جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید   

موضوع: @@ رنجش @@

  1. #1
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت فروردين ۱۳۸۷
    نوشته
    17,586
    مورد تشکر
    14,342 پست
    حضور
    4 ساعت 10 دقیقه
    دریافت
    662
    آپلود
    397
    گالری
    32

    مطلب @@ رنجش @@




    رنجش

    " اریک فروم" روان شناس مشهور می گوید: انسان از لحظه ای که به دنیا می آید تا آن دمی که چشم از جهان فرو می بندد، در تلاش است کاری کند تا تنها نباشد"
    با وجود این می بینیم که تنها می ماند و این وضع جز رفتار و کردار خودش دلیلی ندارد. یکی از مهمترین آفتهایی که موجب از هم گسیختگی رابطه ها می شود و به تبع آن انسانها را تنها می کند، رنجیدن و رنجاندن است. شخص رنجیده احساس می کند مورد ظلم واقع شده و برای اینکه حقانیتش را ثابت کند، خود را رنجور و مظلوم نشان می دهد. او نیاز دارد اطرافیانش تصدیق کنند رفتار غیر منصفانه ای با او شده است. بندرت می توان کسی را یافت که رنجشی از دیگران به دل نداشته باشد. پای صحبت هر که می نشینید متوجه می شوید از یک مشکل بیش از سایر مشکلات می نالد و آن هم رنجش از دیگران است.



  2. #2
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت فروردين ۱۳۸۷
    نوشته
    17,586
    مورد تشکر
    14,342 پست
    حضور
    4 ساعت 10 دقیقه
    دریافت
    662
    آپلود
    397
    گالری
    32



    علت رنجش

    فروید می گوید: علت رفتار ها و کردارهای ما به گذشته بر می گردد. بدین ترتیب هر واکنشی که در برخورد با وقایع یا مسائل نشان می دهیم، ناشی از رفتارهایی است که طی سالیان گذشته با ما شده یا به نحوی شاهد آن بوده ایم. آن رفتارها اکنون منش و شخصیت امروزی ما را تشکیل می دهند. گاهی رفتا یا کرداری که سالها با آن جنگیده ایم یا از آن بیزار بوده ایم، چنان ملکه ذهنمان شده که ناخواسته خود به همان روش ناخوشایند سابق عمل می کنیم. فرماندهانی که در مغز هستند، دستوراتی می دهند و ما از آن ها اطاعت می کنیم، در حقیقت ما اسیر سرپنجه پرقدرت دیده ها، شنیده ها، عادت ها، شرطی شدگی ها، باورها و دریافتهایی هستیم که در طول عمر داشته ایم. اعم از این که حاصل رفتار والدین باشد یا در محیط مدرسه آموخته باشیم، بنابراین به حکم آن آموخته ها قدم بر می داریم و اگر دیدید زیاده از حد می رنجیم و می رنجانیم، باید بدانیم حاصل آموخته های غلطمان است و باید در رفع آن بکوشیم.

    یک نکته بگویمت به تحقیق بسنج
    گر عاقل و بالغی ، مرنجان و مرنج

    بله، حضرت حافظ نیز چنین توصیه ای کرده و شرط آن را عقل و بلوغ گذاشته است، اما عاقل و بالغ بودن هم چندان آسان نیست. اگر واقعا بخواهیم چنین شویم، به گفته خانم کارن هورنای: باید بی رحمانه با خود صادق باشیم.
    یعنی کمی و کاستی های خود را فروتنانه بپذیریم و تصدیق کنیم آنچه امروز می گوییم یا رفتار می کنیم، ناشی از رفتارهایی است که در کودکی با ما شده است، بنابراین اگر غلط است، باید در تصحیح و تعدیل آن بکوشیم.


  3. تشکرها 2


  4. #3
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت فروردين ۱۳۸۷
    نوشته
    17,586
    مورد تشکر
    14,342 پست
    حضور
    4 ساعت 10 دقیقه
    دریافت
    662
    آپلود
    397
    گالری
    32

    رنجش




    یادتان باشد وقتی از کسی رنجشی دارید، دو خصیصه با شما همراه می شود؛ هم بی انصاف می شوید و هم بی منطق.

    یعنی در مورد کسانی که از ایشان رنجیده اید، هیچ گونه انصافی به خرج نمی دهید و هرگز هم در مورد آنها منطقی نمی اندیشید و در نتیجه خود را محق می پندارید و به هر عکس العمل ناخوشایندی مبادرت می ورزید.

    وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
    که در طریقت ما کافری است رنجیدن

    یکی چون حضرت حافظ رنجیدن را باکافری برابر می پندارد و با وسعت نظر و تسامح از کاستی ها می گذرد و
    یکی چون ما زمین و زمان را به هم می دوزند که
    چرا فلان کس ما را در میهمانی اش دعوت نکرد؟
    یا چرا نزد دیگران به ما احترام نگذاشت؟
    یا چرا پشت سرمان لغز خواند؟ یا چرا به ما گوشه و کنایه زد؟



    ویرایش توسط سوگند : ۱۳۸۷/۱۱/۲۸ در ساعت ۱۶:۲۲


  5. #4
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت فروردين ۱۳۸۷
    نوشته
    17,586
    مورد تشکر
    14,342 پست
    حضور
    4 ساعت 10 دقیقه
    دریافت
    662
    آپلود
    397
    گالری
    32



    واکنشهای آدم رنجور
    وقتی از دیگران می رنجیم به سه روش متوسل می شویم:

    روش اول:
    آن را در خود فرو می بریم و به قولی اغماض می کنیم . در واقع بر خلاف میل خود و از سر ناچاری می بخشیم. رنجش را در خود ریختن و در خود فرو بردن، متاسفانه رشد احساسات و هیجانات منفی را موجب می شود و اگر تداوم یابد، فرسایش روح و جسم را در پی دارد، زیرا باعث تراوش غده های درون ریز مانند: هیپوفیز، اپی فیز، تیروئید و پاراتیروئید می شود و ما را به بیماری های عروقی ، مفصلی ، میگرن ، زخم معده و بی خوابی مبتلا می کند، بنابراین حساس و زود رنج می شویم و به همه سوء ظن پیدا می کنیم .
    در نتیجه با منفی گرایی اطرافیان را می رنجانیم ، صبر و شکیبایی خود را در ارتباطهای اجتماعی از دست می دهیم و دائم با دیگران جر و بحث می کنیم. خلاصه میزان آسیب پذیریمان بشدت بالا می رود.


  6. تشکرها 3


  7. #5
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت فروردين ۱۳۸۷
    نوشته
    17,586
    مورد تشکر
    14,342 پست
    حضور
    4 ساعت 10 دقیقه
    دریافت
    662
    آپلود
    397
    گالری
    32



    روش دوم:

    در مقابل رفتار ناخوشایند دیگران واکنش نامناسب نشان می دهیم. خود را زخم خورده ای می پنداریم که جراحتمان التیام پذیر نیست. پس طرف مقابل باید به سزای اعمالش برسد و مجازات شود . قهر می کنیم و با ادامه رنجش قصد انتقام جویی داریم و به اقداماتی دست می زنیم که روابطمان را تیره و تار کند. این دشمنی ها به انجام خواسته ها و وصول هدفها و موفقیت های ما لطمه زیادی می زند و از سوی دیگر طوری بنیه معنوی ما را ضعیف می کند که دیگر نمی توانیم با کسی رابطه حسنه ای داشته باشیم.


    ویرایش توسط سوگند : ۱۳۸۷/۱۱/۲۹ در ساعت ۰۹:۰۳

  8. تشکرها 3


  9. #6
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت فروردين ۱۳۸۷
    نوشته
    17,586
    مورد تشکر
    14,342 پست
    حضور
    4 ساعت 10 دقیقه
    دریافت
    662
    آپلود
    397
    گالری
    32



    روش سوم:

    یکی از راههای بسیار بسیار مفید و ارزنده رنجش زدایی است. یعنی با شخصی که از او رنجیده اید، صحبت کنید، ولی رنجش زدایی آسان نیست، بلکه خیلی هم سخت است و آداب و روشی دارد و اگر شما این آداب را به کار نبرید، چه بسا ممکن است هنگام رنجش زدایی اتفاق بدتری بیفتد و بیشتر درگیر شوید و دعوا کنید. پس باید خیلی مراقب باشید و محتاطانه وارد عمل شوید، ولی پیش از آن که جهت رنجش زدایی اقدام کنید ، باید کارهای دیگری انجام دهید:

    1- بهتر است همان طور که هر روز صبح جسمتان را حمام می کنید و از آلودگی و سموم و گرد و خاک پاک می کنید، حمام روح هم بگیرید. هر بامداد ببینید چرا حالتان بد است و وقتی فهمیدید رنجش دارید، ببینید از که رنجیده اید. آن وقت بیندیشید آیا می توان در اولین فرصت رنجش زدایی کرد یا باید آن را به وقت دیگری موکول نمود؟

    2- بهترین راه این است که کاغذ و قلم بردارید و تمام رنجش های خود را بنویسید. رنجش از همسر، فرزند یا دوست و ...
    اگر کسی به شما اهانت کرده یا پشت سرتان حرفی زده یا تحقیری کرده، لطفی باید می کرده و نکرده، همه را بنویسید و بررسی کنید. سپس علت های آن را بیابید و در این کار صادق باشید. بتدریج می بینید خیلی از آنها ممکن است سوء تفاهم باشد، اما برخی نیز می تواند واقعی باشد.

    3- از خود سوال کنید آیا شما هم در این رنجش سهمی داشته اید؟
    آیا از شما عملی سر نزده است که موجب شده طرف به حق یا ناحق رنجیده باشد و به ناچار عکس العمل نشان داده و چیزی گفته که شما ناراحت شده اید؟

    4- از خود بپرسید آیا توقعی که من از این آدم داشتم، به حق بوده یا نه؟
    آیا این توقع حاصل انتظارات عصبی من نیست؟
    آیا اصلا حق داشتم از او برنجم؟
    آیا من خودخواه نیستم؟
    آیا انسان ناسازگاری نیستم؟
    بله، منصفانه خود را زیر ذره بین ببرید و با دقت و حتی وسواس در مورد خود داوری کنید و ببینید در کجای قضیه نقش تعیین کننده ای داشتید.

    -----
    نوشته: دکتر علی اصغر کیهان نیا
    ویرایش توسط سوگند : ۱۳۸۷/۱۱/۲۹ در ساعت ۰۹:۰۷

  10. تشکرها 3


  11. #7
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت فروردين ۱۳۸۷
    نوشته
    17,586
    مورد تشکر
    14,342 پست
    حضور
    4 ساعت 10 دقیقه
    دریافت
    662
    آپلود
    397
    گالری
    32
    فايل هاي پيوست شده فايل هاي پيوست شده

  12. تشکرها 3


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

اشتراک گذاری

اشتراک گذاری

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
^

ورود

ورود