جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید   

موضوع: بسوی سقیفه 1

  1. #1
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت شهريور ۱۳۸۷
    نوشته
    125
    مورد تشکر
    251 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    7
    آپلود
    0
    گالری
    1

    مطلب بسوی سقیفه 1




    مقدمه
    آنچه را که می خوانید ، قصه یا داستان نیست ، هیچ کدام وهم و خیال نیست . بلکه آنچه را که می خوانید ، گزارشی است مستند ، از سیاهترین ایام خلقت .
    آنچه را می خوانید جریان انعقاد نطفه ی خدعه ونیرنگ و .... است . بله آنچه را که دراین جزوات به نام (( به سوی سقیفه )) به شما ارا ئه می گردد ، حقایقی است که در تاریخ بشریت اتفاق افتاده و مسیر بشریت را از راه اصلی خویش منحرف نموده است . این مطالب ، گزارش است ، مستند، مستند به مدارک اهل سنت و هیچ گزارش شیعی در آن وجود ندارد که بیانگر وقایع روزهای آخر عمر رسول اکرم (صل الله علیه واله وسلم) وایام بعد از آن می باشد .
    طرح یک سوال !
    قبل از شروع بحث ، به سوال برخی از عزیزان که عنایت می فرمایند و جزوه ها را مطالعه می فرمایند را جواب مختصری می دهیم ، اما سوال :
    (( عزیزان می پرسند که آیا مدارک شیعی حقایق تاریخی که در مورد حقانیّت اهلبیت (علیم السلام) است را مطرح نکرده اند که شما از مدارک اهل سنت استفاده می کنید ؟
    ویا بیان کرده اند شما به آن اعتقاد ندارید ؟ یا اینکه حتما اهل سنت باید بگویند تا ما قبول کنیم ؟ این بزرگواران با این گونه سوالات خود می خواهند ، چرایی استفاده ما را از مدارک اهل سنت بدانند .
    جواب
    در جواب شما عزیزان باید عرض کنیم که بزرگان شیعه و علمای گرانقدر عالم تشیع در زمان غیبت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) زحمت فراوان و طاقت فرسایی برای اثبات حقانیت اهل بیت (علیهم السلام) و حفظ معارف آنان ، کشیده اند.
    و مدارک شیعی بیشتر از آن چیزی که در کتب اهل سنت است حقایق را گفته اند . و ما هم به کتب آنها اعتماد داریم و آنان را قبوا می کنیم چون طبق روایات ودستورات ائمه هدا (علیهم السلام ) ، قبول کننده حرف علما مانند کسی است که حرف ائمه هدا (علیهم السلام ) را قبول کند ودیگر اینکه ما در قبول حق کاری به اهل سنت نداریم وکلام بزرگانمان کفایت می کند.ولی علت اسفاده از کتب اهل سنت ، این است که بگوییم شما در کتب خود این مطالب را بیان کرده اید وبه آن اعتراف دارید , پس چرا حقایق را انکار کرده وبه آن عمل نمی کنید. شما که صحیح مسلم وبخاری را برتر از قرآن می دانید هرکه این دو کتاب را انکار کند ، دین ندارد ، چرا بحث از حقانیت اهلبیت می رسد ، آنرا انکار می کنید وطالب این دوکتاب را زیر پا می گزارید .
    وبه قول مرحوم علامه امینی : (( اگر ما در کتب شیعی خود هیچ نداشتیم و در مورد حقانیت شیعه ، فقط می خواستیم به کتب اهل سنت برای حقانیت خود استدلال کنیم ، کتب اهل سنت مارا کافی بود )).
    قبل از شروع خدمت شما عرض کنیم ، مطالب این جزوات ((به سوی سقیفه))از دو کتاب (( عبدالله بن سباء)) و ((سقیفه )) تالیف مرحوم علامه ی عسکری به صورت گرفته شده مدارک تک تک وقایع ذکر نگردیده است ، عزیزان برای مطالعه ی مفصل تر و آگاهی مدارک به این دو کتاب مراجعه کنند .
    پی ریزی سقیفه
    خداوند متعال در سوره ی تحریم آیه ی سوم می فرماید : (( رسول خدا (صل الله علیه وآله وسلم) مطلبی را به عنوان راز به همسرش [حفصه] می فرماید و او خیانت کرده وآن را فاش کرد[به عایشه گفت ] ، خداوند، پیامبرش را آگاه ساخت وآن حضرت حفصه را از فاش کردن آن راز آگاه می سازد . حفصه از پیامبر می پرسد چه کسی شما را از این کار آگاه ساخت ؟ پیامبر( صل الله علیه وآله وسلم )می فرماید : خداوند عالِم آگاه ، مرا با خبر ساخت .)) در دو آیه بعد لحن تغییر می کند و خداوند مطعال خطاب به آن دو زن می فرماید :
    (( اگر از کار خود توبه کنید [ به نفع شماست ] زیرا دل هایتان از حق منحرف گشته است وچنان که بر ضد پیامبر پشت به پشت هم دهید ، خداوند مولای اوست وجبرئیل و فرشتگان و مرد صالح از مومنان [ علی (علیه سلام) ] پشتیبان اویند 4 امید است که اگر او شما را طلاق دهد ، پروردگارش به جای شما ، همسرانی بهتر برای او قرار دهد ... 5 )) و ادامه سوره که عقوبت های سخت تری را بیان می کند .

    چرا این همه تهدید ؟
    واقعا در خانه پیامبر (صل الله علیه وآله وسلم) و گرد آن حضرت چه فتنه هایی به پا شده بود ؟ آن دو همسرپیامبر وهمکارانشان چه نقشه هایی داشته اند که برای هشدار دادن به ایشان نیازمند این همه تهدید بوده است ؟
    آنچه را که دراین باره در کتب اهل سنت یافته ایم چنین است :
    پیامبر(صل الله علیه وآله وسلم) به حفصه دختر عمر ، فرموده بود که پدر تو با پدر عایشه ( ابوبکر ) ، برای گرفتن حکومت پس از من قیام خواهند کرد . این پس از من قیام خواهند کرد .این سخن پیامبر (صل الله علیه وآله وسلم) به عنوان رازی بیان داشت ، لکن این راز را حفصه با عایشه در میان گذارد.
    عایه هم آنرا به پدرش گفت . ابوبکر هم آنرا با عمر د رمیان گذاشت . عمر از حفصه سوال کرد ، داستان چیست ؟ بگو (تا آماده شویم ) او هم راز را برای پدرش برملا کرد . چنانکه ابن عباس ، می گوید طی زیرکی خاصی از عمر پرسیدم ، سوره تحریم درباره چه کسی نازل شده است ؟ عمر گفت درباره ی عایشه وحفصه .
    ترور نافرجام
    از این آیات وقضایای مربوط به آن ، می توان دریافت که ابوبکر وعمر برای رسیدن به حکومت نقشه می کشیدند ، نقشه ایی برای زمان حیات پیامبر (صل الله علیه وآله وسلم) ونقشه ای برای بعد از آن حضرت .
    از نقشه های آنان در زمان حیات می توان به نقشه رم دادن شتر پیامبر(صل الله علیه وآله وسلم)اشاره کرد که آنها، و یارانشان قصد داشتند به هنگام مراجعت از غزوه تبوک شتر حضرت را رم داده تا حضرت به دره افتد و شهید شود که به فضل الهی موفق نشدند
    ابن حزم اندلسی نقل می کند ابابک و عمر و عثمان و طلحه و سعد ابن ابی وقاص قصد داشتند که پیامبر را هنگام برگشت از تبوک در دره بیندازند و بکشند
    نقشه شوم
    اما نقشه آنها برای بعد از حیات پیامبر(صل الله علیه وآله وسلم) بود این است که آنها، یعنی ابوبکر، عمرف ابوعبیده جراح، سالم ابن مولا ، ابو حذیفه و عثمان گرد هم آمده اند و برای رسیدن به حکومت بعد از پیامبر( صل الله علیه وآله وسلم) هم سوگند شدند و این قرار را در نامه ای نوشتند وآن به امانت نزد ابو عبیده جراح گذاشتند وبه این سبب بود که عمر گفت (( ابو عبده امین امت است )) و به سبب این قرار بود که خلیفه دوم بارها می گفت (( اگر ابو عبیده یا سالم بن مولا و ابو حذیفه زنده بودند خلافت را به ایشان واگزار می کردم.)) به همین دلیل بود که ابوبکر عمر را بعد از خود بعنوان خلیفه معین کرد و به همین سبب بود که عمر شورای خلافت بعد از خود را به گونه ای انتخاب کرد که عثمان بعد از او خلیفه شود و چندین دلایل دیگر که در زمان حکومت آنها اتفاق افتاد و نشان از قرارهای قبلی بود برا اطلاع بیشتر به کتاب سقیفه رجوع کنید. در ادامه به بیان چگونگی اجرای نقشه اشاره می کنیم اما باید قبل از هر چیز داستان لشکر اسامه را بگوییم:
    داستان لشکر اسامه
    آنچه که در تاریخ آمده و از مسلمات تاریخ می باشد این است که:
    روز دوشنبه چهارروز مانده از ماه صفر سال یازدهم هجری، رسول اکرم(صل الله علیه وآله وسلم) فرمان آماده باش برای جنگ با روم را صادر کرد
    روز چهارشنبه تب و سردرد بر پیغمبر(صل الله علیه وآله وسلم) عارض شد و ایشان صبح پنج شنبه به دست خویش پرچم جنگ را به اسامه که جوانی بیش نبود داد و او را فرمانده لشکر قرار داد .
    این لشکر در مکانی بنام جرف یک فرسنگی مدینه است اردوگاه زد. بزرگان مهاجر و انصار عموما دعوت شدند تا در جنگ شرکت کنند ابوبکر، عمر، ابو عبیده، جراح، سعدبن وقاص، سعدبن زید( شوهر خواهر عمر) و عده ایی دیگر جزء آن لشکر بودند.
    http://hojjate-khoda.blogfa.com/


    روزی تو خواهی امد

    از کوچه های باران

    تا از دلم بشویی غم های روزگاران ....

  2. تشکر


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

اشتراک گذاری

اشتراک گذاری

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
^

ورود

ورود