-
۱۳۸۷/۱۱/۱۳, ۱۳:۵۱ #1
- تاریخ عضویت
بهمن ۱۳۸۷
- نوشته
- 90
- مورد تشکر
- 30 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
اولين سوال
با سلام به شما دوستان خوب .
من عضو تازه وارد اين كانون هستم . اميدوارم بتونيم براي هم ديگه دوستاي خوبي باشم .
واقعيتش من در مورد ممسائل ديني شبهه اي ندارم و تمام سوالات من در مورد مسائل سياسي است . اميدوارم اينجا بتونيم با هم ديگه بدور از توهين و مخصوصا بدور از سانسور حرفامونو بزنيم و تباذل نظر كنيم .
فقط از مديران يه خواهش دارم اگر قرار است سوالاتي كه من خواهم كرد را حذف كنند از الان بگويند تا ما چيزي ننويسيم
سوالات من بدور از توهين و اهانت به اشخاص است .
به عنوان سوال اول :
اقاي خميني بعد از رحلت ايه الله العظمي بروجردي مرجع عام شيعه به عنوان اولين اعتراض خود نسبت به شاه ،
به انقلاب شاه و مردم يعني همان انقلاب سفيد اعتراض كرد .
شاه در ان انقلاب قصد اصلاحاتي در ساختار سياسي و معيشتي و فرهنگي مردم را داشت .
يكي از بند هاي 12 گانه انقلاب سفيد شاه اين بود كه :
زنان حق راي دارند و زنان نيز ميتوانند در مجلس نماينده شودند
اقليت هاي مذهبي هم ميتوانند در مجلس نماينده داشته باشند
نيز هر كسي در محاكم ميتواند به كتاب اسماني خودش قسم بخورد .
و اقاي خميني اين رفراندوم را غير شرعي اعلام كردند و تحريم كردند .
در واقع اين اولين اعتراض ايه الله خميني به شاه بود و كليد و استارت انقلاب از همين واقعه شروع شد .
اما نكته جالب توجه اينجاست كه دقيقا همين كارها بعد از انقلاب ايران هم صورت گرفت و زنان نه تنها داراي حق راي شدند بلكه به مجلس هم راه يافتند و نيز اقليت هاي مذهبي داراي نماينده شدند و نيز در محاكم ايران الان زرتشتي به كتاب خود مسيحي به كتاب خود و يهودي هم به كتاب خود قسم ميخورد نه قران .
عربها يك ضرب المثل دارند : بائك تجر بائي لا تجر .
اين كارها براي شاه غير قانوني بود . ولي براي اقاي خميني قانوني بود ؟؟؟
براي شاه غير شرعي بود ولي براي اقاي خميني شرعي بود ؟؟ موسيقي و .... براي شاه منكر بود ولي بعد از انقلاب معروف شد ؟؟؟؟؟
ايا اين كارها اشكال داشت يا موضوع سر حكومت كردن اشخاص است ؟؟ ايا اقاي خميني بهتر نبود به جاي اينكه بگويد اين كارها خلاف شرع است و علماي اسلام به داد اسلام برسيد ، ميگفت اقاي شاه شما برو من ميخواهم حكومت كنم ؟
ویرایش توسط امير مهدي : ۱۳۸۷/۱۱/۱۴ در ساعت ۰۰:۰۲
عبادت بي ولايت حقه بازي ست
اساس مسجدش بت خانه سازي ست
چرا سني نميخواهد بفهمد
وضوي بي ولايت آب بازي ست
يا علي حيدر مدد
-
۱۳۸۷/۱۱/۱۳, ۱۵:۲۵ #2
- تاریخ عضویت
فروردين ۱۳۸۶
- نوشته
- 850
- مورد تشکر
- 3,450 پست
- حضور
- 35 دقیقه
- دریافت
- 1
- آپلود
- 0
- گالری
-
9
با سلامآیا واقعا شما فکر میکنید امام قدرت طلب بودند ؟یعنی این مردمی که انقلاب کردند وعمدتا از طبقه مستضعف جامعه بودند نشناخته دنیال امام راه افتادند؟ ...شاید از نظر شما این اهانت به مردم نباشد ولی چنین برداشتی که کردید نوعی اهانت به مردم ایران وکسانی است که برای این انقلاب خون ها داده اند؟...بگذریم....
جناب محمد مهدی ،دوست عزیز
اما درباره موضوعی که مطرح کردید به گمانم به این فکر نکرده باشید که چرا شاه این حرکت را آغاز کرد؟دلیل اینکه یکدفعه به فکر اصلاحات اقتاد چه بود؟اگر روی همین موضوع قدری تأمل می کردید چنین برداشتی نمی کردید....
هرچیزی که ظاهر قشنگی داره را که نمی شود حمل بر درستی آن کرد.باید دید چه مبانی فکری پشت این حرکت خوابیده .بله اصول انقلاب سفید در ظاهر اصول خوبی به نظر می رسید؛ ولی، از آنجا كه این اصول در واقع توسط آمریكا طراحی و به سران كشورهای وابسته به غرب و جهان سوم توصیه شده بود و بدون در نظر گرفتن شرایط خاص سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایران برنامهریزی شده بود، لذا حاوی جنبههای ضدمذهبی بوده و به دلیل تامین منافع بیگانگان، استقلال كشور را خدشه دار و امنیت و منافع ملی ایران را نقض میكرد و هدف آن گسترش نفوذ آمریكا و اسرائیل و تحكیم و تثبیت موقعیت قدرت شخصی شاه و دربار وی در مقابل تضعیف و سركوب نیروهای ملی و مذهبی مبارز و به ویژه روحانیت بود.
این رفراندم اولا خلاف قانون اساسی بود چون در قانون اساسی كشور، برگزاری همه پرسی پیش بینی نشده بود.
وثانیا: برنامههای اصلاحی شاه از اجانب آمریكا و اسرائیل توصیه شده و تامین كننده منافع كوتاه مدت و بلند مدت آنان است لذا، موجب تضییع حقوق عمومی مردم و منافع ملی ایران میشود و استقلال كشور را خدشهدار مینماید.جای سؤال است که چه طور چنین حرکتی باید شتاب زده وبا عجله وبدن بررسی وکارشناسی وبدون اینکه برای مردم جا انداخته شود می بایست به سرعت عملی شود؟
کلام آخر: این اصول که شاه آنرا انقلاب سفید نام داده بود در حقیقت رفرمهایی بود که آمریکا به کشورهای توسعه نیافته اعلام کرده بود. اصول فوق با جملاتی زیبا و سنجیده معرفی شده بود که مخالفت با آنها مخالفت با منافع عمومی و مصالح ملی قلمداد میگردید.
از جمله ادله مخالفت امام با این اصول که ایشان بیان کردند این بود که:1- در قوانین ایران رفراندوم پیش بینی نشده است.2-معلوم نیست چه مقامی صلاحیت دارد رفراندوم نماید و این امری است که باید قانون معین کند. 3-لوایح مبهماند و فاصله اعلان آنها تا زمان برگزاری رفراندوم اندک است و مردم مهلت اندیشیدن درباره آنها را ندارند. 4-رأی دادن باید در محیط آزاد باشد و این در ایران عملی نیست.و....
اما آنچه شاه در مقابل مخالفتهای امام وعلما ومردم گفته بود این بود که:
«اگر آسمان به زمین بیاید و زمین به آسمان برود من باید این برنامه را اجرا کنم زیرا اگر نکنم از بین میروم»
با این سخن شاه دیگر برای همه روشن شده بود که این برنامه از جایی دیگر دیکته شده وفشار از جایی دیگر است که اگر عملی نشود سلطنت ایشان در خطر می افتند.....
ببخشیدبزرگوار، فکر کنم با این مطالبی که درتاریخ انقلاب وزندگی وروحیات امام بیان شده به وضوح معلوم می شود که این برداشت که امام به خاطر قدرت طلبی قیام کردند،یک بی انصافی محض باشد.
موفق باشید-عسکری
مولایم علی فرموند:
يابُنَىَّ اِصبِر عَلَى الحقِ وَ اِن كانَ مُرّا; اى پسر جان! در راه حق صبور و مقاوم باش گرچه تلخ و رنج آور باشد.
هرگز گمان مبر زخیال تو غافلم ،گرمانده ام خموش ، خدا داند ودلم.....
چون عاقبت همه امور با خداست همه چیز را به او واگذار کردم.
-
تشکرها 5
-
۱۳۸۷/۱۱/۱۳, ۱۶:۳۹ #3
امام الهی و امام غیر الهی
به نام خدا
ضمن تشکر از جناب عسکری به خاطر پاسخ خوبشان بنده نیز روایتی در تکمیل آن در باره ولایت از جانب خدا و ولایت طاغوت عرض می کنم.
در کتاب کافی باب فِيمَنْ دَانَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِغَيْرِ إِمَامٍ مِنَ اللَّهِ جَلَّ جَلَالُهُ (ج : 1 ص : 376 بدون ترجمه) آمده است:
"عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ جُمْهُورٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ صَفْوَانَ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ إِنَّ اللَّهَ لَا يَسْتَحْيِي أَنْ يُعَذِّبَ أُمَّةً دَانَتْ بِإِمَامٍ لَيْسَ مِنَ اللَّهِ وَ إِنْ كَانَتْ فِي أَعْمَالِهَا بَرَّةً تَقِيَّةً وَ إِنَّ اللَّهَ لَيَسْتَحْيِي أَنْ يُعَذِّبَ أُمَّةً دَانَتْ بِإِمَامٍ مِنَ اللَّهِ وَ إِنْ كَانَتْ فِي أَعْمَالِهَا ظَالِمَةً مُسِيئَةً"
از امام صادق علیه السلام است که فرمود: خداوند ابایی ندارد از اینکه امتی را عذاب کند که تابع امامی غیر خدایی باشند، اگرچه در اعمال خود نیکوکار و پرهیزگار باشند.
اما شرم دارد از اینکه امتی را عذاب کند که پیرو امامی از جانب خدا هستند، اگرچه در اعمالشان گناهکار و بد کردار باشند.
در همین باب مانند همین بیان از امام باقر علیه السلام نیز نقل شده است.
علت قضیه هم این است که امام غیر الهی عافبت امت را به سوی آتش می کشد و امام الهی عاقبت به سوی بهشت و سعادت هدایت می کند.
نظر شما در باره این پیشنهاد چیه؟
(جلسات مناظره)
موضوع مهم : کربلایی کاظم ساروقی، حجتی غیر قابل انکار
چگونه؟؟؟ راه های جلوگیری از مرگ تدریجی جامعه
کم گوی و گزیده گوی چون دُرّ :Sokhan: !!! تا از سُخَنت جهان شود پُر !!!
الحذر الحذر! فَوَ الله لَقَد سَتَر، حتّی کأنَّه قد غَفَر
-
تشکرها 4
-
۱۳۸۷/۱۱/۱۳, ۱۷:۴۷ #4
- تاریخ عضویت
مهر ۱۳۸۷
- نوشته
- 3,708
- مورد تشکر
- 5,614 پست
- حضور
- 15 روز 12 ساعت 48 دقیقه
- دریافت
- 8
- آپلود
- 0
- گالری
-
2
اصلاحات آمريكايي، بسترساز قيام پانزده خرداد
مسعود عباس نژاد - پساز كودتاي 28 مرداد 1332 و بازگشت دوباره شاهبهوطن، به مرور حكومت مطلقه و استبدادي تحكيم و تثبيت شد.اما در سال 1339، همزمان با تحولاتي كه در صحنهي سياست بينالملل روي داد، شاه ناچار شد ...
مقدمه : پساز كودتاي 28 مرداد 1332 و بازگشت دوباره شاهبهوطن، به مرور حكومت مطلقه و استبدادي تحكيم و تثبيت شد.اما در سال 1339، همزمان با تحولاتي كه در صحنهي سياست بينالملل روي داد، شاه ناچار شد در سياستهاي رژيم خود تجديد نظر كند و برخلاف ميل باطني و به منظور تظاهر به دموكراسي، نظام دو حزبي «مليّون» و «مردم» راايجاد نمايد. با پيروزي جان اف.كندي نامزد حزب دموكرات در انتخابات رياست جمهوري آمريكا، سياستهاي داخلي و خارجي آن كشور، در آستانهي دگرگونيهاي ويژه قرار گرفت.
وي براي جلوگيري از قيامهاي مردمي در جهان سوم كه احتمال سرنگوني رژيمهاي وابسته به بلوك غرب، به ويژه آمريكا را در پي داشت، رهبران آن كشورها را به انجام اصلاحاتي بر اساس دكترين خود تشويق و ترغيب نمود. در ايران نيز همگام با ديگر كشورهاي وابستهي جهان سوم، اين اصلاحات در قالب فضاي سياسي، اصلاحات ارضي، لايحهي انجمنهاي ايالتي و ولايتي و انقلاب سفيد در ابعاد مختلف سياسي، اقتصادي، فرهنگي به اجرا درآمد. اوج اين اصلاحات با عنوان «انقلاب سفيد» يا «انقلاب شاه و مردم» بود كه به طور فراگير تمام جنبههاي زندگي سياسي، اقتصادي و فرهنگي جامعهي سنتي ايران را در بر ميگرفت. اما با اولين گامهاي اصلاحات از بالا كه با شرايط داخلي ايران سازگاري نداشت، موج بيثباتي، ناآرامي و اعتراض عمومي مردم به رهبري نيروهاي مذهبي آغاز شد و در نهايت منجر به قيام 15 خرداد 1342 گرديد. در اين مقاله سعي ميكنيم به اين پرسش پاسخ دهيم كه: چه رابطهاي بين اصلاحات دورهاي رژيم شاه و قيام 15 خرداد 1342 وجود دارد؟ و آيا اين اصلاحات، عامل ايجاد قيام 15 خرداد بود؟
اصلاحات دورهاي 1342 ـ 1339 رژيم شاه
1ـ فضاي باز سياسي
رژيم شاه در اواخر دههي سي خورشيدي، به دليل شرايط بينالمللي، از شدت ديكتاتوري خود كاست و به ظاهر فضاي باز سياسي نيم بند و آزادي كنترل شدهاي در جامعه ايجاد كرد. انگيزه و اهداف آمريكا از ايجاد فضاي باز سياسي، در كشورهاي جهان سوم و به ويژه ايران، فقط تأمين منافع خودشان بود و نه دلسوزي براي مردم كشورهاي جهان سوم. در واقع كِنِدي دموكرات، همان ديدگاهها و سياستهاي حكومت پيشين جمهوري خواهان را در مورد منافع جهاني آمريكا دنبال نمود. اما به دليل بروز بحرانهاي سياسي و اجتماعي در كشورهاي جهان سوم، استراتژي جديدي با عنوان «پاسخ انعطاف پذير» مطرح نمود و به موقع اجرا گذاشت.
مهمترين پيامد فضاي باز سياسي، آزادي نسبي فعاليتهاي سياسي و اجتماعي و تجديد سازمان نيروهاي مخالف رژيم و همچنين روي كارآمدن اميني بود. اما به دليل عدم اصالت وجودي فضاي باز سياسي اين دوره پرتشنج با آشتي شاه و دمكراتهاي آمريكا، حذف اميني و انتقال رهبري اصلاحات صوري به شاه، استقرار دوباره اختناق و برچيدهشدن بساط احزاب و نيروهاي سياسي مخالف پايان يافت. اين فضاي صوري و غيرواقعي با از بين رفتن شرايط داخلي و خارجي، فلسفه وجودي خود را از دست داد و دشمنان آزادي با دست زدن به ترفندها و دسيسههاي گوناگون از نهادينهشدن آن جلوگيري كردند.
2ـ اصلاحات ارضي:
هنگامي كه كندي به قدرت رسيد، بدون توجه به شرايط داخلي و وضع كشاورزي ايران و چگونگي روابط ارباب ـ رعيتي، اصلاحات ارضي و تجديد مالكيت خصوصي را به شاه توصيه كرد. اجراي اين طرح به علي اميني سپرده شد. در حالي كه نه شاه و نه اميني از وضعيت كشاورزي ايران اطلاعي نداشتند. آنان فكر ميكردند، با مالك شدن كشاورزان كمونيستها پيشرفتي نخواهند داشت و با رهايي دهقانان از زير بار سنتها و قيود محلي، اوضاع و احوالشان بهبود خواهد يافت. در حالي كه واقعيت غير از اين بود. بنابراين اصلاحات ارضي در اصل يك جريان سياسي بود تا اقتصادي. زيرا تقسيم زمين به خودي خود مهم نيست. بلكه نكته اساسي اين است كه در چه شرايط اقتصادي و اجتماعي صورت گيرد. برخي صاحبنظران، هدف آن را پيشگيري از انقلاب تودهها و ايجاد مانع بر سر راه رشد آگاهي سياسي آنان دانستهاند. حال آنكه با توجه به شرايط سياسي، اجتماعي و پراكندگي جغرافيايي روستاهاي ايران، جنبش دهقاني در ايران ضعيف بوده و احتمال انقلاب دهقاني ممكن نبود. بنابراين اصلاحات ارضي يك استراتژي خارجي ارزيابي ميشود. نفوذ همه جانبهي آمريكا در ساختار سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي و به قدرت رسيدن سياستمداران با تفكر واحد و هماهنگ در آمريكا، تضعيف نيروهاي اقتصادي سنتي و تقويت پايههاي سرمايهداري نوين وابسته، تغيير بافت روستايي، تشديد مهاجرت روستايي به شهرها و ايجاد گسيختگي فرهنگي و از خودبيگانگي از جمله نتايج اصلاحات ارضي بود.
3ـ لايحهي انجمنهاي ايالتي و ولايتي:
تصويب لايحهي انجمنهاي ايالتي و ولايتي سرآغاز و به تعبيري تشديد بحران اوايل دههي 1340 در ايران است كه خود نيز زمينهساز تحولات ديگري گرديد. شاه در خلال اجراي اصلاحات ارضي و به هنگام نخستوزيري اميني، طي سفري به ايالات متحدهي آمريكا، ادامهي برنامههاي اصلاحي مورد نظر آنان را تضمين نمود و انجام آن را بر عهده گرفت. بنابراين پس از بازگشت به كشور، اسدالله علم را به نخستوزيري برگزيد كه از نزديكترين ياران او محسوب ميشد. علم راهبرد سياسي خود را بر پايهي سه هدف استوار كرد: برگزاري انتخابات مجلس، ادامهي اجراي اصلاحات و حفظ گسترش محدوديتهاي سياسي. ابتدا اصلاحات ارضي را تعديل ساخت. سپس رهبران و فعالان جبهه ملي را محدود نمود و سرانجام انتخابات مجلس بيست و يكم را با كنترل بيش از پيش دولت برگزار كرد. اما مهمترين اقدام علم در هنگام تعطيل بودن مجلس، تصويب لايحهي انجمنهاي ايالتي و ولايتي بود كه به طور غيرقانوني در هيئت دولت به تصويب رسيد. مهمترين اصول واكنش برانگيز اين لايحه، الغاي شرط اسلاميت و شرط ذكوريت براي انتخابات شونده و انتخاب كننده بود. بر اين اساس براي اولين بار پس از مشروطه، زنان اجازهي شركت در انتخابات را داشتند. همچنين الغاي سوگند به كلامالله مجيد و تبديل آن به تحليف به كتاب آسماني بود كه در اين صورت همهي فرق بابي، يهودي و.. كه بر اساس بند اول ميتوانستند در انتخابات شركت كنند ميبايستي به كتاب آسماني خود سوگند ياد كنند. امام خميني با آگاهي از تصويب لايحه مزبور، تلگرافي با عنوان مقام نخستوزيري به تهران مخابره نمود و خواستار لغو رسمي تصويبنامه شد. دولت علم در مقابل اعترافات و هشدارهاي امام و ساير علما و مراجع، سه موضع متفاوت اتخاذ كرد: تهديد، تزوير، تسليم. ابتدا شاه و علم به تهديد مخالفين پرداختند. هنگامي كه ابعاد مبارزه گسترش يافت دست به تزوير زده و اعلام كردند نظريه علما را پذيرفتهاند و در آينده نزديك لايحه را به نحوي تغيير خواهند داد ولي با اوجگيري مخالفتها، علم تسليم خواست جامعه روحانيت و آحاد مردم شد. و به اين ترتيب اولين پيروزي نهضت نوين جريان فكري و اسلامي، به رهبري روحانيت و در رأس آن امام(ره) بدست آمد. از پيامدهاي مثبت تصويب و لغو لايحهي مذكور، شكست دولت علم، كسب اولين پيروزي پس از جنبش ملي شدن نفت، اميدواري مردم و گرايش گروههاي مختلف به ويژه قشر تحصيل كردهي جامعه به سوي مذهب و روحانيت بود. كسب محوريت و پيشتازي نهضت و رهبري فكري و عملي آن توسط امام خميني(ره) و پيروي ديگر گروههاي سياسي از ايشان، از نتايج و پيامدهاي مهم اين جريان است.
4ـ انقلاب سفيد
اصول ششگانهي انقلاب سفيد ظاهراً اصول خوبي بود و اگر يك حكومت مردمي در هر نقطه از جهان وجود داشته باشد، احتمالاً چنين اصولي را به اجرا ميگذارد. ولي مهم اين بود كه اصول يادشده با چه انگيزه، در چه جهتي و براي چه هدفي به كار گرفته ميشود، زيرا نيّت و هدف هر عملي نتايج آن را رقم ميزند. يك حكومت فاسد هر كار بكند، نتيجهي آن فسادآور است. هرچند ظاهر آن عمل خوب باشد. اجراي اصول ششگانه نيز با انگيزهي حفظ منافع آمريكا و از بين بردن كشاورزي ايران، گسترش شهرنشيني، ايجاد صنايع مونتاژ و وابسته، تأمين نيروي انساني مورد نياز اين صنايع از طريق مهاجرت روستائيان به شهرها اعلام و اجرا شد. البته طبيعي است كه نيّت باطني و اهداف پشتپرده و پنهاني رژيم، در آن دوره براي عموم مردم ايران چندان قابل درك نبود. زيرا سطح آگاهي عمومي بسيار پائين بود. بنابراين، عدهي معدودي كه در رأس آنان امام خميني(ره) قرار داشت، متوجه اين مسائل شدند و در مقابل آن ايستادند. مهمترين هدف شاه، جبران شكست خود در تغيير لايحهي انجمنهاي ايالتي و ولايتي و پيگيري اهداف اين لايحه از طريق ديگر بود. اما علما و مراجع به ويژه امام خميني كه هدف شاه را دريافته بودند، قاطعانه در مقابل حركت جديد رژيم ايستادگي كرده و به مخالفت برخاستند. در اول بهمن ماه 1341، اعلاميههاي مخالفتآميز مراجع از جمله امام منتشر شد كه در آن رفراندوم را تحريم كرده بودند.
مهمترين پيامد برگزاري رفراندوم و اجراي انقلاب سفيد، مخالفت نيروهاي مذهبي با آن بود. انقلابي شدن مردم و آمادگي شرايط براي وقوع قيام بر عليه رژيم شاه نيز نتيجهي محتوم همين اعتراضات اوليه بود كه در طي روندي 5 ماهه و با گسترش اعتراضات رهبران مذهبي و حمايت مردمي از آنان به قيام 15 خرداد 1352 منجر شد. بنابراين انقلاب سفيد براي رژيم شاه يك شكست محسوب ميشود، زيرا رژيم به اهداف خود نايل نشد، در مقابل نيروهاي مخالف شاه با استفاده از اين فرصت مرحله جديدي از مبارزه بر عليه خاندان پهلوي را آغاز نمودند كه در نهايت به پيروزي منجر شد.
قيام پانزده خرداد 42
كندي پس از احراز پست رياست جمهوري آمريكا، شاه را براي انتصاب اميني به مقام نخستوزيري تحت فشار گذاشت و اميني به عنوان مجري برنامههاي آمريكا آغاز به كار نمود. اما بيش از چهارده ماه دوام نياورد و به دليل اختلاف با شاه ناچار به كنارهگيري شد. وي تنها توانست مرحله اول اصلاحات ارضي را پياده نمايد، شاه پس از سقوط دولت اميني، اسدا... علم را به نخستوزيري برگزيد. علم در اولين گام، اقدام به اصلاح قانون انتخابات انجمنهاي ايالتي و ولايتي نمود، در تصويبنامه مذكور، قيدهاي اسلاميت و ذكوريت از شرط انتخاب كنندگان و انتخاب شوندگان حذف شده بود و انتخاب شوندگان توانستند در هنگام مراسم تحليف به جاي قرآن مجيد به كتاب آسماني خود سوگند ياد كنند. اين مصوبه از سوي نيروهاي مذهبي و علما و مراجع به ويژه امام خميني(ره) به منزله زمينهسازي براي حذف اسلام از قانون اساسي و به طور كلي، طليعه اسلامزدايي رژيم تلقي گرديد و نسبت به آن واكنش تندي نشان داده شد. در يك فرآيند سياسي، رژيم شاه مجبور به لغو رسمي اين مصوبه شد و نيروهاي مذهبي و مردم به اولين پيروزي خود پس از ملي شدن صنعت نفت رسيدند.
شاه كه نميتوانست شكست رژيم خويش و پيروزي مخالفان را تحمل نمايد، لوايح ششگانه خود را با عنوان اصول «انقلاب سفيد» يا «انقلاب شاه و مردم» را اعلام كرد. اين اقدام رژيم مورد مخالفت مراجع و علما قرار گرفت و برخي از آنان فتواي تحريم آن را صادر نمودند. به رغم اين مخالفتها رفراندم در فضايي متشنج برگزار شد و با تقلّب حدود پنج ميليون رأي موافق براي آن ذكر شد. كندي بلافاصله اين پيروزي را به شاه تبريك گفت. انقلاب سفيد بيانگر آن بود كه رژيم شاه مصمّم به اجراي برنامههاي آمريكا است. در مقابل، امام نيز براي مبارزه با رژيم شاه كمر همت بسته بودند. بنابراين براي آشكار ساختن ماهيت اين رفراندوم پيشنهاد كردند، در ماه مبارك رمضان نماز جماعت و سخنراني مساجد در سراسر كشور تعطيل شود. متعاقب آن امام طي اعلاميهاي نوروز سال 1342 را عزاي عمومي اعلام و نسبت به سربازي بردن دختران اعتراض كردند.
روز دوم فروردين 1342 كه مصادف با شهادت امام جعفر صادق(ع) بود، مأموران امنيتي رژيم در لباس مبدل به مراسم عزاداري طلاب در مدرسهي فيضيه قم حمله بردند و آنجا را به خاك و خون كشيدند. آيتالله حكيم، علما و مراجع قم را براي مهاجرت به نجف اشرف دعوت نمودند. امام خميني(ره) در پاسخ اعلام كردند وظيفهي ما حضور در قم و ادامه مبارزه است. رژيم شاه كه اميد مصالحه و معامله با امام خميني(ره) را از دست داده بود پس از سخنراني عصر عاشوراي ايشان كه با شدت به شخص شاه و آمريكا و اسرائيل حمله كردند، در سحرگاه 15 خرداد 1342 امام خميني(ره) را از خانهشان ربودند. انعكاس خبر دستگيري امام، واكنش و اعتراض عظيم مردم را برانگيخت. با خيزش مردمي در حمايت از امام خميني(ره) قيام 15 خرداد شكل گرفت كه با شدت تمام سركوب شد. اما اين قيام زمينهساز انقلاب اسلامي 1357 گرديد.
مسعود عباس نژاد- كارشناس مسائل سياسي
ما آمریکا را زیر پا له میکنیم
» مدافعان حرم ،حضرت زینب سلام الله علیها
◕غریبه شام◕✿◕ دل نوشته های شما با حضرت زینب(س)◕
قرآن در یک دقیقه ▐★♥★▐
قرائتی اینگونه حقانیت شیعه را ثابت کرد
آمریکا حامی دیکتاتور هاست
من یک ضد امریکایی هستم
-
تشکر
-
۱۳۸۷/۱۱/۱۳, ۲۳:۴۰ #5
- تاریخ عضویت
بهمن ۱۳۸۷
- نوشته
- 90
- مورد تشکر
- 30 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
[quote=askari110;104987]با سلام
جناب محمد مهدی ،دوست عزیز
جناب عسكري من امير مهدي هستم نه محمد مهدي . اسم هر كسي براي خودش محترمه .
مردم اون زمان چون مستضعف بودند دنبال اقاي خميني راه افتادند . مردم به علماي ديني خودشون اعتماد داشتند . پاي مردم رو وسط نكشيد . بحث من سر افعال و كارهاي اقاي خميني قبل و بعد از انقلاب است . همين .
اره بد بخت شاه ميخواست ايران رو تبديل به عروس خاور ميانه كنه و از اين رو بود كه براي تحقق اين هدفشبه فكر اصلاحات افتاد. محمد رضا مي خواست وضع مردم رو عوض كنه . حالا اشكال كار كجا بود رو بايد از اقاي خميني پرسيد .
اتفاقا اگر اصول 12 گانه شاه رو خوب مطالعه كرده باشيد حتما به اين موضوع پي خواهيد برد كه شاه دقيقا روي نقات ضعف كشورش دست گذاته بود . رفع فقر و بي وادي و ... از اصول مهم اين انقلاب بود . پس چطور ماها ميتونيم برنامه چشم انداز 20 ساله ارائه بديم و اين برنامه هم كارشناسي شده است ايا شاه حق نداشت اصلاحات كنه براي مملكتش ؟؟
شاه بي چاره كه روابط خوبي داشت با روحانيت . زمان ايه الله بروجردي بدون اجازه ايشون كه اب هم نميخورد . اتفاقا بعد از كودتا 28 مرداد هم ايه الله العظمي بروجردي به ايشون تبريك گفت و حتي در موقعي كه شاه خارج از كشور بود پيام داد كه بايد ايشون برگرده .
در ثاني اين هدفي كه شما از انقلاب سفيد بيان كرديد هدفي است كه شما برداشت كرديد . نه واقعيت . مگر در زماني كه شاه در خارج از كشور بود بهترين زمان بود كه ايه الله العظمي بروجردي با ان پشتوانه عظيم مردمي به راحتي وبدون كمترين خونريزي حكومت را در دست گيرد اما اين كار را نكرد بلكه به شاه پيام فرستاد كه بگردد . البته ايه الله العظمي بروجردي رحمه الله عليه طبق فرمايشان معصومين عليهم السلام رفتار كرد . كه ان حضرات فرمودند : العلماء امرائ علي الحكام و الحكام امرائ علي الناس .
معصومين عليهم السلام هيچ وقت نفرمودند علما خودشان شخصا متولي امور مردم شوند . در اين باب صحبت زياد است
ببين شهيد بهشتي يه حرف خوبي زده واقعا به خاطر اين حرفش تحسينش ميكنم كه شناخت بسيار عميقي از مردم ايران داره . ايشون ميگفت كه ما هميشه مطلق گرا هستيم . چرا كه موقتي كسي رو دوست داشته باشيم اصلا و ابدا حاضر نيستيم كه از او انتقادي بشنويم و تمامي كارهايي كه ميكند را خوب و عالي ميدانيم . و هر كسي را بد بدانيم هر كار خوبي هم كه بكند باز هم ان را به فال بد خواهيم گرفت و تمامي كارهاي او را زشت و ناپسند ميپنداريم .
خب قرار بود از اون موقع به بعد قانوني بشه ديگه . در ثاني مگه اين همه خلاف قانون اساسي در همين انقلاب ما صورت نگرفته ؟؟ايا همون حكم شاه رو بر اينها جاري كرديم .؟ مثلا معين در انتخابات رياست جمهوري رد صلاحيت شد . ولي به حكم اقاي خامنه اي صلاحيت ايشون رو تاييد كردند . اگر رد صلاحيت قانوني بوده پس اقاي خامنه اي هم خلاف قانون اساسي رفتار كردند و باز هم همان كاري را انجام دادند كه شاه انجام داد واگر رد صلاحيت غير قانوني بود پس اساس جمهوري در ايران زير سوال است .
تا اونجايي كه ما خونديم اگه اجرا ميشد منافع عمومي و ملي رو در بر ميگرفت . همانطوري كه بسياري از دهقانان و كشاورزان با اجراي ناقص اين انقلاب سفيد صاحب اراضي كشاورزي بودند كه تا ان وقت بر اساس ارباب و رعيتي اداره ميشد .
واقعا جاي سوال است كه شما به همين راحتي حكم شكست را بر اين انقلاب سفيد شاه زديد بدون اينكه اين اصلاحات به اجرا در بيايد . به نظر من اي كاش اقاي خميني حداقل اين اجازه رو به شاه ميداد تا برنامه هايش رو اجرا كنه بعد قضاوت ميكرد نه اينكه قصاص قبل از جنايت بكنه .
در مطالب بعدي سوالاتي مهم در خصوص اين موضوع دارم .
عبادت بي ولايت حقه بازي ست
اساس مسجدش بت خانه سازي ست
چرا سني نميخواهد بفهمد
وضوي بي ولايت آب بازي ست
يا علي حيدر مدد
-
۱۳۸۷/۱۱/۱۳, ۲۳:۴۲ #6
- تاریخ عضویت
بهمن ۱۳۸۷
- نوشته
- 90
- مورد تشکر
- 30 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
-
۱۳۸۷/۱۱/۱۳, ۲۳:۴۴ #7
- تاریخ عضویت
بهمن ۱۳۸۷
- نوشته
- 90
- مورد تشکر
- 30 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
عبادت بي ولايت حقه بازي ست
اساس مسجدش بت خانه سازي ست
چرا سني نميخواهد بفهمد
وضوي بي ولايت آب بازي ست
يا علي حيدر مدد
-
۱۳۸۷/۱۱/۱۳, ۲۳:۴۹ #8
- تاریخ عضویت
بهمن ۱۳۸۷
- نوشته
- 90
- مورد تشکر
- 30 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
استبدادي نبود . مجلس قانون گذاري داشتيم . حتي نخست وزيراني كه از سوي شاه تعيين ميشدند هم بايد از مجلس راي اعتماد ميگرفتند .
به هر حال اون زمان شاه ميخواست در كشور اصلاحات كنه وحالا به قول شما يه چيزي هم از پول اين ملت بي چاره ميرفت توي حلقوم امريكاي جنايتكار ملعون . خب تفاوت كارهاي شاه با كارهاي سران جمهوري اسلامي در چيه ؟ سران جمهوري اسلامي هم براي مردم اصلاحات انجام دادند ولي با اين تفاوت كه اون زمان پول هاي نفت ميرفت توي جيب امريكا ولي الان ميره توي جيب مردم سوريه افغانستان لبنان ونزوئلا كوبا كشور هاي افريقايي بوليوي و همه تر از همه فلسطين و ...
اون زمان هم شاه براي جشن هاي 2500 ساله جشن ميگرفت و بيت المال مسلمين رو به هدر ميداد الان هم دهه فجر ميگيريم و پول هاي ملت رو صرف چيز هايي ميكنيم كه سر ادم سوت ميكشه .
اون زمان ازادي بيشتر ي نسبت به الان بود . البته ازادي مطلق نبود ولي خيلي بيشتر از الان بود . اون زمان مردم مي امدند به خيابان ها و بر عليه شخص اول مملكت شعار ميدادند ولي ايا الان چنين چيزي امكان داره ؟؟ ايا الان زب هايي كه ساز مخالف بزنند و يا روزنامه هايي كه كمي اقايان رو ناراحت كنه ميتونند به فعاليت هاي خودشون ادامه بدند ؟؟؟؟
اتفاقا اصلاحات ارضي به نفع كشاورزان و دهقانان بود و باعث ميشد كه اونها از مهاجرت به شهر ها منصرف شودند . با اين طرح بسياري از كشاورزان صاحب زمين شدند .
ضاهرا شما اصلا در جريان اين حرف هايي كه كپي كردي نيستي .
خب منم دارم همينو ميگم ديگه مرد مومن . ميگم همين كارهاي خلاف شرع و مذهب شاه بعد از انقلاب هم اجرا شد . اگر اون كارها قبل از انقلاب خلاف شرع بود چشور يه دفعه بعد از انقلاب شد شرعي ؟؟؟؟؟ چرا ؟؟؟؟ الان مگر زن ها راي نميدند ؟؟؟؟ مگر زن ها نماينده نميشند ؟؟؟؟ مگر همه نمايندگان ما مسلمان هستند ؟؟؟؟ مگر در مجلس نمايينده اقليت مذهبي نداريم ؟؟؟؟ مگر در محاكم ما اقليت هلاي مذهبي ما به قران قسم ميخورند ؟؟؟؟؟؟؟
خب الانم همين كارها داره انجام ميشه . پس فرق حكومت شاه با حكومت اقاي خميني در چيه ؟ در اين است كه شاه تاج داشت و اقاي خميني عمامه ؟؟؟
عبادت بي ولايت حقه بازي ست
اساس مسجدش بت خانه سازي ست
چرا سني نميخواهد بفهمد
وضوي بي ولايت آب بازي ست
يا علي حيدر مدد
-
۱۳۸۷/۱۱/۱۴, ۱۲:۴۸ #9
.استبدادي نبود . مجلس قانون گذاري داشتيم . حتي نخست وزيراني كه از سوي شاه تعيين ميشدند هم بايد از مجلس راي اعتماد ميگرفتند .
[/quote]
جناب امیر مهدی چند سالته!؟
منظورم اینه که سنت اجازه میده در مورد تاریخ معاصر بررسی کنی و قضاوت درست داشته باشی !!!؟؟؟
جناب! شما یا معنای استبداد رو نمی دونی یا از استبداد شاه خبر نداری یا....
بله مجلس داشتیم اما مجلسی که نماینده هاش از قبل تعیین شده بودن! مگه هرکسی می تونست نامزد نمایندگی بشه؟؟؟ هیچ نماینده ای هم جرأت مخالفت با خواسته های شاه و آمریکا رو نداشت.
آره! یه چیزی در حدود تمام درآمد نفت!!!!!!
کارها ممکنه تفاوت نداشته باشه ولی مبناها و اهداف خیلی تفاوت دارن.
حکومت شاه از ریشه خراب بود. شاه از حاکمیتشو از کجا به دست آورده بود؟ از کجا دستور میگرفت؟ چه حقی داشت بر مردم حکومت کنه؟
جناب! شما خیلی از مرحله پرتی!!! برو یه کم مطالعه کن. جشن های 2500 ساله کجا و گرامیداشت دهه فجر کجا؟؟
اون جشن ها جشن شاهنشاهی بود چه ربطی به ملت داشت؟ فقط هزینه هاش از جیب ملت بدبخت بود.
دهه فجر گرامی داشت قیام و پیروزی ملته و عمل به یک دستور قرآنی (ابراهیم آیه 5).
آره آزادی بیشتری بود فقط پدر از پسر می ترسید، پسر از پدر!!!
اون زمان جرأت داشتی یک کلمه از این حرف ها بزنی؟ نمونه شو بیار؟
ساواک می بردت اونجا که عرب نی انداخت...
زمانی مردم به خیابون اومدن و شعار دادن که رهبرشونو شناختند و با پیروی از او جرأت پیدا کردند.
مگر 18 تیر چند سال پیشو یادتون رفته جناب امیر خان!؟ یه عده فریب خورده ریختند توی خیابون و هرچی دلشون خواست شعار دادن؟ بعید نیست خودتم ...
دیگه چطور می خواهی ساز مخالف بزنن و بنویسن!!؟ بعضی از اینا که فقط مونده ....
آره خیلی به نفع بود فقط گروه گروه کشاورزا زمینا شونو رها کردن ریختن توی شهرها دنبال یه لقمه نون. از جمله پدر و عمو و ده ها فامیل خودم تا اونجایی که سراغ دارم.
جناب امیر خان! اگه واقعاً دنبال حق و حقیقت هستی باید در اصل حق حاکمیت بحث کنی نه کارهایی که ظاهر و روبنای حاکمیته.
عرض کردم اختلاف در مبناهاست
ما و شما تا اخر عمرمون هم اینجا در باره درستی و نادرستی این چیزا بحث کنیم بعید به نتیجه درست و به حقانیت برسیم تا وقتی که منشأ حقانیت معلوم نباشه.
اون روایتی که جناب خوش نظر نوشتن این حقیقتو می خواد بگه که شاه هرچه هم کاراش به نفع ملت بوده باشه (با عرض پوزش از پیشگاه ملت) اصل حاکمیتش ناحق و نامشروع بود.
تا اینو نگیری این بحث ها هیچ فایده ای برات نداره.
البته چرا شاید یه کم با جنایات شاه آشنا بشی.....
ویرایش توسط naaqed : ۱۳۸۷/۱۱/۱۴ در ساعت ۱۲:۵۹
-
۱۳۸۷/۱۱/۱۴, ۱۶:۰۴ #10
- تاریخ عضویت
فروردين ۱۳۸۶
- نوشته
- 850
- مورد تشکر
- 3,450 پست
- حضور
- 35 دقیقه
- دریافت
- 1
- آپلود
- 0
- گالری
-
9
با سلام به شما جناب امیرمهدی ....شرمنده از اشتباهی که درنوشتن اسم شما برای حقیر رخ داد...عفو کنید .
اگر استضعاف مالی مردم دلیل بود که دنبال امام راه افتادند باید بفرمایید چرا مردم ایران می بایست عمدتا از نظر مالی این قدر بدبخت باشند ؟ من پای مردم را وسط نکشیدم دقیقا بحث من هم نوع رفتارهای شاه واطرافیانش بوده است که به فکر خود بوده اند نه مردم بدبخت....آیا این تفاوت رفتاری امروز با آن روز برای شما متفاوت نیست؟ اگر جواب خواستید بدهید بهتر است با اون مردمی که آن زمان را بیشتر درک کرده اند یک مشورتی بفرمایید...
بله ولی معلومه به این کلام خود شاه در این رابطه دقت نکردید!!! نیازی به پرسین از امام هم نیست چون خود شاه جواب سؤال شما رو داده اند...
«اگر آسمان به زمین بیاید و زمین به آسمان برود من باید این برنامه را اجرا کنم زیرا اگر نکنم از بین میروم»
جناب امیر محمد بی زحت این اصول 12 گانه را دانه دانه بزای بنده کم سواد برشمارید چون تا آنجا ما یاد می دهیم اینها اصول ششگانه بودند نه دوازده گانه ....ممنون می شوم
لطف کنید مستندات خودتان را در رابطه با رفتار آیت الله بروجردی با شاه مطرح کنید ....سندتون چیست؟
درضمن آنقدر رابطه شاه با روحانیت خوب بود که نگو ونپرس ...شاید جریان حمله به فیضیه را شنیده باشید ....اگر هم نشنیدید بزرگواری کنید از منابع معتبر تاریخ انقلاب استفاده کنید تا به عمق ارادت قلبی شاه به روحانیت پی ببرید...
اولا:عجب استدلالی ...درثانی: این عمل آقای خامنه ای که خلاف قانون اساسی نبود ....برعکس این از اختیارات رهبری است که در قانون اساسی آمده است ....پیشنهاد می کنم یک بار هم به قانون اساسی مراجعه کنید بد نیست...
شرمنده از کجا خواندید این مطلب رو....خودشان که طور دیگری فرمودند وبعدها هم همکارنشون اعتراف کردند...
خب بزرگوار اگر اجرا می شد که دیگه برگ برنده دست استعمارگرا بود ....دیگه نفعی برای مملکت نداشت...
موفق باشید بزرگوارودرپناه قرآن - عسکری
ویرایش توسط askari110 : ۱۳۸۷/۱۱/۱۴ در ساعت ۱۸:۰۲
مولایم علی فرموند:
يابُنَىَّ اِصبِر عَلَى الحقِ وَ اِن كانَ مُرّا; اى پسر جان! در راه حق صبور و مقاوم باش گرچه تلخ و رنج آور باشد.
هرگز گمان مبر زخیال تو غافلم ،گرمانده ام خموش ، خدا داند ودلم.....
چون عاقبت همه امور با خداست همه چیز را به او واگذار کردم.
-
تشکر
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری