نامه اي به امام حسين عليه السلام مينويسي؟

[yas313]

بسم الله الرحمن الرحيم

فکر کردم اين امضايي که من دارم يعني چي؟
نمي دونم شايد بيشتر شبيه يک ادعاست
اونم از نوع خيلي خطريش
اما بر ما ايرادي نيست اگه که آرزوش رو داشته باشيم

درسته؟

پس با هم مي نويسيم جملاتي رو در اين بار ه که اگه بوديم اون روزا کنار ازبابمون و يارانش چه ميکرديم...

*خيلي خوندني ميشه و موندني*

هر کسي هم دوست داشت جمله اش ر و به يکي از شهداي کربلا هديه کنه


====================================

خودم شروع ميکنم

من آرزوي در کربلا بودن رو به عنوان يک خانم
در کنارحضرت زينب بودن تجسم مي کنم،زماني که خسته بود و پريشان، جانش مي شدم و با چادرم سپري مي ساختم براي کودکانش
و آخر سر هم فدايي مي شدم در راه عزيزش.

اگر ان شاءالله ثوابي باشد نثار خانم حضرت زينب سلام الله عليها

[!Deli]

من اگه اون روزا بودم و توی واقعه عاشورا حضور داشتم!
وااااااای خیلی سوال سختیه...!
شاید تنها کاری که از دستم برمیومد دلداری اطرافیان بود
شاید علی اصغر کوچولورو بغلش میکردم و نازش میکردم ! شاید لالایی براش میخوندم بخوابه تا....

[yas313]

خيلي سخته نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

[mostabin]

سلام آقاي من
يه كلمه بهم بگيد آقا اگر من بودم اون زمون كدوم طرفي بودم
خيلي برام مهمه

[yas313]

اگر اون موقع بودم ، همين جوري كه الانم...؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

[alghame]

بسم ربّکَ یا حسین

من الحبیب الی الحبیب

آقا جان کوفه نرو...بیا ایران...اینجا همه دوستت دارن...

نمیذارن صورت ماه دخترت نیلی بشه...

نمیذارن خواهر رشیده ات قد خمیده بشه...

اصلاً چرا خیمه...بیا خونه ما...

خودم تا آخر عمر نوکریتو میکنم...

تو رو خدا کوفه نرو...بیا ایران

[طیب]

سلام بر شما ای رحمت واسعه پروردگار

[غم گسار]

سلام آقا جون

قربون خستگی هاتون آقا جون دوست دارم براتون بنویسم

سر سفره ی تو بودن کار هر روز و شبم

یا حسین غریب مادر *تا ابد روی لبم

عشق من نام قشنگت*مشق من خال سیات

روح من میون دستات * قلب من به زیر پاهات