جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید







موضوع: عدم بیعت علی و اولادش(ع) و سنت پیامبر
-
۱۳۸۷/۱۱/۰۶, ۲۳:۴۸ #1
- تاریخ عضویت
شهريور ۱۳۸۷
- نوشته
- 611
- مورد تشکر
- 866 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
عدم بیعت علی و اولادش(ع) و سنت پیامبر
هوالعادل
با سلام خدمت دوستان و پویندگان حقیقت
مدتی از عاشورا می گذرد و امیدوارم عزاداری همه مورد قبول حضرت حق قرار گرفته باشه
اما تصمیم گرفتم با توجه به منابع مورد قبول اهل تسنن و تشیع وارد مقوله عدم بیعت
علی و اولادش شویم بخصوص عدم بیعت حسین ابن علی بایزید
و در کل درسی بزرگ برای ما ایرانیان که علمدار فرهنگ تشیع
هستیم ببینیم ایا واقعا این فرهنگ را به جا اوردیم یا در بعداظهر
عاشورا کتاب فرهنگ حسین را نخواندهبستیم.
و دلخوش به ثواب
اگر از گلستان عاشورا فقط یک گل چیدیم که قافله را باختیم.
عزاداری کردیم که شکی در ثوابش نیست اما .....
آفت تفکر تعصب است
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین.
ببخشید اینجا از حضور شما بزرگواران خداحافظی میکنم مدیر محترم سایت ترجیج دادند تاپیک خداحافظی بنده حذف شود. بهر حال بدی و خوبی بقول قدیمیها از ما دیدید حلال کنید.
حق نگهدارتان دلهایتان پرامید و شاد باد.
-
۱۳۸۷/۱۱/۰۷, ۰۰:۱۶ #2
- تاریخ عضویت
شهريور ۱۳۸۷
- نوشته
- 611
- مورد تشکر
- 866 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
علی باید بیعت کند
در زمان زندگی حضرت رسول اکرم و بیعت اقوام مختلف عرب با ایشان مشکلی نبود
آخرین پیامبر و فرستاده خدا مشخص بود و اگر کسی نام مسلمانی داشت بیعتش با رسول خدا بود
اما بعد از رحلت پیامبر و تعیین ابوبکر داستان به این صورت ادامه پیدا کرد.
پیکی بر درب خانه علی (ع) امد حضرت به جلوی در امدند گفتند امدیم تو را برای بیعت با ابوبکر به مسجد
ببریم. که رسول خدا در فرمایشاتشان گفتند قبل از رحلت که با ابوبکر بیعت کنید
جواب حضرت:به ابوبکر بگو چه زود دروغ بر رسول خدا بستی؟!
رفتند و می گویند ابوبکر خودش امد با گروهی و بیعت خواست
جواب از علی:چه لباسی پوشیدی که مناسب تو نیست.
برای بار سوم :
گروهی شمشیر بدست(در تاریخ طبری مشاهده کنید) بر درب خانه علی امدند تا بزور از ایشان بیعت بگیرند:
اینبار در یک حرکت بسیار شجاعانه فاطمه دختر گرامی رسول خدا سلام الله علیه بر درب خانه میرود.
عمر سر گروه این گروه است. به فاطمه می گوید علی کجاست باید بیاید و برویم مسجد بیعت کند .
و در همین زمان به حیاط خانه علی وارد میشوند و اورا کشان کشان بیرون می اورند
برای چه بیعت نمی کنی:
مگر نشنیده اید که رسول خدا چه فرمودند:
جماعتی که با حاکمین جابر که حرام الهی را حلال می کنند - عهد الهی را می شکنند- با سنت رسول خدا مخالفت میکنند- در میان مردم ظلم و گناه می کنند ...و جماعت به فکر تغییر نمی افتد و با انان سازش می کند
آن جماعت را همان جایی می برند که ظالم را میبرند(این دنیا و ان دنیا)
اما گویا جماعت از دو گوش کر بودند
علی را می کشاندند و دختر گرامی حضرت رسول فاطمه زهرا (س) دامن علی را گرفته بود در این موقع
مغیره گفت دست زهرا را کوتاه کنید.
با ته غلاف شمشیر (دوستان و بخصوص سادات مرا برای این جمله ببخشند) بر بازوی حضرت زهرا کوبیدند
غلاف شمشیر: ته غلاف را برای ثابت بودن از سرب پر می کردند که سنگین باشد و در موقع حرکت تکان نخورد)
با ته غلاف شمشیر سرب دار و سنگین بر بازوی مبارک مادر حسین ابن علی زدند.
دست زهرا رها شد و کشان کشان علی را به طرف مسجد بردند...
دوستان انچه می خواستیم نتیجه بگیرم از عدم بیعت را با قرمز مشخص کردم و بات شما بحث را ادامه میدهیم
آفت تفکر تعصب است
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین.
ببخشید اینجا از حضور شما بزرگواران خداحافظی میکنم مدیر محترم سایت ترجیج دادند تاپیک خداحافظی بنده حذف شود. بهر حال بدی و خوبی بقول قدیمیها از ما دیدید حلال کنید.
حق نگهدارتان دلهایتان پرامید و شاد باد.
-
۱۳۸۷/۱۱/۰۸, ۰۱:۵۲ #3
- تاریخ عضویت
شهريور ۱۳۸۷
- نوشته
- 611
- مورد تشکر
- 866 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
دیدگاه اهل سنت از عدم بیعت امام حسین(ع) با یزید
1. تاريخ حادثهي كربلا ازديدگاه اهل سنت
از دیدگاه اهل سنت معا ويه در مقابل حضرت علي (ع) كه به عنوان خليفهي واجب الاطاعه انتخا ب شده بود، از در مخالفت وارد شد. جنگهاي مختلف را به راه انداخت و «حسنبن علي» را كه بعد از پدرش به عنوان خليفه انتخاب گرديده بود، با فشاركنار زد وخود را به قدرتي كه تشنهي آن بود، رسانيد. ولي او به اين هم اكتفا نكرد خلافت را كه يك امر خدايی، معنوي و ديني بود به يك امر موروثي و سلطنتی تبديل نمود، در زمان حيات خود يزيد را به عنوان خليفه بعد از خودش معرفي نمود. بر همين اساس با از دنيا رفتن معاويه در رجب سال 60 هجري، يزيد خود را به عنوان خليفه مسلمين قلمداد ميكند. در صدد بر ميآيد كه مخالفين خود از جمله حسينبن علي(ع) را كه عمده ترين مخالف براي خود ميپنداشت، به بيعت وادارد. از والي مدينه «وليدبن عتبه» با جدیت تمام میخواهد تا از حسین (ع) بیعت بگیرد[1].
«حسينبن علي(ع)» وقتي خود را در مقابل درخواست يزيد و عمال او ميبيند براي مخا لفت با اين امر، مدينه را به قصد مكه ترك ميكند و از آنجا هم رهسپار كربلا ميشود، در آنجا هم با قرباني كردن جان خود و72 تن از يارانش در محرم سال61 هجري، داستان اجمال ذبح اسماعيل را تفصيل ميدهد. اقبال لاهوري ميگويد:
سري ابراهيم و اسما عيل بود
يعني آن اجمال را تفصيل بود[2].
2 . عوامل نهضت امام حسين(ع) از ديدگاه اهل سنت
ااز دیدگاه اهل سنت، سه امر را ميتوان به عنوان عوامل عمدهی قيام امام به حساب آورد[3]:
الف) يكي از عوامل نهضت امام حسین(ع) نپذیرفتن خلافت يزيد است. زیرا امام اولاً رسيدن به خلافت از اين طريق را نامشروع ميداند چون گزینش خلیفه با اين كيفيت، خلافت را به يك امر موروثي تبدیل میکند. كه معاويه در پي همين امر بود و ميخواست خلافت در خاندان بنياميه دست بدست شود.
ثانياً يزيد فردي نيست كه بتواند به عنوان خليفه و اميرالمؤمنين مطرح شود. معاويه با صراحت كامل اين نكته را ابراز داشته است: «ولن يأتيكم بعدﻯ قبلي كان خيراً منّيالاّ مَن اَنا خيرمنه، كما اََن مَن[4]» يعني رهبري شما مردم را بعد از من كسي به عهده خواهد گرفت كه بدتر از من است چنانچه من بدتر از آنهايی هستم كه قبل از من بودند.
ب) دعوت مردم كوفه از امام را ميتوان به عنوان عامل دوم نهضت او به شمار آورد. از زمان رفتن امام در مكه، مردم كوفه در مراحل مختلف به امام نامه نوشته و اطاعت خود را از امام اعلام ميدارند، بر همين اساس، امام نمايندگان خود را به سوي آنان ميفرستد، ولي آنان ناجوانمردانه به جاي استقبال از نمايندگان امام آنان را به عنوان يك فرد غريب دركوچهها تنها ميگذارند.
ج) امر به معروف و نهي از منكر عمدهترين عامل براي قيام امام حسين به شمار ميآيد، و او را مصمم ساخته تا آخر خط، به راه خود ادامه دهد چون او در جامعه بدعتها، بيبندوباريها و انحراف از راه راست رامشاهده ميكند و اهل بيت را سزاوارترين افراد جامعه براي موضع گيري در قبا ل اين انحرافات ميداند. او وقتي براي مردم كوفه جواب نامههايش را ميفرستد چنين اظهار ميدارد: «فلعمري ما الامام الاّ العامل بالكتاب والقائم بالقسط والدائن بدين الحق[5]» يعني اي مردم امام و رهبري ميتواند درد جامعه را دوا كند كه كتاب خدا سرمشق زندگي او، پياده كردن عدل و داد از اهداف او، و تدين به دين حق از اعتقادات او باشد.
درجاي ديگر از نامههاي امام به سران كوفه چنين آمده است: «يدعوهم الي كتاب الله و سنۀ رسوله، واَنّ السنۀ قد ماتت والبدعة قداحييت[6]» يعني دعوت من به سوي كتاب وسنت است چون درچنين زماني سنت مرده و بدعتها زنده شده است.
3. جايگاه امام حسين(ع)دربين اهل سنت
امام حسين (ع) جدش رسول خدا، خاتم النبين، پدرش علي خليفه مسلمين و مادرش فاطمه سيدةالنساء اهل الجنة است در رواياتي كه از رسول الله روایت شده به خوبي جايگاه امام را نشان ميدهد «الحسن و الحسين سيدا شباب اهل الجنة و اَنّ فاطمة سيدة النساء اهل الجنة[7]» يعني در اين روايت حسن و حسين (ع) به عنوان سيد جوانان اهل بهشت و فاطمه زهرا سيده زنان بهشت معرفي شده اند. در جاي ديگر دارد: «الحسن والحسين مَن اَحبهما اَحببتُه ومَن اَحببتُهُ احبّه الله و من احبّه الله أدخله جنات المقيم، ومن ابغضهما او بَغي عليهما اَبغضتُه و من ابغضتُه اَبغضه الله ومن ابغضه الله shape \* mergeformat ادخله نار جهنم و له عذاب مقيم[8]»
در اين روايت دوستي امام حسن و امام حسين (ع) زمينه ساز دوستي خدا و رسولش معرفي شده است و به دنبال آن خلود در بهشت برين خواهد بود، كما اين كه دشمني با آنها زمينه دشمني خدا و رسول را فراهم ميكند و انسان را به سوي زندگي هميشگي جهنم ميكشاند.
4. كرامات امام ازديدگاه اهل سنت
براي امام حسين (ع) كراماتي زيادي در كتب اهل سنت آمده است كه چند مورد به عنوان نمونه ذكر ميشود:
1) روز جنگ در كربلا امام به شدت تشنه بود، «عبدالله بن الحصين الآزدي» بين امام و آب فرات حايل ميشود و با اشاره به سوي آب، خطاب به حضرت ميگويد: به اين آب نگاه كن و قطرهای از آن نخواهيد نوشيد. امام در حق او چنين ميگويد: «اللّهم اقتله عطشاً ولا تغفرله ايداً[9]» گفته ميشود كه بعد از آن هيچ وقت تشنگي آن مرد برطرف نشد، آنقدر آب مينوشيد كه بيتاب شده آن را بر میگرداند، دو باره تشنگي به او روي ميداد تا اينكه در حا لت تشنگي جان باخت.
2) مهمتر از همه اينكه حضرت رسول سالها پيش، از حا دثهي كربلا خبر ميدهد. حضرت خاكي را كه جبرئيل برايش داده بود به «امسلمه» ميدهد و ميفرمايد جبرئيل به من خبر داد كه روزي امت تو حسين (ع) را به قتل خواهند رساند، اين خاك را با خود داشته باش تا اينكه خاك رنگ خون را به خود بگيرد. آن وقت بدان كه حسين به شهادت رسيده است. ام سلمه در روز شهادت امام با ديدن خاك خون آلود از شهات امام به مردم خبر ميدهد[10].
5. چرا امام به شهادت میرسد
آخرين مطلبی كه بايد مطرح شود، پاسخ به این سؤال است كه با توجه به چنين جايگاهي كه امام در ميان اهل سنت دارد و جايگاه خاصي كه در بين تشيع دارد، پس چرا آنچنان مظلومانه درصحراي كربلا به شهادت ميرسد؟.
جواب سؤال با تأمل در منويات ابوسفيان پايه گذار حكومت اموي و رفتار معاويه و يزيد از سران بني اُميه به خوبي روشن ميشود. چون آنان آنچه را دنبال ميكردند حكومت، رياست ومملكتداري بود، آنان حتي به مقام نبوت از ديدگاه ملكداري مينگرستند. ابوسفيان در توصيههاي كه به بازمندگان خود دارد تصريح دارد به اينكه امارت، رياست و مملكت براي شما آماده شده است، مبادا به راحتي از دست دهيد چون مهم همين است و از بهشت وجنت خبري نيست.
در جاي ديگر با گذر از روي قبر «حمزه سیدالشهدا» عموي پيغمبر او را مورد خطاب قرار داده ميگويد: آنچه را كه تو چوبش را خوردي امروز در دست بني اُميه قرار گرفته است.
و يا در جاي ديگر خطاب به عباس عموي پيغمبر ميگويد: برادر زاده شما عجب شوكت و سيادت دارد «لقد أصبح ملك ابن اخيك عظيماً[11]» عباس به او يادآور ميشود كه آنچه در حق پيغمبر ميگويد درست نيست چون آنچه را شما ميبينید نبوت است نه ملك.
نمونهي ديگر رفتار عمر سعد از عمال ابن زياد است؛ او براي سرزمین ري عاقبت خود را فروخت و دست خود را به خون امام و ياران و اصحاب او آغشته نمود.
اي صبا اي پيك دور افتادگان
اشك ما برخاك پاك او رسان[12].
[1] )ابن خلدون، عبدالرحمن، «تا ريخ ابن خلدون»، ج3، ص18-22، لبنان، انتشارات اعلمی، 1391ﻫ؛ و طبری، محمد، «تا ريخ طبري»، ج.4، بیروت، 1879م.، ص.237. و ابن اثیر، علی، «الكامل»، ج.4، ص14-80، بیروت، 1385ﻫ.ق.
[2]) لاهوری، اقبال، «كليات اشعار اقبال لاهوري» ص74، انتشارات کتابخانه سنایی.
[3] ). ابن خلدون، همان، ص21؛ و طبری، همان، ص.241.و یعقوبی، احمد، «تاریخ یعقوبی»، ج2، ص241، قم، نشر فرهنگ اهلبیت.
[4]) ابن اثیر، علی، «الكامل فی التاریخ»، ج4، ص5، بیروت، 1385ﻫ.ق.
[5]) همان، ص21.
[6]) همان، ص23.
[7]) ابن حنبل، احمد، «مسند»، ج5. ص391، بیروت، دارالاماره.
[8] ) متقی هندی، علاء الدین، «كنز العمال»، ج12، ص120، بیروت، موسسه الرساله، 1409ه.ق.
[9] ) ابن اثیر، همان، ص54.
[10]) یعقوبی، همان، ص245.
[11]) محمد خالد، خالد، «ابناء الرسول في كربلا»، ص28-29، چاپ پنجم، شعبان1406ﻫ. ق.
[12]) لاهوری، همان، ص75.
آفت تفکر تعصب است
السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین.
ببخشید اینجا از حضور شما بزرگواران خداحافظی میکنم مدیر محترم سایت ترجیج دادند تاپیک خداحافظی بنده حذف شود. بهر حال بدی و خوبی بقول قدیمیها از ما دیدید حلال کنید.
حق نگهدارتان دلهایتان پرامید و شاد باد.
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری