-
۱۳۸۷/۱۲/۱۷, ۲۳:۵۸ #1
- تاریخ عضویت
آذر ۱۳۸۷
- نوشته
- 539
- مورد تشکر
- 2,029 پست
- حضور
- 53 دقیقه
- دریافت
- 1
- آپلود
- 0
- گالری
-
1
سلام بر پاكدامنی !!!!!!!!؟؟؟؟؟؟
سلام بربانوان پاكدامن
( اعم از مجرد و متاهل ) انجمن مشاوره قرآني افتخار داره در خدمت شما باشد
طرح مشكل از شما راه حل كارشناسي شده از ما
لطفا مطالب را در تاپيك مخصوص موضوع بنويسيد تا مجبور به تغيير يا حذف آن نشويم
با تشكر فراوان
-
-
۱۳۸۷/۱۲/۱۹, ۱۳:۴۱ #2
- تاریخ عضویت
آذر ۱۳۸۷
- نوشته
- 539
- مورد تشکر
- 2,029 پست
- حضور
- 53 دقیقه
- دریافت
- 1
- آپلود
- 0
- گالری
-
1
خداوند متعال ، در حدود 400 آيه از قرآن مجيد ، درباره زنان صحبت كرده است .
برخى آيات ، به همسانى زن و مرد و اين كه از نظر اعمال ، فرقى بين زن و مرد نيست و نزد خداوند ، عمل صالح ملاك است ، اشاره دارد ; مانند : حجرات ، 13 ; آل عمران ، 195 ; نحل ، 97 ; توبه ، 71و72 ; حديد ، 12و18 ; احزاب ، 36 و.. .
در آياتى خداوند متعال به حقوق زنان اشاره كرده : بقره 229 تا 233 ; نساء ، 19و7
و در آياتى از زنان نمونه ، ياد شده مانند : تحريم ، 12 ; آل عمران ، 42 ; انبياء ، 91 ; قصص ، 25 ; كوثر ، 1 و در چند آيه دستورهاى اخلاقى به آنها داده شده است ، مانند : نور ، 31 ، 32 و.. .
-
تشکرها 7
-
۱۳۸۷/۱۲/۲۶, ۱۲:۴۵ #3
- تاریخ عضویت
آذر ۱۳۸۷
- نوشته
- 539
- مورد تشکر
- 2,029 پست
- حضور
- 53 دقیقه
- دریافت
- 1
- آپلود
- 0
- گالری
-
1
نظرات خود را در باره جایگاه بانوان در اسلام و مکاتب دیگر در اینجا بنویسید و مقایسه کنید
-
تشکرها 5
-
۱۳۸۸/۰۴/۲۱, ۱۱:۱۲ #4
ازدواج
سلام .خسته نباشيد.تازه عضو شدم . هر چي گشتم كجا سوالم رو مطرح كنم نفهميدم .سوالم هم خانوادگي هست .بهر حال گفتم حتما به دست كسي كه بايد برسه مي رسه. دختري 27 ساله ام .يه خواهر مجرد بزرگتر از خودمدارم. مجرد هستم.كارمند يه اداره و ليسانس. گذشته اصلا مهم نيس چي گذشته. من آينده رو مي خوام. موقعي كه درس مي خوندم توي يه شركت هم كار مي كردم .يه روزتوي دانشگاه يكي از آقايوني كه دو بار تو شركت ديدم رو از دور ديدم اون به من خيلي زل زد انگار داشت فكر مي كرد كجا منو ديده.اما بعد از ظهر كه رفتم شركت ديدم اومد و فقط بلند گفت سلام و سرش رو انداخت پايين و رفت.از اون روز تقريبا يه روز در ميون مي اومد شركت و كارش رو انجام مي داد و مي رفت.
كم كم سوالهاي فني مربوط به كارش رو ازم مي پرسيد . دقيقا بگم از آبان سال 86 اين آقا مي اومد تا زماني كه من درسم زياد شد و ديگه شركت نرفتم.اما بارها تو دانشگاه مي ديدمش تا اينكه يه روز با مادر و خواهرش به دانشگاه اومد و من رو به اونها معرفي كرد و خلاصه اونها از من در مورد فاميل ها وآشنايانمون سوال كردند و من رو تا دم در خونه رسوندند.دو هفته نگذشته بود كه پدرش همراه با مادرش و خودش آمدند دانشگاه ومن به اونها توضيح دادم كه خواهر بزرگتر دارم كه بايد ازدواج كنه اما اونها گفتند اين مسايل حل مي شه. من گفتم 4 سال از پسرتون بزرگترم اما اونها گفتند پسرمون اين مساله رو به ما گفته و ما اين مورد رو خيلي بالا و پايين كرديم و چون پسرمون هم مشتاقه و... مادر وخواهرش به منزل ما اومدند و مادرم به اونها جواب رد داد و گفت پسرتون 4 سال بزگتره و سربازي نرفته و دختر بزرگتر هم ازدواج نكرده و آب پاكي رو ريخت رو دستشون .زمان گذشت تا اينكه داييم فوت كرد و مادرش كه تقريبا هر هفته به مادرم زنگ مي زد ، زنگ زد و مادرم بهش گفت كه داييم فوت شده اونها هم وقت گرفتند تا بيان و فاتحه بخونن. همه خانواده دسته جمعي اومدن فاتحه خوندن و رفتند و هيچ حرفي به ميون نيومد.
تا اينكه عيد شد و اونها هر چه تلاش كردند مادرم اجازه بده كه بيان مادرم نگذاشت.و بالا خره مادرم به خواهر بزرگتر ديگه ام كه ازدواج كرده بود زنگ زد تا تلفني از من بپرسه و خواهرم با هزار سياست براي اينكه جواب رد بدم ازم سوال كرد مثلا گفت تو كه نمي خواي زودتر از خواهر بزرگترت ازدواج كني ؟ يا اينكه گفت مي خواي اونها الان حلقه بيارن و شما بدون عقد با هم نامزد شين ؟يا شايد فكر مي كني از بهتر برات نمي ياد؟يا از اين دست سوالها و من گفتم اينكه ازم كوچيكتره با تحصيلات بيشترش مثلا فوق گرفتنش درست مي شه و گفتم به هيچ وجه نمي خوام قبل از خواهرم حرفش زده بشه.تا اينكه همين چهارشنبه پيش مامانش دوباره زنگ زد و مامانم گفت ما سفره حضرت زينب داريم و شما تشريف بياريدواونه اومدن
من خيلي از اين مساله خوشحال شدم . و حالا چند روزيه اين آقا صبحها كه مي رم سر كار تا نصفه هاي راه رفتم جلوم ترمز ميزنه و من سوار شدم و تا وقتي به محل كارم ميرسم و بامن در مورد مسايل آينده صحبت مي كنه
در اين كه خيلي محجوبه شك ندارم و مي دونم كه هيچ اتفاقي نمي افته و اون حالا كه حس كرده جواب خانواده ام مثبته فقط مي خواد من رو بيشتر بشناسه. اما مسئله اي كه من رو رنج مي ده اينه كه از يه طرف خانواده ام خبر ندارن از طرفي خانواده ام كاملا مذهبي هستن و هيچ وقت نمي خوان من قبل ازدواج باهاش حرف بزنم . اما ما كه تصميممون رو گرفتيم و با توكل به خدا داريم پيش مي ريم و تنها مشكلمون خواهر بزرگترمه.آيا اين هم گناهه. برام حلقه خريده تا من فعلا تو اداره دستم كنم .و من هم دستم كردم . مادرم ميگه بايد خواهرت اول ازدواج كنه و من حس مي كنم سنم داره كم كم بالا مي ره و نيازم به ازدواج بيشتر . مي خواستم بپرسم واقعا صحبت كردن ما باهم در اين مورد اشكال داره با توجه به مشكلاتي كه داريم و همچنين حريمي كه براي هم قايليم چون من صندلي عقب مي شينم و اون آينه رو هم بالا مي ده تا منو نبينه. خنده داره ولي ما الان از سال 86 همديگر رو مي شناسيم و مشكلي با هم نداريم كه هيچ در مورد خيلي از مسايل با همديگه جوريم منو راهنمايي كنيد با وجود خواهري كه از هر نظر تامينه يعني خواهرم هم خونه داره هم ماشين داره و 29 سالشه و ازدواج نمي كنه من چي كار كنم . اين آقا حتي براي خواهرم دنبال سوژه مي گرده تا ازدواج كنه . قبلا از راهنماييتون ممنون
-
-
۱۳۸۸/۰۴/۲۱, ۱۷:۵۳ #5
- تاریخ عضویت
آذر ۱۳۸۷
- نوشته
- 539
- مورد تشکر
- 2,029 پست
- حضور
- 53 دقیقه
- دریافت
- 1
- آپلود
- 0
- گالری
-
1
سلام بر شما
1. اگر تحقيقات كامل در باره اش كردي و شرايطش را دارد جواب مثبت بده .
2. هيچ گاه ارتباط پنهاني و دور از چشم خانواده حتي در حد حرف زدن نداشته باشيد .
3. بگوييد كه رسما از شما خواستگاري كنند و ميتونيد بعد از قرار و مدار با هم محرم شويد .
4 . ازدواج زودتر خودت را براي خواهر بزرگترتون توضيح و حل كنيد .
5. در اين باره با مشاورين ما در مركز ملي پاسخ به سوالات ديني بيشتر صحبت كنيد شماره تماس 09640
موفق باشيد .
ویرایش توسط Hakim : ۱۳۸۸/۰۴/۲۱ در ساعت ۱۷:۵۴
-
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
موضوعات مشابه
-
نماز خواندن به روش سنی ها؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!
توسط مادرم زهرا(س) در انجمن نمازپاسخ: 1آخرين نوشته: ۱۳۹۱/۰۹/۲۴, ۲۲:۳۹ -
انسان کجاست؟؟؟؟؟؟
توسط Nure hagh در انجمن انسان شناسی در قرآنپاسخ: 41آخرين نوشته: ۱۳۹۱/۰۶/۰۷, ۱۷:۴۳ -
آیا میدانید نوشتن وصیت نامه برای چه کسانی واجب است؟؟؟؟؟؟
توسط ✿ عاشق قرآن ✿ در انجمن مرگ و برزخ در قرآنپاسخ: 15آخرين نوشته: ۱۳۹۰/۱۰/۲۹, ۱۱:۴۶ -
مخالفت اهل سنت با عید نوروز چرا و چگونه؟؟؟؟؟؟
توسط رضوانه در انجمن قرآن و معرفی فرق و مذاهبپاسخ: 25آخرين نوشته: ۱۳۸۹/۱۲/۲۳, ۱۹:۴۷ -
اگر اروپا متمدنه! با فرهنگه! ازادی بیان داره! پس چرا شیر تو شیره؟؟؟؟؟؟
توسط sezar در انجمن دشمن شناسیپاسخ: 12آخرين نوشته: ۱۳۸۸/۰۴/۲۱, ۱۸:۴۲
اشتراک گذاری