گزارشي براي آنانکه نمي خواهند اخبار گوش کنند

[unas120]

وضع بنادر درون به هم ريخته است . صدها کشتي بزرگ با محموله هاي هوي و هوس در اسکله پهلو گرفته اند تا بار گناه را تخليه کنند ! گمرک انديشه ها پر از شبه است . مرزهاي اخلاقي باز است و هيچ پاسگاهي از ورود فرهنگ بيگانه جلوگيري نمي کند . در کنار اين همه بزرگراه که براي رفاه و بي دردي کشيده شده ، جاده هاي پر دست انداز و ناامن دينداري را کسي آسفالت نمي کند و گرد و غبار شايعات هم جلوي ديد را گرفته است .دين و دنيا مرتب تصادف مي کنند و تلفات بر جاي مي گذارند . بلزار امربه معروف و نهي از منکر تعطيل است . مردم در خيابانها و پياده روها عرض مي فروشند و ارز مي خرند . با اعتصاب در بخش توبه ، عفونت زباله هاي گناه همه جا را فرا گرفته کسي نيست که آلودگيها را جمع کند ، مردم هم کم کم به تعفن معصيتها عادت کرده اند به اين بخش مراجعه نمي کنند . وضعيت کار و اشتغال بدک نيست . فروش کوپن و سيگار و آدامس و عرضه اجناس بندري و قاچاق و نوار جديد و کارگاههاي تبديل پلاک جبهه به زنجير طلا و مقنعه به روسريهاي رنگي و پلنگي و توليد پوشاک و لوازم داخلي با اسمها و آرمهاي خارجي پررونق است گويي ارزشها را به مناقصه گذاشته اند . دنيا درفروشگاههاي زنجيره اي بسته بنديهاي صادراتي عرضه مي شود ولي مشتريان آخرت نمي دانند کوپن صالحات را کجا به جنس تبديل کنند . استکبار جنگ تحميلي رفاه عليه قناعت را به راه انداخته است ،حراج آهنگ و آواز از حجر به شجر ، بازار موعظه راشکسته است و پند روي دست واعظان باد کرده است . کمر تعهد شکسته و بودجه اي براي توسعه معنويت تخصيص نيافته است . در پي استخدام گسترده مظاهر غربي و عربي سنتهاي ملي بازخريد يا وادار به استعفا شده اند . با کناره گيري فقه و فتوا از فرماندهي قراردادها و عمل ها ، نرخ درآمدهاي نامشروع رو به افزايش است . تورم ، نظريه قدرت تهيه ايمان را از قشر آسيب پذير جوان گرفته است . رنگ دين و علم از دانشگاهها پريده است و آموزش نسبيت دين در کلاسها ، افت اعتقادي جوانان را به بار آورده است . اداره خودشناسي مدتهاست که تعطيل شده از اين رو خودهاي جعلي و بدلي فراوان است . جاده تقوا ناامن شده است ، سرپيچهاي غفلت و پشت تپه هاي ناآگاهي ، غارتگران ايمان کمين مي کنند و باورهاي سرقت شده هرگز پيدا نمي شوند . بار اعمالي که به مقصد آخرت پست مي شود به علت همراه داشتن محموله ريا هرگز به مقصد نمي رسد . کمتر پيامي از زمين به ملکوت مخابره مي شود . روابط دل و دين به سردي گراييده و بيم آن مي رود که ديانت ، سفير خود را از کشور فرا خواند . با زنداني شدن عفاف ، شهوت به فرمانداري دلها گماشته شده است ، صداي آژير بيداري به گوش مي رسد ولي ضعيف است اما خطر حمله قطعي است . در پناه گاهها را هم مدتهاست بسته اند . با اين همه زلزله هاي شديد يک بار هم ستاد حوادث غير مترقبه تشکيل نشده است . هزاران نفر زير آوارهاي شکاف طبقاتي مانده اند . سيل فساد بسياري از راهها و جاده هاي ارتباطي با تربيت را شسته و بردهد است و هزاران دل در محاصره سيلاب گناه مانده است پس مصلحت نسل جوان را در کدام جمع ، تشخيص مي دهند ؟ گفته بوديم حتي يک وجب هم از سرزمين ارزشها را به دشمن نخواهيم داد ، اما مواضع فتح شده يکي پس از ديگري به دشمن سپرده مي شود . مدافعان ارزشها سنگر به سنگر عقب نشيني مي کنند ارتفاعات عزت و ايثار و خدمت را داريم از دست مي دهيم . مدافعان تنگه احد را رها کرده و به جمع غنايم مشغولند . بيم آن مي رود که دشمن ، محور مسئوليتها و پستها و مجلس و منبر و محراب را دور بزند و به مرکز ستاد حمله کند . و باز هم قصه جام زهر دوباره تکرار خواهد شد . هوا تيره و تار و کمي تا قسمتي ابري است . پيش بيني ميشود دماي انقلاب در دلهاي نسل الله اکبر بيشتر از گذشته رو به سردي رود مگر آنکه شما توده اي هواي گرم به منطقه دلها بفرستيد . اگر خورشيد بگيرد ماه و ستارگان از کجا نور خواهند گرفت

متن از حجت الاسلام جواد محدثي

[.:MONTAZER:.]