-
۱۳۸۸/۰۳/۰۷, ۱۹:۰۹ #1
- تاریخ عضویت
آبان ۱۳۸۷
- نوشته
- 598
- مورد تشکر
- 1,660 پست
- حضور
- 8 ساعت 2 دقیقه
- دریافت
- 3
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
به نام خداوند توبه پذیر مهربان
بسم الله التواب الرحیم
به نام خداوند توبه پذیر مهربان
پارسایی در عبادتگاهی در حال عبادت بود
روزی متوجه مردی روحانی و نورانی گردید
که به عبادتگاه فرود آمد
و چهل روز بر سجاده نشست
و بی وقفه
بدون خوردن طعام و آرامیدن
عبادت نمود
پارسا به شگفت آمد
که این مرد کیست؟و چگونه به این درجه رسیده است؟
به حال او غبطه خورد
و تصمیم گرفت راز عمل او را جویا شود
به خدمت آن مرد رفت و او را پرسید.
و جواب شنید:
ای عابد!
به آن خانه ی زن مشهوره به فساد برو
با او زنا کن
سپس توبه نما
و به درجه ی من خواهی رسیدپارسا
بی درنگ برخاست و از معبد خارج شد
آن منزلگاه را یافت و درب را به صدا در آورد
آن بدکاره، پارسا را به شهره عبادتش می شناخت
او را گفت: ای پارسا! تو را شایسته ی حضور در این مکان نیست!مرد گفت: من قصد رابطه با تو را دارم و آماده شو
زن گفت: آخر به چه دلیل؟ تو را در کرامات و مقاماتی مشهور است!
و علت را جویا شدمرد داستان را بر زبان آورد!
زن او را پاسخ گفت:
"ای پارسا!
از دسیسه ی شیطان رانده شده بترس
و بر حذر باش که تو را اغوا نموده است"مرد بر خود لرزید
آن مرد روحانی نما را بجای آورد که شیطان بوده است
و دریافت تمامی مقامات خود را نزد خداوند با قصد یک گناه کبیره از دست داده
بر سر خود زد و با سر افکندگی بازگشت
مدتی بعد از امام زمانش بر او پیامی آمد
"ای پارسا! بدین نشانی برو که یکی از اصحاب ما درگذشته است
او را با احترام تمام کفن و دفن نما"پارسا بهر اجرای دستور امامش شتافت
و در آن مکان
همان زن بدکاره را که او را از گناهی نهی نموده بود یافت
و متذکر شد
یا ایها الذین آمونوا لا تقنطوا من رحمة الله، ان الله یغفر الذنوب جمیعا
ای کسانی که ایمان آورده اید، از رحمت پروردگار نا امید نشوید! خداوند تمامی گناهان را آمرزنده استو
ان الحسنات یذهبن السیئات (نیکی ها بدی ها را محو می کند)
پارسا در شگفت بود
که چگونه یک نهی از منکر آن زن
که عمری مشغول منکر بود،
او را از اصحاب امام زمانش قرار داد
آنچه
او یک عمر با شب روز عبادت و ریاضت
آرزویش را داشت و بدان نرسیده بود!
پاداش عمل نیکوی آن زن را خداوند اینگونه عطا نمود
ان الله لا یضیع اجر المحسنین (خداوند پاداش نیکوکاران را ضایع نمی نماید)این داستان پیوسته ادامه دارد
ویرایش توسط كبوتر دل : ۱۳۹۰/۰۹/۰۳ در ساعت ۱۰:۰۶
و هیچ فکر نکرد مامیان پریشانی تلفظ درهابرای خوردن یک سیبچقدر تنهاماندیم...
-
-
۱۳۸۸/۰۴/۰۸, ۲۳:۳۵ #2
- تاریخ عضویت
آبان ۱۳۸۷
- نوشته
- 598
- مورد تشکر
- 1,660 پست
- حضور
- 8 ساعت 2 دقیقه
- دریافت
- 3
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
و هیچ فکر نکرد مامیان پریشانی تلفظ درهابرای خوردن یک سیبچقدر تنهاماندیم...
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری