چرا جوانان ایرانی بیشتر به فلسفه علاقمندند؟

[shafag]

بنام خدا

این تاپیک به کل چرایی این گفتمانها زده شد. با تبادل نظرات میتوان به جواب خوبی رسید.
زندگی ماشینی چنان ما را با خود میبرد که فراموش میکنیم روحی داریم باید بسازیم.
در گفتگوی بین دوستان و سرکلاس میبینم بیشتر این جوانان هستند که در اوایل سن جوانی شان به دنبال عرفان هستند و فلسفه ی وجودی خودشان.
و حال در گفتمان های اینترنتی وارد شدم میبینم سیل عظیمی از جوانان در جستجوی چراهای آفرینش هستند و ما فکر میکردیم این ما هستیم که به دنبال چراهاییم.(چون رشته ی درسی مون جدا از شاخه ی عرفان هست میگم.)
حتی با مطالعه و تبادل نظرات، گاهی اوقات احساس می کنم که از من هم چند تکثیری شده هست در خلقت آفرینش.
گاها برخی نوشته های دوستان را می خوانم می بینم چنان کلمه به کلمه عین حرفهایی است که در ذهنم ردیف شده تعجب می کنم.

یعنی خدا ذهن همه را درگیر این افکار کرده و یا ما در زمینه و ضمیر و شرایط یکسان این افکار را ایجاد کردیم؟
نظر شما در این مورد چیه؟

آیا شما هم مطالب مشابه عقاید خود را از زبان دیگران شنیدید که در کلاس درسی نیاموخته باشید.
منظورم همین افکار و سوالاتی که درگیرش هستید، هست.

در ادامه نظر فیلسوفی هم شنیدنی است و باز جای بحث.....

فلسفه دانی بنام یورگن هابرماس در مورد علاقمندی جوانان ایران به فلسفه می گوید:

"در هیچ کشوری به اندازه ی ایران با انبوه جوانان فلسفه دوست مواجه نشده ام. مخاطبان سخنرانی های من همیشه پیرمردهای آکادمی ها هستند."

به نظر شما منظورش چیه از این درک و شناختش نسبت به جوانان ایرانی.
جوانان ایرانی = یا + یا - یا / یا * یا انتگرال و یا ....(چه رابطه ای) با پیرمردهای اکادمی اروپا

[blue_dream_1983]

آخه ما از آسمونه 7 هلوپی افتادیم پایین.چرا واقعا ما فکر می کنیم خیلی تو دنیا تک هستیم؟واقعا چرا؟

[Divine Love]

تفکر و تفلسف از بدو خلقت انسان در او وجود داشته.
همیشه بشر به دنبال یافتن پاسخ برای سوال های بنیادین خود در مورد جهان و خدا و انسان بوده است. لذا بعضی جامعه شناسان قدمت فلسفه را به اندازه قدمت تاریخ بشر می دانند.
سوالات فلسفی سوالاتی هستند که انسان از بدو تولد و در کودکی برایش ایجاد می شوند و این وجه مشترک تمام انسان هاست.

نمی دانم این ادعا که جوانان ایرانی بیشتر دنبال فلسفه هستند تا چه حد درست است. اما اگر فرض را به صحت بگیرم شاید یک علتش این باشد که در ایران به علت فراغت نسبی جوانان از هوس رانی ها و زرق و برق های زندگی غربی زمینه مناسب تری برای پرداختن به سوالات بنیادین و معرفتی وجود دارد.

در مورد یورگن هابرماس هم من فکر می کنم استقبال از ایشان بیشتر علل سیاسی داشت. به قول آقای رحیم پور ازغدی هابرماس وقتی با آن جمعیت زیاد از جوانان مواجه شد خودش فهمید که این همه جمعیت صرفا برای آشنایی با آراء فلسفی او نمی توانند آن جا جمع شده باشند و آن ها احتمالا با توقع و ذهنیت دیگری از او به استقبالش رفته اند آن هم وقتی که توسط فردی بی سوادی مثل ... دعوت شده باشد.

[mohamad55555]

دلیلش اینه که جوون بدبخت تا میاد تو اینترنت با یه عده آتئیست آشنا میشه و اونا براش شبهه بوجود میارن
از قضا این یه عده هم کاربران خاصیند که من تو تمام فاروم ها دیدمشون
مثل
مزدک
علیجوهر
آرش بیخدا
آتئیست
و سایر جانداران