-
۱۳۸۸/۰۵/۱۸, ۱۴:۳۸ #1
- تاریخ عضویت
فروردين ۱۳۸۸
- نوشته
- 395
- مورد تشکر
- 628 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 25
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
چرا زن نمىتواند قاضى شود؟
چرا زن نمىتواند قاضى شود؟خداوند زن را براى تربيت نسل آفريده است و تربيت به مهربانى و دلسوزى و عاطفه سرشار نياز دارد كه در وجود زن به وديعه گذارده شده است. اين احساسات و عاطفه، در قضاوت خطرناك است. زيرا قاضى، با افراد خلافكارى برخورد دارد كه با اشك و ناله و دروغ و تهديد و تطميع، سعى در فرار از حكم دارند و اگر قاطعيّت و صلابت نباشد، احساسات ظريف و آسيبپذير زن باعث مىشود تا با اشكى يا تهديدى، حقوقى جابهجا يا ناديده گرفته شود.
ناگفته پيداست كه قوانين براساس حال عموم افراد وضع مىشود نه افراد نادر، تا گفته شود ممكن است بعضى از مردها احساساتى و ظريف باشند و بعضى از زنان با صلابت و قاطع.
علاوه بر آنكه، قضاوت حقّى نيست كه از زن سلب شده باشد، بلكه مسئوليّتى است كه از دوش او برداشته شده و هيچ امتيازى براى مرد محسوب نمىشود.
-
-
۱۳۸۸/۰۵/۱۸, ۱۶:۰۳ #2
- تاریخ عضویت
ارديبهشت ۱۳۸۸
- نوشته
- 1,032
- مورد تشکر
- 4,882 پست
- حضور
- 29 روز 12 ساعت 26 دقیقه
- دریافت
- 26
- آپلود
- 0
- گالری
-
72
زنان را همان به که در خانه نشینند و شیران نر بزایند!!!!!!
من حیدریم...
سَر به سَرم مگذارید...
-
-
۱۳۸۸/۰۹/۲۴, ۰۵:۴۲ #3
- تاریخ عضویت
فروردين ۱۳۸۸
- نوشته
- 395
- مورد تشکر
- 628 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 25
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
-
تشکر
-
۱۳۸۸/۰۹/۲۴, ۱۳:۵۹ #4
- تاریخ عضویت
ارديبهشت ۱۳۸۸
- نوشته
- 1,017
- مورد تشکر
- 2,509 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 29
- آپلود
- 0
- گالری
-
3
(هر كسى را بهر كارى ساختند)
تفاوتى در وظايف مردان و زنان است و اين تفاوت به خاطر اين است كه طبيعت و آفرينش زن و مرد متفاوت است.
خداى متعال به مقتضاى حكمت بالغه خود و مصالح و مفاسدى كه پشتوانه احكام اوست، وظايفى براى مرد و زن معين كرده است همان طور كه مرد نمى تواند فرزندى به دنيا بياورد، زن هم نمى تواند برخى از كارهاى طاقت فرسا قضاوت را به عهده بگيرد.
در زندگى زنان، «احساس » و در حيات مردان «تعقّل » غلبه دارد (البته متوسط زنان و مردان اين گونه هستند) و به خاطر همين تفاوتى كه در آفرينش زن و مرد وجود دارد، قوانين اسلام هم با آفرينش انسان سازگار است، به همين جهت، در اسلام ، وظايف و تكاليف عمومى در اجتماعى كه به تعقل و صلابت بيشترى نياز دارد، مانند: قضاوت، جهاد ابتدايى و.. . به عهده مردان قرار داده شده است و وظايفى را كه ارتباطش با احساس، بيش تر از تعقّل است و زن ، بهتر از مرد مى تواند از عهده آن برآيد مانند: پرورش و تربيت اولاد و آشنا كردن آن ها به وظايف اجتماعى، تدبير منزل و.. . مخصوص زنان قرار داده است
-
تشکرها 2
-
۱۳۸۸/۰۹/۲۵, ۰۲:۰۶ #5
- تاریخ عضویت
مرداد ۱۳۸۷
- نوشته
- 1,002
- مورد تشکر
- 1,397 پست
- حضور
- 12 ساعت 25 دقیقه
- دریافت
- 0
- آپلود
- 1
- گالری
- 0
باید توجه داشت برخی از متقدمین این نظر را نداشته اند که زن نمی تواند قاضی شود چنانکه ایت الله جوادی املی به عنوان فقیهی متاخر و معاصر فتوا میدهند که زن نیز میتواند قاضی شود بنگرید به کتاب " زن در ایینه جلال و کمال"
ایشان سپس به قضاوت و مرجعيت بعنوان مسئوليتهائي كه مردانه دانسته شدهاند اشاره كرده و نظر فقهي خود را در اين خصوص اعلام ميدارد. استاد جوادي، فتواي خود را چنین ذکر میکنند كه زنان نيز ميتوانند قاضي و مرجع تقليد باشند.
ايشان ابتدا روايتي را كه براي نفي قضاوت زن، بدان استدلال ميشود مورد بحث قرار داده ميگويد: نكتة اساسي مربوط به متن حديث، اين است كه برخي احكام مندرج در آنغير الزامي است يعني مستحب يا مكروهاست پس نميتواند قضاوت زن را منع يا تحريم كرده باشد. مطلب ديگر اين است كه در حديث مزبور، تكليف شاق قضأ از زن برداشته شده نه آن كه او را از قضاوت محروم نموده باشد. برخي از كارهاي دشوار مانند وجوب حضور در نماز جمعه هرچند از فاصلة دوفرسخ، تكليف مرد است و چنين وظيفة مشكلي بر زن نيست. همچنين پذيرفتن مسئووليت سختِ قضأ نيز بر مرد واجد شرائط، واجب است (گاهي عيني و گاهي كفايي) ليكن بر زن واجب نيست و آنچه از حديث، استظهار ميشود تنها سلب تكليف قضاوت است نه نفي حق قضاوت. زيرا در حديث مزبور آمده است: «ليس علي المرأة جمعة... ولا تولي القضأ...»، معناي عبارت مزبور اين است كه بر زن، شركت در نماز جمعه و نيز پذيرش سِمَت قضأ، واجب نيست و در حديث نيامده كه: «ليس للمرأة جمعة... ولا تولي القضأِ» تا از آن سلب حق قضاوت استفاده شود. غرض، سلب تكليف از زن براي سهولت كار زن است نه سلب حق، و بين اين دو فرق عميقي است.
در برخي امور، حضور زن نارواست و امر وي در آن نافذ نيست نظير جايي كه مستلزم تماس نامحرمانه با نامحرم باشد. اين موارد كه سهم مختص مرد است، داوري زن در آن صحيح نيست و اما در مواردي كه مخصوص زنان يا مشترك بين زن و مرد باشد و يا مخصوص مردان باشد ليكن مستلزم محذوري از قبيل تماس با نامحرم نميباشد، دليل روشني بر شرط مردانگي در قضاوت، يافت نميشود.
بنابراين اگر زن به مقام شامخ اجتهاد رسيد و داراي ملكة عدالت باشد و شرايط ديگري كه در قضا و اوصاف قاضي، معتبر است واجد باشد، ميتواند متصدي «قضاوت» زنان با نصب از طرف فقيه جامع الشرايط كه ولايت امر مسلمين و رهبري جامعة اسلامي را به عهده دارد، شود و از نظر فقهأ و بزرگاني چون "مقدس اردبيلي" نيز قضاوت زن، مانعي ندارد.
ویرایش توسط mmj : ۱۳۸۸/۰۹/۲۵ در ساعت ۰۲:۰۷
-
تشکرها 8
-
۱۳۸۸/۰۹/۲۵, ۱۶:۲۶ #6
- تاریخ عضویت
آبان ۱۳۸۶
- نوشته
- 240
- مورد تشکر
- 590 پست
- حضور
- 6 ساعت 31 دقیقه
- دریافت
- 7
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
با سلام
برخی کمالات و ملكات، نفسی است؛ و برخی جایگاه ها و مناصب، نسبی است.
قسم اول، كمالات حقیقی؛ و قسم دوم، كمالات اعتباری و قرادادی است.
به عنوان مثال عدالت، یک کمال نفسانی است كه وجودی حقیقی دارد، و صاحب آن را واجد كمالی واقعی می نماید؛ لكن امام جماعت، یك عنوان است و چیزی بر دارائی ها و كمالات فرد عادل اضافه نمی كند.
اگر زنان از سوی خدای متعال محروم از نائل شدن به ملكه اجتهاد، عدالت، قضاوت، و ... می شدند، این حكایت از فرقهای واقعی بین زن و مرد می كرد، و جای این سؤال بود كه چرا؟
اما محروم كردن آنها از عناوین اعتباری مرجعیت، امامت جماعت(برای مردان)، قضاوت، نبوت و ...، نه تنهاحكایت از منقصتی در آنان نمی كند، بلكه لطف و فضلی برای زنان است.
ویرایش توسط صدید : ۱۳۸۸/۰۹/۲۵ در ساعت ۱۶:۲۹
-
تشکرها 4
-
۱۳۸۸/۰۹/۲۵, ۱۶:۲۹ #7
- تاریخ عضویت
آبان ۱۳۸۶
- نوشته
- 240
- مورد تشکر
- 590 پست
- حضور
- 6 ساعت 31 دقیقه
- دریافت
- 7
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
تاریخ حیات انسانی و بهتر بگوییم تاریخ تقدیر و خلقت خداوند نشان می دهد كه زن به مقام قضاوت، عدالت، و بلكه بالاتر عصمت و علم غیب، و حتی مقام مراوده و گفتگو با فرشتگان ـ و حتی جبرئیل، فرشته وحی ـ نائل می شود. این كمالات نفسی است كه مربوط به انسانیت انسان است، و زن از حیث انسان بودنش باید بتواند بدان نائل آید.
اما همین زن، تكلیف رسالت و نبوت و هم چنین مرجعیت دینی، امامت جماعت و قضاوت از عهده اش برداشته شده؛ چرا كه این مناصب اعتباری لاجرم آمد و شد با نامحرمان و درگیری با مجرمان و ... را لازم دارد، كه متناسب با شأن و كرامت و حرمت زن نیست، و چه بسا زن را در موضع اتهامات قرار داده، یا به لحاظ جسمی و عاطفی دچار نارسایی هایی كند.
ویرایش توسط صدید : ۱۳۸۸/۰۹/۲۵ در ساعت ۱۶:۳۱
-
تشکرها 3
-
۱۳۸۸/۰۹/۲۵, ۱۶:۳۲ #8
- تاریخ عضویت
آبان ۱۳۸۶
- نوشته
- 240
- مورد تشکر
- 590 پست
- حضور
- 6 ساعت 31 دقیقه
- دریافت
- 7
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
زهرای مرضیه (سلام الله علیها) به عنوان یك زن الگو در راستای كمالات نفسی تلاش می كند، و به مرتبه ای می رسد كه جبرئیل بر او نازل می شود و اخبار ما كان و ما یكون ـ یعنی علم اول و آخر ـ را برای او می آورد، لكن عناوین اعتباری را، خود نمی پسندد و از آن معاف می گردد.
او، به سبب میل به عفاف زنانه، نه تنها به دنبال امامت جماعت و قضات و ... نیست، بلكه بخاطر عدم اختلاط با نامحرمان در نماز جماعت پیامبر(ص) هم حاضر نمی شود، و وقتی پیامبر(ص) كار خانه را به او و كار بیرون را به علی(ع) می سپرند، اظهار خشنوی بسیار می كند، كه از مواجهه با نامحرمان مصون مانده است.
خصائص روانی زن و اخلاق پاك زنانه ـ كه در بعض مراتب آن منحصر به زنان است ـ به گونه ای است كه خداوند نخواسته زن با تكالیف دشوار و خشن، دستخوش اذیت و آزار شود.
ویرایش توسط صدید : ۱۳۸۸/۰۹/۲۵ در ساعت ۱۶:۳۳
-
-
۱۳۸۸/۰۹/۲۵, ۱۶:۳۸ #9
البته در اينكه چنين مناصبي مسئوليت است و ارزشي نيست شكي وجود ندارد . اما بنظر مي رسد تحقيق و بررسي ادله چنين حكم مشهوري خالي از لطف نباشد بدليل اينكه چنين حكمي اتفاقي نيست و همانطور كه جناب mmj هم فرمودند برخي از فقها قضاوت و مرجعيت زن را با شروطي ماذون مي دانند . بنابراين بحث منقصت يا منقبت در اينگونه مباحث جايگاه خود را دارد و بحث علمي نيز جايگاه خويش را ميطلبد .
إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِكُمْ وَتَقُولُونَ بِأَفْوَاهِكُم مَّالَيْسَ لَكُم بِهِ عِلْمٌ وَتَحْسَبُونَهُ هَيِّنًا وَهُوَ عِندَ اللَّهِعَظِيمٌ
وَلَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ قُلْتُم مَّا يَكُونُ لَنَا أَن نَّتَكَلَّمَ بِهَذَا سُبْحَانَكَ هَذَا بُهْتَانٌ عَظِيمٌ
آنگاه كه آن [بهتان] را از زبان يكديگر مىگرفتيد و با زبانهاى خود چيزىرا كه بدان علم نداشتيد مىگفتيد و مىپنداشتيد كه كارى سهل و ساده است بااينكه آن [امر] نزد خدا بس بزرگ بود
و [گر نه] چرا وقتى آن را شنيديد نگفتيد براى ما سزاوار نيست كه در اين [موضوع] سخن گوييم [خداوندا] تو منزهى اين بهتانى بزرگ است
سوره نور آيات 16 و 17
حضرت زهرا (س) :
کسی که عبادت های خالصانه خود را به سوی خدا فرستد، پروردگار بزرگ برترین مصلحت را به سویش فرو خواهد فرستاد.:salavat(10):رسول اکرم(ص):الحیاءحسن و لکن فی النساءأحسن؛حیا خوب است ولی برای زنان خوب تر است.
-
تشکرها 4
-
۱۳۸۸/۰۹/۲۶, ۰۱:۳۲ #10
- تاریخ عضویت
مرداد ۱۳۸۷
- نوشته
- 1,002
- مورد تشکر
- 1,397 پست
- حضور
- 12 ساعت 25 دقیقه
- دریافت
- 0
- آپلود
- 1
- گالری
- 0
زهرای مرضیه (سلام الله علیها) به عنوان یك زن الگو در راستای كمالات نفسی تلاش می كند، و به مرتبه ای می رسد كه جبرئیل بر او نازل می شود و اخبار ما كان و ما یكون ـ یعنی علم اول و آخر ـ را برای او می آورد، لكن عناوین اعتباری را، خود نمی پسندد و از آن معاف می گردد.
او، به سبب میل به عفاف زنانه، نه تنها به دنبال امامت جماعت و قضات و ... نیست، بلكه بخاطر عدم اختلاط با نامحرمان در نماز جماعت پیامبر(ص) هم حاضر نمی شود، و وقتی پیامبر(ص) كار خانه را به او و كار بیرون را به علی(ع) می سپرند، اظهار خشنوی بسیار می كند، كه از مواجهه با نامحرمان مصون مانده است.
خصائص روانی زن و اخلاق پاك زنانه ـ كه در بعض مراتب آن منحصر به زنان است ـ به گونه ای است كه خداوند نخواسته زن با تكالیف دشوار و خشن، دستخوش اذیت و آزار شود.
با درود به جناب معظم
البته شما به شخصیت فاطمه ( س) یک بعدی مینگرید و تفسیری یک جانبه از ان دارید ، هرچند فاطمه س نیز در فعالیتهای اجتماعی شرکت میجستند و حتی در برخی از جنگها - احد عشیره و فتح مکه - حضور داشتند بعلاوه در برخی جریانها حضور بلامنازعه ای داشتند بنظر شما چه چیز باعث میشد که علی ع با انکه خود زبانی رسا و کلامی بلیغ دارد فاطمه را تنهایی به جمع انصار میفرستد تا درباره بیعت شان با ابوبکر مذاکره و بلکه مجادله کند و یا موارد مشهور دیگر؟!
بعلاوه از قران میتوان فهمید که زنانی بوده اند که به مقام نبوت رسیده اند - در تورات نام بیش از 20 زن بعنوان نبی ذکر شده است - هرچند جمهور مفسیرین استدلال براین را درست ندانسته اند هرچند مواردی از پادشاهی زنان هم در بر دارد !
زهرای مرضیه (سلام الله علیها) به عنوان یك زن الگو در راستای كمالات نفسی تلاش می كند، و به مرتبه ای می رسد كه جبرئیل بر او نازل می شود و اخبار ما كان و ما یكون ـ یعنی علم اول و آخر ـ را برای او می آورد، لكن عناوین اعتباری را، خود نمی پسندد و از آن معاف می گردد.
او، به سبب میل به عفاف زنانه، نه تنها به دنبال امامت جماعت و قضات و ... نیست، بلكه بخاطر عدم اختلاط با نامحرمان در نماز جماعت پیامبر(ص) هم حاضر نمی شود، و وقتی پیامبر(ص) كار خانه را به او و كار بیرون را به علی(ع) می سپرند، اظهار خشنوی بسیار می كند، كه از مواجهه با نامحرمان مصون مانده است.
خصائص روانی زن و اخلاق پاك زنانه ـ كه در بعض مراتب آن منحصر به زنان است ـ به گونه ای است كه خداوند نخواسته زن با تكالیف دشوار و خشن، دستخوش اذیت و آزار شود.
با درود به جناب معظم
البته شما به شخصیت فاطمه ( س) یک بعدی مینگرید و تفسیری یک جانبه از ان دارید ، هرچند فاطمه س نیز در فعالیتهای اجتماعی شرکت میجستند و حتی در برخی از جنگها حضور داشتند-مثل احد و عشیره و فتح مکه - بعلاوه در برخی جریانها حضور بلامنازعه ای داشتند بنظر شما چه چیز باعث میشد که علی ع با انکه خود زبانی رسا و کلامی بلیغ دارد فاطمه را تنهایی به جمع انصار میفرستد تا درباره بیعت شان با ابوبکر مذاکره و بلکه مجادله کند و یا موارد مشهور دیگر؟! یعنی درباره حق امامت یا خلافت یا هردو که برای علی است فاطمه به جمع انصار میرود و از شوهر بزرگوارش دفاع میکند
- بگمان من نمیتوان روی اختلاط تکیه کرد مثلا در کنگره ی عظیم حج هم اختلاط هست !ومیدانیم که پیامبر از حضور زنان در نماز جماعت هرگز منع نکرد و برای همین دری جداگانه اختصاص میداد تا هم از حضور انها در نماز جلوگیری نکرده باشد و هم باعث اختلاط نشود . ایت الله املی هم براین استدلال نموده که در کار قضاوت اختلاط انچنانی نیست وگرنه اگر هرنوع اختلاطی در نظر داشته باشیم باید گفت که زن باید کلا درخانه باشد و بیرون نیاید!
البته نباید به روایات یکسویه نگریست چون از کتب تاریخی هر نوع استدلالی میتوان داشت برای مثال به این روایت دقت کنید : جعفر بن محمد (ع)، از پدرش از جابر بن عبد الله نقل كرد كه: چون على (ع) از يمن برگشت متوجه شد كه فاطمه (ع) از احرام بيرون آمده، لباس رنگين پوشيده و سرمه كشيده بود. على (ع) از اين كار همسرش تعجب كرد و اعتراض فرمود. فاطمه گفت پدرم به اين كار دستور فرمود! على (ع) وقتى در عراق بود مىگفت: من پيش پيامبر (ص) رفتم و در عين حال كه اعتراض خود را نسبت به فاطمه تكرار مىكردم خواستم در اين مورد فتواى پيامبر (ص) را بدانم. گفتم پس از اينكه به فاطمه اعتراض كردم گفت «پدرم به اين كار دستور فرمود». رسول خدا (ص) گفت: راست مىگويد، تو هنگامى كه احرام به حج بستى چه گفتى؟ گويد، گفتم: خدايا من محرم مىشوم به همان طريق كه رسول تو محرم شده است. پيامبر (ص) فرمود: همراه من قربانى هست بنابر اين تو هم از احرام بيرون ميا! مجموعه قربانيهايى كه على (ع) و پيامبر (ص) از مدينه همراه آورده بودند صد شتر بود. مردم از احرام بيرون آمدند و كسانى كه قربانى همراه نياورده بودند ناخن و موى كوتاه كردند. و رسول خدا (ص) قربانيهاى خود را كشت و على (ع) را هم در آن شريك فرمود.»مغازى/،ص:833
بنظر شما میتوان بصرف این روایت ارایش زن برای نامحرم را بدون اشکال دانست؟!مسلما خیر
نیز از سیرو دختر رسول الله انگونه که در برخی کتب روایی شیعه امده در کتب سیره خانه نشینی تام برداشت نمیشود انهم بصرف اختلاط! تازه موارد زیادی میتوان برخلاف این امر برای نمونه از کتب سیره ذکر کرد
بعلاوه از قران میتوان فهمید که زنانی بوده اند که به مقام نبوت رسیده اند - در تورات نام بیش از 20 زن بعنوان نبی ذکر شده است - هرچند جمهور مفسیرین استدلال براین را درست ندانسته اند هرچند مواردی از پادشاهی زنان هم در بر دارد !
ویرایش توسط mmj : ۱۳۸۸/۰۹/۲۶ در ساعت ۲۲:۴۳
-
تشکرها 3
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری