آغاز امامت امام زمان (عج)

[فالق الاصباح]

سالروز امامت امام عصر (عج) بر همه شيعيان مبارك باد

اذان جمكران شوري به پا كرد
دلم را از غم عالم جدا كرد

صبا را گشته بودم محرم راز
مرا با رمز غیبت اشنا کرد

بخوان در دل تمنای فرج را
بگو شاید نگاهی هم به ما کرد

چو یعقوب از غم یوسف بنالید
به بوی جامه اش او را شفا کرد

نباشد گل به بستان در زمستان
گل نرگس به هر باغی وفا کرد

ببینیم در جهان عدل علی را
اگر امد حکومت را به پا کرد

اگر ابری بییاید روی خورشید
مشو نومید وباید بس دعا کرد

خدا یا عمر من را طاقتی بخش
که بینم غیبت کبری رها کرد

اللهم عجل لوليك الفرج

[فالق الاصباح]

عمريست كه از حضور او جا مانديم
در غربت سرد خويش تنها مانديم
او منتظر است تا كه ما برگرديم
ماييم كه در غيبت كبري مانديم
اللهم عجل لوليك الفرج

[مجیب]

سالروز آغاز امامت حضرت مهدی(عج) بر منتظرین ظهورش مبارک باد.

روایت کرده اند که پس از اینکه حضرت امام حسن عسکری (ع) توسط معتمد عباسی مسموم گردید فرمودند: "بی شک کسی که بر پیکر من نماز بخواند امام و پیشوای شما خواهد بود". حال آن زمانی بود که پیکر پاک آن حضرت بر روی زمین گذاشته شده بود. و پیروانش منتظر اقامه نماز بر پیکر مرید خویش و دیدن امام دیگری از شجره پاک امامت بودند. روایت کرده اند که جعفر برادر امام حسن عسکری (ع) که به جعفر کذاب نیز معروف بود و جایگاه مناسبی در دربار عباسیان داشت آماده شد تا بر پیکر امام نماز بخواند. همه متعجب شدند که چگونه چنین شخصی می تواند امام و رهرو آنها پس از امام حسن عسکری (ع) باشد. در همین زمان بود که پرده سفیدی کنار رفت و چهره ای نورانی، جعفر را کنار زد و خود بر پدر نماز خواند. آری این همان مهدی موعود (عج) بود که اکثر مردم تا آنروز نمی دانستند که آن حضرت فرزندی اینگونه دارد. روایت کرده اند که جعفر پس از این اتفاق به بیرون از خانه برادر رفت و مدتی بعد سربازان دربار به پشت خانه آن حضرت رسیدند و خداوند چنین تقدیر کرد که آن حضرت از آن زمان تا کنون ابتدا به غیبت صغری و سپس به غیبت کبری برود.

[sara.m]

يا امام زمان
انشاءالله سال ديگه حضوري براي تبريك خدمتتون برسيم:Mohabat az:

[silhouette]

اعیاد غدیر ثانی و سالروز آغاز امامت مولایمان حضرت صاحب الامر القائم المهدی (عجل الله تعالی فی فرجه الشریف) مبارک باد.

[فاطمه ایمانی]

برخيز مهديا که به عهدت وفا کني

ما را نويد سبز عدالت عطا کني

تو لاله شکفته به دامان نرگسي

جان جهان ز عطر رخت با صفا کني

تا بشکفد به غنچه لب ها تبسمت

کار مسيح مريم و آب بقا کني

باغ زمان فسرده ز پاييز ظلم هاست

بايد زمين به روح بهار آشنا کني

وقتي که دست بسته زنجير حسرتيم

بيرون تمام سلسله ها را ز پا کني

برخيز تا به شور شرر بار ذوالفقار

ما را زدست فتنه عالم رها کني

پس با تمام صولت اجداد خويشتن

حق را ز جور و ظلمت باطل جدا کني

[فاطمه ایمانی]

آغاز امامت مهدي موعود ؛ يوسف فاطمه ؛ منجي بشريّت از ظلم و ستم و درهم کوبنده ي کفر و الحاد و تثبيت بندگي خداي يگانه و واحد عجل الله تعالي فرجه الشّريف را به تمامی شیعیان جهان و تمامي مظلومين عالم تبريک عرض ميکنم .

[╫❀نیایش❀╫]

[shams]

یه روز میاد اونی که نور فاطمی داره
یه روز میاد اونی که مهر قائمی داره
یه روز میاد اونی که خال هاشمی داره
بیا بیا بیا بیا ای گل نرگس
دلبرهردل کی میای ای دل
سوره آخر کی می شه نازل
جاء الحق ذهق الباطل
حالا می بینی
یه روز میاد اونی که نور فاطمی داره
یه روز میاد اونی که مهر قائمی داره
یه روز میاد اونی که خال هاشمی داره
بیابیا بیا بیا بیا ای گل نرگس
بیا بیا بیا ای گل نرگس
باید بگردم پی نشونیش
باید ببینم ماه پیشونیش
دنیا ندیده بمهربونیش
حالا می بینی
یه روز میاد اونی که هرچشمی چشم به راهشه
یه روز میاد اونی که رنگ عدل رو می پاشه
یه روز میاد اونی که جز او منجی نباشه
بیا بیا
بیا بیا بیا ای گل نرگس
دلبر هردل کی میای ای دل
سوره آخر کی می شه نازل
جا ء الحق ذهق الباطل
حالا می بینی
یه روز میاد اونی که نور فاطمی داره
...
بیا بیا
بیا بیا بیا ای گل نرگس
چقدر نجیبه چه باوقاره
هیبتش جدش علی رو داره
میاد که باخود بهار بیاره
حالا می بینی
یه روز میاد تیرآخر تو کمان یزدان
یه روز میاد حافظ تورات و انجیل و قرآن
یه روز میاد اونی که برغم ها می ده پایان
بیا بیا
بیا بیا بیا ای گل نرگس
دل برهردل کی میاد ای دل
...
حالا می بینی
یه روز میاد....
بیا بیا ...
نقل محافل نقل مجالس
بوی ظهور تو را کنم حس
وقتی میای مست و خرابتم انشاالله
وقتی میای نوکر نابتم انشاالله
وقتی میای پابه رکابتم انشاالله
بیا بیا ....
دلبرهردل کی میاد ای دل
...
حالا می بینی
یه روز میاد اونی که نور فاطمی داره
..
بیا بیا...
آقا بیا حالا بیابیاااااااااااااااااااا ااااا

[مجیب]

با همه لحن خوش آوایی ام

در به در کوچه تنهایی ام

ای دو سه تا کوچه زما دورتر

نغمه تو از همه پرشورتر

کاش که این فاصله را کم کنی

محنت این قافله را کم کنی

کاش که همسایه ما می شدی

مایه آسایه ما می شدی

هر که به دیدار تو نائل شود

یک شبه حلال مسائل شود

دوش مرا حال خوشی دست داد

سینه مارا عطشی دست داد

نام تو بردم لبم آتش گرفت

شعله به دامان سیاوش گرفت

نام تو آرامه جان من است

نامه تو خط امان من است

ای نگهت خواستگه آفتاب

بر من ظلمت زده یک شب بتاب

پرده برانداز زچشم ترم

تا بتوانم به رخت بنگرم

ای نفست یار و مددکار ما

کی و کجا وعده دیدار ما,,,