صفحه 1 از 2 12 آخرین
جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید   

موضوع: دلیل خلق نوزاد با معلولیت مادرزاد؟

  1. #1
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت اسفند ۱۳۸۷
    نوشته
    173
    مورد تشکر
    204 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    5
    آپلود
    0
    گالری
    0

    دلیل خلق نوزاد با معلولیت مادرزاد؟




    با سلام
    من می خواهم دلیل خوبی پیدا کنم
    البته من جوابهای هم براش دارم


  2. #2

    تاریخ عضویت
    جنسیت تير ۱۳۸۷
    نوشته
    455
    مورد تشکر
    1,000 پست
    حضور
    16 ساعت 38 دقیقه
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    1



    نقل قول نوشته اصلی توسط متفکر نمایش پست
    دلیل خلق نوزاد با معلولیت مادرزاد؟
    سلام، ضمن تبریک سال نوی شمسی، پاسخ زیر را خدمت شما ارائه میکنم:

    تذکر: دوست عزیز سؤال شما ریشه در شبهۀ دیگری موسوم به شبهۀ شر دارد و همچنین کمی با برهان نظم در تعارض است، لذا برای دادن پاسخی قانع کننده، باید توضیح مفصلی به شما داد؛ لذا متن زیر را با حوصله و دقت مطالعه فرمایید.
    البته سؤال شما کمی نامفهوم است و شاید بد نبود مینوشتید:«آیا خلقت نوزادان معلول مادرزاد با برهان نظم و عدالت خدا در تعارض نیست؟»


    پاسخ:

    1) شر
    آن چه در سوال مطرح کرده اید مرتبط با یکی از اشکالات دیوید هیوم فیلسوف انگلیسی است که بر این باور بود که: در جهان طبيعت حوادثي رخ مي‎دهد كه براي موجودات ديگر زيانبار است، اين حوادث همان شرور طبيعي‎اند. مانند زلزله و طوفانها. با وجود چنين پديده‎هاي ناهنجار چگونه مي‎توان طرح جهان را ناشي از عقلي سليم و خير انديش دانست؟ وقتي كسي طبيعت را مطالعه كند با همه اوصاف ناخوشايند آن، يعني طوفانها و زلزله‎ها و منازعات يك قسمت طبيعت با قسمت ديگر، آيا مي‎تواند نتيجه بگيرد كه آن طرح ريزي از يك عقل سليم و خوب ناشي شده است؟
    پاسخ آن است که :اولاً: اثبات همه صفات كمال خداوندي در محدوده برهان نظم نيست، و بايد آنها را از راههاي ديگري اثبات كرد. ثانياً: وجود شرور طبيعي با هيچ يك از صفات كمال الهي منافات ندارد. نه با توحيد، و نه عدل و حكمت و نه ديگر صفات جمال و جلال خداوندي.
    فلاسفه الهي، در پاسخگويي به اشكال شرور در رابطه با نظام احسن و اكمل، به بررسي اقسام فرضي موجود ممكن از نظر خير و شر پرداخته و با استناد به عنايت و حكمت الهي نتيجه گرفته‎اند كه تنها دو قسم از آن مي‎تواند تحقق داشته باشد، يكي خير محض، و ديگري خير كثير و غالب، اما تحقق فروض ديگر كه عبارتند از: خير و شر مساوي، شر بسیار و غالب و شر محض، محال است. اما شر محض زيرا كه آن عدم محض و بطلان صرف است و فرض وجود در مورد آن، فرض دو امر متناقض است، اما آنچه شريتش با خيريتش مساوي است و يا شريتش بر خيريتش غالب است با عنايت الهي كه مقتضي نظام احسن است منافات دارد، اين برخلاف موجودي است كه جهت خيرش بر جهت شرش غالب است، زيرا موجود نكردن خير كثير به خاطر شر قليل، خود مصداق شر كثير است و با عنايت و حكمت الهي منافات دارد.

    2)افراد ناقص الخلقه و نظم

    اما در مورد افراد ناقص الخلقه که در سوال مطرح کردید ناقض برهان نظم نیست زیرا آن چه در سوال مطرح شده نظم ساختاری و صوری است و ان چه در برهان نظم مورد نظر است نظم غایی است و برای این که دقیقا مشخص شود که منظور از نظم در برهان نظم چیست آقسام نظم را ذکر کرده تا مشخص شود که منظور از نظم در برهان نظم چیست؟ نظم عبارت است از نوعي رابطه ميان دو يا چند چيز. در نظم ارتباط و وابستگي، ميان اجزاء يك پديده، يا افراد يك ماهيت برقرار است. بدين جهت نظم با اصل عليت ملازمه دارد. يعني هر جا نظم برقرار است، رابطه عليت نيز حاكم است. رابطه عليت كه در نظم وجود دارد، گاهي از جنبه فاعلي مورد توجه واقع مي‎شود، و گاهي از جنبه غايي. در صورت نخست نظم را «نظم علي و معلولي» (علت فاعلي) نامند، و در صورت دوم، نظم را «نظم غايي» (علت غايي) گويند.
    رابطه ابر و باد و باران و لطافت هوا و نظم موجود ميان آنها از قسم نخست است. و رابطه ميان قرنيه، شبكيه، عنبيه، و ديگر اجزاي تشكيل دهنده دستگاه بينايي از قسم دوم است، يعني رابطه و نظم ارگانيك اين اجزاء در شرايط خاص،‌عمل ديدن را به دنبال دارد. ديدن، غايت آن ارتباط ويژه است. گونه ديگري از نظم نيز وجود دارد كه آن را «نظم استحساني» يا نظم صوري و ساختاري گويند. اين نظم ناشي از تركيب ويژه اجزاء يك پديده يا يك مجموعه است. و از آنجا كه حس زيبا پسندي، انسان را تحت تأثير قرار مي‎دهد. و تصويري دل انگيز را براي انسان عرضه مي‎دارد نظم صوري و استحساني ناميده شده است. تفاوت گونه‎هاي ياد شده نظم در اين است كه، آنچه در نظم فاعل، مورد نظر است اين است كه هر معلوم يا حادثه‎اي وابسته به علتي است كه بر آن تقدم وجودي داشته و سبب پيدايش آن گرديده است. اما اين كه آن علت و سبب داراي آگاهي و اختيار بوده است يا نه، در چنين نظمي موضوعيت ندارد. ولي در نظم غايي تنها وجود سبب و علت پيدايش پديده، مورد نظر نيست، بلكه عنصر آگاهي و اختيار نيز در آن دخالت دارد. زيرا از ميان صدها يا هزارها ارتباط احتمالي ميان اجزاء يك پديده، تنها يكي از آنها مي‎تواند به تحقق هدف و غايت ويژه‎اي كه بر آن پديده مترتب است بيانجامد. بنابراين سبب فاعلي چنين نظمي بايد آگاه و انتخابگر باشد. اما در نظم استحساني، تنها چيزي كه مورد نظر است زيبايي ساختاري و صوري پديده است. ولي اين كه نظم موجود اصولاً فاعل و سببي دارد يا نه، و اگر دارد، آگاه و هدفدار بوده است يا نه، مورد توجه نيست.

    3) چرا یک فرزند ناقص الخلقه به دنیا می آید؟

    جهانى كه ما در آن زندگى مى‏كنیم، جهان ماده است، یعنى هر چیزى در شرایط خاص و با علل و اسباب خاص خود به وجود مى‏آید و تدریجاً كامل مى‏گردد. اگر شرایط و حدود آن مراعات نشود، موجودى ناقص و بى فایده و احیاناً مضر به دست مى‏آید. میوه درخت در موقعى به صورت كامل به دست مى‏آید كه باغبان آن را به موقع آب و كود دهد و به كلیه اصول رشد توجه داشته باشد و آن‏ها را فراهم آورد. در غیر این صورت میوه درخت به صورت كامل به دست نمى‏آید، زیرا جهان مادى و طبیعى این طور نیست كه در هر شرایطى موجودات سالم و كامل تحویل دهد. پس براى به دست آمدن میوه سالم و كامل، باغبان باید آن چه را در پرورش و تكامل آن لازم است، مراعات كند. همچنین براى نوزاد سالم ضرورت دارد پدر و مادر، آن چه را در پرورش و تكامل او لازم و مفید است، بدانند و آن‏ها را همیشه مراعات كنند. ما هستیم كه در بسیارى از موارد در اثر مراعات نكردن شرایط زناشویى و بهداشت، كودكان ناسالم به وجود مى‏آوریم. پس در این گونه موارد نباید آن را تقصیر دستگاه آفرینش بگذاریم، زیرا خداوند براى تكامل هر موجودى شرایط خاصى قرار داده است. كه اگر آن‏ها مراعات شود، هر چیزى نیكو و مفید به وجود خواهد آمد.
    به عبارت دیگر: سالم و ناقص به دنیا آمدن، علل و اسباب مادى خاص خود را دارد. طبعاً هر معلول و پدیده‏اى از علت خاص خود صادر مى‏شود. بنابر این هر نوع نقصی كه در موجودات جهان وجود دارد از ناحیه موجودات است نه خداوند و به تعبیر دیگر فیض از طرف خداوند تمام است و نقص از طرف دریافت كننده فیض است. هنگامي كه علت و اسباب و شرايط به وجود آمدن نوزادي ناقص باشد، يا از نظر ژنتيكي( که بسياري از جهات آن هنوز شناخته نشده) ، نوزاد ناقص به دنيا مي‏آيد. جهان آفرینش شرایطى دارد كه اگر كسى آن‏ها را مراعات نكند، در نتیجه نواقصی به بار آید، تقصیر از خود او است و ربطى به عالم آفرینش ندارد.(1)
    بوعلى سینا سخنی دارد. او مى گوید: خدا زردآلو را زردآلو نكرده بلكه زردآلو را ایجاد كرده است. زردآلو از باب مثال است، منظور همه موجودات است، خدا اشیا را آفریده و آن‏ها ذاتاً اختلاف دارند.
    قرآن مجید این مطلب را با یك تمثیل بیان كرده و فرموده است: «خدا از آسمان آبى فرود آورد و هر رودخانه‏اى به قدر ظرفیت خودش سیلان یافت».(2) یعنى رحمت فیض پروردگار هیچ موجود مستعدى را محروم نمى‏سازد و براى همه یكسان است، ولى استعداد و ظرفیت موجودات یكسان نیست. استعدادها مختلف است. هر ظرفى به قدرى كه گنجایش دارد، از رحمت خدا لبریز مى‏گردد. پس هر موجودى، حق خود را كه امكان داشته دریافت دارد، دریافت كرده است».(3) بنابراین نباید تصور كرد كه خداوند یكى را كه ممكن بود زیبا باشد، زشت قرار داد و دیگرى را كه ممكن بود زشت باشد، زیبا قرار داد و با قید قرعه و یا یك اراده تبعیض‏آمیز هر یك از آن‏ها را انتخاب كرد، بلكه هر جزء از اجزاى جهان تنها به همین جور كه هست، امكان وجود داشته و خدا همان آفرینش را به آن داده است.

    اگر بخواهیم از دیدگاه علمى سخن گوییم، این گونه نمى‏توان گفت كه هر ماده با توجه به ویژگى و شرایط خود از وجود و كمالات وجود برخوردار مى‏شود. تفاوتهایى كه در جهان مادى و طبیعى وجود دارد، براساس تفاوت در عناصر مادى است، مثلاً كسى كه از نظر زیبایى یا زشتى، شكل و وضعى خاص دارد، بر اثر تفاوت ژنتیكى و عوامل محیطى و مادى وراثت و... است كه هزاران مورد شناخته شده و یا ناشناخته در طبیعت در آن‏ها دخالت دارد و یا حتى امور غیر مادى مانند نحوه آمیزش یا مواد و غذاهایى كه پدر و مادر قبل از آمیزش، یا مادر بعد از آن در دوران جنینى تغذیه مى‏كنند یا مانند تأثیر الكل و مواد اعتیادزا در شكل و حالت و وضع و سلامت و بهره هوشى و استعداد كودك كه امروزه بدون تردید شناخته شده است. طبق این سخن فیض الهى از ناحیه خدا تمام است و او در حق هیچ موجودى تبعیض روا نمى‏دارد، بلكه موجودات هستند كه به فراخور شأن و جایگاه و مرتبه خود و عوامل دیگر قبول فیض مى‏كنند و به اندازه استحقاق، در مرتبه‏اى از عالم هستى جا مى‏دارند. در جهان خلقت آنچه كه وجود دارد تبعیض نیست، بلكه تفاوت است، همان طور كه ظرف یك لیترى نسبت به ظرف پنج لیترى مقدار كمترى آب در خود جاى مى‏دهد. آرى هر موجودى در نظام هستى به میزان ظرفیت خود دریافت فیض مى‏كند.

    پی‌نوشت‌ها:
    1. مؤسسه در راه حق، بیست پاسخ، ص 28.
    2. رعد(13) آیه 17.
    3. استاد مطهرى، مجموعه آثار، ج 1، ص 172 - 171، با تلخیص.




  3. #3
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت اسفند ۱۳۸۷
    نوشته
    173
    مورد تشکر
    204 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    5
    آپلود
    0
    گالری
    0



    با سلام
    ممنون از پاسخ کامل شما اما بعضیها این را می گویند که اینها به این دلیل اتفاق افتاده که انسان وقتی میمیرد دوباره در کالبدی دیگر به دنیا می اید و اینها نتیجه زندگی قبلیشان بوده !!!
    بعضی دیگر می گویند به این دلیل که وقتی ما انها را ببینیم به یاد نعمت سلامتی خودمان بیفتیم و خدا را شکر کنیم !!!
    بعضی دیگر می گویند به دلیل این که خدا می داند که ان فرد از ان نعمتها به اشتباه استفاده خواهد کرد به انها این نعمتها را نمیدهد!!!
    لطف کنید برای رد این ها دلیل بی آورید
    ویرایش توسط متفکر : ۱۳۸۷/۱۲/۳۰ در ساعت ۱۷:۳۰


  4. #4

    تاریخ عضویت
    جنسیت آبان ۱۳۸۷
    نوشته
    100
    مورد تشکر
    294 پست
    حضور
    10 دقیقه
    دریافت
    4
    آپلود
    0
    گالری
    0



    هوالحق


    ما از بهشت رانده شديم اما بهشت ويران نشد
    و اين خود نوعي بخت مساعد بود
    زيرا اگر ما رانده نمي شديم ممکن بود
    بهشت ويران گردد
    ...

    پس " از ماست که بر ماست "


    یاعلی


    ویرایش توسط ramila : ۱۳۸۸/۰۱/۰۱ در ساعت ۱۸:۲۵
    اللَّهُمَّ فاطِرَ السَّمواتِ وَالأَرْضِ عالِمَ الغَيْبِ وَالشَّهادَةِ
    أَنْتَ تَحْكُمُ بَيْنَ عِبادِكَ فِيما كانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ
    "زمر (39) آيه 46 "


  5. #5

    تاریخ عضویت
    جنسیت اسفند ۱۳۸۷
    نوشته
    108
    مورد تشکر
    36 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    به نظر من شما باید اول به روانپزشک مراجعه کنید وگرنه زیر بار این سوالات خفه میشید بعد قبل از بچه دار شدن با آزمایش ژنتیکی و بعد با برسی جنین و تغذیه مناسب سعی در پیشگیری این جور مسائل داشته باشید و علت خواصی هم براش نیست علت اینکه چرا بعضی ها رنج میکشند مثلا حتی حیوانات یک جواب دارد این هست که طبیعت دوست دارد به واسته پیام درونی خویش زنده بماند ! و تکامل کند و طبیعی هست که هر عضوی تلاش کنه زندگی بهتری داشته باشه برای این تلاش مسلما عصابی داره که رنج ها رو برای فرار از سختی فراهم میکنن !
    سال‌ها دل طلب جام جم از ما مي‌کرد

    وان چه خود داشت ز بيگانه تمنا مي‌کرد
    ......

    مشکل خويش بر پير مغان بردم دوش
    کو به تاييد نظر حل معما مي‌کرد
    ديدمش خرم و خندان قدح باده به دست
    و اندر آن آينه صد گونه تماشا مي‌کرد
    گفتم اين جام جهان بين به تو کي داد حکيم
    گفت آن روز که اين گنبد مينا مي‌کرد
    بي دلي در همه احوال خدا با او بود
    او نمي‌ديدش و از دور خدايا مي‌کرد
    ....

    گفتمش سلسله زلف بتان از پي چيست
    گفت حافظ گله‌اي از دل شيدا مي‌کرد

    سال نو مبارک


  6. #6
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت اسفند ۱۳۸۷
    نوشته
    173
    مورد تشکر
    204 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    5
    آپلود
    0
    گالری
    0



    نقل قول نوشته اصلی توسط حذف نمایش پست
    به نظر من شما باید اول به روانپزشک مراجعه کنید وگرنه زیر بار این سوالات خفه میشید بعد قبل از بچه دار شدن با آزمایش ژنتیکی و بعد با برسی جنین و تغذیه مناسب سعی در پیشگیری این جور مسائل داشته باشید و علت خواصی هم براش نیست علت اینکه چرا بعضی ها رنج میکشند مثلا حتی حیوانات یک جواب دارد این هست که طبیعت دوست دارد به واسته پیام درونی خویش زنده بماند ! و تکامل کند و طبیعی هست که هر عضوی تلاش کنه زندگی بهتری داشته باشه برای این تلاش مسلما عصابی داره که رنج ها رو برای فرار از سختی فراهم میکنن !
    با سلام
    بنده متوجه نشدم که شما چی گفتید!!
    ایا منظور شما این که نباید سوال کرد؟؟
    یا روانپزشک را فیلسوف فرض کردید؟؟؟؟
    تسلیم باش در برابر سخن حق
    اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ


  7. #7

    تاریخ عضویت
    جنسیت اسفند ۱۳۸۷
    نوشته
    92
    مورد تشکر
    115 پست
    حضور
    3 ساعت 32 دقیقه
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    ما قائل به اين هستيم كه نظام هدفمند و داراي نظم غايي (هدفمند) مي باشه ، از اينرو هر آنچه كه در اين جهان هست داراي نظم غايي مي باشه ، ولو اينكه ما آن را درك نكنيم.( يعني مثلا تولد آن نوزاد تصادفي يا اشتباهي و يا .... نيست!!)

    اينهايی هم كه ما به‏ آن می‏گوييم تصادف ، اين تصادفها هم نسبی است ، از يك نظر اينها تصادف‏ است ، از يك نظر كلی‏تر و با يك ديد كلی‏تر اگر ما نگاه كنيم هيچ چيزی‏ تصادف نيست ، همان تصادفها هم كه ما خيال می‏كنيم تصادف است تصادف‏ نيست .
    ما چيزی را وقتی نمی‏دانيم ، [ می‏گوييم ] تصادف است‏ .
    مثال اين‏جور ذكر می‏كنند ، می‏گويند يك وقت كسی می‏داند اينجا در زيرزمين آب وجود دارد يا می‏داند مثلا اينجا گنجی مدفون است ، شروع می‏كند چاهی را كندن و كندن تا به آن گنج می‏رسد . اينجا می‏گويند آيا اين حرف‏ درست است كه من چاه را كندم و تصادفا به گنجی رسيدم ؟ نه ، من قبلا می‏دانستم كه در اين نقطه معين گنج وجود دارد يا می‏دانستم آب وجود دارد و برای استخراج گنج يا به دست آوردن آب اين كار را كردم . اين تصادف‏ نيست ، اما اگر همين كار را يك آدم جاهل بكند برای هدف ديگر [ از نظر او تصادف است ] . او اين چاه را می‏كند ، می‏خواهد كه يك چاه آبی ، فاضل‏ آبی در خانه خودش داشته باشد ، اتفاقا سر پنج متری به يك گنجی می‏رسد می‏گويد اين را من كندم ، تصادفا به گنجی رسيدم . از نظر آن كسی كه اين‏ راه و اين مسير را می‏داند ، از نظر آن كسی كه تمام خصوصيات را می‏شناسد ، از نظر او تصادف نيست . از نظر آن كه نمی‏داند ، تصادف است .
    پس ، از اين جهت است كه اين تصادفها يك امر نسبی است ، يعنی در عالم هر چيزی‏ كه در يك مسيری قرار می‏گيرد آن ، هدف اوست . اگر آن كه اين راه را طی‏ می‏كند بداند كه در اين مسير چه قرار گرفته است ، اين ديگر تصادف نيست‏ . عالمی كه ما امروز داريم می‏بينيم و اينهمه تصادفات در اين عالم ( كه‏ از نظر علم و اطلاعات محدود خودمان اينها را تصادف می‏دانيم ) اگر عالم تحت تأثير و تدبير يك علم كلی و يك اراده كلی باشد كه آن كه سير می‏دهد ، تمام جزئيات اين مسيرها را می‏داند ، از نظر او هيچ چيز در عالم تصادفی نيست ، هيچ چيز در عالم‏ اتفاقی نيست .

    مطالب نوشته شده از كتاب توحيد شهيد مطهري ، صفحة 77مباشد

    بهترین داستانهای تکان دهنده

    چشمک های خداوند
    godeye.ir


  8. #8

    تاریخ عضویت
    جنسیت اسفند ۱۳۸۵
    نوشته
    1,799
    مورد تشکر
    3,021 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    18



    خداوند متعال ، نظام آفرينش را براساس علم و حكمتش ، نظام علّى و معلولى و سببى و مسببى قرار داده است ; به اين معنا كه براى هر حادثه و پديده اى در عالم ، علتى وجود دارد ، و هر علتى نيز معلولى مختص به خود دارد ; مانند آتش كه سبب گرما ، و نور كه سبب روشنايى هستند ، و هيچ معلولى از علت خود و هيچ علتى هم از معلول خود جدا نيست . نمى شود آتش باشد ; ولى نسوزاند ، پدر و مادر ، آنچه بايد رعايت كنند را رعايت نكنند ; در عين حال اين بى توجهى در سلامت فرزند اثر نكند و اين مسأله با تجربه علمى ثابت شده و در روايات هم آمده است كه مثلا آميزش در حال مستى يا در حال حيض و يا در حال مسموميت غذايى يا دلهره ، آثار سويى روى نوزاد مى گذارد و همان گونه كه آتش سوزنده است ، چه انسان بداند و چه نداند هر غذا و روحيه اى هم اثر ذاتى و طبيعى خود را دارد ; چه والدين و افراد ديگر از آن آگاه باشند و چه آگاه نباشند ; مگر اينكه چيز ديگرى مانع اثر گذارى آن شود يا اثر آن را خُنثا كند ; بنابراين هر يك از كرى ، كورى ، فلجى و.. . علت خاصى دارد كه تغذيه هاى ناصحيح ، نسل هاى گذشته ، افراد جامعه و اراده پدران و مادران در آن مؤثر بوده و باعث شده اين گونه افراد در جامعه پيدا شوند .


  9. #9

    تاریخ عضویت
    جنسیت اسفند ۱۳۸۵
    نوشته
    1,799
    مورد تشکر
    3,021 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    18



    در اين موارد ، نوزادان بى گناهند و خداوند نيز منزه است . علت آن والدين و كسانى هستند كه آگاهانه يا ناآگاهانه باعث شده اند كه اين افراد ، ناقص الخلقه به دنيا آيند و اين ، اثر ذاتى و بازتاب عمل آنهاست ; اما از آنجا كه خداوند رحمان و رحيم است ، براى افرادى هم كه به عللى در دنيا گرفتار اين نوع بيمارى ها و حوادث ديگر مى شوند ، وظيفه و اجر و پاداشى خاص قرار داده است كه اگر وظايف خود را انجام دهند و گناه نكنند ، سختى هاى آنان به نحو احسن جبران خواهد شد ; به گونه اى كه صد در صد راضى خواهند شد ; «إنّما يوفّى الصّـبِرونَ أَجرَهُم بغَير حِساب ;(زمر ، 10) بى ترديد ، صابران ، اجر و پاداش خود را بى حساب دريافت مى دارند»


  10. #10

    تاریخ عضویت
    جنسیت خرداد ۱۳۸۷
    نوشته
    46
    مورد تشکر
    69 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    برای تولد یک نوزاد سالم ,باید چند عامل وجود داشته باشند.نبود یکی از عوامل سبب می شود تا احتمال تولد یک نوزاد معلول قوت بگیرد مانند:وراثت,محیط,رعایت بهداشت و.....
    پس یک نوزاد معلول اول باید از والدین خودش سوال کند تا در ایجاد عوامل تولد یک نوزاد سالم برای او چقدر کوشیدند؟


صفحه 1 از 2 12 آخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

اشتراک گذاری

اشتراک گذاری

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
^

ورود

ورود