از كجا بفهميم امتحانه يا عنايته يا بلاست؟؟؟

[behnam-soft]

سلام خدمت دوستان عزيز.
در طول مدتي كه در دوره هنرستان مشغول به تحصيل بودم از دبيران مختلف صحبت هاي مختلفي شنيدم از قراره :
1-خدا هركي رو كه بيشتر دوست داره درد و بلا بيشتر بهش ميده تا امتحانش كنه و اگه از امتحان سربلند بيرون اومد خدا درجه شو نزد خودش ارتقا بده.
2- كسي كه در دنيا گناهي رو انجام ميده خدا سر راهش مشكلات و مصائبي رو قرار مي ده تا زجر بكشه و گناهاش پاك بشه تا دوباره به سمت خدا برگرده
3-كسي در دنيا گناهي انجام مي ده و اين مشكلات جزاي اون گناهش هست.
سوال اينجاست كه ما بايد از كجا بفهميم كه مشكلات ما جزو كدام از اين موارد ميشه؟اگر بدونيم خدا داره امتحانمون ميكنه كه معلومه دوستمون داره و داره بهمون عنايت مي كنه و وقتي هم كه فهميديم اينطوريه خب معلومه كه با يه انگيزه وصف ناشدني به جنگ با مشكلات مون ميريم و خيلي هم از اين مشكل پيش اومده خوشحاليم چرا كه از طرف خداست و جهت ارتقاي مرتبه ي ما.

اگر هم بفهميم كه گناهي مرتكب شديم و حالا خدا به اين وسيله قصد داره تا پاكمون كنه خب معلومه كه سريعا از خداوند رحيم طلب مغفرت مي كنيم و مي فهميم كه بايد اين مراحل رو طي كنيم تا تموم بشه.

اگر هم بفهميم كه گناهي مرتكب شديم و قصد خدا صرفا تنبيه ماست كه ديگه هيچي...البته اگه بفهميم چه جوري و با چه علمي ميشه پي به اين موضوع برد؟

[panah]

خداوند هرگز بر بندگانش بلايي نازل نمي كنه
و هر آنچه از او نازل شود خير است و خير...
اين درست نيست كه بگيم خدا بر ما بلايي نازل كرده ... در هر دو صورت ما بايد شاكر خدا باشيم.
يا خدا ما رو دوست داشته و خواسته امتحانمون كنه
يا بازم ما رو دوست داشته و خواسته از گناه پاك شيم
ما بايد سعي كنيم در زندگي راه درست رو برگزينيم و هميشه مواظب نفس خودمون باشيم!

[عاشقی]

یه سوالم من بپرسم.
اگه از خدا یه چیزی بخوایم (مثلا بگی خدا تا روز ....خواستم برآورده بشه) خداهم تا همون روز برآوردش کنه.
اینجا الان دلیل برآورده کردن چیه؟ این که خدا دوسمون داشته این کارو کرده یا خدا دوسمون نداشته؟
کدوش؟

[behnam-soft]

یه سوالم من بپرسم.
اگه از خدا یه چیزی بخوایم (مثلا بگی خدا تا روز ....خواستم برآورده بشه) خداهم تا همون روز برآوردش کنه.
اینجا الان دلیل برآورده کردن چیه؟ این که خدا دوسمون داشته این کارو کرده یا خدا دوسمون نداشته؟
کدوش؟

سلام.
البته اينجا استادان بزرگوار كار بلد تر از بنده هم هستند اما من هم به نوبه ي خودم بايد عرض كنم كه اين سوال شما 2 حالت داره كه :
1-فرض كنين قصد دارين گناهي را مثلا در خفا انجام بدهيد.مدام منتظر اين هستيد كه پدر و مادر از خانه بيرون بروند تا شما با خيال راحت كار خود را انجام بدهيد.اما به محض اينكه در اتاق خود تنها مي شويد و قصد عمل داريد پدر يا مادر و يا خواهر يا برادر وارد مي شوند و شما از انجام گناه خود باز مي مانيد.خب اين مسلما كار خداوند حكيم است تا شما را با روشي از گناه باز دارد.(كه البته اين در مورد شما صدق نمي كنه و من فقط مشكوك شدم چون گفتين كه اگر برآورده كنه دوسمون نداشته باشه...)
2-شما از خدا خواسته ي خوبي داريد.مثلا كمك به مستمند يا اينكه برآورده شدن حاجتي از خدا كه نيت شما هم خير بوده كه مسلما خداوند شما را دوست داشته كه حاجت تون رو برآورده كرده.
اميدوارم تونسته باشم كمي كمك كرده باشم.
پيروز باشيد.

[عذرا]

یه سوالم من بپرسم.
اگه از خدا یه چیزی بخوایم (مثلا بگی خدا تا روز ....خواستم برآورده بشه) خداهم تا همون روز برآوردش کنه.
اینجا الان دلیل برآورده کردن چیه؟ این که خدا دوسمون داشته این کارو کرده یا خدا دوسمون نداشته؟
کدوش؟

وقتی خدا حاجت کسی رو براش برآورده می کنه یا اون فرد کار نیکی کرده و خدا با استجابت دعای فرد جبران عمل نیکش رو در این دنیا قرار میده و یا ممکنه خداوند نخواد صدای دعا و ناله این فرد رو بیشتر از این بشنوه ویا اون فرد اونقدر عملش پاکه و تمام عمر در اطاعت از خدا کوشا بوده که مستجاب الدعوه میشه.

[behnam-soft]

وقتی خدا حاجت کسی رو براش برآورده می کنه یا اون فرد کار نیکی کرده و خدا با استجابت دعای فرد جبران عمل نیکش رو در این دنیا قرار میده و یا ممکنه خداوند نخواد صدای دعا و ناله این فرد رو بیشتر از این بشنوه ویا اون فرد اونقدر عملش پاکه و تمام عمر در اطاعت از خدا کوشا بوده که مستجاب الدعوه میشه.

عجيبه !
من شنيده بودم كه خدا اگر دير حاجت بنده اي را مي دهد دليلش اينست كه صداي آن بنده را دوست دارد و دوست دارد كه آن بنده به درگاه او گريه و زاري و ناله كند تا موقعش برسد....

[مزمل]

سلام جناب بهنام
نفش خدا در زندگی انسان و یا تاریخ انسان کاملا واضح است خدا با انسان فرق دارد فرقش این است که انسان مسلط به زمان نیست به همین دلیل وقتی اتفاقی میافتد مجبور است سه کار کند تا مشکلش حل شود1-فکر کند2-مشورتکند3-از تجربه گذشته اش در موارد مشابه استفاده کند
اما خدا حاکم برتاریخ است خدا محیط بر تاریخ است تاریخ جزوی از خدا است یعنی علم خدا نسبت به حوادث زندگی انسان علم ازلی و ابدی است برای مثال می توان گفت خدا در سال هجرت پیامبر از مکه به مدینه یعنی همان سال های نزول قران کریم می دانسته است که 1357 سال بعد در ایران انقلاب اسلامی پیروز میشودو ........
پس این حرفها غلط است و خدا در اختیاراتی که به بشر و طبیعت داده است دخالت نمی کندخدا به اتش اختیار سوزاندن داده است جز در مورد ابراهیم خلیل هیجوقت مانع از فعالیت اتش نشد
خدا درست بموقع و تحت شرایط خاصی وارد عمل میشود و نیروی خود را اعمال میکند

............................ در زندگی جزیی نه ................................................

به هر حال ما انسانها در شرایطی نیستیم که بتوانیم اعمال خدا را بیان کنیم جز همان مقداری که در قران خبر داده است و این حرفها بیشتر شبیه به شایعاتی است که مردم نا اشنا به قران و خدا به هم می بافند و سرانجام حاصلش خرافه ای میشود که به قانون تبدیل می شود قانون یعنی اعتقاد دینی ای که تثبیت شده است
چنان که در مورد عیسی گفتند چون عیسی پدر نداره پس حتما خدا پدرش است و این شایعه به یکی از درسهای مهم مسیحیان تبدیل شدر و تا کنون ملیونها مرتبه درس داده شده است در حالی که از پایه بی اساس و فقط یک شایعه و حدسی است که به علت تکرار زیاد برای انها جنبه حقیقت و واقعیت پیدا کرده است

[عاشقی]

یعنی خدا دوس نداره صدای منو بشنوه که اینقدر زود حاجتمو برآورده کرده؟

[مزمل]

یعنی خدا دوس نداره صدای منو بشنوه که اینقدر زود حاجتمو برآورده کرده؟

سلام
در مورد ارتباط با خدا دو مطلب وجود داره یکی این که بعضی ها می گن اگر خدا دانای کامل است و کتاب اعمال اینده انسان در علم او وجود داره پس ما ادما کارهایی را که انجام میدهیم چیزی نیست جز سرنوشت رقم خورده شده
مطلب دیگر این که ایا انسان میتونه با دعا و یا با فکر و اندیشه فعالیت کنه و سرنوشت خود را رقم بزنه مثلا با درست رانندگی کردن ساختن منزل ضد زلزله رعایت بهداشت فردی استفاده از کلاه افتابی پوشیدن لباس مناسب فصل و خواندن نماز گرفتن روزه صدقه و انفاق سعادت دنیا و اخرت خود را رقم بزند
در جواب باید بگم که انسان نمیتونه سرنوشت خود را تغییر دهد بلکه انسان این ازادی رو داره که سرنوشت خود را مطابق علم الهی رقم بزنه یعنی در جمع بندی بین این دو مطلب به این نتیجه میرسیم که خداوند با علم خود یعنی سرنوشت و با ازادی واقعی دادن به انسان جبر + اختیار را خلق کرده است پس خدا که خالق کل شی هست قادر است بین جبر و اختیار که دو چیز ضد هم هستند است را جمع کند

[ceramic]

سلام خدمت دوستان عزيز.
در طول مدتي كه در دوره هنرستان مشغول به تحصيل بودم از دبيران مختلف صحبت هاي مختلفي شنيدم از قراره :
1-خدا هركي رو كه بيشتر دوست داره درد و بلا بيشتر بهش ميده تا امتحانش كنه و اگه از امتحان سربلند بيرون اومد خدا درجه شو نزد خودش ارتقا بده.
2- كسي كه در دنيا گناهي رو انجام ميده خدا سر راهش مشكلات و مصائبي رو قرار مي ده تا زجر بكشه و گناهاش پاك بشه تا دوباره به سمت خدا برگرده
3-كسي در دنيا گناهي انجام مي ده و اين مشكلات جزاي اون گناهش هست.
سوال اينجاست كه ما بايد از كجا بفهميم كه مشكلات ما جزو كدام از اين موارد ميشه؟اگر بدونيم خدا داره امتحانمون ميكنه كه معلومه دوستمون داره و داره بهمون عنايت مي كنه و وقتي هم كه فهميديم اينطوريه خب معلومه كه با يه انگيزه وصف ناشدني به جنگ با مشكلات مون ميريم و خيلي هم از اين مشكل پيش اومده خوشحاليم چرا كه از طرف خداست و جهت ارتقاي مرتبه ي ما.

اگر هم بفهميم كه گناهي مرتكب شديم و حالا خدا به اين وسيله قصد داره تا پاكمون كنه خب معلومه كه سريعا از خداوند رحيم طلب مغفرت مي كنيم و مي فهميم كه بايد اين مراحل رو طي كنيم تا تموم بشه.

اگر هم بفهميم كه گناهي مرتكب شديم و قصد خدا صرفا تنبيه ماست كه ديگه هيچي...البته اگه بفهميم چه جوري و با چه علمي ميشه پي به اين موضوع برد؟

ارتباط هر بنده با خدا ، یک ارتباط انحصاری و شکل گرفته بر اساس رفتار و اعمال اوست که منحصر به فرد است . به همین دلیل نمی توان یک قاعده ی کلی را در این مورد در نظر آورد . بله ، برای بعضی از بندگان خدا برآورده شدن حاجت به دلیل رضای خداست ، برای بعضی ( نعوذ بالله ) به سبب سنت املا و استدراج است ( یعنی خدا حاجت ایشان را می دهد که صدایش نکنند )

به هر حال ،

اولا خود ما بهتر از هر کس دیگر می دانیم که چه کرده ایم و خودمان به تعبیر قران کریم ( اقرا کتابک کفی بنفسک الیوم علیک حسیبا ) بهترین داور اعمال خویش هستیم . پس بهتر است خودمان را به کوچه ی علی چپ نزنیم و با خدایمان روراست باشیم .

ثانیا بر بنده انجام تکلیف نوشته شده ، و او مامور به تکلیف است ، نه مامور به نتیجه . خداوند عالی اعلاست که تصمیم می گیرد مسیر این بنده چگونه طی شود و او از چه راه هایی گذر کند . پس خیلی ذهن خود را در این باره به مشقت نیندازیم و امر خود را به خداوند واگذاریم که حسبنا الله و نعم الوکیل ، نعم المولی و نعم النصیر .