-
۱۳۸۸/۰۳/۲۸, ۰۹:۲۲ #1
- تاریخ عضویت
شهريور ۱۳۸۷
- نوشته
- 1,007
- مورد تشکر
- 3,000 پست
- حضور
- 17 ساعت 3 دقیقه
- دریافت
- 12
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
شکر نعمت چرا و چگونه...؟؟
راغب اصفهاني در مفردات مى گويد : ''شکر همان تصور نعمت و اظهار آن است''
بعضى گفته اند در اصل کشر به معنى کشف ( بر وزن آن ) بوده است سپس مقلوب گشته و شکر شده است ، و نقطه مقابل آن کفر است که فراموشى نعمت و پوشاندن آن مى باشد .
سپس به تقسيم شکر به شعب سه گانه : شکر قلب يعنى انديشه در باره نعمت ، و شکر زبان يعنى ثنا گفتن بر منعم ، و شکر ساير اعضا يعنى قدردانى و پاسخگوئى در برابر نعمت ، پرداخته است.
تعبير قرآن کريم در آيه«اعملوا آل داود شکرا، سبا 13»: ''اى آل داود شکر ( اينهمه نعمت را ) بجاآوريد ''. نشان مى دهد که شکر بيشتر از مقوله عمل است ، و بايد آن را در لابلاى اعمال انسان ارائه داد ، و شايد به همين دليل قرآن تعداد شکرگزاران واقعى را اندک شمرده است ، و علاوه بر آيات فوق ، در آيه 23 سوره ملک بعد از آنکه نعمتهاى بزرگى همچون آفرينش گوش و چشم و دل را بر مى شمرد اضافه مى کند :« قليلا ما تشکرون» ( کمتر شکر او را بجا مى آوريد ) و در آيه 73 نمل نيز آمده «و لکن اکثر هم لا يشکرون» ( بيشتر آنها شکرگزارى نمى کنند ) اين از يکسو .
اين واقعيت نيز قابل ترديد نيست که ما هر وقت در مقام شکر الهى چه با فکر چه با زبان و چه با عمل بر مى آئيم ، خود اين توانائى بر شکر در هر مرحله موهبت تازه اى است و به اين ترتيب اقدام بر شکر ، ما را مديون نعمتهاى تازه او مى سازد
ویرایش توسط ازاد : ۱۳۸۸/۰۳/۲۸ در ساعت ۰۹:۲۴
اگه دستام خالی باشه وقتی باشم عاشق تو
غیر دل چیزی ندارم که بدونم لایق تو
دلمو از مال دنیا به تو هدیه داده بودم
با تموم بی پناهیم به تو تکیه داده بودم....
-
-
۱۳۸۸/۰۳/۳۰, ۰۹:۲۱ #2
- تاریخ عضویت
شهريور ۱۳۸۷
- نوشته
- 1,007
- مورد تشکر
- 3,000 پست
- حضور
- 17 ساعت 3 دقیقه
- دریافت
- 12
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
از سوى ديگر با توجه به اين نکته که نعمتهاى خداوند که سر تا پاى وجود انسان را احاطه کرده آنقدر زياد است که قابل شماره و احصا نيست ، چنانکه قرآن مى گويد و ان تعدوا نعمة الله لا تحصوها ( ابراهيم - 34 ) روشن مى شود چرا شکر به مفهوم واقعيش در برابر تمام نعمتها به گونه اى که همه را بدون استثنا در طريق بندگى خدا که نعمتها براى آن آفريده شده است به کار گيرد کمتر يافت مى شود . به تعبير ديگر ، و به گفته بعضى از مفسران بزرگ ، شکر مطلق اين است که انسان همواره به ياد خدا باشد بى هيچگونه فراموشى ، و در راه او گام بردارد بدون هيچگونه معصيت ، و اطاعت فرمان او کند خالى از هر گونه سر پيچى ، و مسلم است که اين اوصاف در کمتر کسى جمع مى شود ، و اينکه بعضى اصولا آن را محال پنداشته اند بى اساس است ، و دليل بر عدم آشنائى آنها به اين مفاهيم و اين مراحل از عبوديت است .
اگه دستام خالی باشه وقتی باشم عاشق تو
غیر دل چیزی ندارم که بدونم لایق تو
دلمو از مال دنیا به تو هدیه داده بودم
با تموم بی پناهیم به تو تکیه داده بودم....
-
-
۱۳۸۸/۰۳/۳۱, ۱۰:۰۴ #3
- تاریخ عضویت
شهريور ۱۳۸۷
- نوشته
- 1,007
- مورد تشکر
- 3,000 پست
- حضور
- 17 ساعت 3 دقیقه
- دریافت
- 12
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
بى اساس است ، و دلیل بر عدم آشنائى آنها به این مفاهیم و این مراحل از عبودیت است .
گاه گفته مى شود : اداى حق شکر پروردگار از یک نظر بسیار مشکل است ، زیرا همینکه انسان در مقام شکر بر مى آید و این توفیق نصیبش مى گردد و وسائل شکرگزارى در اختیارش قرار مى گیرد خود نعمت تازه اى است که نیاز به شکر مجددى دارد ، و این موضوع به صورت تسلسل ادامه مى یابد ، و هر چه انسان تلاش بیشتر در طریق شکر او مى کند مشمول نعمت افزونترى مى گردد که قادر بر شکر آن نیست ! ولى با توجه به اینکه یکى از طرق اداى حق شکر الهى همان اظهار عجز از اداى شکر اوست روشن مى شود که قلیلى از بندگان پروردگار - همانگونه که قرآن بیان فرموده به راستى در این مسیر قرار مى گیرند .
اصولا ما دو گونه شکر داریم: شکر تکوینى و شکر تشریعى.
اگه دستام خالی باشه وقتی باشم عاشق تو
غیر دل چیزی ندارم که بدونم لایق تو
دلمو از مال دنیا به تو هدیه داده بودم
با تموم بی پناهیم به تو تکیه داده بودم....
-
-
۱۳۸۸/۰۳/۳۱, ۱۰:۳۳ #4
- تاریخ عضویت
دي ۱۳۸۷
- نوشته
- 10,035
- مورد تشکر
- 25,834 پست
- حضور
- 17 روز 15 ساعت 28 دقیقه
- دریافت
- 6
- آپلود
- 0
- گالری
-
2
شكر به معناي«تصور نعمت و آشكاركردن آن است» و در اصطلاح علم اخلاق، شكر را شناختن نعمت از منعم و شادشدن به آن و صرف كردن آن در راهي كه منعم به آن راضي و خشنود مي شود، دانسته اند.
از اين تعريف، معلوم مي گردد كه شكر، يكي از برترين اعمال انساني و داراي فضيلت بسيار است و از سه عنصر علم، حال و عمل تشكيل مي شود كه علماي اخلاق آن را به حقيقت شكر تعبير كرده اند. به اين معنا كه شخص مي بايست از نعمت و نعمت دهنده خويش آگاهي كامل داشته باشد و تحت تاثير اين علم و دانش به حالتي عاطفي و احساسي برسد كه خضوع و خشوع در برابر نعمت دهنده نمونه اي از آن است.
یَا إِلَهِی وَ سَیِّدِی وَ مَوْلاَیَ وَ رَبِّی صَبَرْتُ عَلَى عَذَابِکَ فَکَیْفَ أَصْبِرُ عَلَى فِرَاقِکَ
اگه مي خواي اهل آسمون بهت رحم كنن به اهل زمين رحم كن
-
-
۱۳۸۸/۰۴/۰۱, ۰۸:۵۰ #5
- تاریخ عضویت
شهريور ۱۳۸۷
- نوشته
- 1,007
- مورد تشکر
- 3,000 پست
- حضور
- 17 ساعت 3 دقیقه
- دریافت
- 12
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
شکر تکوینى آن است که یک موجود از مواهبى که در اختیار دارد، براى نمو و رشدش استفاده کند ، فى المثل باغبان مى بیند در فلان قسمت باغ درختان به خوبى رشد و نمو مى کنند و هر قدر از آنها پذیرائى بیشتر مى کند شکوفاتر مى شوند ،همین امر سبب مى شود که باغبان همت بیشترى به تربیت آن بخش از باغ درختان بگمارد و مراقبت از آنها را به کارکنان خویش توصیه کند چرا که آن درختان به زبانحال فریاد مى زنند اى باغبان ! ما لا یقیم ، ما شایسته ایم ، نعمتت را بر ما افزون کن ، و او هم به این ندا پاسخ مثبت مى دهد . و اما در بخش دیگر از باغ درختانى را مى بیند که پژمرده شده اند ، نه طراوتى ، نه برگى ، نه گلى نه سایه دارند و نه میوه و برى ، این کفران نعمت سبب مى شود که باغبان آنها را مورد بى مهرى قرار دهد ، و در صورتى که این وضع ادامه پیدا کند ، دستور مى دهد اره بر پاى آنها بگذارند چرا که :
بسوزند چوب درختان بى بر سزا خود همین است مر ، بى برى را در جهان انسانیت نیز همین حالت وجود دارد با این تفاوت که درخت از خود اختیارى ندارد ، و صرفا تسلیم قوانین تکوینى است ، اما انسانها با استفاده از نیروى اراده و اختیار و تعلیم و تربیت تشریعى ، مى توانند آگاهانه در این راه گام بگذارند . بنابراین آنکس که نعمت قدرت را وسیله ظلم و طغیان قرار مى دهد به زبانحال فریاد مى کشد خداوندا لایق این نعمت نیستم ، و آنکس که از آن در مسیر اجراى حق و عدالت بهره مى گیرد به زبانحال مى گوید پروردگارا شایسته ام افزون کن!
اگه دستام خالی باشه وقتی باشم عاشق تو
غیر دل چیزی ندارم که بدونم لایق تو
دلمو از مال دنیا به تو هدیه داده بودم
با تموم بی پناهیم به تو تکیه داده بودم....
-
-
۱۳۸۸/۰۴/۰۲, ۰۹:۳۸ #6
- تاریخ عضویت
شهريور ۱۳۸۷
- نوشته
- 1,007
- مورد تشکر
- 3,000 پست
- حضور
- 17 ساعت 3 دقیقه
- دریافت
- 12
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
شکر چند گونه است: شکر قلب یعنى اندیشه در باره نعمت ، و شکر زبان یعنى ثنا گفتن بر منعم ، و شکر سایر اعضا یعنى قدردانى و پاسخگوئى در برابر نعمت ، پرداخته است.
این واقعیت نیز قابل تردید نیست که ما هر وقت در مقام شکر الهى چه با فکر چه با زبان و چه با عمل بر مى آئیم ، خود این توانائى بر شکر در هر مرحله موهبت تازه اى است و به این ترتیب اقدام بر شکر ، ما را مدیون نعمتهاى تازه او مى سازد و به این ترتیب هرگز قادر نیستیم که حق شکر او را ادا کنیم همانگونه که در مناجات شاکرین از مناجاتهاى پانزده گانه امام سجاد (علیه السلام) مى خوانیم : «کیف لى بتحصیل الشکر و شکرى ایاک یفتقر الى شکر ، فکلما قلت لک الحمد وجب على لذلک ان اقول لک الحمد ! »: ""چگونه مى توانم حق شکر ترا بجاى آورم در حالى که همین شکر من نیاز به شکرى دارد ، و هر زمان که مى گویم لک الحمد بر من لازم است که به خاطر همین توفیق شکرگزارى بگویم لک الحمد! "".
ویرایش توسط ازاد : ۱۳۸۸/۰۴/۰۲ در ساعت ۲۰:۵۸
اگه دستام خالی باشه وقتی باشم عاشق تو
غیر دل چیزی ندارم که بدونم لایق تو
دلمو از مال دنیا به تو هدیه داده بودم
با تموم بی پناهیم به تو تکیه داده بودم....
-
-
۱۳۸۸/۰۴/۰۳, ۱۰:۴۱ #7
- تاریخ عضویت
شهريور ۱۳۸۷
- نوشته
- 1,007
- مورد تشکر
- 3,000 پست
- حضور
- 17 ساعت 3 دقیقه
- دریافت
- 12
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
و بنابراین برترین مرحله شکرى که از انسان ساخته است این است که اظهار عجز و ناتوانى از شکر نعمتهاى او کند ، همانگونه که در حدیثى از امام صادق علیه السلام مى خوانیم که فرمود : فیما اوحى الله عز و جل الى موسى اشکرنى حق شکرى فقال یا رب و کیف اشکرک حق شکرک و لیس من شکر اشکرک به الا و انت انعمت به على قال یا موسى الان شکرتنى حین علمت ان ذلک منى : ""خداوند به موسى (علیه السلام) وحى فرستاد که حق شکر مرا ادا کن ، عرض کرد پروردگارا ! چگونه حق شکر تو را ادا کنم در حالى که هر زمانى شکر تو را بجا آورم این موفقیت خود نعمت تازه اى براى من خواهد بود ، خداوند فرمود اى موسى الان حق شکر مرا ادا کردى چون میدانى حتى این توفیق از ناحیه من است.
منبع:
تفسیر نمونه ج : 18 ص : 52 و نیز ج 10 ص : 282-279
ویرایش توسط ازاد : ۱۳۸۸/۰۴/۰۳ در ساعت ۱۸:۴۲
اگه دستام خالی باشه وقتی باشم عاشق تو
غیر دل چیزی ندارم که بدونم لایق تو
دلمو از مال دنیا به تو هدیه داده بودم
با تموم بی پناهیم به تو تکیه داده بودم....
-
-
۱۳۸۸/۰۴/۰۳, ۱۸:۴۴ #8
- تاریخ عضویت
شهريور ۱۳۸۷
- نوشته
- 1,007
- مورد تشکر
- 3,000 پست
- حضور
- 17 ساعت 3 دقیقه
- دریافت
- 12
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
به نام خدا
این تاپیک هم تموم شده اگر دوستان در این رابطه
نوشته های دارند میتونند در اداهم این تاپیک بزنند
امیدوارم برای دوستان مفید بوده باشه....
التماس دعا
یا علی
اگه دستام خالی باشه وقتی باشم عاشق تو
غیر دل چیزی ندارم که بدونم لایق تو
دلمو از مال دنیا به تو هدیه داده بودم
با تموم بی پناهیم به تو تکیه داده بودم....
-
تشکر
-
۱۳۸۸/۰۶/۲۴, ۱۶:۵۵ #9
- تاریخ عضویت
آبان ۱۳۸۸
- نوشته
- 11,936
- مورد تشکر
- 35,179 پست
- حضور
- 33 روز 7 ساعت 39 دقیقه
- دریافت
- 406
- آپلود
- 94
- گالری
-
278
امام صادق (عليه السلام):
لو كان عند الله عبادة تعبد بها عباده المخلصون اءفضل من الشكر على كل حال لاطلق لفظه فيهم من جميع الخلق بها فلما لم يكن اءفضل منها خصها من بين العبادات وخص اءربابها، فقال تعالى (وقليل من عبادى الشكور)؛
اگر نزد خداوند عبادتى بهتر از شكر گزارى در همه حال بود كه بندگان مخلص با آن عبادتش كنند، هر آينه آن كلمه را درباره خلقش به كار مى برد، اما چون عبادتى بهتر از آن نبود از ميان عبادات آن را خاص قرار داد و صاحبان آن را ويژه گردانيد و فرمود:
((واندكى از بندگان من سپاس گزارند)).
ماهی ها از تلاطم دریا به خدا شکایت بردند
و
چون دریا آرام شد خود را اسیر تور صیادان یافتند.
تلاطم های زندگی حکمتی از جهان هستی است...
پس از خدا بخواهیم دلمان آرام باشد نه اطرافمان
-
-
۱۳۸۸/۰۶/۲۴, ۱۸:۲۶ #10
- تاریخ عضویت
آذر ۱۳۸۷
- نوشته
- 1,334
- مورد تشکر
- 3,329 پست
- حضور
- 31 دقیقه
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
-
57
امام صادق علیه السلام فرمود: سه چیز است كه چیزی به آنها ضرر نمی رساند : دعا هنگام شدت وسختی ، طلب آمرزش گناهان و شكر به وقت نعمت."
نیز امام صادق علیه السلام فرمود: " شكر هر نعمت ، اگرچه بزرگ باشد، آن است كه خدای عزوجل را حمد كنی."همچنین فرمود:" شكر نعمت ، دوری كردن از گناهان است " و كمال شكرآ ن است كه فرد بگوید: " الحمدلله رب العالمین."آورده اند كه امام صادق علیه السلام از مسجد بیرون آمد ومركب خود را ندید . در این حال فرمود : " اگر مركب من پیدا شود ، خدا را شكر می كنم ، آنگونه كه حق اوست . ناگاه مركب حضرت پیدا شد . حضرت فرمود:" الحمدلله"
كسی گفت :" مگر نگفتید كه خدا را شكر می كنم، آنگونه كه حق اوست ؟ "
امام فرمود:" آیا نشنیدی كه گفتم الحمدلله ؟"
ازاین روایت معلوم می شود كه حمد خداوند ، بالاترین مرتبه شكر زبانی است.
درپایان بحث روایت دیگری را ازامام صادق علیه السلام می خوانیم:" كسی كه شكر ادا نماید ، بسیار به او عنایت می شود . خدای عزو جل می فرماید : اگرشكر نمایید هر آینه برای شما زیاد می گردانیم."
ویرایش توسط طلوع1 : ۱۳۸۸/۰۶/۲۴ در ساعت ۱۸:۳۰
پروردگارا به من بیاموز دوست بدارم کسانی را که دوستم ندارند...عشق بورزم به کسانی که عاشقم نیستند...بگریم برای کسانی که هرگز غمم را نخوردند...محبت کنم به کسانی که محبتی در حقم نکردند
-
تشکر
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
موضوعات مشابه
-
✿^؟؟^✿بیت المال را جــدی بگیرید!✿^؟؟^✿
توسط neginsabz در انجمن اخلاقپاسخ: 7آخرين نوشته: ۱۳۹۳/۰۹/۱۲, ۱۴:۰۸ -
جمع بندی قیامت چه زمانی رخ می دهد؟؟!!
توسط taslim در انجمن قیامتپاسخ: 41آخرين نوشته: ۱۳۹۰/۰۶/۲۰, ۰۸:۱۹ -
سجده به غیرخدا حرام نیست؟؟(سجده برادران به یوسف)
توسط منتقد کوچولو در انجمن آیات الاحکامپاسخ: 3آخرين نوشته: ۱۳۹۰/۰۳/۲۸, ۱۷:۵۱ -
در خدا باوری و دین داری عقل مقدم است یا ایمان؟؟
توسط paul در انجمن ادیان و فرق در قرآنپاسخ: 15آخرين نوشته: ۱۳۹۰/۰۲/۱۴, ۲۲:۰۷ -
چرا افضل اعمال ؟؟
توسط حکمتی فرد در انجمن مهدویت و امام زمان در قرآنپاسخ: 3آخرين نوشته: ۱۳۸۹/۰۵/۰۴, ۱۱:۰۷
اشتراک گذاری