آیا برابری ذر زمین را قران می پذیرد؟

[writing-mind]

سلام
من برام سوالی پیش اومده که هنوز پاسخی برای اون پیدا نکرده ام و دوست دارم اگه میشه نظرتون رو بگید

در سوره مومنون آیه 4 یا 5 بود دقیق یادم نیست ولی نوشته بود "
علی ازواجهم او ما ملک ...
و در ترجمه اون هم نوشته بود که تنها با همسرانتان و کنیزهایتان رابطه جنسی داشته باشید ...
و یادمه یه جمله از پیامبر و ابوسفیان نقل شده که در جواب ادعای پیامبر مبنی بر برابری انسانها، ابوسفیان میگه:
یعنی من با این برده ی سیاه برابر هستم!!؟؟؟؟
این دوتا مورد برای من سوال هست که برابری کجاس ؟ فقط اون دنیا؟
این دنیا برده همچنان برده هست و فقط پیش خدا برابر هستند؟
چرا صاحبان برده مالکان آنها بوده و هرکاری حتی ارتباط جنسی برای آنها مجاز بوده و حتی نیازی به صیغه شدن هم نداشته؟
پس چرا یوسف که نمی خواسته خودشو در اختیار بانوی اون که صاحبش بوده قرار بده تو قران اومده؟
مگه نه اینکه زنان مسلمان میتونستند با بردای مذکر خودشون هرکاری کنن؟
البته سوال زیاد دارم امیدوارم بتونم پاسخوشون رو اینجا پیدا کنم

ممنون از همه

[Aurlito]

قرآن کتابیه که براساس مقتضای اون زمان، و مشکلاتی که محمد و یا نویسندگان در برابر دینهای دیگه شاهد بودن نوشته شده.
نویسندگان قرآن متوجه شدن که در مونوگامی، و سخت گیری روی طلاق، مشکلات زیادی وجود داره. زنها کمتر به فکر خیانت هستن و مردها بیشتر. بنابراین به این نتیجه رسیدن که برای بقای اصل و نسب، مرد باید پلی گامیست و زن باید مونوگامیست باشه.
در ادامه محدودیتی برای پلی گامی تعیین کردن، گرچه با بیفکری این عمل رو انجام دادن، چون گاهی برای هر ده زن یک مرد وجود داره.
و برای یک زن یک مرد، چون زن هست که بچه رو نگه میداره. فی الواقع اگر انتخاب طبیعی، جای جنین رو عوض میکرد، الان زنها میتونستند پلی گامیست باشن.
در ادامه حق طلاق رو گذاشتن تا مشکلات دین قدیمی رفع شه.

چیزی که ما در همه جای قرآن شاهد هستیم. کم کردن معجزات، و اتکاء به دانش اون زمان برای اثبات وجو خدا. برعکس مسیحیت، نگفتن یک طرفی چهارصد سال پیش مرده ها رو زنده میکرده تا مردم باور کنن. بلکه یک شخصیت زنده رو مبلغ اصلی قرار دادن.

[مدافع]

سلام
من برام سوالی پیش اومده که هنوز پاسخی برای اون پیدا نکرده ام و دوست دارم اگه میشه نظرتون رو بگید

در سوره مومنون آیه 4 یا 5 بود دقیق یادم نیست ولی نوشته بود "
علی ازواجهم او ما ملک ...
و در ترجمه اون هم نوشته بود که تنها با همسرانتان و کنیزهایتان رابطه جنسی داشته باشید ...
و یادمه یه جمله از پیامبر و ابوسفیان نقل شده که در جواب ادعای پیامبر مبنی بر برابری انسانها، ابوسفیان میگه:
یعنی من با این برده ی سیاه برابر هستم!!؟؟؟؟
این دوتا مورد برای من سوال هست که برابری کجاس ؟ فقط اون دنیا؟
این دنیا برده همچنان برده هست و فقط پیش خدا برابر هستند؟
چرا صاحبان برده مالکان آنها بوده و هرکاری حتی ارتباط جنسی برای آنها مجاز بوده و حتی نیازی به صیغه شدن هم نداشته؟
پس چرا یوسف که نمی خواسته خودشو در اختیار بانوی اون که صاحبش بوده قرار بده تو قران اومده؟
مگه نه اینکه زنان مسلمان میتونستند با بردای مذکر خودشون هرکاری کنن؟
البته سوال زیاد دارم امیدوارم بتونم پاسخوشون رو اینجا پیدا کنم

ممنون از همه

سلام بر دوستان بزرگوار

ظاهرا نویسنده ی این سوال مدت کوتاهی در سایت حضور داشته و دیگه توفیق نداریم که توی سایت جواب رو به ایشون برسونیم ولی همین سوال برای دوست بزرگوار دیگه مون جناب سوشیانت مطرحه پس با اجازه ی شما بزرگوارها من برای ایشون در حد اطلاعات خودمم در خدمت خواهم بود.

این سوال چند جنبه داره که باید تک به تک وارد بحثهاش شد تا ان شاء الله مواضع اسلام در قبالش مشخص باشه.

فاز اول بحث: برابری

1- آیا برابری مطرح شده در اسلام، برابری در همه چیز است یا اینکه در اموری خاص برابری مطرح است؟

2- آیا اصلا برابری در همه چیز امکان دارد؟

3- آیا در طول تاریخ چنین جامعه ای رو سراغ دارید که در همه چیز همه کس با هم برابر باشند؟

4- پس در اسلام برابری به چه معناست؟



فاز دوم بحث: تفاوت احکام بردگان و افراد آزاد ( مقصود بنده از برده در این عبارت فقط مردان دربند نیست بلکه شامل کنیز هم هست )

1- آیا بردگان و افراد آزاد در احکام شرعی احکامی کاملا شبیه هم دارند؟

2- موارد تفاوت بین این دو گروه در چه چیزهایی است؟



فاز سوم بحث: بردگان و مسائل جنسی

1- حکم اسلام در مورد روابط مالک و برده

2- ازدواج بردگان


خب دوستان این مباحث اگر بخواهند به صورت کامل و دقیق انجام شوند یک بحث طولانی و بسیار زیبایی خواهند شد و احتمالا هم از دایره ی تحمل دوستان دور باشد و هم از محدوده ی دانش بنده. اما به تعبیری

آب دریا را اگر نتوان کشید
هم به قدر تشنگی باید چشید

پس ما به اندازه ی وسع خودمون جلو میریم و در خدمت دوستان خواهیم بود البته مشروط به همراهی جدی دوستان.

( من کمی بد عادت هستم و بحث رو تا جایی دنبال می کنم که سوال کننده خودش بخواد همراهی کنه. از همین حالا از دوستانی که بحث رو رها می کنند و خودشون پیگیری نمی کنن معذرت می خوام که من هم توی همونجا بحث رو رها خواهم نمود. )

نکته ی دیگه ای رو هم که دوستان باید توجه کنن اینه که اگر دقت کنید روند چینش مباحث به گونه ایه که به درد کسی می خوره که اسلام رو قبول داره ولی مشکلش توی برخی احکام اسلامه که نمی تونه توی ذهن ما با برخی مسلّمات اسلام سازگاری داشته باشه به همین خاطر به عنوان سوال مطرح می شه نه به عنوان انکار ( گفتن این نکته هم ضروریه که هر انسانی حق داره خودش در مورد پذیرش یا انکار دین خاصی تصمیم بگیره و خدا وکیلی کسی نمی تونه به زور دینی رو بر کسی تحمیل کنه. فوقش اینه که اون طرف جلوی این فرد می خواد تقیه کنه و اعتقاد واقعی خودش رو مخفی کنه. بحث ما در این تاپیک با این بزرگواران نیست که با نگاه انکاری می خوان مساله رو دنبال کنن اگر چه حق چنین چیزی رو هم دارن ولی بنده در این مباحث فعلا می خوام به جواب سوال دوستمون با این دید که عرض کردم بپردازم. پس در همین جا از سایر دوستان عذر خواهی می نمایم.)

نکته ی آخر در بحث هم اینکه زبان بحث باید به گونه ای باشه که همه فهم باشه و از به کار بردن اصطلاحات غیر عرفی ( عرف مردم معمولی نه عرف متخصص ) باید پرهیز بشه تا همه ی دوستان بتونن از این بحث بهره ببرن. پس باز از دوستانی که با زبان علمی به بحث می پردازند عذر خواهی می کنم که نمی تونم پاسخگوی این عزیزان باشم. اگر امکانش هست شما بیایید و سوال خودتون رو در سطحی تنزل بدید که همه فهم باشه. با تشکر از شما.

خب با این مقدمه ی طولانی می خواهیم وارد بحث بشیم.

سوال من از سوشیانت گرامی اینه که جناب سوشیانت برای اینکه بتونیم موضع سوال رو به درستی تشخیص بدیم شما زحمت بکشید و بگید که به نظر شما


1- آیا برابری مطرح شده در اسلام، برابری در همه چیز است یا اینکه در اموری خاص برابری مطرح است؟

با تشکر از لطفی که در پاسخ به این سوال می کنید

سر بلند باشید

[با من فقط از خدا بگو]

این اختلاف طبقاتی برای جامعه شما ضروری است
و به سود شما است
تا مومنان و کافران از هم جدا شوند و هر کس در برابر عمل خود جزا بگیرد

معنای تحت الفظی قران بود

[زلزال]

این دوتا مورد برای من سوال هست که برابری کجاس ؟ فقط اون دنیا؟ این دنیا برده همچنان برده هست و فقط پیش خدا برابر هستند؟

چندی پیش تو تاکسی یک پیرمرد بیسواد داشت راننده جوون رو نصیحت میکرد و میگفت خدا تو قرآن گفته اگر همه سوزن فروش بشن بازهم من روزیشون رو میدم!!!
اینهم یک برداشت شخصی و خنده دار هست که معلوم نیست از کجای قرآن دراومده
برابری؟به اینصورت؟
این برابری که شما میگید نتنها تو دنیا بلکه در بهشت و دوزخ نیز یافت نخواهد شد
چه اینکه بهشت و دوزخ نیز هریک مراتبی دارند و نعمات و عذابهای خاص خودشان
همه در بهشت با یک قیافه نیستند
همه یک هیکل ندارند
همه برابر نیستند
این برابری که شما بهش میاندیشید حتی در ذهن نیز خنده دار هست و نتنها کمال نیست بلکه مفسده نیز هست

[کلات]

قرآن کتابیه که براساس مقتضای اون زمان، و مشکلاتی که محمد و یا نویسندگان در برابر دینهای دیگه شاهد بودن نوشته شده.

چیزی که ما در همه جای قرآن شاهد هستیم. کم کردن معجزات، و اتکاء به دانش اون زمان برای اثبات وجو خدا. برعکس مسیحیت، نگفتن یک طرفی چهارصد سال پیش مرده ها رو زنده میکرده تا مردم باور کنن. بلکه یک شخصیت زنده رو مبلغ اصلی قرار دادن.

قرآن تمامی شيوه های زندگی من و تو را گفته است البته بايـد يا خودت اهـل فن باشـی كه بفهمی ( به نحو اقامه) و يا اگر اهل فن نيستی از اهل فن بپرسی. در بسياری از آيات نحوه حرف زدن به ما می آموزد و در بسياري نحوه آرامش بخشيدن، هديه دادن، تلاش كردن و ... و چيزي را محتاج نشدم مگر در قرآن يافتم.

قرآن كريم وحی پرودگار سبحان است كه بر زبان پيامبر اكرم (صلی الله علیه وآله ) جاری شده است, و از آنجا كه قرآن معجزه جاويدان است و پيامبری ديگر نخواهد آمد لذا همه چيز را خداوند سبحان در قرآن كريم بيان كرده است البته همگان نمی توانند تمام مطالب قرآن را درك كنند.
يكی از مهمترين دلايل معجزه بودن قرآن كريم { تحدي} است . يعنی خداوند سبحان در قرآن كريم مردم به مبارزه با خود دعوت می كند كه اگر كسی می تواند مثل اين قرآن بياورد { قل لئن اجتمعت الانس و الجن علي ان ياتوا بمثل هذا القران لاياتون بمثله و لو كان بعضهم لبعض ظهيرا } (سوره اسراء، آیه 4)
اگر تمامی انسانها و جنيان دست بدست هم بدهند تا مثل اين قرآن را بياورند نخواهد توانست هرچند يكديگر را در اين كار كمك كنند .
با توجه اين آيه و آيات ديگر ( هود , 14- 13 , يونس , 38- , بقره , 24 ) مي فهميم كه زور آزمايی با خداوند سبحان بی فايده بوده و نتيجه ای جز شرمندگي به بار نخواهد آورد. همه ما می دانيم در طول قرون متمادی با دين اسلام مخالفت كرده اند، خواستند نامی از قرآن و اسلام نماند, اگر می تواستند, قرآن را از بين می بردند يا لااقل مشابه آنرامی آوردند تا با قرآن مقابله كنند اما با بررسی تاريخ مشاهده میكنيم كه نتوانسته اند و تا روز قيامت هم نخواهد توانست مثل قرآن بياورند چون از طرف خداوند سبحان آمده و لذا به اين سبب قرآن را ( معجزه جاويدان ) می نامند چون محدود به عصر و زمان و مردم و علم خاصی نیست. بلكه جواب گوی همه مسائل عالم تا روز قيامت خواهد بود

[مزمل]

بحث کنیز در قران دو گونه است در وقتی که افرادی کنیز هستند در زمان گذشته حتما زن باید مجرد باشد و کسی که کنیز می شود مانند ان است که زن ارباب می شود
علت هم معلوم است مرد ارباب بدلیل ارباب بودن نمی تواند نگاه جنسی نداشته باشد
به نظر من نباید مردی نوکر زنی باشد زیرا ممکن است از نوکر خود تقاضای جنسی داشته باشد مانند یوسف پیامبر
خداوند در ایه ای می فرماید این موضوع کنیز مربوط به گذشتگان است و مسلمانان نباید کنیز و نوکر داشته باشند در اقتصاد اسلامی باید مرد کار کند زنه بچه داری و غیره و اگر کسی فقیر بود باید با زکوه و صدقه او را یاری کرد
پس مسلمان اجازه داشتن کنیز و نوکر ندارد و
زمانی که اسلام در عربستان اغاز شد اقتصاد جهانی بسیار بیمار بود و کنیز و نوکر و اسیر گرفتن بسیار بود خداوند برای انها این حکم را صادر کرد و برای ما این حکم را نسخ کرده است و مسلمان بر اساس حکم جدید حق داشتن کنیز و نوکر را ندارد
بر اساس سرشماری تقریبا تعداد مرد و زن مساوی است اگر همه روی اصول خودش ازدواج کنند زن اضافی ای نمی ماند تا مردی او را به همسر دوم در اورد
اگر زن بی شوهری بود قانون تعدد ازواج هست به شرایط خاصی که البته واجب نیست میتوان قانون جدید ازدواج یکی و زنان بیوه هم بی شوهر بمانند اما نکته دیگر در این موارد این است که اگر کسی دختر یتیمی را به همسری در اورد حق گرفتن همسر دوم را ندارد و خدا اجازه نداده است که میتوان اضافه کرد اگر مردی ازدواج کرد و همسرش یتیم شد نباید دوباره زن دوم بگیرد و نکته سوم اینکه اگر مردی زن دارد بهتر است اصلا به فکر زن دوم نیفتد

[کلات]

سلام

این دنیا برده همچنان برده هست و فقط پیش خدا برابر هستند؟
چرا صاحبان برده مالکان آنها بوده و هرکاری حتی ارتباط جنسی برای آنها مجاز بوده و حتی نیازی به صیغه شدن هم نداشته؟
پس چرا یوسف که نمی خواسته خودشو در اختیار بانوی اون که صاحبش بوده قرار بده تو قران اومده؟
مگه نه اینکه زنان مسلمان میتونستند با بردای مذکر خودشون هرکاری کنن؟

ممنون از همه

در عصری مسئله بردگی با تار و پود جوامع بشری آميخته بود و برده داری يكی از مسائل عادی و مرسوم بود، و عرف نقش تعیین کننده در مسأله برده و کنیز داشت
اين مسئله قبل از اسلام در بسياری از زمينه ها وجود داشت. اسلام برده داری را در بخشی آن هم با اصلاحاتی پذيرفت و برخی از موارد را رد كرد. اسلام فقط در مورد اسيران جنگی برده داری را پذيرفته، آن هم به عنوان طرحی قانونمند برای كنترل اسيران، نه اين كه با برده داری موافق باشد.
اگر مرد يا زن بودند احتياجاتی از قبيل ازدواج و نيازهای غريزی داشتند كه بايستی اين غرائز اغنا شود. اگر مرد بود، صاحب او ميتوانست وی را به ازدواج زنی آزاد يا كنيزی در آورد. اگر زن بود، صاحب او ميتوانست با وی ازدواج كند، يا به ازدواج ديگری در آورد.
فرق مسئله اینجاست که با خریدن برده یا کنیز مالکیت آنها تحت ذمه مالک در می آمد اما در کنیز علاوه بر مالکیت حق تمتع جنسی و ازدواج نیز به مالک داده میشد یعنی خریداری در حکم حلیت برای مالک بود. البته برای جدا شدن و طلاق و فروختن آنان به ديگران، كنيزان بايد عدّه نگه ميداشتند زیرا هم عرف ایجاب می کرد و هم اینکه از جهت قانون طبيعت نيز چنين است كه از ابتدای خلقت هميشه بر اساس فطرت خدادادی، مردان به دنبال ازدواج با زنان و به خواستگاری آنان ميرفتند. به تعبير ديگر: مردان طالب و زنان مطلوب بودند، از اين رو حق طلاق با مرد هست.
اگر قرار باشد مسئله یوسف و زلیخا را که سالها قبل از اسلام بوده ملاک قرار دهیم پس باید این حق را برای مالکان قائل بشویم که غلامان خودشان را وطی کنند (نعوذ بالله) که این چنین نبوده و نیست.

[مدافع]

ممنون ميشم از اساتيد بحت تمتع جنسي از برده ها و كنيزان را باز بفرمايند !!يعني توضيح بدند !!!!!!!!!!!!!:gig:

مرسي

سلام بر سرکار خانم بیطرف و تشکر از سوال خوبتون. اگر به اون چارتی که نوشته بودم یه دقتی بندازید متوجه می شید که این بحث هم در ضمن مباحث اصلی تفاوت بین بردگان و افراد آزاد آورده شده است. پس به نظرم اگر کمی صبر داشته باشید تا بحث روال منطقی خودش رو طی کنه بهتر بشه به نتیچه برسیم.

فاز سوم بحث: بردگان و مسائل جنسی

1- حکم اسلام در مورد روابط مالک و برده

2- ازدواج بردگان

اگر چه دوستان و اساتیدی زحمت قسمتی از بحث رو برامون کشیده اند ( با تشکر از بزرگواری این بزرگواران )

سر بلند باشید

[soshianet]

1- آیا برابری مطرح شده در اسلام، برابری در همه چیز است یا اینکه در اموری خاص برابری مطرح است؟

ممنوم از پاسخ دوستان//خب كاملا مشخصه كه در اسلام در اموری خاص برابری مطرح شده... شايد از اين برابري به تعريف "هر چيزي جاي خودش (عدالت)" برسيم كه متفاوت از برابريه... اما من يه سئوال تكميلي دارم كه اوميدوارم بحث رو به حاشيه نبره...اونم اين كه برابري و عدالت در مورد يه بچه ناقص الخلقه كه تو خونواده‌اي همراه با مشكلات اخلاقي هست ... مثلا اعتياد ... چطوري قابل توجيه /// ببينيد من پاسخ نه چندان قانع كننده اي رو از سايت آيت الله مكارم شيرازي گرفتم "در این دنیا نیز عدالت میان آنها با توجه به تناسب پاداش ها با مقدار زحمت ها مشکل حل می شود به این معنی که اگر آن کسی که در محیط بد متولد شده واقعاً از وی سلب اختیار شود مسئولیتی ندارد ولی اگر توان و اختیار اطاعت الهی دارد و این کار برای او مشکل تر از دیگران است به همان نسبت اجر و پاداشش در درگاه خداوند خواهد بود." خب درسته كه اين پاسخ يه اشاره‌اي به دنيا كرده ولي باز مسئله مربوط به عدالت رو به اون دنيا پاس داده .. در حالي كه براي يه كافر بايد توجيه منطقي تري باشه كه قبول كنه كه خدا عادله /// اگه اين سوال خارج از حوزه اين تاپيك هست لطفا پيام خصوصي بدين