جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید   

موضوع: *آیاانقلاب درمصادره اشخاص است؟کلام مقام معظم رهبری دربرخورد بامفاسد*

  1. #1
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت اسفند ۱۳۸۶
    نوشته
    793
    مورد تشکر
    2,216 پست
    حضور
    2 ساعت 12 دقیقه
    دریافت
    7
    آپلود
    0
    گالری
    13

    *آیاانقلاب درمصادره اشخاص است؟کلام مقام معظم رهبری دربرخورد بامفاسد*




    بسم الله النور
    به فرموده مقام معظم رهبری که سند صوتی آن درپست بالا آمده است:"نگذارید روح انقلاب درجامعه تضعیف بشود" خطاب بنده به کلیه دوستان بنا برفرموده مقام معظم رهبری مردم را آگاه سازید که برخی، مسایل رااشتباه گرفته اند...




    1.مقام معظم رهبری درجمع هيات‌دولت، 6 شهریور 85: " شعارهاى دولت و مسئولان و اهدافتعيين‏شده آنان كاملاً با مبانى انقلاب و با مبانى اعلام‏شده امام عزيز مامنطبق است.
    2.مقام معظم رهبری در جمع هيات‌دولت، 6شهریور 86:"اين دولت به عنوان يك دولت اصولگرا شناختهشده و رفتار و تلاشى هم كه تا امروز نشان داده و آنچه در عمل و قولش منعكس شده،همين اصولگرايى را نشان ميدهد"
    3.مقام معظم رهبری درجمع هيات‌دولت، 6 شهریور 85: " مسئله‏ ديگر،مبارزه با فساد همراه با قاطعيت است؛ الان خوشبختانه رويكرد دولت و آقاىرئيس‏جمهور طورى بوده كه كسانى كه تمايل به فساد دارند، مرعوبند"
    4.مقام معظم رهبری در جمع هیات‌دولت، 2 شهریور 87:"جرأت، در مقابله با فساد، مقابله با فساد خيلى كار سختى است. يك وقتى بنده گفتم كه اين اژدهاى هفت سرِ فساد را به اين آسانى نمي‌شود قلع و قمع كرد؛ ليكن جرأت مقابله با آن هست. خب، وقتى كه اجزاء مجموعه، خودشان آلوده به فساد نباشند، طبعاً جرأتشان بيشتر است..."
    5.مقام معظم رهبری در ديدار رئيس‏جمهور وكارگزاران نظام، 9 تیر 86: "شايد بعضيها، حتّى بعضى مخلصين انقلاب، نه بيگانه‏ها وبددلها؛ حتّى نزديكان در طول بعضى از سالهاى گذشته تصورشان اين بود كه شعارهاىاصلى انقلاب؛سربلندى اسلام، مسئلهعدالت، مسئله مبارزه با استكبار، تلاش ومجاهدت براىرفع استضعاف از مستضعفان، ديگر روزگارش تمام شده است"
    6.مقام معظم رهبری: "گفتمان عمومى دولت اينهاست: زنده‏كردن و بازسازى برخى خصوصيات جوهرى انقلاب و منطق امام؛ و مقابله با كسانى كه مي‌خواستند اين ارزشها و اين مفاهيم اساسى را منسوخ كنند، يا از بين ببرند. همان
    7.مقام معظم رهبری، در دانشگاه علم و صنعت،‏24 آذر 87: "انحراف در هدفها رابايد مراقبت كرد كه پيش نيايد. و اين چيزى است كه ما در طول اين سالهاى طولانی، بخصوص بعد از جنگ و بعد از رحلت امام، درگيرش بوديم. [مثلا: آنچه در زیر می‌آید]
    8.مقام معظم رهبری در ديدار مسؤولان‌نظام،‌ ۲۳مرداد۱۳۷۰ [دولت هاشمی]: نمى‌شود ما در زندگى مادّى مثل حيوانبچريم و بغلتيم و بخواهيم مردم به ما به شكل يك اسوه نگاه كنند؛ من و شما همان طلبه يا معلم پيش از انقلابيم. اما حالا مثل عروسى اشراف عروسى بگيريم، مثل خانه اشراف خانه درست كنيم،مثل حركت اشراف در خيابانها حركت كنيم! اشراف مگر چگونه بودند؟ چون آنها فقط ريششانتراشيده بود، ولى ما ريشمان را گذاشته‌ايم، همين كافى است؟! نه، ما هم مترفينمى‌شويم. واللَّه! در جامعه اسلامى هم ممكن است مترف به وجود بيايد! از آيهشريفه "و اذا اردنا ان نهلك قرية امرنا مترفيها ففسقوا فيها..." بترسيم!
    9.ولی امرمسلمین جهان، در ديدار با اعضاى هيأت دولت نهم، 8 شهریور 1384: "يك وقت هست كه ما در زندگى شخصى خود مثلا حركت اشراف‌گونه‌يى داريم بين خودمان و خدا؛ كه اگر حرام باشد، حرام است؛ اگر مكروه باشد، مكروه است؛ اگر مباح باشد، مباح است؛ اما يك وقت هست كه ما جلوى چشم مردم يك مانور اشرافى‌گرى مى‌دهيم؛ اين ديگر مباح و مكروه ندارد؛ همه‌اش حرام است؛ به‌خاطر اين‌كه تعليم‌دهنده‌ اشرافى‌گرى است"
    10.امام خامنه‌ایدر ديدار گروهانهای عاشورا، 22 خرداد 1371[دولت هاشمی]: سازندگى، كارى بود كه على‌بن‌ابى‌طالب عليه‌السلام داشت؛ اين، سازندگى است! دنياطلبى و مادى‌طلبى، كارى است كه عبيدالله زياد و يزيد مى‌كردند.آنها تجملات را زياد مى‌كردند. اين دو را با هم اشتباه نبايد كرد. امروز عده‌اى به اسم سازندگى خودشان را غرق در پول و دنيا و ماده‌پرستى مى‌كنند. اين سازندگى است؟!
    11.امام خامنه‌ای در دیدار پاسداران و نيروى انتظامى 6 بهمن 1371[دولت هاشمی]: بعد از آن‌كه اسلام، اشرافيت را قلع و قمع كرده بود، يك طبقه اشراف جديد در دنياى اسلام به وجود آمد. عناصرى با نام اسلام، با سِمتها و عناوين اسلامى - پسر فلان صحابى، پسر فلان يار پيغمبر، پسر فلان خويشاوند پيغمبر. وقتى مى‌گوييم فاسد شدن دستگاه از درون، يعنى اين!
    12.امام خامنه‌ای، در ديدار مسؤولان‌نظام،‌ ۲۳مرداد۱۳۷۰: شما چگونه مى‌خواهيد محبت واطمينان مردم را جلب كنيد؟! اگر ما دنبال تجملات و تشريفاتمانرفتيم، در خرج كردن بيت‌المال هيچ حدى براى خودمان قايل نشديم ...، مگر اعتماد مردم باقى مى‌ماند؟! مگرمردم كورند؟! ايرانيان هميشه جزو هوشيارترين ملتها بوده‌اند؛ امروز هم به بركتانقلاب، از هوشيارها هم هوشيارترند!
    13."۷۵.۲٪ از پاسخگویان به یک نظر سنجی معتقد بودند که مردم در سال 1365ساده زندگی می‏کردند و در سال 1371 ـ سه سال پس از شروع ریاست جمهوری هاشمی ـ از نظر تجملات نزدیک به زمان شاه شده بودند" کتاب "توسعه و تضاد"، فرامرز رفیع‏پور، دانشگاه شهید بهشتی، صفحه 227
    14.مقام عظمای ولایت در ديدار گروهانهای عاشورا، 22 خرداد 1371[دولت هاشمی]: وقتى مثل امامى بر سر كار آمد، يعنى ورق برگشت؛ شهوترانى و دنياطلبى به انزوا رفت، وابستگى و فساد به انزوا رفت، زهد روى كار آمد، اگر اين ارزشها را نگه داشتيد، نظام امامت باقى مى‌ماند. آن وقت امثال حسين‌بن‌على عليه ‌الصلاة و السلام، ديگر به مذبح برده نمى‌شوند. اما اگر اينها را از دست داديم چه؟ اگر روحيه بسيجى را از دست داديم چه؟ اگر به جاى توجه به تكليف و وظيفه و آرمان الهى، به فكر تجملات شخصى خودمان افتاديم چه؟ اگر جوان بسيجى را، جوان مؤمن را، جوان بااخلاص را - كه هيچ چيز نمى‌خواهد جز اين‌كه ميدانى باشد كه در راه خدا مجاهدت كند - در انزوا انداختيم و آن آدم پرروى افزون‌خواه پرتوقع بى‌صفاى بى‌معنويت را مسلط كرديم چه؟ آن وقت همه چيز دگرگون خواهد شد. اگر در صدر اسلام فاصله بين رحلت نبى اكرم صلوات‌الله‌وسلامه‌عليه و شهادت جگرگوشه‌اش پنجاه سال شد، در روزگار ما، اين فاصله، خيلى كوتاهتر ممكن است بشود و زودتر از اين حرفها، فضيلتها و صاحبان فضايل ما به مذبح بروند. بايد نگذاريم. بايد در مقابل انحرافى كه ممكن است دشمن بر ما تحميل كند، بايستيم.
    15.مقام معظم رهبری در ديدار مسؤولان‌نظام،‌ ۲۳مرداد۱۳۷۰[دولت هاشمی]: گاهى از جاهايى گزارشهاى نوميدكننده‌اى مى‌رسد و در برخى موارد انسانواقعاً عرق شرم بر پيشانيش مى‌نشيند؛ رعايت كنيد! به حد ضرورتاكتفا كنيد! و اندازه نگه داريد! اينها ما را از مردم دور مى‌كند! روحانيون را ازمردم دور مى‌كند. مردمرودربايستى ندارند؛ خدا هم با كسى رودربايستى ندارد!
    16.ولی امر مسلمین در دانشگاه صنعتى شريف، 1 آذر 1378: چه دليلى وجود دارد كه با اشرافيگرى ايجاد شده در بسيارى از مقامات كشورى، برخورد قاطع صورت نمى‌گيرد؟!

    -------------------------------------------------------------------
    وقتی قوه‌قضائیه با وجود تشرهای مکرر ولی امر خود (بند 16) وظیفه شناس نیست چه باید کرد؟ وقتی شکایات از جاسبی که یکی از آدمهای هاشمی است، با وجود مدارک کافی (قتل و غارت و تجاوز) در پرونده مظلومیت مهدی هادوی، سودی ندارد، چه باید کرد؟ باید ایستاد تا پس از ترور شاخص‌های گفتمان امام (بندهای 5، 6، 7 و 8) و ترور شخصیت‌های حامی گفتمان انقلاب، صاحبان فضایل و رهبرمان هم به مسلخ برود؟(بند 14) مگر مطابق فرمایش مقام معظم رهبری در بند 10 و سازندگی عبیداللهی و حرامزیستی برخی کارگزاران نظام (بند۹) و کوتاهی قوه‌قضائیه، امر به معروف واجب نیست؟ مطمئن باشید در این دوره مقام رهبری مثل دوره خاتمی هنوز آنقدر تنها نشده است که به مسوولین امر، هشدار بدهد که اگر شما با شارلاتهای مطبوعاتی برخورد نکینید به مردم می‌گویم! وای بر آنها که افشا نمی‌کنند. خاک بر سر ترس و منافع دنیایی و جهل و مقدس مآبی! باید حیوانهای مترفی (بند 4) که با نام اسلام و عناوین اسلامی (بند 11) دستگاه را از درون فاسد کنند، افشا کرد! سلام بر ابوذر! مقام معظم رهبری بارها فرموده‌اند ملاحظه نزدیکان مرا نکیند! همانطور که در بند ۱۱ درباره نزدیکان پیامبر مثال زده اند.
    فايل هاي پيوست شده فايل هاي پيوست شده
    ویرایش توسط مرصاد : ۱۳۸۸/۰۴/۰۶ در ساعت ۰۹:۴۶
    [SIGPIC][/SIGPIC]
    اللهم انی اسئلک بحق روح ولیک
    علی بن ابی طالب
    الذی مااشرک بالله طرفه عین ابدا
    ان تعجل فرج ولیک القائم المهدی
    --------------------------------------
    همه نام بسیج در گمنامی است و عزت او در مظلومیت او و افتخار او حضور در صحنه های حساس در روز های حادثه.... بسیجی دلگیر نباش ،تو خار چشم دشمنی....


  2. تشکرها 2


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

اشتراک گذاری

اشتراک گذاری

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
^

ورود

ورود