مشاعره به سبک "واژه"

[سوگند]

با سلام خدمت دوستان گرامی
در این تاپیک می توانید به سبکی جدید مشاعره کنید بدین صورت که به جای استفاده از حرف آخر شعر دوستان خود کلمه ای از شعر را انتخاب و شعری قرار داده که یکی از کلمات داخل شعر استفاده شده باشد.

قوانین بخش مشاعره به سبک کلمه :
1- هرکاربر با کلمه ای از مصراع شعر آخرین کاربر شعر خویش را آغازمی کند.
2- از حرف اضافه برای کلمه ی انتخابی استفاده نشود.
3- از نوشتن شعرهای خلاف عرف خودداری نمایید.
4-حتی الامکان از به کار بردن اشعار تکراری خودداری نمایید.
5- ابیات مورد علاقه هر کاربر در پست ارسال شوند.
6- از مشاعره تک نفره(مشاعره با خود) بپرهیزید.
با سپاس

***

غمناک نبايد بود از طعن حسود ای دل
شايد که چو وابينی خير تو در اين باشد

هر کو نکند فهمی زين کلک خيال انگيز
نقشش به حرام ار خود صورتگر چين باشد

[قاصدک]

ستاره ای بدرخشيد و ماه مجلس شد
دل رميده ما را رفيق و مونس شد

نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت
به غمزه مسله آموز صد مدرس شد

[╫❀نیایش❀╫]

روز هجران و شب فرقت یار آخر شد
زدم این فال و گذشت اختر و کار آخر شد

[سوگند]

حکايت شب هجران نه آن حکايت حاليست
که شمه ای ز بيانش به صد رساله برآيد

ز گرد خوان نگون فلک طمع نتوان داشت
که بی ملالت صد غصه يک نواله برآيد

[rana_]

اي شب به پاس صحبت ديرين خداي را
با او بگو حكايت شب زنده داريم
با او بگو چه مي كشم از درد اشتياق
شايد وفا كند و بشتابد به ياريم

[سوگند]

شب وصل است و طی شد نامه هجر
سلام فيه حتی مطلع الفجر

دلا در عاشقی ثابت قدم باش
که در اين ره نباشد کار بی اجر

[مجیب]

هميشه پيشه من عاشقی و رندی بود

دگر بکوشم و مشغول کار خود باشم

[سوگند]

دانسته‌ام غرور خریدار خویش را
خود همچو زلف می‌شکنم کار خویش را

[مجیب]

گر بود عمر به ميخانه رسم بار دگر

بجز از خدمت رندان نکنم کار دگر

[سوگند]

خرم آن روز که با ديده گريان بروم
تا زنم آب در ميکده يک بار دگر

معرفت نيست در اين قوم خدا را سببی
تا برم گوهر خود را به خريدار دگر