-
۱۳۸۷/۱۲/۰۶, ۲۲:۰۱ #1
- تاریخ عضویت
بهمن ۱۳۸۷
- نوشته
- 2
- مورد تشکر
- 0 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
رجعت
سلام.خسته نباشيد.سوالم اين است كه دوران رجعت براي چيست؟
-
۱۳۸۷/۱۲/۰۶, ۲۲:۰۶ #2
- تاریخ عضویت
بهمن ۱۳۸۷
- نوشته
- 2
- مورد تشکر
- 0 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
مي خواستم در باره دوران رجعت بدانم
-
۱۳۸۸/۱۲/۲۴, ۲۲:۰۲ #3
- تاریخ عضویت
دي ۱۳۸۸
- نوشته
- 2,245
- مورد تشکر
- 5,583 پست
- حضور
- 19 روز 19 دقیقه
- دریافت
- 12
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
پاسخ:
با عرض سلام وادب خدمت دوستان عزيز،قبل از پاسخ به فلسفه رجعت لازم ديدم در اين پست بطور خلاصه به بيان اصل مسئله رجعت بپردازم و در پستي ديگر به بيان دلايل قرآني آن اشاره كنم وسپس به اصل سوال كه بررسي چرايي رجعت است خواهم پرداخت.
رجعت به معناى بازگشت است. و مقصود از آن در اصطلاح علماى شيعه، بازگشت عدهاى از اموات به دنيا، پس از ظهور امام زمان (عج) و قبل از فرا رسيدن روز قيامت است. در اين جا توجه به چند مطلب لازم است.
الف) امكان رجعت: زنده شدن برخى از اموات، (رجعت) در امتهاى پيشين واقع شده است و آيات قرآن و روايات بر آن دلالت دارد:
1. رجعت عدهاى از بنى اسرائيل: «و اذ قلتم يا موسى لن نؤمن لك حتى نرى الله جهره فاخذتكم الصاعقه و انتم تنظرون ثم بعثناكم من بعد موتكم لعلّكم تشكرون» و [ياد كنيد] هنگامى را كه گفتيد اى موسى هرگز به تو ايمان نمىآوريم مگر آنكه خدا را آشكارا ببينيم پس صاعقه شما را فراگرفت در حالى كه مىنگريستيد سپس شما را پس از مردنتان برانگيختيم، شايد سپاسگزارى كنيد»،(1)
2. رجعت هزاران نفرى كه از شهر خود بيرون آمدند: «المتر الى الذين خرجوا من ديارهم و هم الوف حذر الموت فقال لهم الله موتوا ثم احياهم ان الله لذو فضل على الناس و لكن اكثر الناس لا يشكرون» آيا به كسانى كه براى گريز از مرگ از شهر خود بيرون آمدند در حالى كه هزاران نفر بودند، ننگريستى. پس خدا به آنان گفت بميريد سپس آنها را زنده ساخت. بىترديد خداوند بر مردم بخشش فراوانى دارد و لكن بيشتر آنان سپاسگزارى نمىكنند»،(2)
3. رجعت و زنده شدن مردگان به دست عيسى (ع): «و رسولا الى بنى اسرائيل أنّى قد جنتكم بآيه من ربكم و احى الموتى باذن الله» و [او را] فرستادهاى به سوى بنى اسرائيل [قرار داد كه مىگفت] من از طرف پروردگارتان نشانهاى براى شما آوردهام و مردگان را به اذن خدا زنده مىكنم»،(3)
آيات بسيارى كه حاكى از رجعت در امتهاى گذشته است، (رجوع كنيد به كتاب شيعه و رجعت، سيد محمد ميرشاه ولد، و رجعت علامه مجلسى).
ب) اصل رجعت به اين معنى، مطلبى مسلّم و ضرورى نزد شيعه است، هر چند جزو اصول عقايد شمرده نمىشود و آيات و روايات بر آن صحه مى گذارند. براى نمونه به اين آيات توجه كنيد:
1- «و يوم نحشر من كل امه فوجا روزى كه از هر امتى گروهى را محشور كنيم»(4) واضح است كه در قيامت همه مردم مبعوث مى شوند اما آيه دلالت دارد كه پيش از قيامت، روزى است كه از هر امتى، گروهى محشور مى شوند و اين همان رجعت است.
2- «و حرام على قريه اهلكنها انهم لا يرجعون و بر هر قريه اى كه آنها را نابود ساختيم، حرام است و آنها باز نمى گردند»(5) اين آيه نيز به رجعت بر مى گردد، زيرا روشن است كه در قيامت همه مردم باز مى گردند. پس در رجعت است كه اين گروه درمانده مى شوند و بازگشتى ندارند.
مرحوم علامه طباطبايى در ذيل آيه 210 سوره مباركه بقره،(6) به تفصيل درباره رجعت بحث كرده اند. همچنين آقاى على سعادت پرور در كتاب ظهور نور، ترجمه: سيد محمدجواد وزيرى فرد، روايات باب را به تفصيل آورده اند، صص 219- 257.
ج) مباحث مربوط به كيفيات رجعت امرى مسلم و ضرورى نيست لكن برخى مطالب از روايات رجعت استفاده مىشود مثل اين كه كسانى كه در زمان حضرت مهدى رجعت مىكنند دو دستهاند يك دسته مؤمنان بسيار خالص به تعبير روايات ممحّض در ايمانند،(7) و يك دسته بدكاران بسيار بد به تعبير روايات ممحّض در شرك،(8) مؤمنان خالص براى ديدن دولت كريمه اهل بيت و رسيدن به ثواب نصرت و يارى امام زمان و طاغيان بسيار شرور براى عقوبت و انتقام گرفتن از آنان. در برخى روايات، اصحاب كهف و سلمان و ابوذر و مقداد و مالك اشتر جزو ياران رجعت يافته حضرت مهدى (عج) شمرده شده است،(9) و در برخى روايات از رجعت پيامبران الهى به ويژه پيامبر اكرم (ص) و حضرت على (ع) و امام حسين (ع) سخن به ميان آمده است،(10)
در روايات، رجعت ائمه اطهار (ع) از مسلمات است اما چگونگى و جزئيات آن ذكر نشده است.
پىنوشت
(1)) بقره/ 55 و 56).
(2)) بقره/ 243).
(3)) آل عمران/ 49).
(4)) نمل، آيه 83)
(5)) انبياء، آيه 95)
(6)) الميزان، ج 2، ص 106)
(7)) بحارالانوار، ج 53، ص 39، حديث 1
(8)) همان مصدر
(9)) رجعت، علامه مجلسى، كانون پژوهش اصفهان، چاپ اول، ص 45)
(10)) بحارالانوار، ج 53، ص 39، باب الرجعه احاديث 2 و 12 و 13 و 14 و 19 و 20 و 23 و 30).
-
تشکر
-
۱۳۸۸/۱۲/۲۴, ۲۲:۰۵ #4
- تاریخ عضویت
دي ۱۳۸۸
- نوشته
- 2,245
- مورد تشکر
- 5,583 پست
- حضور
- 19 روز 19 دقیقه
- دریافت
- 12
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
پاسخ:
دلايل رجعت در قرآن و روايات:
در باره مسئله رجعت اسناد و مدارك قرآنى و بيان مفسران كه آيات بسيارى را درباره رجعت در مقام تأويل بيان كردهاند و همچنين احاديث بسيارى قريب به دويست روايت به طور تواتر در اين مورد موجود است به چند مورد از آيات و روايات مربوط به رجعت اشاره مىشود.
الف) يَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجاً مِمَّنْ يُكَذِّبُ بِآياتِنا فَهُمْ يُوزَعُونَ روزى كه مبعوث گردانيم از هر امتى فوجى از آنها كه تكذيب مىكنند به آيات ما پس ايشان بازداشته خواهند شد،(1). در بعضى از تفاسير مثل تفسير على بن ابراهيم آمده است. منظور از «آيات» در آيه شريفه اميرالمؤمنين و ائمه (ع) است،(2).
ب) قالُوا رَبَّنا أَمَتَّنَا اثْنَتَيْنِ وَ أَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْنِ در آن حال كافران گويند پروردگارا تو دو بار ما را بميراندى و دو بار زنده كردى،(3). اين آيه درباره اهل كفر در رستاخيز است و بيان قول ايشان مىباشد. على بن ابراهيم از امام صادق و امام باقر (ع) روايت كرده است كه فرمودند، اين آيه در رجعت است و مخصوص طايفهاى است كه پس از مردن، زنده مىشوند و بازگشت مىكنند آنگاه مىميرند و در قيامت زنده مىشوند،(4) و آيات 243 از سوره بقره و آيه 39 از سوره يونس و به اين موضوع (رجعت) دلالت دارد.
و اما احاديث:
الف) امام صادق (ع) مىفرمايد: ان الرجعة ليست بعامة و هى خاصة لايرجع الا من محض الايمان محضاً او محض الشرك محضاً رجعت همگانى نيست بلكه خاص است و فقط كسانى به دنيا باز مىگردند كه مؤمن خالص يا مشرك محض باشند،(5).
ب) در رجعت اولين كسى كه زمين بر او شكافته مىشود، امام حسين (ع) مىباشد. امام صادق (ع) مىفرمايد: اول من نشق الارض عنه و يرجع الى الدنيا الحسين بن على (ع) نخستين كسى كه قبر به روى او شكافته مىشود و به دنيا برمىگردد حسين بن على (ع) است. و همچنين در روايت آمده است كه امام باقر (ع) به بكيربن اعين فرمود: رسول خدا و على رجعت خواهند كرد،(6).
ج) از حضرت رضا (ع) نقل شده است: مأمون به امام رضا عرض كرد: اى ابالحسن نظر شما درباره رجعت چيست. حضرت فرمود: حقيقت دارد. در ميان امتهاى پيشين نيز وجود داشته است و قرآن از آن سخن به ميان آورده و رسول خدا (ص) فرموده است هر چه در امتهاى گذشته بوده در ميان اين امت نيز عيناً و مو به مو پيش خواهد آمد،(7). 3- و اين كه در روايت وارد شده است كه از عمر دنيا فقط يك روز باقى مانده باشد خداى تعالى آن روز را طولانى مىكند تا حضرت حجت (عج) ظهور كند: اولًا، اين روز از روزهاى دنيا است، چون كه ظهور آن حضرت و دولت كريمه اهلبيت (ع) قبل از قيام قيامت است. ثانياً، منظور معصوم (ع) از اين سخن اين است كه ظهور حتمى و قطعى است و در مقام تأكيد به امر ظهور اين مطلب را فرموده است، بدين معنا كه امام ظهور خواهند كرد و جاى انكارى نيست، اگر از عمر دنيا يك روز مانده باشد. بنابراين مقصود روايت اين است كه ظهور امام (عج) در روز آخر دنيا اتفاق مىافتد، بلكه صرفاً در مقام بيان حتميت ظهور آقا مىباشد والا بنا بر روايات رجعت و روايات پيرامون وقايع بعد از ظهور امام زمان (عج) بىشك دوران ظهور و بعد از آن طولانى خواهد بود.
خلاصه سخن:
1- رجعت از مسلمات مذهب شيعه مىباشد و پيرامون آن دلايل متعددى وجود دارد.
2- رجعت يعنى، بعضى از انسانهايى كه قبل از ظهور امام (عج) از دنيا رفتهاند به زندگى دنيوى باز مىگردند، يكى از گروههايى كه رجعت مىكنند، ائمه (ع) مىباشند.
براى مطالعه بيشتر ر. ك:
1- رجعت از نظر شيعه، نجمالدين طبسى
2- رجعت، محمد باقر بهبودى
پىنوشت
(1)) نمل، آيه 83
(2)) تفسير نورالثقلين، ج 4، ص 69، نقل از تفسير على بن ابراهيم
(3)) غافر، آيه 11
(4)) تفسير لاهيجى، ج 3، ص 900
(5)) ميزانالحكمه، ج 4، ص 1984، ح 6941
(6)) ميزانالحكمه، ج 4، ص 1982، ح 6932 و 6933- سفينةالبحار، ج 3، ص 315
(7)) ميزانالحكمه، ج 4، ح 6927، ص 1980
-
-
۱۳۸۸/۱۲/۲۵, ۱۵:۱۰ #5
- تاریخ عضویت
دي ۱۳۸۸
- نوشته
- 2,245
- مورد تشکر
- 5,583 پست
- حضور
- 19 روز 19 دقیقه
- دریافت
- 12
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
فلسفه رجعت
پاسخ:
پس ازبيان دلايل قرآني و روايي در مورد رجعت و اعتقاد به رجعت ، ممكن است از تفاصيل و علت واقعي آن آگاهي نداشته باشيم، و اين هيچ گونه اشكال و سستي در عقيدة ما ايجاد نميكند. مثل اين كه به وجود ملائكه ايمان داريم، چون قرآن از آن خبر داده، ولي تعدادشان چقدر است، نحوة زندگي شان چگونه است و كارهايشان به طور تفصيل چگونه است، اطلاع دقيق نداريم.
ولي با توجه به روايات رجعت، چنين به نظر ميرسد كه بازگشت دو گروه از مؤمنان و كافران به زندگي دنيا، به منظور تكميل يك حلقة تكاملي گروه اوّل "مؤمنان" و چشيدن كيفر دنيوي گروه دوم "كافران" است.
به تعبير ديگر: گروهي از مؤمنان خالص كه در مسير تكامل معنوي با موانعي در زندگي خود رو به رو شده اند و تكامل آنها ناتمام مانده است، حكمت الهي ايجاب ميكند كه سير تكاملي خود را از طريق بازگشت مجدد به اين جهان ادامه دهند؛ شاهد و ناظر حكومت جهاني حق و عدالت باشند؛ و در بناي اين حكومت شركت جويند، چرا كه شركت در تشكيل چنين حكومتي از بزرگ ترين افتخارات است.
به عكس گروهي از منافقان و كافران جبار سرسخت علاوه بر كيفر خاص خود در رستاخيز بايد مجازات هايي در اين جهان، نظير آن چه اقوام سركشي مانند فرعونيان و عاد و ثمود، و قوم لوط ديدند ببينند، و تنها راه آن رجعت است.[ تفسير نمونه، ج 15، ص 559]
انسان معتقد به حكمت و عدل الهي، همان گونه كه معتقد است باطن اين عالم پاك و بر اساس عدالت و درستي بنيان شده، معتقد است روزي فرا ميرسد كه ظاهر تمام اين عالم همانند باطن ميشود و همان گونه كه باطن آن بر اساس عدل در جريان است، ظاهر آن نيز اين گونه ميشود و براي تحقق چنين امري، كساني كه مصداق تمام و كمال ظلم و عدل بوده اند، برانگيخته ميشوند تا حقيقت اين عالم نمايانده شود. اگر ظالمان اين دنيا را با كاميابي سپري كرده اند، گمان نرود كه واقعاً پايان آنها همين گونه است زيرا مي دانيم كه قيامت، چيزي جز ظهور و تجسم اين عالم نيست، پس بايد سرانجام دنياي ظالمان و كافراني كه با كاميابي سپري كرده اند مانند معاويه، شكست و ذلت باشد، تا در قيامت، ذلت به صورت واقعي آشكار شود. به عبارت ديگر: همان گونه كه براي مؤمنان بايد مسير تكاملي آنها كه با موانعي در دنيا رو به رو بوده اند، برداشته شود تا اين مسير به پايان خود و سير تكاملي صعودي برسد، كافران خالص و ظالمان نيز بايد به نهايت مسير تكاملي نزولي خود برسند و حكومت و قدرتي كه باعث شده كه نهايت سير نزولي آشكار نشود، آشكار شود و در قيامت طبق همين عذاب، يا نعمت الهي هويدا شود. بايد توجه داشت هنوز كساني مانند معاويه به عنوان انسان هاي درستكار نزد بسياري از مسلمانان شناخته ميشوند. البته اين نكته كه بيان شده، به عقل و دانش ما رسيده، امكان دارد مسايلي در فلسفه و علت آن بيان شده كه دست نيافته ايم، يا بسياري از مسايل طرح شود كه اصولاً فلسفه آن بيان نشده و يا عقل ما نتواند به علت واقعي آنها دست يابد، امام آنها را به حكم عقل و منطق قبول ميكنيم چون از جايگاه خطا ناپذير الهي صادر شده است.
-
۱۳۹۰/۰۶/۲۶, ۱۷:۰۰ #6
- تاریخ عضویت
دي ۱۳۸۹
- نوشته
- 1,282
- مورد تشکر
- 3,520 پست
- حضور
- 9 روز 2 ساعت 21 دقیقه
- دریافت
- 7
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
سلام
در زمان رجعت آیا پیامبری از پیامبران خدا زنده هست؟ کدام پیامبر یا پیامبران؟
در زمان رجعت آیا امام عصر خودمان هم آخرین نفر از ائمه هست که رجعت میکنه؟ بعد از او قیامت کبری خواهد آمد؟
-
۱۳۹۰/۰۶/۲۶, ۱۸:۱۶ #7
- تاریخ عضویت
دي ۱۳۸۸
- نوشته
- 1,856
- مورد تشکر
- 2,967 پست
- حضور
- 2 روز 19 ساعت 15 دقیقه
- دریافت
- 2
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
با عرض سلام
عقیده شیعه در رجعت، بر اساس پیروی از اهل بیت علیهم السلام چنین است: خداوند عده ای از کسانی را که در گذشته از دنیا رفته اند، به همان اندام و صورتی که داشته اند، زنده کرده و به دنیا برمی گرداند . به برخی از آنان عزت می دهد وپاره ای را ذلیل و خوار خواهد کرد و حقوق حق پرستان را از باطل پرستان می گیرد و داد ستم دیدگان را از ستم گران می ستاند و این جریان یکی از رویدادهایی است که پس از قیام مهدی آل محمد به وجود می آید . کسانی که پس از مردن به این جهان باز می گردند یا از ایمان بالا برخوردارند یا افرادی در نهایت درجه فساد و آن گاه دوباره می میرند در روایات آمده است که یک گروه از رجعت کنندگان، کسانی هستند که دارای ایمان محض هستند; از این جهت شخص علاقه مند به درک محضر آن امام آخرین و حجت الهی، نهایت تلاش خود را به کار خواهد برد تا به درجات بالای ایمان برسد تا در زمره رجعت کنندگان باشد از مجموع روایات به دست می آید که مؤمنین محض و کافرین محض رجعت می کنند والبته روایات فراوانی به صورت ویژه، خبر از رجعت افراد خاصی داده است که به صورت اختصار می توان به برخی اشاره کرد
از امام حسین علیه السلام به عنوان اولین رجعت کننده یادشده است .الکافی، ج 8، ص 206 .
برای علی علیه السلام رجعت های متعددی ذکر شده است.بحار الانوار، ج 53، ص 46و 47
ائمه معصومین علیهم السلام به صورت خصوصی به برخی از یاران خود بشارت رجعت داده اند.مصباح الشریعه، ص 63
برخی روایات می گوید که انبیای گذشته، رجعت خواهند کرد. تفسیر قمی، ج 1، ص 106
پیامبر صلی الله علیه و اله به همراه ائمه معصوم علیهم السلام رجعت می کنند.بحار الانوار، ج 53، ص 15
در روایاتی رجعت برخی از منافقان و کفار نیز ذکر شده است.همان، ص 39
ویرایش توسط بیطرف منصف : ۱۳۹۰/۰۶/۲۶ در ساعت ۱۸:۱۸
خداوندا چنانم کن که خواهی/ نجاتم ده از این بندو تباهی
ببین بزمی که افتاده به چاهی/ ندارد غیر تو امید و راهی
رهرو عشقم عبادت را ز طاعت میکنم
ترک دنیا میکنم بر خلق خدمت میکنم
بهترین پارسایی پنهان داشتن پارسایی است
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ
اى كسانى كه ايمان آوردهايد چرا چيزى مىگوييد كه انجام نمىدهيد
التماس دعا بزمئ
-
۱۳۹۰/۰۶/۲۷, ۲۱:۵۱ #8
- تاریخ عضویت
دي ۱۳۸۹
- نوشته
- 1,282
- مورد تشکر
- 3,520 پست
- حضور
- 9 روز 2 ساعت 21 دقیقه
- دریافت
- 7
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
کاملتر کسی جوابی داره اگه نداره صلواتی بفرستید حداقل
دعای فرج نمیخوند صلوات بفرستید
-
۱۳۹۰/۰۶/۲۷, ۲۲:۱۰ #9
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۸
- نوشته
- 974
- مورد تشکر
- 1,077 پست
- حضور
- 1 روز 6 ساعت 49 دقیقه
- دریافت
- 2
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
رجعت را شايد بتوان اينگونه استنتاج كرد كه افرادي كه از جسد آنها اثري باقي مانده است با استفاده از DNA آنها و شبيه سازي دوباره به دنيا بر مي گردند.
اين ديدگاه را دو منبع پشتيباني مي كند:
اينكه گفته شده است كه مومن خالص يا مشرك محض به دنيا برمي گردند و مي دانيم كه معمولا اينگونه افراد مقبره اي دارند مثلا مقابر امامان از مومنين خالص و مقابر فرعون و يزيد از مشركين محض.
در پيشگوييهاي نوستراداموس نيز اين مطلب آمده است. مثلا آتيلا به دنيا بر مي گردد و از فرماندهان ضد مسيح ( antichrist )است.
-
۱۳۹۰/۰۷/۰۱, ۱۹:۰۱ #10
- تاریخ عضویت
دي ۱۳۸۸
- نوشته
- 3,458
- مورد تشکر
- 8,723 پست
- حضور
- 56 روز 19 ساعت 8 دقیقه
- دریافت
- 131
- آپلود
- 0
- گالری
-
13
به نام خدا
با سلام
در پاسخ به اين سوال شما بايد ببينيم آيا اصولا پيامبري از پيامبران الهي اكنون زنده هستند يا خير ؟ بحث و پاسخ مبسوط و نسبتا جامعي در يكي از سايتهاي تحقياتي يافتم كه جهت ارائه پاسخ از آن بحث استفاده ميكنم :
بنابرآنچه از روايات و آيات به دست آمده و طبق فحص از نظرات مفسرين پيرامون بعضي از آيات مربوطه كه در ادامه به آنها اشاره خواهد شد، معلوم ميشود كه در مورد چهار تن از پيامبران گذشته احتمال زنده بودن داده شده است كه نياز به تحقيق بيشتري دارد براي اين كه بتوان بحث را تحقيقي ارائه كردم لازم است به طور جداگانه به بحث از هر كدام از آنها بپردازيم:
1. حضرت الياس ـ عليه السلام ـ :
يكي از پيامبراني كه نام او در قرآن[1] آمده الياس است. در بعضي از تفاسير چهار قول در مورد ايشان آمده است كه به يكي از آنها اشاره ميكنيم:
«الياس همان خضر است؛ در حالي كه بعضي ديگر معتقدند، الياس از دوستان خضر است، و هر دو زندهاند. با اين تفاوت كه الياس مأموريتي در خشكي دارد؛ ولي خضر در جزائر و درياها، بعضي ديگر مأموريت الياس را در بيابانها و مأموريت خضر را در كوهها ميداند و براي هر دو عمر جاودان قائلند،»[2]
الميزان روايتي را از بحارالانوار درباره الياس نقل كرده كه در آن اشاره به بالا رفتن الياس شده است. البته مطالب ديگر ي نيز، در مورد ايشان، در آن روايت آمده است که در پايان آن، مرحوم علامه ميفرمايد: «وانت بالتأمل فيما تقصه الرواية لاترتاب في ضعفها»[3] اين سخن نشانگر ضعف و سستي روايت است.
2. حضرت ادريس ـ عليه السلام ـ :
بسياري از مفسران «ادريس» را جد پدر نوح ميدانند. قرآن در مورد ايشان تنها دو بار، آن هم به صورت اشارهي كوتاه، سخن گفته است.[4]
در قرآن در مورد او تعبير (رفعناه مكانا عليّا)؛[5] يعني او را به مكاني والا، بالا برديم، به كار رفته است كه مراد از اين آيه مورد اختلاف قرار گرفته است.
بعضي از مفسران، مراد از مکان والا را عظمت و مقام معنوي ادريس و بعضي ديگر بلندي مكان حسي او دانسته اند. تفسير نمونه[6] که معناي اول را پذيرفته است، شاهدي هم از قرآن براي تأييد اين معنا آورده است كه يوسف به برادران خود كه كار خلافي انجام داده بودند فرمود: «انتم شر مكاناً»[7] شما از نظر مقام و منزلت بدترين مردم هستيد.
پس طبق معنايي كه اين تفسير انتخاب ميكند، زنده بودن ادريس زير سؤال ميرود و نميتوان زنده بودن را از آيه شريفه استفاده كرد.
ویرایش توسط هدی : ۱۳۹۰/۰۷/۰۱ در ساعت ۱۹:۰۳
اليس الله بكاف عبده
الهی ای فلک هرگز نگردی اگر دور سرحیدر نگردی
الهی ای نفس بی مهر زهرا درون سینه رفتی برنگردی
****
بشكند دستي كه هتك حرمت اين خانه كرد
شيعه را سوزاند و خون در قلب صاحبخانه كرد
حضرت زهرا (س) :
كسی كه عبادت های خالصانه خود را به سوی خدا فرستد، پروردگار بزرگ برترین مصلحت را به سویش فرو خواهد فرستاد
-
تشکرها 2
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری