چند سوال پیرامون عرفان

[beginner]

با یاد او
سلام علیکم؛

ممنون میشم راهنمایی بفرمائید ؛
اول‌؛
شیخ خیاط در مورد مرتاض ها و کسانی که با کشیدن بعضی سختی ها جسمانی به قدرت های روحانی همچون چشم برزخی و ... میرسند گفته بودند اینها درب های معرفت به سویشان باز نمیشه
درب های معرفت به چه معنا و مفهومی هست
و نشانه های باز شدن درب های معرفت چیست؟

دوم ؛
آیا این درب های معرفت فقط به روی مسلمانان شیعه باز میشه ؟

سوم ؛
ارسطو در کتاب ماوراء طبیعه خود نوشته انسان با رعایت مسائلی عقل ناقصش رو به عقل کامل متصل میتونه بکنه و یا عرفان های غیر اسلامی دیگر آیا اینها به حق میرسند یا نه ؟و اگر میرسند چه تفاوتی با عارفان مسلمان دارند چراکه اونها هم به او میرسند

تشکر
التماس دعــا

[طارق]

بسم الله الر حمن الر حيم
سلام عليكم و رحمة الله و انواره

--------------------------------------------------------------------------------------------

نقل قول:

اول‌؛
شیخ خیاط در مورد مرتاض ها و کسانی که با کشیدن بعضی سختی ها جسمانی به قدرت های روحانی همچون چشم برزخی و ... میرسند گفته بودند اینها درب های معرفت به سویشان باز نمیشه
درب های معرفت به چه معنا و مفهومی هست
و نشانه های باز شدن درب های معرفت چیست؟

پاسخ :

1. اگر بيان جناب شيخ رجبعلي خياط در كتابي هست لطفا آدرس مطلب را بفرماييد تا با مطالعه ي دقيق بيان ايشان بتونيم صحبت كنيم.
2.روح انسان داراي توانايي هاي بسياري هست كه بسياري از اونها بالقوّه هست. حال با انجام كار هايي كه فرمول مشخص داره ميشه اين توانايي هاي خاص روح را به فعليت رساند. مثل رياضت هاي مختلف. توجّه كنيد كه كسب و داشتن توانايي هاي روح اصلا ربطي به مقام معنوي و ارزش انساني فرد نداره. يعني داشتن يا نداشتن اين ويژگي ها و خاصيت هاي روح ملاك و نشانگر مقام معنوي و خوب بودن و الهي بودن فرد نيست.
اين مطلب فوق از شيخ درست هست ، چونكه در هاي معرفت با كسب ويژگي هاي خاص روح و توانايي هاي خاص روح باز نميشه بلكه به بيان قرآن و برهان و عرفان كه همه جلوه هاي مختلفي از حقيقت عالم هستند ، تنها راه باز شدن در هاي معرفت بندگي و تقواست. فلذا تقوا و بندگي فرد نشانگر مقام معنوي او و قرب او نسبت به خداست. نشانه ي باز شدن در هاي معرفت از ديد ما انجام واجبات و ترك محرمات و بعد انجام مستحبات و ترك مكروهات هست و به هر ميزاني اينها رعايت شود در معرفت و شناخت الهي هم بيش تر باز ميشود و گسترده تر ميشود. يعني تقواي بيش تر در نتيجه معرفت بيش تر. مثلا به اين آيه توجّه كنيد : ما خلقنا الجنّ والانس الّا ليعبدون اين آيه دارد هدف خلقت انسان را معرّفي مي كند و ميگويد جن و انسان رو نيافريديم مگر براي بندگي اين يعني هدف خلقت آنها و وظيفه ي اصلي و رساننده ي به كمال براي آنها. پس انسان اصلي ترين و شايد بشود گفت تنها وظيفه اش بندگي و تعبّد در مقابل خداوند و فرامين اوست و كمال و معرفتش هم در گرو عمل به همين است.

**********************************************

نقل قول:

دوم ؛
آیا این درب های معرفت فقط به روی مسلمانان شیعه باز میشه ؟


پاسخ :

نخير ، هر انساني كه مطابق فطرتش عمل كند در هاي معرفت به روي او باز ميشود. شايد فردي نداي اسلام را نشنيده باشد ولي مطابق فطرتش بدي نكند نه به خود و نه به ديگران . چنين فردي كه آنچه مي داند درست است انجام و بدان چه كه مي داند بد است از آن دوري كند گويند كه بر مبناي فطرتش عمل كرده و در معرفت بروي او هم باز ميشود. چرا كه خداوند هم فرموده در قرآن كه لا يكلّف الله شيئا الّا وسعها ؛ خداوند از كسي بيش تر از وسعش توقّع ندارد. همچنين هست مسيحيان و يهوديان و اهل تسنّني كه مستضعف فكري و عقيدتي هستند و به كسي بدي نمي كنند و به دين خود پايبند هستند.
به اين آيه توجّه كند:
فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ ﴿30﴾
ترجمه : پس روى خود را با گرايش تمام به حق به سوى اين دين كن با همان سرشتى كه خدا مردم را بر آن سرشته است آفرينش خداى تغييرپذير نيست اين است همان دين پايدار ولى بيشتر مردم نمى‏دانند (30)
در واقع حقيقت اسلام همان فطرت الهي و پاك انساني است و بيان واضح و ملموسي از همان فطرت است .براي همين اگر ظاهرا هم
اسلام به كسي نرسيد يا مستضعف فكري بود و در نظر حقانيت اسلام را درك نكرد ولي در عمل بر مبناي فطرتش عمل مي نمود و بدي
نمي كرد او هم را براي كسب معنويّت دارد.
منتها مسلمان شيعه راهش نزديك تر و مطمئن تر و نتيجه ي عملش ، برتر است . در واقع ميشه گفت مسشلمان شيعه به خاطر تمسّكش به ولايت ائمّه ي اطهار راحت تر و سريع تر آنهم به مقامي برتر ميرسد.
يك توضيح هم اينكه البتّه علماي ربّاني در ضمن بندگي و كسب مراتبي از ولايت بر عالم و تسْط بر عالم كراماتي را به آنها مي دهند از بالا ولي بايد دانست كه ارزش اين علما به كراماتشان نيست بل به بندگي ايشان است. و كرامات براي ايشان فضيلت است و نه هدف. و وسيله اي براي كار هاي شخصي هم نيست براي دفع شرور در اين زمينه و از اين قبيل است ، غالبا.

**********************************************

نقل قول :

سوم ؛
ارسطو در کتاب ماوراء طبیعه خود نوشته انسان با رعایت مسائلی عقل ناقصش رو به عقل کامل متصل میتونه بکنه و یا عرفان های غیر اسلامی دیگر آیا اینها به حق میرسند یا نه ؟و اگر میرسند چه تفاوتی با عارفان مسلمان دارند چراکه اونها هم به او میرسند

پاسخ :

بله بيان ارسطو صحيح است . امام خميني در ابتداي كتاب شرح حديث جنود عقل و جهل بحثي مشابه دارند كه توضيح مي دهند عقول جزئيّه را و فرقش را با عقل كلّيه و عقل محض. كه هر چه عقل ما كه از عقول جزئي و ناقص است اگر در اثر تكامل به عقل محض متصل گردد فرد مقام والايي پيدا مي كنه.
كه البته گفته ميشه با استناد كه منظور از عقل محض همان وجود مبارك ائمّه ي اطهار در عوالم بالاتر هست.
حال در مورد بخش اصلي سوال سوّم شما يك مطلبي را از حضرت آيت الله امجد نقل مي كنم و توضيحي ميدم كه مبيّن است :
يك مطلب خيلي مهم :
((عرفان اعمّ از اسلام هست . عرفان در همه ي اديان هست و عرفاي آنان هم در حدّ تلاششان به مراتبي به واسطه ي الطاف ائمّه ي اطهار (ع) مي رسند. ولي به مقامي كه لايق آن هستند نمي رسند. آن عرفاني كه انسان را به مقصد برساند ، به نتيجه برساند ؛ عرفان اسلامي(شيعي) است.))
منبع : تقريرات خودم از بيانات استاد.

ببينيد عرفان مجموعه ي بزرگ تري است كه همه ي اديان و مكاتب رو در خودش جا ميده . حالا علّت اينكه همه ي اين مذاهب و مكاتب در عرفانشان به جاهايي مي رسند رمزش در مقاله اي در تفسير الميزان علامه طباطبايي آمده (كه در پستي اون رو هم قرار ميدم ان شا الله) و خلاصه ي آن اين هست كه : چون دستور العمل هاي سلوك و عرفان در تقريبا همه ي مذاهب و مكاتب تا حدود زيادي در كلّيات شبيه هم هست همه به مراتبي مي رسند. از جمله ويژگي هاي مهم و مشترك بين همه ي عرفان ها تاكيد بر عدم وابستگي و دلبستگي و تعلّق به دنياست . كه همان توصيه ي مكرّر ائمّه ي اطهار(ع) هم بوده است. منتها به مقام والا و در خور انساني فقط عرفان شيعه مي رساند.

**********************************************

نقل قول :
تشکر
التماس دعــا

پاسخ :
خواهش مي كنم.
چشم ، شما هم دعا بفرماييد.

**********************************************
****************************
************
الحمد لله الذي جعلنا من المتمسّكين بولاية اميرالمومنين
زياده عرضي نيست.
التماس دعا
طارق

[hossein-ss]

با عرض سلام و خسته نباشید
چرا دعا کردن در روزهای 13-12-11 ماه ذی الحجه توصیه شده است ؟

[طارق]

بسم الله الر حمن الر حيم
سلام عليكم و رحمة الله و انواره

يك توضيح كلي در مورد ماه ذي حجه :

((از كار هاي مهم اهل مراقبت شناخت شرافت و فضل اين منزل شريف و شناخت زمان هاي مذكور و شناخت فوايد آن است. گرچه درباره ي ماه رمضان وارد شده كه بهترين ماه هاست و روز هاي آن بهترين روزها و ساعت هاي آن بهترين ساعات است.ولي در باره ي بعضي از روز هاي اين ماه فضايلي بيش از ماه رمضان وارد شده است. جمع بين اينها اين است كه بگوييم : ماه رمضان برتر از ساير ماه هاست بالذات و روز غدير در اين ماه از اين جهت فضيلت دارد كه امر ولايت ، كامل نمودن دين و تمام كردن نعمت ها در اين روز اتفاق افتاده يا بگوييم روايات ماه رمضان با روايات غدير تخصيص مي خورد.يا بگوييم هر كدام از آنها از يك جهت برتر هستند نه از تمام جهات. خلاصه اين ماه بسيار مهم بوده و مراقبين در اين منزل توقّفگاه هايي دارند كه به حكم بندگي و به جا آوردن حق مراقبت واجب است كه با غفلت وارد آن نشده بدين جهت ترتيب احترام آن را حفظ كنند.بلكه واجب است قبل از آمدن اين ماه مواظب آن بوده و از قبل براي آن آمادگي پيدا كنند.زيرا اين ماه محضر پاكان و نيكان و اهل قدس و انوار است. براي كسي كه مي خواهد محضر اين بزرگان و بزرگواران حاضر شود سزاوار است مانند آنان لباس پوشيده و به شكا آنان در آيدتا آنان از همنشيني با او كراهت نداشته باشند. ... ))

منبع : المراقبات / ماه ذيحجه / ميرزا جواد آقا ملكي تبريزي

(توضيح هاي كمي جزيي تر هم در كتاب هست كه در پستي ديگر ان شا الله قرار ميدم.)

ياحق

[beginner]

با یاد او
سلام علیکم ؛

بابت وقتی که گذاشتید همینطور پاسخ مفصل ممنونم ؛انشاا.. از نیازهاتون اونچه که باعث رضای اوست بر آورده کردنش ،به شما اعطا شود در اسرع وقت؛
ممنون میشم در موارد زیر راهنمایی بفرمائید؛

۱- به روی افرادی که ندای اسلام شیعه را شنیده اند اما باز مسلمان شیعه نشده اند اگر به گفته ی فطرت خویش عمل کنند، درب های معرفت باز خواهد شد؟

۲- در پاسخ اول ذکر کردید "نشانه ي باز شدن در هاي معرفت از ديد ما انجام واجبات و ترك محرمات و بعد انجام مستحبات و ترك مكروهات هست" با توجه به اینکه افرادی هستند به گفته ی شما که ندای اسلام را نشنید و با عمل به ندای فطرت درب ها به رویشان باز میشود بنابراین برای ایشان واجبات و محرمات و مکروهات و مستحبات نشانه نخواهد بود درسته ؟

۳- و اما این پاسخ شما هم سوالاتی درش مطرح میشه‌
"((عرفان اعمّ از اسلام هست . عرفان در همه ي اديان هست و عرفاي آنان هم در حدّ تلاششان به مراتبي به واسطه ي الطاف ائمّه ي اطهار (ع) مي رسند. ولي به مقامي كه لايق آن هستند نمي رسند. آن عرفاني كه انسان را به مقصد برساند ، به نتيجه برساند ؛ عرفان اسلامي(شيعي) است.))"
آیا منظور این هست حتی غیرمسلمانان (کافر) هم مورد لطف ائمه اطهار قرار میگیرند؟
و به مقصد نرسیدن یعنی به خدا نرسیدن ؟
در مورد کلمه ی نتیجه ممنون میشم بیشتر توضیح بدین

۴-به استناد به قول شما امروز فقط شیعه مسلمان به نتیجه که باید خواهد رسید اما سوال اینکه قبل از شیعه انسان با چه مکتب و مذهبی به نتیجه کامل میرسید؟

تشکر
التماس دعا

[طارق]

بسم الله الر حمن الر حيم
سلام عليكم و رحمة الله و انواره

ممنون از سوالات خوبتان و روحيه ي علم جوي الهيتان

**************************************

۱-به روی افرادی که ندای اسلام شیعه را شنیده اند اما باز مسلمان شیعه نشده اند اگر به گفته ی فطرت خویش عمل کنند، درب های معرفت باز خواهد شد؟

پاسخ :

ببينيد اين سوال شما خودش حالت تناقض دارد. يعني اگر فرد به نداي فطرتش عمل كند ، پس در اولين قدم وقتي نداي اسلام شيعي را با استدلال اقناعي و منطقي شنيد بايد ايمان مي بياورد. يعني وقتي حجت بر او تمام مي شود و باز ايمان نمي آورد يعني به نداي فطرتش كه مي گويد ايمان بيار عمل نكرده. پس اين كه هم لجاجت كند و بر خلاف فطرتش به نداي مستدل اسلام شيعي ايمان نياورد و هم به نداي فطرتش عمل كند ، تناقض است.

**************************************


۲- در پاسخ اول ذکر کردید "نشانه ي باز شدن در هاي معرفت از ديد ما انجام واجبات و ترك محرمات و بعد انجام مستحبات و ترك مكروهات هست" با توجه به اینکه افرادی هستند به گفته ی شما که ندای اسلام را نشنید و با عمل به ندای فطرت درب ها به رویشان باز میشود بنابراین برای ایشان واجبات و محرمات و مکروهات و مستحبات نشانه نخواهد بود درسته ؟

پاسخ :

ببينيد باز شدن در هاي معرفت و آنچه كه از آن به انجام واجبات و ترك محرمات و در مراحل بعد انجام مستحبات و ترك مكروهات ياد كردم ، اينها بياني از يك حقيقت اصلي و حقيقي است و آن حقيقت اطاعت و خير خواهي است. يعني در يك كلام فرد بدي نكند نه به خودش و نه به ديگران. در ضمن حتما آيات ذيل را تا به حال ديده ايد كه :

لاَ تُكَلَّفُ نَفْسٌ إِلاَّ وُسْعَهَا

هيچ كس جز به قدر وسعش مكلف نمى‏شود
(2/233)

----------------------------------

لاَ يُكَلِّفُ اللّهُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا لَهَا

خداوند هيچ كس را جز به قدر توانايى‏اش تكليف نمى‏كند.
(2/286)

----------------------------------

لاَ نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا
هيچ كس را جز به قدر توانش تكليف نمى‏كنيم
(6/152)

----------------------------------

وَالَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ لاَ نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا أُوْلَئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ
كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‏اند هيچ كسى را جز به قدر توانش تكليف نمى‏كنيم
آنان همدم بهشتند [كه] در آن جاودانند .
(7/42)

----------------------------------

وَلَا نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا وَلَدَيْنَا كِتَابٌ يَنطِقُ بِالْحَقِّ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ
و هيچ كس را جز به قدر توانش تكليف نمى‏كنيم و نزد ما كتابى است كه به حق سخن مى‏گويد
و آنان مورد ستم قرار نخواهند گرفت.
(23/62)


پس خداوند شيوه ي برخوردش را با انسان ها بر اساس قاعده اي عادلانه كه در آيات فوق چندين بار تاكيد كرد
قرار داده است. پس آنچه مهم است اصل خير خواهي و بدي نكردن است و اطاعت از فطرت ، كمّ و كيفش
بنا به شرايط زندگي و فهم و اطلاع فرد متفاوت مي شود. پس حلا و حرام و مستحب و واجب هر كس در حد
اطلاعات و فهم و شرايط اجتماعي همان فرد است بستگي دارد وسع علمي و شرايط عمليش چگونه و در چه
حد باشد.

**************************************

۳- و اما این پاسخ شما هم سوالاتی درش مطرح میشه‌
"((عرفان اعمّ از اسلام هست . عرفان در همه ي اديان هست و عرفاي آنان هم در حدّ تلاششان به مراتبي به واسطه ي الطاف ائمّه ي اطهار (ع) مي رسند. ولي به مقامي كه لايق آن هستند نمي رسند. آن عرفاني كه انسان را به مقصد برساند ، به نتيجه برساند ؛ عرفان اسلامي(شيعي) است.))"
آیا منظور این هست حتی غیرمسلمانان (کافر) هم مورد لطف ائمه اطهار قرار میگیرند؟
و به مقصد نرسیدن یعنی به خدا نرسیدن ؟
در مورد کلمه ی نتیجه ممنون میشم بیشتر توضیح بدین؟

پاسخ :

سوال دوم شما سه بخش دارد : در مورد بخش اوّل اينكه :

بله ، اصلا نه تنها كفار كه تمام ذرات موجود عالم ، يعني هر آنچه كه موجود است ، مورد لطف و عنايت ائمه ي اطهار است . ولي الطاف حضرات نسبت به هر موجود متفاوت است. ببينيد كمي شايد نياز به طرح و بحث مباحث فلسفي باشد كه به نظرم از حوصله ي اين بحث خارج است ، فقط اينقدر كه هر موجود كه وجود دارد اين وجود داشتنش را آن به آن و لحظه به لحظه از از سوي خدا و به واسطه ي ائمه ي اطهار كسب مي كند. اينكه كفار مي خورند و مي خوابند و كار مي كنند و نتيجه مي گيرند و نفس مي كشند و اينها هم و همه تحت الطاف و توجهات امام معصوم است. منتها هر موجودي در حد ظرفش به اصطلاح آش مي خورد. كافر اندازه ي يك ته استكان و مسلمان شيعه اندازه ي چندين ديگ. قابليّت هاي افراد متفاوته.

و امّا در مورد بخش دوم و سوم با هم ، اينكه :

ببينيد حركت در مسير الهي و در مسير كمال مراتبي دارد كه همه ي اين مراتب مملو از وجود خداوند است. منتها خداوند كه موجود محدودي نيست كه كسي به خدا برسد و تمام شود ، بلكه خداوند موجودي است بي نهايت كه هر چه به سوي او سير كنيم باز هم مسير تكامل بر ما ياز است تا ابد. خود پيامبر و ائمه ي اطهار هم دائما در حال تكامل اند. منتها از لحاظ مراتب كه تقسيم بندي هايي كرده اند كه اينجا عالم طبيعا و ناسوت است ، عالم ما وراي اين عالم ، عالم ملكوت است(مثال) ، عالم بالاتر عالم عقل است ، عالم بعد عالم جبروت يا همان عالم اسماء و صفات و نهايتا وجود مبارك حضرت باري تعالي ، در اين مراتب آنها به كمال در خور انساني يعني رسيدن به مراتب بالاي عالم جبروت و مزوج شدن با ذات خداوند و آنچه كه به اصطلاح گفته ميشه لقاء الله ؛ به اين نمي رسند. ولي چه بسا در حد تلاششان به مراتبي از عالم مثال و حتي شايد عالم عقل برسند.


**************************************

۴-به استناد به قول شما امروز فقط شیعه مسلمان به نتیجه که باید خواهد رسید اما سوال اینکه قبل از شیعه انسان با چه مکتب و مذهبی به نتیجه کامل میرسید؟

پاسخ :

ببينيد در طول تاريخ خداوند هميشه ادياني را مي فرستاده و رسلي را براي هدايت مردم. دين يك حقيقت گسترده اي است كه مصداق اصلي اش در هر زمان فرق مي كرده. مهم متدين به دين حق زمان خود بودن است. الان كه گفتم مسلمان شيعه ، چون دين نهايي و اصلي در عصر ما اين دين است. و در حقيقت اسلام شيعي نمونه ي كامل شده ي اديان قبلي است. چرا كه اين اديان در اصل همه از سوي يك خداست و اصلا نمي شود كه با هم تناقضي داشته باشند. مثلا با ظهور دين مسيح ، دين يهود منسوخ شد و مسيحيت كه نمونه ي متكامل يهوديت بود جايگزين شد ، چون ديگر يهوديت جوابگوي نياز هاي بشر نبود كه مسيحيت آمد و همينطور اسلام. و اينكه الان پس چرا بين اين اديان تناقضاتي ديده مي شود ، اين در اثر تحريف آن اديان است و الا مسيحيت و يهوديت و ديگر اديان الهي به طور خالص و تحريف نشده هيچ تناقضي در اصل هاشان با هم نداشتاند و همينطور با اسلام. فقط دين جديد كامل تر شده ي دين قبلي بوده است.


موفق و درد مند و سربلند باشيد.

الحمد لله الذي جعلنا من المتمسّكين بولاية اميرالمومنين
زياده عرضي نيست.
التماس دعا
طارق

[beginner]

1. اگر بيان جناب شيخ رجبعلي خياط در كتابي هست لطفا آدرس مطلب را بفرماييد تا با مطالعه ي دقيق بيان ايشان بتونيم صحبت كنيم.

با یاد او
سلام علیکم

بابت توجهتون همینطور وقتی که گذاشتید متشکر ، لطف کردید ؛
در مورد سوال فوق کتاب کیمیای محبت صفحه ی ۵۱ بحث تقلید ذکر شده ؛
جناب شیخ معتقد بودند ،کسانی که در سیر و سلوک از طریقه ی اهل بیت ع فاصله دارند ،هر چند بر اثر ریاضت از نظر قدرت روحی ، به مقامات و توانهایی دست یابند ،اما درهای معارف حقیقی بر آنان بسته است

در مورد مراتب و عالم ها که ذکر کردین ممنون میشم بیشتر توضیح بدید یا اینکه کتاب و مطلبی در این مورد معرفی کنین که هر کدام از عوالم فوق چه خصوصیاتی داره و غیره ؟
درمورد استدلال های منطقی و فلسفی مواردی که بحث شد همچون فیض بردن تمام موجودات از اهل بیت ممنون میشم کتاب یا مطلبی معرفی کنین .

و سوال دیگر با توجه به این فرمایش شما "در اين مراتب آنها به كمال در خور انساني يعني رسيدن به مراتب بالاي عالم جبروت و مزوج شدن با ذات خداوند و آنچه كه به اصطلاح گفته ميشه لقاء الله ؛ به اين نمي رسند"
یعنی هیچ غیر مسلمان شیعه بعد از حضرت محمد ص به درجه ی لقا نرسیده درسته ؟اما نشانه های اینکه اگر فردی اینچنین ادعایی کرد چیست ؟ به غیر از عمل به واجبات و ... ؟
به طور مثال کسی که به لقاا.. رسید چه قدرتهایی داره ؟قدرت انجام هر فعل الهی رو داره ؟

در نهایت سوال اینکه آیا شخصی که به لقاا.. رسید خالی از اشتباه خواهد بود ؟

تشکر
التماس دعـــا

[مُدَبّر]

شیخ خیاط در مورد مرتاض ها و کسانی که با کشیدن بعضی سختی ها جسمانی به قدرت های روحانی همچون چشم برزخی و ... میرسند گفته بودند اینها درب های معرفت به سویشان باز نمیشه
درب های معرفت به چه معنا و مفهومی هست
و نشانه های باز شدن درب های معرفت چیست؟

طبق اطلاعات ناقصی که حقیر از دریای بیکران عرفان دارم کل عرفان یعنی عبد در مقابل رب اعتباری از خود و دیگری نبیند
نه خود را ونه دیگری را بلکه تنها چیزی که بعنوان وجود و موثر در عالم می بینید فقط رب است ولا غیر

الهی و الحقنی بنور عزک الابهج فاکون لک عارفا و عن سواک منحرفا
عبارت کوتاه فوق از مناجات عظیم شعبانیه است که در نظر حقیر کل عرفان در این فراز از دعا آمده است

لذا اگر عرفان چنین باشد و اصالت وجود مختص به الله باشد پس هر راهی غیر از راه الله دیگر عرفان نیست بلکه تنها ریاضت است

پس طبق بیان نورانی و حقیقی مولای عارفان و صدیقان امیرمومنان علی علیه السلام :
انا الصراط المستقیم

راهی غیر از راه علی به عرفان منتهی نمی شود و هرچه هست چیزی جز ریاضت نیست

البته مطلب وسیع تر از این حرفهاست

[beginner]

با یاد او
سلام علیکم

در مورد مراتب و عالم ها که ذکر کردین ممنون میشم بیشتر توضیح بدید یا اینکه کتاب و مطلبی در این مورد معرفی کنین که هر کدام از عوالم فوق چه خصوصیاتی داره و غیره ؟
درمورد استدلال های منطقی و فلسفی مواردی که بحث شد همچون فیض بردن تمام موجودات از اهل بیت ممنون میشم کتاب یا مطلبی معرفی کنین .

و سوال دیگر با توجه به این فرمایش شما "در اين مراتب آنها به كمال در خور انساني يعني رسيدن به مراتب بالاي عالم جبروت و مزوج شدن با ذات خداوند و آنچه كه به اصطلاح گفته ميشه لقاء الله ؛ به اين نمي رسند"
یعنی هیچ غیر مسلمان شیعه بعد از حضرت محمد ص به درجه ی لقا نرسیده درسته ؟اما نشانه های اینکه اگر فردی اینچنین ادعایی کرد چیست ؟ به غیر از عمل به واجبات و ... ؟
به طور مثال کسی که به لقاا.. رسید چه قدرتهایی داره ؟قدرت انجام هر فعل الهی رو داره ؟

در نهایت سوال اینکه آیا شخصی که به لقاا.. رسید خالی از اشتباه خواهد بود ؟

تشکر
التماس دعـــا