یوگا و مدیتیشن از دیدگاه اسلام

[مستقیم]

با سلام به همه ی دوستان

آیا یوگا و مدیتیشن و وجود چاکراها حقیقت هستند و یا می شه به عنوان یک مسیر که اسلام هم بپسنده انتخاب بشن ؟ یا اینکه جزئ مکتب های گمراه کننده ان ؟

[محب نور]

دوست عزیز ضمن خوشامد گویی شما به کانون گفتمان قرآنی , از آنجایی که سوال شما به انجمن اخلاق مربوط نمیشود این سوال را به انجمن احکام انتقال میدهم . لطفا برای پیگیری پاسخ سوال خود به انجمن مربوطه مراجعه فرمایید .

[sadeghekatebi]

یوگا و مدیتیشن و ذن و چاکرا و عرفان شرقی و اینها همه ریشه ی چینی یا هندی دارند که زعم این حقیر به هیچ عنوان با اسلام سنخیتی ندارد و اصول مربوط به فرقه ی بودیسم و هندو هاست. . . .خیلی جاها با اصول اساسی اسلام هم من دیدم تضاد پییدا میکند.

[tavangar]

یوگا و مدیتیشن و ذن و چاکرا و عرفان شرقی و اینها همه ریشه ی چینی یا هندی دارند

يعني چون ريششون از عربها نيست ؛درست نيست و قابل استفاده

نيست؟حتما بايد يه چيزي ريشه عربي داشته باشه تا از نظر برخيها

تاييد بشه؟؟؟؟؟

[زلال بانو]

ضمن عرض سلام و ادب و احترام

بنده نظر خودم رو خدمتتون میگم
ضمن مطالعات شخصی بنده به این نتیجه رسیدم که اسلام کامل ترین
مکتب هست و ذن و مدیتیشن رو نمیشه با مکتبی مثل اسلام مقایسه کرد اما بعنوان ورزشی برای روح بسیار عالی هست و روح رو صیقل میده
من شخصا علاقه فراوانی بهش دارم و ارامش وافری ازین طریق بدست میارم

و اما در مورد چاکراها بله من ایمان دارم به این موضوع و نه تنها یوگا منو از اسلام دور نکرد بلکه منو به تفاوت های اذکاری که اسلام با هندو ها و سایر یوگی ها داره اگاه کرد
بار معنوی و انرژی که اذکار اسلام داره غیر قابل مقایسه با اذکار یوگا و مدیتیشن می باشد.
برای مثالی کوچک کتاب فاتحة الکتاب سید رضا شاهمیری رو مطالعه بفرمایین
تو یوگا حرکت سلام بر خورشید رو داریم تو نماز سجده با مطالعه این کتاب می بینید که چقدر خداوند با دین اسلام مارو مورد لطفش قرار داده

[پاسخگوی احکام 1]

با سلام به همه ی دوستان

آیا یوگا و مدیتیشن و وجود چاکراها حقیقت هستند و یا می شه به عنوان یک مسیر که اسلام هم بپسنده انتخاب بشن ؟ یا اینکه جزئ مکتب های گمراه کننده ان ؟

به نام خدا و سلام بر دوستان
وقت بخیر

البته از استارت تاپیک خیلی وقت گذشته و این دوست گرامی هم که خیلی وقت هست به انجمن تشریف نیاوردند. ولی بحث را بیشتر برای مشارکت دیگر دوستان ادامه میدیم.


ابتدا مطبی در مورد مکتب یوگا عرض شود:

(دقت شود که الان منظور ورزش یوگا نیست. در این خصوص در پست های بعدی صحبت خواهد شد.)

مکتب یوگا یک نوع تصوف است که علاقمندان اصلی آن در هندوستان هستند. در این مکتب راه نجات را در ترک علایق مادى و توجه تام به روح مى دانند.

آنـان بـراى رسـیدن به این منظور از مجاهدتهاى جانکاه و ریاضتهاى طاقت فرسا استفاده نموده و مـعتقدند از این طریق مى توان نفس سرکش را آرام ساخت. در مکتب یوگا بزرگترین هدف، جدا ساختن روح از دنیا و اتصال آن به عالم خودش (برهمن) و خداى عالم است و مى گویند این کـار در تـنـهـا زیـستن انجام مى گیرد.

فلسفه یوگا از چنگال شرک و دو گانه پرستى رهایى نیافته و بالاخره معتقد است آفریدگار جهان ماده که داراى نقص و تضاد است، غیر از آفریدگارى اسـت کـه عالم ارواح و موجودات بى عیب و نقص را آفریده است.

البته ریاضت، مخصوص مکتب یـوگـا نیست و در هند مکتبها و مذاهبى وجود دارند که به منظور تسلط بر نفس یا چیز دیگر به ریاضتهاى شاق دست مى زنند. از این نظر کشور هند را کشور مرتاضان مى گویند.

ناگفته پیداست که این مکتبهاى افراطى از نظر اسلام مردود است.

اسـلام هـرگـز راه نجات را در ترک علایق مادى نمى داند. بلکه علایق مادى را با رعایت اعتدال، وسـیـلـه مـوثـرى براى رسیدن به کمالات معنوى مى شمرد و راه تسلط بر هوسهاى نفسانى را در ترک مطلق علایق مادى نمى داند.

اسلام ریاضتهاى شاق را مردود مى شناسد و آنها را ممنوع ساخته است. دو گـانـه پرستى و هر نوع عقیده اى که بوى شرک بدهد، بشدت از طرف اسلام رد شده و اللّه خداى یگانه آفریدگار همه جهانیان معرفى گردیده است.


(برگرفته شده از کتاب: پاسخ به پرسشهاى مذهبى، مکارم شیرازى - ناصر و جعفر سبحانى)

.

[پاسخگوی احکام 1]

اما در مورد ورزش یوگا و امثال آن:

ورزش یوگا نیز نوعی ورزش جسمی - فکری هست که اصول آن مبتنی بر تمرکز می باشد. اصل این ورزش نیز برگرفته از همان مکتب هست که در پست قبلی به آن اشاره شد.

البته بنده در خصوص این ورزش، و بررسی فایده یا عدم فایده جسمی یا روحی- روانی آن سخنی نمی گویم چون تخصصی ندارم. ممکن است فوائدی هم بر آن مترتب باشد که در این زمینه باید از کسانی که اطلاعات بیشتری دارند سراغ گرفت.

اما به هر حال از جهت حکم شرعی تا وقتی آموزه هایی بر خلاف احکام اسلامی در فکر یا عمل در آن بکار گرفته نشود، حرام نیست.


اما نکته دیگری نیز اینجا قابل ذکر هست که به مناسبت عرض می شود.


برخی آمده اند و این ورزش را با عبادات شرعی همچون نماز مقایسه کرده اند و اینطور استنباط نموده اند که:

مگر نه اینکه در آموزه های دینی هست که انسان از عبادت خداوند و به خصوص نماز به آرامش می رسد، یوگا نیز همینطور هست و به واسطه این ورزش می توان به آرامشی همچون چیزی که مدنظر عبادت خداوند هست دست پیدا کرد. پس دیگر نیازی به نماز نیست.

پاسخ:

نماز به هيچ وجه با يوگا قابل قياس نيست. زيرا يوگا صرفا نوعى ورزش همراه با تمركز است و از آثار معنوى، فرهنگى و تربيتى و ارتباط با مبدا هستى كاملا تهى است.

در حالى كه نماز به تعبير عرفا، مكتب جامع است. يعنى، جامع ترين و كامل ترين راه پرواز از جهان ماده و پيوستن به معبود و معشوق حقيقى و كمال و جمال مطلق است.

هر يک از شروط و اجزاء و اقوال و افعال نماز داراى معانى و اسرارى عظيم و در بر دارنده اصول تربيتى و پيام آور فرهنگى خاص هستند كه هيچيک از آنان در يوگا وجود ندارد.


به نظر مى رسد آنچه باعث اين مقايسه نادرست شده چند چيز است:

1- اينكه غالبا نمازهاى ما حقيقى و با حضور قلب و آداب باطنى نيست، و چون به ژرفاى نماز راه نيافته و نماز در سويداى دل ما رسوخ نكرده است، با حركات ديگرى كه با نگرش سطحى مشابه مى نمايند يكسان انگاشته مى شود.

2- بى توجهى به اسرار و روح نماز و تعاليم و پيامدهاى معنوى، تربيتى، روحانى، دنيوى و اخروى هر يك از اجزاء و شرايط نماز.

3- نتیجه اینکه نمازگزار حضور قلب و توجه لازم را در نماز ندارد، و طبعا آن نتایج مورد اشاره را هم درک نمی کند و آنوقت اشکال را از نماز می بیند نه خودش.

.

[bina88]

سلام علیکم جمیعا

در مورد یوگا باید عرض کنم که بله از لحاظ دینی لازم است اشکال گرفته شود. این روزها این مسئله رو سعی کرده اند جایگزین نماز کنند برای کسانیکه بدنبال آرامش روحی هستند.

ببینید اگر کسی میتواند در یوگا تنها با تمرکز بر حواس و تخلیه تفکر به آرامش نسبی ای دست پیدا کند.

اگر چون این یوگا اسم و رسم پیدا کرده و مد شده متاسفانه مردم ساعتها وقتشان را در روز میگذارند تا به ان آرامش شکننده دست پیدا کنند ولی هنگام نماز که میرسد با سرعت صوت آنرا چنان به پایان میرسانند که ساعتی بعد یادشان نمی آید که نماز را خوانده اند یا نه.

در بیان تفاوت نماز و یوگا میتوان یک کتاب در فضیلت نماز بر این ورزش نوشت و مطمئن باشید وقتی دلایل آنرا بخوانید بدون شک به بیطرفی نظرات اذعان خواهید کرد.
در نماز فلسفه تکامل انسانی ای وجود دارد که در هیچ مراقبه ای وجود ندارد چه برسد به یوگا.

در مورد چاکراها باید عرض کنم که بله نقاطی از بدن هستند که در آنجا انرژی درونی انسان تجمع میکند و بقول یوگائیها چاکراها باز میشوند زمانیکه انسان به یک تعادل روحی ای برسد و ...

یک خانه خرابه را تصور کنید
یک نفر بیاید ساعتها و روزها و حتی سالها آن خانه را رنگ بزند.
برای کسی که تنها لحظاتی نظاره گر آن است منظره این خانه حتی شاید خیلی زیبا باشد
ولی حقیقت این است که این که زیباست خانه نیست.
تنها زیباست
و بعدها نمیدانی بگوئی اسمش چیست چون مخروبه رنگ زده ای شده و دیگر شرایط یک خانه را ندارد.

تنها با تزکیه نفس و تقوی میتوان به آن آرامش دست پیدا کرد ولی نباید آرامش هدف باشد.
در اسلام تعالی صفات الهی موجود در انسان هدف است.
آن مراتبی که انسان را به معبودش شبیه تر و شبیه تر میسازد تا آنروز که از او شوند .

یاحق

[سخن آشنا]

با سلام به همه ی دوستان

آیا یوگا و مدیتیشن و وجود چاکراها حقیقت هستند و یا می شه به عنوان یک مسیر که اسلام هم بپسنده انتخاب بشن ؟ یا اینکه جزئ مکتب های گمراه کننده ان ؟

با سلام

ضمن تشکر از دوستان و مطالبی که ارائه نموده اند لازم دیدم در مورد مکتب یوگاندانا توضیحاتی رو خدمت عزیزان عرض کنم مرور بر اندیشه ها ، تعالیم و گفته های یوگاناندا و انصاف در داوری ، ما را به این نتیجه می رساند که مکتب معنوی یوگاندا از یک سلسله جذابیت ها و فایده ها بهره مند است ،چنان که خالی از کاستی ها ، نقص ها و زشتی ها ، هم نیست . لذا روش درست این است که در برخورد با اینگونه مکتب ها سره را از ناسره جدا کرده و درست از نادرست جدا شود در اندیشه یوگاندانا نکات مثبتی به چشم می خورد

1)این مکتب خدا محور می باشد البته تصویر درست و روشنی از خدا ازائه نمی دهد و حتی گاهی تثلیث را به جای خدای واحد می نشاند ، اما تاکید او بر خدا محور ، بودن شایسته تحسین است

2)نظریه عرفانی یوگاناندا ، اخلاق محور است . او به جز ارائه ی دیدگاه هایی درباره جهان شناسی ، خداشناسی و انسان شناسی دربخش دیگر اندیشه هایش به اصول اخلاقی به عنوان سلوک عملی می پردازد و در این قسمت خوشه هایی از باغ عشق و خرمن الهی را مطرح می نماید یوگاناندا در این راستا مفاهیم فراوان اخلاقی را مطرح و تصویری اخلاقی معنوی از نظریه خویش ، ارائه می کند .

3)ادبیات روان و ساده بی تکلفی در ارائه ی دیدگاه ها ، سهولت در بیان و نشان دادن عشق و شادمانی و آرامش خویش همراه با زیبایی و شکوه ،از ویژگی های برجسته آثار یوگانانداست که باید به آن توجه کرد و برای عرضه هر نوع مکتب عرفانی از آن بهره جست .

درکنار خوبی ها و زیبایی ها ، کژی ها و زشتی هایی نیز در این مسلک به چشم می آید

1)یوگاناندا از یک سلسله مبانی سست و متزلزل برای ساختن کاخ معنویت بهره می برد ، غافل از اینکه پایه های این کاخ بر باد است و از استحکام خالی ، طرح مسائلی نظیر تناسخ ، تثلیث ، انرژی کیهانی ، مدتیشن هوشیاری ، نظام معرفتی یوگاناندا را سست و نااستوار کرده است و این امکان را به منتقدین داده است که نقد هایی محکم از همین روزنه ، به یوگاناندا داشته باشند

2)اندیشه های یوگاناندا گاه به افراط گراییده است ، مطالبی که درباره ی تنهایی یا سکوت و امثال آن بیان نمود نوعی افراط گرایی محسوب می شود ، به بیان دیگر تعالیم یوگاناندا در پاره ای موارد از افراط یا تفریط رنج میبرد

3)این تعالیم برخی تعارض های نظری دارد مثل اینکه او از یک سو اندیشه ی خدا محور مطرح می کند ، اما از سوی دیگر نسبت به تعینات دنیوی نظیر لقب ها از خود حساسیت بروز می دهد. همچنین یوگاناندا مبتلا به تعارضات عملی هم هست مثل اینکه در جایی تسلیم در برابر خدا را وجهه ی همت قرار می دهد ، اما در حوزه ای دیگر از دستورات او نظیر ازدواج سرپیچی می کند ،گذشته از اینکه این تمرد را هم توجیه می کند.

4)مهم ترین ضعف و سستی افکار یوگاناندا این است که این اندیشه از عناصر اصلی یک مکتب عرفانی تهی است . عناصری از قبیل : شریعت آسمانی ، اعتقاد به معاد ، باور به خدای راستین

با نگاهی فراگیر می توان گفت که آموزه آیین هایی با عنوان جنبش های نوپدید دینی به صحنه آمده اند که با محور قرار دادن معنویت و امور فوق طبیعی سعی در ارائه ی جریانی متعالی و راز آمیز دارند . اندیشه های یوگاناندا یکی از این جنبش هاست که در صدد بر آمده با استفاده از اصول معنوی و روان شناسی معنویتی نوظهور را پدید آورد یوگاناندا مانند دیگر سرمداران معنویت های نو پیدا و جنبش های نوپدید مدعی ارائه ی بینشی است که حق انحصاری دین است. آنها از طریق ارائه اینگونه مکاتب خود را جانشین دین معرفی کرده دین نما را دین راستین خلط کرده اند

و هم یحسبون انهم یحسنون صنعا ؛ آنها به خیال باطل خود می پندارند که نیکوکاری می کنند ( سوره کهف آیه 104)
با استفاده از کتاب نگرشی بر آراء و اندیشه های یوگاناندا تالیف محمد تقی فعالی )

التماس دعا

[مجیب]

بنابر استفتاء از مراجع تقلید ورزش بدنی و تمرکز حواس با یوگا اگر موجب آزار و ضرر بدنی و روحی نشود، اشکال ندارد.

اما چند نکته باید توجه شود:
1: بعضی حرکات ابتدایی و ساده یوگا ضرری ندارد، اما تمرکزهای سخت و ریاضت های افراطی شاید برای بسیاری غیرقابل تحمل و سبب آسیب گردد.
2: بعضی ریاضت ها و حبس های سفارش شده در یوگا، مخالف بعضی مبانی اسلامی است. اسلام رهبانیت را نفی کرده است و اگر این مراقبت ها، باعث شود انسان از سیر عادی و طبیعی زندگی خارج شده و گوشه گیر شود تا به قدرت و مقام معنوی برسد، خلاف دستورات اجتماعی اسلام است. در اسلام زندگی با مردم و جامعه و رسیدن به قرب خدا از کانال زندگی با خانواده و مردم توصیه شده است و هر گونه کار افراطی در اسلام مذمت شده است.
یوگا ترکیبی از ریاضت های فکری و بدنی است و مشتمل بر منازل و مقاماتی است که هدف از پیمودن آن ها رسیدن به «نجات» است. بعضی از این مقامات جنبه سلبی دارد، مثل پرهیز از بعضی امور و بعضی جنبه ایجابی مانند اجرای بعضی مناسک و آداب... .
3: اگر انجام یوگا صرف انجام اعمال ورزشی و تمرکز ساده فکری باشد، حکم همان است که از مراجع رسیده که بدون آسیب، مانعی ندارد، اما اگر برپایی این ورزش همراه با ترویج مبانی فکری آن باشد که نشأت گرفته از عقایدی است که ذکر شد و بخواهد ترویج آن همراه با تبلیغ آئین های غیرالهی و یا افکاری مانند کفایت ورزش و تمرکز حواس برای سعادت و رهایی از دردها و مشکلات باشد، توجه به انحراف آن ضروری است.
4: اگر چه در مطلوب بودن ورزش های جسمانی و بدنی و ضرورت آن هیچ مناقشه ای نیست، اما در باب تمرکز روحی و رهانیدن روح از دردها و گرفتاری، اعمال و وظائف شرعی می توانند بهترین نقش را داشته باشند. از باب نمونه خواندن نماز اگر از روی آداب و توجه باشد خود بالاترین مراقبه و تمرکز حواس را به همراه دارد، و مراقبت های نفسانی از آلودگی به هوا و هوس و گناه و معصیت و پایبندی به انجام واجبات الهی، همه از عوامل مهم تقویت اراده و تهذیب نفس هستند که در اسلام سفارش شده اند.