-
۱۳۸۸/۰۳/۰۴, ۱۳:۵۶ #1
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۷
- نوشته
- 544
- مورد تشکر
- 2,021 پست
- حضور
- 1 دقیقه
- دریافت
- 18
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
من + تو= ما(من - تو = 0)
به نظرمن خانواده رياضي و شيمي خاص خود را داردمانند:
من + تو = ما
تو + من = ما
من - تو = 0
تو - من = 0
شيمي خانواده:
مثال:اكسژن+ هيدروژن= آب(زندگي)
مرد(عقل گرا)+ زن(عاطفه گرا)=زندگي شيرين
(در واقع هر دو عقل و عاطفه دارند ولي در صد آنها فرق دارد كه در تركيب جديد كه با كاتاليزور عشق رخ مي دهدچيز جديدي به وجود مي آيد.تنها در اين تركيب است كه هر كدام مي توانند نقص ها و كمبود هاي خود را جبران كنند.
در بند خویش بودن معنای عشق نیستچونانکه زنده بودن، معنای زندگی
-
-
۱۳۸۸/۰۳/۰۵, ۰۵:۲۹ #2
- تاریخ عضویت
آبان ۱۳۸۷
- نوشته
- 719
- مورد تشکر
- 1,947 پست
- حضور
- 4 ساعت 21 دقیقه
- دریافت
- 41
- آپلود
- 0
- گالری
-
4
آیا بر فرض که: مرد( عاطفه گرا!) + زن( عقل گرا! ) = زندگی شیرین؟
-
-
۱۳۸۸/۰۳/۰۵, ۰۷:۴۴ #3
- تاریخ عضویت
فروردين ۱۳۸۸
- نوشته
- 4,583
- مورد تشکر
- 8,393 پست
- حضور
- 11 ساعت 3 دقیقه
- دریافت
- 861
- آپلود
- 199
- گالری
-
331
مرد( عاطفه گرا!) + زن( عقل گرا! ) = زندگی شیرین
مهربونم فکر نمیکنم این فرضیه درست از آب در بیاد ...
اینجوری در خانه ها میشه زن سالاری ...
-
-
۱۳۸۸/۰۳/۰۵, ۰۸:۰۲ #4
- تاریخ عضویت
آبان ۱۳۸۷
- نوشته
- 719
- مورد تشکر
- 1,947 پست
- حضور
- 4 ساعت 21 دقیقه
- دریافت
- 41
- آپلود
- 0
- گالری
-
4
ولی شاید کمبود عقل گرایی مرد رو (در مثال) بشه با عقل گرایی بیشتر زن، و همینطور مشکل عدم توازن عاطفه رو در اونه، ( به شیوه مکمل بودن همدیگه) حل کرد!
اگر به نظر شما این زندگی ، شیرین ! نمی شود، پس راه حل برای شیرین کردن زندگی چنین خانواده هایی چیه؟
آیاباید زن و مرد به بلوغ بیشتری برسند ( قبل یا بعد از ازدواج؟)
-
-
۱۳۸۸/۰۳/۰۵, ۲۰:۳۸ #5
- تاریخ عضویت
فروردين ۱۳۸۸
- نوشته
- 4,583
- مورد تشکر
- 8,393 پست
- حضور
- 11 ساعت 3 دقیقه
- دریافت
- 861
- آپلود
- 199
- گالری
-
331
سطح فرهنگ مرد = سطح فرهنگ زن = زندگی شیرین
این خیلی بهتره ...
-
-
۱۳۸۸/۰۳/۰۵, ۲۰:۴۴ #6
- تاریخ عضویت
فروردين ۱۳۸۸
- نوشته
- 4,583
- مورد تشکر
- 8,393 پست
- حضور
- 11 ساعت 3 دقیقه
- دریافت
- 861
- آپلود
- 199
- گالری
-
331
-
-
۱۳۸۸/۰۳/۰۶, ۰۸:۰۰ #7
گفته اند مرد ایینه جلال و زن ایینه جمال الهی است
و چه زیبا و دلچسب گزارشیست
پس امور جلالیه با مرد و امرو جمالیه با زن نیکو قراردادیست نه؟
حال بیا و نظاره کن تناکح جمال و جلال را ...
این است گامی در راه تکامل ان شاء الله
به نام خدا نه خدای دیروز و امروز و فردا،خدای پریروز و پس فردای تاریخ.
-
-
۱۳۸۸/۰۳/۰۷, ۱۳:۲۸ #8
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۷
- نوشته
- 544
- مورد تشکر
- 2,021 پست
- حضور
- 1 دقیقه
- دریافت
- 18
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
سلام خدا بر شما
بله غالبا مرد عقل گرا است اما داريم مرداني را كه نسبت به همسرشان عاطفي تراند و زنانشان عقل گراترند.نوع تربيت،سبك الگويي والدين و تفاوت هاي فردي وشرايط اقليمي و مسايل زيستي در اين امر دخيل است(مثلا مرد معتاد است،مشكل روحي وشخصيتي دارد يا ضريب هوشي پاييني داردو...)اينجا بايد زن با ظرافت مديريت را با هماهنگي و هم انديشي مردش به عهده بگيرد.البته بهتر است زن در سطح جامعه و اقوام خود طوري عمل نكند كه زن سالار جلوه كند و همسرش بين مردان و خانواده اش تحقير شود.
ویرایش توسط D.HAMID : ۱۳۸۸/۰۳/۰۷ در ساعت ۱۳:۳۱
در بند خویش بودن معنای عشق نیستچونانکه زنده بودن، معنای زندگی
-
-
۱۳۸۸/۰۳/۰۷, ۱۵:۱۵ #9
به نام مهربانترين مهربانان
با سلام خدمت بزرگواران
نقل قول:
نوشته اصلی توسط D.HAMID
مرد(عقل گرا)+ زن(عاطفه گرا)=زندگي شيرين
(در واقع هر دو عقل و عاطفه دارند ولي در صد آنها فرق دارد كه در تركيب جديد كه با كاتاليزور عشق رخ مي دهدچيز جديدي به وجود مي آيد.تنها در اين تركيب است كه هر كدام مي توانند نقص ها و كمبود هاي خود را جبران كنند.
1. محبت مي كنيد بفرماييد دقيقا چه مفهومي از "عقل گرايي" و "عاطفه گرايي" را متصوريد ؟
2. آيا "عاطفي بودن" همان عاطفه گراييست ...؟
با سپاس
ویرایش توسط امير : ۱۳۸۸/۰۳/۰۷ در ساعت ۲۱:۱۳
تا تو به خاطر مني كس نگذشت بر دلم
مثل تو كيست در جهان تا ز تو مهر بگسلم
-
-
۱۳۸۸/۰۳/۱۶, ۲۳:۴۰ #10
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۷
- نوشته
- 544
- مورد تشکر
- 2,021 پست
- حضور
- 1 دقیقه
- دریافت
- 18
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
-
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری