جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید







موضوع: *******اصلاحات از نظر امام علی و دیدگاه اصلاح طلبی در ایران*******
-
۱۳۸۸/۰۵/۲۱, ۰۹:۲۰ #1
- تاریخ عضویت
مرداد ۱۳۸۸
- نوشته
- 14
- مورد تشکر
- 23 پست
- حضور
- نامشخص
- دریافت
- 1
- آپلود
- 0
- گالری
-
1
*******اصلاحات از نظر امام علی و دیدگاه اصلاح طلبی در ایران*******
اصلاحات (تعريف و اركان)
از نظر اسلام، هر گونه اقدم در جهت رفع مفاسد و معايب موجود و يا بهبود و ارتقاء ، نسبت به وضعيت فعلي در راستاي كسب رضايت الهي ، اصلاحات ناميده مي شود و در يك بيان كوتاه اصلاحات حركتي است تكاملي در جهت قرب الي الله.
هدف تمام اولياء و بندگان صالح خدا ايجاد اصلاحات در فرد و جامعه بوده است، از پيامبران الهي گرفته، تا اميرالمؤمنين علي (ع) كه هدف خويش را از به دست گيري حكومت، اصلاحات معرفي كرده، مي فرمايد: و لكن لنرد معالم من دينك و تظهر الاحكام في بلادك و اين مسير ادامه مي يابد تا پرچم اصلاحات نبوي و علوي در دستان با كفايت مصلح كل و منجي بشريت از قيد فساد و تباهي قرار گيرد. با دقت در سيره حكومتي اميرمؤمنان علي (ع) نكاتي چند كه به عنوان اركان اصلاحات محسوب مي گردد- قابل تذكر است :
1- مبناي اصلاحات :
معمولاً اصلاحات در هر جامعه اي بايد بر اساس مباني مورد پذيرش عمومي آن جامعه صورت گيرد. همچنانكه هيچگاه در يك جامعه لائيك و غير ديني، اصلاحات ديني صورت نمي گيرد. در يك جامعه اسلامي نيز هيچگاه برخلاف مباني ديني صورت نخواهد گرفت. و لذا مبناي اصلاحات در جامعه اسلامي از ديگاه اميرالمؤمنين سه ركن زير است :
((كتاب الله و سنه رسوله و اجتهاد رايي))
1- قرآن كتاب خدا 2- سنت رسول الله 3- اجتهاد حاكم اسلامي جامع الشرايط
2- توازن در اصلاحات :
الف : آغاز همزمان اصلاحات در ابعاد مختلف : چون ابعاد مختلف اصلاحات در اجتماع به يكديگر وابسته اند. لذا علي (ع) پس از دستيابي به حكومت، بسياري از ابعاد اصلاحا را بطور همزمان آغاز نمود. در ايجاد اصلاحات اقتصادي،عدالت و مساوات را سرلوحه كار خويش قرار داد. بطوريكه همه مردم از سياه و سفيد، عرب و عجم، غلام و ارباب، همه و همه بطور مساوي از بيت المال بهره مند گرديدند. در همان روزهاي نخستين در انجام اصلاحات اداري، به عزل استانداران و واليان ناشايست پرداخت و بجاي ايشان از افراد كارآمد و شايسته استفاده نمود و در ابعاد ديگر اصلاحات نيز همين گونه عمل نمود.
ب- كنترل سرعت اصلاحات : وجود يك مركز مقتدر و انديشمند جهت نظارت و كنترل سرعت اصلاحات امري ضروري است تا خداي نكرده تندي اصلاحات سبب نارضايتي عمومي و كندي آن سبب يأس مردم نگردد. اميرمؤمنان به عنوان رأس حرم حكومت اسلامي، كنترل اصلاحات را خود بر عهده داشت. هر چند از نظرات اطرافيان و افراد معتمد استفاده مي نمود.
ج- مخاطبان اصلي اصلاحات : محور اصلاحات عموم ملتندنه اطرافيان مسئولين، ثروتمندان و گروههاي سياسي، لذا بايد برنامه هاي اصلاحي،مصالح عمومي را تأمين كند هر چند با منافع برخي گروهها و اشخاص در تضاد باشد. علي (ع) در نامه نهج البلاغه خطاب به مالك مي فرمايند : ((بايد محبوبترين كارها نزد تو كارهايي باشد كه با عدالت دمسازتر و خشنودي عامه مردم را در پي داشته باشد.))
سپس حضرت در ادامه اشاره مي كنند كه خواص به موقع خطر و سختي حاكم را تنها مي گذارند اما آن گروهي كه مشكلات و سختيها را در هنگام تنگنا و جنگ تحمل مي كنند عامه مردمند، لذا بايد توجه تو به ايشان بيشتر باشد.
3- جامع بودن اصلاحات :
علي (ع) به مالك اشتر دستور مي دهند كه :
به همراه دانشمندان و برجستگان جامعه به بحث و گفتگو در مورد آنچه مي تواند سرزمينهاي اسلامي اصلاح كند، بپرداز.
تا در اثر اين تبادل انديشه ها و انتقال تجارب يك برنامه جامع- كه نظرات مختلف در آن لحاظ گرديده- تدوين گردد.
4- آگاه كردن مردم از اصلاحات :
حضرت علي (ع) در اولين سخنراني خود بعد از بيعت همگاني مردم با ايشان ، برخي از ابعاد اصلاحات را براي مردم روشن مي كنند تا جامعه اي كه نزديك به دو دهه از اختلاف طبقاتي ، فساد، تبعيض ، كسب ثروتهاي نامشروع و در يك كلام دور شدن از سنت و روش رسول گرامي اسلام (ص) رنج مي برد با استشمام عدالت علوي روحي تازه بگيرد و او را در اجراي اين برنامه ها ياري دهد.
5- اجراي بي قيد و شرط به برنامه هاي اصلاحات :
هر برنامه و قانون مفيدي كه بخواهد در اجتماع به اجرا در آيد ، قطعاً منافع عده اي را تهديد خواهد كرد. لذا اگر مجريان اصلاحات بخواهند بر اساس منافع افراد و يا تهديد و تطميع ايشان از اجراي برنامه عقب نشيني كنند، هيچ نقشي از اصلاحات بر پيكره اجتماع بسته نخواهد شد.
[[ علي (ع) به همه حكومت مداران آموخت كه او حكومت را براي اصلاحات مي خواهد نه اصلاحات را براي حكومت. ]]
عدم سپردن مسئوليت به طلحه و زبير ، تقسيم بالسويه بيت المال و عزل معاويه كه دو جنگ جمل و صفين را بر او تحميل نمود، دليل بر اين مدعاست.
6- رشد و اعتلاي فكري و روحي مردم :
در حكومت كوتاه اميرمؤمنان (ع) تمام اركان قبلي اصلاحات به بهترين نحو ممكن محقق گشت، اما آنچه كه باعث شد علي (ع) در اجراي اصلاحاتش تنها بماند، عدم همراهي و دل سپردن مردم به دستورات و اوامر او بود. مردمي كه بخاطر برقراري عدالت و مساوات و مبارزه با فقر و فساد و تبعيض با علي (ع) بيعت كرده بودند، سرانجام به علت نداشتن تحليل از مسائل، فريب عده اي از زراندوزان و قدرت طلبان را خورده، علي (ع) را مظلومانه تنها گذاشتند.
اصلاح طلبی
به جریان سیاسی گفته میشود که انجام تغییر درجامعه را از طریق انجام اصلاحات در قوانین و سیاستها و نه از طریق انقلاب و تعویض حکومت تبلیغ میکند.
اصلاحطلب
کسی که خواستار تغییر در بخشهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جامعه است بدون آنکه در اساس جامعه دگرگونی ایجاد شود یک اصلاح طلب است.
ایدئولوژی
در ایدئولوژی اصطلاحطلبی حفظ قانون و ساختار قانون اساسی اصل اساسی به شمار میرود.
ایدئولوژی اصلی اصلاحات، سر و سامان دادن و رفع معایب حاکم بر کشور، مبارزه با تباهیها در راه دستیابی به یک جامعهٔ مدنی و قانونمدار، رسیدن به دموکراسی بهبود بخش تعاون و پیشبرد صنعت عنوان شده است. به همین علت با جریان عدالت خواه نیز ارتباطی تنگاتنگ دارد.همچنین بهرهگیری از نخبگان سیاسی و همچنین دانشآموختگان (شایسته سالاری) در دستور کار قرار دارد.
اهداف اصلاحطلبان
اصلاحطلبان طیف گستردهای را تشکیل میدهند و از این رو نمیتوان هدف واحدی را برای آنان برشمرد. اما آنان در مجموع خواستار حرکتهای انقلابی نیستند و مایلند کم کم تغییراتی در حکومت ایران، به سمت برقراری دموکراسی و رعایت حقوق بشر به وجود بیاورند.
ادامه دارد
ویرایش توسط اصلاحات : ۱۳۸۸/۰۵/۲۱ در ساعت ۱۰:۱۳
-
تشکر
-
۱۳۸۸/۰۵/۲۱, ۱۲:۳۸ #2
واقعا شوما فکر می کنی که بین اصلاحات و اسلام و حضرت علی سنخیتی وجود دارد؟
کارهای زیر رو همه من انجام دادم.
گفتم قرآن مال زندگی قبیله ای است.
روزانه 6 شبهه اساسی در دین وارد می کردم.
از فتح سنگر به سنگر نظام حرف می زدم.
وجود امام زمان رو تکذیب می کردم.
حادثه ی کربلا رو ناشی از خشونت و ... می دونستم.
طرح جامعی رو برای سرنگونی نظام اجرا کردم مخصوصا در زمانی که قدرت رو در دست داشتم.
می گفتم قرائت های مختلفی از دین وجود داره.
در ترویج فساد و بی بند و باری کم نذاشتم.
عاشق دست دادن و دست زدن به دخترا بودم.
افکار امام خمینی (ره) رو به موزه رفته می دونستم.
به علما توهین می کردم.
همین حضرت امیری رو که شما فرمودید را خشن می دونستم.
از ظلم به زنان در اسلام حرف می زدم بعدش وقتی که خودم از طرف آقای خانمی رئیس گفتگوی های تمدن ها شدم چند تا چند تا زن گرفتم.
افراد مومن رو متحجر می دونستم.
و................................................ ............
حالا به نظر داداش، ادعای سنخیت گروه به اصطلاح اصلاحات با اسلام و امیرالمومنین و نظام و ارزش ها آخر خنده نیست؟
داداش از شباهت صرفا ظاهری نام این گروه با اون اصلاحاتی که بسیار مقدس است، سو استفاده نکن.
عزت زیاد
ویرایش توسط اسد بي حیله : ۱۳۸۸/۰۵/۲۱ در ساعت ۱۲:۵۳
-
تشکرها 3
-
۱۳۸۸/۰۵/۲۱, ۲۳:۴۴ #3
برقرار کردن دموکراسی و حقوق بشر که چیز بدی نیست، این که مخالفتی با اسلام نداره، خود اسلام مسلما موافق حقوق بشر هستش، این کجاش با اسلام در تضاده؟
یا این دموکراسی که شما بهش اشاره کردید، این نمیتونه به نوع حکومت اشاره داشته باشه، چون همین الانش هم حکومت ما دموکراتیک هست، چی رو می خوان بر قرار کنن؟ در جواب این سوال باید بگم دموکراسی معانی مختلفی داره، یکیش به نوع حکومت بر میگرده، چندین بعد مختلف داره، مثلا از نظر حقوق شهروندی، دموکراسی یعنی اینکه دولت نتونه یک عده ای رو ناکار کنه به این بهونه که مخالفش هستند، کسی به دلیل گرایش سیاسیش مورد تعقیب قضایی قرار نگیره، خوب این کجاش مخالف اسلامه، کجاش اصلا مخالف قانون اساسیه؟ خود قانون اساسی ما این حق رو به مردم میده که تا زمانی که به سمت گروههای ملحد و دشمن با نظام کشیده نشده اند، حق دارند آزادانه جهت گیری سیاسی داشته باشن، این هم مخالف دین ما نیست، اتفاقا دین ما همین رو هم دوست داره.
بعدش هم دوست عزیز، همه اصلاح طلبان که اینطوری نیستند، خیلی از این حرفهایی که یک عده می نشینند پشت سر اصلاح طلبی میگن، گنده کردنه. حالا چون ۴ تا آدم از اینها این حرفها رو زدند که نمیشه همه اصلاح طلبان رو برد زیر سوال که. خود شما هم دارید میگید، بعضی هاشون این حرفها رو میزنن و این اعمال ازشون سر میزنه.
ویرایش توسط leadertime : ۱۳۸۸/۰۵/۲۱ در ساعت ۲۳:۵۹
-
۱۳۹۱/۰۶/۲۶, ۱۷:۱۶ #4
- تاریخ عضویت
شهريور ۱۳۹۱
- نوشته
- 3
- مورد تشکر
- 0 پست
- حضور
- 1 ساعت 48 دقیقه
- دریافت
- 0
- آپلود
- 0
- گالری
- 0
شما اصلاح طلبی و تجدید نظر طلبی رو با هم اشتباه گرفتید.امام حسین فرمود من برای اصلاح امت جدم قیام کردم.یعنی امام حسین وسایر ائمه اصلاح طلب بودند .همچنین امام خمینی کبیر هم اصلاح مفاسد رو در ایران کلید زد ولی آقای خاتمی و هرکس که تو ایران به اصلاح طلب مشهوره در واقع رفرمیسته چون اصلاح در مفاسد است نه اصلاح در دین که هر جا با حقوق بشر ناقص که طرح ماسون ها برای جهان بوده جور در نیومد حکم خدا رو تعطیل کنن.
اطلاعات موضوع
کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
اشتراک گذاری