نسل انسان چگونه گسترش يافت؟

[hoseintabar]

اين سؤال از دير باز مطرح بوده است که فرزندان حضرت آدم با چه کساني ازدواج کرده اند؟
آيا آنان با خواهران خودشان ازدواج کرده اند؟
آيا آنان با همسراني از جنس ملک يا جن ازدواج کرده اند؟
آيا آنان با انسان هاي ديگر ازدواج کرده اند؟
ويا...؟
در اين‌ باره‌ در ميان‌ دانشمندان‌ اسلامي‌ 3 نظريه عمده وجود دارد و هر کدام ‌براي‌ خود دلايلي‌ از قرآن‌ و روايات‌ ذکر کرده‌اند. اينک‌ ما هر 3 نظريه را به‌ طور اجمال‌ بررسي ‌ مي‌کنيم‌:
نظريه اول:
1- آنان با خواهران خودشان ازدواج کرده اند. از آن جا که در آن‌ زمان‌ (آغاز خلقت) هنوز قانون‌ تحريم‌ ازدواج‌ خواهر و برادر از طرف‌ خداوند قرار داده‌ نشده‌ بود و از طرف ديگر چون‌ راهي‌ براي‌ بقاي‌ نسل‌ بشر، غير از اين‌ راه‌ نبوده‌، ازدواج‌ آنان‌ با يکديگر صورت‌ گرفته‌ است؛، زيرا حق قانون گذاري ‌ از آن‌ خدا است‌ چنان که قرآن مي فرمايد: "ان‌ الحکم‌ الاّ لله" حکم تنها از آن خدا است(1)
علامه طباطبائي (ره) در اين زمينه مي نويسد:ازدواج در طبقه اوّل بعد از خلقت آدم و حوا؛ يعني در فرزندان بلافصل آدم و همسرش بين برادران و خواهران بوده است و دختران آدم با پسران او ازدواج کرده اند؛ چون در آن روز در تمام دنيا نسل بشر منحصر در همين فرزندان بوده ..... بنابراين، هيچ اشکالي ندارد (اگر چه در عصر ما خبري تعجب آور است و ليکن) از آن جايي که مسئله، يک مسئله تشريعي است و تشريع هم تنها و تنها کار خداوند تعالي است، لذا او مي تواند يک روز عملي را حلال و روز ديگر حرام کند(2)
به نظر صاحب تفسير نمونه قائل شدن به اين نظريه عجيب نيست : اشکالي ندارد که‌ به‌ طور موقت‌ و به‌ جهت‌ ضرورت‌، براي‌ عده‌اي‌ اين‌گونه‌ ازدواج‌ در آن‌ زمان‌ بلا مانع‌ و مباح‌ باشد و براي‌ ديگران‌ عموماً تحريم ‌ابدي‌ شود(3)
طرفداران‌ اين‌ نظريه‌ از آيات قرآن مجيد نيز براي‌ خود دليل‌ مي‌آورند که‌ خداوند عالم‌ چنين‌ مي‌فرمايد: از آن‌ دو (آدم‌ و حوا) مردان‌ و زنان‌ فراواني‌ در روي‌ زمين‌ منتشر ساخت‌(4)
علاوه‌ بر اين‌ در روايتي‌ که‌ مرحوم‌ طبرسي‌ در "احتجاج‌" از امام‌ سجاد (ع‌) نقل‌ مي‌کند اين‌ مطلب‌ تأييد شده‌ است‌(5)
علامه طباطبائي (ره) در اين زمينه مي فرمايد: نسل موجود از انسان تنها منتهي به آدم و همسرش مي شود و جز اين دو نفر هيچ کس ديگري در انتشار اين نسل دخالت نداشته است(6)
پي نوشت:
1- سوره يوسف‌آيه 40
2- ترجمه الميزان، ج 4 ، ص 216
3- ر.ک: تفسير نمونه، ج3، ص247
4- سوره نساء آيه 1
5- الاحتجاج، ج 2 ، ص 314
6- ترجمه الميزان، ج 4 ، ص 216
ادامه دارد.......

[مسافر.]

اين سؤال از دير باز مطرح بوده است که فرزندان حضرت آدم با چه کساني ازدواج کرده اند؟

آيا آنان با خواهران خودشان ازدواج کرده اند؟
آيا آنان با همسراني از جنس ملک يا جن ازدواج کرده اند؟
آيا آنان با انسان هاي ديگر ازدواج کرده اند؟
ويا...؟
در اين‌ باره‌ در ميان‌ دانشمندان‌ اسلامي‌ 3 نظريه عمده وجود دارد و هر کدام ‌براي‌ خود دلايلي‌ از قرآن‌ و روايات‌ ذکر کرده‌اند. اينک‌ ما هر 3 نظريه را به‌ طور اجمال‌ بررسي ‌ مي‌کنيم‌:
1- آنان با خواهران خودشان ازدواج کرده اند. .........

با سلام موضوع خیلی خوبی هست اما بقیه اش کجاست؟

[hoseintabar]

2- فرزندان‌ آدم‌ با دختراني‌ از جنس بشر ولي از نژاد و نسل‌ ديگر که‌ از نسل هاي قبل در روي‌ زمين‌ باقي مانده بودند ازدواج‌ کردند .چون‌ ازدواج‌ فرزندان‌ آدم‌ با يکديگر ممکن‌ نبود؛ زيرا ازدواج‌ با محارم‌ يک‌ عمل‌ قبيح‌ و زشت‌ و شرعا حرام است‌،..
اين‌ نظريه را نيز بعضي‌ از روايات‌ تأييد مي‌کند؛ زيرا نسل‌ آدم‌ نخستين‌ انسان‌ روي‌ زمين‌ نبوده،‌ بلکه‌ پيش‌ از آن‌ نيز انسان هايي‌ در زمين‌ زندگي‌ داشته‌اند، ....
از امام جعفر صادق عليه السلام است كه :...ان الله عز وجل انماخلق هذا العالم الواحد وتري ان الله عز وجل لم يخلق بشراغيركم بلي والله لقد خلق الله تبارك وتعالي الف الف عالم والف الف آدم انت في آخر تلك العوالم واولئك الادميين. (1) خداوند ايم جهان را خلق نمود وتو خيال ميكني كه خدا بشري غير از شما خلق نكرد؟ به خدا قسم كه خدا يك ميليون عالم ويك ميليون ادم را قبل از اين جهان خلق نمود تو اخرين اين عوالم وادمها هستي.
پي نوشت :
1- بحار ج8 ص 374

ادامه دارد.......

[hoseintabar]

3- انسان اوليه با زناني از جنس ملك يا جن ازدواج نموده اند..
از اين استدلالات مي توان نتيجه گرفت که طبق آيات قرآن اين نظريه که هابيل و قابيل با همسراني از جنس ملائکه يا جن ازدواج کرده باشند نيز باطل است؛ زيرا ظاهر اين‌ آيه‌ مي‌گويد که‌ نسل‌ بشر فقط‌ به‌ وسيله اين‌ دو تن‌ (آدم و حوا) به‌ وجود آمده ‌است‌[6]، و اگر غير از اين‌ دو در بقاي‌ نسل‌ او دخالت‌ داشتند، بايد بفرمايد: به‌ وسيله‌ اين‌ دو و غير آنان‌ ... . (1)
در حديث ديگري علاّمه مجلسي به سند معتبر نقل مي كند كه:
امام باقر ـ عليه السّلام ـ فرمودند: از براي آدم چهار پسر متولد شد، پس خدا به ايشان چهار نفر از حور العين فرستاد، پس هر يك از ايشان را به يكي از پسرهاي خود داد، و چون فرزندان از ايشان به دنيا آمد خدا آن حوريان را به آسمان برد، و به اين چهار نفر، چهار نفر از جنّ تزويج كرد و نسل از ايشان به هم رسيد، پس هر حملي كه در مردم هست از آدم هست، و هر حُسن و جمالي كه هست از حور العين است، و هر بدصورتي و بدخلقي كه هست از جنّ است(2)
در روايتي ديگر از امام صادق ـ عليه السّلام ـ نقل شده است كه:... هنگاميكه قابيل به سنّ بلوغ رسيد با دختركي از جنس جنّيان به نام«جهانه» ازدواج نمود، بعد از آن خداوند هابيل را به آدم بخشيد و او با حوريه اي بهشتي به نام«نزله» وصلت نمود(3)
پي نوشت:
1- ترجمه الميزان، ج 4 ، ص 216.
2- تفسير عياشي، ج 1، ص 215/ حياة القلوب مجلسي ج1، ص 194 و 195
3- بحارالانوار ج 11، ص 226
ادامه دارد......

[hoseintabar]

4- انسان اوليه با دوحوريه از جنس انسان ازدواج نمودند.
اين نظریه از روایات بسیاری به دست می آید ، چنانچه امام صادق (ع) به یکی از اصحاب خویش می فرمایند : که برای حضرت هابیل و شیث (یا در بعضی نقل ها هابیل و قابیل) پس از رسیدن به سنّ مشخص مردان ،خداوند دو حوریه از جنس انسان آفرید و به آدم (ع) فرمان داد که به ازدواج ایشان درآورد ، و پس از آن فرزندان ایشان (به حکم عموزاده) با هم ازدواج نمودند و نسل بشر ادامه یافت ...

ادامه دارد......

[hoseintabar]

اگر دیدگاه نخست را که می گفت: " پیدایش نسل انسانها در اثرازدواج فرزندان آدم علیه السلام با یکدیگر پدید آمده است" بپذیریم،
آنگاه بايد به دو اشكال پاسخ داده شود:
1- باید بتوانیم مساله حرمت شرعی نکاح میان خواهر و برادر را توجیه کنیم.
2- ثانیا: باید ببینیم این امر مخالفتی با فطرت و سرشت انسانی دارد یا خیر؟
صاحب المیزان، علامه طباطبایی(ره) پیرامون مسأله نخست قایل به حلیّت شرعی نکاح میان محارم در زمان حضرت آدم علیه السلام می باشند. عین سخن ایشان در این باره چنین است:
" اینکه چنین ازدواجى در اسلام حرام است و بطورى كه حكایت‏شده در سایرشرایع نیز حرام و ممنوع بوده ضررى به این نظریه نمى‏زند، براى اینكه تحریم حكمى است ‏تشریعى، كه تابع مصالح و مفاسد است، نه حكمى تكوینى(نظیر مستى آوردن شراب) و غیرقابل تغییر، و زمام تشریع هم به دست‏خداى سبحان است، او هر چه بخواهد مى‏كند و هرحكمى بخواهد مى‏راند، چه مانعى دارد كه یك عمل را در روزى و روزگارى جایز و مباح‏كند، و در روزگارى دیگر حرام نماید، در روزى كه جز تجویزش چاره‏اى نیست تجویز كند ودر روزگارى دیگر كه این ضرورت در كار نیست تحریم كند، ازدواج خواهر و برادر را در روزگارى كه‏تجویزش باعث‏شیوع فحشا و جریحه‏دار شدن عفت عمومى نمى‏شود تجویز كند و در روزگارى دیگركه باعث این محذور مى‏شود تحریم كند. (1)
علامه طباطبایی همچنین سوال دوم را چنین پاسخ گفته اند:
این سخن كه ازدواج خواهر و برادر منافى با فطرت باشد درست نیست و فطرت چنین ازدواجى را صرفا به خاطر اینكه ازدواج خواهر و برادر است نفى‏نمى‏كند و از آن تنفر ندارد، بلكه اگر نفى مى‏كند و اگر از آن تنفر دارد براى این است كه‏باعث‏شیوع فحشا و منكرات مى‏شود و باعث مى‏گردد غریزه عفت‏باطل گردد و عفت‏عمومى لكه‏دار شود. و پر واضح است كه شیوع فحشا بوسیله ازدواج خواهر و برادر در زمانى است كه‏جامعه گسترده‏اى از بشر وجود داشته باشد و اما در روزگارى كه در تمامى روى زمین غیر ازچند پسر و چند دختر از یك پدر و مادر وجود ندارند و از سوى دیگر مشیت‏خداى تعالى تعلق‏گرفته كه همین چند تن را زیاد كند، و افرادى بسیار از آنان منشعب سازد، دیگر عنوان فحشابر چنین ازدواجى منطبق و صادق نیست. پس اگر انسان امروز از چنین تماس و چنین جماعى نفرت دارد به خاطر علتى است كه‏گفتیم، نه اینكه به حسب فطرت از آن متنفر باشد، به شهادت اینكه مى‏بینیم مجوسیان در قرنهائى‏طولانى(بطورى كه تاریخ ذكر مى‏كند)ازدواج بین خواهر و برادر را مشروع مى‏دانستند و از آن‏متنفر نبودند و هم اكنون بطور قانونى در روسیه(بطورى كه نقل شده)و نیز بطور غیر قانونى یعنى‏به عنوان زنا در اروپا انجام مى‏شود. (2) که البته این سازگار با عفت جهانی نیست و مردود می باشد..
بنا بر آنچه گذشت تنفر فطرت انسانی از مسأله ازدواج با محارم به دلیل شیوع فحشاء و منکراتی است که در اثر چنین ازدواجهایی به تدریج در جوامع انسانی به وجود آمده است و چون در زمان فرزندان حضرت آدم هنوز فساد و منکرات شیوع نداشت لذا چنین ازدواجی با فطرت انسانی مخالف نبود.
اشکال دیگری نیز بر این مدعا وارد است و آن اینکه اگر ازدواج با محارم به حکم فطرت انسانی امری قبیح و نا پسند است عین همین اشکال درباره انسانهای نخستین پیش از خلقت آدم نیز مطرح خواهد بود بدین معنا که آنها نیز نمی بایست با محارم خویش ازدواج می کردند که در این صورت هیچ انسانی به وجود نمی آمد. بنا براین هیچ گریزی از قبول ادعای ازدواج انسانهای نخستین (خواه فرزندان آدم؛ خواه اسنانهای ما قبل آدم)با محارم خویش وجود ندارد.بنابراين اشكالات فوق وارد نيست.

ادامه دارد.........

[hoseintabar]

از طرفي ظاهر آيات ورواياتي دلالت بر نكاح فرزندان ادم ميكند از باب ضرورت ومانند:
1- قرآن می فرماید: یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّكُمُ الَّذِی خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً كَثِیرًا وَنِسَاء وَاتَّقُواْ اللّهَ الَّذِی تَسَاءلُونَ بِهِ وَالأَرْحَامَ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلَیْكُمْ رَقِیبًا(3)‏از ظاهر این آیه بر مى‏آید كه در انتشار نسل بشر غیر از آدم و همسرش هیچ كس دیگرى‏دخالت نداشته، و نسل موجود بشر منتهى به این دو تن بوده و بس، نه هیچ زنى از غیر بشردخالت داشته، و نه هیچ مردى، چون قرآن كریم در انتشار این نسل تنها آدم و حوا را مبدادانسته، و اگر غیر از آدم و حوا مردى یا زنى از غیر بشر نیز دخالت مى‏داشت، مى‏فرمود: "و بث‏منهما و من غیرهما"، و یا عبارتى دیگر نظیر این را مى‏آورد تا بفهماند كه غیر از آدم و حواموجودى دیگر نیز دخالت داشته و معلوم است كه منحصر بودن آدم و حوا در مبدایت انتشار نسل،اقتضا مى‏كند كه در طبقه دوم ازدواج بین خواهر و برادر صورت گرفته باشد.
2- رواياتي هم دلالت بر ازدواج اوليه بين محارم بود: از باب ضرورت:
رواياتى هم در اين زمينه نقل شده است كه فرزندان آدم با هم ازدواج كرده اند و تحريم بعداً نازل شده است، و عمدتاً دو روايت است (قرب الاسناد و احتجاج)
1- .. عن البزنطي قال سألت الرضا(ع) عن الناس: كيف تناسلوا من آدم؟ فقال: حملت حوّاء، هابيل و اختاً له فى بطن ثم حملت فى البطن الثاني قابيل و اختاً له فى بطن فزوّج هابيل التي مع قابيل و تزوّج قابيل التي مع هابيل ثم حدث التحريم بعد ذلك(4)
از بزنطي است كه گفت سوال نمودم از امام رضا : چگونه زاد و ولد از ادم زياد شد ؟ فرمود: حوا هابيل را با خواهري از يك شكم حامله شد و در شكم دوم قابيل را با خواهرش حامله شد پس هابيل با خواهري از قابيل وقابيل با خواهري از هابيل ازدواج نمودند بعد از آن ازدواج برادر وخواهر حرام گشت.
2- .... عن الثمالى قال سمعت على بن الحسين(ع) يحدّث رجلاً من قريش قال: ... فوُلِد له (اىّ لآدم) فى كل بطن ذكرٌ و انثى فأوّل بطن ولدتْ حوّاء هابيل و معه جارية يقال لها اقليما قال: و ولدت فى البطن الثانى قابيل و معه جارية يقال لها لوزا و كانت لوزا اجمل بنات آدم... در ادامه مى فرمايد كه اينها بزرگ شدند و موقع ازدواجشان رسيد، و آدم(ع) ترسيد كه فتنه اى برپا شود، چون همزاد قابيل زيبا بود و قابيل نمى خواست او را از دست بدهد، آدم(ع) تصميم به قرعه گرفت، (معناى قرعه اين است كه حتّى اگر همزاد هر يك هم، قرعه به نام او در مى آمد به او داده مى شد)، طبق قرعه همزاد قابيل به نام هابيل درآمد (يكى از عوامل حسادت قابيل هم همين مورد عنوان شده است). قال: فخرج سهم هابيل على لوزا اخت قابيل و سهم قابيل على اقليما اخت هابيل، قال: فزوّجها على ما خرج لهما من عند اللّه (نشان مى دهد كه قرعه در بسيارى از موارد كاشفيّت دارد)، قال: ثمّ حرّم اللّه نكاح الاخوات بعد ذلك، قال له القُرشى فاولداهما؟ قال: نعم، فقال القُرَشى: فهذا فعل المجوس اليوم، قال، فقال على بن الحسين(ع): ان المجوس، انّما فعلوا ذلك بعد التحريم من اللّه، ثمّ قال على بن الحسين(ع): لا تُنكِر هذا أليس اللّه قد خلق زوجة آدم منه ثم احلّها له؟ فكان ذلك شريعةً من شرايعهم ثم انزل اللّه التحريم بعد ذلك(5)
از ابوحمزه ثمالى نقل است كه گفت : مى شنیدم حضرت على بن الحسین (ع) با یكى از مردان قریش سخن مى گفت و مى فرمود: چون خداوند توبه آدم را پذیرفت و او با همسرش حوّا از بهشت فرود آمدند از این دو چهل فرزند به وجود آمد : بیست پسر و بیست دختر ، بدین وجه كه هر پسر و دخترى از یك بطن متولد شدند ، نخستین شكم هابیل بود و دخترى به نام اقلیما ، و شكم دوم قابیل و دخترى به نام لوزا ، و لوزا از همه فرزندان آدم زیباتر بود ، چون فرزندان بزرگ شدند و به سن رشد رسیدند آدم ترسید مبادا به گناه بیفتند آنها را به حضور خواند و گفت : مى خواهم لوزا را به تو اى هابیل و اقلیما را به تو اى قابیل تزویج كنم . قابیل گفت : من به این ازدواج رضا ندهم چه لوزا كه با من توأم است به من سزاوارتر است . آدم گفت : پس من قرعه مى زنم . هر دو به قرعه راضى شدند ، چون قرعه افكند لوزا توأم قابیل به نام هابیل درآمد و اقلیما توأم هابیل به نام قابیل ; آدم تزویج را برقرار نمود و از آن تاریخ (پس از تزویج فرزندان بلافصل آدم) خداوند نكاح خواهر با برادر را حرام كرد . ابوحمزه گوید : آن مرد قرشى به امام عرض كرد : آیا از این نسل فرزندانى هم به وجود آمدند ؟ فرمود : آرى . قرشى گفت : مجوسیان نیز امروز همین كار را مى كنند . فرمود : مجوس این كار را پس از حرام شدنش مى كنند; سپس فرمود : چرا تعجب مى كنى ؟ مگر نه حوّا از خود آدم آفریده شده و در عین حال با وى ازدواج نموده ؟! آرى این كار در آن زمان مشروع و مباح بوده و پس از آن حرام گشته . (6)
بنابراين ازدواج با خواهر در اول بار حرام نبوده وچاره اي هم جز اين نبوده.
پی نوشت ها:
1- المیزان، ج4، ص145-144
2- همان، ص 145
3- سوره نساءآيه 1
4- بحار، ج 11، ص 226
5- بحار، ج 11، ص 225
6- مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج11، ص225

[hoseintabar]

کسانی که احتمال دوم (ازدواج فرزندان آدم با انسانهای ماقبل ) را پذیرفته اند يك دليل دارند:
1- حرمت ازدواج با محارم:
چون ازدواج فرزندان آدم با یكدیگر ممكن نبوده، زیراازدواج با محارم یك عـمـل قـبـیح و زشت است، فرزندان آدم با دخترانى از نژاد و نسل دیگر كه در روى زمین بودند ازدواج كـردنـد , بـعـدا كـه فرزندان آنها با هم پسر عموشدند زناشویى در میان خود آنان صورت پـذیـرفت و این نظر را نیز بعضى از روایات تایید مى كند , زیرا نسل آدم نخستین انسان روى زمین نبوده , بلكه پیش از او نیزانسانهایى در زمین زندگى مى كرده اند . حـاصل این كه : ممكن است گفته شود كه پسران آدم با بقایاى انسانهاى پیشین كه قبل از خلقت آدم و حوا در روى زمین زندگى مى كردند , ازدواج كرده اند و از گفتگوى خدابا فرشتگان درباره آفرینش آدم .درآيه ..وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِیهَا مَنْ یفْسِدُ فِیهَا وَیسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّی أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ.(1)(به خاطر بیاور) هنگامی را که پروردگارت به فرشتگان گفت: من در روی زمین، جانشینی [ نماینده‌ای‌] قرار خواهم داد. فرشتگان گفتند: «پروردگارا! »آیا کسی را در آن قرار می‌دهی که فساد و خونریزی کند؟! (زیرا موجودات زمینی دیگر، که قبل از این آدم وجود داشتند نیز، به فساد و خونریزی آلوده شدند. اگر هدف از آفرینش این انسان، عبادت است،) ما تسبیح و حمد تو را بجا می‌آوریم، و تو را تقدیس می‌کنیم. پروردگار فرمود: من حقایقی را می‌دانم که شما نمی‌دانید.
در روى زمین استفاده مى شود كه قبل از آدم و حوا انسانهایى در روى زمین زندگى مى كردند و این حقیقت از روایات نیز استفاده مى شود.
روايات كثيره اى دلالت بر اين قول دارد .واينكه نكاح اخوة و اخوات قبيح است و خدا اوليائش را از اين امر قبيح به وجود نمى آورد; ولى چگونگى ازدياد نسل را بيان نمى كند.
..عن ابن توبه (مجهول الحال) عن زرارة قال: سئل ابوعبداللّه(ع) كيف بدو النسل فانّ عندنا اناساً يقولون ان اللّه اوحى الى آدم ان يزوّج بناته من بنيه و انّ اصل هذا الخلق من الاخوة و الاخوات قال ابوعبداللّه(ع): سبحان اللّه و تعالى عن ذلك علوّاً كبيراً يقولون من يقول هذا؟ انّ اللّه جعل اصل صفوة خلقه و احبائه و انبيائه و رسله و المؤمنين و المؤمنات من حرام و لم يكن له من القدرة ما يخلقهم من الحلال و قد أخذ ميثاقهم على الحلال و الطهر الطاهر الطّيّب ...(2)زراره از امام صادق پرسيد... كيفيت نسل فرزندان آدم چگونه بود؟ چون بعضي ميگن از خواهر وبرادر اولين بودند.. حضرت فرمود: سبحان الله كه ريشه خلقت مومنين و دوسات و پيامبران و.. از حرام باشه. درحالي كه قدرت نداشته باشه از حلال بيافريند و پيمان گرفت بر عمل پاك ..
2- ازدواج با محارم با فطرت بشر منافات دارد.
پي نوشت:
1- سوره بقره آيه30
2- وسائل الشيعه باب 3 از ابواب محرّمات نسبيّه، ح 4

[hoseintabar]

در پاسخ بدین نظریه باید گفت :
1- اشكال اول :اين قول با ظاهر آياتي منافات دارد.
بلكه برخی از آیات قرآنی نافی این مدعاست؛ چنانکه می فرماید: یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّكُمُ الَّذِی خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً كَثِیرًا وَنِسَاء وَاتَّقُواْ اللّهَ الَّذِی تَسَاءلُونَ بِهِ وَالأَرْحَامَ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلَیْكُمْ رَقِیبًا(1)‏از ظاهر این آیه بر مى‏آید كه در انتشار نسل بشر غیر از آدم و همسرش هیچ كس دیگرى‏دخالت نداشته، و نسل موجود بشر منتهى به این دو تن بوده و بس، نه هیچ زنى از غیر بشردخالت داشته، و نه هیچ مردى، چون قرآن كریم در انتشار این نسل تنها آدم و حوا را مبدادانسته، و اگر غیر از آدم و حوا مردى یا زنى از غیر بشر نیز دخالت مى‏داشت، مى‏فرمود: "و بث‏منهما و من غیرهما"، و یا عبارتى دیگر نظیر این را مى‏آورد تا بفهماند كه غیر از آدم و حواموجودى دیگر نیز دخالت داشته و معلوم است كه منحصر بودن آدم و حوا در مبدایت انتشار نسل،اقتضا مى‏كند كه در طبقه دوم ؛ ازدواج بین خواهر و برادر صورت گرفته باشد.
اما در پاسخ به اینکه گفته شد: از گفتگوى خدا با فرشتگان درباره آفرینش آدم در روى زمین استفاده مى شود كه قبل از آدم و حوا انسانهایى در روى زمین زندگى مى كردند و این حقیقت از روایات نیز استفاده مى شود.
باید گفت: اتفاقا داستان خلقت آدم و گفتگوی خداوند با ملائک خود مؤیدی بر صحت ادعای ماست زیرا وقتی قبل از خلقت حضرت آدم خداوند فرمود :" انی خالق بشرا من طین(2) و نیز فرمود: "انی جاعل فی الارض خلیفه"(3)فرشتگان در اعتراض گفتند که این موجود خاکی در زمین دست به فساد وخونریزی خواهد زذ( وآگاهی فرشتگان از این مساله نه از آن روست که انسانهایی پیش از حضرت آدم در زمین زندگانی داشته اند بلکه بدین دلیل بود که می دانستند موجود زمینی از آن رو که مادی است قطعا مرکب از قوای غضبی و شهوانی است، از طرفی زمین نیز دارمحدودیت و تزاحم است لذا بقا در آن جز در سایه زندگی دسته جمعی سامان نمی یابد ومعلوم است که این نحوه زندگی به خونریزی و فساد خواهد انجامید.
2- اشکال دوم: و آن اینکه اگر ازدواج با محارم به حکم فطرت انسانی امری قبیح و نا پسند است عین همین اشکال درباره انسانهای نخستین پیش از خلقت آدم نیز مطرح خواهد بود بدین معنا که آنها نیز نمی بایست با محارم خویش ازدواج می کردند که در این صورت هیچ انسانی به وجود نمی آمد. بنا براین هیچ گریزی از قبول ادعای ازدواج انسانهای نخستین (خواه فرزندان آدم؛ خواه اسنانهای ما قبل آدم)با محارم خویش وجود ندارد.
بنا براين اين قول قابل قبول نيست.
ادامه دارد........
پي نوشت:
1- سوره نساءآيه1
2- سوره ص آيه 71
3- سوره بقره آيه 30

[hoseintabar]

نظريه سوم: انسان اوليه با زناني از جنس ملك يا جن ازدواج نموده اند..
نقد براين نظريه :
اين قول نيز با ظاهر آياتي كه نسل انسان را از بشر ميداند سازگاري ندارد.. مانند آيه: یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّكُمُ الَّذِی خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً كَثِیرًا وَنِسَاء وَاتَّقُواْ اللّهَ الَّذِی تَسَاءلُونَ بِهِ وَالأَرْحَامَ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلَیْكُمْ رَقِیبًا(1)‏از ظاهر این آیه بر مى‏آید كه در انتشار نسل بشر غیر از آدم و همسرش هیچ كس دیگرى‏دخالت نداشته، و نسل موجود بشر منتهى به این دو تن بوده و بس،
دو روايتي هم كه بدان استناد شده هم ضعف سندي دارد وهم مخالف با ظاهر قرآن است.
بنا براين اين قول نيز قابل قبول نيست.
پي نوشت:
1- سوره نساءآيه1