جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید







موضوع: آيتالله محمد يزدي: ولي فقيه به نيابت از امام زمان(عج) ولايت دارد
-
۱۳۸۸/۰۴/۱۸, ۱۵:۴۰ #1
- تاریخ عضویت
آبان ۱۳۸۷
- نوشته
- 802
- مورد تشکر
- 2,188 پست
- حضور
- 12 ساعت 21 دقیقه
- دریافت
- 2
- آپلود
- 0
- گالری
-
9
آيتالله محمد يزدي: ولي فقيه به نيابت از امام زمان(عج) ولايت دارد
رئيس جامعه مدرسين حوزه علميه قم گفت: شيوه حكومت ولايت فقيه در دنيا هنوز آنگونه كه بايد شناخته نشده است.فقيه جامعالشرايط به نيابت از امام زمان (عج) ولايت دارد.
به گزارش رجانيوز به نقل از مركز خبر حوزه، آيتالله محمد يزدي در جمع دانشجويان كشورهاي هند، پاكستان، كانادا، انگليس و تانزانيا به شيوه تشكيل حكومت اسلامي اشاره كرد و گفت: نظام جمهوري اسلامي ايران نظام خاصي است كه از متن قرآن كريم، سنت پيامبر اكرم (ص) و فرمودههاي ائمه اطهار (ع) و از مجموعه آيات و روايات و فتواي اعلام در طول تاريخ غيبت كبري برگرفته شده و بعد از حكومت حضرت علي (ع) نمونه نداشته است.
وي تنها حاكم انسان را خداوند بيان كرد و افزود: حاكميت خداوند بر انسانها از طريق انبيا الهي منتقل ميشود و آنان حاكميت الهي را اعمال ميكنند.
نايب رئيس مجلس خبرگان رهبري با طرح اين سئوال آيا دستورات حكومتي پيامبر در مكه شروع شد يا مدينه، خاطرنشان كرد: دستور پيامبر (ص) به مسلمانان براي هجرت به حبشه يك دستور حكومتي بود و آن حضرت، حاكميت خود را تا روزهاي آخر اعمال ميكردند.
وي ابراز داشت: از نظر ما حق حكومت و حاكميت پيامبر (ص)، از طرف خداوند است كه بعد از خودشان اميرالمومنين (ع) را به عنوان حاكم مسلمين منصوب كردند.
آيتالله يزدي ادامه داد: تكليف مومنين در غيبت كبري مشخص شده و آن رجوع به امر فقهاي عظام و جامعالشرايط است كه در روايات و توقيعات حضرت وليعصر (عج) بيان شده است.
وي تصريح كرد: در زمان غيبت، اداره حكومت از ائمه(ع) به فقهاي جامعالشرايط به شكل نيابت منتقل شده است.
عضو فقهاي شوراي نگهبان بيان داشت: فقيه جامعالشرايط به نيابت از امام زمان (عج) ولايت دارد تا نظام اسلامي را در چارچوب احكام اسلامي نه مطابق نظر شخصي خود اداره كند.
وي گفت: فقهاي جامعالشرايط در طول غيبت كبري و همچنين در زمان ما متعدد بودهاند اما هر كدام از آنها كه داراي مديريت و تدبير بيشتري بوده براي اداره حكومت برگزيده ميشده است.
دبير شوراي عالي حوزههاي علميه افزود: در راس نظام جمهوري اسلامي ايران فقيه جامعالشرايط حضور دارد كه هماهنگكننده قواي سهگانه در كشور است و اين حكومت آن طور كه بايد در دنيا شناخته نشده است.
وي بيان داشت: بنيانگذار جمهوري اسلامي و مقام معظم رهبري بارها فرمودند اين نظام خود به خود در دنيا صادر خواهد شد و فطرت مسلمانها به حاكميت خدا تن خواهند داد.
مِنَ الْمُؤْمِنينَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْديلامارا به دعا کاش نسازند فراموش
از مؤمنان مردانى هستند كه به پيمانى كه با خدا بسته بودند وفا كردند. بعضى بر سر پيمان خويش جان باختند و بعضى چشم به راهند و هيچ پيمان خود دگرگون نكردهاند
رندان سحر خیز که صاحب نفسانند
-
-
۱۳۸۸/۰۴/۱۹, ۰۰:۴۷ #2
هرگاه داعیه نیابت:
1- دارای مصداق در شخص معین باشد
2- واجد اختیارات معصوم (علیه السلام) باشد
3- سایرفقها و مجتهدین اسلام از آن ساقط باشند
داخل در تعریف نیابت «خاصه» است و نه نیابت «عامه»
و قل اعوذبک من همزات الشیاطین
ویرایش توسط ipakchi : ۱۳۸۸/۰۴/۱۹ در ساعت ۰۰:۴۸
نحن ابناء الدلیل نمیل حیث یمیل
( ما فرزندان استدلالیم ، به هر طرف که دلیل بگرود می گرویم)
-----------------------------------------------------------------------
حسام ایپکچی
-
-
۱۳۸۸/۰۴/۲۲, ۱۸:۲۳ #3
- تاریخ عضویت
آبان ۱۳۸۷
- نوشته
- 802
- مورد تشکر
- 2,188 پست
- حضور
- 12 ساعت 21 دقیقه
- دریافت
- 2
- آپلود
- 0
- گالری
-
9
اعوذ بالله من همزات الشیطان
کاربر گرامی سلام
تفاوتی که بین نیابت عامه و خاصه بیان فرمودید برچه مبنایی است؟
به نظر میرسد
1-
تفاوت نیابت خاصه و عامه در این باشد که نائب خاص بشخصه توسط امام معصوم (ع)معیین میگردد ولی نائب عام بشخه توسط حضرت تعیین نمیگردد بلکه بصفاته از جانب ایشان مشروعیت پیدا میکند(بواسطه صدق شرائط و اوصافی که ایشان تعیین کرده اند در فرد یا افرادی)
2-
در صورتی که شرائط بیان شده توسط حضرت بقیةالله روحی فداه در افراد متعدد وجود داشته باشد ودر آن اوصاف از هر جهت با هم برابر باشند اصل عقلائی اینست کسی که دارای مقبولیت عامه در بین مؤمنین هست حاکم میباشد و حکم او بر تمام مردم و حتی فقها نافذ و واجب الاتباع هست
این مطلب نظر بسیاری از فقها من جمله حضرات آیات مرعشی نجفی و سیستانی و امام خمینی است
در صورتی که حاکمیت به چند نفر تعلق یابد احتمال بروز حرج و مرج هست چگونه میشود وقتی امیرالمؤمنین توصیه میفرمایند اگر دونفر باهم همراه شدند حتماً یکنفر بعنوان رهبر باشد و دیگری رهرو در باب حکومت قائل به چند صدایی باشیم
بنا براین :
1-مصداق یافتن در فرد معیین منافاتی با نیابت عامه ندارد
2-عدم وجود اختیارات منوب عنه برای نائب با اصل نیابت منافات دارد
3- سقوط سایر فقها ازاین مقام میتواند یا به سبب تفاوت در شدت یا ضعف صفات معتبر نیابت باشد یا (در صورت تساوی در صفات)به سبب تفاوت در مقبولیت بین مؤمنین
رَبِّ زِدنا عِلماً وَ ایماناً وَ عَمَلاً صالِحاً وَ أَلحِقنا بِالصالِحین
مِنَ الْمُؤْمِنينَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْديلامارا به دعا کاش نسازند فراموش
از مؤمنان مردانى هستند كه به پيمانى كه با خدا بسته بودند وفا كردند. بعضى بر سر پيمان خويش جان باختند و بعضى چشم به راهند و هيچ پيمان خود دگرگون نكردهاند
رندان سحر خیز که صاحب نفسانند
-
-
۱۳۸۸/۰۴/۲۳, ۰۱:۴۵ #4
مهم اینه که مردم طرف دارش هستن یا نه .
-
۱۳۸۸/۰۴/۲۳, ۰۴:۵۰ #5
- تاریخ عضویت
آذر ۱۳۸۷
- نوشته
- 676
- مورد تشکر
- 2,599 پست
- حضور
- 16 ساعت 28 دقیقه
- دریافت
- 76
- آپلود
- 0
- گالری
-
27
کی گفته این مهمه ؟؟که مردم طرفدار باشن یا نه؟؟
مگر یادمان رفته که همین مردم حضرت امیر را خانه نشین کردند .مگر در حقانیت ایشون خللی حاصل شد؟؟
مگر در کربلا کم بودن یاران امام خللی در ایشان ایجاد کرد؟
الهی و سیدی و مولای و ربی صبرت علی عذابک فکیف اصبر علی فراقک
صبرت علی حر نارک فکیف اصبر عن النظر الی کرامتک
ام کیف اسکن فی النار و رجائی عفوک
-
۱۳۸۸/۰۴/۲۳, ۰۷:۰۴ #6
- تاریخ عضویت
شهريور ۱۳۸۷
- نوشته
- 937
- مورد تشکر
- 1,691 پست
- حضور
- 1 ساعت 48 دقیقه
- دریافت
- 2
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
-
۱۳۸۸/۰۴/۲۳, ۱۲:۴۷ #7
جمهوریت لازمه همه حکومتهاست
با سلام خدمت همه دوستان
برای رفع شبهه هائی از این قبیل:
به تایپیک زیر سری بزنید
http://www.askquran.ir/showpost.php?p=155462&postcount=1
ویرایش توسط سيد حسين : ۱۳۸۸/۰۴/۲۳ در ساعت ۱۲:۴۹
-
-
۱۳۸۸/۰۵/۰۵, ۱۹:۱۵ #8
ببخشید انوقت این ولی فقیه را چه کسی انتخاب کرده است ؟ امام زمان (عج) انتخاب کرده یا مجلس خبرگان رهبری ؟
چطور میشه کسی را که امام زمان (عج) انتخاب نکرده بر او نیابت داشته باشه؟
تعریف رهبری در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران چیز دیگه هست ؟
رهبری طبق قانون اساسی تعیین شده است و طبق قانون اساسی حدود , وظایف و اختیارات و عزل و نصبش هم طبق همان قانون خواهد بود
ویرایش توسط ابو محمد : ۱۳۸۸/۰۶/۱۸ در ساعت ۰۴:۵۱
-
۱۳۸۸/۰۵/۰۸, ۱۵:۰۵ #9
- تاریخ عضویت
مرداد ۱۳۸۸
- نوشته
- 106
- مورد تشکر
- 84 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 15
- آپلود
- 0
- گالری
-
3
بنده چند سوال از استاد بزرگوار جناب آقای «سید حسین» دارم که تقاضا دارم پاسخ بفرمایند:
1 - در دورانی که دسترسی مستقیم به خود امام زمان وجود ندارد و نمیتوان نظر ایشان را در مورد اشخاص و صفات ولایت فقیه سوال نمود، چگونه میتوان قبول کرد که ما نظر ایشان را میدانیم؟
2 - شرایط شخص «ولی فقیه» در قانون اساسی توسط تعدادی انسان معمولی (هر چند فقیه و عالم)، تنظیم شده است، اکنون چگونه میتوان مطمئن بود که این شرایط کاملا همان شرایطی هستند که امام زمان نیز از آن راضی می باشند؟ البته اگر گفته شود که فقهایی که «قانون اساسی» را نوشته اند، آنرا بر اساس قوانین اسلامی تنظیم کرده اند، پذیرفته نیست. چون مسلما «خوانش» های زیادی میتوان از آیه ای قرآن و احادیث داشت بنابر این معلوم نیست که آنچه در «قانون اساسی» ذکر شده است، واقعا بصورت کامل مطابق اسلام باشد. از طرفی انسان جایز الخطا است، و ممکن است که نویسندگان «قانون اساسی» ایران نیز اشتباه کرده باشند. بنابراین ما نمی تواینم ادعا کنیم که آن شرایطی که در قانون اساسی برای رهبر آمده است، دقیقا متناظر با نظر اسلام و امام زمان باشد! پاسخ شما چیست؟
4 - هم اکنون برخی از افراد معتقدند که ولی فقیه فعلی ایران، از «عدالت» و «مدیریت» عدول کرده است. اکنون سوال من این است که چه موازین و معیارها و مصادیق عملی در مورد «عدالت» و «تقوا» و «مدیریت» و دیگر شرایط رهبر وجود دارد تا مردم بتوانند از طریق آنان به قضاوت در مورد اعمال و گفتار آقای خامنه ای بپردازند. خصوصا اینکه حتی برخی مانند آیت الله منتظری و آیت الله صانعی،طی بیانیه های مختلف رهبریت آقای خامنه ای را زیر سوال برده اند. و مخصوصا آقای منتظری، ایشان را بدلیل وقایع اخیر، از رهبری معزول و ادامه حکومت ایشان را «جائرانه» و «طاغوت»نامیده اند.
5 - اگر مردم به وضوح مشاهده نمایند که ولی فقیه، از شرایط ولایت عدول کرده است و از طرفی مجلس خبرگان نیز حاضر نشود که رای به تغییر رهبر بدهد، تکلیف مردم و حکومت چیست؟
ویرایش توسط ابو محمد : ۱۳۸۸/۰۶/۱۸ در ساعت ۰۴:۵۵
-
تشکر
-
۱۳۸۸/۰۵/۰۸, ۱۶:۱۳ #10
- تاریخ عضویت
ارديبهشت ۱۳۸۸
- نوشته
- 1,017
- مورد تشکر
- 2,509 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 29
- آپلود
- 0
- گالری
-
3
به صورت هاى گوناگونى مى توان «ولايت فقيه» را اثبات كرد.
أ. دليل عقلى:
بدون شك از يك سو جامعه به زمامدار و رهبر نياز دارد. از سوى ديگر مسايل حكومتى امورى نيست كه از حوزه ى دين خارج باشد: بلكه عناصر جهان شمول دين در اين زمينه به صورت يك نظام كامل در دين خاتم ارايه شده است و عقل نه تنها در دخالت دين در زمينه زمامدارى منعى نمى بيند، بلكه به مقتضاى حكمت بر ضرورت آن اصرار دارد. حال اگر حكومت را از منظر دين نگاه كنيم و وظيفه ى اصلى آن را صيانت از ارزش هاى الهى و آرمان هاى اسلامى و احكام شرعى بدانيم، عقل حكم مى كند، بر قله ى چنين حكومتى مى بايست كسى قرار بگيرد كه به احكام الهى و وظايف دينى آگاهى دارد و مى تواند زمامدار مردم باشد. اگر معصوم در ميان مردم بود، عقل او را سزاوار اين منصب مى شمرد، ولى اكنون كه او نيست، فقيهان عادل قادر بر اداره ى جامعه را لايق اين مقام معرفى مى كند.
به ديگر سخن، عقل حكم مى كند كه در رأس يك حكومت اعتقادى و آرمانى، بايد شخصى قرار بگيرد كه از آرمان آگاهى دارد و در شريعت اسلام، كه آيين احكام و قوانين الهى است، مصداق چنين شخصى فقيهان هستند.
-
تشکر
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری