جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید







موضوع: خاطراتتون بعد از شنیدن خبر رحلت امام عزیز
-
۱۳۸۸/۰۳/۱۴, ۱۱:۴۱ #1
- تاریخ عضویت
خرداد ۱۳۸۸
- نوشته
- 1,426
- مورد تشکر
- 5,443 پست
- حضور
- 16 روز 13 ساعت 47 دقیقه
- دریافت
- 12
- آپلود
- 2
- گالری
-
107
خاطراتتون بعد از شنیدن خبر رحلت امام عزیز
من اون موقع 13 سالم بود ببخشید جایی گفته بودم 10 سالم
یه روز صبح که در خواب بودم ناگهان با صدای شیون اهالی منزل از جا پریدم هاجو واج از جایم برخاستم همه گریه میکردند مادرم از شدت ناراحتی بیهوش شده بود از برادرم پرسیدم چه خبر شده او با بغضی که در گلویش جمع شده با صدای لرزان گفت امام به رحمت خدا رفت وای خدا چه روزی بود ان روز:Geryan::Geryan: :Geryan:هنوز هم این بغض تازگی داره
اون روز خانواده برنامه ریزی میکردند برن تشیع جنازه امام اما منو نبردند
البته به خاطر مادرم تو خونه ماندم اما چه ماندنی همش دلم اونجا بود
-
تشکرها 2
-
۱۳۸۸/۰۳/۱۴, ۱۲:۱۸ #2
- تاریخ عضویت
دي ۱۳۸۷
- نوشته
- 3,335
- مورد تشکر
- 8,789 پست
- حضور
- 13 روز 21 ساعت 35 دقیقه
- دریافت
- 6
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
منم اون روز رو یادمه.خیلی کوچیک بودم ولی میفهمیدم چه اتفاقی افتاده.
تهران بودیم.همه ریختن تو خیابونا .همه سیاه پوش بودن و فقط میدوییدن
ویرایش توسط آساره : ۱۳۸۹/۰۱/۲۵ در ساعت ۱۰:۳۸
-
تشکر
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری