-
۱۳۸۸/۰۵/۱۳, ۱۷:۴۴ #1
- تاریخ عضویت
تير ۱۳۸۷
- نوشته
- 86
- مورد تشکر
- 206 پست
- حضور
- 7 ساعت 9 دقیقه
- دریافت
- 20
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
پیوند یاد معاد با یاد مبدأ
پیوند یاد معاد با یاد مبدأ
در جهانبینی قرآن كریم، انسان نه تنها هر روز به معاد كه همان عود(بازگشت) و رجوع(برگشت) به طرف مبدأ است، نه بازگشت به دنیا، نزدیك میشود، بلكه هر لحظه معادی دارد و به آن نزدیك است. در این جهانبینی، معاد از مبدأ بریده نیست، گرچه در نگاه نخست، مبدأ و معاد در دو قوس قرار گرفته و از معاد با عنوان "جهان پس از مرگ" یاد میكنیم، لیكن با نگرشی ژرف به نكتهای شكوهمند میرسیم و آن این كه هر دو قوس، به یك نقطه میرسد؛ آن سان كه از یك نقطه آغاز شده و هر دو جلوهی یك حقیقت است: "هو الأوّل و الاخر و الظّاهر و الباطن."(1)
ذكر و یاد مبدأ، ذكر و یاد معاد است و خدای سبحان میفرماید: "یا أیّها الّذین امنوا اذكروا الله ذكراً كثیراً (2)؛ ای مؤمنان به یاد خدا باشید و فراوان او را یاد كنید."
یاد خدا (مبدأ) یاد معاد است و هر لحظه انسان به جانب او میرود: "إنّا لله و إنّا إلیه راجعون." در مقابل، فراموشی الله، سبب فراموشی معاد، بلكه موجب فراموشی خود انسان میگردد، به طوری كه خویش را فراموش كند؛ چنانكه سبب میشود مورد فراموشی عمدی خداوند قرار گیرد.
بنابراین، یاد خدا (مبدأ) یاد معاد است و هر لحظه انسان به جانب او میرود: "إنّا لله و إنّا إلیه راجعون."(3) در مقابل، فراموشی الله، سبب فراموشی معاد، بلكه موجب فراموشی خود انسان میگردد، به طوری كه خویش را فراموش كند؛ چنانكه سبب میشود مورد فراموشی عمدی خداوند قرار گیرد: "نسوا الله فأنساهم أنفسهم"(4)، "نسوا الله فنسیهم."(5) خدای سبحان در آن روز و هر روز دیگر آنان را به فراموشی میسپارد: "فالیوم ننساهم كما نسوا لقاءَ یومهم هذا ."(6)
مهمترین اثر یاد معاد، اجرای عدل و برپاداری قسط فردی و اجتماعی است. از این رو امیرمؤمنان (علیهالسلام) فرمود: "من تذكّر بُعد السّفر استعدّ"(7)؛ كسی كه به یاد سفر آخرت باشد خود را آماده محاسبه آن روز خواهد كرد. نیز فرمود: "واذكر قبرك فإنّ علیه مَمرّك"(8)؛ به یاد گورت باش؛ زیرا از آنجا به طرف معاد مرور میكنی و برای اصلاح جامعه اسلامی به مالك اشتر فرمود: "و لن تحكم ذلك من نفسك حتّی تُكثر هُمُومَك بذكر المعاد إلی ربّك"(9)؛ هرگز بر خویشتن تسلّط نمییابی و از خشم نمیرهی تا اندیشههایت را بسیار به یاد بازگشت به سوی پروردگارت نگردانی. مهمترین اثر فراموشی معاد نیز تبهكاری و ستمگری فردی و اجتماعی است.
پینوشتها:
1- سوره حدید، آیه 3.
2- سوره احزاب، آیه 41.
3- سوره بقره، آیه 156.
4- سوره حشر، آیه 19.
5- سوره توبه، آیه 67.
6- سوره اعراف، آیه 51.
7- نهج البلاغه، حكمت 28.
8- همان، خطبه 153.
9- همان، نامه 53.
منبع:
معاد در قرآن، آیةالله جوادی آملی، بخش یكم، ص 21 .
قال المهدي (ع)
قَد آذانا جُهَلاءُ الشّيعَهِ وَ حُمَقاؤهُم ، وَ مَن دينُهُ جَناحُ البَعُوضَهِ اَرجَحُ مِنهُ
نادانان و کم خردان شيعه و کساني که پرو بال پشه از دينداري آنان برتر و محکم تر است ، ما را آزار مي دهند
-
-
۱۳۸۸/۰۵/۱۳, ۲۱:۱۸ #2
سلام علیکم و رحمة الله
یک ماهی است که مسالهء ارتباط ماهوی "مبدا" و "معاد" ذهن بنده را مشغول کرده و در پی گردآوری مقدمات تالیف گفتاری در این زمینه می باشم.لطفن اگر متون و منابع دیگری را در این مبحث سراغ دارید, معرفی بفرمایید.
با تشکر
-
تشکر
-
۱۳۸۸/۰۵/۱۴, ۱۲:۳۹ #3
- تاریخ عضویت
تير ۱۳۸۷
- نوشته
- 86
- مورد تشکر
- 206 پست
- حضور
- 7 ساعت 9 دقیقه
- دریافت
- 20
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
یا زهرای اطهر
علیکم سلام
مبدأ منهاي معاد معنا ندارد و توحيد كامل در پرتو آن است كه انسان موحد بينش مرجعي و معادي نيز داشته باشد. اعتقاد به معاد همان اعتقاد به مبدأ است. معادشناسي و مبدأشناسي هرگز تفكيكپذير نيست. هر كس خدا را آغازگر دانست (هو الاول)، بايد بازگشت و نهايت را نيز به سوي او بداند (هو الآخر). قرآن كريم طي دهها آيه بر اين ارتباط و هماهنگي تأكيد دارد و خطاب به رسول خدا (ص) ميفرمايد: «قل اغير الله ابغي ربّاً وهو ربّ كل شيء و لا تكسب كل نفس الا عليها ولا تزر وازرة وزر اخري ثم الي ربكم مرجعكم».[48]
بخش نخست آيه ناظر به مبدأ و بخش دوم ناظر به معاد است. در جاي ديگر ميفرمايد: «قل اني امرت ان أكون اوّل من اسلم ولا تكونّن من المشركين. قل اني اخاف ان عصيت ربي عذاب يوم عظيم».[49]
اين آيه تلفيقي از اعتقاد به آغاز و پايان است؛ من مأمورم به او ايمان بياورم و شرك نورزم. نتيجه اين بينش، ترس از عذاب قيامت و توجه به قيامت است.
رسول خدا (ص) در استدلالها، موعظهها، احتجاجها، جدالها و برخوردها، در جنگ وصلح، گفتارهاي فردي و اجتماعي، خطبهها و همه شئون تبليغي خود، مردم را به معاد توجه ميداد:
انكار معاد نشانه گمراهي عميق و فاصله گرفتن از حق است: «الا ان الذين يمارون في الساعة لفي ضلال بعيد».[50]
بياعتقادي به معاد عامل حبط و نابودي همه كارهاي نيك و با ارزش است: «الذين كذّبوا باياتنا ولقاء الاخره حبطت اعمالهم».[51]
ايمان به معاد ضامن اجراي تمام قوانين الهي، زمينهساز تهذيب نفوس، احقاق حقوق، عمل به تكاليف، مقاومت در برابر شدايد و بالاخره مفهوم بخشيدن به زندگي و خروج ازپوچي است. رسول خدا (ص) بر اساس فرمان الهي از روشهاي متعددي براي ايجاد اين عقيده در مردم استفاده مينمود. عمدهترين اين شيوهها عبارتاند از:
1. تأكيد بر اهميت معاد و انكارناپذيري آن: «زعم الذين كفروا ان لن يبعثو قل بلي و ربي لتبعثنّ ثم لتنبئونّ بما عملتم و ذلك علي الله يسير؛[52] كافران پنداشتند كه هرگز برانگيخته نخواهند شد. پيامبر، بگو آري، به پروردگارم سوگند كه همه شما مبعوث خواهيد شد، سپس آنچه را عمل ميكرديد به شما خبر ميدهند و اين براي خدا آسان است.»
2. اثبات امكان معاد: «قل سيروا في الارض فانظروا كيف بدأ الخلق ثمّ الله ينشيء النشأة الاخرة ان الله علي كل شيء قدير؛[53] بگو در زمين سير كنيد و بنگريد خداوند چگونه آفرينش را آغاز كرده است. سپس خداوند همين گونه جهان آخرت را ايجاد ميكند او بر هر چيز قادر و تواناست.»
3. ادله وقوع معاد: «قل لمن ما في السماوات والارض قل لله كتب علي نفسه الرحمه ليجمعنكم الي يوم القيامه لا ريب فيه؛[54] بگو آنچه در آسمانها و زمين است از آن كيست؛ بگو براي خداست،رحمت را بر خود فرض كرده است و همه شما را در روز قيامت كه شكي درآن نيست جمع خواهد كرد.»
4. بيان آثار تربيتي باورمندي به معاد: «فمن كان يرجوا لقاء ربّه فليعمل عملا صالحا و لايشرك بعباده ربّه احداً؛[55] پس هر كس اميد لقاي پروردگارش را دارد بايد عمل صالح انجام دهد و كسي را در عبادت پروردگارش شريك نكند.»
5. بيان نشانههاي رستاخيز و آغاز قيامت. نفخ صور، تجسم اعمال، صراط، ويژگيهاي بهشت و بهشتيان، دوزخ و دوزخيان و ... .[56]
باز مشکلی بود در خدمتم
یا علی مددی
قال المهدي (ع)
قَد آذانا جُهَلاءُ الشّيعَهِ وَ حُمَقاؤهُم ، وَ مَن دينُهُ جَناحُ البَعُوضَهِ اَرجَحُ مِنهُ
نادانان و کم خردان شيعه و کساني که پرو بال پشه از دينداري آنان برتر و محکم تر است ، ما را آزار مي دهند
-
-
۱۳۸۸/۰۵/۱۹, ۱۰:۱۹ #4
سلام علیکم و رحمة الله
با تشکر فراوان از پاسخ مفصل آن برادر عزیز و توضیحاتی که بسیار مورد استفاده واقع گردید.
بحث از "ارتباط ماهوی مبدا و معاد" طبعن و منطقن بعد از ایمان به آنان قابل طرح است و بیشتر ناظر بر فهم چیستی و مناسبات این دو مقوله با هم است, تا نسبت باورمند دینی با آنان.
در پست اول نقل قول از آیت الله استاد جوادی آملی: "...بلكه هر لحظه معادی دارد و به آن نزدیك است. در این جهانبینی، معاد از مبدأ بریده نیست... هر دو جلوهی یك حقیقت است: "هو الأوّل و الاخر و الظّاهر و الباطن. ذكر و یاد مبدأ، ذكر و یاد معاد است... "به دلمشغولی مطروحه نزدیک است و از همین رو تقاضای معرفی متون و منابع دیگر عرض شد.و در پاسخ آن برادر گرامی "مبدأ منهاي معاد معنا ندارد و توحيد كامل در پرتو آن است " نیز مرتبط با این گفتار است.
با تشکر
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری