-
۱۳۸۵/۰۹/۱۸, ۱۵:۵۰ #1
- تاریخ عضویت
ارديبهشت ۱۳۸۶
- نوشته
- 141
- مورد تشکر
- 186 پست
- حضور
- 2 دقیقه
- دریافت
- 1
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
ماجرای یوم السبت
در نحل 124 داریم "انما جعل السبت علی الذین اختلفوا فیه" آن آزمایش فقط برای کسانی بود که در آن اختلاف کردند. یعنی اگر یهود از اعمال عبادی روز شنبه غافل نمی شد و از این جهت دچار اختلاف نمی شد خدا چنین آزمایشی را برای آنها قرار نمی داد؟ یا معنی دیگری مورد نظر است؟
-
تشکر
-
۱۳۸۵/۰۹/۱۹, ۰۸:۰۰ #2
مفسرين در بيان اختلاف مذكور در آيه اختلاف عميقى دارند، بعضى «1» از ايشان گفته:
مراد از آن، اين است كه خداوند مساله سبت را گوشمالى كسانى قرار داد كه با پيغمبرشان بر سر تعظيم جمعه اختلاف نموده، از آن اعراض كردند، و شنبه را براى خود روز عبادت گرفتند، خدا هم همان شنبه را براى آنان مايه تشديد كرد. پس بنا به گفته اين مفسر اختلاف مزبور قبل از جعل بوده نه بعد از آن، و چه بسا كلمه" فى" را به معناى لام و براى تعليل دانسته و آيه را چنين معنا كرده:" اين است و جز اين نيست كه سبت قرار داده شد بر كسانى كه به علت آن اختلاف كردند".
بعضى «2» ديگر گفتهاند: اختلاف به معناى مخالفت است، چون يهوديان در مساله سبت مخالفت پيغمبر خود كردند، نه اينكه اختلاف كرده باشند.
عدهاى «3» ديگر گفتهاند: خداوند مامورشان كرده بود كه جمعه را روز عبادت بگيرند، و ليكن معلوم نكرده بود كه جمعه چه روزى است، و تعيين آن را به اجتهاد خود آنان واگذار كرده بود، آن گاه احبار ايشان (پيشوايان يهود) در تعيين آن اختلاف كردند و خدا هم هدايتشان نكرد در نتيجه شنبه را براى خود تعيين نمودند.
بعضى «4» ديگر گفتهاند: مراد اين است كه در ميان خود در باره شان سبت اختلاف كردند، بعضى گفتند: از روز جمعه محترمتر است و بعضى جمعه را افضل از آن دانستند. و همچنين اقوالى ديگر كه ريشه همه آنها مطالبى است كه در خصوص قصه سبت يهود رسيده است.
هيچ يك از اين اقوال با لفظ آيه سازگارى و آن طور كه بايد انطباق ندارد . مرحوم علامه طباطبايي وجه مناسب تري را براي اين اختلاف در الميزان ذكر نموده اند. بدين بيان كه : بگوييم مراد از جمله" اختلفوا فيه" اختلاف در سبت، بعد از تشريع آن باشد، زيرا بنى اسرائيل در باره آن اختلاف نموده عدهاى تشريع آن پذيرفته و عدهاى رد كردند، دسته سومى حيله بكار بردند كه در سوره بقره و نساء و اعراف به حيله آنان و داستانشان اشاره شده است، نه اينكه مراد از اختلافشان در آن، قبل از تشريع آن باشد چنانچه در بعضى روايات (در تفسير روح المعانى، ج 14، ص 252) آمده كه اول پيشنهاد شد كه در هر هفته يك روزبراى عبادت تعطيل كنند، آن گاه آن روز را جمعه قرار دادند، و بهمين خاطر اختلاف در گرفت بخاطر رفع اختلاف شنبه را قرار دادند.
و معناى آيه اين است كه:" جز اين نيست كه روز سبت قرار داده شد و يا يك روز در هفته براى عبادت تعطيل شد بمنظور تشديد و آزمايش يهود كه بعد از تشريع آن اختلاف كردند، يك دسته قبولش كردند، و يك دسته ديگر آن را رد نمودند، دسته سوم در ظاهر به قبول آن تظاهر نموده و در خفا، براى اشتغال به ماهيگيرى حيله نمودند، پروردگار تو در روز قيامت ميان آنان در آنچه اختلاف مىكردند حكم خواهد نمود".
منابع :
1. روح المعانى، ج 14، ص 253.
2. روح المعانى، ج 14، ص 253 به نقل از حقاجى.
3. روح المعانى، ج 14، ص 253 به نقل از قاضى عياض.
4. روح المعانى، ج 14، ص 253.
5. ترجمه تفسير الميزان، ج12، ص: 532.
-
۱۳۸۶/۰۹/۳۰, ۰۰:۱۱ #3
سرگذشتي كه آيه 65 بقره و آيه بعد و نيز آيات 163ـ166 سورة اعراف آن را بيان داشته، مربوط به جمعي از بنياسرائيل است كه در ساحل يكي از درياها (ظاهراً درياي احمر بوده كه در كنار سرزمين فلسطين قرار دارد) در بندري به نام ايله (كه امروزه به نام بندر ايلات معروف است) زندگي ميكردند.
از طرف خداوند سبحان براي آزمايش و امتحان، به آنان دستور داده شد كه روزهاي شنبه به صيد ماهي نپردازند. ولي مردم بناي بر قانونشكني گذاشتند و ابتدا با حيلة شرعي ـ به وسيلة كندن حوضچهها و يا انداختن قلابها ـ كار خود را شروع كردند (ماهيها را روزهاي شنبه در حوضچهها و يا قلابها به دام ميانداختند و روزهاي بعد آنها را از آب ميگرفتند). اين كار، نافرماني و گناه را در نظر آنها كوچك جلوه داد و آنان را در برابر شكستن احترام روز ممنوع، جسور ساخت. كم كم در برابر فرمان الهي بيباك شده، در روزهاي شنبه به طور علني و با بيپروايي به صيد ماهي مشغول شدند و از اين راه مال و ثروت فراواني فراهم ساختند; زيرا ماهيان (براي امتحان آنها و به دستور پروردگار) روز شنبه در روي آب آشكار ميشدند و در غير روز شنبه كمتر به سراغ آنها ميآمدند (اعراف، 163) وضع چنين بود تا اينكه عذاب سخت الهي فرود آمد و گناهكاران و كساني را كه امر به معروف و نهي از منكر نميكردند به كام خود فرو برد (از مجموع آيات قرآن استفاده ميشود كه هر دو گروه مجازات شدند، ولي مجازات مسخ، تنها مربوط به گنهكاران بود و مجازات ديگران احتمالاً هلاكت و نابودي بوده است، هر چند گنهكاران نيز چند روزي پس از مسخ شدن ـ طبق روايات ـ هلاك شدند.(ر.ك: تفسير نمونه، آيةالله مكارم شيرازي و ديگران، ج 6، ص 418ـ428، دارالكتب الاسلامية.)
بيشتر مفسران بر اين باورند كه "مسخ" جسماني بوده است و روايات نيز اين باور را تأييد ميكند.(تفسير نمونه، آيةالله مكارم شيرازي و ديگران، ج 6، ص 425، دارالكتب الاسلامية.)
-
تشکر
-
۱۳۸۷/۰۳/۲۴, ۲۱:۵۹ #4
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۵
- نوشته
- 1,799
- مورد تشکر
- 3,021 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
18
بنام خدا
1.«سبت» در اصل به معناى تعطيل کردن کار براى استراحت است. در آيات متعددى «سبت» به اين معنا آمده است; «وَ جَعَلْنَا نَوْمَکُمْ سُبَاتًا;(نباء،9)و خواب شما را مايه آسايش گردانيديم.» روز شنبه را از اين جهت «يوم السبت» مى ناميدند که يهود برنامه کسب و کار معمولى خود را در آن تعطيل مى کردند، سپس اين نام براى اين روز در اسلام باقى ماند هر چند روز تعطيلى نبود.4. تفسير نمونه،ج 11، ص 251
سبت به معناى شنبه و روز تعطيلى يهود، شش بار در قرآن آمده است.(1)
2. شنبه و تحريم هاى آن براى يهود به عنوان يک امتحان سخت قرار داده شد; «إِنَّمَا جُعِلَ السَّبْتُ عَلَى الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ وَ إِنَّ رَبَّکَ لَيَحْکُمُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَـمَةِ فِيمَا کَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ;(نحل،124)بزرگد اشت شنبه، بر کسانى که درباره آن اختلاف کردند مقرر گرديد و قطعاً پروردگارت روز رستاخيز ميان آنان درباره چيزى که در مورد آن اختلاف مى کردند، داورى خواهد کرد.» بنابراين، چون تعطيلى اين روز جنبه ى فوق العاده و مجازات داشته نمى توان به آن استناد کرد و قداست و حرمت روز شنبه را استنباط کرد.(2)
حتى در برخى از نقل ها آمده است: «حضرت موسى (ع) بنى اسراييل را دعوت به احترام و تعطيل روز جمعه کرد که آيين حضرت ابراهيم بود، اما آنان به بهانه اى از آن سرباز زدند و روز شنبه را ترجيح دادند، خداوند روز شنبه را با شدت عمل و محدوديت هايى براى آنان قرار داد.»(3)
بهترين دليل بر اين مسأله اين است که يهود حتى در اين روز انتخابى خود نيز اختلاف کردند، گروهى آن را ارج نهادند و احترام نمودند و گروهى نيز احترام آن را شکستند و به کسب و کار پرداختند و به مجازات خداوند گرفتار شدند. اين گروه معروف به «اصحاب السبت» هستند که شرح ماجراى آنان در آيات 163ـ166 آمده است.(4)
3. بر فرض روز شنبه در بين يهوديان از اهميت ويژه اى برخوردار باشد، آن مختص يهود است و براى ما مسلمانان با توجه به نسخ شرايع پيشين قداست و حرمتى از اين جهت ندارد.
4. يادآورى و تکرار سرگذشت و تاريخ گذشتگان، با توجه به هدفى است که قرآن کريم درباره هدايت انسان ها دارد. چرا که يادآورى سرنوشت افراد، سبب آگاهى و عبرت ما انسان ها مى شود.
پاورقی:
1. قاموس قرآن، سيد على اکبر قرشى، واژه «سبت».
2. الميزان، علامه طباطبايى(ره)، ج 12، ص 369
3. بحارالانوار، علامه مجلسى، ج 4، ص 49
-
تشکر
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری