-
۱۳۸۸/۰۳/۰۴, ۱۴:۱۸ #1
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۷
- نوشته
- 544
- مورد تشکر
- 2,021 پست
- حضور
- 1 دقیقه
- دریافت
- 18
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
مرد ريئس جمهور خانواده
مردريئس جمهور خانواده است و زن و در ادامه فرزندان بزرگ ،هيئت دولت براي سرزمين زندگي هستند.
بله مرد طبق فرمايش قرآن و نظر رايج خانواده درمان گران در جهان روان شناسي سرپرست خانواده است چون:
1- از نظر روان شناختي اغلب مرد تمايل به برتر بودن ،رهبري ،رياست و استقلال دارد وسرپرستي با اين روحيات سازگاري دارد.
2. از نظر روان شناختي اغلب زنان،تمايل به وابستگي ، مورد حمايت واقع شدن،همكاري دارند.
3. قوي تر بودن مرد با سرپرستي،حمايت گري و حفظ قلمرو خانوادگي در برابر خطرات اقليمي و انساني سازگار تر است.
4.سرپرستي به معني خودرايي و خود محوري نيست.مرد خانه مثل رئيس جمهور مي ماند كه با همفكري هيئت دولت تصميمي را مي گيرد و در نهايت براي يك كشور اجرا مي كند.
5.مرد وزن مثل قطعات جداشده يك پازل ناتمام و بي معنايي هستند كه تنها در كنار هم و باهم معني مي يابد كه براي معنادارشدن زندگي لازم است اين دو قطعه در جاي خود قرار گيرند.پس سرپرست خانواده كه عقل گراست نياز دارد كه از عواطف زن كمك بگيرد تا خانواده سالمي را بسازد همانگونه اكسيژن و هيدروژن در كنار هم و با همكاري و تركيب باهم آبِ زندگي بخش را مي سازند.
اكسژن+ هيدروژن= آب(زندگي)
مرد(عقل گرا)+ زن(عاطفه گرا)=زندگي شيرين
(در واقع هر دو عقل و عاطفه دارند ولي در صد آنها فرق دارد كه در تركيب جديد كه با كاتاليزور عشق رخ مي دهدچيز جديدي به وجود مي آيد.تنها در اين تركيب است كه هر كدام مي توانند نقص ها و كمبود هاي خود را جبران كنند.
كشور زندگي= قوه مقننه(عقل و شرع)+ قوه مجريه(مرد و زن و فرزندان)+ قوه قضاييه(دادگاه خانواده)
ویرایش توسط D.HAMID : ۱۳۸۸/۰۳/۰۴ در ساعت ۲۲:۱۷
در بند خویش بودن معنای عشق نیستچونانکه زنده بودن، معنای زندگی
-
تشکرها 16
-
۱۳۸۹/۰۳/۱۸, ۱۱:۲۰ #2
- تاریخ عضویت
آبان ۱۳۸۸
- نوشته
- 11,936
- مورد تشکر
- 35,179 پست
- حضور
- 33 روز 7 ساعت 39 دقیقه
- دریافت
- 406
- آپلود
- 94
- گالری
-
278
همانطور که هر مؤسسه، اداره و سازمانی نیاز به یک مدیر دارد، خانواده نیز علیرغم وجود تفاهم و تعاون، نیازمند مدیر است.
از طرفی از آنجا که این کار غالبا از عهده مرد بهتر ساخته است، خداوند حکیم این مسئولیت بزرگ را بر دوش آنان نهاده است.
این موضوع نیز بدان معنا نیست که مقام زن کوچک شمرده شده باشد، بلکه حفظ نظم و انضباط منزل، چنین روشی را میطلبد. البته این موضوع به تجربه نیز ثابت شده است که زنان به دلیل ویژگیهایی که دارند توانایی تحمل بار سنگین مدیریت زندگی را ندارند و پس از مدتی دچار خستگی شده و شادابی خود را از دست میدهند.
زن مظهر محبت و رحمت است و خداوند متعال وظیفة برآورده کردن نیازهای عاطفی را به زنها و ادارة امور خانواده را به مردان واگذار کرده است. خداوند مردان را موظف کرده است که تلاش کننده و مخارج افراد واجب النفقه خود را تأمین کرده و در اختیارشان قرار دهند.
ماهی ها از تلاطم دریا به خدا شکایت بردند
و
چون دریا آرام شد خود را اسیر تور صیادان یافتند.
تلاطم های زندگی حکمتی از جهان هستی است...
پس از خدا بخواهیم دلمان آرام باشد نه اطرافمان
-
تشکرها 5
-
۱۳۸۹/۱۱/۱۵, ۱۴:۴۲ #3
- تاریخ عضویت
آبان ۱۳۸۸
- نوشته
- 11,936
- مورد تشکر
- 35,179 پست
- حضور
- 33 روز 7 ساعت 39 دقیقه
- دریافت
- 406
- آپلود
- 94
- گالری
-
278
مدیریت خانواده
خانواده مهمترین و اصلیترین نهاد اجتماعی است که شخصیت و هویت هر انسانی بسته به آن است، و در تعیین سرنوشت انسانها و جوامع نیز یکی از مهمترین عوامل است از این رو اسلام هیچ نوع سهلانگاری و بیبرنامگی را برای خانواده نمیپسندد و در مورد کوچکترین مصالح و نیازهای خانواده تعیین مقررات فرموده است. بنابراین بدیهی است که در مسئله ریاست خانواده و موضعگیری دقیق و روشنی داشته باشد و به صراحت آن را مشخص نماید؛ نه آنکه مانند مدلهای غربی در مورد ریاست کلی و تصمیمگیریهای نهایی در خانواده، هیچ برنامه و راه خروجی نداشته باشد تا این مسئله به طور طبیعی خود عامل اختلاف شده و طرف «پیروز» آن را به عهده گیرد.
در شریعت اسلام با در نظرگرفتن فطرت زن و مرد، تفاوتها و استعدادهایشان و سپردن زحمات سنگین و تحمیل مخارج خانواده بر مرد، امتیاز ریاست خانواده نیز به مرد داده شده و متقابلاً از زنان اطاعت و پذیرش این امر را خوا
ستار شده است. لذا به صراحت میفرماید: «الرّجال قوّامون علی النّساء».1
با توجه به لغتنامههای عرب و تفاسیر مختلف پیرامون واژه «قوامون» از این لفظ نوعی سرپرستی به عهده گرفتن امور و مراقبت فهمیده میشود.2
در برخی روایات نیز امر به مدیریت و سرپرستی مردان شده است، در حدیث معروف
از پیامبر اکرم(ص) میخوانیم:
«الا کلکم راع و کلکم مسئول عن رعیته ... و الرجل راع علی اهل بیته، ...؛3
«بدانید تمام شما راعی هستید و نسبت به رعیت خود مسئولیت دارید .... و مرد نسبت به اهل و عیال خود مسئول است.»
همچنین از امام صادق(ع) نقل شده است که فرمود:
«من سعادة الرجل أن یکون القیم علی عیاله؛4 «از سعادت مرد آن است که سرپرست خانوادهاش باشد.»
بنابراین در هر نهادی شایسته است فرد اصلح عهدهدار مسئولیت آن گردد. دین مبین اسلام برای مسئولیت خانواده مرد را اصلح از زن میداند و او را مدیر خانواده قرار داده است و تأمین نفقه و برتری قوای فکری و جسمی او را دلیل این انتخاب میداند، حضرت ایتالله العظمی مکارم شیرازی در تفسیر ایه «الرجال قوامون علی النساء» مینویسد:
«البته این موقعیت به خاطر وجود خصوصیاتی در مرد است، مانند ترجیح قدرت تفکر او بر نیروی عاطفه و احساسات و دیگری داشتن بنیه و نیروی جسمی بیشتر که با اولی بیندیشد و نقشه طرح کند و با دومی از حریم خانواده خود دفاع کند. به علاوه تعهد او در برابر زن و فرزندان نسبت به پرداخت هزینههای زندگی و پرداخت مهر و تأمین زندگی آبرومندانة همسر و فرزند، این حق را به او میدهد که وظیفة سرپرستی به عهدة او باشد.
البته ممکن است زنانی در جهات فوق بر شوهران خود امتیاز داشته باشند ولی قوانین به تک تک افراد نظر نمیکند بلکه نوع و کل را در نظر میگیرند و شکی نیست که از نظر کلی مردان نسبت به زنان برای این کار آمادگی بیشتری دارند، اگر چه زنان نیز میتوانند وظایفی به عهده بگیرند که اهمیت آن مورد تردید نیست.»5
همچنین ایتالله شهید مطهری با قلم توانای خود این واقعیت را به صورتی منطقی و جالب و به دور از هر گونه افراط و تفریط بیان میکند و مینویسد: «اگر ازدواج را به عنوان یک شرکت سهامی در نظر بگیریم، مرد سرمایهگذاری بیشتری نسبت به زن کرده است و این سرمایهگذاری بیشتر به او حق میدهد که مدیریت خانواده با او باشد. هرچند زن و مرد هر دو در سرمایهگذاری جسمی و روحی مانند هم و برابرند ولی مرد از نظر مالی هم سرمایهگذاری کرده و سهام بیشتری دارد.»6
البته ذکر این نکته لازم است که خداوند به مرد حق سرپرستی و حاکمیت داده نه تحکم. همان طور که به واسطة «قوامیت» مدیریت را به مرد داده است، به واسطة ایاتی چون «کونوا قوامین بالقسط»7 و «عاشروهنّ بالمعروف»8 و یا «لاتضارواهنّ لتضیغوا علیهن درجه»9 و یا «قل أمر ربی بالقسط»10 آن را ضابطهمند کرده و در قید عدالت، برخورد نیکو، پرهیز از ظلم و ستم قرار داده است.11
بنابراین مرد جواز حاکمیت دارد نه تحکم. در حاکمیت نه تنها موظف است رعایت عفو را به دلیل «أن تعفوا أقرب للتقوی»12 و اصل فضل را به دلیل «لاتنسوا الفضل بینکم»13 بنماید. بلکه به رعایت و تکریم همسر و فرزندان نیز مأمور شده است. این سفارشات در جهت ایجاد تعادل در حقوق و حفظ اخلاق حسنه و کرامت انسانی در خانواده است.14
بدیهی است که در قبال آنچه به مردان دستور داده شد باید به اهل خانواده نیز سفارش پذیرش و اطاعت از او بشود و الا به فرمایش حضرت امیر(ع) «لا رای لمن لایطاع»15 رای و نظر کسی که از او اطاعت نکنند، سودی ندارد.
لذا قرآن بعد از تصریح به «قوّامیت» و سرپرستی مردان میفرماید: «فالصالحات قانتات ... »16 پس زنان شایسته و صالح در مورد انجام وظایفشان نسبت به شوهر خاضع و فرمانبردارند ... .
«متانت» یعنی خاضع و مطیع، یعنی در مقابل شوهران خود خاضع هستند و تمرد امر او را نمیکنند. البته ذکر این نکته نیز لازم است که خضوع و اطاعت زن از مرد به معنای سلب اختیار کامل از زن نیست بلکه اسلام میخواهد بگوید که مدیریت کل خانواده با مرد است یعنی آنجایی که بین زن و مرد اختلاف نظر و سلیقه وجود دارد، حق تصمیمگیری نهایی با مرد است و راه دیگری هم جز این نیست زیرا یا زن باید تصمیمگیرنده نهایی باشد و یا مرد و نمیتوانیم حق را به هیچ کدام ندهیم، و خانواده را به حال خود رها کنیم و نیز شایسته نیست زن و شوهر برای هر اختلاف نظری راهی دادگاه شوند و نظر قضات را کسب کنند.17 تنها راه صحیح و منطقی پذیرش حق مسئولیت و سرپرستی مرد است بر خانواده.
به عبارت دیگر خانواده به مدیر کل و تصمیمگیرنده نهایی نیازمند است والا زن در مسائل داخلی خانواده حق اظهار نظر و مدیریت دارد. و لذا خداوند به فرزندان دستور داده است که از مادران خود اطاعت کنند و از آزار آنها بپرهیزند.
پینوشتها:
1- نساء، ایه 34.
2- مهریزی، مهدی؛ شخصیت و حقوق زن در اسلام، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران 1382: غیرمستقیم؛ ص 232.
3- النوری الطبرسی، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، مؤسسه آل البیت، بیروت 1407؛ ج 14، ص 268.
4- حرّ عاملی؛ همان، ج 51، ص 251.
5- مکارم شیرازی، ناصر؛ تفسیر نمونه؛ قدس: قم 1372، ج 3، ص 412.
6- میرخانی، عزت السادات، رویکردی نوین در روابط خانواده نشر سفیر صبح، تهران، 1379، غیرمستقیم ص 161.
7- نساء، 135.
8- همان، 19.
9- طلاق، 6.
10-اعراف، 29.
11-میرخانی، همان، غیرمستقیم، ص 78.
12-بقره، 237.
13-همان.
14-همان، ص 79.
15-نهج البلاغه، خطبه 27/3، ص 77.
16-نساء، 34.
17-رویکردی نوین، اقتباس، ص 145.
ویرایش توسط ╫❀نیایش❀╫ : ۱۳۸۹/۱۱/۱۵ در ساعت ۱۴:۴۶
ماهی ها از تلاطم دریا به خدا شکایت بردند
و
چون دریا آرام شد خود را اسیر تور صیادان یافتند.
تلاطم های زندگی حکمتی از جهان هستی است...
پس از خدا بخواهیم دلمان آرام باشد نه اطرافمان
-
تشکرها 4
-
۱۳۸۹/۱۱/۱۵, ۱۴:۴۶ #4
- تاریخ عضویت
آبان ۱۳۸۸
- نوشته
- 11,936
- مورد تشکر
- 35,179 پست
- حضور
- 33 روز 7 ساعت 39 دقیقه
- دریافت
- 406
- آپلود
- 94
- گالری
-
278
نیاز خانواده به مدیریت مرد:
تردیدی نیست که احکام الهی، همه در جهت مصالح و نیازهای آدمی صادر شده و با فطرت انسانها سازگارند. لذا قانون مدیریت نیز از این اصل مستثنا نیست و حکمت و مصلحت آن نزد صاحبان خرد و نکتهبینان پوشیده نیست.
عمق نیاز به مدیریت مرد را باید در خانوادههایی که در اثر بیکفایتی و عدم مسئولیتپذیری مرد، یا سلطهگری در جوامعی که از فرهنگ درست اسلامی برخوردار نیستند همین مسئله یکی از دلایل مشکلات فراوان آنها مانند طلاق های بی رویه، بی عفتی و ... گشته است. و استبداد زن متلاشی شده، جستجو کرد.
از پای درآمدن مادر و مبتلا شدن او به بیماریهای روحی و عصبی، به فساد کشیده شدن فرزندان یا لااقل سرپیچی ایشان از والدین و عدم پاسخگویی به آنها و انزوای پدر از جمله مشکلات اینگونه خانوادههاست.
آنچه در این دسته از خانوادهها اتفاق میافتد این است که چون مسئولیت مرد نیز به دوش زن افتاده است، فرزندان به ناچار به سمت رابطه یک طرفه با مادر سوق داده میشوند. به مرور پدر شخصی تسلیم شده و رها از دغدغههای خانواده گشته و به گرفتاریهای مادر افزوده میشود و این چنین وضعی دلیل بروز رفتارهای نابهنجار از سوی فرزندان خواهد شد. «به عبارت دیگر خاستگاه و ریشه مشکلات را باید در وابستگی یک طرفه و بیش از حد فرزندان به مادر و دوری آنها از پدر جستجو کرد.»18 و در این میان فرقی نمیکند که علت مادرسالاری استبداد و خودرأیی زن باشد یا ناشایستگی مرد.
در هر دو صورت رابطه پدر و فرزندی تضعیف میشود و دیگر نیرویی قدرتمند جهت حمایت از خانواده و کنترل فرزندان وجود ندارد. آنگاه مادر مجبور میشود برای آنکه این خلأ را پر کند، از خود قاطعیت و اقتدار پدرانه نشان دهد تا جلوی کجروی و سوء رفتارهای فرزندان را بگیرد. همین امر ممکن است باعث ایجاد مشکل در روابط عاطفی بین مادر و فرزندان شود. ضمن آنکه قاطعیت و اقتدار او مانند قاطعیت و اقتدار مردان کارساز نیست.
برخی روانشناسان معتقدند: اگر پدر نقش قوی و فعال در مدیریت خانواده نداشته باشد و از اداره خانواده بر کنار باشد، پسرش فاقد روحیه مردانه و قوی خواهد شد و این امر در رفتار اجتماعی او اثرات بدی باقی میگذارد. چنین افرادی معمولاً از استقلال، قدرت و مدیریت کافی برخوردار نیستند. همچنین اگر مادر در خانواده نقش چیره و مسلط را ایفاء کند، دختر الگویی صحیح و مناسب که بتواند نقش ویژه او را بیاموزد نخواهد داشت.19
این فقط پارهای از خطراتی است که اینگونه خانوادهها را تهدید میکند. برخی روانشناسان مشکلات بسیار بزرگی چون هستیری، میخوارگی، عدم توانایی ابراز وجود، ناتوانی در سازش با زندگی و افسردگی را نتیجة وابستگی یک طرفه به مادر و تضعیف پدر در خانواده میدانند.20 همچنین ثابت شده است که خیرهسری و خورایی بسیاری از نوجوانان، ناشی از ضعف مدیریت در محیط خانواده است.21
همة این مشکلات و صدها نکتة ناگفتة دیگر شاهد این حقیقتاند که فطرت و طبیعت فرزندان خواهان مدیریت و نظارت پدر است. «رویة پدر و مادر نسبت به فرزند با نیازهای فطری او مطابقت دارد، او هم نیاز به عشق بیقید و شرط مادر دارد و هم به عشق پدر و حکمروایی او.»22
18-فروم اریک، هنر عشق ورزیدن، پوری سلطانی، نشر مروارید، تهران 1346، اقتباس ص 42.
19-سادات، محمد علی، رفتار والدین با فرزندان، نشر انجمن اولیاء و مربیان، تهران 72، غیرمستقیم، ص 83.
20-فروم اریک، همان، غیرمستقیم، ص 44.
21-سادات، همان، ص 55.
22-فروم، همان، غیرمستقیم، ص 42.
منبع :پایگاه حوزه
ماهی ها از تلاطم دریا به خدا شکایت بردند
و
چون دریا آرام شد خود را اسیر تور صیادان یافتند.
تلاطم های زندگی حکمتی از جهان هستی است...
پس از خدا بخواهیم دلمان آرام باشد نه اطرافمان
-
تشکرها 3
-
۱۳۸۹/۱۱/۱۷, ۱۹:۲۴ #5
- تاریخ عضویت
آبان ۱۳۸۸
- نوشته
- 11,936
- مورد تشکر
- 35,179 پست
- حضور
- 33 روز 7 ساعت 39 دقیقه
- دریافت
- 406
- آپلود
- 94
- گالری
-
278
-
تشکرها 4
-
۱۳۸۹/۱۱/۱۸, ۱۰:۱۷ #6
- تاریخ عضویت
فروردين ۱۳۸۹
- نوشته
- 1,109
- مورد تشکر
- 2,111 پست
- حضور
- 2 روز 17 ساعت 18 دقیقه
- دریافت
- 197
- آپلود
- 13
- گالری
- 0
سلام علیکم جمیعا
ممنون از این جملات زیبا ولی همه مردها رئیس جمهور نیستند
1- شکل خانواده ای که تصویر کردید :
مرد : رئیس جمهور و معاون خزانه داری و رئیس قوه مقننه معاون قوه مجریه است
زن : معاون رئیس جمهور رئیس خزانه داری معاون قوه مقننه و رئیس قوه مجریه است.
2- شکل دوم خانواده این شکلی است:
مرد : مشاور سوم رئیس جمهور !! معاون خزانه داری معاون سوم قوه مقننه معاون قوه مجریه
زن : رئیس جمهور ( معاونین مادر زن خواهر زن و مشاورین زن همسایه مشاور اول اقدس خانم مشاور دوم و مرد خانواده مشاور سوم یا پادو) رئیس خزانه داری رئیس قوه مقننه ( معاون اول مادر زن و دومی خواهر زن) و نهایتا رئیس قوه مجریه.
در هر حال
شریک بودن را باید یاد گرفت
باید یاد گرفت که خواسته او خواسته من گردد و مطرود او مطرود من. زن و مرد یک شریک با عنوان دو نیمه ناقص هستند که تنها با احترام به حقوق یکدیگر کامل میشوند و به آرامش خواهند رسید.
یاحق
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَ لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْاَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعلی اولاد الحسین عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ.
-
تشکرها 5
-
۱۳۹۰/۰۶/۲۶, ۱۳:۲۲ #7
- تاریخ عضویت
تير ۱۳۹۰
- نوشته
- 1,774
- مورد تشکر
- 4,743 پست
- حضور
- 24 روز 5 ساعت 25 دقیقه
- دریافت
- 82
- آپلود
- 0
- گالری
-
45
مرد : مشاور سوم رئیس جمهور !! معاون خزانه داری معاون سوم قوه مقننه معاون قوه مجریه
زن : رئیس جمهور ( معاونین مادر زن خواهر زن و مشاورین زن همسایه مشاور اول اقدس خانم مشاور دوم و مرد خانواده مشاور سوم یا پادو) رئیس خزانه داری رئیس قوه مقننه ( معاون اول مادر زن و دومی خواهر زن) و نهایتا رئیس قوه مجریه.سلام
حتی اگر این طور باشه زن خانواده می تواند رفتاری داشته باشد که مرد حس رئیس جمهور را داشته و به خود ببالد.
بیشتر افکار ما درمورد خودمان بازتاب رفتاریست که دیگران با ما دارند.
برگ در انتهای زوال می افتد و میوه در ابتدای کمال؛
بنگر چگونه می افتی همچون برگی زرد یا سیبی سرخ
-
تشکرها 3
-
۱۳۹۰/۰۷/۰۵, ۲۰:۴۳ #8
- تاریخ عضویت
بهمن ۱۳۸۹
- نوشته
- 1,826
- مورد تشکر
- 4,340 پست
- حضور
- 15 روز 18 ساعت 40 دقیقه
- دریافت
- 22
- آپلود
- 15
- گالری
- 0
با عرض سلام و ادب
این جمله که جناب بینا فرمودند واقعا درست و به جاست.
ریاست مرد به معنی رئیس جمهور بودن اشتباه است.به نظرم مرد در خانواده به جای ریاست باید از خانواده ی خود سرپرستی کند.این سرپرستی با ریاست متفاوت است. همدردی و همدلی و مشاوره با تمام اعضای خانواده کاری است که مرد خانواده باید انجام دهد و در عین حال سرپرستی تمام اعضای خانواده. حس ریاست با غرور و امر و نهی همراه است اما حس سرپرستی با دلسوزی و حمایت و ... همراه است
امیدوارم منظورم رو رسونده باشم.
ویرایش توسط محمد : ۱۳۹۰/۰۷/۰۵ در ساعت ۲۰:۴۵
-
تشکرها 4
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری