-
۱۳۸۸/۰۵/۱۴, ۱۳:۱۸ #1
- تاریخ عضویت
تير ۱۳۸۷
- نوشته
- 86
- مورد تشکر
- 206 پست
- حضور
- 7 ساعت 9 دقیقه
- دریافت
- 20
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
وضعيت خشونت در خانواده در ايران
روزی که دکتر محمود قاضی طباطبايی، مجری " طرح ملی بررسی پديده خشونت خانگی عليه زنان در ۲۸ مرکزاستان کشور"، در جلسهای که در دانشگاه تهران و با حضور تعدادی از استادان، دانشجويان و علاقه مندان برگزار شد، برخی از يافتههای اين پژوهش را اعلام میکرد، با اعتراض تعدادی از مخاطبان خود مواجه شد.
تعدادی از آنها به او گفتند که يافتههای اين پژوهش را قبول ندارند. چون جهت گيری خاص پژوهشگر در آن قابل تشخيص است. اوج اعتراضها وقتی اتفاق افتاد که قاضی طباطبايی آمارهای مربوط به رضايت از زندگی را در باره زنان مراکز ۲۸ گانه استانی با هم مقايسه میکرد و گفت : " زنان تبريزی بيشترين رضايت را از زندگی خانوادگی خود دارند و کمترين ناسازگاری هم در ميان خانوادههای تبريزی ديده میشود . بعد اضافه کرد که در حل اختلافهای خانوادگی، اين تبريزیها هستند که بيشترين مهارت را دارند و اردبيلیها کمترين مهارت را."
همين موقع دانشجويی از ميان جمع گفت: " استاد ، تبريزی بودن شما در رسيدن به چنين نتايجی چقدر موثر بوده است؟!"
قاضی طباطبايی سپس به بيان آمارهای مربوط به حساسيت مردان نسبت به روابط همسرانشان با سايرين، پرداخت و گفت :" بندرعباسیها بيشترين و تبريزیها کمترين حساسيت را در اين باره نشان میدهند."
گرچه آوردن نام تبريزیها دوباره موجب همهمه در ميان حاضران شد، اما قاضی طباطبايی با آرامش به قرائت آمارهای خود در باره عوامل موثر بر خشونت خانگی ادامه داد: " تبريزیها بالاترين کيفيت را در رابطه زن و شوهری دارند و اصفهانیها پائينترين کيفيت را؛ سابقه اختلافات خانوادگی در زاهدان بالاترين و در تبريز پائين ترين است؛ ميزان تحميلی بودن ازدواج در سنندج بيشترين و در تبريز کمترين است؛ مطلوبيت بهداشت روانی در خانواده نيز در تبريز بالاترين و در سنندج پائينترين است؛ قدرت نمايی و زورگويی مردان در خانواده در سنندج بالاترين و در مشهد پائينترين است؛ ... وابستگی عاطفی به "همسر" در تبريز نسبت به ساير مراکز استانها بيشترين و در شهرکرد کمترين است و احساس نابرابری و بیعدالتی در دسترسی به فرصتها و منابع خانواده برای زنان زاهدان بيشتر از ساير زنان ايرانی و برای زنان تبريزی کمتر است. "
وقتی ميزان اعتراضها بيشتر شد، مجری طرح ملی بررسی پديده خشونت خانگی، گفت : " آنچه من برای شما قرائت میکنم فقط آمارهای خام است و شما میتوانيد هر جور که میخواهيد آن را تفسير کنيد. "
۴۵ نوع خشونت خانگی
پژوهشگران اين طرح ملی برای اندازهگيری شاخص کلی خشونت خانگی عليه زنان در ايران از ۴۵ مقياس يا به قول خودشان " گويه" استفاده کردهاند که تعدادی از آنها عبارتند از : به کاربردن کلمات رکيک، بهانهگيری های پی در پی، داد وفرياد و بد اخلاقی، ايجاد فشارهای روحی با رفتار تحکم آميز، تهديد به کشتن، محروم کردن از غذا، کتک کاری، مجبور کردن به کارهای خلاف عرف و شرع و قانون، جلوگيری از استقلال مالی و مجبور کردن به ديدن عکس و فيلمهای خلاف اخلاق عمومی يا اجبار به روابط زناشويی ناخواسته.
در گزارشهای نهايی طرح ملی بررسی پديده خشونت خانگی، هر يک از گويهها در سه مرحله مورد اندازهگيری قرار گرفتند: در مرحله اول، ميزان وقوع خشونت خانگی از اول زندگی مشترک تا کنون و در مرحله ديگر طرز تلقی پاسخگويان از وقوع خشونت مورد نظر. هر کدام از اين آمارها به تفکيک " کل افراد مورد مطالعه " و " افراد آسيب ديده" (در گير خشونت)، ارائه شده است.
بر اساس يافتههای اين پژوهش ملی، در مجموع تمامی افرد مورد مطالعه در سطح ملی به طور متوسط ۷/۴ مورد از گونههای متفاوت (۴۵ مورد) خشونت خانگی را تجربه کردهاند. اين ميانگين برای افراد درگير در خشونت خانگی ۱/۷ است.
معنای اين آمار اين است که هر زنی که در طول زندگی مشترک خود تاکنون با خشونت خانگی درگير بوده، به طور متوسط هفت مورد از انواع اين خشونتها را تجربه کرده است .
قاضی طباطبايی و همکارانش ميزان وقوع خشونت خانگی عليه زنان رادر هشت جنبه (نوع) دسته بندی و بررسی کردهاند. يکی از انواع اين خشونتها استفاده از تهديدهای متفاوت و ايجاد مخاطره است . ۵/۲۳ درصد از زنان مورد مطالعه در اين پژوهش اعلام کردهاند که از اول زندگی مشترک تاکنون درگير اين نوع از خشونت بودهاند که مفهوم آن تهديد و شکايت به پليس و دادگاه ، ايجاد محدويت در تماسهای تلفنی و رفت و آمدهای روزانه، تهديد به آزار و اذيت، تهديد به ترک کردن خانه ... و حتی اقدام به خودکشی است .
خشونت روانی و کلامی، رتبه نخست
زنان ايران در ميان انواع ۹ گانه خشونت خانگی، بيشتر تحت خشونتهای روانی و کلامی قرار دارند.
۷/۵۲ درصد از کل پاسخگويان در پژوهش ملی بررسی خشونت خانگی دقيقا اعلام کردهاند که از اول زندگی مشترک تا کنون قربانی اين نوع خشونت که شامل به کاربردن کلمات رکيک، دشنام ، داد و فرياد، بهانهگيریهای پی در پی و ... است ، بودهاند.
ميانگين وقوع اين نوع خشونت برای زنانی که درگير آن بودهاند ، ۱۰ بار است.
رتبه بعدی از آن خشونت فيزيکی از نوع دوم است که ۸/۳۷ درصد از زنان ايرانی از اول زندگی مشترک خود، آن را تجربه کردهاند. اين نوع خشونت شامل سيلی زدن ، زدن با مشت يا چيز ديگر، لگد زدن و ... است .
متوسط ميزان تجربه اين نوع خشونتها برای زنان درگير در خشونت خانگی ، برابر با ۴۶/۲ بار است . رتبه سوم با رقم ۷/۲۷ درصد متعلق به خشونتهای "ممانعت از رشد اجتماعی و فکری و آموزشی" است که شامل ايجاد محدويت در ارتباطهای فاميلی، دوستانه و اجتماعی، ممانعت از کاريابی و اشتغال و ايجاد محدويت در ادامه تحصيل و مشارکت در انجمنهای اجتماعی است که ۳/۷۲ درصد از زنان اظهار کردهاند که از اول زندگی مشترک تا کنون در معرض اين نوع از خشونت همسران خود نبودهاند .
خشونت جنسی، رتبه آخر
خشونتهای جنسی و ناموسی که شامل مجبور کردن به ديدن عکس و فيلمهای خلاف اخلاق عمومی يا اجبار به روابط زناشويی ناخواسته يا غيرمتعارف میشود، با رقم ۲/۱۰ درصد رتبه پائينی را به خود اختصاص داده است. آمارهايی که ابعاد ميزان وقوع خشونت خانگی را در سطح ملی نشان میدهد، حاکی است که ۸/۸۹ درصد از زنان ايرانی گفتهاند در طول زندگی مشترک خود هرگز قربانی خشونتهای جنسی و ناموسی نبودهاند.
همچنين اکثر افراد درگير در خشونتهای جنسی و ناموسی اعلام کردهاند که در حد پائين و خيلی پائين، در معرض اين نوع خشونت ها بودهاند .
بنابراين، نتايج پژوهش بررسی خشونت خانگی در ۲۸ مرکز استان نشان میدهد که وقوع خشونتهای جنسی و ناموسی در سطح ملی در مقايسه با خشونتهای ديگر ، کمتر گزارش شده است.
البته دکتر قاضی طباطبايی پس از ذکر آمار پائين خشونتهای جنسی، اضافه کرد که با توجه به وجود نوعی الزام، جبر هنجاری، عرفی و حتی شرعی در باره اظهار چنين خشونتهايی در جامعه و فرهنگ ايران، به طور تلويحی میتوان ميزان کم اين نوع خشونت ها را ناشی از خود سانسوری و نزاکت زنان مورد مطالعه دانست .
يافتههای تحقيق قاضی طباطبايی و همکارانش در ارتباط با عوامل موثر بر خشونت خانگی نشان میدهد که وضعيت تحصيلی نيز بر ميزان همسرآزاری تاثير دارد.
زنان بیسواد بيشترين و زنان دارای فوق ديپلم و ليسانس کمترين خشونت را از اول زندگی مشترک خود تجربه کردهاند.
يافتههای همين تحقيق نشان میدهد که ميزان تاثير سن و همچنين شاغل و يا غير شاغل بودن زن بر خشونت خانگی عليه زنان از تنوع و تفاوتهای قابل توجهی برخوردار است.
زنان ۵۵ تا ۵۹ ساله بالاترين و زنان ۲۰ تا ۲۴ ساله پائينترين مورد وقوع خشونت را در زندگی مشترک خود داشتهاند. زنان غير شاغل نيز بيشتر و زنان شاغل کمتر خشونت را تجربه کردهاند .
يافتههای يک پژوهش ديگر که در تهران انجام شده است، برخی از نتايج پژوهش ملی را در اين باره تائيد میکند: "ويژگیهای فردی قربانيان همسرآزاری در مراجعه به مراکز سازمان پزشکی قانونی" عنوان پژوهشی است که توسط حسن افتخار، حسن کاکويی، آمنه ستاره فروزان و منير برادران انجام شده است. نتايج اين مطالعه توصيفی نشان میدهد که ۲۸ درصد از قزبانيان خشونت خانگی شاغل و ۷۱ درصد غيرشاغل بودهاند. از طرفی اشتغال زنان ارتباط تنگاتنگی با ميزان تحصيلات آنان داشته است.
در اين پژوهش همچنين روشن شد که هر چه مدت زناشويی افزايش میيابد دفعات ضرب و شتم شوهر و ميزان مدارا با خشونت خانگی افزايش میيابد.
طرح ملی بررسی پديده خشونت خانگی عليه زنان در ايران
اين پژوهش نشان میدهد که تعداد دفعههای ضرب و شتم شوهر با تعداد فرزندان ارتباط مستقيم دارد و هر چه تعداد فرزندان بيشتر باشد، خشونت جسمی عليه زنان هم بيشتر شده است
اين پژوهش نشان میدهد که تعداد دفعههای ضرب و شتم شوهر با تعداد فرزندان ارتباط مستقيم دارد و هر چه تعداد فرزندان بيشتر باشد، خشونت جسمی عليه زنان هم بيشتر شده است. ضمن اينکه بين دفعات ضرب و شتم شوهر و گرايش قربانيان به طلاق و جدايی ارتباطی ديده نشده است.
پژوهش ملی بررسی خشونت خانگی ميزان تاثير شغل، درآمد ماهيانه خانوار، زبان مادری و محل بزرگ شدن را بر خشونت خانگی مورد ارزيابی قرار داده است که روشن شد ارتباط معناداری بين آنها وجود دارد.
به اين ترتيب که کارگران کشاورزی از اول زندگی مشترک تا کنون بيشترين و کارمندان و متخصصان عالی رتبه کمترين خشونت را درباره همسران خود انجام دادهاند .
خانوادههايی که ميزان هزينه ماهانه آنها زير ۷۵ هزار تومان بوده بالاترين ميزان خشونت را تجربه کردهاند و آنها که بين ۲۲۶ تا ۳۰۰ هزار تومان هزينه داشتهاند، کمترين خشونت را.
تاثير نوع محل سکونت بر خشونت خانگی
همچنين خانوادههايی که در خانههای ويلايی زندگی میکنند، بيشترين خشونت و خانوادههايی که در آپارتمان سکونت دارند، کمترين خشونت را تجربه کردهاند .
مردانی که تا ۱۸ سالگی در روستا بزرگ شدهاند، بالاترين خشونت را عليه زنان روا داشتهاند و مردان بزرگ شده شهر، کمترين خشونت را.
زنانی که با همسرشان همشهری نيستند، بيشتر تحت خشونت واقع شدهاند و البته آنها که همشهری بودهاند کمترين خشونت را تحمل کردهاند.
در اين پژوهش ارتباط زبان مادری نيز با خشونت در خانواده مورد سنجش قرار داده شد و نتايجش خبر از آن میدهد که مردان بلوچ و لر زبان، بالاترين خشونت و مردان مازنی و گيلک زبان، کمترين خشونت را از ابتدای زندگی مشترک تا کنون نسبت به زنان خود روا داشتهاند.
پرخشونتترين دورهها
ميانگين مرتب شده دورههای زندگی، در بين پاسخگويان در سطح ملی بر حسب ميزان وقوع خشونت خانگی نشان میدهد که دورههای زير به ترتيب پرخشونت ترين دورهها برای زنان ايران محسوب میشوند :
۱- يک سال اول ازدواج ۲- دوران تنگناهای مالی ۳- پس از تولد فرزندان ۴- حداقل يکبار در ماه ۵- دوران ميانسالی ۶- دوران بارداری .
خلاصه يافتههای برآورد گستره خشونت خانگی در ۲۸ مرکز استان کشور ۱۲ مورد از کم شايعترين انواع خشونت را در باره زنان چنين نشان میدهد:
۱- مجبور کردن به انجام کارهای خلاف عرف و شرع و قانون (۱/۱ درصد)
۲- کتک کاری منجر به سقط جنين (۲/۱ درصد)
۳- زدن تا حد نقص عضو ( ۳/۱ درصد )
۴- زدن تا حدی که پرده گوش پاره شده است ( ۵/۱درصد)
5- زدن تا حدی که دست يا پا شکسته است ( ۲درصد)
۶- از دست دادن دندان ( ۶/۱ درصد)
۷- زدن تا حدی که فک يا بينی شکسته است ( ۵/۱ درصد)
۸- جلوگيری از نگهداری فرزندان توسط زن در زمان متارکه ( ۲ درصد)
۹- ازدواج مجدد شوهر بدون رضايت همسر اول ( ۲ درصد)
10- مجبور کردن به سقط جنين ( ۵/۲درصد)
۱۱- زدن تا حدی که دندانها لق شده است ( ۵/۲ بدرصد)
۱۲- عدم مراعات بهداشت زناشويی ( ۶/۲ درصد)
نکته آخر
اگر چه در پژوهش ملی بررسی خشونت خانگی عليه زنان برای افزايش دقت در اندازهگيری مفاهيم، به طور گسترده از روش مقياس سازی با استفاده از روشهای آماری پيشرفته استفاده شده و تعداد پاسخگويان به هر يک از مفاهيم مورد نظر متشکل از يک سوم نمونه در هر مرکز استان است، اما شايد يکی از مهمترين ايراداتش اين باشد که فقط زنان مراکز استانها مورد بررسی قرار گرفتهاند و زنان ساير شهرها که چه بسا شرايط و وضعی کاملا متفاوت با زنان مرکزنشين دارند، مورد غفلت کامل قرار گرفتهاند.
قال المهدي (ع)
قَد آذانا جُهَلاءُ الشّيعَهِ وَ حُمَقاؤهُم ، وَ مَن دينُهُ جَناحُ البَعُوضَهِ اَرجَحُ مِنهُ
نادانان و کم خردان شيعه و کساني که پرو بال پشه از دينداري آنان برتر و محکم تر است ، ما را آزار مي دهند
-
۱۳۸۸/۰۵/۱۴, ۱۶:۴۶ #2
- تاریخ عضویت
شهريور ۱۳۸۷
- نوشته
- 937
- مورد تشکر
- 1,691 پست
- حضور
- 1 ساعت 48 دقیقه
- دریافت
- 2
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
متاسفانه جایگاه زنان در جامعه ی ما بیشتر بر اساس عرف و هنجارهای نادرست تبیین می شود تا دستورات شرع .
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری