لطفا بدون عينك بخوانيد!

[khoshnazar]

(این مقاله را در دوران جولان اصلاح طلبان نوشته بودم و در روز نامه جمهوری اسلامی چاپ شد)


شايد تا به حال جهان و
موجودات ديدني را از پشت
شيشه غير معمولي ديده باشيد.
آنانكه هيچگاه عينك به چشم
نزده اند و آنانكه هميشه با عينك
دنيا را ديده اند نمي توانند به
خوبي اين موضوع رامجسم
كنند.
بعضي عينكها به بعضي
چشم ها واقعيات را بزرگتر از
آنچه هست نشان مي دهد و
بعضي كوچكتر. بعضي دورتر و
بعضي نزديكتر بعضي پهن و
بعضي كشيده بعضي همه جا را
تيره و تار نشان مي دهد و بعضي
احتمالا روشن تر و واضح تر.
عده اي اصلا نمي توانند
بدون عينك باشند و عده اي
چيزهاي خاصي را با عينك
خاصي مي بينند و چيزهاي ديگر
را با عينكي ديگر.
بعضي آنقدر به عينك روي
چشم خود عادت مي كنند كه آن
را فراموش مي كنند و از وجود
آن « غافل » مي شوند. و حتي
پيش مي آيد در حاليكه عينك
روي چشمشان است به دنبال
عينك خود مي گردند. يا وقتي كه
مي خواهند صورت خود
رابشويند يادشان مي رود آن را از
روي چشمان خود بردارند.
تازه اين حال كسي است
كه عينك معمولي با قاب و
دسته اش روي چشم و بيني و
گوش دارد چه رسد به حال
كسي كه عينك بي قاب (لنز) به
چشم دارد و پيچيده تر از آن
حال كسي است كه روي « چشم
بصيرت » خود عينك دارد!
چشمي كه نه خودش ديده
مي شود و نه عينكش !
البته عينكها غالبا براي
درست و بهتر ديدن جهان و
اشيا و براي ديدن « حقيقت » به
كار مي رود. اما بعضي عينكها هم
براي نديدن حقيقت به چشم
زده مي شود. مثل عينكهاي
دودي و آفتابي يا عينك
جوشكاري و غيره چون گاهي
اوقات ديدن حقيقت در توان
انسان نيست يا نمي خواهد
حقيقت را ببيند. گاهي هم انسان
عاجز از ديدن و اقع است لذا
مجبور است از ذره بين يا دوربين
استفاده كند مثل كساني كه
تجربيات گذشته را دوربين آينده
مي كنند يا از امور محسوس و
مادي براي امور معقول ومعنوي
ذره بين مي سازند.
بعضي ها عينك را در ظاهر
براي چشم خود مي زنند ولي در
واقع مي خواهند ديگران از آن به
ايشان نگاه كنند! اينها هم براي
دلخوشي ديگران كار مي كنند.
گروهي نيز عينكهايي مي زنند كه
فقط يك طرف چپ يا راست را
خوب مي بينند و طرف ديگر را
يا نمي بينند يا بد مي بينند. هر
چيز را مادامي كه در طرف مورد
نظر آنها است درست و همينكه
در طرف ديگر قرار گيرد
نادرست مي بينند.
عده اي هم عينك مي زنند
ولي برايشان فرقي نمي كند چون
يا هيچ نمي بينند و يا در ديد آنها
اثري ندارد. بيچاره آن كسي كه به
ظاهر مي بيند و در واقع هيچ
نمي بيند « لهم اعين لايبصرون
بها » (1 ) و كور محشور مي شود و
مي گويد: « رب لم حشر تني
اعمي و قد كنت بصيرا( » 2 )
خدايا من كه بينا بودم چرا كورم
كردي « قال كذلك اتتك آيا تنا
فنسيتها و كذ لك اليوم
تنسي( » 3 ) همانگونه كه آيات و
نشانه هاي ما را دريافتي و بعد به
فراموشي سپردي امروز نيز تو
فراموش مي شوي « و من كان في
هذه اعمي فهو في الاخر0
اعمي( » 4 ) و هر كه د راين جهان
چشم بروي حقايق و آيات الهي
ببندد در آخرت نيز كور خواهد
بود.
به هرحال عينكها و
حجابهاي گوناگوني براي چشم
بصيرت آدمي وجود دارد كه اگر
به وجود آنها پي نبريم ممكن
است مثل همان كسي شويم كه
پيش از برداشتن عينك صورت
خود را مي شويد و با عينك به
رختخواب مي رود و با عينك از
خواب برمي خيزد.

ادامه دارد...

[مرصاد]

بسم الله النور
برخی عینک های شیک مارک دار آمریکایی برچشمان خود می گذارند.
دنیا را به گونه ای آمریکایی-صهیونیستی می بینند.
یا شاید اصلا دنیا را نمی بینند.
یادنیارامی بینند وندیده می گیرند.
ای وای....عجب دنیاییست.
برخی درلباس دین ،دین را به استهزاءمی گیرند وزکات فرهنگ را پس می دهند.
برخی آن مقدساتی را به بازی می گیرندکه سالها مردم به آن خوکرده بودند...دوست داشتند سبز بودنشان بکر بماند....
برخی دیگر اما درحال بستن بند های کفششان هستند...
آنان بند های کفششان را محکم می بندند ....برای لگد مال کردن....لگد مال کردن گفتمانی که 16سال نابودش کرده بودند واکنون که جوانه های آن درحال رویش است ...می خواهند دوباره....
عینکشان باعث شده است تانبینند....خون هایی که ریخته شد تابمانیم...
پایکوبی می کنند...جشن می گیرند...می خواهند ارشاد را از میان بردارند...امر به معروف به چه دردشان می خورد...کاخ نشینی که معروفی ندارد....
اعمالشان چون محصول سن زده ایست که هر چه می گذرد آفت غرور ودشمنی درمغز ریشه شان نفوذ می کند...
آری...اینان همان یاران روح الله یند....
می گویند نخست وزیر طلایی دوران امام آمد....می گویند آمد تاتحول ایجاد کند..شاید همانchange....می گویند برنامه دارد...
اما من با خود می گویم...نخست وزیر دوران طلایی امام آمد....او برنامه هایش را باهمان عینک نوشته است....دوستانش همانان هستند که می گویند ما دزدیم....آنان همانانند که روزی قائله کوی دانشگاه استارت موتو هواپیماهایشان را زده بود....می خواستند فرار کنند....قتل های زنجیره ای ،زنجیره ای بود از داغ ها که برقلب امت حزب الله نهاده شد...
نه...همین دو روز پیش بود که شنیدم...اواولین قدم برای رسیدن به حکومتی سکولار است...
اما معنی سکولار برایم مفهوم نبود...
نمی دانم این واژگان از کدامین فرهنگ وارد فرهنگ ما شد...هملن فرهنگی که همه چیز را درگروتحقق عدالت می دیدید...
آری برخی آمده اند تا آینده ای که از آن حزب اللهی هاست را بگیرند...
اما آیا ممکن است...
آنان که عبادی را افتخار واحمدی نژاد راننگ می دانند مصداق بارز اشداء علی الکفار رحماء بینهم هستند...
چه زیباست ...
اما شاید مسایل از جای دیگری آب می خورد ...
شاید پای ذخیره ای درمیان است...همو که از ذخایر بود....همو که از سبقش فرزندانش نیز از ذخایر شدند!!!!
حجاب اختیاری...رابطه باآمریکا وبسیاری دیگر از مسایل از خواسته های این ذخیره طلایی است؟
اما اوشاید نداند که هر بازی دونیمه دارد...
نیمه دوم نیمه مربیان است....
نیمه دوم نیمه مستضعفان است...
همانان که حتی نمی توانند عینکی عاریتی برچشم نهند...
آنان همه چیز را باصداقت می نگرند
والله مع الصادقین

[khoshnazar]

o عينك غرور: عينكي است كه
در انواع مختلف و شماره هاي
گوناگون وجود دارد و همه آنها
كمابيش چشم دل را نابينا مي كند
تا شخص چيزي جز خود را
درك نكند. مثل مغرور شدن به
علم ثروت مقام قدرت نژاد
وطن گذشتگان (تاريخ)
اطرافيان هواداران و حتي
مغرور شدن به عبادت و
خدمات.
افتخار به تاريخ و گذشتگان
اگر موجب ناديده گرفتن عيوب
و انحرافات ايشان شود و يا
درسي براي آيندگان نباشد
غرور بيجا و كور كننده اي بيش
نيست. تكيه براطرافيان و
هواداران اگر در جهت خدا
نباشد و منافع شخصي و گروهي
در كار باشد تنها خود را فريب
دادن است.

o عينك هواي نفس و
خودپرستي: باعث مي شود كه
شخص دنباله رو اميال و شهوات
خود شود و هر چيز را كه به سود
و منفعت هواهاي نفساني او
نيست بر ضد خود ببيند و از
آنها دوري كند.

o عينك تكبر و استكبار: پس از
عينك غرور ساخته مي شود و
تاريك ترين و سنگين ترين
پرده ها را روي چشم شخص
مي گذارد و او را به كلي كور و كر
مي كند به طوري كه در مقابل
ولي نعمت خود قد علم مي كند
و گردن مي كشد و از هيچ امري
تبعيت نمي كند. بعضي هم آن را
در مقابل ضعفا و زير دستان به
كار مي برند و در مقابل
قدرتمندان و بيگانگان
متواضعند.

o عينك خود رايي و عقل گرايي:
كه از جنس غرور و تكبر است و
موجب مي شود كه صاحبش نه
براي نظر ديگران ارزشي قائل
شود و نه در برابر قانون و حكم
الهي تسليم باشد و آن را
متعبدانه بپذيرد و مي خواهد
همه چيز را از روزنه كوچك عقل
خود ببيند و با پاره سنگهاي
ترازوي قضاوت خود قياس
كند. نتيجه مشترك اين چند
عينك دوري از معنويت سبك
شمردن نماز و دعا وامور عبادي
است.

o عينك ظاهر بيني: عينكي
است براي ضعيف كردن
شناخت و معرفت انسان و
شخص را به بمياري زود
قضاوت كردن دچار مي كند.

عينك بدبيني: عينكي است كه
بعضي هميشه آن را به چشم دل
مي گذارند و موجب نااميدي
آنها از زندگي مي شود و بعضي
در موارد خاص به كار مي برند و
آنها را از عدل و انصاف دور
مي كند.
o

عينك خوش بيني: به نسبت
درجه آن صاحب خود را
بي خيال و ساده انگار و زود باور
مي كند و او را نيز به گونه اي از
عدل و انصاف دور مي كند و يا
به ورطه تسامح و تساهل
مي اندازد.
انواع ديگري نيز هست كه
يافتن آنها واثراتشان را به ذهن
حقيقت جوي خواننده واگذار
مي كنيم. نكته قابل ذكر در اينجا
اين است كه آنچه از عينك گفته
شد در خصوص اشخاص و
اقشار خاصي نيست. همه افراد
از بي سواد و با سواد كاسب و
كارمند مسئول و رعيت زن و
مرد كوچك و بزرگ ممكن
است دچار اين حجابهاي عينك
مانند و ضعف بينش و نابينايي
شوند و براي خود از اينگونه
عينكها بخرند.
براستي آدمي را چه مي شود
كه گاه در روز روشن با وجود
خورشيد فروزان به بيراهه
مي رود و چشم از ديدن حقايق
مي بندد و آيات هدايتگر الهي را
انكار مي كند! چرا عده اي آثار و
بركات وحدت را مي بينند و دم
از محاسن اختلاف مي زنند!
گرايش روز افزون مردم دنيا به
انقلاب اسلامي و امام را
مي بينند و باز هم آن را باور
ندارند. آيا شيطنتها جنايتها و
قلدريهاي آمريكاي جهانخوار و
هجوم بي بند و باريها
دين ستيزيها انحرافات و بلاهاي
خانمانسوز را نمي بينند و با اين
حال با شعارهاي ناشناخته به
دشمنان دين وانقلاب ميدان
مي دهند
آيا آثار و فوايد بي نظير
وجودولايت فقيه را نمي بينند
كه با تبرهاي نقد و نصيحت و
بايد و نبايد و نيشترهاي قانون
مداري و مردم سالاري و
آزادي خواهي و غيره به جان آن
مي افتند
آيا گرايش جوانان به
معنويت و ارزشهاي انقلابي و
اسلامي را نمي بينند و باز به
حركات انحرافي چند گروهك و
هوادارانشان دل خوش مي كنند
آيا اثرات و نتايج بي نظير انقلاب
اسلامي در اين مدت كوتاه و
چشم اميد ملتهاي مظلوم دنيا را
نمي بينند و دعوت به بازگشت از
اين راه مستقيم مي كنند! از چه
روزنه اي مي نگرند كه جهانگير
شدن اسلام وانقلاب و از بين
رفتن ابرقدرتها و اديان و مكاتب
انحرافي و حاكم شدن بندگان
صالح خدا و خوار و زبون گشتن
شياطين را اميدندارند و سعي
دارند انقلاب اسلامي اين طليعه
حكومت الهي را ناتوان جلوه
دهند و قدرت را در دست
شياطين حفظ كنند!
اين نيست مگر به خاطر
اينكه عده اي چشم از حقايق و
آيات الهي بسته اند و گرفتار
القائات شيطان بزرگ و ايادي او
شده اند « وان الشياطين ليوحون
الي اوليا ئهم ليجا دلوكم و ان
اطعتمو هم انكم لمشر كون( » 5 )
شيطانها به ياران خود الهام
مي كنند تا با شما مجادله كنند و
اگر دنباله رو آنان شويد و به
خواستشان گردن نهيد مشركيد.
و اين همه حمله و هجوم به
اسلام انقلاب ارزشها و مفاهيم
اسلامي و اركان نظام خصوصا
به ولايت فقيه و اين همه القا
شبهه و شك در اعتقادها و
بينش هاي احيا شده از قيام امام
راحل (قدس سره) كه ادامه راه
انبيا عظام است و اين همه
طرح مسائل فرهنگي و
اصطلاحات بيگانه پسند همه و
همه كه از حد و اندازه و آمار
بيرون است در واقع نه براي
پاسخ يافتن و روشن شدن
ابهامات بلكه صرفا براي
مجادله و درگيري و غرق كردن
مردم در مسائل اختلاف انگيز و
گيج و حيران نمودن جوانان
است كه حتي كسي فرصت
پاسخگويي و روشنگري هم پيدا
نكند و دشمن دين و دنياي ملت
فرصت يابد تا محور اصلي نظام
و پايه هاي خيمه اقتدار امت را
از بين ببرد و مردم را از صراط
مستقيمي كه امام عزيز معرفي
كرد منحرف سازد.
« و مكروا و مكرالله و الله
خير الماكرين( » 6 )

پاورقي ها:
1 ) اعراف 179
2 ) طه 125
3 ) طه 126
4 ) اسرا 72
5 ) انعام 121
6 ) آل عمران 54

[vahideh joon]

eyval baba

[naaqed]

خیلی مقاله شیرین و جالبی بود.
این روزا بازار انواع این عینک ها دوباره داره گرمتر می شه!
خدا به همه مون بصیرتی بده که نیاز به هیچ عینکی نداشته باشیم!