-
۱۳۸۷/۱۲/۰۵, ۰۸:۲۰ #1
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۵
- نوشته
- 1,799
- مورد تشکر
- 3,021 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
18
مراحل آفرينش انسان
بنام خدا
نخستين چيزى كه درباره انسان مطرح مى شود، مسأله شناخت خلقت انسان است و اين كه او از چه و چگونه به وجود آمده است؟
قرآن كه صحيح ترين منبع براى بينش اسلامى است، هر دو موضوع را به طور مفصل بيان كرده است كه از مجموع آيات وارده استفاده مى شود كه آفرينش انسان، در سه مرحله انجام شده است: مرحله نخست: خاك متحوّل 1. خاك. 2. گل. 3. گل چسبنده. گل تيره رنگ قالب پى ريزى 5. چكيده گل. 6. از گل خشكيده كه به هنگام برخورد با چيزى، صدا مى كند مانند: سبو و سفال. مجموع اين حالات ششگانه، حالات مختلف يك چيز هستند و ماده واقعى در همگى يكى است.
-
-
۱۳۸۷/۱۲/۰۵, ۰۸:۳۴ #2
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۵
- نوشته
- 1,799
- مورد تشکر
- 3,021 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
18
بنام خدا
براى آگاهى از متون آيت مربوط به اين امور ششگانه، از هر كدام به ذكر يك آيه اكتفا مى كنيم:
1. خاك «إنّ مَثَلَعِيسى عِنْدَاللهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُراب ثُمَّ قالَ لَهُ كُنْفَيَكُونُ»( آل عمران /59). «آفرينش عيسى نزد خدا مانند آفرينش آدم است كه او را از خاك آفريد وسپس به او گفت: باش، پس او نيز هستى يافت».
2. گل «الَّذى أحْسَنَ كُلَّ شَىءخَلَقَهُ وَ بَدَأَخَلْقَ الإنْسانِ مِنْ طين»( سجده /7).(1) «خدايى كه هر چيزى را به نيكوترينوجه آفريد و آفرينش انسان را از گل آغاز كرد».
3. گل چسبنده «...إنّا خَلَقْناهُمْمِنْ طين لازِب»( صافات /11). «ما آنها را از گل چسبنده آفريديم».
4. گل تيره رنگ «وَلَقَدْخَلَقْنَا الإنْسانَ مِنْ صَلْصال مِنْ حَمَإمَسْنُون»( حجر /26. -)
. «ما انسان را از گل خشكيده (گلى كه هنگام برخورد با چيزى، صدا مى كند) لجن تيره رنگ، آفريديم».
5. چكيده گل «وَلَقَدْ خَلَقْنَا الإنْسانَ مِنْ سُلالَة مِنْ طين»( مؤمنون /12). «ما انسان را از چكيده گلآفريديم».
6. از گل خشكيد مانند سفال «خَلَقَ الإنْسانَ مِنْ صَلْصال كَالفَخّارِ». (الرحمن /14)«انسان را از گل خشكيده مانند سفال آفريديم». اين آيه بيانگر ماده نخستين آفرينش آدم و به گونه اى آفرينش همه انسانهاست و مسلّماً اين امور ششگانه، مستقيماً مربوط به حالات ماده نخستين آدم ابوالبشر است و قرآن به نحوى، آن را به همه نسبت مى دهد و مى فرمايد: «خَلَقْناكُمْ مِنْ تُراب» و يا «خَلَقْناهُمْ مِنْ طين لازِب» و ماده انسان در اين حالات ششگانه، تغييرات كيفى داشته و هرگز تغييرات جوهرى و دگرگونى نوعى به نوع ديگر، نداشته است.
ویرایش توسط meshkaat : ۱۳۸۷/۱۲/۰۷ در ساعت ۱۱:۵۷
-
-
۱۳۸۷/۱۲/۰۵, ۰۸:۴۷ #3
- تاریخ عضویت
مرداد ۱۳۸۷
- نوشته
- 1,002
- مورد تشکر
- 1,397 پست
- حضور
- 12 ساعت 25 دقیقه
- دریافت
- 0
- آپلود
- 1
- گالری
- 0
آدم و تکامل ! ( ایات قر ان و نظریه تکامل )
قرآن صریحأ تاکید میکند که آفرینش «انسان» از خاک آغاز شده است و طی مراحل و تطورات گوناگون تبدیل به انسان ، عالیترین موجود زنده در آخرین مرحله تکاملی میشود.
« کسی که آفرینش همه چیز را نیکو کرد و آفرینش انسان را از گل آغاز نمود » سجده 7
و نیز قرآن آفرینش هر موجود زنده را از آب میداند :
« و هر موجود زنده ای را از آب آفریدیم » انبیا 30
« و خداوند تمام جنبندگان را از آب افرید برخی از آنها بر شکم میروند برخی بر دوپا و برخی برچهارپا حرکت میکند خداوند هر چه بخواهد می آفریند که خدا بر هرکاری توانا است» نور45
قرآن در عموم آیات مربوط به آفرینش آدم روی این محور تاکید میکند که در افرینش او کاری خاص و برجسته صورت گرفته و آن حلول روح الهی در پیکر مادی است که آنرا از سایر موجودات که پیش از او آفریده شده اند ، متمایز میکند و این خود متاسیون و جهشی است در روند آفرینش .
بدین ترتیب موجودی بر این کره خاکی بوجود آمده است که از آن پس یکه تاز کره زمین میشود؛ یکه تازی بی معارض که هیچ موجودی از موجودات قبل از او توانایی ندارد او را محدود کند.
ماجرای آفرینش آدم در قرآن چنین ترسیم شده است ، که انسان در جریان تحول مادی و دگرگونیهای فیزیولوژیک [1] به مرحله ای از مراحل آفرینش میرسد که به « نفخۀ روح الهی » نام میگیرد [2] و آفرینشی دیگر می یابد [3] و در مسیر عادی طبیعی خود به یک جهش الهی و ملکوتی دست می یابد و موجودی برتر میشود [4] بدانگونه که حتی فرشتگان در برابر او خضوع میکنند [5] و نیروهای معنوی جهان هم منحصرأ رام او شدند .[6]
آفرینش آدم و اعتراض گونه ملائکه
« هنگامیکه خدایت به فرشتگان فرمود : من جایگزینی را در زمین قرار خواهم داد...» بقره 30
جانشین یا جایگزینی آدم به چه معنی است و آدم در زمین بجای کیست ؟
برخی گفته اند : او خلیفه الله ، بجای خداوند است که به حق حکمرانی میکند ؛ اما این معنی بعید است ، زیرا خداوند در شئون خداوندیش جای خالی ندارد تا دیگری بجای او بنشیند ، خداوند پیامبران می فرستد و کتب مشتمل بر احکام و تکالیف نازل میکند ، پیامبران و هر که در خط آنها است احکام و وحی دریافتی را به دیگر مکلفین میرسانند ، عنوان منطبق بر اینها سفارت ، رسالت و نبوت است نه خلافت .
قول دوم آنست که ادم و نسل او جانشینان فرشتگان شده اند که آنها پیش از آدمیان سکنه زمین بوده اند . این قول نیز مخدوش است ، زیرا کیفیت خلقت زمین با خلقت ملائکه متناسب و سازوار نیست و چنین کاری از حکیم صادر نشود.
قول سوم انست که آدم و فرزندانش جایگزین جننیان هستند که براین زمین میزیسته و عامل تبهکاری و خونریزی بوده اند این قول نیز به قول دوم شبیه است و مخدوش است.
قول چهارم که صحیح است آنست که ادم و نسلش جایگزین آفریده ای مکلف و صفاتی مشابه حالات و صفات آدمیان که براین زمین زندگی میکرده اند چنان که آفرینش این نسل نیز چون دوران خود را سپری کند جای خود را به نسلی مشابه به این نسل که آفرینش آنها سازوار آفرینش دگرگون شده ی زمین باشد بسپارد و طبق احادیث عدیده پیش از آفرینش آدم و این عالم و نسل حاضر ، عالمهایی و نیز نسلهایی از همین نوع بر این زمین میزیسته اند .
حتی برخی از آیات قرآن این معنا را میرسانند :
« آیا ما به آفرینش نخست خسته شده ایم ؟! خیر بلکه این افریدگان هم اکنون در حال تبدیل به آفرینشی نویین می باشند» ق 15
« آیا روزگارانی دراز بر انسان نگذشت که چیز قابل بیانی هیچ نبود ؟!» انسان 1
« چرا به خداوند شکوهمندانه نگاه نمیکنید در حالی که شما را در مراحل و خلقتهای گوناگون آفرید » نوح13و14
«پروردگار تو (از خلق) بی نیاز و به همه مهربان است. اگر بخواهد شما را (از روی زمین) ببرد و همه را فانی کند .آنگاه پس از شما هر که را خواهد جانشین شما کند . چنان که شما را از ذریه گروهی دیگر پدید آورد.»۱۳۳انعام
در برخی روایات که در اینباره آمده تعبیراتی مانند « الف الف عالم و الف الف ادم» بکار برده شده که مراد از این لفظ میلیون نیست بلکه منظور از این تعبیر مبالغه و بیان کثرت است ؛ یعنی چه بسیار ؟!
امام علی (ع) : « بنی آدم هفتاد جنس بوند همه انها از نسل آدمند جز یاجوج و ماجوج ( اقوام یوچانگ و مانچو) »[7]
باز از امیر المونین روایات شده که حضرت در پاسخ به کسی که پرسید قبل از ادم ابوالبشر که بوده ؟ فرمود : آدم ، وی سئوال خودرا تکرار کرد ، فرمود : اگر صد بار هم بپرسی خواهم گفت ادم.[8]
ابو حمزه ثمالی گوید : امام سجاد – ضمن حدیثی مفصل ــ به من فرمود : تو گمان داری که خداوند آفریده ای را پیش از شما نیافریده ؟ آری بخدا سوگند هزار هزار ادم و هزار هزار عالم افریده که تو در اخرین آن عالمهایی [9]
نیز از امام باقر روایات شده : خداوند پس از فنای این خلق و این عالم ،خلق و عالمی دیگر پدید می آورد که او را به یگانگی پرستش کنند با زمین و آسمانی دیگر (دگرگون شده ) ، انگاه فرمود : آیا میپنداری جز شما بشری نیافریده ؟ چنین نیست بلکه هزار هزار عالم و هزار هزار ادم آفریده که تو آخر آن عالمهاو اخر آن ادمهایی .[10]
و بسا سخن گونه ملائکه :« آبا کسی (یا کسانی) در زمین جای میدهی که در آن تبهکاری کند و کشتار و نماید ؟! در حالی که ما تو را تسبیح و تقدیس میکنیم و هرگز سر از بندگیت برنتابیم ..» اشاره به همان افریده های مشابه باشد.
آدم و بهشت
« و گفتیم ای آدم تو وهمسرت در این باغ سر سبز و پر نعمت سکنی گزینید و از نعمتهای ان هرچه خواهید بخورید اما به این درخت نزدیک نشوید که در اینصورت از ستمکاران به خویش خواهید بود»
«اما این بهشت که قرآن انرا به «جنه» ( باغ سرسبز) تعبیر کرده آن بهشت جاوید نیست که خداوند در غیب به مومنان وعده داده است .
حسین بن بشار از یاران نزدیک امام صادق گوید : از امام راجع به بهشت ادم – که بر اثر ترک اولی از ان بیرون شد ــ پرسیدم . فرمود : آن بهشتی در این دنیا بوده که ماه و خورشید در آن طلوع میکرده و اگر بهشت جاوید بود از آن بیرون نمیشد. [11]
و قلنا اهبطوا بعضکم لبعض عدو...» یعنی : آنها ( ادم و حوا و ابلیس یا ادم و حوا به لحاظ نسل و ذریه آنها) را گفتیم : ( از منزلت خویش یا از خوشی و تنعم ) فرود آیید ( و ازاین پس ) دشمن یکدیگر باشید ( ابلیس با ادم و نسل او یا فرزندان ادم با یکدیگر به مقتضای سرشت ). بقره ۳۶
_____________________________
1- حج22
2- سجده 9
3- حج22
4- اسرا70
5- ص73
6- در میان آیات قران تنها یک آیه است که روی آفرینش معجزه آسای ادم نکیه دارد که آن آیه 59 سوره آل عمران است . شناخت اسلام : « همانا مثل سرگذشت عیسی پیش خدا نظیر سرگذشت ادم است او را از خاک بپداخت سپس(ثم = میتواند به معنای بعد از مدت طولانی باشد) بدان گفت باش پس چنان شد» این ایه بدنبال آیاتی آمده است که مربوط به حضرت عیسی است و همواره تاکید میکند که عیس مخلوق خداست نه فرزند خدا و انچه در سرگذشت عیسی امده که وی از مریم به دنیا آمده ، بی آنکه پای انسان دیگری به عنوان پدر در کار باشد دلیل نمیشود که عیسی پسر خدا خوانده شود ، زیرا پیدایش این فرزند از مادر ، بدون دخالت پدر ، یک رویداد خارق العاده بود که به ارادۀ خداوند رخ داده است ، همچنانکه پیدایش ادم یعنی جاندار دارای روح الهی که باعث شده از همه موجودات برتر و متمایز شود نیز یک رویداد خارق العاده و اعجاز گونه بوده است که به اراده خداوند بوده است. ملاحضه میشودکه در این آیه این نکته نهفته است که آفرینش ادم و افرینش عیسی همسانند. ایا کسی میتواند ادعا کند که قرانبا انچه دربارۀ آفرینش حضرت عیسی گفته روند طبیعی و علمی و عمومی انسانها و تمام موجودات را در طول زمان و تولد انها را از پدر و مادر نفی کرده است ؟ مسامأ خیر زیرا قرآن در دهها ایه نظام توالد و تناسل را از نشانه های قدرت و حکمت آفریدگار جهانیان شمرده است.» (اندکی تصرف در تلخیص)
در اينجا توجه به دو نکته لازم بنظرميرسد:
الف ـ به نظر ميرسد که در آيه 59 سوره آل عمران « مثل عيسى عندالله کمثل آدم» ميتوان وجه شبه را به چند گونه تصور کرد:
1ـ تشبيه از جهت پدر نداشتن آدم و عيسي(ع). 2ـ تشبيه از جهت خلقت هر دو از خاک با واسطه (يعنى مواد غذائى تبديل به نطفه، علقه ... تا انسان شد ) و در عيسي(ع) اين کار از طريق حضرت مريم (ع) صورت گرفت و در آدم(ع) از طريق انسانها يا انسانهای نسل قبل از او و بالاخره میمنونها. 3ـتشبيه از جهت نبوت هر دو باشد. 4-تشبيه از جهت علم و عقل هر دو باشد. 5ـ تشبيه از جهت اصل خلقت از خاک (در مقابل مسيحيان که عيسى (ع) را خاکى نميدانستد )
وجه شبههاي شماره سه و چهار در آيه مورد بحث از جمله «کن» (ادامه آيه) برداشت ميشود. ولى به نظر ميرسد جمله « ثم قال له کن فيکون» در مقام بيان وجه شبه نباشد بلکه مرحله دوم خلقت را بيان ميکند که ايجاد روح است و در تمام افراد انسان وجود دارد که در آيات ديگر تحت عنوان « نفخت فيه من روحي» به آن اشاره شده بود. وجه شبه اول با توجه به شأن نزول، نزديکتر از وجه شبه سوم و چهارم است. اما به هر حال فقط وجه شبه دوم يا پنجم در خود آيه تصريح شده است. چرا که جمله (خلقه من تراب) بيان وجه شبه عيسي(ع) و آدم(ع) است. که فقط به خاک اشاره کرده است.
ب : در مورد خلقت عيسى (ع) از خاک دو احتمال وجود دارد: 1ـخلقت بلا واسطه از خاک 2ـ خلقت باواسطه سلسله موجود از خاک(و همين دو احتمال در مورد آدم نيز وجود دارد.»
اما خلقت بلاواسطه از خاک در اينجا صحيح نيست چرا که حضرت عيسي(ع) بلا واسطه از خاک آفريده نشده است بلکه از جسم مريم(ع) بود که مريم (ع) با واسطه مواد غذائى او را از خاک بوجود آورد. پس فقط وجه شبه دوم (خلقت با واسطه از خاک) باقى ميماند و اين مطلب شاهدى بر نظريه تکامل است نه بر نظريه ثبات انواع. البته اين احتمال نيز در آيه فوق بعيد نيست که بگوييم وجه شبه پنجم مراد است چرا که مسيحيان نجران اصل خلقت عيسى (ع) و خاکى بودن او را قبول نداشتند و او را غير مخلوق و ماوراءطبيعى ميدانستند . پس آيه درصدد رد اين نظر آنهاست و در مقام بيان واسطه داشتن يا نداشتن خلقت آنها از خاک نيست . يعنى آيه درصدد رد اين نظر آنهاست و در مقام بيان واسطه داشتن يا نداشتن خلقت آنها از خاک نيست. يعنى آيه درصدد بيان واسطه و عدم واسطه نيست پس نميتواند دليلى بر نظريه تکامل انواع يا ثبات انواع باشد. (دکتر محمدعلی رضایی: پژوهشهایی در اعجاز علمی قران)
7- روضه کافی حدیث274
8- بحار ج 25/25و26
9- همان
10- سفینه البحار + توحید شیخ صدوق
11- بحار ج6/284+ روایتی از امام باقر نیر بدین مضمون هست.
_______________________
ویرایش توسط mmj : ۱۳۸۷/۱۲/۰۵ در ساعت ۰۸:۴۹
-
-
۱۳۸۷/۱۲/۰۷, ۱۲:۲۱ #4
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۵
- نوشته
- 1,799
- مورد تشکر
- 3,021 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
18
قرآن كتاب علوم طبيعى نيست، ولى به خاطر اهدافتربيتى، تحوّلات ششگانه اى را كه روى ماده نخست، انجام گرفته متذكر مى گردد، تاانسان متكبّر و خود خواه بداند كه چگونه دست قدرت و رحمت حق او را از پست ترينحالات، به عاليترين مدارج رسانيده است. مرحله دوم: مرحله تصوير قرآن تصويرپردازىآدم را دومين مرحله آفرينش انسان مى داند، چنان كه مى فرمايد: «وَلَقَدْخَلَقْناكُمْ ثُمَّ صَوّرناكُمْ ثُمَّ قُلْنا لِلْمَلائَكَةِ اسْجُدُوا لآدَمَفَسَجَدُوا إلاّ إبْليسَ لَمْ يَكُنْ مِنَ السّاجِدينَ»( اعراف /11). «ما شما را آفريديم. آنگاهصورتگرى كرديم، سپس به فرشتگان گفتيم كه بر آدم سجده كنيد. جز ابليس همگى سجده كردند».
ویرایش توسط meshkaat : ۱۳۸۷/۱۲/۰۸ در ساعت ۰۵:۳۰
-
-
۱۳۸۷/۱۲/۰۸, ۰۵:۳۴ #5
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۵
- نوشته
- 1,799
- مورد تشکر
- 3,021 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
18
بايد ديد مقصود از تصويرپردازى پس از خلقت چيست؟
توضيح اين مطلب بستگى دارد به اين كه مقصود از خلقت در اين آيه بيان و روشن شود كه: لفظ «خلق» گاهى در ايجاد و آفرينش به كار مى رود و گاهى در تقدير و اندازه گيرى، چنان كه عرب مى گويد: خلق الخيّاط الثوب: يعنى خيّاط پارچه را اندازه گرفت. معناى دوم اگر در جاى خود صحيح باشد، در مورد اين آيه صحيح نيست، زيرا مقصود از آن، ايجاد و آفريدن است; به گواه آن كه پس از جمله: «خَلَقْناكُمْ» جمله «ثُمَّ صَوَّرْناكُمْ» را مى آورد و ناگفته پيداست، تصوير با آفرينش ماده نخستين، مناسب است، نه با اندازه گيرى علمى كه با فقدان ماده نيز صدق مى كند.
-
-
۱۳۸۷/۱۲/۰۸, ۰۵:۳۵ #6
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۵
- نوشته
- 1,799
- مورد تشکر
- 3,021 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
18
ادامه
اكنون بايد ديد مقصود از تصوير چيست؟ مفهوم تصويرهمان تسويه است كه در آيه ديگرى وارد شده چنان كه مى فرمايد: «وَ إذْ قالَ رَبُّكَلِلْمَلائِكَةِ إنّى خالِقٌ بَشَراً مِنْ صَلْصال مِنْ حمإ مَسْنُون*فَإذاسَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ وَ نَفَخْتُ فيهِ مِنْ رُوحى فَقَعُؤا لَهُ ساجُدينَ».) حجر /28-29( مرحله سوم: مرحله دميدن روح مرحله سوم نفخ روح و يا دميدن روان، در كالبد انساناست. اگر او موجود برترى به شمار مى رود به خاطر همين مرحله است كه او را به صورتمعجونى چند بعدى درآورده است; از يك نظر داراى عقل، فكر و انديشه است كه وى را بهپايه فرشتگان مى رساند و از نظر ديگر، مجهز به غرايز نفسانى است كه اگر در تعديلآنها نكوشد، از اوج كمال به پرتگاه ذلّت سقوط مى كند. قرآن اين مرحله از خلقت راچنين بيان مى كند: «فإذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحى فَقَعُوا لَهُساجُدينَ»( بقره /125). «آنگاه كه او را پرداختم (اندام او را به صورتى متناسب آفريدم) و در اواز روح خود دميدم بر او سجده كنيد». البته همگى مى دانيم خدا نه جسم است و نه روح،ولى خدا روح انسان را به خاطر عظمت آن، به خود اضافه مى كند; چنان كه كعبه را بهخاطر عظمتش، به خود نسبت مى دهد و مى گويد: «...أنْ طَهِّرا بَيْتِىَللطَّائِفينَ...». «خانه ام را براى طواف كنندگان، از بتها پاك گردان»
-
-
۱۳۸۷/۱۲/۰۸, ۱۴:۳۹ #7
ببخشید ... سوال؟
1- اون ماده واقعی که در همگی یک یاست چیست ؟ نامش چیست؟
2- اگر ماده یکی باشد پی در قیامت انسان با همین بدن مادی دنیوی محشور میشه ؟ به چه دلیل؟
3- این که گفتید : براى آگاهى از متون آيت مربوط به اين امور ششگانه، از هر كدام به ذكر يك آيه اكتفا مى كنيم:
× بترتیب کدوم مرحله تقدم وتاخر دارند؟
4- آیا منظور شما از مراحل آفرینش تکامل هست؟
-
۱۳۸۷/۱۲/۰۸, ۱۶:۴۷ #8
سلام و درود.
مطالب ارزنده اي بود.سئوالي كه در خصوص مطلب نقل قول شده مي تواند واقع گردد اينست كه در روايت قرآني خلقت حضرت عيسي ع جنس ماده موجود بوده و حكايت نوعي اتحاد از روح در بطن مريم س به امر خدا بيان شده است.(در شرح كلمه اتحاد عرض شود كه اشاره به نوعي حلول دارد و چون ممكن است در اصل حلول ايرادااتي وارد باشد از كلمه اتحاد استفاده شد اميدوارم افاده معني كند)
بسم الله الرحمن الرحيم
فاتخذت من دونهم حجابا فأرسلنا إلیها روحنا فتمثل لها بشرا سویا (17) قالت إنی أعوذ بالرحمن منک إن کنت تقیا (18) قال إنما أنا رسول ربک لأهب لک غلما زکیا (19) قالت أنی یکون لی غلم و لم یمسسنی بشر و لم أک بغیا (20) قال کذلک قال ربک هو علی هین و لنجعله ءایة للناس و رحمة منا و کان أمرا مقضیا (21)
در مقابل آنان پردهای آویخت، پس ما روح خود را نزد او فرستادیم که به صورت انسانی تمام عیار بر او مجسم گشت (17) .
(مریم همینکه او را بدید بترسید و) گفت: اگر مردی پرهیزکاری (کنایه از اینکه باید پرهیزکار باشی) من از سوء قصد تو به خدای رحمان پناه میبرم (18) .
گفت: من فرستاده پروردگار توام تا پسری پاکیزه به تو عطا کنم (19) .
گفت: چگونه مرا پسری تواند شد با اینکه انسانی به من دست نزده و من خود زناکار نبودهام (20) .
گفت: پروردگار تو چنین است.فرموده این بر من آسان است تا آن را برای مردم از جانب خویش آیتی و رحمتی کنیم و کاری است مقرر شده (21) .
و لنجعله آیة للناس و رحمة منا
معنایش این است که ما او را با نفخ روح، و بدون پدر به خاطر این منظور خلق کردیم، و نیز به خاطر اینکه آیتی باشد برای مردم و رحمتی باشد از ما، با خلقتش آیتی باشد .
بسيار بجاست در تبيين كيفيت خلقت آغازين و مناسبت با اين تمثيل شرح مبسوطي ارائه شود.
-
تشکر
-
۱۳۸۹/۰۴/۱۱, ۱۹:۴۲ #9
- تاریخ عضویت
ارديبهشت ۱۳۸۷
- نوشته
- 1,246
- مورد تشکر
- 2,313 پست
- حضور
- 50 دقیقه
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
قرآن آفرینش نخستین انسان را در سه مرحله میداند:
1- آفریدن از خاك؛
2- صورت گری؛
3- دمیدن روح.
شهيد عماد مغنيه: براي من ميل رهبر معظم انقلاب، حجت شرعي است.
-
۱۳۸۹/۰۴/۱۱, ۱۹:۴۲ #10
- تاریخ عضویت
ارديبهشت ۱۳۸۷
- نوشته
- 1,246
- مورد تشکر
- 2,313 پست
- حضور
- 50 دقیقه
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
آفریدن از خاك:
ریشه اولیه بدنِ مادی انسان، همان خاك است. * كَمَثَلِ ءَادَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ *1
سپس به این خاك آب افزوده شد و بهصورت گِل درآمد است: * وَبَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسَانِ مِن طِینٍ *2
آنگاه گِلی چسبنده شده است: * إِنَّا خَلَقْنَاهُم مِّن طِینٍ لَّازِبٍ *3
سپس زمان گذشته و این گِل تبدیل به لجن بدبو و سیاه شده است: * وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَنَ مِن صَلْصَلٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ * 4
و در ادامه آن گِل خشكیده و بسان سُفال شده است: * خَلَقَ الْإِنسَانَ مِن صَلْصَالٍ كَالْفَخَّارِ *5
شهيد عماد مغنيه: براي من ميل رهبر معظم انقلاب، حجت شرعي است.
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری