جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید   

موضوع: بازخوانی شهادت مردی که یک ملت بود:آماج تهمت به جرم عدالت‌خواهی

  1. #1
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت اسفند ۱۳۸۶
    نوشته
    793
    مورد تشکر
    2,216 پست
    حضور
    2 ساعت 12 دقیقه
    دریافت
    7
    آپلود
    0
    گالری
    13

    بازخوانی شهادت مردی که یک ملت بود:آماج تهمت به جرم عدالت‌خواهی






    بازخوانی شهادت مردی که یک ملت بود:آماج تهمت به جرم عدالت‌خواهی
    "بني صدر! بني صدر! اذن جهادم بده"، "چوب، چماق، شكنجه ديگر اثر ندارد"، "مصدق، مصدق راهت ادامه دارد"، "مرگ بر بهشتی مرگ بر بهشتی" و.... شرایط دشواری بود؛ به پشتوانه بنی صدر تحرکاتی در کشور شکل گرفته بود. گاه مردم هم به خیابان ها کشانده می شدند.
    بهشتی دست به قلم برد و از گروهک هایی که با حمایت بنی صدر تشنج آفرینی می کردند، برای امام نوشت؛ شاید به همین خاطر بود که امام در پیام نوروزی سال 60 از "حاکمیت قانون" سخن به میان آورد و تاکید کرد که سال، سال قانون است و بايد قانون را محترم شمرد.
    در پیام امام آمده بود:«من اميدوارم... مملكت ما در سال آينده و در اين سال، در همين سالى كه هستيم، مملكتى باشد كه قانون فقط حكم كند. هيچ كس غير قانون حكم نكند و تمام مجرى قانون باشند؛ و كسى در حدود غيرقانونى عمل نكند، و همه در حدود خودشان عمل كنند.» با این همه در سال "حاکمیت قانون" بالاترین بی قانونی ها و کشتارها کلید خورد.
    *****
    بهشتی بار روشنگری را به دوش می کشید. او از کسانی سخن به میان آورد که دعوی آزادی و ترقی خواهی دارند اما عملا از دیکتاتورها هم دیکتاتورترند. او با اشاره به فعالیت ها و رویکردهای گروهک های التهاب آفرین گفت:«نوجوانان و جوانان ما باید از این روش های استالینی اینها با خبر بشوند باید ضمن تجربه روزانه، این مدعیان ترقی خواهی و آزادی را محک بزنند تا بفهمند که اینها خود سمبل ارتجاع، یعنی باز گرداندن جامعه آزاد شده ما به استبدادهای استالینی هستند و هنوز آب گیرشان نیامده و الا شناگر ماهری هستند، اگر آب گیرشان بیاید در راه برقراری دیکتاتوری مورد قبول خودشان از هیچ کار دریغ نخواهند کرد.»
    او همچنین افزود:«اینها را باید نسل جوان بداند و با آگاهی، خود او بپاخیزد. فریب اینها را نخورد و پدرها و مادرها توجه کنند که هیچ گاه نمی شود جامعه ای را به تشنج و هرج و مرج سپرد.»
    بهشتی به بهانه جویی های داعیه داران آزادی اشاره کرد و گفت: «اگر می خواهند روزنامه داشته باشند، روزنامه، امتیاز و صاحب امتیاز و مدیر مسئول می خواهد. اگر می خواهند دفتر داشته باشند، باید معلوم باشد که مسئول آنجا کیست و در آن توطئه وجود دارد یا نه؟ و این مخصوص آنها نیست. این برای همه است. آنها هم مثل همه اگر به راستی منطقی دارند، اندیشه های بهتری دارند، بیایند یک فعالیت سالم و منطبق با قوانین جامعه خودشان این فعالیت را بکنند. توسل آنها به کارهای خلاف قانون و اصرار آنها روی قانون شکنی ناشی از همان زیربنای فکری استالینی است که در ایدئولوژی آنهاست این را ملت ما باید بدانند و از آن آگاه شوند تا بهتر بتوانند با این درگیری های تحمیلی برخورد کنند.»
    *****
    بهشتی از حقوق مردم می گفت و در عوض مخالفانش او و اعضای حزب جمهوری را مشتی چماقدار و خشونت طلب معرفی می کردند. کسانی که در گفتگوها و مناظره های رو در رو با بهشتی حرفی برای گفتن نداشتند، فحاشی به او را شروع کرده بودند. پیامی که امام بعد از شهادت شهید بهشتی منتشر کرد، گویای اوج غربت و مظلومیت او بود:«اين را من كراراً گفته‏ام كه مرحوم آقاى بهشتى در اين مملكت مظلوم زيست. تمام مخالفين اسلام و مخالفين اين كشور حمله مستقيم‏شان را به ايشان و بعضى دوستان ايشان كردند... مخالفين او را در كوچه و بازار و محله و صحبت‌هايى كه همه مى‏كردند، آن‏طور جلوه دادند. يك مرد صالحى را به صورت يك ديكتاتور درآوردند! و شما بايد مهيا[ى‏] اين‏جور مسائل باشيد.»
    مشکل مخالفان بهشتی، خود بهشتی نبود. مشکل، اندیشه بهشتی بود و آنان گمان می کردند، با ترور او می توانند این اندیشه را برای همیشه از تاریخ ایران حذف کنند. مشکل، نگاه مبتنی بر حاکمیت اسلام بود. این همان چیزی است که مقام معظم رهبری هم بر آن تاکید دارند:«اين‏طور نبود كه كُشندگان و تروركنندگان و حمله‏كنندگانِ ناجوانمرد به شهداى عزيز هفتم تير، با شخص و جناح و گروهى مخالف باشند؛ آنها با اصل نظام اسلامى و استقلال ايران مخالف بودند.
    نامها تأثيرى نمى‏گذارد؛ حقايق را بايد در نظر گرفت. حقيقت مخالفت با شخصيتهايى مثل شهيد بهشتى و ديگر بزرگانى كه در هفتم تير به شهادت رسيدند، در همين جمله خلاصه مى‏شود: مقابله با حاكميت اسلام و قوانين و ارزشهاى اسلامى.»
    مظلومیت بهشتی هم ناشی از دفاع او از اسلام و دستگاه قضایی اسلامی بود. او در مقام ریاست دیوان عالی کشور در مقابل بسیاری حرف و حدیث ها در خصوص قصاص و احکام اسلامی ایستاد. رهبر انقلاب در باب مظلومیت او چنین می گویند: «امام فرمودند شهيد بهشتى مظلوم بود. ما هم يادمان هست كه او چقدر مظلوم بود؛ اما اين مظلوميت از سوى چه كسانى بر او تحميل مى‏شد؟ از جمله كسانى كه بايد پاسخ مظلوميت اين شهيد عزيز را بدهند، اينهايى هستند كه حاضر نبودند قضاى اسلامى را در جامعه ايران اسلامى تحمل كنند.»
    *****
    بعد از عزل بنی صدر التهابات در کشور به اوج خود رسید. دعواهای خیابانی به ترورهای گسترده ای انجامید که منافقین طرح ریزی می کردند. بهشتی قربانی خشونت کسانی بود که دم از آزادی می زدند. می دانستند به مقابله با چه کسی برخواسته اند. در اسناد ساواک، بهشتی مغز گردانندگان فعاليت هاي امام در ايران لقب گرفته بود. می خواستند نهضت نباشد. می خواستند انتقام عزل بنی صدر را از امام بگیرند.
    *****
    بازخوانی شهادت مردی که یک ملت بود:آماج تهمت به جرم عدالت‌خواهی
    چند دقیقه بیشتر تا انفجار نمانده بود. غسل شهادت کرده بود. موضوع جلسه حزب به انتخاب رئیس جمهور بعد از بنی‌صدر اختصاص داشت. به یکباره از سخن ایستاد. سکوتی کوتاه و بعد با نگاهی معنادار خطاب به حاضرین گفت: «بچه ها بوي بهشت مي آيد. آيا شما هم اين بو را استشمام مي كنيد؟» دیگر فرصتی برای پاسخ دادن باقی نماند. صدای انفجار همه جای شهر را پر کرد و ساختمان حزب جمهوری بر سر انقلاب فرو ریخت.
    قرار بود آیت الله خامنه ای و چهره هایی چون شهید باهنر هم همان جا ترور شوند. اما چنین نشد و "آقا" ماند تا بار نهضت را بعد از امام به دوش بکشد و همان مظلومیت ها، همان تخریب ها و همان فحاشی ها را نسبت به انقلابیون نظاره کند. کار نه با انفجار دفتر حزب جمهوری تمام شد، نه با ترورها و انفجارها و نه حتی با بار سفر بستن امام. راه ماند و مخالفان این راه هم ماندند و تاریخ همچنان به خود پیچید تا تجربه دیروز را برای آیندگان تکرار کند.
    سخنان امام هم در حافظه تاریخ ماند: «تهمت‌هاى ناگوار به ايشان مى‏زدند! از آقاى بهشتى اينها مى‏خواستند موجود ستمكار ديكتاتور معرفى كنند... بر خلاف آنچه اين بى‏انصافها در سرتاسر كشور تبليغ كردند و "مرگ بر بهشتى" گفتند، من‏ او را يك فرد متعهد، مجتهد، متعهد، متدين، علاقه مند به ملت، علاقه مند به اسلام و به درد بخور براى جامعه خودمان مى‏دانستم.»
    *****
    بهشتی باید بماند. اما چگونه؟ مقام معظم رهبری فرمودند که هفتم تیر باید احیا شود. ایشان همچنین افزودند: «پوستر و امثال‌ اينها، خوب‌ است‌. من‌ هم‌ از آن‌ آدمهايي‌ كه‌ ضد پوستر باشند، نيستم‌. حالا بعضي‌ها هستند كه‌ از آن‌طرف‌ افتاده‌اند و ضد پوسترند. تا صحبت‌ پوستر و سيلك‌ و امثال‌ اينها بشود، فوري‌ يك‌ حالي‌ مي‌شوند. من‌ كه‌ آن‌طوري‌ نيستم‌؛ اما شما از پوستر و سيلك‌، چه‌ مقصودي‌ را تعقيب‌ مي‌كنيد و اينها چه‌قدر آن‌ مقصود را تأمين‌ خواهند كرد؟ اين‌، واقعا يك‌ سؤال‌ است‌... مثلاً ممكن‌ است‌ چهارصدهزار پوستر شهيد بهشتي‌ توزيع‌ شود. شهيد بهشتي‌، اين‌ همه‌ عكس‌ دارد؛ حالا در زير عكس‌ نوشته‌ خواهد شد: نهمين‌ سالگرد شهادت‌. من‌ اين‌ سؤال‌ را دارم‌ كه‌ از اين‌ كار، چه‌ چيزي‌ در مي‌آيد؟»
    ایشان همچنین ادامه دادند: «عرضم‌ اين‌ است‌ كه‌ اين‌ كار بايد احيا بشود. احيايش‌ چه‌طوري‌ است‌؟ من‌ عرض‌ مي‌كنم‌، بيشترين‌ سرمايه‌گذاري‌ را روي‌ اين‌ قسمت‌ قضيه‌ بكنيد. براي‌ آقاي‌ مطهري‌ ـ شهيدي‌ با اين‌ عظمت‌ ـ سه‌، چهار سال‌ سالگرد مي‌گرفتند و راديو چيزي‌ مي‌گفت‌ و بعد يواش‌ يواش‌ به‌ اين‌ فكر افتادند كه‌ كاري‌ بكنند تا اين‌ سالگردها، براي‌ اين‌ خطي‌ كه‌ مطهري‌ نماينده‌ي‌ آن‌ است‌، اثري‌ داشته‌ باشد. اين‌ كار را كردند و خوب‌ هم‌ هست‌. در هر سال‌، كاري‌ مي‌كنند. مثلا بحثي‌ مي‌شود و مسأله‌‌ جديدي‌ در فضاي‌ فكري‌ عالم‌ اسلام‌ توليد مي‌گردد يا پرداخته‌ مي‌شود. بالاخره‌ چنين‌ كارهايي‌ بايد كرد. چگونه‌ مي‌شود هفتم‌ تير را بزرگ‌ داشت‌؟ به‌ نظر من‌، مسأله‌ اين‌ است‌.»
    اولا دست های زیادی در کار هست که شرایط مساعد جدیدی را که در پرتو بیانیه امام به وجود آمد، بر هم بزنند. ثانیا تحریکات تازه به وسیله گروهک ها در سراسر کشور برای مشغول کردن ذهن مردم و نیروها در داخل در اینجا آنچه ضامن چیره شدن بر این مشکلات است، دو چیز است یکی آمادگی و بیداری و فداکاری خود مردم و دیگر تصمیم گیری های به مورد و قاطع رهبری و مسئولان به همین جهت در رابطه با این فتنه گری ها که از طرف گروهک ها می شود قبل از هر چیز لازم است خود مردم عکس العمل مناسب نشان دهند. یعنی بیزاری و تنفر خودشان را از این فتنه گری ها ابراز کنند و بکوشند تا زمینه های ذهنی این فتنه گری ها را از بین ببرند. توضیح بدهند اصولا این همه دروغ و شایعه که هر روز به وجود می آید با بزرگ کردن بعضی از جریان های جزئی یا شبه جزئی برای همین است که بتوانند در جامعه ذهنیت و زمینه روحی پذیرای این فتنه ها را به وجود بیاورند و تقویت کنند و مردم باید با توضیحات خودشان و با آگاهی دادن های خودشان این نیرنگ دشمن را خنثی کنند. دوم تصمیم گیری های به جا و قاطع مسئولان است. رهبری و مسئولان با تصمیم گیری های قاطع و برخورد قاطع با این فتنه ها بر پایه بیانیه روشن دادستانی کل انقلاب باید به وظیفه الهی خودشان عمل کنند ما از همه جوان ها و نوجوان ها می خواهیم که چشم و گوش باز کنند ببینند که با کمال تاسف دستور تشکیلاتی که به آنها داده شده این است که با کسی بحث نکنیم.
    ویرایش توسط مرصاد : ۱۳۸۸/۰۴/۰۷ در ساعت ۱۹:۱۳
    [SIGPIC][/SIGPIC]
    اللهم انی اسئلک بحق روح ولیک
    علی بن ابی طالب
    الذی مااشرک بالله طرفه عین ابدا
    ان تعجل فرج ولیک القائم المهدی
    --------------------------------------
    همه نام بسیج در گمنامی است و عزت او در مظلومیت او و افتخار او حضور در صحنه های حساس در روز های حادثه.... بسیجی دلگیر نباش ،تو خار چشم دشمنی....


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

اشتراک گذاری

اشتراک گذاری

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
^

ورود

ورود