ًًqqqqqqانتخاب آ گاهانه ، آرمانها را محقق می کندqqqqqq

[ناصح]

بسم الله الرحمن الرحیم

انتخاب آگاهانه و در جهت تحقق آرمانها و مطالبات
انتخابات دارد نزدیک می شود. مردم باید آگاهانه پای صندوق های رأی بروند و انتخاب کنند. همان طور که عرض کردیم، انتخابات جلوأ بسیار زیبا و جذاب مشارکت عمومی است؛ مؤثرترین وسیله برای این است که هر فردی بتواند آرمان ها و خواست ها و مطلوب خود را در قالب اجرایی قرار دهد و آن را به تحقق نزدیک کند. اگر کسی را طبق آرمان ها و آرزوهای خودتان انتخاب کردید، این امکان که آن آرزوها تحقق پیدا کند، به واقعیت نزدیک می شود. کسی که فکر می کنید برای تحقق خواست ها و آرزوها و گشودن گره های مهمی که برای شما در زندگی مطرح است، مناسب و شایسته است، وقتی او را انتخاب کردید، درواقع بلندترین قدم را برداشته اید؛ برای این که این مشکلات از بین برود. هر خواسته ای - چه مادی و چه معنوی - در این انتخاب و در تعیین مسؤول قوأ اجرایی می تواند تحقق پیدا کند.
شرکت در انتخابات، تکلیف و واجب شرعی است
البته شرکت در انتخابات، هم حق مردم است و هم تکلیف شرعی و واجب شرعی است. دشمنان ملت ایران هم با این بشدت مخالفند. محاسبه هم محاسبأ دو دوتا چهارتاست. کسانی که با نظام جمهوری اسلامی و با هویت اسلامی ملت ایران بشدت مخالفند و آن را برخلاف منافع خودشان می دانند، به خاطر پشتیبانی مردم از نظام جمهوری اسلامی، درمانده اند؛ والاّ قدرتهای مادی دنیا بمب اتم و توپ و تانک و اراده های خبیث و خدانشناسی و بی رحمی و سنگدلی کم ندارند. آن چیزی که تا امروز مثل سدی جلوی تعرض آنها را به نظام جمهوری اسلامی گرفته، حضور شما مردم است. حضور مردم در روز انتخابات، حضوری واضح تر از همه جای دیگر است. همأ مردم کشور پای صندوق های رأی می آیند و می توانند بیایند؛ این یک حضور همگانی است. هرکس پای صندوق رأی می آید، درواقع رأی به جمهوری اسلامی، رأی به قانون اساسی و رأی به مواد غیرقابل تغییر قانون اساسی - یعنی اسلام و ارزشهای اسلامی - می دهد. حضور مردم، یعنی دفاع از جمهوری اسلامی؛ یعنی دفاع از قانون اساسی نظام جمهوری اسلامی. این برای دشمنان ملت ایران مطلوب نیست؛ لذا سعی می کند حضور مردم را کمرنگ کنند.
شرکت در انتخابات، وظیفأ اسلامی،
میهنی، ملی، سیاسی و اخلاقی است
نکتأ بعدی این است که آحاد ملت ما باید بدانند آنچه بکارند، می دروند. بعضی ممکن است در رأی گیری شرکت نکنند؛ بعد بگویند چرا فلان کار نشد. شما باید شرکت می کردید و آن کسی را که فکر می کنید می تواند این کار را انجام دهد و می پسندید، انتخاب می کردید تا آن طور که می خواهید، بشود. نمی شود ما در انتخابات شرکت نکنیم؛ بعد نتیجأ انتخابات احیاناً آن طور که ما می پسندیم، نشود؛ سپس بگوییم چرا نشد! بله، وقتی انسان شرکت نکند، همین است. همه باید شرکت کنند؛ این یک وظیفه است؛ هم وظیفأ اسلامی است، هم وظیفأ میهنی و ملی است و حفظ عزت و شوکت کشور به این وابسته است، هم وظیفأ سیاسی است - آن کسانی که فهم و تشخیص سیاسی دارند، وظیفه دارند وارد بشوند - هم وظیفأ اخلاقی است؛ حقوق مردم اقتضأ می کند که در این میدان وارد بشوند؛ کارهایی که باید در این کشور انجام بگیرد، اقتضأ می کند که انسان در این میدان وارد بشود. انتخابات را مغتنم بشمارید و قدر بدانید و در آن شرکت کنید؛ حادثأ بسیار مهمی است.
توصیأ من، همان توصیه همیشگی است. توقع ما این است که آحاد مردم، از همین ساعات اوّل به سمت صندوقهای رأی بشتابند و با احساس مسؤولیت و با احساس این که کاری را آگاهانه و از روی تشخیص انجام می دهند، رأیشان را در صندوق بیندازند. چون در دین مقدّس اسلام، در کارهای نیک سبقت گرفتن مطلوب است، بهتر است که هرچه زودتر این کار را بکنند.
شرکت در انتخابات،
اقدام علیه اراده خبیث استکبار
از دو سه ماه قبل تا امروز، همأ تبلیغات جهانی و استکباری جهت گرفته است برای این که با شیوه های تبلیغاتی گوناگون حضور مردم را کمرنگ کنند؛ آنها دلشان می خواهد مردم پای صندوق های رأی نیایند. البته ناراحت و دستپاچه اند؛ چون گمانه زنی های آنها نشان می دهد که اکثریت مردم پای صندوق های رأی خواهند آمد؛ این را فهمیده اند. ملت ایران برای صیانت کشور خود، برای حفظ منافع خود، برای تزریق خون تازه در رگهای نظام استوار خود، باید در پای صندوق های رأی حاضر شود و علیه این ارادأ خبیثانأ استکباری اقدام کند.
برای ملت ما این انتخابات مهم است؛ همچنان که برای دشمنان ما هم این انتخابات مهم است. از چند ماه قبل برنامه های تبلیغاتی دشمنان روی انتخابات ریاست جمهوری . . . متمرکز شده. آنچه آنها دربارأ انتخابات می خواهند، درست نقطأ مقابل چیزی است که منافع ملی کشور و ملت ما آن را می طلبد. آنها می خواهند انتخابات بی رونق باشد و مردم در انتخابات شرکت نکنند. آنها می خواهند انتخابات، اطمینان و اعتمادی را در مردم به وجود نیاورد. امروز تبلیغات تبلیغاتچی های خارجی روی این نقطه ها متمرکز است؛ مردم را نسبت به انتخابات دلسرد، بی اعتماد و بی اعتنا کنند؛ درست نقطأ مقابل آن چیزی که برای ملت و کشور ما مهم است.
انتخابات می تواند برای کشور و ملت ما یک وسیلأ مصونیت و یک نمودار اقتدار باشد و ملت و نظام ا جرایی کشور را در مقابلأ با چالش های گوناگون جهانی، از گذشته مستحکم تر کند. انتخابات می تواند نظام جمهوری اسلامی را جوان تر از آنچه هست، بکند. انتخابات پرشور از سوی مردم می تواند روز نویی را برای آنها رقم بزند. انتخابات، هم در صحنأ خارجی و در مقابل چشم بیگانگان، هم در صحنأ داخلی و هم برای پیشرفت کشور، یکی از مهمترین و اساسی ترین رویدادهاست. دشمن می خواهد انتخابات نباشد. اگر می توانستند روی مردم و یا گروه های سیاسی اثر بگذارند، کاری می کردند که اصلاً انتخابات برگزار نشود؛ کاری که در انتخابات مجلس هفتم می خواستند انجام دهند و مایل بودند اساساً انتخابات برگزار نشود.
این که یک نظام اسلامی - نظامی زیر پرچم توحید و دین - می تواند مردم سالاری را به شکل آشکار و واضح و با زبان گویا در مقابل چشم مردم جهان قرار دهد، درست عکس تبلیغات استکباری دنیای لیبرال دمکراسی است. آنها می خواهند بگویند مردم سالاری منحصر در ماست. نمی توانند این را تحمل کنند که یک نظام اسلامی و دینی، با ارزش های والای ایمانی خود بتواند مردم سالاری را این طور نهادینه کند. در طول بیست و پنج سال، حداقل بیست و پنج انتخابات در این کشور برگزار شده است و مردم پای صندوق ها رفته اند و گزینه ها و خواست خودشان را تحقق بخشیده اند و مسؤولان را خودشان انتخاب کرده اند. بنابراین انتخابات ریاست جمهوری بسیار مهم است.
براساس تحقیقات و مشورت انتخاب کنید
نباید دغدغه و وسوسه کرد. بعضی ها هستند که خیلی وسوسه می کنند - آیا این، آیا آن؟ آیا این، آیا آن؟ - آخرش هم یا مجبور می شوند به طاق جفت و استخاره متوسل شوند و یا اصلاً از خیر رأی دادن می گذرند. نه، انسان فکر می کند؛ به کسی می رسد و می گوید: خدایا! نتیجأ من تحقیقات من این است. من طبق حجت درونی خودم - که عقل و تفکر است - و براساس مشورتی که با دیگران داشته ام، رأی می دهم. خدای متعال قبول می کند؛ ولو این تشخیص، درست نباشد. بنابراین نباید وسوسه کرد. معیارها، معیارهای روشنی است. جوسازی و تبلیغات دروغین و براق و رنگین نباید انسان را از شناخت حقیقت دور بدارد.

[ناصح]

بسم الله الرحمن الرحیم

علائم و مشخصه های تزکیه و تهذیب نفس
1- از بین رفتن خودخواهی، خودبینی، ریاست طلبی و دنیاطلبی
تزکیأ نفوس به این است که خودخواهی ها برود از بین، خودبینی ها برود از بین، ریاست طلبی ها برود از بین، دنیاطلبی ها برود از بین و به جای همه خدای تبارک و تعالی و هوای برای خدا بنشیند. (29)
2- بی اثر شدن تطمیع و تهدید در او
این تطمیع ها و تهدید را همه، آنی که تطمیع می شود و تهدید آنها اثر می کند، آنهایی است که ایمان ندارند. آنی که تقوا و ایمان دارد، نه تطمیع در او اثر می کند که خیانت کند برای اینکه ببرد یکی چیزی، و نه تهدید در او اثر می کند، برای اینکه تهدیدها را با خلاف تکلیف کردن موازنه می کند، می گوید نباید بکنم. (30)
3- امام زمان را ناظر می بیند و از خود مراقبت می کند
هر انسانی رقیب دارد و مراقبت می شود. ذرّه هایی که بر قلبهای شما می گذرد رقیب دارد. چشم ما رقیب دارد. گوش ما رقیب دارد. زبان ما رقیب دارد. قلب ما رقیب دارد. کسانی که مراقبت می کنند اینها را - نکند که خدای نخواسته از من و شما و سایر دوستان ما و سایر دوستان امام زمان - سلام الله علیه - یک وقت چیزی صادر بشود، که موجب افسردگی امام زمان - سلام الله علیه - بشود. مراقبت کنید از خودتان. (31)
4- اعمال خود را با احکام اسلام تطبیق می کند
غالباً ماها وقتی که چیزی دست ما نیست بله، خوب - و چیز - است، وقتی که دستمان آمد دیگر این طورها نیست. نه، جدیت باید بکنید، خودتان را مهذب بکنید و تمسّک به اسلام بکنید و اعمال خودتان را تطبیق بکنید با احکام اسلام. (32)
نتایج:
1- رئیس جمهور بایستی از دنیاطلبی، خودبینی و ریاست خواهی رسته باشد و تنها به فکر انجام تکلیف در برابر خداوند باشد.
2- در رئیس جمهور نبایستی تهدید و تطمیع بیگانگان اثر کند. بلکه بایستی بفکر تطبیق اعمال خود با احکام اسلام باشد ولاغیر.
شاخص دوم: اخلاص، توجه به خدا و عمل براساس مصلحت اسلام و مردم
در همأ امور، در تمشیت همأ امور، باید انسان آنچه را که مصلحت اسلام است، کسانی که متصدی امور هستند آن چیزهایی که مصلحت اسلام است، درنظر بگیرند. از هواهای نفسانی که سرچشمأ همأ فسادهاست، جلو بگیرند. . .
این چند روز دنیا رفتنی است، این ریاست ها رفتنی است، آنچه که به جا می ماند است این است که ما چه کردیم و در محضر حق تعالی چکاره هستیم. این اگر اصلاح بشود، همه چیز اصلاح می شود. . .
در نظر بگیرید که افرادی که برای اسلام مفید است، انتخاب کنید. خودی را کنار بگذارید و خدا را توجّه کنید. اگر این مسأله در هر انسانی حل بشود، همأ مسائلش حل شدنی است. (33)
تمام این پیروزی ها و عدم پیروزی ها و سلطنت ها و ابرقدرتی ها و همه گذراست. ما این جا نشستیم، بلا اشکال در صد سال دیگر از ما خبری نیست، گذشته است، رفته است؛ پیروز بشویم رفته است، شکست بخوریم رفته است؛ قدرت داشته باشیم رفته است، نداشته باشیم گذشته است. آن چیزی که باقی است، آن است که در پیش خودمان است. آنچه باقی می ماند، ما و چیزهایی که حمل می کنیم به عالم دیگر است. ما باید فکر این معنا باشیم که خدمت بکنیم، خدمتی که برای ما سرمایه باشد برای آن جهان. بردن و پیروز شدن و فتح کردن و همأ اینها اگر آن بعد معنوی اش نباشد، همه اش شکست است . . . مقاصد الهی، مقصود این است که برای مظلومان، برای مستمندان، برای پیشرفت احکام اسلام، برای دفع ظلم از مظلومان، برای قطع ید ستمگران، همأ اینها برای خدا، خدا فرموده است، ما عمل می کنیم. (43)
علائم و مشخصه های برای خدا کار کردن
1- مطرح نکردن خود
اگر ملاحظه کردند که میل دارند که این گروه خودشان قدرت داشته باشند، قدرت را در دست بگیرند نه گروه دیگر، بدانند که عملشان شیطانی است. . . همه باهم برای خدا و برای نجات ملت و برای نجات کشور پیش بروند. فرق نکند که این طایفه باشد یا آن طایفه، مقصد، عمده است. (53)
2- عدم توقع تأیید و اجر دنیوی از دیگران
انسان که یک قدم اصلاحی و زندگی ساز برمی دارد نباید توقع داشته باشد که مورد پذیرش همه قرار گیرد، این نخواهد شد. امیرالمؤمنین را هم تا آخر عمر عده ای قبول نداشتند. اگر انسان بخواهد برای اسلام خدمت کند نباید توقع این را داشته باشد که همه او بپذیرند. (63)
در جنگ حنین که مسلمین پیش بردند و غنائمی به دست آوردند، پیغمبر اکرم 6 تمام این غنائم را داد به همین اهالی مکه و ابوسفیان و امثال اینها، همه غنائم را به آن کسانی که مخالفش بودند داد. بعضی ها گله کردند که آخر مثلاً چه، ما هم بودیم. فرمود که شما حاضر نیستید که آنها شترها را ببرند و شما پیغمبر همراهتان باشد؟ آنها شتر بردند، قسمت شما پیغمبر است. حیف است انسان فداکاری بکند آنوقت شتر بخواهد. (73)
3- عدم یأس و شکست و ترس از حرفهای بیگانگان
به فرمان خداوند تبارک و تعالی که مؤمنان را به رحمت و عطوفت در بین خود و شدت در مقابل کفار و مخالفان اسلام دعوت فرموده است، با تمام جدیت عمل کرده و در عمل به حق از کسی و از ملامت بدخواهان نهراسند. (83)
امروز من هیچ ترسی ندارم، ولی ترسم از آن است که مبادا ما مسائل را به صورتی محکم تحویل دستأ بعد ندهیم، ترسم از آن است که مبادا از حرفهای خارجی ها بترسیم و در پیاده کردن احکام خدا سستی کنیم. . . باید هیچ سستی نکنیم و از این ترس نداشته باشیم که فلان رادیو یا دولت خارجی چه می گوید، رادیوها باید به ما فحش بدهند. آن روزی را که آمریکا از ما تعریف کند باید عزا گرفت. آن روزی که کارتر و ریگان از ما تعریف کنند معلوم می شود در ما اشکالی پیدا شده است. آنها باید فحش دهند و ما هم باید محکم کارمان را انجام دهیم. (93)
نتایج:
1- رئیس جمهور بایستی در تمام حالات و اقدامات، خداوند را درنظر داشته باشد و تنها برای رضای او حرکت کند.
2- اساس برای رئیس جمهور، پیشرفت اسلام و مصلحت مردم و نجات مظلومان باشد و در این راه از حرفها و اقدامات بیگانگان نهراسد و سستی نکند. شاخص سوم: تعهد به موازین و معیارهای اسلام
اساساً این انقلاب و این نهضت، براساس اسلام است. یعنی ما هیچ تز دیگری، هیچ امر دیگری را غیر از اسلام نمی پذیریم. (04)
تنفیذ و نصب اینجانب و رأی ملت مسلمان ایران محدود است به عدم تخلّف ایشان از احکام مقدسأ اسلام و تبعیت از قانون اساسی ایران. (14)
ما از کسی که به عنوان رئیس جمهور انتخاب می شود، انتظار داریم که خود را خدمتگزار مردم بداند و آنچه را برای دین و دنیای این مردم مورد نیاز است، در محدودأ اختیارات قانونی خود، با همه وجود انجام دهد. بدیهی است که اکثریت مردم، متدیّن و انقلابی هستند و مایلند آنچه برای رفاه و سعادت دنیوی آنها انجام می گیرد، در چهارچوب احکام و مقرّرات اسلامی باشد. (24)
نشانه های تعهد به اسلام:
1- اعتراف به اشتباه در صورت انحراف
آنچه مهم است این است که ما می خواهیم مطابق شرع اسلام مسائل را پیاده کنیم. پس اگر قبلاً اشتباه کرده باشیم باید صریحاً بگوییم اشتباه نموده ایم. . . خلاصه یک چیز را نباید فراموش کنیم که همه می خواهیم اسلام پیاده شود. (34)
2- ایستادگی بر اصول اسلام و قرآن در برابر دنیا
خدا را درنظر بگیرید. اصولاً آنچه که باید درنظر گرفته شود خداست، نه مردم. اگر صد میلیون آدم، اگر تمام مردم دنیا یک طرف بودند و شما دیدید که همأ آنان حرفی می زنند که برخلاف اصول قرآن است بایستید و حرف خدا را بزنید ولو اینکه تمام بر شما بشورند. انبیا همین طور عمل می کردند. . . محکم باشید و به چیزی به جز اسلام و قرآن اصولاً فکر نکنید. (44)
3- تحت تأثیر تبلیغات شرق و غرب قرار نگرفتن
وصیت من به مجلس شورای نگهبان و دولت و رئیس جمهور و شورای قضایی آن است که در قابل احکام خداوند متعال خاضع بوده و تحت تأثیر تبلیغات بی محتوای قطب ظالم چپاولگر سرمایه داری و قطب ملحد اشتراکی و کمونیستی واقع نشوید. (54)
4- حمایت از اسلام و حزب الله و دشمنی با منافقین و لیبرالها
من بارها اعلام کرده ام که با هیچ کس در هر مرتبه ای که باشد عقد اخوت نبسته ام. چهارچوب دوستی من در درستی راه هر فرد نهفته است. دفاع از اسلام و حزب الله اصل خدشه ناپذیر سیاست جمهوری اسلامی است. ما باید مدافع افرادی باشیم که منافقین سرهاشان را در مقابل زنان و فرزندانشان در سر سفرأ افطار گوش تا گوش بریدند. ما باید دشمن سرسخت کسانی باشیم که پرونده های همکاری آنان با آمریکا از لانأ جاسوسی بیرون آمد. ما باید تمام عشقمان به خدا باشد نه تاریخ. کسانی که از منافقین و لیبرالها دفاع می کنند، پیش ملت عزیز و شهید دادأ ما راهی ندارند. (64)
نتایج:
1- مرزبندی اعتقادی و سیاسی روشن و صریح در برابر دوستان و دشمنان داشته باشد و تنها از خدا در ترس باشد.
2- گفتمان او با دنیا براساس انقلاب اسلامی و منافع ملت باشد و تحت تأثیر فشارها از اصول انقلاب اسلامی و گفتمان آن کوتاه نیاید.
و من امیدوارم که اشخاصی که کاندیدا شدند برای ریاست جمهوری، شما توجه کنید و کسی که از همه متعهدتر به اسلام، سوابق سوابق خوب، پیوسته به هیچ طرفی نه شرقی باشد، نه غربی باشد، نه غربزده باشد، نه شرقزده باشد، مسلمان باشد، پیرو احکام اسلام باشد، ملی باشد، دلسوز به ملت باشد، خدمتگزار به ملت باشد، سوابقش خوب باشد، در رژیم سابق هیچگاه وارد نشده باشد و با اجانب پیوند نداشته باشد، از خودتان باشد و برای خودتان اختیار دست شماست.
من بنا ندارم که کسی را تعیین کنم. ما همین اوصاف رئیس جمهور را و اوصاف وکلایی که بعد می خواهید ان شأالله تعیین کنید باید بگوییم و شما خودتان انتخاب کنید و از تفرقه و تفرق پرهیز کنید. اشخاص را هم ملاحظأ سوابقشان را بکنید که قبل از انقلاب چه بوده اند، در حال انقلاب چه بوده اند، و بعد از پیروزی نسبی چه کردند و چه بودند و پس از اینکه همأ اوصافش را به دست آوردید و او را شخصی دانستید که لیاقت دارد برای یک همچو مسندی و می تواند این مملکت را به طوری که خدا می خواهد اداره کند تا آن حدودی که در اختیار اوست، و شخصی است که تعهد به اسلام دارد، اعتقاد به قوانین اسلام دارد، در مقابل قانون اساسی خاضع است و اصل صد و دهم ظاهراً که راجع به ولایت فقیه است، معتقد است و وفادار است نسبت به آن، یک همچو شخصی را شماها خودتان انتخاب کنید و گروههای مردم را هم وادار کنید که یک همچو شخصی را انتخاب کنند و از تفرقه بپرهیزند. ممکن است که اگر شماها یا سستی کنید برای یک همچو امر مهمی و طوری باشد که به نظر بیاید که بی تفاوتید - اگر شد؛ بروید رأی بدهید، اگر نشد نروید - و یا گروههای شما باهم اختلاف پیدا بکنند، ممکن است اشخاصی که لایق این مقام نباشند به این مقام برسند. این امری است که بسته به نظر خودتان و باید با تمام قوا جدیت کنید که سرنوشت اسلام و مسلمین را به دست کسی که لایق برای این مقام نباشد، ندهید و من امیدوارم که با اتکال به خدا این مطلوب هم حاصل بشود. (74)
نتایج:
1- ولی فقیه نقش مهم نظارت بر اجرای قانون (قوانین شرع و قانون اساسی) را برعهده دارد. رئیس جمهور در این موضع، بایستی فصل الخطاب را نظر ولی فقیه بداند.
2- رئیس جمهور بایستی اعتقاد، وفاداری و تبعیت از نظرات و رهنمودهای ولی فقیه را بر خود، وظیفه و تکلیف بداند و در این مسأله بر انتخاب همکاران و اطرافیان خود دقت نماید.
شاخص چهارم: مردمی بودن و خدمتگزاری به مردم بویژه محرومان
به مجلس و دولت و دست اندرکاران توصیه می نمایم که قدر این ملت را بدانید و در خدمتگزاری به آنان خصوصاً مستضعفان و محرومان و ستمدیدگان که نور چشمان ما و اولیأ نعم همه هستند و جمهوری اسلامی ره آورد آنان و با فداکاریهای آنان تحقق پیدا کرد و بقأ آن نیز مرهون خدمات آنان است، فروگزار ننمایند و خود را از مردم و آنان را از خود بدانند. (84)
آنطوری که با مردم ضعیف و مستضعف و محروم رفتار می کنید بهتر باشد از آنی که با دیگران رفتار می کنید، با همه خوب، اما اینها شکسته اند، اینها محکوم بودند در طول تاریخ، اینها زحمت دیدند، اینها در انقلاب خدمت کردند، اینها امروز جوانهایشان را می دهند، آن طبقأ مرفه اگر هم باشد کمی از آنها داخل این امور هستند، خیلی نیستند. بنابراین ما باید این طبقه از مردم را برای خاطر خدا و برای حفظ حیثیت جمهوری اسلامی حفظ بکنیم. در همه قشرها در همأ کارها با آنها خوشرفتاری کنید. (94)
تذکر این مطلب که ثروتمندان هرگز به خاطر تمکن مالی خود نباید در حکومت و حکمرانان و اداره کنندگان کشور اسلامی نفوذ کنند و مال و ثروت خود را بهانأ فخرفروشی و مباهات قرار بدهند و به فقرا و مستمندان و زحمتکشان افکار و خواسته های خود را تحمیل کنند، این خود بزرگترین عامل تعاون و دخالت دادن مردم در امور و گرایش آنان به اخلاق کریمه و ارزشهای متعالی و فرار از تملق گوییها می گردد و حتی بعضی ثروتمندان را از این که تصور کنند که مال و امکاناتشان دلیل اعتبار آنان در پیشگاه خداست متنبّه می کند. (05)
ما که امیدواریم که یک جلوأ ولو بسیار ناقصی از ولایت، ولایت علی (ع) در کشور ما شده باشد، ما باید توجّه بکنیم، کافی ندانیم اینکه ما تظاهر می کنیم و شعار می دهیم و چه، اینها کافی نیست. دولت واقعاً باید با تمام قدرت آنطوریکه علی (ع) برای محرومین دل می سوزاند، این هم با تمام قدرت، دل بسوزاند برای محرومین، مثل یک پدری که بچه هایش اگر گرسنه بمانند، چطور با دل افسرده دنبال این می رود که آنها را سیر بکند، یک دولت تابع امیرالمؤمنین باید اینطور باشد. (15)
خدا نیاورد آن روزی را که سیاست ما و سیاست مسؤولین کشور ما، پشت کردن به دفاع از محرومین و رو آوردن به حمایت از سرمایه دارها گردد و اغنیأ و ثروتمندان از اعتبار و عنایت بیشتری برخودار بشوند. معاذالله که این با سیره و روش انبیا و امیرالمؤمنین و ائمه معصومین: سازگار نیست. . . مسلم هر قدر کشور ما به طرف فقرزدایی و دفاع از محرومان حرکت کند، امید جهانخواران از ما منقطع و گرایش ملت های جهان به اسلام زیادتر می شود. (25)
نشانه های مردمی بودن و خدمتگزاری به مردم
1- حشر و نشر با مردم بویژه محرومان و مستضعفان
2- خوشرفتاری با مردم و خود را در عرض آنان دیدن
3- خدمتگزاری به مردم بدون منّت و عدم توقع از دیگران
4- شرکت دادن مردم در کارها
5- عمل به موازین اسلام و فتح قلوب مردم که با اسلام است.
6- جلب رضایت مردم توسط ادارات، وزارتخانه ها و نهادها در خدمت و رفتار خوب با مردم.
7- رضایت مردم و خدمتگزاری آنان را بر رضایت خواص و اقلیت مرفّه و گروه ها و باندها ترجیح دهد.
8- اجازه ندادن به ثروتمندان و متمکّنین برای نفوذ در حکمرانی و دولت.
9- مطرح نکردن خود. نتایج:
1- رئیس جمهور بایستی در عمل و با تمام قدرت خدمت به مردم بویژه محرومان را جامأ عمل بپوشاند.
2- ثروتمندان و متمکّنین نبایستی در تصمیم گیریها و سیاستگذاریهای رئیس جمهور نفوذ داشته باشند.
3- مشی و زندگی رئیس جمهور بایستی مطابق با اقشار محروم باشد و با این قشر بیشتر در تماس و ارتباط نزدیک و صمیمی باشد.
شاخص پنجم: قدرت طلب نباشد، مرز وظایف را قانون اساسی بداند
درسی که باید از آقای رجایی و باهنر یاد گرفت
. . . آقای رجایی یک نفر آدمی بود که، دستفروشی در بازار از قراری که گفتند، من در مطالعاتی که در ایشان کردم به نظرم آمد که از حال دستفروشی اش تا حال ریاست جمهور، در روح او تأثیری حاصل نشد. چه بسا اشخاصی هستند که اگر کدخدای ده بشوند، تغییر می کنند به واسطأ ضعفی که در نفسشان هست، تحت تأثیر آن مقامی که پیدا می کنند واقع می شوند و اشخاصی هستند که مقام تحت تأثیر آنهاست از باب قوت نفسی که دارند و آقای رجایی، آقای باهنر در عین حالی که خوب یکی شان رئیس جمهور بود، یکی شان نخست وزیر بود، این طور نبود که ریاست در آنها تأثیر کرده باشد، آنها در ریاست تأثیر کرده بودند؛ یعنی آنها ریاست را آورده بودند زیر چنگ خودشان، ریاست آنها را نبرده بود تحت لوای خودش. و این یک درسی است که انسان باید از اینها یاد بگیرد. (35)
ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــ
پانوشت ها :
92- صحیفه امام، ج 41، ص 39.3
03- صحیفه امام، ج 7، ص 274.
13- صحیفه امام، ج 8، ص 293.
23- صحیفه امام، ج 4، ص 701.
33- صحیفه امام، ج 91، ص 67.3
43- صحیفه امام، ج 91، ص 10.2
53- صحیفه امام، ج 81، ص 01.3
63- همان، ص 5.27
37- صحیفه امام، ج 21، ص 75.3
83- حکم تنفیذ ریاست جمهوری محمدعلی رجایی، صحیفه امام، ج 51، ص 86.
93- صحیفه امام، ج 81، ص 24.2
04- صحیفه امام، ج 31، ص 93.
14- صحیفه امام، ج 21، ص 93.1
24- رهبر معظّم انقلاب اسلامی، مصاحبه پس از رأی گیری انتخابات رئیس جمهوری، 2/3/6731.
34- صحیفه امام، ج 18، ص 14.2
44- صحیفه امام، ج 31، ص 35.
54- صحیفه امام، ج 12، ص 102، وصیت نامه سیاسی - الهی.
64- صحیفه امام، ج 12، ص 80.1
74- صحیفه امام، ج 11، ص 584-484.
84- صحیفه امام، ج 12، ص 214، وصیت نامه سیاسی - الهی.
94- صحیفه امام، ج 81، ص 97.3
05- صحیفه امام، ج 02، ص 04.3
15- صحیفه امام، ج 81، ص 95.1
25- صحیفه امام، ج 02، ص 14.3
35- صحیفه امام، ج 02، ص 42.1