جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید







موضوع: * ولادت دردانه ابا عبدالله (ع)حضرت رقیه بر همگان مبارک *
-
۱۳۸۸/۰۵/۲۰, ۱۳:۲۱ #1
- تاریخ عضویت
آبان ۱۳۸۸
- نوشته
- 11,936
- مورد تشکر
- 35,179 پست
- حضور
- 33 روز 7 ساعت 39 دقیقه
- دریافت
- 406
- آپلود
- 94
- گالری
-
278
* ولادت دردانه ابا عبدالله (ع)حضرت رقیه بر همگان مبارک *
ویرایش توسط ╫❀نیایش❀╫ : ۱۳۸۸/۰۵/۲۰ در ساعت ۲۰:۳۶
ماهی ها از تلاطم دریا به خدا شکایت بردند
و
چون دریا آرام شد خود را اسیر تور صیادان یافتند.
تلاطم های زندگی حکمتی از جهان هستی است...
پس از خدا بخواهیم دلمان آرام باشد نه اطرافمان
-
-
۱۳۸۸/۰۵/۲۰, ۱۳:۲۸ #2
- تاریخ عضویت
آبان ۱۳۸۸
- نوشته
- 11,936
- مورد تشکر
- 35,179 پست
- حضور
- 33 روز 7 ساعت 39 دقیقه
- دریافت
- 406
- آپلود
- 94
- گالری
-
278
من رقیــــه دخترشیرین زبان شــــــــاه دینم
غنچه ی پژمرده ی بـــــــاغ امیــــرالمومنینم
هردوعالم دردعا،محتاج دست کوچک مــــن
تاابدحاجـــت روا گردنــــدازیک آمینــــــــــــــــم
پاک سوزدهرکه خواندسطری ازشرح کتابــم
دلبرومحبوبــــــــــــه ی محبوب دلبرآفرینـــــم
کربــــلا درروزعاشورابـــــلاانــــ ـــدربــــــــلابـود
دوربـــــابـــــایم بگردم،مبتـــــــلادرمبتــ لابـــود
من هم آخـــرنازنینــــم،نازنینـ ـــم،نازنینـــــــم
نوگــــــل آن عشقبـــــازاولیـــــــن وآخرینـــــم
ویرایش توسط ╫❀نیایش❀╫ : ۱۳۸۸/۰۵/۲۰ در ساعت ۱۳:۲۹
ماهی ها از تلاطم دریا به خدا شکایت بردند
و
چون دریا آرام شد خود را اسیر تور صیادان یافتند.
تلاطم های زندگی حکمتی از جهان هستی است...
پس از خدا بخواهیم دلمان آرام باشد نه اطرافمان
-
-
۱۳۸۸/۰۵/۲۰, ۱۳:۴۲ #3
- تاریخ عضویت
ارديبهشت ۱۳۸۷
- نوشته
- 1,245
- مورد تشکر
- 1,620 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
با سلام و عرض تبريك خدمت همه ي دوستان خوب قرآني
سركار خانم نيايش درود خدا بر شما كه در تكريم و تعظيم شعائر ديني با نهايت سليقه اهتمام داريد.
در پرتوي عنايات الهي بيش از پيش موفق باشيد.
علم و عمل اي دوست به مايي و مني نيست
هر كس به بَرَش خرقه، اويس قرني نيست
هر شيشه ي گلرنگ عقيق يمني نيست
خوبي به خوش اندامي و سيمين زَقَني نيست
حُسن آيت روح است، به نازك بدني نيست
-
-
۱۳۸۸/۰۵/۲۰, ۱۴:۴۴ #4
- تاریخ عضویت
دي ۱۳۸۷
- نوشته
- 10,035
- مورد تشکر
- 25,834 پست
- حضور
- 17 روز 15 ساعت 28 دقیقه
- دریافت
- 6
- آپلود
- 0
- گالری
-
2
شب عاشق شکفته شد
یاسی که دیار شقایق شکفته شد
مثل شکوفه رائحه ای دلفریب داشت
گل برگهای روشن او عطر سیب داشت
اما نسیم جرات بوئیدنش نداشت
حتی فرشته رخصت بوسیدنش نداشت
آرام آرام زیر بارش مهتاب خنده کرد
آری آری به روی حضرت ارباب خنده کرد
زینب یبا و اوج عنایات را ببین
در این قمات مادر سادات را ببین
روح تمام عشق به محراب کوچک است
انگار عکس فاطمه در قاب کوچک است
آینه تمام تمنای من رسید
دختر نگو که ام ابیهای من رسید
ویرایش توسط مجیب : ۱۳۸۸/۰۵/۲۰ در ساعت ۱۴:۴۵
یَا إِلَهِی وَ سَیِّدِی وَ مَوْلاَیَ وَ رَبِّی صَبَرْتُ عَلَى عَذَابِکَ فَکَیْفَ أَصْبِرُ عَلَى فِرَاقِکَ
اگه مي خواي اهل آسمون بهت رحم كنن به اهل زمين رحم كن
-
-
۱۳۸۸/۰۵/۲۰, ۱۴:۵۴ #5
- تاریخ عضویت
دي ۱۳۸۷
- نوشته
- 10,035
- مورد تشکر
- 25,834 پست
- حضور
- 17 روز 15 ساعت 28 دقیقه
- دریافت
- 6
- آپلود
- 0
- گالری
-
2
میلاد بنت الحسین (ع) حضرت رقیه (س) بر دوستداران اهل البیت مبارک باد.
یَا إِلَهِی وَ سَیِّدِی وَ مَوْلاَیَ وَ رَبِّی صَبَرْتُ عَلَى عَذَابِکَ فَکَیْفَ أَصْبِرُ عَلَى فِرَاقِکَ
اگه مي خواي اهل آسمون بهت رحم كنن به اهل زمين رحم كن
-
-
۱۳۸۸/۰۵/۲۰, ۱۶:۱۹ #6
- تاریخ عضویت
آبان ۱۳۸۸
- نوشته
- 11,936
- مورد تشکر
- 35,179 پست
- حضور
- 33 روز 7 ساعت 39 دقیقه
- دریافت
- 406
- آپلود
- 94
- گالری
-
278
ماهی ها از تلاطم دریا به خدا شکایت بردند
و
چون دریا آرام شد خود را اسیر تور صیادان یافتند.
تلاطم های زندگی حکمتی از جهان هستی است...
پس از خدا بخواهیم دلمان آرام باشد نه اطرافمان
-
-
۱۳۸۸/۰۵/۲۰, ۱۶:۵۹ #7
- تاریخ عضویت
آبان ۱۳۸۸
- نوشته
- 11,936
- مورد تشکر
- 35,179 پست
- حضور
- 33 روز 7 ساعت 39 دقیقه
- دریافت
- 406
- آپلود
- 94
- گالری
-
278
از کرامات حضرت رقیه (ع)
جناب حجه الاسلام و المسلمين آقاي سيد عسكر حيدري،
.
از طلاب علوم دينيه حوزه علميه زينبيه شام چنين نقل كردند:
.
روزي زني مسيحي دختر فلجي را از لبنان به سوريه ميآورد.
.
زيرا دكترهاي لبنان او را جواب كرده بودند .
.
زن با دختر مريضش نزديك حرم با عظمت حضرت رقيه سلام الله عليها منزل ميگيرد،
.
تا درآنجا براي معالجه فرزندش به دكتر سوريه مراجعه كند،
.
.
تا اينكه روز عاشورا فرا ميرسد و او ميبيند
.
مردم دسته دسته به طرف محلي كه حرم مطهر حضرت رقيه سلام الله عليها آنجاست ميروند.
.
از مردم شام ميپرسد اينجا چه خبر است ؟
.
ميگويند اينجا حرم دختر امام حسين سلام الله عليها است .
.
.
او نيز دختر مريضش را در منزل تنها گذاشته درب اطاق را ميبندد،
.
و به حرم حضرت رقيه سلام الله عليها روانه ميشود
.
و گريه ميكند،به حدي كه غش ميكند و بيهوش ميافتد ...
.
.
درآن حال كسي به او ميگويد بلند شو برو منزل ...
.
حركت ميكند و ميرود درب منزل را ميزند،
.
ميبيند دخترش دارد بازي مي كند!
.
وقتي مادر جوياي وضع دخترش ميشود و احوال او را ميپرسد،
.
دختر درجواب مادر ميگويد وقتي شما رفتيد دختري به نام رقيه وارد اطاق شد
.
و به من گفت : بلند شو تا با هم بازي كنيم .
.
آن دختر به من گفت، بگو :
.
(( بسم الله الرحمن الرحيم ))
.
تا بتواني بلند شوي و سپس دستم را گرفت
.
و من بلند شدم ديدم تمام بدنم سالم است...
.
او داشت بامن صحبت ميكرد كه شما درب را زديد،
.
گفت : مادرت آمد .
.
.
سرانجام مادر مسيحي با ديدن اين كرامت از دختر امام حسين سلام الله عليها مسلمان شد ...
.
ماهی ها از تلاطم دریا به خدا شکایت بردند
و
چون دریا آرام شد خود را اسیر تور صیادان یافتند.
تلاطم های زندگی حکمتی از جهان هستی است...
پس از خدا بخواهیم دلمان آرام باشد نه اطرافمان
-
-
۱۳۸۸/۰۵/۲۰, ۱۷:۱۷ #8
- تاریخ عضویت
فروردين ۱۳۸۸
- نوشته
- 827
- مورد تشکر
- 4,051 پست
- حضور
- 2 ساعت 21 دقیقه
- دریافت
- 208
- آپلود
- 7
- گالری
-
71
کرامات حضرت رقيه(س) (2)
زن فرانسوي دركنار قبر حضرت رقيه(ع)
جناب حجه الاسلام والمسلمين آقاي حاج شيخ محمد مهدي تاج لنگرودي( واعظ ) صاحب تاليفات كثيره، دركتاب توسلات يا راه اميدواران صفحه 161، چاپ پنجم چنين مي نويسد:
يكي از دوستانم كه خود اهل منبر بوده و در فن وخطابه وگويندگي از مشاهير است ومكرر براي زيارت قبر حضرت رقيه بنت الحسين (ع) به شام رفته است، روي منبر نقل ميكرد:
درحرم حضرت رقيه (ع) زن فرانسوي راديدند كه دوقاليچه گران قيمت به عنوان هديه به آستانه مقدسه آورده است مردم كه ميدانستند او فرانسوي و مسيحي است از ديدن اين عمل درتعجب شدند و با خود گفتند كه چه چيز باعث شده كه يك زن نامسلمان به اين جا آمده وهديه قيمتي آورده است چنين موقعي است كه حس كنجكاوي درافراد تحريك ميشود. روي همين اصل از او علت اين امر را پرسيدند و او در جواب گفت :
همان گونه كه ميدانيد من مسلمان نيستم، ولي وقتي كه از فرانسه به عنوان ماموريت به اين جا آمده بودم در منزلي كه مجاور اين آستانه بود مسكن كردم. اول شبي كه ميخواستم استراحت كنم صداي گريه شنيدم . چون آن صداها ادامه داشت وقطع نميشد،پرسيدم اين گريه وصدااز كجاست ؟ در جواب گفتند : اين گريهها از جوار قبر يك دختري است كه د راين نزديكي مدفون شده است . من خيال ميكردم كه آن دختر امروز مرده و امشب دفن شده است كه پدرومادروساير بازماندگان وي نوحه سرايي مي كنند . ولي به من گفتند الان متجاوز از هزار سال است كه از مرگ ودفن او ميگذرد.
برشگفتي من افزوده شد و با خود گفتم كه چرا مردم بعد از صدها سال اين گونه ارادت به خرج ميدهند ؟ بعد معلوم شد اين دختر با دختران عادي فرق دارد: او دختر امام حسين (ع) است كه پدرش رامخالفين ودشمنان كشتهاند وفرزندانش را به اين جا كه پايتخت يزيد بوده به اسيري آوردهاند و اين دختر درهمين جا از فراق پدر جان سپرده ومدفون گشته است .
بعد ا زاين ماجرا روزي به اين جا آمدم. ديدم مردم ا زهر سو عاشقانه ميآيند ونذر ميكنند وهديه ميآورند ومتوسل ميشوند. محبت او چنان دردلم جا كرد كه علاقه زيادي به وي پيدا كردم.
پس از مدتي به عنوان زايمان مرا به بيمارستان وزايشگاه بردند. پس از معاينه به من گفتند كودك شماغير طبيعي به دنيا ميآيد و ما ناچاراز عمل جراحي هستيم.
همين كه نام عمل جراحي راشنيدم دانستم كه دردهان مرگ قرارگرفتهام . خدايا چه كنم، خدايا ناراحتم ، گرفتارم چه كنم، چاره چيست ؟ وانديشيدم كه، چارهاي بجز توسل ندارم،و بايد متوسل شوم.....
به ناچار دستم را به سوي اين دختر دراز كرده وگفتم خدايا، به حق اين دختري كه دراسارت كتك و تازيانه خورده است وبه حق پدرش كه امام برحق ونماينده رسولت بوده است و او را ازطريق ظلم كشتهاند قسم ميدهم مرا از اين ورطه هلاكت نجات بده. آنگاه خود اين دختر رامخاطب قرارداده و گفتم : اگر من از اين ورطه هلاكت نجات يابم 2 قاليچه قيمتي به آستانهات هديه ميكنم.
خدا شاهد است پس از نذر كردن ومتوسل شدن،طولي نكشيد برخلاف انتظار اطبا ومتصديان زايمان،ناگهان فرزند به طور طبيعي متولد شد واز هلاكت نجات يافتم . اينكه نيز به عهد ونذرم وفا كرده وقاليچهها راتقديم ميكنم.
-
تشکرها 12
-
۱۳۸۸/۰۵/۲۰, ۲۰:۴۷ #9
- تاریخ عضویت
آبان ۱۳۸۸
- نوشته
- 11,936
- مورد تشکر
- 35,179 پست
- حضور
- 33 روز 7 ساعت 39 دقیقه
- دریافت
- 406
- آپلود
- 94
- گالری
-
278
وای که چه اختری خدا به مهتاب داده
وای که چه دختری خدا به ارباب داده
ویرایش توسط ╫❀نیایش❀╫ : ۱۳۸۸/۰۵/۲۰ در ساعت ۲۰:۵۰
ماهی ها از تلاطم دریا به خدا شکایت بردند
و
چون دریا آرام شد خود را اسیر تور صیادان یافتند.
تلاطم های زندگی حکمتی از جهان هستی است...
پس از خدا بخواهیم دلمان آرام باشد نه اطرافمان
-
-
۱۳۸۸/۰۵/۲۰, ۲۰:۵۰ #10
- تاریخ عضویت
آبان ۱۳۸۸
- نوشته
- 11,936
- مورد تشکر
- 35,179 پست
- حضور
- 33 روز 7 ساعت 39 دقیقه
- دریافت
- 406
- آپلود
- 94
- گالری
-
278
-
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری