-
۱۳۸۸/۰۲/۲۸, ۰۹:۱۱ #1
- تاریخ عضویت
ارديبهشت ۱۳۸۸
- نوشته
- 1,178
- مورد تشکر
- 2,335 پست
- حضور
- 20 دقیقه
- دریافت
- 5
- آپلود
- 0
- گالری
-
506
نسبت مؤمن با دنیا چه نسبتی است؟
اما مؤمن چون دیگران در دامن طبیعت و دنیا و عالم کثرت زیست میکند.نسبت مؤمن با دنیا چه نسبتی است؟
سرآمد جنبههای طبیعی انسان شهوت و غضب است.
1.صیانت شهوت: مؤمن شهوتش را با ایمان مهار کرده است.
«و الذین هم لفروجهم حافظون الا علی ازواجهم او ما ملکت ایمانهم» (14)
و آنان که فروج و اندامشان را از عمل حرام نگاه میدارند مگر بر جفتهاشان یا کنیزکان ملکی متصرفی آنها.
در این آیه، شهوت جنسی مطرح است.شایان ذکر است که «کشتن شهوت» در متون دینی توصیه نشده
است.در آیه فوق سخن از میراندن شهوت نیست، بلکه مهار شهوت مورد نظر است.در روایات متعددی، از مهار
و غلبه بر شهوت به عنوان علامت ایمان نام بردهاند.
برای تشخیص ایمان باید ملاحظه کرد که شهوت بر انسان غالب است یا انسان بر شهوت؟ اگر قبضه نفس
مؤمن در اختیار اوست، مؤمن بر شیطان نفس غالب است.مؤمن، امین است و بر جان خویشتن خیانت
نمیکند.چون رها کردن این یاغی چموش خیانت به نفس است.مؤمن بر احساسات خویش حاکم است،
چشم، گوش و اعضا و جوارح او در اختیار ایمان و عقل او است.
2.مهار خشم: خشم و شهوت برای شعلهور شدن نیازمند مقدماتی است.در قرآن کریم، توصیههایی برای
پیشگیری غلیان غضب مطرح شده و نیزتوصیههایی برای فرونشاندن آن پس از اشتعال بیان شده است.در
سوره قصص در اوصاف مؤمنان میفرماید:
«و اذا یتلی علیهم قالوا امنا به إنه الحق من ربنا انا کنا من قبله مسلمین اولئک یؤتون اجرهم مرتین بما صبروا.و
یدرؤن بالحسنة السیئة و مما رزقناهم ینفقون»
و چون آیات بر آنها تلاوت شود گویند ایمان آوردیم که این قرآن از جانب پروردگار ما نازل شده و ما پیش از این
تسلیم بودیم اینان را دوباره پاداش نیکو دهند زیرا صبر و ثبات ورزیدند و بدی را به نیکی دفع میکنند و از آنچه
روزی آنها کردیم انفاق میکنند.
«یدرؤون» به معنای «یدفعون» است.یعنی مؤمنان، بدیها را با نیکیها دفع میکنند.این همان جنبه پیشگیری
است.آنها زمینه خشم را از بین میبرند.
در آیه بعدی میفرماید:
«و اذا سمعوا اللغو اعرضوا عنه و قالوا لنا اعمالنا و لکم اعمالکم»
وقتی از جاهلی سخن بدی میشنوند، توجه نکرده و اعراض میکنند و میگویند کارهای ما به خود ما مربوط
میشود و کارهای شما به شما.
سپس میفرماید:
«سلام علیکم لا نبتغی الجاهلین» (15)
سلامت بمانید، ما نادان را نمیطلبیم.
در قرآن کریم در وصف عباد رحمان میفرماید:
«و اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما» (16)
هنگامی که مخاطب اهل جهل قرار میگیرند میگویند: سلام بر شما.
این آیات نشان میدهد که مؤمنان با روش خاصی زمینههای غضب را از بین میبرند.یک جا به حرف جاهلان
گوش نمیکنند و پیش خود میگویند:
لا نبتغی الجاهلین
از جهال پیروی نمیکنیم.
یعنی با روش جاهلانه با جاهلین برخورد نمیکنند.این برخوردها نوعی مهار نفس هم هست.
در برخی موارد هم مؤمن از خشم استفاده میکند و آن جایی است که بخواهد در برابر ظلمی بایستد.مؤمن
ظلم پذیر نیست و لذا باید از نیروی غضب استفاده کند، اگر شخصا توانست ظلم را بر طرف کند، رأسا عمل
میکند و اگر نه از نیروی مؤمنان دیگر مدد خواهد گرفت.در آیهای از سوره «شوری» در توصیف مؤمنان در برابر
مهار شرعی قوه خشم میفرماید:
«و الذین اذا اصابهم البغی هم ینتصرون» (17)
اینان نسبت به ظلمی که دربارهشان میشود، از مؤمنان یاری میطلبند.
«هم ینتصرون» یعنی یا از سایر مؤمنان یاری میطلبند و یا آنکه وصف روحیه مؤمنان است که در برابر ظلم
یکدیگر را یاری میکنند.
«و جزاء سیئة سیئة مثلها» (18)
و جزای بدی و ظلمی که در حق شما ـ مؤمنان ـ روا داشتند، (بدی در حد همان بدی است) نه بیشتر.
به مؤمنان توصیه میکند که از نیروی خشمشان به اندازه استفاده کنند.در باب قصاص هم قرآن به این مسئله
توجه دارد.هنگام قصاص حق نداری از حد تعدی کنی!
«فمن اعتدی علیکم فاعتدوا علیه بمثل ما اعتدی علیکم» (19)
پس هر که به جور و ستمکاری شما دست دراز کند او را بمقاومت از پای درآورید بقدر ستمی که به شما
رسیده.
قرآن به مؤمنان توصیه میکند که در موضوع خشم باید «مماثله» را مراعات کنند.البته، همواره خداوند
سفارش کرده که اگر بتوانی بدون استفاده از نیروی خشم جلوی تجاوز را بگیری، اولی است.
«فمن عفا و أصلح فاجره علی الله إنه لا یحب الظالمین» (20)
پس کسی که عفو کرد و اصلاح نمود اجرش بر خداست.خداوند ستمکاران را دوست ندارد.
از این آیه درمییابیم که اگر کسی توانست بدون استفاده از نیروی خشم، دست به اصلاح زند، در نزد خداوند
پاداش دارد زیرا خداوند از تجاوز بدش میآید.البته اگر با این روش نتوانستی بر خشمت غلبه کنی آن را اعمال
کن تاحق از بین نرود.لذا فورا در دنباله آیه میفرماید :
«و لمن انتصر بعد ظلمه فاولئک ما علیهم من سبیل» (21)
اگر برای جلوگیری از ظلمی که به شما شده است، از دیگران یاری بگیرید.مانعی ندارد.
آیه بعدی میفرماید:
انما السبیل علی الذین یظلمون الناس و یبغون فی الارض بغیر الحق اولئک لهم عذاب الیم (22)
بدرستیکه مواخذه بر کسانیست که بر مردم ظلم میکنند و در زمین در پی امور باطل میگردند آنها را عذابی
دردناک خواهد بود.
دنباله آیه، از صبر و غفران تکلم فرموده است.و تذکر میدهد که مؤمن در مقام خشم بی اعتنا نیست و در
جایی که حق و معقول باشد، میتواند از آن استفاده کند.
فلسفه جهاد با کفار و ستمگران همین است، اما مؤمن مجاز به مثله کردن کافر در جنگ نیست زیرا خشم
مؤمن در دایره مهار شرعی است.
3.ترک معاصی: مؤمن از محرمات پرهیز میکند و به اعمال شایسته و صالح رغبت دارد.در سوره شوری آمده
است:
و الذین یجتنبون کبائر الاثم و الفواحش»
کسانی که از گناهان بزرگ و فواحش اجتناب میکنند.ذکر واژه «الفواحش» یک نوع ذکر خاص بعد از عام
است.گناهان، اعمالی هستند که شارع مقدس از آن نهی فرموده اگر چه از دید افراد متعارف زشت
نباشد.چنان که قمار، از نظر ظاهر ممکن است قبحی نداشته باشد.اما برخی گناهان از نظر شرافت انسانی
قبیح هستند، مانند زنا و لواط.این اعمال، زشتی ظاهری هم دارند.لذا خداوند این دو نوع معصیت را جدا ذکر
فرموده است.
درباره اعمال واجب نیز در آیه بعد ذکر خاص بعد از عام شده است:
«و الذین استجابوا لربهم و اقاموا الصلوة» (23)
مؤمنان به درخواست پروردگارشان پاسخ مثبت میدهند و نماز برپای میدارند.
چون نماز در میان اعمال واجب درخشندگی خاصی دارد، به طور جداگانه ذکر شده است.
-
تشکر
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری