جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید







موضوع: زندگینامه شهید بزرگوار مرتضی مطهری
-
۱۳۸۸/۰۲/۱۲, ۰۷:۴۳ #1
- تاریخ عضویت
فروردين ۱۳۸۸
- نوشته
- 559
- مورد تشکر
- 1,195 پست
- حضور
- 55 دقیقه
- دریافت
- 4
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
زندگینامه شهید بزرگوار مرتضی مطهری
زندگینامه شهید استاد مطهری12 ارديبهشت، بيست و نهمين سالروز شهادت استاد مرتضي مطهري است که به همین مناسبت زندگینامه این استاد شهید در پی می آید.
استاد شهيد آيت الله مطهري در 13 بهمن 1298 هجري شمسي در فريمان واقع در 75 كيلومتري شهر مقدس مشهد در يك خانواده اصيل روحاني چشم به جهان ميگشايد. پس از طي دوران طفوليت به مكتبخانه رفته و به فراگيري دروس ابتدايي ميپردازد.
زندگي و تحصيلات مقدماتي در مشهد
در سن دوازده سالگي به حوزه علميه مشهد عزيمت نموده و به تحصيل مقدمات علوم اسلامي اشتغال ميورزد.
عزيمت به قم در دوره دوره رضاخاني
در سال 1316 عليرغم مبارزه شديد رضاخان با روحانيت و عليرغم مخالفت دوستان و نزديكان، براي تكميل تحصيلات خود عازم حوزه علميه قم مي شود در حالي كه به تازگي موسس گرانقدر آن آيت الله العظمي حاج شيخ عبدالكريم حائري يزدي ديده از جهان فروبسته و رياست حوزه را سه تن از مدرسان بزرگ آن آيات عظام سيد محمد حجت، سيد صدرالدين صدر و سيد محمد تقي خوانساري به عهد گرفتهاند.
در دوره اقامت پانزده ساله خود در قم از محضر مرحوم آيت الله العظمي بروجردي (در فقه و اصول) و حضرت امام خميني ( به مدت 12 سال در فلسفه ملاصدرا و عرفان و اخلاق و اصول) و مرحوم علامه سيد محمد حسين طباطبائي (در فلسفه : الهيات شفاي بوعلي و دروس ديگر) بهره مي گيرد. قبل از هجرت آيت الله العظمي بروجردي به قم نيز استاد شهيد گاهي به بروجرد مي رفته و از محضر ايشان استفاده مي كرده است. مولف شهيد مدتي نيز از محضر مرحوم آيت الله حاج ميرزا علي آقا شيرازي در اخلاق و عرفان بهره هاي معنوي فراوان برده است. از اساتيد ديگر استاد مطهري ميتوان از مرحوم آيت الله سيد محمد حجت ( در اصول) و مرحوم آيت الله سيد محمد محقق داماد (در فقه) نام برد. وي در مدت اقامت خود در قم علاوه بر تحصيل علم، در امور اجتماعي و سياسي نيز مشاركت داشته و از جمله با فدائيان اسلام در ارتباط بوده است. در سال 1331 در حالي كه از مدرسين معروف و از اميدهاي آينده حوزه به شمار ميرود به تهران مهاجرت ميكند. در تهران به تدريس در مدرسه مروي و تأليف و سخنرانيهاي تحقيقي ميپردازد. در سال 1334 اولين جلسه تفسير انجمن اسلامي دانشجويان توسط استاد مطهري تشكيل ميگردد. در همان سال تدريس خود در دانشكده الهيات و معارف اسلامي دانشگاه تهران را آغاز ميكند. در سالهاي 1337 و 1338 كه انجمن اسلامي پزشكان تشكيل ميشود.استاد مطهري از سخنرانان اصلي اين انجمن است و در طول سالهاي 1340 تا 1350 سخنران منحصر به فرد اين انجمن است كه بحثهاي مهمي از ايشان به يادگار مانده است.
نقش اساسي در قيام پانزده خرداد
استاد مطهري ياور دائمي امام بوده است به طوري كه ميتوان سازماندهي قيام پانزده خرداد در تهران و هماهنگي آن با رهبري امام را مرهون تلاشهاي او و يارانش دانست. در ساعت 1 بعد از نيمه شب روز چهارشنبه پانزده خرداد 1342 به دنبال يك سخنراني مهيج عليه شخص شاه به وسيله پليس دستگير شده و به زندان موقت شهرباني منتقل مي شود و به همراه تعدادي از روحانيون تهران زنداني مي گردد. پس از 43 روز به دنبال مهاجرت علماي شهرستانها به تهران و فشار مردم، به همراه ساير روحانيون از زندان آزاد مي شود.
رهبری هیاتهای موتلفه اسلامی
پس از تشكيل هيئتهاي موتلفه اسلامي، استاد مطهري از سوي امام خميني همراه چند تن ديگر از شخصيتهاي روحاني عهده دار رهبري اين هيئتها ميگردد. پس از ترور حسنعلي منصور نخست وزير وقت توسط شهيد محمد بخارايي كادر رهبري هيئتهاي موتلفه شناسايي و دستگير ميشود ولي از آنجا كه قاضي پرونده اين گروه تحت نظر او بود مدتي در قم نزد استاد تحصيل كرده بود به ايشان پيغام ميفرستد كه حق استادي را به جا آوردم و بدين ترتيب استاد شهيد از مهلكه جان سالم بدر ميبرد. در اين زمان وي به تأليف كتاب در موضوعات مورد نياز جامعه و ايراد سخنراني در دانشگاهها، انجمن اسلامي كردن محتواي نهضت اسلامي پزشكان، مسجد هدايت، مسجد جامع نارمك و غيره ادامه ميدهد.
تاسیس حسینیه ارشاد
به طور كلي استاد شهيد كه به يك نهضت اسلامي معتقد بود نه به هر نهضتي، براي اسلامي كردن محتواي نهضت تلاشهاي ايدئولوژيك بسياري نمود و با اقدام به تأسيس حسينيه ارشاد نمود و با كجرويها و انحرافات مبارزه سرسختانه كرد. در سال 1346 به كمك چند تن از دوستان اقدام به تأسيس حسينيه ارشاد نمود به طوري كه مي توان او را بنيانگذار آن مؤوسسه دانست. ولي پس از مدتي به علت تكروي و كارهاي خودسرانه و بدون مشورت يكي از اعضاي هيئت مديره و ممانعت او از اجراي طرحهاي استاد و از جمله ايجاد يك شوراي روحاني كه كارهاي علمي و تبليغي حسينيه زير نظر آن شورا باشد سرانجام در سال 1349 عليرغم زحمات زيادي كه براي آن مؤسسه كشيده بود و عليرغم اميد زيادي كه به آينده آن بسته بود در حالي كه در آن چند سال خون دل زيادي خورده بود از عضويت هيئت مديره آن مؤسسه استعفا داد و آن را ترك گفت.
در سال 1348 به خاطر صدور اعلاميهاي با امضاي ايشان و حضرت علامه طباطبايي و آِيت الله حاج سيد ابوالفضل مجتهد زنجاني مبني بر جمع اعانه براي كمك به آوارگان فلسطيني و اعلام آن طي يك سخنراني در حسينيه ارشاد دستگير شد و مدت كوتاهي در زندان تك سلولي به سربرد. از سال 1349 تا 1351 برنامههاي تبليغي مسجدالجواد را زير نظر داشت و غالباً خود سخنران اصلي بود تا اينكه آن مسجد و به دنبال آن حسينيه ارشاد تعطيل گرديد و بار ديگر استاد مطهري دستگير و مدتي در بازداشت قرار گرفت.
پس از آن استاد شهيد سخنرانيهاي خود را در مسجد جاويد و مسجد ارك و غيره ايراد ميكرد. بعد از مدتي مسجد جاويد نيز تعطيل گرديد. در حدود سال 1353 ممنوع المنبر شد و اين ممنوعيت تا پيروزي انقلاب اسلامي ادامه داشت.
مهمترين خدمات استاد شهيد
اما مهمترين خدمات استاد مطهري در طول حيات پر بركتش ارائه ايدئولوژي اصيل اسلامي از طريق درس و سخنراني و تأليف كتاب است. اين امر خصوصاً در سالهاي 1351 تا 1357 به خاطر افزايش تبليغات گروههاي چپ و پديد آمدن گروههاي مسلمان چپ زده و ظهور پديده التقاط به اوج خود ميرسد. گذشته از حضرت امام، استاد مطهري اولين شخصيتي است كه به خطر سران سازمان موسوم به «مجاهدين خلق ايران» پي ميبرد و ديگران را از همكاري با اين سازمان باز ميدارد و حتي تغيير ايدئولوژي آنها را پيش بيني مي نمايد. در اين سالها استاد شهيد به توصيه حضرت امام مبني بر تدريس در حوزه علمي قم هفتهاي دو روز به قم عزيمت نموده و درسهاي مهمي در آن حوزه القا مي نمايد و همزمان در تهران نيز درسهايي در منزل و غيره تدريس ميكند. در سال 1355 به دنبال يك درگيري با يك استاد كمونيست دانشكده الهيات! زودتر از موعد مقرر بازنشسته ميشود. همچنين در اين سالها استاد شهيد با همكاري تني چند از شخصيتهاي روحاني، «جامعه روحانيت مبارز تهران» را بنيان ميگذارد بدان اميد كه روحانيت شهرستانها نيز به تدريج چنين سازماني پيدا كند.
گرچه ارتباط استاد مطهري با امام خميني پس از تبعيد ايشان از ايران به وسيله نامه و غيره استمرار داشته است ولي در سال 1355 موفق گرديد مسافرتي به نجف اشرف نموده و ضمن ديدار با امام خميني درباره مسائل مهم نهضت و حوزه هاي علميه با ايشان مشورت نمايد. پس از شهادت آيت الله سيد مصطفي خميني و آغاز دوره جديد نهضت اسلامي، استاد مطهري به طور تمام وقت درخدمت نهضت قرار مي گيرد و در تمام مراحل آن نقشي اساسي ايفا مينمايد.
مسئوليت كميته استقبال از امام
در دوران اقامت حضرت امام در پاريس، سفري به آن ديار نموده و در مورد مسائل مهم انقلاب با ايشان گفتگو مي كند و در همين سفر امام خميني ايشان را مسئول تشكيل شوراي انقلاب اسلامي مينمايد. هنگام بازگشت امام خميني به ايران مسئوليت كميته استقبال از امام را شخصاً به عهده ميگيرد و تا پيروزي انقلاب اسلامي و پس از آن همواره در كنار رهبر عظيم الشأن انقلاب اسلامي و مشاوري دلسوز و مورد اعتماد براي ايشان بود تا اينكه در ساعت بيست و دو و بيست دقيقه سهشنبه يازدهم ارديبهشت ماه سال 1358 در تاريكي شب در حالي كه از يكي از جلسات فكري سياسي بيرون آمده بود يا گلوله گروه نادان و جنايتكار فرقان كه به مغزش اصابت نمود به شهادت ميرسد و امام و امت اسلام در حالي كه اميدها به آن بزرگمرد بسته بودند در ماتمي عظيم فرو ميروند.روحش شاد
نثار روح مطهرش صلوات
-
تشکرها 3
-
۱۳۸۸/۰۲/۱۲, ۰۹:۵۱ #2
- تاریخ عضویت
خرداد ۱۳۸۸
- نوشته
- 1,426
- مورد تشکر
- 5,443 پست
- حضور
- 16 روز 13 ساعت 47 دقیقه
- دریافت
- 12
- آپلود
- 2
- گالری
-
107
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم
-
۱۳۸۸/۰۲/۱۲, ۱۴:۲۰ #3
-
۱۳۸۸/۰۲/۱۲, ۱۴:۲۱ #4
-
۱۳۸۸/۰۲/۱۲, ۱۸:۱۰ #5
- تاریخ عضویت
شهريور ۱۳۸۷
- نوشته
- 813
- مورد تشکر
- 2,274 پست
- حضور
- 1 روز 37 دقیقه
- دریافت
- 165
- آپلود
- 14
- گالری
-
6
به نام خداي شهدامادر استاد درباره عنايت الهي قبل از تولد او گفته است، «دو ماه قبل از تولد مرتضي شبي در خواب ديدم محفلي نوراني است و تمام زنان محل در مسجد اجتماع کردهاند، ناگاه بانويي محترم وارد شد و دو زن نيز همراه او بودند که بر اهل مجلس گلاب ميپاشيدند، چون نوبت به من رسيد، به آنان فرمود : «سه بار گلاب بپاشيد»، از او دليل آن را جويا شدم، با خوشرويي پاسخ دادند : «به خاطر آن جنيني که در رحم داري، چنين کاري لازم بود زيرا او آينده درخشان خواهد داشت و به جامعه اسلامي خدمات عظيم و گستردهاي خواهد کرد ».
خواب مادر
-
تشکر
-
۱۳۸۸/۰۲/۱۲, ۱۸:۱۲ #6
- تاریخ عضویت
شهريور ۱۳۸۷
- نوشته
- 813
- مورد تشکر
- 2,274 پست
- حضور
- 1 روز 37 دقیقه
- دریافت
- 165
- آپلود
- 14
- گالری
-
6
آرزوی شهادتیکی از آرزوهای بزرگ استاد مطهری، رسیدن به فیض شهادت بود. شاهد این ادّعا، سخنرانیهای ایشان در مقام و منزلت شهید شهادت، دعاها و نیایشها، در التماس دعاهایش و... است. وقتی استاد مطهری، با تمام وجود، در دفاع از اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی، در عرصههای گوناگون سیاسی و فرهنگی به فعالیّت میپرداخت، تهدیدهای بسیاری متوجّه او میشد، امّا در برابر این تهدیدها، با خونسردی تمام میفرمودند: «هر وقت خدا بخواهد ما را میبرد، حالا اگر از طریق شهادت باشد، خیلی بهتر است.» همسر شهید مطهری میگوید: «ایشان همیشه مورد تهدید گروهکها بودند، بخصوص گروه فرقان که با تلفن و نامه، ایشان را تهدید به مرگ میکرد و چون شهادت، آرزوی او بود، بدون هراس به کار خود ادامه میداد ... » و حتی پس از ترور سرلشکر قرنی، فرمودند : «من میدانم بعد از قرنی، نوبت من است ». سرانجام، در شب یازدهم اردیبهشت 1358، در راه بازگشت از جلسه شورای انقلاب، با تیر ناجوانمردانه دشمنان، به فیض شهادت نایل آمد. استاد مطهری در روزهای آخر عمرشان، بیشتر این بیت را زمزمه میکردند :
آنان که راه دوست گزیدند همه در کوی شهادت آرمیدند همه
-
تشکر
-
۱۳۸۸/۰۲/۱۲, ۱۸:۲۷ #7
- تاریخ عضویت
شهريور ۱۳۸۷
- نوشته
- 813
- مورد تشکر
- 2,274 پست
- حضور
- 1 روز 37 دقیقه
- دریافت
- 165
- آپلود
- 14
- گالری
-
6
شهيد مطهر
اي مجاهد، شهيد مطهر
مرتضي را چو آيينه مظهر
اي شهيد ره حكمت و علم
خون تو حافظ دين و دفتر
در عزاي تواي بحر تقوي
ديده در خون دل شد شناور
در رثاي تو اي كوه دانش
واي اگر نشكند خامه را سر
در شگفتم چه گويم كه باشد
با مقام بلند تو همبر
گريه برناله ره بسته و غم
مي گدازد دلم را به مجمر
سينه آتشفشان است و ترسم
دل بسوزد براين موج اخگر
شد زدستم ز توفان اندوه
در خم ورطه سكان و لنگر
بشكند دست آن كس كه بركند
زين چمن، آن درخت تناور
قدر تقوي ندانست آن كو
نقش قتل تو پرورد، در سر
قيمت عدل نشناخت زان روي
ريخت خون تو اي دادگستر
پاس دانش ندارد هر آن كس
مرغ جان ترا كرد بي پر
دور از مردي و مردمي بود
قتل تواي فقيه سخنور
اي به دانش سزاوار مسند
وي به حكمت سزاوار مصدر
اي به فضل و كمال و فراست
پايگاه تو تا اوج اختر
رفتي و ماند داغ تو بردل
رفتي و ماند نقشت به دفتر
حيف از آن نو بهار آخرين گل
كز خزان ستم، گشت پرپر
اي دريغا كه ديگر نبينيم
در بر آن چهره ي مهرپرور
نازمت اي شهيد مجاهد
اي شهادت ترا عمر ديگر
اي ترا خامه سوزنده چون تير
وي بيان تو برّنده خنجر
اي تو مرز خرد را نگهبان
اي تو اسلام را يار و ياور
من چه گويم، چه گويم، كه فرمود
در رثاي تو آن پاك رهبر
حاصل عمر من رفت از دست
پاره ي قلب من رفت از بر
گرچه از ديدگان دوري اي جان
ملك دلها ترا شد مسخّر
نقش هر دفترت زندگي زاست
زندگي از تو زايد مكرر
باش كز آستين عدالت
حق برون آورد دست كيفر
نام تو تا ابد برزبانهاست
نقش تو جاودان زيب دفتر
خود نميري كه مردن ترا نيست
زنده اي زنده تا صبح محشرحميد سبزواري
ویرایش توسط یا مهدی (عج) : ۱۳۸۸/۰۲/۱۲ در ساعت ۱۸:۳۳
-
تشکر
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری