-
۱۳۸۷/۱۲/۰۲, ۱۳:۵۱ #1
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۷
- نوشته
- 18
- مورد تشکر
- 23 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
جنین شناسی در قران
با عرض سلام و پوزش بخاطر سوالات متعددی که می پرسم.
لازم دیدم سوالات قبلی خودم را در مورد آیه 14 سوره مومنون بار دیگر به گونه کامل تر و بهتری توضیح دهم.
" ما نطفه را خون بسته و خون بسته را گوشت پاره و گوشت پاره را استخوانها ساختیم سپس بر روی استخوانها گوشت پوشاندیم "
مراحل نمو جنین که با پیشرفت علم بدست آمده و حتی فیلم و عکس از آن موجود است به طور کلی اینگونه است:
1)اسپرم مرد با تخمک لقاح پیدا می کند و سلول تخم را ایجاد می کند.
2)سلول تخم شروع به تقسیم شدن می کند تا جایی که سه لایه بافت مقدماتی به نامهای اکتودرم ،مزودرم و آندودرم را ایجاد می کند که هر کدام از این لایه ها دارای سلولهای سازنده بافتهای مختلف می باشند ،مثلا لایه مزودرم در بر دارنده سلول های سازنده استخوان ها و سلولهای سازنده عضلات و سلولهای سازنده سلولهای خونی و لنفاوی و سلولهای سازنده رگ های خونی و لنفی و سلولهای سازنده ناحیه قشری غده فوق کلیه و سلولهای سازنده پرده سروز و سلولهای سازنده پریکارد(عضله قلب) میباشد.(لایه های دیگر، سلولهای سازنده دیگر بافتهای بدن را دارند مثل اعصاب و...)
در واقع لایه مزودرم(یا بطور کلی تر این سه لایه را) می توان معادل مضغه دانست فقط بخاطر اینکه مضغه در قرآن ،منشا استخوان است.
3)فرآیند تولید عضلات با استخوانها کاملا همزمان و هماهنگ است ، به این متن که عین کتاب جنین شناسی تکوینی نوشته دکتر مهدوی و دکتر شریعت زاده صفحه 276 سطر ششم دقت کنید:
(هم زمان با تشکیل استخوانها، میوبلاستها نزدیک هم آمده و به صورت یک توده عضلانی بزرگ در هر جوانه اندام ظاهر می شوند).
که تصویر متن فوق در صفحه277 همان کتاب آمده که همزمان و هماهنگ بودن تولید سلولهایی استخوانی و عضلانی به وضوح نشان می دهد.(البته از کتب معتبر دیگر هم می توانید متوجه بشوید من فقط یک نمونه مثال زدم.)
استخوانی شدن بعضی از استخوانهای بدن مثل استخوانهای مچ دست کاملا بعد از تولد انجام می گیرد (همانجا پاراگراف اول) .(ولی تمام عضلات تا هنگام تولد تکمیل می شوند،البته عضلات اسکلتی می توانند در اثر تمرین حجم سلولهای شان را افزایش بدهند ولی تعداد سلولها همان است که موقع تولد بوده تا موقع مرگ)
یعنی بچه ای که متولد می شود اگر از دستش عکس رادیولوژی بگیریم استخوانهای مچ ندارد و در تصویر نیست،حتی اگر بشکافیم هم چیزی که بعنوان استخوانهای مچ نمی بینیم.
4)قلب در یک ماهگی راه می افتد و شروع به کار می کند. در یک ماهگی جنین(رویان) هیچ چیز شبیه به استخوان ندارد.
در مورد صحت اینها می تواند از متخصصین مورد اعتماد سئوال کنید.
فکسونا العظام لحما :
لحم در زبان عربی به معنی گوشت است و البته عربها به گوشت ،عضله هم می گویند(العضلات=ماهیچه ها ،گوشت ها)
البته بین این دو تعبیر تفاوتی وجود دارد که :
در قرآن داریم بر شما حرام شد گوشت خوک(لحم الخنزیر) به معنی تمام اجزای لحیم (گوشتین) این حیوان اعم از عضلات ، جگر ،سیرابی و قلب و چربی و ... حرام است،دقت کنید نمی گوید العضلات الخنزیر.
و یا در آیه259 بقره می گوید:بنگر چگونه استخوانها را به هم پیوند می دهیم و سپس بر روی آنها گوشت(لحم)می کشیم .که کاملا مشخص است منظور از لحم تمام چیزهای گوشتین اعم از ماهیچه ها و چربی و پوست و.. میباشد،که اگر منظورش ماهیچه ها بود می گفت بر روی استخوانها عضلات می کشیم.
عربها به قصاب می گویند لحام ،که قصابها ماهیچه و سیرابی و جگر و چربی و پوست و ... می فروشند.
به چاق می گویند اللحم، که چاق چربی زیاد دارد نه عضله .
یا مثلا در اثر ورزش که ماهیچه ها در اثر ازدیاد سموم درد می گیرد عرب نمی گوید " لحم " دچار درد شده می گوید "عضلات (العضلات)" دچار درد شده است.
مثلا عضلات قفسه سینه تمام اطراف استخوانهای قفسه سینه را مثل لباسی بر بدن(فکسونا) نمی پوشانند .
در واقع عضلات(ماهیچه ها)،جگر ،قلب ،پوست ،چربی ،شش ،زیر مجموعه هایی از مجموعه بزرگی به نام لحم می باشند که این مجموعه بزرگ شامل تمام اجزای لحیم(گوشتین) است.
فرض کنیم که:
مقدار معینی خاک داشته باشیم،من بگویم این خاک را کوزه ها کردم سپس بر روی آنها رنگ زدم ،مشخص نمی کنم که تمام این خاک را کوزه ها کردم یا نه ولی نتیجه قطعی اینست که بعد از اتمام ساخت کوزه ها، آنها رنگ زده شده اند.(یعنی اینکه تا قبل ساخته شدن کوزه ها رنگی هم نداریم و از این طریق می توان فهمید که تا قبل از ساخته شدن استخوانها ،لحم اطراف استخوانها نداریم،یعنی مرحله لحم بعد از مرحله استخوان است همان طور که مرحله رنگ بعد از مرحله کوزه است.)
پس با این تفاسیر مشخص می شود که این آیه می گوید بعد از اینکه گوشت پاره را استخوانها کردیم ،سپس اطراف استخوانها را با عضلات و قلب و جگر و شش و پوست و چربی و در واقع تمام چیزهای که لحیم اند(گوشتین ،نرمی شکل) می پوشانیم.
حال آنکه :
عضلات به همراه استخوانها شکل می گیرند .(یعنی مرحله کوزه سازی همزمان با مرحله رنگ زنی ،که خلاف فرض است. )
قلب در یک ماهگی یعنی زمانی که هیچ چیز حتی شبیه به استخوان نداریم شروع بکار می کند.(یعنی مرحله رنگ زنی قبل از مرحله کوزه سازی،که خلاف فرض است.)
یا مثلا مرحله تولید جگر سیاه (کبد) قبل از مرحله استخوان سازی شروع می شود.(مرحله رنگ زنی قبل از کوزه سازی ،که خلاف فرض است.)
استخوانهایی مثل استخوانهای مچ دست بعد از تولد شکل می گیرند.(یعنی مرحله کوزه سازی بعد از مرحله رنگ زنی،که خلاف فرض است.)
و یا اینکه عضلات استخوان های قفسه سینه ، بینابین این استخوان ها هستند و اطراف آن را نمی پوشانند )فکسونا...)
مطالب ارائه شده در این آیه را چطور می توان با آنچه که امروز ثابت شده و بدیهی است تطابق داد؟
نمی توانیم بگوییم لازم نیست مطابقت کند چون فرض بر این است که قرآن کلام خداست باید با واقعیت مطابقت کند.
لطفاً پاسخی روشن بدهید، توجه کنید که ما در مورد صحت آنچه که در این آیه به صراحت نوشته صحبت می کنیم.
چطور می توان باور کرد که خدای عالم بینهایت، که روزانه هزاران کودک را بدنیا می آورد نمی توانسته در کتاب خود بگوید: فخلقنا مِن المضغه العظام و لحما ، که با حقیقت مطابقت کند و این همه مسائل پیش نیاید. خدایی که مثلا برای تهدید زنان پیامبر آنچنان صریح صحبت می کند و آیه می فرستد؟!
-
تشکرها 3
-
۱۳۸۷/۱۲/۰۳, ۲۲:۵۵ #2
آفرينش انسان، خداوند مراحل آفرينش انسان را اين گونه بيان مى فرمايد: «وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الاِْنسَـنَ مِن سُلَــلَة مِّن طِين * ثُمَّ جَعَلْنَـهُ نُطْفَةً فِى قَرَار مَّكِين * ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَـمًا فَكَسَوْنَا الْعِظَـمَ لَحْمًا ثُمَّ أَنشَأْنَـهُ خَلْقًا ءَاخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَــلِقِينَ ;(مؤمنون،12ـ14) و به يقين، انسان ها را از عصاره اى از گل آفريديم. سپس او را به صورت نطفه اى در جايگاهى استوار (رحم) قرار داديم. آنگاه نطفه را به صورت علقه درآورديم، پس آن علقه را به صورت مضغه گردانيديم و آن گاه مضغه را استخوان هايى ساختيم، بعد استخوان ها را با گوشتى پوشانيديم، آنگاه جنين را در آفرينشى ديگر پديد آورديم. آفرين باد بر خدا كه بهترين آفرينندگان است».
آخرين مرحله آفرينش انسان، دميدن روح است. هنگامى كه جنين مراحل تكامل جسمى را پشت سر گذاشت و جسم او كامل شد، خداوند روح انسانى را در او ايجاد مى كند، پس از اين، جنين وارد مرحله انسانى مى شود و حس و حركت پيدا مى كند. پس از دميدن روح است كه خداوند مى فرمايد: «فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَــلِقِين» اين سخن خداوند، از جهت تركيب عجيبى است كه ميان جسم و روح ايجاد كرده است. روح، مجرد، نورانى، لطيف و متمايل به عالم بالا است; ولى جسم، مادى ظلمانى و متمايل به عالم پايين است. آفرينشى كه ميان اين امر متضاد، تركيب كرده، بهترين آفرينش است. افزون بر اين، اصل آفرينش روح ـ كه تاكنون كسى به كنه آن پى نبرده و خداوند در پاسخ پرسش از روح مى فرمايد: «قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّى;(اسراء،85) و به واسطه آن انسان شايستگى جانشينى خدا بر روى زمين را پيدا كرده است ـ اين شايستگى را دارد كه در مورد او گفته شود «فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَــلِقِين».
خلاصه، آفرين بر اين قدرت نمايى بى نظير كه در ظلمت كده رحم اين چنين تصوير بديعى با اين همه عجايب و شگفتى ها بر قطره آبى نقش مى زند. آفرين بر آن علم و حكمتى كه اين همه استعداد، لياقت و شايستگى را در چنين موجود ناچيزى ايجاد مى كند.
از اين آيات به خوبى استفاده مى شود كه انسان از دو چيز مختلف آفريده شده كه از نظر ارزشى يكى در حدّ اعلا و ديگرى ظاهراً در حد پايين قرار دارد. از اين تركيب مخصوص، به دست مى آيد كه عظمت مقام انسان به خاطر جنبه مادى او نيست; بلكه به خاطر روح الهى است كه با استعدادهاى فوق العاده اى كه در آن نهفته است، مى تواند تجلى گاه انوار خدا باشد.
-
تشکر
-
۱۳۸۷/۱۲/۰۳, ۲۲:۵۸ #3
انسان در اولين مرحله ابتدا خاك است، اين خاك تبديل به مواد غذايى، و از آن «نطفه» تشكيل مى شود، كه در مرد «اسپرم»، و در زن «اوول» نام دارد، در مرحله بعد، اسپرم و اوول با يكديگر در رحم زن تركيب، و شروع به رشد كردن مى كنند، سپس به شكل يك قطعه در مى آيند كه قرآن از آن تعبير به «علقه» (حج، 5) و «علق» (علق، 2) نموده است كه در فارسى به «آويزك» نيز ترجمه شده است. سپس كم كم سلول هاى آن بيشتر رشد مى كنند و به صورت قطعه گوشتى در مى آيد كه هنوز اعضاى مختلف بدن در آن مشخص نيست، و به آن مضغه (گوشت جويده شده) مى گويند. بعد از اين مرحله رشدش بيشتر مى شود و به صورت طفل در مى آيد.
از آنجا كه نطفه، بعد از گذراندن دوران نخستين در عالم جنين، به شكل قطعه چسبنده اى در مى آيد، خداوند متعال مبدأ آفرينش انسان را در آيه دوم سوره علق همين موجود ناچيز مى شمرد تا قدرت نمايى عظيم او روشن شود كه از موجودى بى ارزش، مخلوقى پرارزش آفريده است.
-
-
۱۳۸۷/۱۲/۰۳, ۲۳:۰۷ #4
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۷
- نوشته
- 18
- مورد تشکر
- 23 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
1- علق بی ارزش نیست !
2- بعد استخوان ها را با گوشتى پوشانيديم، ؟
شما این را قبول دارید !!
اولا باید بگویم که دانستن منشا انسان از انسانهای والیه که هیچ حتی موش هم میداند کاملا منشا حیاتش چیست !
دوم اینکه این جملات از نظر من غیر علمی و اشتباهی هستند که در آن زمان ها از تاثیر برسی جنین های سقط شده به دست امده
اگر نمیدانید بگویم که در حدود 2000 سال پیش متفکران حتی برای برسی جنین انها را به عمد سقط میکردند !
ولی حال سوال من اینجاست که چرا خداوند متعال از انتخاب کلام صحیح تر "فخلقنا مِن المضغه العظام و لحما" غافل مانده
هم ساده تر میشد و هم با علم جور در می آمد
البته من هم میدانم قران کتاب جنین شناسی نیست اما کتاب یاوه پراکنی هم که دیگر نیست ؟!
-
-
۱۳۸۷/۱۲/۰۴, ۱۷:۰۰ #5
- تاریخ عضویت
مرداد ۱۳۸۷
- نوشته
- 1,002
- مورد تشکر
- 1,397 پست
- حضور
- 12 ساعت 25 دقیقه
- دریافت
- 0
- آپلود
- 1
- گالری
- 0
دوست عزیز یک بحث در عربی هست یکی التفات و دیگری مجاز
واژه مجاز می تواند بمعنی: گذشتن از مرز خود باشد، و در دستور و زبان بمعنی: گذشتن از مرز حقیقت باشد، و می تواند بمعنی: روا بودن باشد، و در دستور و زبان بمعنی: روا بودن گفتن چیزی بجای چیز دیگر باشد. موضوع مجاز اینست که می توان واژه ای را بجای واژه ديگر، يا جمله ای را بجای جمله ديگر، و يا شبه جمله ای را بجای شبه جمله ای دیگر، یا عبارتی را بجای عبارتی دیگر بکار گرفت در صورتی که نوعی رابطه و نسبت و تناسبی ميان آنها وجود داشته باشد. مثلاً رابطه علت و معلولی داشته باشند، يا لازم و ملزوم همديگر باشند، يا شامل همديگر بشوند، یا یکی دیگری را در بر بگیرد، يا یکی بخشی از دیگری باشد، یا یکی جانشین دیگری باشد، یا یکی نتیجه دیگری باشد، و غیره. و زبان مجاز برای زیبا سازی و ساده سازی گفتار و نوشتار یا احترام یا ویژه سازی (مانند اطلاق نام فرد بر قبیله) و غیره می باشد.
وَ قـَطـَّعـْنَ أَيـْدِيـَهُـنَّ ...: و دستهای خود را بریده بریده نمودند (یوسف:31)». یعنی پوست و گوشت دستهای خود را بریده بریده نمودند.
«... إِنِّي أَرَانِي أَعْـصِـرُ خَـمْـرًا ...: من می بینم که شراب می چلانم، (یوسف: 36)». یعنی: انگور می چلانم که شراب درست کنم.
« وَ إِذَا أَرَدْنَـا أَنْ نُـهْـلِـكَ قـَرْيـَةً أَمـَرْنـَا مُـتـْرَفـيـهَـا فـَفـَسـَقـُوا فـِيـهـَا ...: و هر گاه خواستیم جامعه ای را نابود کنیم (یعنی هرگاه کار جامعه ای به نابودی رسیده بود) ثروتمندان آن را زیاد کردیم و آن (جامعه) را عیاش نمودند (إسراء:16)». یعنی تولیدات و محصولات آنها را زیاد کردیم و ثروتمندان آن زیاد شدند و جامعه را عیاش نمودند. ( مُـتـرَف ثروتمندی است که زندگی اشرافی و نفوذ سياسی ـــ اجتماعی دارد، غنی فرد "پيوسته ثروتمند" است، صرف نظر از وضعيت زندگی وی و صرف نظر از اینکه نفوذ سیاسی اجتماعی دارد یا نه).
« الّـَذِيـنَ يُـؤْمِـنـُونَ بـِالْـغـَيْـبِ...: کسانیکه "در جائیکه کسی نیست" ایمان دارند»، (بقره: 3). یعنی: در جائیکه کسی نیست خلاف نمی کنند.
قـُلْ لا أَسْـأَلـُكـُمْ عَـلَـيْـهِ أَجْـرًا إِلاّ الْـمَـوَدَّةَ فِـي الْـقـُرْبَـى...: به آنها (یعنی به مشرکین) بگو: در مقابل آن (یعنی در مقابل رسالت) مزدی از شما نمی خواهم ولی مودت در خویشاوندان را از شما می خواهم»، (شوری: 23). یعنی: مودت با من و خانواده ام که خویشاوندان شما هستیم را از شما می خواهم. («مودت» مربوط به دوست داشتن ذاتی است، یعنی "دوست داشتنِ خودِ فرد" صرف نظر از اخلاق و رفتار و افکار وی. مانند: دوست داشتن پدر، مادر، برادر و خویشاوند ـــ و اجر بمعنی: پاداش و مزدی است که بنابر قرار قبلی داده می شود ــ و قـُربی بمعنی: نزدیکان و خویشاوندان است).
« قـُلْ سِـيـرُوا فِي الاَرْضِ فـَانـْظـُرُوا كـَيـْفَ بـَدَأَ الـْخـَلـْقَ...: (عنكبوت:20): به آنها بگو: برويد در زمين و ببينيد خدا چگـونه حيات را آغاز کرد». یعنی: در دانشی که در زمین دنبال حیات می رود بروید.
« وَ لـَوْ نـَزَّلـْنـَا عَـلـَيـْكَ كِـتـَابـًا فـِي قِـرْطَـاسٍ...: اگر هم کتابی در کاغذ بر تو نازل می کردیم...»، (انعام: 7). یعنی: اگر هم کتابی تشکیل شده از برگهای کاغذ بر تو نازل می کردیم.
« لاَ يَـغـُرَّنـَّكَ تـَقـَلـُّبُ الـَّذِيـنَ كـَفَرُواْ فِـي الـْبـِلاَدِ: آمد و شد کسانیکه ایمان نیاوردند در شهرها چشم ترا نگیرد»، (آل عمران: 196). یعنی: رونق بازرگانی و روابط و مناسبات اجتماعی آنها چشم ترا نگیرد
_____________________
يکی از مباحث مبحث مجاز در زبان عربی "گـفـتـن نـتـيجه کار بجای خود کار" است. مانند:
ـــ نان می پزم. بجای خمير می پزم.
ـــ جام شـفـا نوشيدم. بجای جـام دوا نوشيدم.
ـــ سيب کاشتم. بجای درخت سيب يا تخم آنرا کاشتم.
ــــ ساعت 12 پرواز می کنم. بجای هواپيما پرواز می کند.
__________________
قرآن کتاب جنین شناسی نیست . و نه من نه شما توقع نداریم که مراحل دقیق نمو انسانی را در آن به صراحت بیان کند خداوند . آنگاه هیچ فرقی بین کتابهای بیولوژی و شیمی و فیزیک و کتاب آسمانی و نجات بشر از گمراهیها و ضلالتهای دنیا نبود .
با اینحال مسئالی در این کتاب یافت میشود که طبیعتا 1400 سال پیش که چه عرض کنم 500 سال پیش هم شناخته شده نبوده عزیزم . به عنوان مثال :" ما انسان را در رحم مادرش مرحله به مرحله آفریدیم در سه لایه ی تاریک "
این آیه ای از قرآن بود . تا همین قرن 18 میلادی هم نمیدانستند 3 لایه ی تاریک چیست . بنا براین انسان باید در اظهار نظرش احتیاط کند و جسورانه سخن نراند .
برای مشاهده و کسب اطلاع دقیق و علمی در مورد اعجاز علمی قرآن مجید و جنین شناسی طبق گفته ها و تاییدات اساتید فن غرب به این سایت ها مراجعه کنید :
www.miraclesofthequran.com
http://www.introducingislam.org/info...oore/title.php
www.quranandscience.com
و نیز دیگر منابع و کتابهای دیگر از جمله : تورات انجیل قرآن و علم نوشته ی دکتر موریس بوکای فرانسوی که ترجمه به پارسی شده است
و نیز این سایت :
http://www.famousmuslims.com/human%20embryonic.htm
نیز
http://www.aftab.ir/articles/health_...egnancy_p1.php
-
-
۱۳۸۷/۱۲/۰۴, ۱۸:۳۷ #6
بحث جالبی شکل گرفت! اتفاقا دوست داشتم من همچین بحثی را اینجا نیز راه می انداختم
اصولا من با معجزه سازی برای قران کلا مخالف بودم و این را نشانه متعصبان مذهبی می دانم
در جواب این گروه ادمها
سخنی را از رابرت گیدردونی بزرگترین ستاره شناس و اسلام شناس فرانسوی نقل قول می کنم
برخی تا صحبتی از علم می اید سریع بدنبال رابطه ان در مذهب می گردند و سعی می کنند ان را توجیه بکنند!
چیزی در علم اثبات می شود بلافاصله موضع می گیرند که در کتاب مذهبیشان امده است! ان چیز رد می شود باز بلافاصله می گویند در کتاب مذهبی اشان رد ان نیز امده است!
این سفسطه است!
همه موضوعاتی که کاربر فریاد شروع نموده بنا بهدرخواست ایشان به مدت یک ماه جهت بررسی به بخش مدیران منتقل گردیده است ...
-
-
۱۳۸۷/۱۲/۰۴, ۱۹:۳۰ #7
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۷
- نوشته
- 18
- مورد تشکر
- 23 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
فکر نکنید که من التفات یا مجاز را نمیدانم و یا ان لینک های شما را نخواندم
موضوع اینست که به هر صورت جمله نوشته شده در قرران با علم تناقض دارد گفتم که اگر فکر میکنید لینک ها فایده دار هستند لطفا خودتان مطالعه کنید وجواب سوال من را بدهید
برای چه وچرا خدا درست و کوتاه را بر نادرست اشتباه ترجیح داده و اطلاعاتی داده که احتمالا در آن زمان می دانستند
آیا آرایه ها غیر از مختصر سازی و زیبا سازی کار دیگری میکنند
شما میگوید قران تصمیم گرفته برای اشتباه کردن و سخن جاهلی را تکرار کردن و تفضیل بیهوده دادن از مجاز استفاده کند؟
ویرایش توسط کبیر : ۱۳۸۷/۱۲/۰۴ در ساعت ۱۹:۳۱
-
-
۱۳۸۷/۱۲/۰۴, ۲۱:۱۶ #8
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۷
- نوشته
- 18
- مورد تشکر
- 23 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
اینقدر حرف زدید سوال من موند روز زمین
آقا اگه سوال بی جوابه بریم سر معجزات دیگه از جمله سه تاریکی آب شور شیرین حرکت کوه و ....
-
-
۱۳۸۷/۱۲/۰۵, ۰۶:۵۱ #9
- تاریخ عضویت
مرداد ۱۳۸۷
- نوشته
- 1,002
- مورد تشکر
- 1,397 پست
- حضور
- 12 ساعت 25 دقیقه
- دریافت
- 0
- آپلود
- 1
- گالری
- 0
غلط اندر غلط
جناب کبیر نوشته ای را کپی کرده اند کاش به ادرس های داده شده نیز مراجعه مبکردند
http://www.aftab.ir/articles/health_...egnancy_p1.php
سپس ما علقه را تبدیل به گوشت پاره (مضغه) کردیم ... (مومنون 14)
کلمه مضغه در زبان عربی به معنای جویده شده و پاره پاره شده می باشد .
در قران در جایی از رویان انسان با کلمه مضغه یاد میکند که علت ان این می باشد که در 4 هفتگی از ابتدا رویان انسان جوانه هایی دیده می شود که محل رویش انها شبه به جای دندان می باشد . این جوانه ها پایه اصلی تشکیل اسکلت مرکزی بدن و عضلات است.
ان گوشت پاره را به استخوان تبدیل کردیم و استخوان گوشت پوشانیدیم ..(مومنون 14)
در قران شکل گیری استخوان ها هم در محور مرکزی و ستون فقرات و هم اندام ها زودتر از تشکیل عضلات بیان شده است که این به شکل شگفت اوری با جنین شناسی تکاملی مطابقت دارد.
زیرا
ابتدا استخوان ها به شکل غضروفی تشکیل میشوند و سپس عضلات از لایه سلولی میانی در قسمت حاشیه ای (مزودرم سوماتیک) در اطراف ان تکامل می یابند .
از گوشت جويده لای دندان برخی از استخوانها درست می شود:
پـس از 4 هـفـته که طول جـنـيـن تـقـريباً 6 مـيليمتر است، از آن شکلی که مانند گوشـت جويده لای دنـدان بـود، بـرخـی از استخوانها که ستون فـقـرات باشد درست شده است. هـيـچ گـوشـتی نـيـز روی آنها نيست. البته اين تصـويـر ميکروسکوپیاست (يعنی اين ستون فـقـرات با چشم ديده نمی شوند).
7ــ استخوانها با گوشت پوشانده می شوند:
در 5 هفتگی يک شيار گوشتی روی کمر درست می شود و در 6 هـفـتگی ستون فـقرات کاملا از گوشت پوشانده می شود (ستون فقرات تا "پيش از پوشيده شدن از گوشت" همچنان ميکروسکوپی هستند
-
تشکر
-
۱۳۸۷/۱۲/۰۵, ۱۰:۰۳ #10
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۷
- نوشته
- 18
- مورد تشکر
- 23 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
دروع اندر دروغ
اولا که غضروف در زبان عربی کلمه خواص خود دارد پس ماست مالی نکنید
دوما اینی که گفتید مرحله 13 که استخوان سازی درون غشایی شروع میشه در حالی که مرحله 12 رشد جنین عظله سازی شروع میشود
شما عادت کردید دروغ بگویید
من این لینکهای که دروغ گویانی چون شما نوشتند را خواندم و حفظم و بعد هم به شما به زودی ثابت میشود خداراشکر از این دست کم نیست ... !
درضمین من بیش از 6 ماه است در این زمینه و موضوعات مشابه با حضرات مکارم و خامنه ای نامه نگرای میکنم تمامشان به اینکه همه ی جنین استخوان میشود طبق مضمون این آیه اعتقاد دارند
و چون تمام بدن در منظر خداست پس من هم همین را میگویم ولی به قول بچه آوانس دادم شما دروغ میگوید حالا !
ویرایش توسط کبیر : ۱۳۸۷/۱۲/۰۵ در ساعت ۱۳:۰۶ دلیل: اشتباه تایپی را درست کردم تا mmj خودش را نکشته باشد !!!
-
تشکر
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری