-
۱۳۸۷/۱۰/۲۵, ۱۰:۱۷ #1
- تاریخ عضویت
آذر ۱۳۸۷
- نوشته
- 30
- مورد تشکر
- 47 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
سرپرستی مرد بر زن
سلام و خسته نباشيد
بعضيها ميگويند آيه الرجال قوامون علي النساء در واقع به نفع زنان است. ميخواستم در اين مورد بيشتر بدانم؟ با تشكر
-
تشکرها 3
-
۱۳۸۷/۱۰/۲۵, ۱۵:۴۱ #2
- تاریخ عضویت
تير ۱۳۸۷
- نوشته
- 455
- مورد تشکر
- 1,000 پست
- حضور
- 16 ساعت 38 دقیقه
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
1
سلام. علامه طباطبایی در این مورد میفرمایند: قوام از قیام میاید و به معنای اداره امور زندگی است(المیزان ،ج4،ص215) آیت الله مکارم هم از آن تعبیر به سرپرست و خدمتگزار میکند(تفسیر نمونه، ج3، ص369)
من فکر نمیکنم اهانتی در این سخن به زنان باشد.
-
تشکرها 4
-
۱۳۸۷/۱۱/۱۲, ۲۰:۱۵ #3
- تاریخ عضویت
فروردين ۱۳۸۶
- نوشته
- 850
- مورد تشکر
- 3,450 پست
- حضور
- 35 دقیقه
- دریافت
- 1
- آپلود
- 0
- گالری
-
9
با سلام
خداوند هیچ وقت به نفع مردان وبه ضرر زنها ویا به نفع زنان وبر ضرر مردان آیه ای درقرآن نیاوره است .این آیه هم دستوری است که به نفع خانواده تمام می شود.نه صرف منفعت زنان در نظر است ونه صرف منفعت مردان.
حالا که نفع زنان در پرسش آمده ومورد سؤال واقع شده است باید عرض کنم که:
چون مردطبق این آیه باید مسئول خانواده باشد. به تناسب همین مسئولیت اسلام میگوید: مرد وظیفه دارد هزینه خانواده را تأمین کند.قرار دادن مسئولیت تأمین مخارج خانواده بر دوش مردان امری طبیعی است و از این جهت به نفع زنان است و باری بر دوش مردان وضع شده است.ولی بادقت درآیه در می یابیم که خداوند حکمی حکیمانه داده اند که با عمل به آن بنیان خانواده ها مستحکمتر می شود.
موفق باشید
ویرایش توسط askari110 : ۱۳۸۷/۱۱/۱۲ در ساعت ۲۰:۱۷
مولایم علی فرموند:
يابُنَىَّ اِصبِر عَلَى الحقِ وَ اِن كانَ مُرّا; اى پسر جان! در راه حق صبور و مقاوم باش گرچه تلخ و رنج آور باشد.
هرگز گمان مبر زخیال تو غافلم ،گرمانده ام خموش ، خدا داند ودلم.....
چون عاقبت همه امور با خداست همه چیز را به او واگذار کردم.
-
تشکرها 6
-
۱۳۸۷/۱۱/۱۳, ۰۹:۱۰ #4
وظیفه یا مزیت
در تبیین و توضیح شبهه یا سوال فوق استاد فرزانه آیت الله جوادی آملی به نکات و مسائل مهمی پرداخته اند که در ذیل ارائه می شود :
...باید دانست آنجا که زن و مرد به عنوان دو صنف مطرح می شود ، هرگز مرد قوام و قیم زن و نیز زن ، تحت قیمومت مرد نیست ؛ بلکه قیمومت در مورد رابطه زن و شوهر است . وانگهی این قوام بودن نیز نشانه کمال و تقرب به خدا نیست ، چنانکه در مجامع و ... افرادی به نام مدیر و مسئول و کارگزار ، قوام دیگرانند ، اما این مدیریت ، فخر معنوی نیست ، بلکه مسئولیتی اجرایی و تقسیم کار است . قوام بودن مربوط به مدیریت اجرایی است زیرا قران می فرماید " الرجال قوامون علی النساء بما فضل الله بعضهم علی بعض و بما انفقوا من اموالهم " 1 توانایی مرد در مسائل اجتماعی و شم اقتصادی و تلاش او برای تحصیل مال و تامین نیاز های منزل و اداره زندگی بیشتر است و چون مرد مسئول تامین هزینه زندگی است ، سرپرستی داخل منزل هم با اوست و این سرپرستی مزیتی و فضیلتی برای مرد نیست ؛ بلکه کار اجرایی و وظیفه است ، یعنی روح قیوم و قوام بودن وظیفه مندی است ؛ پس قران کریم نمی گوید که زن در فرمان مرد است ، بلکه می فرماید : مرد وظیفه سر پرستی زن و منزل را به عهده دارد . اگر این آیه بصورت تبیین وظیفه تلقی شود و نه اعطای مزیت ، آنگاه روشن می شود که جمله " الرجال قوامون علی النساء " به معنای ( یا ایها الرجال کونوا قوامین ) است ، یعنی ای مردها ! به امر خانواده قیام کنید ، همانطور که در مسائل قضایی می فرماید :" کونوا قوامین بالقسط شهداءلله " 2 به دیگر سخن ، تعبیر " الرجال قوامون علی النساء " جمله ای خبری است ولی روح آن انشاست ؛ یعنی ای مردها ! قوام منزل و سرپرست آن باشید و کارها را در بیرون انجام دهید و اداره زندگی را در منزل به عهده بگیرید . اسلام دو حکم الزامی را در کنار هم ذکر می کند ، از سویی به زن دستور تمکین از شوهر می دهد و از طرف دیگر به مرد دستور کار پردازی و سر پرستی زن را می دهد و این هر دو ، بیان وظیفه و جریان امور خانواده است و هیچ یک ، نه معیار فضیلت است و نه موجب نقص . 3 1- نساء / 34 2- نساء /135 3- با اندکی تلخیص ، زن در آیننه جلال و جمال ، عبدالله جوادی آملی ، صص 325-327
ویرایش توسط fatememeshkat : ۱۳۸۷/۱۱/۱۴ در ساعت ۰۶:۳۸
إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِكُمْ وَتَقُولُونَ بِأَفْوَاهِكُم مَّالَيْسَ لَكُم بِهِ عِلْمٌ وَتَحْسَبُونَهُ هَيِّنًا وَهُوَ عِندَ اللَّهِعَظِيمٌ
وَلَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ قُلْتُم مَّا يَكُونُ لَنَا أَن نَّتَكَلَّمَ بِهَذَا سُبْحَانَكَ هَذَا بُهْتَانٌ عَظِيمٌ
آنگاه كه آن [بهتان] را از زبان يكديگر مىگرفتيد و با زبانهاى خود چيزىرا كه بدان علم نداشتيد مىگفتيد و مىپنداشتيد كه كارى سهل و ساده است بااينكه آن [امر] نزد خدا بس بزرگ بود
و [گر نه] چرا وقتى آن را شنيديد نگفتيد براى ما سزاوار نيست كه در اين [موضوع] سخن گوييم [خداوندا] تو منزهى اين بهتانى بزرگ است
سوره نور آيات 16 و 17
حضرت زهرا (س) :
کسی که عبادت های خالصانه خود را به سوی خدا فرستد، پروردگار بزرگ برترین مصلحت را به سویش فرو خواهد فرستاد.:salavat(10):رسول اکرم(ص):الحیاءحسن و لکن فی النساءأحسن؛حیا خوب است ولی برای زنان خوب تر است.
-
تشکرها 4
-
۱۳۸۷/۱۱/۱۴, ۰۶:۳۵ #5
تکمله و نتیجه
معنای قیم بودن شوهر نسبت به زن ، یک امر حقوقی تخلف ناپذیر یا اختلاف ناپذیر نیست ؛ زیرا در صورتی که زن استقلال اقتصادی و صلاحیت اداره ، تدبیر ، نگهبانی و نگهداری حیثیت خویش را داشته باشد ، می تواند در متن عقد نکاح محدوده آن قیمومیت را با توافق شوهر تعیین نماید تا به هیچ وجه به استقلال و کیان وجودی او آسیبی نرسد .
... قیام به اداره زندگی حق مستقلی [ غیر از تمکین غریزی ] است که قلمرو آن می تواند با تعهد متقابل و تراضی طرفین مشخص شود و تحدید بعضی از انحاء یا مراتب یا مراحل آن ، نه مخالف با کتاب و سنت معصومان است و نه مباین با مقتضای عقد نکاح .
... باید توجه داشت که عنوان سالار به معنای فرمانروا و حکمران و فوق قانون و غیر مسئول ، برای هیچ کسی نسبت به دیگری روا نیست خواه در حریم خانه و به نام مرد سالاری باشد یا در متن جامعه و به عنوان رئیس سالاری یا عناوین دیگر .
نتیجه آنکه :
1-آیه " الرجال قوامون علی النساء " مربوط به زن و شوهر است نه زن مقابل مرد .
2-این قیمومت معیار فضیلت نیست ، بلکه وظیفه است .
3-قیم بودن زن و مرد در محور اصول خانواده است ؛ گاهی زن قیم مرد و زمانی مرد قیم زن است و در اصول خانوادگی بسیاری از مسائل عوض می شود .
4-قیمومت مرد با شرایط ضمن عقد ، تحدید پذیر و قابل واگذاری است .
5-قیمومت در ربان قران به معنای فرمانروایی و سالارگری نیست ، بلکه یعنی سرپرستی و مدیریت و مسئولیت پذیری و چنین قیمومتی نه تنها مقام نیست که خدمتگزاری است .
إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِكُمْ وَتَقُولُونَ بِأَفْوَاهِكُم مَّالَيْسَ لَكُم بِهِ عِلْمٌ وَتَحْسَبُونَهُ هَيِّنًا وَهُوَ عِندَ اللَّهِعَظِيمٌ
وَلَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ قُلْتُم مَّا يَكُونُ لَنَا أَن نَّتَكَلَّمَ بِهَذَا سُبْحَانَكَ هَذَا بُهْتَانٌ عَظِيمٌ
آنگاه كه آن [بهتان] را از زبان يكديگر مىگرفتيد و با زبانهاى خود چيزىرا كه بدان علم نداشتيد مىگفتيد و مىپنداشتيد كه كارى سهل و ساده است بااينكه آن [امر] نزد خدا بس بزرگ بود
و [گر نه] چرا وقتى آن را شنيديد نگفتيد براى ما سزاوار نيست كه در اين [موضوع] سخن گوييم [خداوندا] تو منزهى اين بهتانى بزرگ است
سوره نور آيات 16 و 17
حضرت زهرا (س) :
کسی که عبادت های خالصانه خود را به سوی خدا فرستد، پروردگار بزرگ برترین مصلحت را به سویش فرو خواهد فرستاد.:salavat(10):رسول اکرم(ص):الحیاءحسن و لکن فی النساءأحسن؛حیا خوب است ولی برای زنان خوب تر است.
-
تشکرها 6
-
۱۳۸۷/۱۱/۱۴, ۰۷:۳۶ #6
- تاریخ عضویت
فروردين ۱۳۸۶
- نوشته
- 1,957
- مورد تشکر
- 3,494 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 28
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
دو نكته
با توجه به توضيح دوستان واساتيد بزرگوار... يك نكته اضافه ميكنم كه:
در مقصود از قيم بودن رجال... همانطوريكه مشاهده ميشود .. سبب قيم بودن رجال بر نساء همون وظيفه مديريت نمودن وبار مالي خانواده هست.. وهيچ دليل بر برتري ومزيت مرد بر زن نميباشد... بنظر ميرسدكه:اگر درجايي موردا زن شايستگي مديريت وانجام چنين وظيفه را بهتر از مرد داشته باشد دراينصورت ميشود چنين نساء قوامات علي رجال كم تدبير ... چرا كه ملاك قوام بودن را قرآن ؛ وظيفه خوب مديريت نمودن دانسته وچه بسا اين امر درمواردي با تدبير بهتر زن حاصل شود.. والبته مخارج زن در هر صورت بر مرد واجب است. درقبال استفاده از بضع زن.
قران می فرماید : الرجال قوامون علی النساء بما فضل الله بعضهم علی بعض و بما انفقوا من اموالهم ...(سوره نساء آيه 34) ملاك برتري را قرآن دو چيز قرارداد 1- داشتن ويژگي مرد درتدبير امور زندگي ..2- لزوم ووجوب نفقه زن بر مرد..
بنابراين :
1- با قراردادن تدبير امور زندگي بدست مرد .. و واجب نمودن مخارج زن بر مرد...درحقيقت هم به نفع مرد وهم به نفع زن شده زيرا بين درخواست خرج از طرف زن ومديريت نمودن مرد در مقدار خرج يك تعادل ايجاد نموده. تا هم مرد براي زن خرج كنه (نفع زن) وهم با تدبير مرد از مخارج بيهوده پرهيز شود(بنفع مرد) ..
2- درجايي كه مرد شايستگي تدبير را نداشته باشد اين تدبير بدست زن مي افتد وزن ميشود قوامة بر مرد...
انگار همين امروز اين آيات نازل گشته....
ویرایش توسط hoseintabar : ۱۳۸۷/۱۱/۱۴ در ساعت ۰۷:۴۶
الهمّ صلّ علی محمّد وآل محمّد
-
تشکرها 6
-
۱۳۸۹/۰۹/۲۳, ۰۷:۵۹ #7
با سلام
قیم بودن معنای تکیه گاه بودن را می رسونه .قیم قوام یعنی ایستاده و مراقب و به تعبیری محافظ و حامی .
البته در ترجمه های قدیم ای ایه نوشته شده " مردان را بر زنان تسلط و حق فرمانروایی است" که جدیدا با توجه به معنی قوامون یعنی قیم قوام و قیام به معنی ایستاده با برجا محکم و غیره در ترجمه های جدید نوشته شد ه " مردان سربرست زنانند "
تبلیغات گسترده غرب بر علیه اسلام و انگشت گذاردن اگاهانه روی مواردی خاص توسط انان .موجب حساسیت بیخود شده .البته سوئ تعبیر و سوئ استفاده بعضی از مردان از این موارد و حتی بعضی از روحانیون کم اطلاع و همین طور وارد کردن بعضی از سنت ها ی قبیله ای هم مزید بر علت شده .
در هر جای دنیا مرد حالا با هر حسی که باشد خود را مسئول تامین خانواده می داند و زن هم حالا با هر حسی که باشد احساس می کند نباید خیلی مسئول باشد .
مرد تسلط ظاهری را دوست دارد و به ان دلخوش است و زن تسلط باطنی و در بی ان .لازم نیست گفته شود این تسلط تسلط قهری نیست . در تسلط قهری نوعی خصم و کینه و رقابت بین قاهر و مقهور وجود دارد . بین غالب و مغلوب وجود دارد . ولی این نوع تسلط از جنس دیگری است .از جنس کمک و یاری کردن و مراقبت و مواظبت عاشق است .با انگیزه دوست داشتن است و تعبیر بهتر ان سربرستی است نه تسلط . زن همان اول اشنایی و عقد بلافاصله نسبت به سر و وضع مرد و سلامتی اواحساس مسئولیت می کند و اینه بوش انه نبوش اینه بخور انه نخور وغیره .." مرد با خودش می گوید ای بابا !!! ازدست اون مادر راحت شدم و حالا این مادر"
مرد هم همان اول اشنایی و عقد بلافاصله نسبت به اهداف و برنامه ریزی و چهار چوب کلی زندگی زن احساس مسئولیت می کند و زن با خودش می گوید " ای بابا!!! از دست اون بدر راحت شدم و حالا این بدر" هرکدام که در زمینه ای استعداد و علاقه فطری دارند می خواهد محبوبش را در مزایای ان شریک کند و همه زحمت ها و دردسرهای ان را هم با طیب خاطر می بذیرد .
یا حق
-
تشکرها 3
-
۱۳۸۹/۰۹/۲۳, ۱۴:۱۷ #8
- تاریخ عضویت
آبان ۱۳۸۹
- نوشته
- 629
- مورد تشکر
- 1,494 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 24
- آپلود
- 0
- گالری
-
105
خدا انقدر مهربونه که بین زن و مرد فرقی نمیزاره
از این لحاظ مطمئنم گرچه ظاهر بعضی آیات یا روایات
این اشتباه مفهومی را پیش میاره اما وقتی به تفسیرش
مراجعه میکنیم میبینیم دید تنگ نظر ما کجا و....
دید فهیمانه و حکیمانه ی خدا کجا.....
-
۱۳۸۹/۱۰/۳۰, ۱۶:۰۲ #9
- تاریخ عضویت
دي ۱۳۸۸
- نوشته
- 3,458
- مورد تشکر
- 8,723 پست
- حضور
- 56 روز 19 ساعت 8 دقیقه
- دریافت
- 131
- آپلود
- 0
- گالری
-
13
جمع بندي بحث
بایددانست آنجا که زن و مرد به عنوان دو صنف مطرح می شود ، هرگز مرد قوام وقیم زن و نیز زن ، تحت قیمومت مرد نیست ؛ بلکه قیمومت در مورد رابطه زن وشوهر است . وانگهی این قوام بودن نیز نشانه کمال و تقرب به خدا نیست ،چنانکه در مجامع و ... افرادی به نام مدیر و مسئول و کارگزار ، قوامدیگرانند ، اما این مدیریت ، فخر معنوی نیست ، بلکه مسئولیتی اجرایی وتقسیم کار است . قوام بودن مربوط به مدیریت اجرایی استزیراقران می فرماید " الرجال قوامون علی النساء بما فضل الله بعضهم علی بعض وبما انفقوا من اموالهم " 1 توانایی مرد در مسائل اجتماعی و شم اقتصادی وتلاش او برای تحصیل مال و تامین نیاز های منزل و اداره زندگی بیشتر است وچون مرد مسئول تامین هزینه زندگی است ، سرپرستی داخل منزل هم با اوست و اینسرپرستی مزیتی و فضیلتی برای مرد نیست ؛ بلکه کار اجرایی و وظیفه است ،یعنی روح قیوم و قوام بودن وظیفه مندی است ؛پس قران کریم نمی گوید که زن در فرمان مرد است ، بلکه می فرماید : مرد وظیفه سر پرستی زن و منزل را به عهده دارد . اگر این آیه بصورت تبیین وظیفه تلقی شود و نه اعطای مزیت،آنگاه روشن می شود که جمله " الرجال قوامون علی النساء " به معنای ( یاایها الرجال کونوا قوامین ) است ، یعنی ای مردها ! به امر خانواده قیامکنید
اسلامدو حکم الزامی را در کنار هم ذکر می کند ، از سویی به زن دستور تمکین ازشوهر می دهد و از طرف دیگربه مرد دستور کار پردازی و سر پرستی زن را میدهد و این هر دو ، بیان وظیفه و جریان امور خانواده است و هیچ یک ، نهمعیار فضیلت است و نه موجب نقص
معنایقیم بودن شوهر نسبت به زن ، یک امر حقوقی تخلف ناپذیر یا اختلاف ناپذیرنیست ؛ زیرا در صورتی که زن استقلال اقتصادی و صلاحیت اداره ، تدبیر ،نگهبانی و نگهداری حیثیت خویش را داشته باشد ، می تواند در متن عقد نکاحمحدوده آنقیمومیت را با توافق شوهر تعیین نماید تا به هیچ وجه به استقلالو کیان وجودی او آسیبی نرسد .
... قیام به اداره زندگی حقمستقلی [ غیر از تمکین غریزی ] است که قلمرو آن می تواند با تعهد متقابل وتراضی طرفین مشخص شود و تحدید بعضی از انحاء یا مراتب یا مراحل آن ، نهمخالف با کتاب و سنت معصومان است و نه مباین با مقتضای عقد نکاح.قران می فرماید : الرجال قوامون علی النساء بمافضلالله بعضهم علی بعض و بماانفقوا من اموالهم ...(سوره نساء آيه 34) ملاك برتري را قرآن دو چيز قرارداد 1- داشتن ويژگي مرد درتدبير امور زندگي ..2- لزوم ووجوب نفقه زن بر مرد..
بنابراين :
1- با قراردادن تدبير امور زندگي بدست مرد .. و واجب نمودن مخارج زن بر مرد...درحقيقت هم به نفع مرد وهم به نفع زن شدهزيرا بين درخواست خرج از طرف زن ومديريت نمودن مرد در مقدار خرج يك تعادل ايجاد نموده. تا هم مرد براي زن خرج كنه(نفع زن) وهم با تدبير مرد از مخارج بيهوده پرهيز شود(بنفع مرد) ..
2- درجايي كه مرد شايستگي تدبير را نداشته باشد اينتدبير بدست زن مي افتدوزن ميشود قوامة بر مرد...
1- نساء / 34
2- با اندکی تلخیص ، زن در آیننه جلال و جمال ، عبدالله جوادی آملی ، صص 325-327
اليس الله بكاف عبده
الهی ای فلک هرگز نگردی اگر دور سرحیدر نگردی
الهی ای نفس بی مهر زهرا درون سینه رفتی برنگردی
****
بشكند دستي كه هتك حرمت اين خانه كرد
شيعه را سوزاند و خون در قلب صاحبخانه كرد
حضرت زهرا (س) :
كسی كه عبادت های خالصانه خود را به سوی خدا فرستد، پروردگار بزرگ برترین مصلحت را به سویش فرو خواهد فرستاد
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری