جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید







موضوع: توبه واثار ان....زندگی و اثار توبه ی نصوح ...
-
۱۳۸۸/۰۴/۰۸, ۱۰:۲۶ #1
- تاریخ عضویت
شهريور ۱۳۸۷
- نوشته
- 1,007
- مورد تشکر
- 3,000 پست
- حضور
- 17 ساعت 3 دقیقه
- دریافت
- 12
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
توبه واثار ان....زندگی و اثار توبه ی نصوح ...
به نامو یاد عشق یکتا.
با نام خدا این تاپیک روشروع میکنم .
امیدوارم از این تاپیک و نکات اخلاقی که داره مورد استفاده
و بهره مندی دوستان قرار بگیره...
التماس دعا از همگان
یا علی
اگه دستام خالی باشه وقتی باشم عاشق تو
غیر دل چیزی ندارم که بدونم لایق تو
دلمو از مال دنیا به تو هدیه داده بودم
با تموم بی پناهیم به تو تکیه داده بودم....
-
تشکرها 5
-
۱۳۸۸/۰۴/۰۸, ۱۰:۲۷ #2
- تاریخ عضویت
شهريور ۱۳۸۷
- نوشته
- 1,007
- مورد تشکر
- 3,000 پست
- حضور
- 17 ساعت 3 دقیقه
- دریافت
- 12
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
در تفسیر توبه نصوح میان صاحب نظران اختلاف است.
محدث خبیر مجلسی رحمة الله به نقل از شیخ بهایی توبه نصوح را توبه ای می داند کهشخص توبه کننده ، دیگران را به توبه و کسب آثار آن نصیحت کند.
محقق طوسی توبه نصوح را توبه ای می داند که خالص برای خدا باشد، نه توبه از ترسعذاب قیامت .
برخی توبه نصوح را توبه ای می دانند که از ریشه لغوی آن مشتق شده باشد. نصوحازنصاحة گرفته شده واین به معنای خیاطت ( خیاطی) است ، زیرا توبه آنچه را به خاطرارتکاب گناه از دین پاره شده باشد، می دوزد.
برخی هم گفته اند توبه نصوح توبه ای است که شخص خود را نصیحت می کند که توبه رابه نحو کامل انجام دهد
توبه در لغت به معنی رجوع و برگشتن استو در اصطلاح عبارت است از برگشتن به سوی خدا با ترک معصیت و تصمیم عدم ارتکاب معصیت.
توبه خداوند یا توبه بنده:
در قرآن هم در مورد خدا آمده و هم در مورد بندگان، توبه خدا به معنای برگشتن خدای تعالی به رحمتش نسبت به بنده و توفیق توبه به بندگان دادن و توبه بنده عبارت است از ندامت از گناه.
ویرایش توسط ازاد : ۱۳۸۸/۰۴/۰۸ در ساعت ۱۰:۲۸
اگه دستام خالی باشه وقتی باشم عاشق تو
غیر دل چیزی ندارم که بدونم لایق تو
دلمو از مال دنیا به تو هدیه داده بودم
با تموم بی پناهیم به تو تکیه داده بودم....
-
-
۱۳۸۸/۰۴/۱۰, ۰۷:۵۸ #3
- تاریخ عضویت
شهريور ۱۳۸۷
- نوشته
- 1,007
- مورد تشکر
- 3,000 پست
- حضور
- 17 ساعت 3 دقیقه
- دریافت
- 12
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
وجوب توبه:
تمام علمای اسلام در وجوب توبه اتفاق نظر دارند و در متن آیات قرآن
کراراً به آن امر شده است در آیه 8 سوره تحریم میخوانیم:
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَّصُوحًا عَسَى رَبُّكُمْ أَن یُكَفِّرَ عَنكُمْ سَیِّئَاتِكُمْ وَیُدْخِلَكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ »
«ای کسانی که ایمان آوردهاید به سوی خدا باز گردید توبه کنید، توبهای خالص و بیشائبه، امید است (با این کار) پروردگارتان گناهانتان را ببخشد و شما را در باغهایی از بهشت که نهرها از زیر درختانش جاری است داخل کند.»
انواع توبهکنندگان
1. گروه اول کسانی هستند که از گناهان خویش توبه میکنند ولی بعد از مدتی توبه را میشکنند و به گناه باز میگردند بیآنکه تاسف و ندامتی از کار خویش داشته باشند.
2. گروه دیگر کسانی هستند که از گناهان خود توبه میکنند و راه اطاعت و بندگی حق را ادامه میدهند ولی گاه شهوات در مورد بعضی از گناهان بر آنها غالب میشود و توبه را میشکنند.
3. توبهکارانی هستند که بعد از توبه، از گناهان بزرگ پرهیز میکنند و نسبت به اصول اطاعت پایبندند ولی گاهی گرفتار بعضی از گناهان میشوند بیآنکه بطور عمد قصد توبه شکنی داشته باشند.
4. گروه چهارم توبهکارانی هستند که بعد از توبه با اراده محکم راه اطاعت و بندگی خدا را پیش میگیرند.
شرائط پذیرش توبه از نظر قرآن
1- گناه از روی جهالت باشد:
«إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللّهِ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السُّوَءَ بِجَهَالَةٍ » (نساء/17)
«توبه تنها برای آنها است که گناهی را از روی جهالت انجام میدهند.»
2- بزودی توبه کنند:
«ثُمّ یَتُوبُونَ مِن قَریب »
«پس اگر ندانسته گناهی را مرتکب شود، به زودی توبه کنند »
خداوند در آخر آیه میفرماید:
«فَأُوْلَـئِكَ یَتُوبُ اللّهُ عَلَیْهِمْ وَكَانَ اللّهُ عَلِیماً حَكِیماً »
«خداوند توبه چنین اشخاصی را میپذیرد و خداوند دانا و حکیم است.»
یکی دیگر ازشرایط مهم پذیرش توبه که در قرآن به آن اشاره شده
سوره نور آیه 5 میباشد:
«إِلَّا الَّذِینَ تَابُوا مِن بَعْدِ ذَلِكَ وَأَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ »
«مگر کسانی که بعد از آن توبه کنند و جبران نمایند که خداوند غفور و رحیم است.»
این آیه بعد از تهمت زدن به زنان پاکدامن آمده و میگوید اگر نتوانند تهمت خود را ثابت کنند همه آنها فاسقند الا کسانی که توبه کنند و توبه تنها استغفار و یا ندامت از گذشته و تصمیم به ترک آن در آینده نیست بلکه شرط مهم آن این است که در مقام جبران برآید و جمله (واصلحوا) بعد از ذکر جمله (تابوا) اشاره به همین حقیقت است.
آثار و برکات توبه در قرآن
الف) غفران و رحمت خداوند:
« أَنَّهُ مَن عَمِلَ مِنكُمْ سُوءًا بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابَ مِن بَعْدِهِ وَأَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ » (انعام/54)
«هر کس از شما کار بدی از روی نادانی کند سپس توبه نماید مشمول رحمت خدا میشود چرا که او آمرزنده و مهربان است.»
ب) محو و نابود شدن گناهان:
«عَسَى رَبُّكُمْ أَن یُكَفِّرَ عَنكُمْ سَیِّئَاتِكُمْ » (سوره/8)
«امید است با این کار پروردگارتان گناهان شما را بپوشاند.»
اگه دستام خالی باشه وقتی باشم عاشق تو
غیر دل چیزی ندارم که بدونم لایق تو
دلمو از مال دنیا به تو هدیه داده بودم
با تموم بی پناهیم به تو تکیه داده بودم....
-
تشکرها 5
-
۱۳۸۸/۰۴/۱۶, ۱۵:۵۶ #4
- تاریخ عضویت
آبان ۱۳۸۸
- نوشته
- 11,936
- مورد تشکر
- 35,179 پست
- حضور
- 33 روز 7 ساعت 39 دقیقه
- دریافت
- 406
- آپلود
- 94
- گالری
-
278
امام على (عليه السلام):
التوبة تستنزل الرحمة ؛
توبه ، رحمت الهى را نازل مى كند.
غررالحكم 1/267/1069.
ماهی ها از تلاطم دریا به خدا شکایت بردند
و
چون دریا آرام شد خود را اسیر تور صیادان یافتند.
تلاطم های زندگی حکمتی از جهان هستی است...
پس از خدا بخواهیم دلمان آرام باشد نه اطرافمان
-
تشکرها 3
-
۱۳۸۸/۰۴/۱۶, ۱۶:۵۵ #5
- تاریخ عضویت
شهريور ۱۳۸۷
- نوشته
- 1,007
- مورد تشکر
- 3,000 پست
- حضور
- 17 ساعت 3 دقیقه
- دریافت
- 12
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
نصوح مردی بود با هیاَت و قیافه زنانه. او در حمامهای نسوان به کارمشغول بود و بخصوص دختر شاه را دلاکی میکرد و کسی هم به جنسیّت حقیقی او پی نبرده بود. او سالیان متمادی بر این کار بود و ازاین راه هم امرار معاش میکرد و هم ....... گر چه چندین بار به حکم وجدان توبه کرده بود اما هر بار اخگر شهوت او را به کام خود اندر میساخت. روزی نصوح برای رهایی از این فعل قبیح نزد عارفی ربّانی رفت و به او گفت مرا نیز دعا کن. آ ن عارف که مردی روشن بین بود بی آنکه خواسته او را بپرسد بفَراست دریافت که مشکل او چیست. به عبارت دیگر ضمیر او را خواند ولی چیزی به رویش نیاورد. فقط تبسّمی کرد و گفت انشاءالله توبه نصیبت میشود. دعای آن عارف به اجابت رسید و اسباب توبه نَصوح بدین صورت فراهم شد:
روزی نصوح طبق روال همیشگی در حمّام زنانه مشغول کار بود که ناگهان قیل و قالی بلند شد و درآن میان زنی جار زد که یکی ازمرواریدهای گوشوارۀ دختر شاه گم شده است. در حمّام را ببندید و نگذارید کسی خارج شود تا جامه و بقچه حاضران وارسی شود. بقچهها را روی زمین ولو کردند و جامهها را بدقت گشتند اما از دانه مروارید خبری نشد. ناچار گفتند همه باید کاملاً برهنه شوند و یکی یکی مورد بازدید قرار گیرند. نصوح با شنیدن این حرف بکلی خود را باخت و افتان به گوشه خلوت حمام رفت در حالی که بدنش مثل بید میلرزید با تمام وجود و با دلی شکسته خدا را طلبید و گفت: خداوندا اگر چه بارها توبهام بشکستم اما تو را به مقام سَتّاریّتت این بار نیز فعل قبیحم بپوشان تا زین پس گِرد هیچ گناهی نگردم. نصوح آنقدر خدایا، خدایا کرد که در و دیوار نیز با او همنوا شدند
اگه دستام خالی باشه وقتی باشم عاشق تو
غیر دل چیزی ندارم که بدونم لایق تو
دلمو از مال دنیا به تو هدیه داده بودم
با تموم بی پناهیم به تو تکیه داده بودم....
-
تشکرها 5
-
۱۳۸۸/۰۴/۱۸, ۰۸:۲۸ #6
- تاریخ عضویت
آبان ۱۳۸۸
- نوشته
- 11,936
- مورد تشکر
- 35,179 پست
- حضور
- 33 روز 7 ساعت 39 دقیقه
- دریافت
- 406
- آپلود
- 94
- گالری
-
278
رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم):
يا على من اءنعم الله عليه فشكر واذا ابتلى فصبرو اذا اءساء استغفر دخل الجنة من اءى باب شاء
اى على هر كس شكر گزار نعمت خدا باشد و چون گرفتار شد صبر نمايد و اگر مرتكب گناهى شد توبه كند، از هر درى كه بخواهد وارد بهشت مى شود.
ماهی ها از تلاطم دریا به خدا شکایت بردند
و
چون دریا آرام شد خود را اسیر تور صیادان یافتند.
تلاطم های زندگی حکمتی از جهان هستی است...
پس از خدا بخواهیم دلمان آرام باشد نه اطرافمان
-
-
۱۳۸۸/۰۴/۱۸, ۱۳:۵۱ #7
بسم الله الرحمن الرحیم.
سلام.
فقط می تونم بگم هر چی دارم از همین توبه ی نصوح دارم.
مگر نه من که اون موقع دیوانه نبودم آدم بودم.
خدایا شکرت.
التماس دعا.
-
تشکر
-
۱۳۸۸/۰۴/۲۲, ۰۸:۲۶ #8
- تاریخ عضویت
شهريور ۱۳۸۷
- نوشته
- 1,007
- مورد تشکر
- 3,000 پست
- حضور
- 17 ساعت 3 دقیقه
- دریافت
- 12
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
در این اثنا نوبت وارسی نصوح رسید. زنی نام او را صدا زد. اما همینکه او نام خودرا شنید از ترس بند دلش پاره شد و بر کف حمام افتاد و از هوش رفت. در این فاصله زنی جار زد که مژده مژده مروارید پیدا شد. ناگهان در حمام ولولهای افتاد. زنان دستک زنان شادمانی خود را از یافته شدن مروارید اعلام کردند. و نصوح نیز در فضایی آکنده از شادمانی به هوش آ مد و دید که خطر از کنار گوشش گذشته است. زنانی که بدو ظنین بودند نزدش آمدند و عذرها خواستند او در این واقعه عیاناً لطف وعنایت ربّانی را مشاهده کرد. این بود که بر توبهاش ثابت قدم ماند و فوراً از آن کار کناره گرفت. چند روزی از غیبت او در حمام سپری نشده بود که دختر شاه او را به کار در حمام زنانه دعوت کرد ولی نصوح جواب داد که دستم علیل شده و قادر به دلاکی و مشت و مال نیستم ودیگر هم نرفت.
همان طور که ملاحظه خواهید فرمود مولانا از هر بخش حکایت نتیجهای اخذ میکند. مثلاً در آنجا که نصوح نزد عارف میرود و عارف با دیدۀ باطنی مشکل اخلاقی او را درمییابد و در عین حال به رویش نمیآورد مسأله حفظ اسرار الهی و بازگو نکردن آنرا به اغیار پیش میکشد و یا در آنجا که نصوح بیهوش بر کف حمام میافتد مسأله فنایِ فی الله عارفان را مطرح میکند و میگوید همانطور که نصوح با بیهوش شدنش از رسوائی نجات پیدا کرد، عارفان نیز از طریق فنایِ فی الله از چرخۀ حیات دنیوی به نجات حقیقی میرسند و نکات دیگر که در ابیات آمده است.
بود مردی پیش از این نامش نَصُوح بُد ز دلاّکیّ زن او را فُتوح
پیش از این مردی بود به اسم نصوح که از طریق دلاّکی کردن زنان امرار معاش می کرد.
(نَصُوح) در لغت به معنی بسیار ناصح و نصیحتگر است. صیغه مبالغه از مصدر نُصح . در آیه 8 سورة تحریم آمده است که: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَّصُوحاً (ای کسانی که ایمان آوردهاید به درگاه خداوند توبه کنید توبهای خالص) " برخی خیال کردهاند که حکایت نصوح از آیه فوق اخذ شده در حالی که نصوح در قرآن کریم به صورت وصفی آمده است نه اضافی پس حکایت مذکور ارتباطی با آن آیه ندارد گر چه ممکن است واقعیتی هم داشته باشد. به هرحال مفسران در تفسیر (توبه نصوحاً) گفتهاند: خالصه لوجُه الله. یعنی توبهای که خالصاً برای رضای خدا باشد
ویرایش توسط ازاد : ۱۳۸۸/۰۴/۲۲ در ساعت ۰۸:۲۹
اگه دستام خالی باشه وقتی باشم عاشق تو
غیر دل چیزی ندارم که بدونم لایق تو
دلمو از مال دنیا به تو هدیه داده بودم
با تموم بی پناهیم به تو تکیه داده بودم....
-
-
۱۳۸۸/۰۴/۲۲, ۱۰:۰۴ #9
- تاریخ عضویت
دي ۱۳۸۷
- نوشته
- 10,035
- مورد تشکر
- 25,834 پست
- حضور
- 17 روز 15 ساعت 28 دقیقه
- دریافت
- 6
- آپلود
- 0
- گالری
-
2
زهرچه غيريا استغفرالله
زبود مستعار استغفرالله
دمىكانبگذردبىياد رويش
از آن دم بى شماراستغفرالله
زبانكانتوبهذكردوستن بود
زسرش الحذر استغفرالله
سرآمد عمرويكساعت زغفلت
نگشتمهوشيار استغفرالله
جوانى رفت وپيرىهمبيامد
نكردم هيچكار استغفرالله
نكردميك سجودى درهمهعمر
كه آيد آن بكار استغفرالله
خطابودآنچهگفتمآنچهكر م
ازآنهاالفرار استغفرالله
زكردار بدم صدبار توبه
زگفتارم هزار استغفرالله
شدمدورازديارياراىفيض
منمهجورزاراستغفرالله
ویرایش توسط مجیب : ۱۳۸۸/۰۴/۲۲ در ساعت ۱۰:۰۴
یَا إِلَهِی وَ سَیِّدِی وَ مَوْلاَیَ وَ رَبِّی صَبَرْتُ عَلَى عَذَابِکَ فَکَیْفَ أَصْبِرُ عَلَى فِرَاقِکَ
اگه مي خواي اهل آسمون بهت رحم كنن به اهل زمين رحم كن
-
-
۱۳۸۸/۰۴/۳۰, ۱۶:۳۵ #10
- تاریخ عضویت
شهريور ۱۳۸۷
- نوشته
- 1,007
- مورد تشکر
- 3,000 پست
- حضور
- 17 ساعت 3 دقیقه
- دریافت
- 12
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
مقصود از توبه نصوح چیست؟
واژه نصوح در لغت به معناى خلوص است.104
این کلمه در آیهاى از قرآن مجید آمده که در آن مؤمنان دعوت به توبه نصوح شدهاند: « یا أَیُّها الَّذِینَ آمَنُوا تُوبُوا اِلىَ الله تُوْبًَْ نَصُوحاً؛ اى افراد با ایمان، به سوى خدا توبه نصوح کنید» .105 توسط مفسران، در معناى نصوح، نظریات مختلفى ارائه شده که بعضى افزون بربیست و سه تفسیر دانستهاند.106
شیخ بهایى در معناى توبه نصوح چند برداشت را ذکر کرده است:
1- توبهاى است که مردم را نصیحت کند، یعنى مردم را دعوت کند که مثل آن را براى ظاهر شدن آثار جمیله آن در صاحبش بیاورند یا آن که صاحبش را نصیحت کند تا دیگر به سوى آنها برنگردد.
2- نصوح توبهاى است که براى خداوند، خالص باشد چنان که عسل خالص از شمع را عسل نصوح گویند. خلوص آن است که از گناهان براى زشتى آنها پشیمان شود یا براى آن که خلاف رضاى خداى تعالى هستند، نه براى ترس از آتش.
3- نصوح از نصاحْ است و آن خیاطت است، زیرا آنچه از دین را گناهان پاره (هتک حرمت) کردهاست، توبه مىدوزد یا آن که میانه تائب و اولیاى خدا و احبّاى او را جمع مىکند چنان که خیاطت بین پارچههاى لباس جمع مىکند.107
در اینجا احتمال دیگرى نیز بیان شدهاست: نصح در لغت عرب به معنى سیراب کردن به کار مىرود، چنانکه گفته مىشود: « نصح الغیث البلد؛ باران منطقه را سیراب کرد» . در این صورت، مىتواند مقصود از توبه نصوح، توبهاى باشد که قلب مرده به وسیله معاصى، باردیگر زنده گردد و از تیرگىهاى گناه پاک شود، در نتیجه مقصود این است که توبه او حقیقى باشد.108
اگه دستام خالی باشه وقتی باشم عاشق تو
غیر دل چیزی ندارم که بدونم لایق تو
دلمو از مال دنیا به تو هدیه داده بودم
با تموم بی پناهیم به تو تکیه داده بودم....
-
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری