جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید







موضوع: جوان امروزی چی میخواد؟؟؟؟ (عاشق گل نرگس)
-
۱۳۸۸/۰۵/۱۰, ۱۸:۲۴ #1
- تاریخ عضویت
تير ۱۳۸۸
- نوشته
- 62
- مورد تشکر
- 170 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 32
- آپلود
- 0
- گالری
-
36
جوان امروزی چی میخواد؟؟؟؟ (عاشق گل نرگس)
سلام
کی میدونه جوان امروزی چی می خواد؟؟؟؟
جوانی حتی هنگامی که هیچ علت دیگری هم نباشد ، خود کافی هست که انسان را به گمراهی بکشد
خدایا چگونه زیستن را به من بیاموز،چگونه مردن را خود خواهم آموخت!!!!!*******یادمان باشد اگر خاطرمان تنها ماندطلب عشق ز هر بی سر و پایی نکنیم
-
-
۱۳۸۸/۰۵/۱۰, ۱۸:۲۸ #2
آزادی-و...بقیش یادم نمیاد
اگر دورم ز دیدارت دلیل بی وفایی نیست
وفا آنست که نامت را همیشه زیر لب دارم
-
-
۱۳۸۸/۰۵/۱۰, ۱۸:۵۵ #3
جوان امروز فقی اقا بالاسر نمیخواد.
میخواد به نظرش حتی غلط احترام گذاشته بشه.. ازادی میخواد.
وقتی اعتراضی داره . به جای سرکوب جواب منطقی بهش بدن.
خیلی چیزها دیگه میخواد . حق خودش رو میخواد. ولی .........
اللهم صل علی محمد و آل محمد
بهترین گفته ها را به گوش بشنوید , با اندیشه روشن بر آن بنگرید ,
سپس هر زن و مرد آزادانه راه
خود را بر گزیند.
هنگام سختی ها دعای توسل و حدیث کسا را فراموش نکنید
-
-
۱۳۸۸/۰۵/۱۱, ۰۴:۲۰ #4
بصيرت
تا ظهور باید تعالیم اسلامی از حالت انفعالی و تدافعی خارج و با منطقی روشن ، محکم و قوی جامه ی قاطعیت بر تن نماید .
-
تشکرها 3
-
۱۳۸۸/۰۵/۱۱, ۰۸:۴۳ #5
- تاریخ عضویت
شهريور ۱۳۸۷
- نوشته
- 937
- مورد تشکر
- 1,691 پست
- حضور
- 1 ساعت 48 دقیقه
- دریافت
- 2
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
ببخشید که من متن شما را برای پاسخ دادن شماره گذاری کردم .
1. احتمالا منظورتان از فقی ، همان فقیه است و اشاره تان هم به ولایت فقیه . خوب در این زمینه بحث های بسیار زیادی صورت گرفته اما چون قرار است مبنای بحث عقل و منطق باشد ، بهتر است هر یک از بندها را با ذکر دلیل منطقی همراه کنید تا بتوان پاسخی داد . تا اینجای کار ، اولین پاسخ این است که این سخن منطقی نیست .
2. آیا بر این باورید که باید به نظر غلط احترام گذاشت ؟ مثلا اگر کسی به این دلیل که از شما خوشش نمی آید ، جایی شما را ضایع کند به نظرش احترام خواهید گذاشت ؟ می بینید که نمی شود به هر نظر نادرستی احترام گذاشت .
3. بله ، آزادی ، این واژه ی همه جور معنا شده ! می شود منظورتان را از آزادی دقیقا مشخص بفرمایید ؟ چون من شخصا بر این باورم که آزادی چیز خیلی خوبی هم نیست ! می خواهم برای اثبات نادرستی فرض من با هم بحث کنیم .
4. شما اعتراض را در چه شکلی قابل تحمل ارزیابی می کنید ، و از چه جایی به بعد معتقدید غیر قابل تحمل می شود ؟
5. خیلی چیزهای دیگر هم نامفهوم است .
6. حق خودش ؟ مشخص کنید منظورتان از حق چیست ؟
موفق باشید
-
تشکرها 4
-
۱۳۸۸/۰۵/۱۱, ۰۹:۴۴ #6
- تاریخ عضویت
مرداد ۱۳۸۸
- نوشته
- 1,279
- مورد تشکر
- 4,845 پست
- حضور
- 21 روز 5 ساعت 28 دقیقه
- دریافت
- 72
- آپلود
- 4
- گالری
-
98
پشتیبان
امام خمینی (ره) :
ما میگوییم تا شرک و کفر هست،مبارزه هست و تا مبارزه هست ما هستیم...
-
-
۱۳۸۸/۰۵/۱۱, ۱۳:۱۷ #7
سلام.
منظور من از فقی کلمه (فقط) بود.که متاسفانه شما اشتباه برداشت کردید و مقصر من بودم و باید کلمه رو ویرایش میکردم.
منظور من از احترام به عقیده غلط این است . که وقتی ما عقیده و باور کسی رو غلط میدانیم. این نظر ماست. شاید در نظر اون این عقیده چیز درستی باشد. پس به جای برخورد با ان باید منطقی با ان صحبت کردم.
و اما منظور من از آزادی.
ازادی یعنی اینکه سعی نکینم به دیگران بفهمانیم ما درست میگیم. دیگران باید آزاد باشن . بین راه غلط و درست خود اندیشه کنن. مر خدواند در قرآن نمیفرماید اگر میخواستیم همه را مومن می افیدم. خوب این یعنی چه. یعنی خداوند نخواست که همه مومن افریده شوند. خواست همه خود با تفکر و اندیشه.مسیر خود را انتخاب کنن و البته با راهنمایی.
مثلا درباره حجاب. چرا حجاب رو ما به کسی که این باور دارد حجاب چیز درستی نیست تحمیل میکنیم. و به جای زور چرابا منطق به او نمیفهمانیم که حجاب چیز خوبیست.
و موارد دیگر ........
. اما 4 و 5 و6 .همه به موضوع قبل بازمیگردد. حق انتخابمسیر غلط و درست با خود شخص باشد.ولی همواره گوشزد شود که مثلا راه شما اشتباه است.
اعتراض در خیلی از کشورها از ما بهرت صورت میگیرد. در برخی کشورها به رهبر ورییسجمهور توی رسانه ها فحش میدن. همه ازادن. ولی درکشور ما کسی جرات نداره بگه بالای چشم ....ابروست.
پاما منظور ممن نوع دیگر اعتراض است. اعتراض به همان نبود ازادی. اعتراض به اینکه من دیگه نمیخوام . اعتراض به وضع زندگی. و...
و این حق خودش هم یعنی همان حق اعتراض. حق ازادی.
اللهم صل علی محمد و آل محمد
بهترین گفته ها را به گوش بشنوید , با اندیشه روشن بر آن بنگرید ,
سپس هر زن و مرد آزادانه راه
خود را بر گزیند.
هنگام سختی ها دعای توسل و حدیث کسا را فراموش نکنید
-
-
۱۳۸۸/۰۵/۱۱, ۲۰:۴۴ #8
- تاریخ عضویت
ارديبهشت ۱۳۸۸
- نوشته
- 540
- مورد تشکر
- 1,055 پست
- حضور
- 8 روز 20 ساعت 51 دقیقه
- دریافت
- 1
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
به نام خدا.
من نمی دونم که جوونا چی میخوان ولی میدونم که خودم به عنوان یک جوون چی میخوام :
من یک دوست میخوام. یک دوست واقعی. نه یکی که فقط بهم امر و نهی کنه.
هر چه در آسمانها و زمین است از آن خداوند یکتاست. کهکشانها و ستارگان مظهر قدرت اویند. همه فانیند و تنها خداست که می ماند.
حق با علی است و علی با حق.( پیامبر مهربانی ها (ص) )
دانش اگر چه در ثریا باشد ، مردانی از سرزمین پارس به آن دست خواهند یافت. ( پیامبر خوبی ها (ص))
نه تنها جزایر سه گانه بلکه از غرب چین تا شرق مدیترانه ، از جنوب سیبری تا شمال صحرای عربستان از دیرباز مرزهای ایران بزرگ قرار دارد. و در آخر تمامی فرزندان به مادر خود می پیوندند.
-
-
۱۳۸۸/۰۵/۱۱, ۲۲:۱۰ #9
سلام خدمت دوستان محترم.
اينكه يك جوان چه مي خواهد به نظر بنده عموميت ندارد.بدين معني كه هر جوان ممكن است ايده ال هايي را در ذهن داشته باشد.
اما اگر بخواهيم ايده آل هاي خود را بگويم :
1-من از خدا خدا را مي خواهم.
2- من از خدا حقيقت اش را مي خواهم.اينكه چرا مرا آفريد چرا به من عقل و شعور داد.
اينكه چرا در قبال كار هاي نيك به من بهشت را وعده داد.
3-من از خدا مي خواهم هر روز مرا بيشتر به دريايي علم و دانش لايتناهي خود وصل كند
4-من مي خواهم در جامعه اي زندگي كنم كه به نظراتم احترام گذاشته شود هر چند كه غلط باشد.
5-من مي خواهم در جامعه اي زندگي كنم كه افراد مذهب زده اي كه خود را بهترين و عاقل ترين
افراد مي دانند مسئول نباشند .
6-من مي خواهم در جامعه اي زندگي كنم كه حتي به بد حجاب ترين دختر هم بي احترامي نشود.
و با زور او را (به اصطلاح خودشان)به بهشت نفرستند.
7-من مي خواهم در جامعه اي زندگي كنم كه ازادي بيان داشته باشد نه آزادي رفتار يك عده اي خاص
8-من از خدا درد هاي شيرين مي خواهم.درد هايي كه باعث رشد من و متعالي شدن من مي شود.
9-من از خدا توفيق خدمت به تمام هموطنانم را مي خواهم.
10-من از خدا قدرت مبارزه با تفكرات غلط و منسوخ شده را مي خواهم.
11-من مي خواهم كسي باشم كه وطنم به وجودم افتخار كند.
12-مي خواهم كسي باشم كه سرتاسر عمرش در راه كسب علم و دانش و صد البته رضاي خدا باشد.
13-من از خدا همسري شايسته و با ايمان و روشنفكر و البته زيبا و همدمي واقعي....
14- و در آخر مي خواهم كسي باشم كه عمرم به من بدهكار باشد نه من به عمرم...
(بيشتر چيز هايي كه مي خوام شبيه دعا بود !!!)
-
-
۱۳۸۸/۰۵/۱۲, ۰۷:۱۵ #10
- تاریخ عضویت
شهريور ۱۳۸۷
- نوشته
- 937
- مورد تشکر
- 1,691 پست
- حضور
- 1 ساعت 48 دقیقه
- دریافت
- 2
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
سلام علیکم
بسیار خوب ، پس مسئله به ترتیب اینگونه خواهد بود :
1. به این جمله خوب دقت بفرمایید : " تربیت ، در گام اول و فارغ از نوع آن ( مذهبی ، ورزشی ، علمی یا هر نوع دیگر ) ، ابتدا به ساکن و فی نفسه یک " محدودیت " است " . ساده تر اگر بخواهیم بگوییم ، معنایش می شود این که شما برای تربیت شدن ( یا تربیت کردن ) ناگزیر از ایجاد محدودیت هستید . به عنوان مثال به مدرسه رفتن برای کودکی که تا پیش از آن آزادی کامل داشته ، به معنای ایجاد محدودیت های زیادی است . صبح در ساعت خاصی از خواب بیدار شدن ، به جای خاصی رفتن ، برای مدت معینی اجبارا ساکت نشستن ، انجام یک سری تکالیف خاص در مدت معین شده و ....
این یک حقیقت است که از زمان تولد ، به تدریج دایره ی محدودیت ها شروع می شود . این محدودیت ها که به منظور آماده سازی انسان برای حضور در اجتماع وضع شده است ، به تدریج بیشتر و بیشتر می شود تا جایی که در سنین میانسالی به اوج خود می رسد . اما در عین حال چنانچه بخواهیم در جامعه ی انسانی که مملو از قراردادهای اعتباری است ، زندگی کنیم ، باید این محدودیت ها را پذیرا باشیم ( یا حداقل موارد ضروری آن را )
2. نداشتن آقا بالاسر : آقابالاسر به معنای " کسی که امر و نهی می کند " در همه ی جوامع بشری از دوران غارنشینی تا دوران قبیله ای و سپس در دوران مدنیت و شهر نشینی وجود داشته است . اساسا به نظر می رسد هیچ حرکت گروهی موفق یا هیچ آموزش موثری بدون وجود مفهومی به نام " فرمانده " یا " رئیس " شکل نمی گیرد . کودک برای بهره مندی از یک رشد جسمی و روانی موزون ، باید از اوامر و نواهی والدین خود متابعت کند . برای دریافت آموزش های علمی باید از مدیر و معلم خود تابعیت کند . در هنگام بیماری باید از دستورات پزشک اطاعت کند و ...
می بینید که سراسر زندگی اجتماعی انسان مشحون و آکنده از اطاعت کردن در برابر مافوق ، و دستور دادن به زیر دست است . البته عناصری هم مانند محبت ، انسان دوستی ، اخلاق و ... وجود دارد که مانع خشکی و زبری این سیستم می شود . ولی به هر حال در هر سیستم سیاسی نیز ( به عنوان بخشی از سیستم های اداره ی جامعه ی انسانی ) در همه جای دنیا هم آقا بالاسر هست ، و هم زیر دست و فرمانبر .
اما باید دید چرا دستورات یکی برای ما خوشایند است ، و دیگری ناخوشایند . چرا یکی را طوعا اطاعت می کنیم ، و دیگری را کرها ! شاید این به شکل صدور دستورات بر گردد ، با نوع محدودیت هایی که برای ما ایجاد می کند . تقریبا هیچ سربازی از دستورات مربیان دوره ی آموزشی اش خوشش نمی آید چون در اکثر موارد این دستورات حامل وضعیت های ناخوشایند است . ولی نتایج این دوره را نمی توان نادیده گرفت .
3. آزادی : خوب فرض کنیم که ما سعی نکنیم به دیگران اثبات کنیم درست می گوییم ( بگذریم از این که این کاری است که در تمام کشورهای دنیا انجام می شود . سخنرانی یک رئیس جمهور ، میتینگ یک حزب ، راهپیمایی مخالفین و ... همه نمونه هایی از " تلاش برای گفتن این است که ما درست می گوییم " به همین دلیل در جوامع مختلف راهکارهای گوناگونی برای اظهار نظر در نظر گرفته شده است که متاسفانه کشور ما از این نظر در شرایط خوبی نیست و همین سبب شده تا بسیاری از جوانان به اصل لزوم نظارت یا اظهار نظر شک کنند .
3. در باره ی کفر و ایمان ، شما از کجا استنباط کردید که خدا بعضی را کافر آفریده است ؟ خداوند همه را از جوهری یکسان بهره مند ساخت و این خود ما هستیم که بین کفر و ایمان انتخاب کرده ایم . در مورد لزوم راهنمایی کردن با شما موافقم اما یقینا قبول دارید که نمی توان مخالفت با هنجارهای اجتماعی را نادیده گرفت و فقط به راهنمایی پرداخت . آیا اگر کسی به بانک دستبرد بزند ، وظیفه ی پلیس در صحنه راهنمایی و نصیحت اوست ؟ یا باید با شکستن قوانین و هنجارها برخورد کرد ؟ البته می فهمم که شدت جرایم با یکدیگر یکسان نیست ، اما خوب برخوردها هم یکسان نیست . یک سارق مسلح را بدون پرسش می کشند ، ولی به کسی که حجاب اش را رعایت نکرده تذکر می دهند .
4. اما در باره ی اعتراض ، اینجا یک وضعیت " خاکستری " حاکم است . یعنی این که نمی توان همه ی حق را به این طرف یا آن طرف داد . از یک سو شرایط استراتژیک سخت و دشوار کشور موجب ایجاد حساسیت زیادی نسبت به فعالیت های سیاسی مخالفین شده و از سوی دیگر ، جوانانی که در جریان دشواری های مورد اشاره نیستند ، حق اظهار نظر و مطالبه ی سیاسی می خواهند . واقع امر این است که چنین شرایطی خیلی سریع هر دو طرف را به سوء تفاهم دچار می کند . مخالف و موافق ، هر دو انگ می خورند . مخالف انگ برانداز ، و موافق انگ مزدور !!
راه چاره چیست ؟ در وهله ی اول تلاش برای کاهش تشنج و بحران ( هم در عرصه ی سیاست خارجی و هم در عرصه ی سیاست داخلی ) و سپس فراهم کردن حداقل هایی از تریبون های اظهار نظر . ( بازگشت به طریق میانه )
از ضمیم قلب امیدوارم این مهم به زودی رخ بدهد .
-
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
موضوعات مشابه
-
جمع بندی *** آیا آرایش و اصلاح خانمها قبل از ازدواج درسته ؟؟؟؟ ***
توسط Behrooz_313 در انجمن حجاب و پوشش اسلاميپاسخ: 93آخرين نوشته: ۱۳۹۶/۱۰/۱۵, ۱۴:۵۹ -
جمع بندی مايلم بدانم كه چه مي شود؟؟؟؟
توسط سلمان فارسی در انجمن مرگ و برزخ در قرآنپاسخ: 73آخرين نوشته: ۱۳۹۲/۰۲/۲۷, ۱۶:۳۲ -
جمع بندی انتقال جنازه حضرت یوسف ع توسط حضرت موسی ع بعد از سالها به فلسطین ؟؟؟؟
توسط ودود در انجمن مكان ها ، اشخاص و سرنوشت آن ها در قرآنپاسخ: 6آخرين نوشته: ۱۳۹۱/۰۷/۱۴, ۲۰:۵۸ -
مهدویت و عدالت خدا چرا و چگونه؟؟؟؟
توسط رضوانه در انجمن مهدویت و امام زمان در قرآنپاسخ: 4آخرين نوشته: ۱۳۹۰/۰۷/۱۱, ۰۹:۴۰
اشتراک گذاری