صفحه 1 از 3 123 آخرین
جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید   

موضوع: چطور ميشه به زندگي اميدوار شد؟

  1. #1

    تاریخ عضویت
    جنسیت آبان ۱۳۸۷
    نوشته
    211
    مورد تشکر
    518 پست
    حضور
    12 ساعت 42 دقیقه
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0

    چطور ميشه به زندگي اميدوار شد؟




    مدتيست كه هيچ رغبتي براي زندگي ندارم.تمام روياهام شده مرگ.حتي در روياهام مراسم خاك سپاريم و تصور مي كنم.بعضي اوقات هم كه حالم يكم بهتر ميشه و يكم به زندگي اميدوار ميشم.يكهو يك عذاب اسموني از اون بالا بر سرم نازل ميشه كه روز هزار دفعه ياد مرگ مي كنم.چي ميشد يا خدا واقعا جونم و مي گرفت يا اينكه به زندگي اميدوارم مي كرد؟

    چه انتظار عجيبي!
    تو بين منتظران هم عزيز من چه غريبي!
    عجيب تر که چه آسان نبودنت شده عادت!
    چه کودکانه سپرديم دل به بازي قسمت!
    چه بي خيال نشستيم، چه کوششي چه وفايي؟
    فقط نشستم و گفتم: خدا کند که بيايي!!!


  2. تشکر


  3. #2

    تاریخ عضویت
    جنسیت خرداد ۱۳۸۸
    نوشته
    11
    مورد تشکر
    2 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    نقل قول نوشته اصلی توسط نسيم وصل نمایش پست
    مدتيست كه هيچ رغبتي براي زندگي ندارم.تمام روياهام شده مرگ.حتي در روياهام مراسم خاك سپاريم و تصور مي كنم.بعضي اوقات هم كه حالم يكم بهتر ميشه و يكم به زندگي اميدوار ميشم.يكهو يك عذاب اسموني از اون بالا بر سرم نازل ميشه كه روز هزار دفعه ياد مرگ مي كنم.چي ميشد يا خدا واقعا جونم و مي گرفت يا اينكه به زندگي اميدوارم مي كرد؟
    اصولا بهتره يه برادري رو گير بياريد و عاشقش شيد و مزدوج شيد با هم !

  4. #3

    تاریخ عضویت
    جنسیت آبان ۱۳۸۷
    نوشته
    211
    مورد تشکر
    518 پست
    حضور
    12 ساعت 42 دقیقه
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    نقل قول نوشته اصلی توسط محمود زاده نمایش پست
    اصولا بهتره يه برادري رو گير بياريد و عاشقش شيد و مزدوج شيد با هم !
    ازدواج بخور تو سرم.بابا من يك راهكار اساسي مي خوام.ازدواج نه تنها مشكلم را حل نمي كند كه بدتر هم مي كند

    چه انتظار عجيبي!
    تو بين منتظران هم عزيز من چه غريبي!
    عجيب تر که چه آسان نبودنت شده عادت!
    چه کودکانه سپرديم دل به بازي قسمت!
    چه بي خيال نشستيم، چه کوششي چه وفايي؟
    فقط نشستم و گفتم: خدا کند که بيايي!!!


  5. #4

    تاریخ عضویت
    جنسیت خرداد ۱۳۸۸
    نوشته
    1
    مورد تشکر
    0 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0

    خدا را باور داشته باش




    هرگاه اعتقاد داشتی که مالک جهان خداوند است
    انگاه به زندگی کردن امید وارخواهی شد
    این روهم بدون که فکر کردن به گناهان گذشته خوب نیـست

    متــــشکرم

  6. #5

    تاریخ عضویت
    جنسیت خرداد ۱۳۸۸
    نوشته
    1,426
    مورد تشکر
    5,443 پست
    حضور
    16 روز 13 ساعت 47 دقیقه
    دریافت
    12
    آپلود
    2
    گالری
    107



    انسان وقتی به خدا امید بست به زندگی هم امیدوار میشه

  7. #6

    تاریخ عضویت
    جنسیت خرداد ۱۳۸۸
    نوشته
    11
    مورد تشکر
    2 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    نقل قول نوشته اصلی توسط نسيم وصل نمایش پست
    ازدواج بخور تو سرم.بابا من يك راهكار اساسي مي خوام.ازدواج نه تنها مشكلم را حل نمي كند كه بدتر هم مي كند
    خيلي هم خوب حل ميكنه ... چرا ديد شما اينقدر منفيه ؟؟!
    من با شما حاضرم شرط ببندم ! (البته حرامه ها ...)

  8. #7

    تاریخ عضویت
    جنسیت آبان ۱۳۸۷
    نوشته
    211
    مورد تشکر
    518 پست
    حضور
    12 ساعت 42 دقیقه
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    به خدا توكل دارم.ولي حس زندگي نيست.نمي دونم تاحالا درك كرديد اين حس را يانه.؟

    چه انتظار عجيبي!
    تو بين منتظران هم عزيز من چه غريبي!
    عجيب تر که چه آسان نبودنت شده عادت!
    چه کودکانه سپرديم دل به بازي قسمت!
    چه بي خيال نشستيم، چه کوششي چه وفايي؟
    فقط نشستم و گفتم: خدا کند که بيايي!!!


  9. #8

    تاریخ عضویت
    جنسیت دي ۱۳۸۷
    نوشته
    29
    مورد تشکر
    37 پست
    حضور
    53 دقیقه
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    انسان برای زندگی کردن بهونه میخواد
    بهونه ات چیه؟؟!

  10. #9

    تاریخ عضویت
    جنسیت آبان ۱۳۸۷
    نوشته
    211
    مورد تشکر
    518 پست
    حضور
    12 ساعت 42 دقیقه
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    نقل قول نوشته اصلی توسط baltazar نمایش پست
    انسان برای زندگی کردن بهونه میخواد
    بهونه ات چیه؟؟!
    بهانه هامو سرنوشت ازم گرفته.بهانه اي واسه ادامه دادن زندگي ندارم

    چه انتظار عجيبي!
    تو بين منتظران هم عزيز من چه غريبي!
    عجيب تر که چه آسان نبودنت شده عادت!
    چه کودکانه سپرديم دل به بازي قسمت!
    چه بي خيال نشستيم، چه کوششي چه وفايي؟
    فقط نشستم و گفتم: خدا کند که بيايي!!!


  11. #10

    تاریخ عضویت
    جنسیت دي ۱۳۸۷
    نوشته
    29
    مورد تشکر
    37 پست
    حضور
    53 دقیقه
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0



    میتونی خودتو وقفه عام کنی
    میتونی متظر بمونی چون : این نیز بگذرد
    و میتونی به خدا ایمان بیاری و فهم و درکتو به زندگی و خدا درست کنی چون این حرف باایمان به خدایی که من میشناسم جور در نمیاد
    و یه سوال:
    تعریف شما از زندگی چیه؟

  12. تشکر


صفحه 1 از 3 123 آخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

اشتراک گذاری

اشتراک گذاری

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
^

ورود

ورود