جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید







موضوع: گر نعمت فراوان نيست ، قطعا بدانيم كه شكر نكرده ايم
-
۱۳۸۸/۰۵/۱۶, ۰۰:۰۳ #1
- تاریخ عضویت
مرداد ۱۳۸۸
- نوشته
- 1,279
- مورد تشکر
- 4,845 پست
- حضور
- 21 روز 5 ساعت 28 دقیقه
- دریافت
- 72
- آپلود
- 4
- گالری
-
98
گر نعمت فراوان نيست ، قطعا بدانيم كه شكر نكرده ايم
در محضر آيت الله العظمى بهجت
اين همه ابتلائات و گرفتاريهاى ما در اثر ناشكرى وكفران نعمت هاى ما است ؛ زيرا خداوند سبحان مى فرمايد:
(و لئن كفرتم ان عذابى لشديد)
اگر سپاسگزارى كنيد، قطعا نعمت خود را براى شما زياد مى كنم ؛ و اگر ناسپاسى كنيد، به راستى كه عذاب من سخت و شديد است .
يعنى : شكر، موجب ازدياد نعمت هاست ، و اگر شكر نكرديد خبرى از ازدياد نيست ، لذا اگر ديديم ازدياد نيست ، شك نكنيم و بدانيم كه شكر نيست ؛ چرا كه ازدياد نعمت معلول علت است كه همان شكر است . پس اگر معلول (يعنى ازدياد) نيست ، براى آن است كه علت آن - كه شكر است - نيست .
شكر، معناى وسيعى دارد و منظور از آن طاعت خداست ، فقط الحمدلله زبانى نيست ، هر چند آن هم يكى از مراتب شكر است . طاعت خدا، شكر خدا است . بنابراين ، (لن شكرتم لاءزيدنكم )يعنى : (لئن اءطعتم لاءزيدنكم )و (و لئن كفرتم ) يعنى لئن عصيتم و خالفتم ، (ان عذابى لشديد).
سپاسگزارى از نعمت به معناى طاعت خداست كه موجب افزايش نعمت مى شود، كفران نعمت هم به معناى عصيان الهى و موجب عذاب از ناحيه ى او است .پس هر جا گرفتارى و بلايى و عذابى بر سر ما آمد، بدانيم جلوتر از آن ، زمينه ى گره و گرفتارى و ابتلا را خود فراهم كرده ايم ؛ يا با ترك واجب ، و يا با ارتكاب كار حرام ، و يا ترك مستحب خيلى شديد و مؤ كد، و يا با انجام شبهات .
اگر ما الآن به حسب ظاهر همين كه بدانيم تارك واجب يا فاعل حرام نيستيم ، جا دارد كلاهمان را از شادمانى به هوا بيندازيم .
ویرایش توسط .:MOBAREZ:. : ۱۳۸۸/۰۵/۱۶ در ساعت ۱۰:۳۵
امام خمینی (ره) :
ما میگوییم تا شرک و کفر هست،مبارزه هست و تا مبارزه هست ما هستیم...
-
تشکرها 5
-
۱۳۸۸/۰۶/۰۴, ۱۵:۳۴ #2
- تاریخ عضویت
ارديبهشت ۱۳۸۸
- نوشته
- 1,017
- مورد تشکر
- 2,509 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 29
- آپلود
- 0
- گالری
-
3
اصولاً انگيزه شكرگزاري و گرايش به آن، گاه از اينجا سرچشمه ميگيرد كه انسان، معرفت كامل نسبت به نعمتها پيدا كند و در نعمتهاي الهي تفكّر ميكند. اگر ما در نعمتهاي معنوي يعني هدايت انبيا و رهنمودهاي معصومين ( عليهمالسلام ) و نزول كتب آسماني بينديشيم، آنگاه خواهيم دانست، تا چه حد مواهب بر ما عظيم و توان ما به شكر و سپاس او ناچيز است، در اينصورت پي به شناخت منعم ميبريم پس انگيزه ديگر در روحيۀ شكرگزاري از طريق معرفت نعمت حاصل ميشود و زمانيكه معرفت پديد آمد، به تبع آن، شناخت و معرفت منعم نيز پديد ميآيد. ديگر از اموري كه باعث ايجاد انگيزه و تقويت روحيۀ شكرگزاري ميشود، راضي بودن به قضا و قدر الهي است. اگر انسان به نعمتهايي كه دارد راضي و خشنود باشد و آنها را موهبتي از جانب خداوند بداند و درك كند كه خداوند اين نعمتها را شايسته او دانسته، در نهايت از خالق عالم و دانا، سپاسگزاري ميكند و خود را در برابر شكر نعمتهاي خداوند عاجز و ناتوان ميبيند و از خشنودي خداوند خشنود ميشود.
پس از آنكه انگیزۀ شكرگزاري در انسان ايجاد شد و روحيۀ شكرگزاري تقويت گرديد، انسان در زمرۀ شاكران قرار ميگيرد كه داراي ويژگيهايي ميباشد، از جمله شكر در برابر نعمتها، صبر در برابر بلا، قناعت به قسمت خدا و ترك حمد و تعظيم غير خدا. شخص شاكر، به آنچه از خدا به او رسيده قناعت ميورزد و چشم طمع به دارايي ديگران ندوخته و عتاي خود را در قناعت ميبيند، چنين شخصي با چنين صفات، هرگز حاضر به ستايش و حمد غير خدا نميشود، چرا كه مسببالاسباب حقيقي را تنها خدا ميداند و صاحب تمام داراييها را نيز خدا ميبيند، پس تنها در برابر او سر تسليم فرود ميآورد و خضوع ميكند.
-
تشکر
-
۱۳۸۸/۰۶/۰۴, ۱۷:۱۶ #3
يه سوال!!!اگه واقا به خاطر ناسپاسي و ياد نكردن خدا ازدياد نعمت نداريم؛پس چرا افرادي رو مي بينيم كه ايمان ضعيف و روحيه ي ناسپاسي دارند ولي توي نعمت هاي رنگ و وارنگ غلت ميزنند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ؟
-
۱۳۸۸/۰۶/۰۴, ۱۸:۰۴ #4
- تاریخ عضویت
مرداد ۱۳۸۸
- نوشته
- 1,279
- مورد تشکر
- 4,845 پست
- حضور
- 21 روز 5 ساعت 28 دقیقه
- دریافت
- 72
- آپلود
- 4
- گالری
-
98
این بدترین بی نعمتی نیست که محبت خدا در دلشون جا نداره؟ واز شور و وعلاقه نسبت به خدا بی بهره اند.
مگه داستان حضرت موسی (ع) و مرد شراب خور رو نشنیدی؟ یک مردی مست بود جلوی حضرت موسی رو گرفت و گفت ای موسی تو می گی خدا عذاب می ده گناه می نویسه برو به خدا بگو منت خدا رو نمی کشم . روزیشم نمی خوام که هی تو می گی گناه نکنید روزیتون کم میشه . اصلا من روزی خدا رو نمی خوام و به خدا بگو از خدایی اینجور خدا ننگمون می شه که اینجور خدای سخت گیر داریم که نمی ذاره هیچ کار بکنیم. موسی که منجاتش تموم شد روش نشد به خدا بگه. خدا گفت چرا نگفتی ؟ موسی گفت ببخشید جوانه دیگه. خدا به موسی گفت بهش بگو روزیشو قطع نمی کنم چون من ضامن روزیه انسان هام . عذاب هم نازل نمی کنم بهش ولی محبتمو تو دلش جا نمی دم
ویرایش توسط .:MOBAREZ:. : ۱۳۸۸/۰۶/۰۵ در ساعت ۰۰:۱۶
امام خمینی (ره) :
ما میگوییم تا شرک و کفر هست،مبارزه هست و تا مبارزه هست ما هستیم...
-
تشکر
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری