-
۱۳۸۷/۱۰/۲۲, ۱۸:۵۱ #1
- تاریخ عضویت
آبان ۱۳۸۷
- نوشته
- 10
- مورد تشکر
- 13 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
والدين و نگرش نو به آموزش علوم
والدين و نگرش نو به آموزش علوم
علم و آموزش یکی از نیازهای جامعه های امروزی است. از این رو، فراگیری علم بخش عمده ای از فعالیت های فرزندان ما را تشکیل می دهد . برسی ها نشان داده اند که مشاركت والدين در فرایند آموزش علم اهميت زيادي دارد. بنابراین، آگاهی بیشتر نسبت به رویکردها و هدف هاي آموزشی تاحدودی برای والدین نیز ضروری است.
در چند دهه اخیر هدف ها، رویکردها، روشها و ابزارهای یادگیری علم تغییرهای اساسی پیدا کرده است. آموزگاران کم و بیش از این تغییرات آگاه اند. از آن جا که پدران و مادران هم در آموزش فرزندان خود نقش اساسی دارند، شناختن این تغییرها برای آنان نیز لازم است.
اگر از آموزگاری که حدود ده سال پیش بازنشسته شده باشد، بپرسید که علم را چگونه درس می دادی، در پاسخ ممکن است بگوید:
در ایران تا سال 1345 آموزش علوم در دبستان معمول نبود. دانش آموزان فقط در کلاس پنجم و ششم ابتدایی درسی به نام علم الاشیاء داشتند و ما از روی همان کتاب درس می دادیم.
آموزش علوم با تغییر نظام آموزشی در کلاس های ابتدایی آغاز شد. کتابی برای هر پایه درسی نوشته شده بود. دانش آموزان کتاب های خود راهنگام درس دادن باز می کردند و ما از روی آنها می خواندیم و بچه ها یاد می گرفتند. روز بعد، هر دانش آموزی که می توانست آن چه را که در کتاب های درسی نوشته شده اشت، به خوبی جواب دهند و پرسش های آخر درس را نیز پاسخ دهند، نمره خوب می گرفت.
در برخی مدارس برای کلاس های اول و دوم لوح داشتیم که به کلاس می بردیم. در این سال های آخر، در برخی مدارس از پلی کپی استفاده می کردیم. در صفحه های پلی کپی پرسش های درس را می پرسیدیم . به طور معمول خوانواده ها از این کار استقبال می کردند و پاسخ پرسش ها را به فرزندان خود می گفتند و آنان می نوشتند و نمره خوب می گرفتند
ما کلاس های منظمی داشتیم. دانش آموزان پشت نیمکت های خود آرام می نشستند و به سخنان ما گوش می دادند. هیچ پرسش یا حرکت اضافی در کلاس وجود نداشت. همه دست بر زانو، چشم بر تخته و لب بسته بودند. معلم جلوی دانش آموزان با قدرت و هیمنه، آن چه را که در کتاب نوشته شده بود، درس می داد، امتحان می کرد و نمره می داد. . در امتحان همه را یکسان می آزمودیم، اما نمی توانستیم به همه بیست بدهیم. مساله اغلب پدر و مادرها نیز این بود که نمره فرزندانمان بیست شود.
اما اگر از آموزگاران آموزش دیده کنونی بپرسیم که چرا علوم را آموزش می دهی و چه گونه آموزش می دهمی، در پاسخ ممکن است بگویند:
هدف ما از آموزش علوم مانند هر درس دیگری، آن است که کودکان در مدرسه شرایط لازم برای درست زندگی کردن در شرایط کنونی را بیاموزند، به طوری که با خاطر آسوده به توسعه پایدار جهان کمک کنند. ما می خواهیم با یاد دادن سواد علمی و فناورانه به آنان ، شهروندان خوب آینده کشورمان را بسازیم.
هدف های آموزش علوم در دوره ابتدایی در سه حیطه زیر خلاصه می شود:
1. یادگیری دانستنی های ضروری
برای هر فردی لازم است درباره ساختمان بدن، کار اندام ها و بهداشت فردی و اجتماعی اطلاعاتی داشته باشد و ماده، انرژی، زمین، فضا، جانوران و گیاهان را بشناسد. کودکان به طور ذاتی کنجکاوند. هنر ما آموزگاران این است که آنان را کنجکاوتر کنیم و منابع آموزشی درست، آسان و گسترده در اختیارشان قرار دهیم تا خود به یافتن پرسش ها بپردازند. کودکان باید خود جست و جو کننده باشند. در اینجا، معلم و والدین راهنما و مشوق اند نه پاسخ گو.
کودک امروز می تواند از کتابخانه، رادیو و تلویزیون، کامپیوتر و اینترنت استفاده کند. لازم نیست ذهن او را با مطالب دور از ذهن و غیر ضرور پر کنیم. آنان باید اطلاعاتی را کسب کنند که بتوانند با آنها جهان روشنی را برای خود بسازند.
2. یادگیری مهارت ها
مهمترین وظیفه ما در آموزش و پرورش کودکان این است که به آنان کمک کنیم تا حواس پنجگانه، دست ها و مغز خود را به کار اندازند. در این صورت است که می توانند مشاهده گر، سازنده و اندیشمند باشند. کودکانی که با حواس خود به مشاهده طبیعت مشغول شوند، تجربه شخصی به دست می آورند و رابطه های میات پدیده ها را کشف می کنند و لذت می برند. آنان با توجه با شباهت ها و تفاوت های چیزها می توانند آنها را طبقه بندی کنند. با اندازه گیری آشنا شوند و مهارت های اساسی را فراگیرند.
3. کسب نگرش های ضروری
دانایی و توانایی دو عامل موثر در زندگی است. اما آن چه بیش از هر چیزی شخصیت انسان را شکل می دهد، ارزش ها و نگرش های انسانی است. نگرش ها و ارزش های انسانی اساس کار رفتارهای انسان در جهت های معین است و می توانند عامل زندگی مطلوب و موثر یا تلخکامی زندگی فرد و اثر نامطلوب او بر جامعه شوند.
نگرش ها مطلوب که باید از طریق عمل، نه حرف، به کودکان بیاموزیم، عبارتند از: توجه به عظمت خالق و خلقت، علاقه مندی به محیط زیست و حقظ آن، تمایل به همکاری و کار گروهی، بردباری و تحمل دیگران، کنجکاوی، احترام و علاقه مندی به کار، انعطاف پذیری در اندیشیدن، دارا بودن تفکر نقادانه و خلاق و قدرت انتخاب.
هرگاه دانش آموزان در محیط آزاد قرار گیرند و اجازه اظهار نظر و انتخاب داشته باشند، می توانند ارزش ها و نگرش های خود را بروز دهند. در این صورت، آموزگاران می توانند نگرشهای مطلوب آنان را با بحث و تبادل نظر تقویت کنند.
درود بر مادران و پدران امروز که همواره در اندیشه آموزش و پرورش فرزندان سالم، با نشاط، آگاه و مولد هستند؛ فرزندانی که در برابر خود، مردم، محیط زیست و پروردگار جهان احساس مسوولیت می کنند و در بالابردن مقام انسانی خود و توسعه پایدار جامعه می کوشند.
ویرایش توسط Emperor : ۱۳۸۷/۱۰/۲۳ در ساعت ۰۹:۳۵
انسانها رو اونجوري كه ظاهرشون هست باور نكنين
-
تشکر
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری