعایت سکوت و کم حرفی ، بستن راه شیطان است .
“ابوذر: ای پیامبر، باز هم موعظهام کن ، و بیشتر! پیامبر از خنده زیاد بپرهیز، چرا که دل را می میراند و نور چهره را از بین میبرد.
ابوذر باز هم ، یا رسول اللّه “ص “!...
پیامبر به پایینتر از خودت نگاه کن ، نه به بالاتر از خویش ، چرا که این سبب میشود نعمتهای خدا را درباره خودت ، کم مشماری .” (3)
در احادیث دیگر، این نکته با تفصیل بیشتری آمده است . در امور دنیایی و برخورداریها و مال و معیشت و زندگی ، باید به پایینتر از خود نگریست نه بالاتر. چون نظر به پایینتر، سبب میشود انسان آنچه را هم که دارد قدر بشناسد و شکرگزار باشد. اما اگر به بالاتر از خود بنگرد و تمتعات و امکانات و رفاه و خانه و حقوق و... دیگران را ببیند، همیشه احساس کمبود میکند و به دنیاطلبی و “تکاثر” میگراید.
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/77077763718046333209.gif
اما در امور اخروی و معنوی ، انسان باید به بالاتر از خود بنگرد (این در احادیث آمده است ). به آنکه علم بیشتر، تقوای افزونتر، خلوص و صداقت برتر دارد، و معرفتش بیشتر، اخلاقش نیکوتر و روحیاتش والاتر است . اینها قلههای کمالند. توجه به این گونه افراد بالاتر از خود، سبب میشود که انسان به ضعفهای اخلاقی و معنوی خود واقف گردد و تلاش بیشتر کند تا به آن قله برسد و به آنچه دارد، قانع نگردد. چرا که مراتب کمال و معنویت انسان ، تا بی نهایت قابل رشد و فزایندگی است . برگردیم به کلمات نورانی حضرت رسالت :
“ابوذری رسول خدا “ص “ باز هم بر موعظههای خود بیفزای .
http://img.tebyan.net/big/1388/08/3137157142442173666381139228238206132.jpg
پیامبر با خویشاوندانت رفت و آمد داشته باش ، هرچند آنها از تو قطع رابطه کنند. بینوایان محروم را دوست داشته باش و با آنان مجالست و همنشینی کن . (قبلاً هم گذشت که این کار، سبب زدودن “تکبر” میشود و گُل تواضع را بر شاخه زندگیمان می شکوفاند.)ابوذر یا رسول الله ، باز هم !پیامبر حق را بگو، هر چند تلخ باشد! ابوذر باز هم ، ای پیامبر!
پیامبر در راه خدا، از ملامت و نکوهش ملامتگران نترس .” (4)
(راستی ، در تعارض راه خدا و پسند مردم ، کدام یک را باید برگزید؟ کسانی از سرزنش و حرفهای مردم میهراسند و به همین خاطر، حرف حق را نمیگویند، به وظیفه عمل نمیکنند و از گرفتن یک “موضع مکتبی “ میهراسند.
اما مرد حق ، در راه خدا از هیچ ملامتی نمیترسد.
دیگران هرچه میخواهند بگویند، اگر کارشان طبق رضای خدا باشد، دیگران و حرفهایشان مهم نیست ...)
“ابوذر: (آخرین سؤ ال ) یا رسول الله ، بیشتر موعظهام کن !
ای ابوذر!...آنچه از عیب و مسائل خویش میدانی ، باید تو را از پرداختن به دیگران باز دارد و آنچه خود انجام میدهی ، بر دیگران ستم مکن .
در عیب انسان ، همین بس که از عیوب دیگران آن را بشناسد که از خودش نمیشناسد...” (5)
در امثال فارسی ما نیز این گونه سخن زیاد است
. سیر، یک روز به پیاز طعنه میزند که چه قدر بدبویی !... پیاز میگوید: تو از عیب خود بی خبری ، از این رو به عیبجویی دیگران پرداختهای . و به تعبیر دیگر:
یک سوزن به خودت بزن ، یک جوالدوز به دیگری . سبب پرداختن به ضعفها و عیوب دیگران ، آن است که از عیوب خود بی خبریم و یا فراموش میکنیم و چیزی را بر دیگران ناروا و زشت می شماریم که در خودمان نیز، همانها یافت میشود. این خود، عیبی است بزرگ .
ابوذر میگوید: پیامبر آنگاه دست بر سینهام نهاد و فرمود:
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/77077763718046333209.gif
“ای ابوذر!...هیچ عقلی ، همچون تدبیر و آینده نگری نیست ،هیچ تقوا و وَرَعی ، همچون پرهیز از حرامهای خدا نیست .
و... هیچ افتخار و شرافتی ، همچون “حسن خلق “ و خوش اخلاقی نیست !” (6)
در اینجا، این سلسله نور و این آبشار حکمت ، پایان میپذیرد. اساسیترین حکمتها و اندرزهایی که برای دین و دنیایمان سودبخش است ، توجه به آنها، ما را به فلسفه بلند و ناب هستی و حیات ، نزدیکتر میسازد.
در این نوشتار، در آستان روایت شریفی بودیم که نصایح حضرت رسالت را صحابی گرانقدر، “ابوذر غفاری “ به رایمان نقل میکرد.
امید است روشنی بخش دل و جانمان بوده باشد و چراغ راه و راهگشای زندگیمان ،
که ما “حیات طیبه “ خویش را، مدیون ارشادهای اولیاء خداییم .
فقلتُ: یا رسولَ اللّه زِدْنی . قال صل الله علیه و آله و سلم : عَلیك بِتِلاوَةِ الْقُرْاَّنِ وَذِكْرِ اللّهِ عَزَّ وَجَلَّ، فَإ نَّهُ ذِكْرٌ لَكَ فِی السَّماءِ وَنُورٌ فِی الاْ رْضِ.
1-قُلْتُ: یا رَسُولَ اللّهِ اءوْصِنِی . قالَ: اءُوصِیكَ بِتَقوَى اللّه ، فإ نّهُ رَاءسُ اءمْرِكَ كُلِّهِ.
2-قُلْتُ: یا رَسُولَ اللّهِ زِدْنِی . قال صل الله علیه و آله و سلم : عَلَیْكَ بِالْجِهادِ، فَإ نَّهُ رُهْبانِیَّةُ اءُمَّتِی . قُلْتُ: یا رَسُولَ اللّهِ زِدْنِی . قال صل الله علیه و آله و سلم : عَلَیْكَ بِالصَّمْتِ إ لاّ مِنْ خَیْرٍ، فَإ نَّهُ مَطْرَدَةٌ لِلشَّیْطانِ عَنْكَ وَعَوْنٌ لَكَ عَلى اءُمُورِ دِینِكَ.
3-قُلْتُ: یا رَسُولِ اللّهِ زِدْنِی . قالَ صل الله علیه و آله و سلم : إ یّاكَ وَكَثْرَةَ الضِّحْكِ، فَإ نَّهُ یُمِیتُ الْقَلْبَ وَیَذْهَبُ بِنُورِ الْوَجْهِ. قُلْتُ: یا رَسُولَ اللّهِ زِدْنِی .
قال صل الله علیه و آله و سلم :
اُنْظُرْ إ لى مَنْ هُوَ تَحْتَكَ وَلا تَنْظُرْ إ لى مَنْ هُوَ فَوْقَكَ، فإ نَّهُ اءجْدَرُ اءنْ لا تَزْدَرِی نِعْمَةَ اللّهِ عَلَیْكَ. 4-قُلْتُ: یا رَسُولَ اللّهِ زِدْنِی . قال صل الله علیه و آله و سلم : صِلْ قَرابَتَكَ وَإ نْ قَطَعُوك وَاءحِبَّ الْمَساكِینَ وَاءكثِرْ مُجالَسَتَهُم . قُلْتُ: یا رَسُولَ اللّهِ زِدْنِی .
قال صل الله علیه و آله و سلم : قُلِ الْحَقَّ وَإ نْ كانَ مُرّا. قُلْتُ: یا رَسُولَ اللّهِ زِدْنِی . قال صل الله علیه و آله و سلم :
لا تَخَفْ فِی اللّهِ لَوْمَةَ لائِمٍ. 5-قُلْتُ: یا رَسُولَ اللّهِ زِدْنِی . قال صل الله علیه و آله و سلم :
یا اءباذر: لِیَرُدَّكَ عَنِ النّاسِ ما تَعْرِفُ مِنْ نَفْسِكَ وَلا تَجُرْ عَلَیْهِمْ فِیما تَاءْتِی ، فَكَفى بالرَّجُلِ عَیْبا اءنْ یَعْرِفَ مِنَ النّاسِ ما یَجْهَلُ مِنْ نَفْسِهِ. 6-یا اءباذر! لا عَقْلَ كَالتَّدْبِیرِ، وَلا وَرَعَ كالْكَفِّ عَنِ الَْمحارِمِ، وَلا حَسَبَ كَحُسْنِ الْخُلْقِ. منبع : نای حکمت ،(مواعظ حضرت رسول صل الله علیه وآله وسلم به ابوذر غفاری) جواد محدّثی
تنظیم : بخش عترت و سیره تبیان
http://www.ayehayeentezar.com/gallery/images/77077763718046333209.gif
neginsabz
۱۳۸۹/۱۱/۱۴, ۰۱:۴۴
http://askquran.ir/gallery/images//5405/1_64jkl.gif
عزای ختم المرسلین است
یا غربت قرآن و دین است
گریان امیر المؤمنین است
وامصیبت، وامصیبت
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/qv0hr575dvpmujzlm58o1.gif
بر پا شده شور قیامت
خانه نشین گشته امامت
سرِ علی بادا سلامت
وامصیبت، وامصیبت
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/qv0hr575dvpmujzlm58o1.gif
مدینه را سوز و خروش است
ناله ی فاطمه به گوش است
وامصیبت، وامصیبت
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/qv0hr575dvpmujzlm58o1.gif
مدینه را ماتم عظماست
واقعه ی محشر کبراست
توطئه ی کشتن زهراست
وامصیبت، وامصیبت
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/qv0hr575dvpmujzlm58o1.gif
سروِ قد زهرا خمیده
رنگ از رخ مولا پریده
داغ رسول الله دیده
وامصیبت، وامصیبت
http://www.ayehayeentezar.com/images/icons/qv0hr575dvpmujzlm58o1.gif
http://askquran.ir/gallery/images//5405/1_64jkl.gif
امتحان شده
۱۳۸۹/۱۱/۱۴, ۲۱:۳۶
از پست ها ومطالب قشنگتون بسیار ممنونم
درپناه حق موفق وموید باشید
© کلیه حقوق مادی و معنوی این انجمن متعلق به مرکز ملی پاسخگویی به مسائل دینی است.
کپی برداری تنها با ذکر منبع جایز است.
2000-2019