صفحه 5 از 5 نخست ... 345
جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید   

موضوع: جدید ترین مباحث تفسیری انجمن علوم قرآن ( جهت اطلاع دوستان )

  1. #41

    تاریخ عضویت
    جنسیت مرداد ۱۳۸۹
    نوشته
    7
    مورد تشکر
    26 پست
    حضور
    5 ساعت 28 دقیقه
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    نقل قول نوشته اصلی توسط عبد نمایش پست
    بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ
    الرَّحْمَـٰنُ ﴿1﴾ عَلَّمَ الْقُرْآنَ ﴿2﴾ خَلَقَ الْإِنسَانَ ﴿3﴾ عَلَّمَهُ الْبَيَانَ ﴿4﴾


    « الرحمن » است (كه) قرآن را تعليم داد. (بعد از آنكه) انسان (پيامبر) را آفريد. به او (پيامبر) بيان (واضح و آشکار شدن آيات قرآن) را آموزش داد.

    اسم الحسني و صفت « الرَّحْمن » :

    1. گسترنده و عطاء کنندهء نعمات زيستي اختصاصي به جن و انس طبق آيات : « فاتحه : 1، رحمن : 10، اعراف : 32، لقمان : 27، اسراء : 18-20، سبأ : 24، حجر : 20 »
    2. مالك الملك، پادشاه و رب المشارق و المغارب مطلق در دنيا و آخرت براعلام دائمی اسم « الله، لا الاه الا الله ، محمد : 19» و تثبيت قرآن در سراسر زمين. « آل عمران : 26، سوره اخلاص، اسراء : 111، فرقان : 2 و 26 و 59، حج : 40، بقره : 251، مزمل : 9، صافات : 5، معارج : 40، نور : 55 »
    3. تقدم « عَلَّمَ الْقُرْآنَ » بر « خَلَقَ الْإِنسَانَ » اعلام برنامه تعليم كلام الله مجيد (به نام عمومی قرآن به همهء پيامبران « حجر : 91، اعلي : 19، شعرا : 196، طور : 1-3 ») به وحی « الرَّحْمَن » به برنامهء « اعلی : 2 و3، بقره : 37 و 38، تين : 4 » است لذا، فرمان اوليه در آيات « ص : 72، بقره : 34 » سجده به شخص آدم نيست بلکه، سجده يا اطاعت به وحي (قرآن) الله (به تعليم به آدم و هرپيغمبری) است « علق : 19، مؤمنون : 44، مائده : 19، نجم : 10 و 26 و 62 ») و نهايتا نزول « الْقُرْآنَ الْعَظِيمَ ، حجر : 87 » :


    برفرمان آيات « أَلاَ لَهُ الْخَلْقُ وَالأَمْرُ ، اعراف : 54، نساء : 58، احزاب : 70-72، ذاريات : 56 » « عَلَّمَهُ الْبَيَانَ » بازگرداندن امانت (کلامِ الله) به صاحب کلام (الله) با تعليم « قرآن »، توسط « الرحمن » يا « رَبِّ الْعَالَمِينَ » يا « رَبِّ النَّاسِ » (يگانه تعليم دهنده و تبيين کننده وحی به انسان، به هشدار در آيات « نساء : 105 و 113 ») به توضيح آيه « هود : 1 » و برتبين و آشكار و روشن شدن معناي آيات و کلمات با تأويل آيات محكم برای فهميدن منظوري واحد و بي اختلاف در متن قرآن به دليلِ « شَرَعَ لَكُم مِّنَ الدِّينِ » در آيه « شوري : 13 » مستقل از زمان و مكان تا ابد است « زمر : 23، فصلت : 42، شوري : 14، نحل : 44، نساء : 82، مائده : 102 » که با آيات « ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا بَيَانَهُ ، قيامت : 19، إِنَّ عَلَيْنَا لَلْهُدَى ، ليل : 12، وَعَلَى اللّهِ قَصْدُ السَّبِيلِ ، نحل : 9 » (و برالله بيان راه مستقيم است)، إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ ، انسان : 3، وَلَقَدْ جِئْنَاهُم بِكِتَابٍ فَصَّلْنَاهُ عَلَى عِلْمٍ هُدًى ، اعراف : 52 (و يقينًا به ايشان كتابي (قرآن) را آورده ايم، که آن را بردانشي (فقط به وحی الله « هود : 14 ») شرح و بيان نموده ايم)، « وَكُلًّا ضَرَبْنَا لَهُ الْأَمْثَالَ ، فرقان : 39 »، همان « بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ » و همچنين به توضيح آياتی مانند :

    1. :

    آيه « عَلَّمَ الْقُرْآنَ » « عَلَّمَهُ الْبَيَانَ »
    « هَـذَا بَيَانٌ لِّلنَّاسِ وَ هُدًى وَ مَوْعِظَةٌ لِّلْمُتَّقِينَ ، آل عمران : 138 » « هَـذَا » « بَيَانٌ لِّلنَّاسِ وَ هُدًى وَ مَوْعِظَةٌ »
    « مَا كَانَ حَدِيثًا يُفْتَرَى وَلَـكِنْ تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَتَفْصِيلَ كُلَّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ، یوسف : 111 » « مَا كَانَ حَدِيثًا يُفْتَرَى » « تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَتَفْصِيلَ كُلَّ شَيْءٍ »
    « وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ ، نحل : 89 » «وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ لْكِتَابَ » « تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ »
    « وَقُرْآناً فَرَقْنَاهُ ، اسراء : 106 » « وَقُرْآناً » « فَرَقْنَاهُ »
    « يُدَبِّرُ الأَمْرَ يُفَصِّلُ الآيَات ، رعد : 2 » «يُدَبِّرُ الأَمْرَ» « يُفَصِّلُ الآيَات »
    « لاَ إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ ، بقره : 256 » «فِي الدِّينِ » « قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ »
    « وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ ، نحل : 44 » «وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْر » « لِتُبَيِّنَ »
    « وَمَا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ إِلاَّ لِتُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ، نحل : 64 » « وَمَا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ الا» « لِتُبَيِّنَ لَهُمُ »


    و مشتقات « بيان » در بيش از 200 آيه جملگی به سنجش به سنگ و وزن هم، طبق آيات « وَوَضَعَ الْمِيزَانَ أَلَّا تَطْغَوْا فِي الْمِيزَانِ ، وَأَقِيمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلَا تُخْسِرُوا الْمِيزَانَ » دليلی است که « عَلَّمَهُ الْبَيَانَ » تعليم بیان قرآن به پيغمبر با شرح و توضيح و تأويل توسط الله است (ولاغير)،

    1. براجرای عملی برنامه « عَلَّمَ الْقُرْآنَ » و « عَلَّمَهُ الْبَيَانَ » (تعليم قرآن و تعليم بيان قرآن به پيغمبر و حواريون) مانند هر برنامه ای متقن از الله با ابتداء و انتهای مشخص مصداق آيه « حديد : 3 » ابتدائا سوره هفت آيه ای فاتحه « سَبْعًا مِّنَ الْمَثَانِي ، حجر : 87 » ( بر اثبات وبيان کلام محکم الله و نفی هر سخن غير الله در دین، يا لا الاه الا الله) به عنوان « فهرست قرآن و مجملی از قرآن عظيم » و آنگاه در 23 سال 113 سوره برای تعليم توضيح و بيان آيات، به پيامبر « امي » نازل می شد و طبق آيات « تكوير : 29، مدثر : 56، انسان : 30 » فقط به خواست الله، پيامبر و حواريون مؤمن، به شهادت سوره عصر و بقره : 285 در حد مورد اجازه الله طبق ظرفيت تكليف اعطائي براي فهم آيات به بيان مورد تعليم الله : بدون شراكتي براي كلام الله مجيد و بدون توضيح زعمي و تفسير احدي، « زمر : 23 » و به « احسن تفسير ، فرقان : 33 » و به راست ترين كلام دست يافتند و براصل « لا الاه الا الله » و به شهادت « وَطَائِفَةٌ مِّنَ الَّذِينَ مَعَكَ ، مزمل : 20، الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ وَالْمُؤْمِنُونَ ، مدثر : 31 ») به غير از قرآن، هرگز و مطلقًا سخن و نوشته اي برجاي نگذاشتند. « نساء : 82 » « مؤمنون : 62، مزمل : 1-8، جمعه : 2، ضحي : 7، شرح : 8، قصص : 86، شوري : 52، عنكبوت : 48، فرقان : 52، يونس : 61، مريم : 64، واقعه : 79، انعام : 38 » « انعام : 161-163، يونس : 105، کهف : 50 و 51، روم : 30، حج : 31، بقره : 135، آل عمران : 67 و 95، بينه : 5 »، « وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللّهِ حَدِيثًا (87) ، وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللّهِ قِيلاً ، نساء : 122 ، بقره : 138 و 255، اسراء : 39 و 85، هود : 17، بقره : 121، جمعه : 3، صافات : 61، زمر : 27، مطففين : 26، تحريم : 4، اعراف : 145، قمر : 52 و 53، انعام : 154، توبه : 115، آل عمران : 115 و 179 »
    2. تفسير « عَلَّمَهُ الْبَيَانَ » به رأی و به نظرات متوهمی، مانند:


    1. « تعليم سخن گوئي و فصاحت و زبان آوري و تكلم انسان برمبناي خرد بشري » و « (به زعم و خيالبافی) تكلم و خرد، استدلال علم بيان (؟) و تجربه و علم و هرانتساب ديگری به بشر » و مختص نمودن بيان الله به بيان شخص « سبحان الله »
    2. « درك اختلاف صفات اشياء توسط بشر و توضيح آن براي ديگران با كلام بشري » «سبحان الله »
    3. « آشكار شدن انديشه و احساس بشر » «سبحان الله »
    4. نمونه روشن از شرک موارد فوق در لغت باب.(اخ) ميرزا علی محمد : (عينًا کپی شده از لغت نامه دهخدا) ... وجه تسميه باب، اسم عربي و بمعني « در » است. باب در آغاز ظاهرا مدعي بوده است که من باب امام زمان هستم و براي پي بردن به اسرار و حقايق بزرگ و مقدس ازلي و ابدي بايد مردم بناچار از در بگذرند و بحقيقت برسند‚ پس بايد به من ايمان بياورند تا بکمک من که واقف باسرار هستم بر آن اسرار دست يابند. « نعوذ بالله » پس از مدتي قدم فراتر نهاد و مدعي شد که خداوند کتاب « بيان » را بروي نازل کرده است و قول خداي تعالي که فرموده : « الرحمن ‚ علم القرآن ‚ خلق الانسان ‚ علمه البيان » اشاره باو دارد که « انسان » علي محمد و بيان همين کتابست که بر او نازل گشته . کتاب بيان تاليفي است از جملات عربي مسجع مغلوط و فارسي. باب خود را ملقب بذکر کرد مدعي شد که مراد از آيه شريفه « انا نحن نزلنا الذکر وانا له لحافظون » و « فاسئلوا اهل الذکر » و ديگر امثال آيات قرآني ‚ اوست ... «سبحان الله » و نظرت مشابه و با اختلاف کثير، که جملگی نشان از تکبر در مقابل کلام الله است «سبحان الله » برخلاف « وَلاَ مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِ اللّهِ » و برخلاف تذكر استقلال قرآن از فكر بشر در آيات « نور : 35، شوري : 13 و 14 و 21، انبياء : 27-29، حجرات : 1 » (به شباهت هرميزانی جعلی و نظری بدون مجوز از صاحب دين، الله و مانند نظر شيطان اوليه بر فريب آدم در پيشگاه مبارک فرمان الله) نشأت يافته از هوا و هوس برخلاف آيات « فرقان : 43، جاثيه : 23 » است و بيان صاحب سخن، الله در قرآن را « نعوذ بالله » به بيان و سخن بشر (همچون مدعيان نظرات فوق) در دين توهم نمايند « قمر : 5، انعام : 149، ابراهيم : 52، انبياء : 106 ، بقره : 27 و 79 و 204، رعد : 25، يونس : 15 و 16، شعراء : 98، نساء : 60 » و قائل به انفصام آيات الله شوند. « بقره : 256، رعد : 18و 22، قصص : 51 » و به گمان، ره يافته و مهتدی باشند « سبحان الله » « اعراف : 37 و 169 و 175، واقعه : 82، عنكبوت : 64، مريم : 59 ، روم : 32، زخرف : 37، اعراف : 30، فصلت : 25،‌ كهف : 103 و 104، بقره : 8-16، آل عمران : 14 و 23، نساء : 44 و 65 »، « انعام : 46 و 55، کهف : 54، انظُرْ كَيْفَ نُبَيِّنُ لَهُمُ الآيَاتِ ثُمَّ انظُرْ أَنَّى يُؤْفَكُونَ ، مائده : 75، نحل : 74 »


    نتيجه : آيات رحمن : 1-4 قابل مقايسه با آيه اعلی : 1-3 معادل بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ ﴿1﴾ است :
    الرَّحْمَـٰنُ ﴿1﴾ عَلَّمَ الْقُرْآنَ ﴿2﴾ = سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى ﴿1﴾
    خَلَقَ الْإِنسَانَ ﴿3﴾ = الَّذِي خَلَقَ فَسَوَّىٰ ﴿2﴾
    عَلَّمَهُ الْبَيَانَ ﴿4﴾ = وَالَّذِي قَدَّرَ فَهَدَىٰ ﴿3﴾

    که فقط الله تعليم دهنده و بيان کنندهء قرآن به انسان است و راهنما برتاريخچه وحی الله به پيغمبران، و كليد فهم كلام الله مجيد به تبيين انحصاري مؤلف آن الله است. « رعد : 38 و 39، انعام : 19 » که تا ابد جاودان و لا يتغير شده است.
    جدید ترین مباحث تفسیری انجمن علوم قرآن ( جهت اطلاع دوستان )
    بسم الله
    یارب:چه کنم که شوم لایق دیدار


صفحه 5 از 5 نخست ... 345

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

اشتراک گذاری

اشتراک گذاری

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
^

ورود

ورود