جهت مشاهده مطالب کارشناسان و کاربران در این موضوع کلیک کنید   

موضوع: چرا خداوند بين هابيل و قابيل فرق گذاشت؟ (خوب و بد)

  1. #1
    شروع کننده موضوع

    تاریخ عضویت
    جنسیت مهر ۱۳۸۷
    نوشته
    7
    مورد تشکر
    9 پست
    حضور
    نامشخص
    دریافت
    0
    آپلود
    0
    گالری
    0

    چرا خداوند بين هابيل و قابيل فرق گذاشت؟ (خوب و بد)




    لطفا دوستان جوابها رو شفاف بفرماييد
    ویرایش توسط mehdy996 : ۱۳۸۸/۰۵/۲۱ در ساعت ۱۱:۱۸

  2. تشکرها 2


  3. #2

    تاریخ عضویت
    جنسیت دي ۱۳۸۷
    نوشته
    10,035
    مورد تشکر
    25,834 پست
    حضور
    17 روز 15 ساعت 28 دقیقه
    دریافت
    6
    آپلود
    0
    گالری
    2



    بزرگوار منظورتون رو خوب متوجه نشدم
    اگه منظورتون اينه كه خداوند خواسته قابيل بد باشد و هابيل خوب بايد گفت دراين خصوص خداوند در سوره مباركه مائده مي فرمايد :
    وَ اتْلُ عَلَيهِمْ نَبَأَ ابْنىْ ءَادَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَاناً فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمَا وَ لَمْ يُتَقَبَّلْ مِنَ الاَخَرِ قَالَ لاَقْتُلَنَّک قَالَ إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ(27)لَئن بَسطت إِلىَّ يَدَک لِتَقْتُلَنى مَا أَنَا بِبَاسِطٍ يَدِى إِلَيْک لاَقْتُلَک إِنى أَخَاف اللَّهَ رَب الْعَلَمِينَ(28)إِنى أُرِيدُ أَن تَبُوأَ بِإِثْمِى وَ إِثمِک فَتَکُونَ مِنْ أَصحَبِ النَّارِ وَ ذَلِک جَزؤُا الظلِمِينَ(29)فَطوَّعَت لَهُ نَفْسهُ قَتْلَ أَخِيهِ فَقَتَلَهُ فَأَصبَحَ مِنَ الخْسِرِينَ(30)
    27 - داستان دو فرزند آدم را به حق بر آنها بخوان ، هنگامى که هر کدام عملى براى تقرب (به پروردگار) انجام دادند، اما از يکى پذيرفته شد و از ديگرى پذيرفته نشد (برادرى که عملش مردود شده بود به برادر ديگر) گفت: بخدا سوگند تو را خواهم کشت (برادر ديگر) گفت (من چه گناهى دارم زيرا) خدا تنها از پرهيزکاران ميپذيرد! 28 - اگر تو براى کشتن من دست دراز کنى من دست به قتل تو نميگشايم ، چون از پروردگار جهانيان ميترسم! 29 - من مى خواهم با گناه من و خودت (از اين عمل ) بازگردى (و بار هر دو را بدوش کشى ) و از دوزخيان گردى و همين است سزاى ستمکاران !.30 - نفس سرکش تدريجا او را مصمم به کشتن برادر کرد، و او را کشت ، و از زيانکاران شد.

    با توجه به اين آيات چطور مي شه گفت خدا خواسته كه قابيل بد باشه؟





    یَا إِلَهِی وَ سَیِّدِی وَ مَوْلاَیَ وَ رَبِّی صَبَرْتُ عَلَى عَذَابِکَ فَکَیْفَ أَصْبِرُ عَلَى فِرَاقِکَ



    اگه مي خواي اهل آسمون بهت رحم كنن به اهل زمين رحم كن

  4. تشکرها 2


  5. #3

    تاریخ عضویت
    جنسیت دي ۱۳۸۸
    نوشته
    2,245
    مورد تشکر
    5,583 پست
    حضور
    19 روز 19 دقیقه
    دریافت
    12
    آپلود
    0
    گالری
    0



    نقل قول نوشته اصلی توسط mehdy996 نمایش پست
    لطفا دوستان جوابها رو شفاف بفرماييد
    با سلام؛
    خدا انسان را براى نيل به كمال آفريده است; يعنى سرشت انسان به گونه ى است كه بايد در اين دنيا با پيروى از عقل و دورى از افراط و تفريط و مهار قواى ديگر، به سوى كمال گام بردارد. بديهى است كه اين سير تكاملى در سايه پيروى از عقل و برنامه هاى پيامبران((عليهم السلام))، هنگامى تحقق مى پذيرد كه در برابر عقل، قواى ديگر، و در برابر برنامه پيامبران((عليهم السلام)) برنامه اى ديگر موجود باشد. اگر در معرض انسان هيچ گونه شهوتى نباشد، پيروى از عقل براى او كمال محسوب نمى شود و نيز اگر وساوس شيطانى در ميان نباشد، توجّه به برنامه هاى پيامبران((عليهم السلام)) چندان مشكل نيست و در حقيقت سير تكاملى محسوب نمى شود.
    ماجراى فرزندان آدم((عليه السلام)) كه يكى راه سعادت را برگزيد و ديگرى در ورطه بدبختى گام نهاد، بر همين اساس بود. كه هر دو، عقل و غريزه وشهوت داشتند; امّا يكى از آنان توانست بر شهوت و غضب خويش غالب آيد و سعادتمند شود; ولى ديگرى در اين نبرد با انتخاب نادرست خود، شكست را بر پيروزى واقعى ترجيح دهد و به آن سرنوشت دچار گردد. چنان كه سخنان هابيل به برادر خود حكايت از مطلب فوق دارد كه مى گويد:
    «برادرم بهتر است كه منشاء ناراحتى را پيدا كنى و ببينى راه سلامت چيست و آن راه را اختيار كنى; وگرنه اينكه مرا بكشى تو را نزد خدا مقرّب تر نمى گرداند و عبادت تو را مقبول نمى سازد; چون خداوند عبادت را از پرهيزكاران قبول مى كند. بهتر اين است كه از خدا طلب مغفرت نموده و از اين بيراهه باز گردى. بدان كه اگر بر نيّت خود باقى مانده، بخواهى مرا بكشى، من امر خود را به خدا واگذار مى كنم; چون مى ترسم در مقام مقابله با تو دچار گناهى بشوم».
    اگر هابيل هم مثل قابيل بود، بايد مغلوب غضب خويش شده، او را بكشد ،ولى او پيرو عقل و مطيع خدا بود و كشته شدن را بر خلافكارى و آلودگى ترجيح مى داد. بنابراين، نزاع اين دو برادر در اثر صفات روحى آنها بود كه براى خود تحصيل كرده بودند .


  6. تشکر


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

اشتراک گذاری

اشتراک گذاری

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
^

ورود

ورود