-
۱۳۸۶/۰۹/۲۱, ۱۲:۴۶ #1
- تاریخ عضویت
آبان ۱۳۸۶
- نوشته
- 3
- مورد تشکر
- 5 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
دوستی
سلام
من در زمينه دوست يابي و نگهداري دوستانم مشكل دارم .
مشكل من در دوست يابي اينه كه غالبا ديگران زود و خيلي سريع تمايل دارن با من دوست بشن ولي من چندان مايل نيستم با بعضي از اونها صميمي باشم و نمي دونم چطور بايد بدون اينكه سوء تفاهمي پيش بياد اين مطلب رو به اونها منتقل كنم ؟ البته در برخورد هاي اولم مثلا در پيام هاي اس ام اس يا تماس هاي تلفني اين صميميت زياد ميشه و بعد من ميفهمم بعضي ها مناسب ادامه دوستي نيستند و يا اونها دوست دارن در روابط دوستانه با من حد افراط رو در پيش بگيرن ولي من از اين حالت خوشم نمياد نمي دونم چطور رعايت حد متعادل در دوستي رو به اونها منتقل كنم ؟
مشكل ديگه من اينه كه بعكس با بعضي ها دوست دارم خيلي صميمي باشم چون اونها رو در ايجاد ارتباط متناسب ، آدماي موفقي مي دونم اما مي ترسم نكنه كاري كنم كه اونها رو از دست بدم و دوستيمون بهم بخوره .
ممنونم اگه كمكم كنين .
-
تشکرها 2
-
۱۳۸۶/۰۹/۲۱, ۲۳:۳۰ #2
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۵
- نوشته
- 5,435
- مورد تشکر
- 4,566 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
27
بحث دوستی و دوست یابی بحث فوق العاده مهم و حیاتی در زندگیه آدمه...دوست بهترین همراه آدمه و دوست خوب انسا رو به خدا می رسونه.
دوست بد ادم رو می زنه زمین و از خدا دور می کنه.منتظر باشید
انشاءالله به زودی مطالب جالبی را ارائه خواهم کرد.
یا حق
دست به دست من بده
پا به پای من بیا
نگو امروز مال ما
بگو فردا رو میخوام
به لطف الهی فردا از آن ماست....
-
تشکرها 2
-
۱۳۸۶/۰۹/۲۲, ۱۷:۵۴ #3
به نام خدا
با عرض سلام
اگه علت عدم علاقه خودتون به دوستي با اونها رو مي فرموديد بهتر مي تونستيم در خدمتتون باشيم اما در هر صورت انسان بايد در انتخاب دوست دقت لازم رو داشته باشه تا مشمول ايه شريفه( "يا ليتني لَمْ أَتّخذ فلاناً خليلاً "اي كاش فلاني را دوست خود نميگرفتم ) نشود البته اين سخن به مفهوم بي احترامي به ديگران نيست بلكه انسان بايد تا انجايي كه مي تواند احترام ديگران را نگهدارد و در حد امكان با امر به معروف و نهي از منكر در انها تاثير گذار باشد.
در مورد رعايت حد تعادل در دوستي بايد انسان از اول كنترل لازم رو در زمينه حد و حدودي دوستيش داشته باشه چون هر دوستي كه از حد تعادل خارج شده و به افراط كشيده بشه انتظارات نامعقول رو بهمراه داشته و از هم پاشيده خواهد شد و مشكلات عديده بعدي رو هم بدنبال خواهد داشت
يا حق
-
تشکرها 2
-
۱۳۸۶/۱۰/۰۳, ۱۵:۱۱ #4
- تاریخ عضویت
آبان ۱۳۸۶
- نوشته
- 3
- مورد تشکر
- 5 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
نگهداری دوست
با تشکر از پاسخ ها و راهنمایی های شما ولی من هنوز جواب سوالم رو نگرفتم مخصوصا در بخش دوم سوال مثلامن دوست صمیمی دارم که خلاق و برای بهتر شدن و صمیمی تر شدن روابطمون کارهای جدید و نو از خودش ابداع می کنه ولی من نه ،بعدم اینکه ماشا ءالله ایشون سر زبون دار و روابط عمومی قوی دارند و همیشه احساس میکنم توی دوستی ایشون جلوترن(این رو هم بگم اولش هم ایشون تمایل به دوستی با بنده رو داشتندو من زیاد متمایل نبودم واولش ارتباطمون یک طرفه واز طرف ایشون بود ولی الان دو طرفه و خیلی خیلی صمیمییه) ودوست دارم صمیمیتمون پا بر جا بمونه چون وقتی مشکلی بین ما پیش می یاد و ایشون مقصر باشند خیلی راحت مشکل حل می کنند
بر عکس من، البته منم فرد اجتماعی و روابط عمومیم بد نیست ولی نه به حد اون بعضی موقع ها می ترسم کاری کنم یا کم کاری کنم دوستیمون کمرنگ بشه و دیگه نتو نم دوستیم رو درست کنم چون این مشکل قبلا( شاید به خاطر غرورم) پیش اومده ممنون میشم راهنماییم کنید. در ضمن منتظر گرامی ،ممنون از راهنمایی شما،شما منتظر هستی !!!همیشه دیگران رو منتظر نگه می دارید .
-
-
۱۳۸۶/۱۰/۱۱, ۱۰:۵۷ #5
بابت تاخير در پاسخ پرسشتان عذر خواهي ميكنم . البته موجبات اين تاخير را خودتان فراهم آورديد زيرا ادامه پرسش قبليتان را در تاپيك جديدي مطرح كرده ايد كه به دليل ناقص بودن چندان مفهوم و قابل پاسخگويي نبود .بهر حال درباره مشكلي كه مطرح فرموديد بايد عرض كرد كه مقوله دوستي و دوستيابي و همچنين نگهداري دوست ، موضوع بسيار گسترده اي است البته همانطور كه برادر بزرگوار ( سخن آشنا) هم فرمودند در قران كريم يكي از حسرت هايي كه اهل دوزخ مي برنداين آرزوست كه كاش با فلاني دوست نبودم .
در احاديث معصومين (ع) توصيه هاي بسياري در رابطه با معاشرت ، مجالست ، دوستي ، نگهداري دوست ، پرهيز از دوستي با عده اي وبسياري توصيه هاي ديگر در اين زمينه وجود دارد كه باز گو نمودن آن مجال بسياري مي طلبد .
در خلال اين احاديث گرانبار به مواردي برميخوريم كه توصيه به آزمايش وآگاهي از حدود دوستي مي كند يعني توصيه مي نمايد ابتدا شخص را بيازماييد و سپس او را به عنوان دوست تلقي كنيد مثل اين روايت :
امام صادق (ع) فرمودنددوستت را به سه چيز بيازما اگر با تو همراهي نمود دوست صاف و صادق است والا رفيق دوران خوشي است نه سختي : از او مالي طلب كن يا مالي نزد او امانت بگذار يا در چيزي كه خوش نمي دارد شركتش بده .)1
و هم از آن حضرت (ع) نقل شده است كه : (كسي از برادرانت كه سه بار بر تو خشم گرفت اما درباره تو سخن ناپسندي نگفت پس براي خويش نگهش دار . )2
شايد بهتر باشد شما ابتدا دوستانتان را امتحان كنيد و با ملاك هاي اساسي – كه در بيان حضرات معصومين (ع) است – آنان را بسنجيد سپس رابطه اي صميمي با آنان ايجاد نماييد . لطفا سعي بفرماييد ملاك ها و معيار هاي صحيح را در انتخاب دوست لحاظ كنيد .دارا بودن روابط عمومي بالا يا مسائل ديگر ممكن است ملاك هاي حاشيه اي و يا در درجه چندم اهميت قرار داشته باشند و يا اساسا ملاك نبوده و سليقه اي باشند اما آنچه بسيار مهم است معيار هاي اصلي و اساسي است . اگر چنين ملاك هاي اصولي در گزينش دوستان لحاظ نشود نتايج زيانباري را در دنيا و آخرت بهمراه خواهد داشت مثلا در روايتي از حضرت امير (ع) آمده است :
( همنشيني با اهل لهو ، قران را به فراموشي مي سپارد و شيطان را حاضر مي سازد .)3
برخي مواقع دلزدگي و يا دلخوري از دوستان نيز بايد با همين ملاكها سنجيده شود امام علي (ع) دوست صميمي را دوستي ميدانند كه عيب دوستش را گوشزد نمايد (دوست صميمي تو كسي است كه عيبت را گوشزد كند و غيبت را حفظ نمايد و تو را بر خود برگزيند . )4 و طبيعتا در بسياري از مواقع شنيدن عيوب امر خوشايندي نيست و اين موارد را نبايد نشانه بدي يا غرض دوستان صميمي و صديق تلقي كرد .
معمولا دربرخوردهاي معمولي و روزمره ، با برخوردي مثبت ، اقدام به ايجاد ارتباط دوستي ميكنيم بدون اينكه به هيچ يك از ملاك هاي اصولي در دوستيابي توجه داشته باشيم و به فرمايش شما در ادامه ، اين روابط با تماس هاي تلفني يا ارسال پيامك هاي مختلف - قبل ازتاييد طرف مقابل به عنوان دوست – به رابطه اي صميمانه تبديل مي شود كه توقعاتي نيز در پي دارد و در اين هنگام است كه متوجه عيوب دوست جديد ميشويم و مردد در ادامه اين ارتباط دوستانه؛ اما بدليل اينكه از قبل رابطه اي صميمانه برقرار كرده ايم ، قطع يا تعديل آن عموما دشوار است .
در زمينه نگهداري دوستاني كه مايل به رابطه دوستي با آنها هستيد نيز بايد به فرمايش رسول خدا (ص) در اين خصوص توجه نمود : ( هنگامي كه يكي از شما همنشين و دوستش را دوست بدارد پس اورا از اين مساله آگاه نمايد .)5
ابراز دوستي و آگاه نمودن دوست از احساسات و ابراز رضايت از دوستي با او يكي از راههاي نگهداشتن دوستان است .
سخن در اين زمينه بسيار است اگر در حدي كه عرض شد پاسخگوي سوالتان نبود بطور دقيق تر مورد سوالتان را بفرماييد .
____________________________
1- تحف العقول ، 321
2- همان ، 368
3- ميزان الحكمة ، ج 4 ، ص 2803
4- غررالحكم ، 1904
5- المحاسن ، ج 1 ، ص 415
-
تشکرها 3
-
۱۳۸۶/۱۰/۱۱, ۱۱:۴۱ #6
دو نفر که با هم دوستن اگر همدیگر و واقعا دوست داشته باشن و رفاقتشون رنگ و بوی خدایی بده هیچ وقت از هم جدا نمی شن...یعنی از هم استفاده کنن برای اینکه به خدا نزدیکتر بشن!
من دیگه خسته شدم بس که چشام بارونیه...
-
تشکرها 2
-
۱۳۸۶/۱۰/۱۱, ۲۱:۵۹ #7
حضرت رسول می فرمایند در اخر الزمان دو تا چیز خیلی سخت پیدا می شه:
1.دوست خوب
2.نون حلال
انصافا حرف منطقیه و جواب هم نداره....دوست خوب نیست،نایابه،پیدا نمی شه...سخت گیر میاد...اگر گیر آوردینش سریشش شید و ولش نکنید...به قول یه بنده خدایی رفاقت ها بو گرفته..
من دیگه خسته شدم بس که چشام بارونیه...
-
تشکرها 2
-
۱۳۸۷/۱۲/۲۱, ۱۶:۱۹ #8
- تاریخ عضویت
آبان ۱۳۸۸
- نوشته
- 11,936
- مورد تشکر
- 35,179 پست
- حضور
- 33 روز 7 ساعت 39 دقیقه
- دریافت
- 406
- آپلود
- 94
- گالری
-
278
مولا علی (ع) :
دوستی کسانی که به خاطر خدا دوستند ادامه پیدا میکند ، چون عامل آن دوستی ، دائمی است ( ولی ) دوستی برادرانی که به خاطر دنیا دوست شده اند بریده میشود ، زیرا عوامل آن دوستی ها زود از بین می رود.
غررالحکم جلد 2 حدیث 1795 ، 1796
ماهی ها از تلاطم دریا به خدا شکایت بردند
و
چون دریا آرام شد خود را اسیر تور صیادان یافتند.
تلاطم های زندگی حکمتی از جهان هستی است...
پس از خدا بخواهیم دلمان آرام باشد نه اطرافمان
-
تشکر
-
۱۳۸۹/۰۲/۰۹, ۰۷:۵۱ #9
- تاریخ عضویت
ارديبهشت ۱۳۸۷
- نوشته
- 1,246
- مورد تشکر
- 2,313 پست
- حضور
- 50 دقیقه
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
تأثیر هم نشینى با دوستان بر شخصیت انسان
بدون شك عامل سازنده شخصیت انسان ـ بعد از اراده، خواست و تصمیم او ـ امور مختلفى است كه از اهم آنها همنشین، دوست و معاشر است; چرا كه انسان خواه و ناخواه، تأثیرپذیر است، و بخش مهمى، از افكار و صفات اخلاقى خود را از طریق دوستانش مى گیرد، این حقیقت، هم از نظر علمى و هم از طریق تجربه و مشاهدات حسى به ثبوت رسیده است.
این تأثیرپذیرى، از نظر منطق اسلام تا آن حدّ است كه در روایات اسلامى از پیامبر خدا حضرت سلیمان(علیه السلام)چنین نقل شده: لاتَحْكُمُوا عَلَى رَجُل بِشَیْء حَتَّى تَنْظُرُوا إِلَى مَنْ یُصَاحِبُ، فَإِنَّمَا یُعْرَفُ الرَّجُلُ بِأَشْكَالِهِ وَ أَقْرَانِهِ وَ یُنْسَبُ إِلَى أَصْحَابِهِ وَ أَخْدَانِهِ:
«درباره كسى قضاوت نكنید، تا به دوستانش نظر بیفكنید; چرا كه انسان به وسیله دوستان، یاران و رفقایش شناخته مى شود».
امام امیرالمؤمنین على بن ابیطالب(علیه السلام) در گفتار گویاى خود، مى فرماید: فَمَنِ اشْتَبَهَ عَلَیْكُمْ أَمْرُهُ وَ لَمْ تَعْرِفُوا دِینَهُ، فَانْظُرُوا إِلَى خُلَطائِهِ، فَإِنْ كَانُوا أَهْلَ دِینِ اللَّهِ فَهُوَ عَلى دِینِ اللَّهِ، وَ إِنْ كانُوا عَلى غَیْرِ دِینِ اللَّهِ فَلا حَظَّ لَهُ مِنْ دِینِ اللَّهِ:
«هر گاه وضع كسى بر شما مشتبه شد، و دین او را نشناختید، به دوستانش نظر كنید، اگر اهل دین و آئین خدا باشند، او نیز پیرو آئین خدا است، و اگر بر آئین خدا نباشند، او نیز بهره اى از آئین حق ندارد».
به راستى، گاه، نقش دوست در خوشبختى و بدبختى یك انسان، از هر عاملى مهمتر است، گاه او را تا سر حدّ فنا و نیستى پیش مى برد، و گاه او را به اوج افتخار مى رساند.
آیات 27ـ29 سوره «فرقان»، به خوبى نشان مى دهد انسان چگونه ممكن است تا مرز سعادت پیش برود، اما یك وسوسه شیطانى از ناحیه یك دوست بد، او را به قهقرا بازگرداند، و سرنوشتى مرگبار براى او فراهم سازد كه از حسرت آن، روز قیامت هر دو دست را به دندان بگزد، و فریاد «یا وَیْلَتى» از او بلند شود.
در حدیثى از نهمین پیشواى بزرگ اسلام امام محمّد تقى الجواد(علیه السلام)مى خوانیم: إِیَّاكَ وَ مُصَاحَبَةَ الشَّرِیرِ فَإِنَّهُ كَالسَّیْفِ الْمَسْلُولِ یَحْسُنُ مَنْظَرُهُ وَ یَقْبَحُ أَثَرُهُ:
«از همنشینى بدان بپرهیز كه همچون شمشیر برهنه اند، ظاهرش زیبا و اثرش بسیار زشت است»!.
پیامبر گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله) فرمود: أَرْبَعٌ یُمِتْنَ الْقَلْبَ: الذَّنْبُ عَلَى الذَّنْبِ... وَ مُجالَسَةُ الْمَوْتَى، فَقِیلَ لَهُ یا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا الْمَوْتى؟ قالَ: كُلُّ غَنِیّ مُتْرِف:
«چهار چیز است كه قلب انسان را مى میراند: تكرار گناه ـ تا آنجا كه فرمود: ـ و همنشینى با مردگان، كسى پرسید: اى رسول خدا مردگان كیانند؟!
فرمود: ثروتمندانى كه مست ثروت اند».*
* تفسیر نمونه، جلد 15، صفحه 88.
به نقل از مرکز ملی پاسخگویی
شهيد عماد مغنيه: براي من ميل رهبر معظم انقلاب، حجت شرعي است.
-
تشکر
-
۱۳۸۹/۰۲/۰۹, ۱۲:۰۵ #10
- تاریخ عضویت
اسفند ۱۳۸۸
- نوشته
- 1,093
- مورد تشکر
- 1,895 پست
- حضور
- 2 روز 13 ساعت 48 دقیقه
- دریافت
- 5
- آپلود
- 1
- گالری
- 0
با آن فردی که با تو از در دوستی در آمده دوستی کن زیرا که این دوستی پایدارتر است و جواب بدی را با نیکی پاسخ
, آنگاه خواهی دید آن کس که با تو دشمن بوده گویی دوستی صمیمی است
(قرآن و حضرت محمد)
حقیقت بوده هست و خواهد بود. ازلی و ابدی است. لیکن واقعیت «بوده» اما شاید دیگر حالا نباشد. یا الان هست اما چه بسا بعدا نباشد و شاید هم نه در گذشته بوده و نه در حالا بلکه در «آینده» واقع شود. واقعیت «هست» است و حقیقت هستی «هست» است. هست جزیی از هستی است، اما هستی جزیی از هست نیست... حقیقت زنده و حاضر است وانگهی لایتناهی و نامحدود است. اما واقعیت ممکن است چنین نباشد. که اگر بود جزیی از جریان حقیقت بود.
-
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری