جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید   

موضوع: سالروز شهادت عمار یاسر در جنگ صفین

  1. #1
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت بهمن ۱۳۸۷
    نوشته
    31
    مورد تشکر
    72 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0

    سالروز شهادت عمار یاسر در جنگ صفین




    بسم الله الرحمن الرحیم

    سالروز شهادت عمار یاسر


    عمّار یاسر، از بزرگان‌ اصحاب‌ رسول‌ الله‌ و أمیرالمؤمنین‌ علیهما الصّلوة‌ و السّلام‌ بود.
    و از كبار فقهاء و زهّاد، و أهل‌ بصیرت‌ و ولایت‌ بود. و ضمیری‌ روشن‌، و قلبی‌ تابناك‌، و فكری‌ عمیق‌، و اندیشه‌ای‌ استوار، و روشی‌ متین‌، و حزمی‌ صحیح‌ و راستین‌ داشت‌.

    پس از هجرت پیامبر (ص) به مدینه، ملازم ركاب او شد و در تمام غزوه ها و برخى از سریه ها شركت جست.

    رسول‌ خدا صلّی‌ الله‌ علیه‌ و آله‌ و سلّم‌ درباره‌ او فرمود:

    عَمَّارٌ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَمَّارٍ حَیْثُ كَانَ. تَقْتُلُهُ الْفِئَةُ الْبَاغِیَةُ.

    «عمّار با حقّ است‌، و حقّ با عمّار است‌ هر جا كه‌ عمّار بوده‌ باشد. عمّار را گروه‌ ستمگر می ‌كشند.»

    و از «صحیح‌ بُخاریّ» نقل‌ است‌ كه‌:

    در وقت‌ ساختن‌ مسجد پیغمبر صلّی‌الله‌ علیه‌ و آله‌ و سلّم‌، عمّار دو برابر دیگران‌ سنگ‌ حمل‌ می‌نمود؛ یكی‌ از برای‌ خود، و یكی‌ از برای‌ رسول‌ الله‌. رسول‌ خدا گرد و غبار از روی‌ عمّار می‌سترد و میفرمود‌:

    وَیْحَ عَمَّارٍ! تَقْتُلُهُ الْفِئَةُ الْبَاغِیَةُ؛ یَدْعُوهُمْ إلَی‌ الْجَنَّةِ، وَ یَدْعُونَهُ إلَی‌النَّارِ. [منتهی‌ الآمال، ج 1 ]

    «ای‌ دریغا بر عمّار! كه‌ او را طائفه‌ ستمكار می ‌كشند. او ایشان‌ را به‌ سوی‌ بهشت‌ میخواند و آنها وی‌ را به‌ سوی‌ آتش‌.»

    و همچنین‌ رسول‌ خدا صلّی‌ الله‌ علیه‌ و آله‌ و سلّم‌ درباره ایشان فرمود:

    أَبْشِرْ یَا أَبَا الْیَقْظَانِ! فَإنَّكَ أَخُو عَلِیٍّ عَلَیْهِ السَّلامُ فِی‌ دِیَانَتِهِ، وَ مِنْ أَفَاضِلِ أَهْلِ وِلاَیَتِهِ، وَ مِنَ الْمَقْتُولِینَ فِی‌ مَحَبَّتِهِ! تَقْتُلُكَ الْفِئَةُ الْبَاغِیَةُ. وَ ءَاخِرُ زَادِكَ مِنَ الدُّنْیَا ضَیَاحٌ مِنَ اللَبَنِ! [سفینة‌ البحار]

    «ای‌ أبویقظان‌! بشارت‌ باد ترا! چون‌ تو برادر علی‌ علیه‌ السّلام‌ می ‌باشی‌ در دیانتش‌، و از افاضل‌ اهل‌ ولایت‌ او هستی‌، و از كشته‌شدگان‌ در راه‌ محبّت‌ او هستی‌! تو را گروه‌ ظالم‌ می‌كشند. و آخرین‌ غذائی‌ كه‌ در وقت‌ شهادت‌ از دنیا نصیب‌ داری‌، شیری‌ است‌ كه‌ با آب‌ مخلوط‌ شده‌ است‌!»

    شهادت عمّار در واقعه‌ صفّین‌

    در معركه‌ صفّین در سال 37 هجری ‌، عمّار بن‌ یاسر به‌ نزد حضرت‌ آمد و عرض‌ كرد: «ای‌ برادر رسول‌ خدا! آیا تو به‌ من‌ اذن‌ میدهی‌ در جنگ‌ كردن‌؟!»
    حضرت‌ فرمود: «قدری‌ صبر كن‌، خدایت‌ رحمت‌ كند!»
    ساعتی‌ گذشت‌، عمّار به‌ نزد حضرت‌ آمد و آن‌ عبارت‌ را تكرار كرد. حضرت‌ هم‌ همان‌ جواب‌ را اعاده‌ فرمود. برای‌ بار سوّم‌ عمّار تقاضای‌ جنگ‌ نمود. أمیرالمؤمنین‌ علیه‌ السّلام‌ گریست‌.

    عمّار به‌ او نظری‌ نمود و گفت‌: ای‌ أمیرالمؤمنین‌! امروز روزی‌ است‌ كه‌ رسول‌ خدا صلّی‌ الله‌ علیه‌ و آله‌ و سلّم‌ برای‌ من‌ توصیف‌ كرده‌ است‌!
    أمیرالمؤمنین‌ علیه‌ السّلام‌ عمّار را در آغوش‌ مهر خود فشرد، و با او وداع‌ كرد. و پس‌ از آن‌ گفت‌:

    ای‌ أبویقظان‌! خداوند از طرف‌ خودش‌ و از طرف‌ پیغمبرت‌، ترا جزای‌ خیر دهد! خوب‌ برادری‌ بودی‌! و خوب‌ رفیق‌ و همنشینی‌ بودی‌! و سپس‌ گریه‌ كرد، و عمّار هم‌ گریه‌ كرد. و آنگاه‌ به‌ میدان‌ رفت‌.

    هنگام جنگ عمار میگفت‌:
    «سوگند به‌ خدا اگر سپاهیان‌ معاویه‌ ما را با شمشیرهایشان‌ بزنند، و بر ما غالب‌ شوند بطوریكه‌ ما را عقب‌ زنند تا از این‌ زمین‌ صفّین‌ به‌ نخلستانهای‌ مدینه‌ برسیم‌، ما یقین‌ داریم‌ كه‌: ما بر حقّیم‌ و آنان‌ بر باطل‌.»

    عمّار در آنحال‌ نود و چهار سال‌ داشت‌. پس‌ از مبارزه‌ و جنگی‌ كه‌ بین‌ او و دشمن‌ درگرفت‌، أبوعادیَة‌ نیزه‌ای‌ به‌ پهلویش‌ زد و عمّار بیفتاد.

    أبوالبختری‌ میگوید: قبل از شهادت، ظرف‌ شیری‌ را برای‌ او آوردند، عمّار بخندید و گفت‌: رسول‌ خدا صلّی‌ الله‌ علیه‌ و آله‌ و سلّم‌ به‌ من‌ فرمود‌: «آخرین‌ آشامیدنی‌ كه‌ از دنیا می ‌آشامی‌، شیری‌ است‌ كه‌ با آب‌ ممزوج‌ شده‌ است‌؛ و سپس‌ خواهی‌ مرد.»

    چون‌ با نیزة‌ أبوعادیه‌، عمّار بروی‌ زمین‌ افتاد، ابن‌ جوی‌ السَّكْسَكی‌ برجست‌ و رأس‌ مباركش‌ را برید. این‌ دو نفر ملعون نزد معاویه‌ آمدند، و هر كدام‌ افتخار قتل‌ عمّار را به‌ خود نسبت‌ میدادند.

    عمرو بن‌ عاص‌ لعین‌ گفت‌:
    «قسم‌ به‌ خدا این‌ دو نفر نزاعی‌ با هم‌ ندارند، مگر در سبقت‌ به‌ آتش‌.»

    چون‌ شب‌ تار آسمان‌ را پوشید، خود أمیرالمؤمنین‌ علیه‌ السّلام‌ در میان‌ كشتگان‌ گردش‌ كرد؛ تا عمّار را در میان‌ آنها یافت‌ كه‌ بروی‌ زمین‌ افتاده‌ است‌. در كنار او نشست‌، و بر او گریست‌،

    و در سوگ‌ او با حزن خواند:
    ای‌ مرگ‌! تا كی‌ و تا چه‌ اندازه‌ این‌ جدائی‌ را از روی‌ دشمنی‌ با من‌ میكنی‌؟! تو كه‌ برای‌ من‌ یك‌ دوست‌ از دوستان‌ دوست‌ من؛‌ پیغمبر، باقی‌ نگذاشتی‌! و ما به‌ سوی‌ خدا باز میگردیم‌. آن‌ مردی‌ كه‌ از كشته‌ شدن‌ عمّار مصیبت‌ زده‌ نباشد، از اسلام‌ هیچ‌ بهره‌ای‌ ندارد. بهشت نه یک بار بلکه بارها بر عمار واجب شده است. آنگاه‌ بر عمّار نماز بجای‌ آورد.


    پنج شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۸۷
    مصادف با ۹ صفر ۱۴۲۹

    منبع

    ویرایش توسط ساجده* : ۱۳۸۷/۱۱/۱۷ در ساعت ۱۴:۳۵ دلیل: اصلاح متن


  2. #2

    تاریخ عضویت
    جنسیت تير ۱۳۸۷
    نوشته
    26,365
    مورد تشکر
    68,356 پست
    حضور
    22 روز 14 ساعت 29 دقیقه
    دریافت
    26
    آپلود
    0
    گالری
    8953



    سالروز شهادت عمار یاسر در جنگ صفینبنام تو اي آرام جانسالروز شهادت عمار یاسر در جنگ صفین




    ابو يقظان عمار بن ياسر عنسي از تبار عبار مذحج يمن و حليف و هم‌پيمان قبيله بني مخزوم مکه بود و در حدود 57 سال قبل از هجرت پيامبر در قبيله بني مخزوم به دنيا آمد. پدرش ياسر و مادرش سميه از مسلمانان پيشگام و اولين شهيدان اسلام بودند.
    عمار در حدود 48 سالگي در نخستين سال‌هاي بعثت و به هنگام اقامت رسول خدا صلي الله عليه وآله و سلم در خانه ارقم اسلام آورد و در اين راه تمام آزارها و شکنجه‌ها را به جان خريد.

    به علت اين که از مهاجران يمني محسوب مي‌شد و در مکه طرفدار و پايگاه اجتماعي نداشت از مستضعفان به شمار مي‌آمد.

    مشرکان بت‌پرست مکي، مستضعفان ساکن مکه هم‌چون عمار، بلال و صهيب را به دليل مسلمان‌شدن شکنجه مي‌کردند و گاهي آنان را برهنه کرده، در برابر تابش آفتاب سوزان حجاز روي ريگ‌هاي داغ مي‌خواباندند و کتک مي‌زدند؛ گاهي زره فولادين بر بدن آنان مي‌پوشاندند و آنها را در هنگام ظهر در برابر تابش آفتاب قرار مي‌دادند و گاهي نيز تخته سنگي بزرگ روي سينه آنها مي‌نهادند تا از اين طريق آنان را وادار سازند از آيين محمد صلي الله عليه و آله و سلم دست بکشند.

    عمار در اثر اين شکنجه‌ها به همراه گروهي از مسلمانان به حبشه هجرت کرد و اندکي بعد، پس از آرامش نسبي مکه، به اين شهر برگشت و آنگاه به مدينه هجرت نمود.

    رسول خدا بين او و حذيفه بن يمان پيمان برادري استوار ساخت. عمار در ساخت مسجد النبي حضور فعال داشت. وقتي با توهين عثمان مواجه شد، پيامبر خدا در شان او، اين خبر غيبي را فرمود:«انک من اهل الجنه، تقتلک الفئة الباغية.» (تو از اهل بهشت هستي. ستم‌پيشگان تو را خواهند کشت.)

    او در نبردهاي بدر، احد، و جنگ هاي ديگر و نيز بيعت رضوان همراه رسول خدا حضور يافت و در همه اين نبردها از پيشگامان لشگر اسلام بود.
    پس از رحلت پيامبر، عمار در کنار سلمان، ابوذر و مقداد از اعضاي اصلي هسته‌ي مرکزي تشيع، حضوري فعال داشت.

    وي از مخالفان و معترضان به ماجراي سقيفه بود و در مواقع مختلف از امام علي عليه السلام دفاع کرد. براي دفاع از اسلام در جنگ يمامه در سال 12 قمري شرکت جست و گوش خود را از دست داد. عمار مدتي از سوي عمر والي شهر کوفه بود.
    در هنگام خلافت عثمان، عمار از مخالفان مشهور حکومت بود و در اين راه براي بار ديگر به مقام جانبازي در راه خدا نايل آمد.

    نقل است که وقتي عثمان با سخنان منطقي عمار و انتقاد صريح او از چپاول ثروت مسلمانان از ناحيه حکومت، مواجه شد، وي را به شدت مورد ضرب و جرح قرار داد و لگدهاي او بر شکم عمار باعث شد عمار به بيماري فتق مبتلا شود.

    پس از قتل عثمان، عمار از دعوت‌کنندگان مردم به بیعت با امام علی علیه السلام و از نخستین بیعت‌کنندگان با آن امام بود. از آن پس در همه صحنه‌ها یار مخلص و مشاور امین امیر مومنان بود و در جنگ‌های جمل و صفین نیز شمشیر زد تا این که در سال 37 هجری در 94 سالگی به ضرب شمشیر سپاه ستمگر معاویه، در جنگ صفین به فیض شهادت نایل آمد و خبر غیبی پیامبر خدا تحقق یافت.

    مرگ عمار امیرالمؤمنین را سخت ناراحت کرد و در کنار پیکر بی‌جان او فرمود:

    رحم الله عماراً یوم ولد. . و یوم قتل. . . یبعث حیاً.

    آنگاه بر پیکر وی نماز خواند و بدنش را در منطقه صفین به خاک سپرد.







    سالروز شهادت عمار یاسر در جنگ صفین

    ویرایش توسط ║★║فاطمی║★║ : ۱۳۸۷/۱۱/۱۷ در ساعت ۱۸:۴۶

  3. تشکر


  4. #3

    تاریخ عضویت
    جنسیت تير ۱۳۸۷
    نوشته
    26,365
    مورد تشکر
    68,356 پست
    حضور
    22 روز 14 ساعت 29 دقیقه
    دریافت
    26
    آپلود
    0
    گالری
    8953



    سالروز شهادت عمار یاسر در جنگ صفین


    هیچ چیز به اندازه عظمت " روحهای بزرگ " ، انسان را تحت تاثیر قرار نمی دهد.

    جوان ، در پی الگویی است که با معیار و راهنما قرار دادن آن ، به " چگونه بودن " و " چگونه زیستن " خود ، شکل و جهت دهد . بزرگان نیز چنین اند ؛ اما این ویژگی تاثیر پذیری از سرمشقها ، در سنین کودکی و نوجوانی و جوانی بیشتر است.

    تاریخ اسلام ، سرشار از چهره هایی است که هر کدام دنیایی از عظمت و پاکی و قهرمانی را در خود دارند. اصحاب با ایمان و فداکار رسول خدا (ص) و یاران با اخلاص امیر مومنان (ع) و شاگردان و اصحاب خود ساخته امامان دیگر ، هر یک به نوبه خود ، ارزشها را به ما الهام می دهند و روح ما را به تعالی و عروج می کشند.

    اما " عمار یاسر " ، در این میان از بارزترین شخصیتهای مومن و وفادار و وفاکار در راه حق و رسالت و ولایت است. تاریخ شهامتهای مسلمانان صدر اسلام و جانبازیهای یاران عاشق علی (ع) به حماسه های این یار همیشه در پیکار امیر مومنان ، آراسته است.

    گاهی حوادث ، بستر مناسبی برای رشد و شکوفایی انسانها می گردد و دست تقدیر ، ناخواسته برای انسان سعادتی جاویدان را رقم می زند.
    سر گذشت مسلمان شدن " عمار " نیز چنین بود.

    پس از خشکسالی و فقری که سالیان طولانی " یمن " را فرا گرفته بود ، زندگی دوباره جان می گرفت " یاسر " به همراه دو برادرش ، برای یافتن برادر دیگرشان که در اثر قحطی از آنان جدا شده بود به "مکه " آمدند و پس از جستجوهای بسیار که از یافتن او مایوس شدند ، تصمیم گرفتند برگردند. ولی... یاسر برنگشت و در مکه ماند.

    مدتها گذشت . یاسر با " ابو حذیفه مخزومی " رئیس قبیله مخزوم ، هم پیمان گردید و با یکی از پاکترین کنیزان او ، به نام " سمیه " ازدواج کرد " عمار " ثمره این ازدواج بود.

    عمار بزرگ می شد و جامعه را ستم فرا گرفته بود و مردم چشم به راه ظهور مصلحی الهی بودند که آنان را از آن تیره روزی نجات دهد.
    حضرت محمد (ص) به نبوت مبعوث شد. عمار ، همراه با پدر و مادرش از اولین کسانی بودند که مسلمان شدند و در رکاب پیامبر ، پر افتخارترین حماسه های مقاومت و صبر و فداکاری را آفریدند.

    صحرای گرم و سوزان حجاز ، شنهای تقتیده صحرا و آفتاب داغ نیمروز ، شاهد صبر قهرمانانه یاسر و سمیه ، این پیر مرد و پیرزن نستوه و مومن بود. شکنجه هایی که این زن و مرد ، در راه ایمان و عقیده اسلامی خود متحمل می شدند دل سنگ را آب می کرد و رسول گرامی اسلام (ص) هر روز با دیدن آنان در شکنجه گاه ، نوید بهشت به آنان می داد و دعوت به پایداری و صبر می کرد مشرکان قریش با دیدن این صحنه ، بر شکنجه ها می افزودند ولی اینان ، همچنان چشم بر لبان پیامبر دوخته ، مشتاق شنیدن کلام خدا از زبان رسول الله بودند.

    صبر و مقاومت خاندان یاسر ، مشرکان را به ستوه آورد و در نهایت ، یاسر و سمیه زیر بی رحمانه ترین شکنجه ها و شلاقهای ابوجهل و ایادی او به شهادت رسیدند و اینان ، اولین شهیدان اسلام بودند که به ملکوت اعلا پیوستند و صفحات تاریخ اسلام را با خونشان رنگین نمودند.

    " عمار " ، فرزند جوان این دو قهرمان که خود تقیه نمود و نجات یافت شاهد شکنجه شدن و شهادت پدر و مادر خویش به دست جلادان بود و چون قدرت دفاع از خود و پدر و مادرش را نداشت ، متحمل ضربه های روحی شدیدی می شد ، عمار در زیر شکنجه ها ناچار شد برای حفظ جان خویش ، سخنی را که مشرکان می خواستند بگوید ، ولی قلبش مالامال از ایمان و عشق به خدا بود. او را وادار کردند که کلامی کفر آمیز بر زبان بگوید. هر چند خودش در رویارویی با پیامبر خدا شرمنده شد ، ولی آیه قرآن نازل شد و رفتار تقیه آمیز او را ستود و بر ایمان قلبی او گواهی داد.

    عمار جزء اولین گروهی بود که به دستور پیامبر (ص) به حبشه مهاجرت کردند ، تا هم از آزار قریش در امان باشند و هم در آن جا به تبلیغ اسلام بپردازند.

    پس از هجرت پیامبر اسلام به مدینه ، عمار هم همراه جمعی از مهاجران به آن حضرت پیوست و در ساختن مسجد که مسلمانان ، سنگها را از اطراف می آوردند ، عمار به اندازه دو نفر سنگ حمل می کرد .
    پیامبر (ص) به او فرمودند:

    عمار این قدر به خودت زحمت مده .
    عمار می گفت : دوست دارم در ساختن این مسجد بیش از این کار کنم.
    پیامبر (ص) دستی به شانه عمار زد و فرمود :

    " تو اهل بهشتی ، و گروهی ستمکار تو را می کشند."

    {برگرفته از کتاب " عمار یاسر " - نویسنده : جواد محدثی - ناشر : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم - چاپ دوم - ۱۳۷۶}


    سالروز شهادت عمار یاسر در جنگ صفین


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

اشتراک گذاری

اشتراک گذاری

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
^

ورود

ورود