جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید







موضوع: منظور از کشته شدن شیطان به دست حضرت چیست؟
-
۱۳۸۸/۰۱/۱۹, ۰۷:۳۸ #1
- تاریخ عضویت
آذر ۱۳۸۷
- نوشته
- 62
- مورد تشکر
- 152 پست
- حضور
- 1 ساعت 19 دقیقه
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
منظور از کشته شدن شیطان به دست حضرت چیست؟
در قرآن (سوره حجر ایات 36تا 38) آمده : ابليس به خدا عرض كرد: خدايا مرا تا روز قيامت مهلت بده خداوند فرمود: به تو تا روز وقت معلوم مهلت داده مى شود.
از اين تعبير معلوم مى شود درخواست شيطان (برای مهلت تا قیامت)، اجابت نشده است .
شخصى در مورد جمله ((يوم الوقت المعلوم )) كه در آيه مذكور آمده از امام صادق عليه السلام سؤ ال كرد، امام عليه السلام فرمود:
وقتى كه قائم ما (عج ) ظهور كند و به مسجد كوفه بيايد، در اين مسجد، شيطان به حضور آن حضرت مى آيد و زانو به زمين مى زند و مى گويد:
(( يا ويله من هذا اليوم ... اى واى از اين روز.)) اين روز وقت معلوم ، (در آيه مذكور) است .
حال آيا شيطان در اين وقت كشته مى شود و يا مى ميرد؟
و یا فقط مهلت اغواگریهایش به پایان میرسد؟
یا لطیف
-
تشکرها 5
-
۱۳۸۸/۰۱/۱۹, ۱۵:۱۱ #2
- تاریخ عضویت
مهر ۱۳۸۷
- نوشته
- 1,076
- مورد تشکر
- 1,088 پست
- حضور
- 1 روز 7 ساعت 22 دقیقه
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
15
در اینجا منظور از شیطان (جن ) فقط شخص خود ابلیس (حارث ) است و فرزندان بد (شیطانها ) و خوب او هم مانند فرزندان بد و خوب ادم تا قیامت هستند و هر کدام در روزی معین از دنیا خواهند رفت تا روز قیامت فرا رسد ...
عمر طبیعی جن ها بسیار بیشتر از ادم هاست بعضی ها 1000 یا 2000 سال یا کمتر و بیشتر .... بنا بر این عمر ابلیس می بایست هزاران سال پیش به اتمام میرسید اما به جهت مهلتی که خواست تا ان روز زنده است اما به زودی از دنیا خواهد رفت ...
ویرایش توسط e.1_m : ۱۳۸۸/۰۱/۱۹ در ساعت ۱۵:۱۴
هنگامي كه عذاب بر بني اسرائيل طولاني شد، چهل صبح به درگاه الهي "ضجه" و "گريه" كردند. پس خداوند به موسي و هارون وحي كرد كه آنها را از ظلم فرعون نجات دهند. پس [به واسطه اين دعا] خداوند 170 سال از دوران عذاب آنها را از بين برد (و در فرجشان تعجیل شد)
و سپس حضرت صادق سلام الله عليه فرمودند:
همينگونه شما (شیعیان) نيز اگر عمل نمائيد، خداوند فرج ما را خواهد رسانيد و اگر چنين نكنيد، امر به انتهاي خود ميرسد
-
-
۱۳۸۸/۰۱/۱۹, ۱۵:۲۰ #3
- تاریخ عضویت
مهر ۱۳۸۷
- نوشته
- 1,076
- مورد تشکر
- 1,088 پست
- حضور
- 1 روز 7 ساعت 22 دقیقه
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
15
هنگامي كه عذاب بر بني اسرائيل طولاني شد، چهل صبح به درگاه الهي "ضجه" و "گريه" كردند. پس خداوند به موسي و هارون وحي كرد كه آنها را از ظلم فرعون نجات دهند. پس [به واسطه اين دعا] خداوند 170 سال از دوران عذاب آنها را از بين برد (و در فرجشان تعجیل شد)
و سپس حضرت صادق سلام الله عليه فرمودند:
همينگونه شما (شیعیان) نيز اگر عمل نمائيد، خداوند فرج ما را خواهد رسانيد و اگر چنين نكنيد، امر به انتهاي خود ميرسد
-
-
۱۳۸۸/۰۱/۱۹, ۲۳:۵۶ #4
- تاریخ عضویت
آذر ۱۳۸۷
- نوشته
- 62
- مورد تشکر
- 152 پست
- حضور
- 1 ساعت 19 دقیقه
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
ممنون از شما
من خوانده بودم ........
منظور از كشتن شيطان اين است كه ريشه هاى فساد و عوامل انحراف و ظلم و جور در عصر درخشان حكومت مهدى (عج ) نابود مى گردد و بجاى آن عقل و ايمان حكومت مى كند، چنانكه در حديثى ديگر نيز مى خوانيم :
((در صحف ادريس پيامبر عليه السلام آمده : تو اى شيطان تا زمانى كه مقدر كرده ام كه زمين را در آن زمان از كفر و شرك و گناه پاك سازم ، مهلت داده خواهى شد، ولى در اين زمان (بجاى تو) بندگان خالق و پاكدل و با ايمان روى كار آيند آنها را خليفه و حاكم زمين مى كنم و دينشان را استوار مى سازم ، كه آنها تنها مرا مى پرستند و هيچ چيز را شريك من قرار نمى دهند در آن روز است كه تو (شيطان ) و همه لشكريانت از پياده و سواره را نابود مى نمايم .))
شاید هم منظور این باشد که در مدینه فاضله مهدی موعود .... آنقدر ایمانها قوی و بندگان خداوند مخلص میشموند که وسوسه های شیطان در انها ساز گار نیست همانطور که در ایه دیگر قران میخوانیم (( سوره حجر ایه 40 و همچنین سوره ص ایه 82: [شیطان گفت] : پس به عزت تو سوگند که همگی را به طر جد از راه به در میبرم (اغوا میکنم) مگر ان بندگان پاکدل و خالص شده تو را !))
به اين ترتيب مى فهميم در آن زمان ديگر حناى شيطان رنگی ندارد، و در برابر بندگان مخلص خدا به رهبرى حضرت حجت (عج ) همچون خفاشهائى در برابر خورشيد تابناك عالمند.
یا لطیف
-
تشکر
-
۱۳۸۹/۰۴/۲۱, ۰۰:۴۱ #5
- تاریخ عضویت
دي ۱۳۸۸
- نوشته
- 2,245
- مورد تشکر
- 5,583 پست
- حضور
- 19 روز 19 دقیقه
- دریافت
- 12
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
پاسخ:
با سلام،در مورد سرنوشت شیطان بعد از ظهور امام زمان(عج) باید عرض کنم:
شيطان با ابليس تفاوت دارد. "شيطان" اسم عام و جنس است و به هر موجود موذي، منحرف كننده، طاغي و سركش كه از راه راست بركنار بوده و درصدد آزار ديگران است و ميخواهد ميان مردم دو دستگي و فساد به راه اندازد، گفته ميشود، خواه انساني باشد يا غير انساني. "وَكَذَ َلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَـَطِينَ الاْ ?ًِنسِ وَالْجِن...;(انعام،112) و بدين گونه براي هر پيامبر دشمني از شيطانهاي انس و جن برگماشتيم..." حتّي در روايات به ميكروب هم شيطان گفته شده است.
"ابليس" اسم خاص و عَلم است و يكي از مصاديق شيطان است.
شيطان به معناي عام آن، تا پايان دنيا خواهد بود.
ابليس، همان كه از دستور خداوند به سجده بر آدم سرپيچي كرد، با سرپيچي از سجده، مورد لعن خداوند قرار گرفت و مطرود خداوند شد. پس از اين از خداوند درخواست كرد: "قَالَ رَبِّ فَأَنظِرْنِيَّ إِلَيَ يَوْمِ يُبْعَثُونَ ;(حجر،36) گفت پروردگارا، پس مرا تا روزي كه برانگيخته خواهد شد مهلت ده..." خداوند در پاسخ او فرمود: "قَالَ فَإِنَّكَ مِنَالْمُنظَرِين # إِلَيَ يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُوم ;(حجر،37و38) فرمود: تو از مهلت يافتگاني تا روز و وقت معلوم."
در اين كه "وقت معلوم" چه روزي است، ميان مفسران اختلاف نظر است و روايات در اين مورد بيانهاي متفاوتي دارند.
نظر ابن عباس و مشهور مفسران اين است كه مراد از "وقت معلوم" پايان دورة تكليف و نفخة نخستين است; يعني نخستين باري كه اسرافيل در صور ميدمد كه با دميدن آن، همة مخلوقات جاندار ميميرند، با نفخة دوم و دومين باري كه اسرافيل در صور ميدمد، همه زنده ميشوند. ميان صور اول و دوم چهل يا چهارصد سال (بنا بر اختلاف روايات) فاصله است. با دميدن صور دوم قيامت آغاز ميشود. ابليس از خدا خواست تا دميده شدن صور دوم كه روز بعث و برانگيختن است، زنده باشد. خدا به او فرمود، تا وقت معلوم يعني تا دميده شدن صور اول زنده خواهي بود; پس در فاصلة زماني ميان صور اول و دوم زنده نخواهد بود.
امام صادقميفرمايد: وقت معلوم روزي است كه نخستين بار در صور دميده ميشود، در اين هنگام ابليس ميميرد و در فاصلة زماني ميان صور اول و دوم ابليس زنده نيست.(ر.ك: بحارالانوار، علامه مجلسي;، ج 11، ص 108، مؤسسة الوفأ، بيروت.)
نظر ديگر اين است كه "وقت معلوم" را فقط خدا ميداند و براي ابليس مبهم است; زيرا اگر براي او مبهم نبود به معصيت تشويق ميشد. در برخي روايات آمده است: وقت معلوم، روز قيام امام زمانغ است. و در برخي روايات گفته شده است: وقت معلوم پس از رجعت پيامبراسلاماست. و ابليس بر صخرهاي كه در بيتالمقدس است به دست پيامبراسلامكشته خواهد شد.(ر.ك: بحار، همو، ج 11، ص 154 و 405.)
علامة طباطبايي مفسّر كبير قرآن در مورد وقت معلوم ميفرمايد: روز وقت معلوم كه سرآمد مهلت ابليس است، روزي است كه مجتمع بشري از گناه و شر رهايي يافته و به خير و صلاح خالص رسيده است. به طوري كه در روي زمين جز خدا پرستش نميشود و بساط كفر و فسق و نفاق برچيده شده است، نه روز نفخة اول كه روز مرگ عمومي بشر است.(ر.ك: الميزان، ج 12، ص 160 و 161، دفتر انتشارات اسلامي.)
با توجه به اختلاف مفسران و تفاوت روايات، نميتوان به صورت قطعي در سرنوشت ابليس پس از ظهور امام زمان(عج) اظهار نظر كرد. بنابر برخي روايات، ابليس پس از ظهور يا در زمان رجعت كشته ميشود و بنابر برخي روايات و نظر مشهور مفسران، ابليس پس از ظهور نيز زنده خواهد بود و با دميده شدن صور نخست، خواهد مرد.(ر.ك: مجمع البيان، امين الاسلام طبرسي، داراحيأ التراث العربي، ج 3، ص 337 / تبيان، شيخ طوسي، ج 6، ص 335، مكتب الاعلام الاسلامي / تفسير نمونه، آيت اللّه مكارم شيرازي و ديگران، ج 1، ص 192 و ج 11، ص 71 و 72، دارالكتب الاسلامية.)
ویرایش توسط مقداد : ۱۳۸۹/۰۴/۲۱ در ساعت ۰۰:۴۴
-
تشکرها 4
-
۱۳۹۰/۱۱/۱۳, ۲۳:۱۷ #6
- تاریخ عضویت
خرداد ۱۳۸۹
- نوشته
- 895
- مورد تشکر
- 1,314 پست
- حضور
- 19 دقیقه
- دریافت
- 15
- آپلود
- 0
- گالری
-
1
-
تشکرها 2
-
۱۳۹۰/۱۱/۱۵, ۰۰:۱۲ #7
- تاریخ عضویت
دي ۱۳۸۸
- نوشته
- 2,245
- مورد تشکر
- 5,583 پست
- حضور
- 19 روز 19 دقیقه
- دریافت
- 12
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
با سلام
در رابطه با سرنوشت شيطان اختلافاتي وجود دارد،كه طبق برخي از روايات بدست امام زمان(عج) كشته خواهد شد،قبل از هر چيز بايد اين روايات را بررسي كرد كه آيا واقعاً شيطان بدست امام زمان(عج) يا شخص ديگري كشته خواهد شد يا خير؟ و بعد از قبول اين روايات به پاسخ سوالات شما پرداخت،بعبارتي سوالات شما مبتني بر اين است كه آيا شيطان واقعاً كشته خواهد شد؟يا خير؟
در قرآن كريم تعبير ابليس و شيطان هر دو وجود دارد. ابليس، سركرده شياطين ديگر است.
همانگونه كه عرض شد درباره اينكه مرگ شيطان بزرگ (ابليس) كى و چگونه خواهد بود؟ آيا كسى او را مى كشد يا خودش مى ميرد؟ روايات مختلفى وجود دارد كه برخى آنها ذكر مى شود:
امام صادق عليه السلام مى فرمايند: «روزى كه قائم ما عليه السلام ظهور كند، موهاى پيشانى او (ابليس) را مى گيرد و گردنش را مى زند».[1]
آن حضرت در حديث ديگرى مى فرمايند: «شيطان بين نفخه اول و دوم صور اسرافيل مى ميرد».[2]
متن اين دو روايت با يكديگر معارض است، و جمع كردن آنها با يكديگر ممكن نيست. زيرا هنگام ظهور حضرت ولى عصرعليه السلام تا نفخه صور بسيار فاصله است، و طبق اعتقاد شيعه بين زمان ظهور و نفخه صور رجعت نيز وجود دارد. البته دومين روايت بيشتر نقل شده است و در سند آن مؤيّداتى وجود دارد، كه موجب مى شود آن را بر نخستين روايت ترجيح داد؛ پس كشته شدن شيطان توسط امام زمان عليه السلام دليل محكمى ندارد.
شيطان به علّت سجده نكردن بر انسان از پيشگاه خداوند رانده شد به خداوند گفت: «به عزّتت سوگند! همه آنان را گمراه خواهم كرد. [3]
البته قرآن كريم در آيات پيشين مى فرمايد:
« قَالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنى اِلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ، قَالَ فَاِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرينَ اِلى يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ»[4] ؛ (ابليس گقت) خداوندا! تا روزى كه انسانها برانگيخته مى شوند مهلت بده! فرمود: «تو از مهلت داده شدگانى».
بنابراين خداوند درخواست شيطان را قبول نكرد، و فقط به او وعده داد تا مدت معلومى زنده بماند كه به يقين، اين مدّت تا پيش از قيامت است. امّا اينكه آن دقيقاً چه زمانى است، معلوم نيست. برخى مى گويند هنگام ظهور امام زمان عليه السلام است، برخى آن را زمان رجعت مى دانند و به باور بيشتر شيعيان و اهل سنّت، مقصود از «يَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ» نفخه صور است.
پس كشته شدن شيطان توسط حضرت ولى عصر(عج) يقينى نيست؛ زيرا با رواياتى كه بيان مى كنند شيطان بين نفخ صور اوّل و دوم مى ميرد، تعارض دارد.
اما قول ديگر كه مى فرمايد در زمان رجعت و توسط پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم كشته خواهد شد[5] دليل محكمى بر اثبات آن وجود ندارد؛ زيرا در روايات، با تعابير مختلفى بيان شده است پيغمبر صلى الله عليه وآله و سلم يا على عليه السلام شيطان را ميكشد و نيروهايش با او مى جنگند و پيغمبر صلى الله عليه وآله وسلم به كمك آنان مى آيد و شيطان را مى كشد.
با توجه به اين كه روايات مذكور كم نقل شده است و مقابل آن روايات فراوانى وجود دارد كه مرگ شيطان را در نفخ صور ميدانند اين قول نيز پذيرفتنى نيست.
اما ديدگاهى كه بيشتر مسلمانان آن را پذيرفته اند اين است كه مرگ شيطان در نفخ صور اول يا بين نفخ صور اول و دوم است،
البته شيطان تا قيامت كبرى نمى ماند. زيرا او از خداوند تا قيامت فرصت خواست و خداوند اين فرصت را تا وقت معلوم به او داد؛ تعبير «الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ» دليل ديگرى بر اين است كه شيطان تا قيامت زنده نيست، زيرا وقت از خصوصيات دنيا است و در قيامت، وقت وجود ندارد.
علاوه بر اين ابليس سوگند ياد كرد تا همگى انسانها جز مخلصين را اغوا كند؛ تعبير «اجمعين» وقتى صادق است كه تا آخر وجود انسانها كه قبل از قيامت است، وجود داشته باشد،[6] از اينرو برخى مفسّران مانند ابن عباس استدلال كرده اند شيطان تا آخرين روزهاى تكليف انسان وجود دارد، و هنگامى كه در صور دميده شد و همه مردند، او نيز مى ميرد[7].
امّا مرحوم علامه طباطبايى مى فرمايد: «ملازمه اى بين تكليف انسان و وجود شيطان براى اغواگرى او وجود ندارد؛ پس چنين نيست كه تا انسان مكلّف است در پى گمراه كردن او باشد؛ زيرا ممكن است خداوند، جامعه انسانى را صالح گرداند و فساد را ريشه كن كند، و مردم جز پروردگار كسى را نپرستند، در اين صورت شيطان نمى تواند كسى را گمراه كند،[8] البته اين سخن فقط بر نفى اغواگرى شيطان تا پيش از قيامت دلالت دارد، اما مرگ او در اين زمان را ثابت نمىكند.
صاحب تفسير درخشان نيز مى گويد: «امكان اينكه ابليس مردم را گمراه كند از لوازم تكليف بشر است؛ زيرا نظام تكليف مقتضى است هر بشرى هميشه بر سر دو راه اطاعت و عصيان قرار گيرد، و دو نيروى غيبى موافق (فرشتگان) و مخالف (شيطان) بخواهند در او اثر بگذارند. بنابراين مراد از «يوم الوقت المعلوم» نيز پايان زندگى انسان در اين دنيا است كه با آن نظام تكليف هم پايان مى يابد. [9] بنابراين شيطان تا پيش از قيامت كبرى وجود دارد و مرگ او در نفخ صور صورت مى گيرد. [10]
اما اين كه آيا رسول خدا صلى الله عليه وآله وسلم يا امام زمان عليه السلام او را مى كشد؟ دليل محكمى بر اثبات آن نداريم.
پاورقي
[1] تفسير عياشى، ج 12، ص 175.
[2] علامه محمد باقر مجلسى، بحارالانوار، ج 60، ص 244، نشر مؤسسة الوفاء، بيروت.
[3] فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعينَ، سوره ص، (38) آيه 82.
[4] همان، آيه 79-81.
[5] علامه محمد باقر مجلسى، بحارالانوار، ج 60، ص 244، مؤسسة الوفاء، و معجم أحاديث المهدي(ع)، ص 93، مؤسسة معارف اسلامى، 1411 (ه ق)، قم، و تفسير نمونه، ج 19، ص 343، انتشارات دارالكتب الاسلامية، 1374 (ه ش).
[6] علامه طباطبايى، الميزان، ج 12، ص 160، اسماعيليان.
[7] همان.
[8] همان، ص 128.
[9] اين نيز دليل ديگرى در رد كشته شدن در هنگام ظهور به دست امام زمان عليه السلام، يا كشته شدن او توسط پيغمبر صلى الله عليه وآله وسلم در زمان رجعت است؛ حسنى همدانى، تفسير درخشان، ج 9، ص 374، كتابفروشى لطفى، تهران، 1380 (ه ق).
[10] علامه محمد باقر مجلسى، بحارالانوار، ج 60، ص 244، نشر مؤسسة الوفاء بيروت، و علل الشرايع، ج 2، ص 402، نشر حيدريه، نجف، 1386 (ه ق)، و تفسير تبيان، ج 6، ص 335، نشر مكتب الاعلام الاسلامى، قم، 1409 (ه ق)، و تفسير الجلالين (سيوطى و محلى) ص 194، دارالمعرفة، بيروت، و دارالمنثور، ج 4، ص 99، همان نشر، و فتح الغدير شوكانى، ج 3، ص 132، نشر عالم الكتب، و الميزان، ج 12، ص 160، نشر اسماعيليان، قم.
-
تشکرها 2
-
۱۳۹۰/۱۱/۱۵, ۰۰:۳۴ #8
- تاریخ عضویت
دي ۱۳۸۸
- نوشته
- 2,245
- مورد تشکر
- 5,583 پست
- حضور
- 19 روز 19 دقیقه
- دریافت
- 12
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
منظور از كشته شدن شيطان بدست امام زمان(عج)چيست؟
بنابر مطالبي كه عرض كردم،رواياتي كه مي گويند شيطان بدست امام زمان(عج) كشته مي شودند،در مقابل رواياتي كه مي گويند مرگ شيطان در نفخ صور اول يا بين نفخ صور اول و دوم است،از اعتبار و پذيرش كمتري بر خوردارند،ولي با اين حال مي توان آن روايات را اينگونه توجيه كرد كه :
منظور از كشتن شيطان اين است كه ريشه هاى فساد و عوامل انحراف و ظلم و جور در عصر درخشان حكومت مهدى (عج ) نابود مى گردد و بجاى آن عقل و ايمان حكومت مى كند.
چنانكه در حديثى ديگر نيز مى خوانيم :
«در صحف ادريس پيامبر عليه السلام آمده : تو اى شيطان تا زمانى كه مقدر كرده ام كه زمين را در آن زمان از كفر و شرك و گناه پاك سازم، مهلت داده خواهى شد، ولى در اين زمان (بجاى تو) بندگان خالق و پاكدل و با ايمان روى كار آيند آنها را خليفه و حاكم زمين مى كنم و دينشان را استوار مى سازم ، كه آنها تنها مرا مى پرستند و هيچ چيز را شريك من قرار نمى دهند در آن روز است كه تو (شيطان ) و همه لشكريانت از پياده و سواره را نابود مى نمايم ».(1)
به اين ترتيب مى فهميم در آن زمان ديگر حناى شيطان و بچه هايش رنگ ندارد، و در برابر بندگان مخلص خدا به رهبرى حضرت حجت (عج ) همچون خفاشهائى در برابر خورشيد تابناك عالمند.
آنچه كه مي تواند بعنوان مؤيدي بر اين توجيه باشد رواياتي است كه به كامل شدن عقل ها بعد از ظهور امام زمان(عج) اشاره دارند، كه مضمون آن روايات اينگونه است كه :
در زمان ظهور حضرت مهدى با آفت زدايى از درخت عقل و خرد و ايجاد بستر و زمينه مناسب براى رشد و شكوفايى عقول مردم، رحمت و نعمت خداوند بر مردم نازل مى شود و همه آنان هدايت مى يابند و به سر منزل مقصود (كمال) مى رسند.
پي نوشتها:
1- بحار، ج 52، ص 384 .
-
تشکرها 2
-
۱۳۹۰/۱۱/۱۵, ۱۳:۱۸ #9
- تاریخ عضویت
خرداد ۱۳۸۹
- نوشته
- 895
- مورد تشکر
- 1,314 پست
- حضور
- 19 دقیقه
- دریافت
- 15
- آپلود
- 0
- گالری
-
1
-
تشکرها 2
-
۱۳۹۱/۱۱/۳۰, ۲۲:۴۱ #10
- تاریخ عضویت
دي ۱۳۸۸
- نوشته
- 2,245
- مورد تشکر
- 5,583 پست
- حضور
- 19 روز 19 دقیقه
- دریافت
- 12
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
درک معنای حدیث و پی بردن به رموز و اسرار نهفته در آن، و استنباط احکام و استخراج معارف بلند از آن، غیر از نقل و روایت آن می باشد، و افقی وسیعتر دارد، زیرا که استعدادها مختلف و ذوقها متفاوت است، و مردم از جهت علم و هوش و دقت نظر یکسان نیستند، چنان که در حدیثی از پیامبر اکرم (ص) آمده است: «رب حامل فقه الی من هو افقه منه» یعنی درک مقصود و دست یافتن به هدف اصلی و مقصد نهائی گوینده، گاهی نیازمند علوم و آشنائیهایی است که هر کسی از آنها برخوردار نیست، چه بسا حدیثی از باب تقیه صدور یافته یا به کنایه گفته شده است، لذا هر کسی را توان رد یا قبول حدیث نبوده، و هر محدث و ناقل و راوی حدیث را فقیه و اهل شناخت و درک حدیث نمی توان گفت.
یکی از علوم مرتبط با حدیث علم فقه الحدیث است.فقه الحدیث در حقیقت به معنای تفسیر حدیث است. و همان گونه كه درباره قرآن می گوییم كه وجود ابهاماتی در آیات، تفسیر قرآن را ضروری می سازد، درباره حدیث نیز چنین است ؛ یعنی به خاطر وجود ابهامات و مشكلاتی در به دست دادن مدالیل حدیث، تفسیر آن ضروری می باشد.
در مجموع می توان فقه الحدیث را این چنین تعریف كرد: مبانی و ضوابطی كه در فهم متون و مدالیل روایات مورد استفاده قرار می گیرد و تفسیر و تبیینی كه بر اساس این مبانی از احادیث ارائه می گردد. با این تعریف فقه الحدیث افزون بر مبانی فهم، شرح و تفسیر روایات را نیز شامل می گردد.
این علم با ارائۀ مبانی و آموزش سیر منطقی فهم حدیث که از قواعد ادبی، اصولی، کلامی و دیگر قوانین عقلی و عُقلایی استخراج شده است، جویای معارف دینی را یاری می دهد تا بتواند آن معانی را که معصوم(علیه السلام) در نظر داشته است را درک کرده و به آن مقصودی که در نظر داشته است برسد.
با دانستن این علم، نزدیکترین معنایی که مقصود معصوم (علیه السلام) بوده برای انسان کسب می شود، بطوریکه عالمِ به این علم می تواند به راحتی آن معنای در ذهن معصوم(علیه السلام) را درک کند.
فقه الحديث مهمترين دانش حديثي و سودمندترين و کاراترينِِ آنهاست و هدف ديگر دانشهاي حديث، ياري رساندن به اين دانش است.
بنابراین احادیث و سخنان منقول از ائمه معصومین(ع) هم نیازمند تفسیر می باشند.
امام صادق- علیه السلام- فرمودند :
محبوب ترین دوست من کسی است که عیب های مرا به من هدیه کند.
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری