قانون نویس کی باشه بهتره انجمن علم حقوق

[مزمل]

یک نمونه :چگونه قانون نویس به فکر نوشتن قانون می افتد
-------------------------------------------------------------

با افزایش جمعیت نیاز به قانون بیشتر شد
لذا قوانینی بیشتری وضع شد مثلا تا قبل از اختراع ماشین قانونی به نام قوانین راهنمایی و رانندگی وجود نداشت
با افزایش تعداد ماشین ها شاهد تصادف در جاده ها و چهار راهها شدند که نتیجه این تصادف زخمی شدن مرگ و خراب شدن ماشین بود لذا قوانین راهنمایی و رانندگی نوشته شد
این قوانین موجب شد که امار خسارتها کاهش یابد
مثلا در سر چهارها ماشین ها بیشتر با هم برخورد می کردند و باعث راه بندان می شد
لذا چراغهای راهنمایی و رانندگی درست شد

[مزمل]

گر چه انسانها در طول تاریخ اقدام به نوشتن قانون نموده اند و قانونهایی هم که نوشته اند خوب است اما بعضی از قانونهایی که توسط انسان نوشته شده است را میتوان نقد کرد و عیب ها وحسنهای ان را پیدا کرد از جمله قانونهایی که انسان نوشته است قوانین راهنمایی و رانندگی است قانون نویس معتقد است اگر جاده ها و وسایل نقلیه عیبی نداشته باشند در صورتی که انسان این قوانین را رعایت کند تصادفات به صفر میل می کند
اما متاسفانه راهنمایی و رانندگی اعلام کرده است اکثر تصادفات به علت خطای انسانی روی داده است و امار ایرانیانی که در تصادقات کشته میشوند اول است یعنی ایرانیان کمترین التزام به قانون دارند
چرا؟
ذهن ادم به این سمت میره که چرا ایرانیان به قوانین اهمیت نمی دهند در حالیکه ایرانیان مسلمان هستند و باید بیشتر به قوانین اهمیت بدهند
قانون گذار خوب خدا است کتاب قران ، قوانین خدا است قوانین زیادی برای ما نوشته از جمله قانون روزه
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ

سوره 2 ایه183

[مزمل]

با سلام
----------------------

خدا را به عنوان بهترین قانون نویس می شناسیم حتی ان جایی که قانونش مورد اختلاف واقع می شود هم از روی حکمت و دانایی است و نمی شود گفت خدا یا نمی دانسته که موجب اختلاف می شود که این یعنی ناقص بودن علم خدا و یا خدا بدون حکمت قانونی را نوشته که مردم را به جان هم بیندازد که این مورد هم خلاف سایر ایات خداست که خدا را حکیم عادل مهربان می داند

بنابر این وقتی جمع بندی کنیم همه صفات خدا را به این نتیجه می رسیم که خدا بهترین قانون نویس است

[مزمل]

تشریح قوانین خدا
-----------------------------

تفاوت قانون خدا با انسان این است که خدا قانونه درست می نویسد قانون خدا غیر قابل تغییر است وحق محض است و تضادی در ان نیست.

اما قوانینه انسان و گفته های بشر نیاز به راستی آزمایی داره علتش هم معلومه خداوند دانای تمام است لذا قانونش همیشه درست است .

ولی قانونه خدا نیاز به تشریح و نیاز به تفسیر داره

تشریح و تفسیر قوانینه خدا خود یکی از قوانینه خداست چنان که در سوره آل عمران آیه هفتم روش تفسیر و تشریح و توضیح را بیان کرده.

هم تایید کرده که قران تفسیر داره و هم توضیح داده که هر تفسیری درست نیست .

تفسیری که شرح ایات قران باشه و خدا این تفسیر را تایید کنه.

هُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ


مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ في قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء


الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ


يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الألْبَابِ ﴿۷﴾



-------------------------

[مزمل]

اساسی ترین بخش قران به تفسیر قران بر می گردد در این مورد دو نکته اساسی است

اول

این که کسانی که نمی دانند قران تفسیر دارد ظاهر قران را مطالعه می کنند و مطالعه ظاهر قران موجب سردر گمی انسان می شود و این تفسیر قران است که قران را اسان و قابل فهم می کند
دوم

کسانی که قران را از روی ظاهر تفسیر می کنند اینها قران را شرح ظاهری میدهند بین تفسیر با تشریح تفاوت است تشریح یعنی توضیح دادن اما تفسیر یا تاویل یعنی برگرداندن ایه به شکل اصلی ای که منظور خدا بوده است

در اصل این دو نفر هر دو به معنی واقعی تفسیر دست نیافته اند اولی که نمیداند تفسیر جزو لاینفک قران است و دومی که تفسیر را به معنی توضیح قران می داند
همه تفاسیری که فعلا در مورد قران شده است توضیح ظاهر قران است

----

[مزمل]

همانطور که میدانیم کسی که علمی را تالیف می کنه تمام موضوعات علم برای خودش حل شده است اما کسانی که این علم را مطالعه می کنند به دلیل عدم اشنایی با ان علم ممکن است سوالاتی برایشان مطرح شود که صاحب این علم این چنین اشتباهاتی را داشته است
علم قران دارای یک مبانی ای است که در صورت غفلت از ان مبانی ادم گمراه می شود و علامت گمراهی هم ان است که فر دچار تناقض می شه
قران حتما نیاز به معلم و راهنما داره تا مبانی قران را برای او روشن کند دو نکته اساسی در مورد علم قران نباید فرموش کرد یکی این که این علم با اندیشه های انسان تفاوت داره و برای یاد گیری ان نمیتوان از اندیشه بشر کمک گرفت و برای نقد ان هم همینطور اشتباهی که در این سایت فراوان است قران را فقط با قران می توان مقایسه کرد زیرا این علم منشا خدایی داره
دوم اینکه علم قران علمی است است که کامل است یعنی علمی است که همه چیزهایی که لازم است در ان وجود دارد و ناقص نیست مانند یک سیستم که کامل است و نسخه بالاتری وجود ندارد
اما این به این معنی نیست که دسترسی به این علم برای همگان ممکن است
مبنای اصولی علم قران تفسیر است
کاری که نباید اشتباه شود
در این میان راسخون در علم میان دو حالت حیران هستند هم اجازه دارند تفسیر کنند هم مامور به اعتراف در مورد ایه های متشابه که تاویل دارند شده اند همین که بگویند خدا می داند همه از طرف خداست دلیل عمل به این تکلیف است

[مزمل]

چون که قران تاویل و تفسیر دارد تفسیر قران کتابی است که به زبان ساده هدایت کننده متقین است مسلم است که کتاب تفسیر قران توسط راسخون در علم نمی تواند نوشته شود
نکته ظریفی در این قضیه است و ان این است که راسخون در علم از تفسیر ایات متشابه منع نشده اند اما تفسیر انها تفسیر قران نیست چون که در ایه 7 ال عمران می گوید فقط خدا تاویل ایات متشابه را میداند و منظورش تمام قران است ولی خدا تفسیر تمام قران را از طرف یکی از راسخون در علم تایید نمی کند به دو دلیل یکی اینکه قسمتی از قران غیب است و راسخون در علم از این غیب اطلاعی ندارند چرا اطلاع ندارند چون خدا نمی خواهد اطلاع یابند چرا چون که اگر اطلاع یابند هدف از خلقت علم قران به هم می ریزد
پس از نزول قران و کتابت ان مسلمانان تفسیر ها گفتند ولی تفسیر کامل قران موجود نیست تفسیری که تمام اختلافات را از بین میبرد
اصولا تفرقه و چند دستگی علامت اشتباه در تمام گروهها است و وحدت علامت درست بودن راه است و این جمله که خدا بین شما در ان چه اختلاف می کنید روز قیامت قضاوت می کند و یا این جمله که خدا به شما تا مدت معینی ازادی عمل داده است این است که ایجاد این تاریخ پر از اختلاف و نفرت و دشمنی و چند دستگی میان مردم مسلمان خواست خدا و از اجزا علم قران است و این جمله که اگر خدا می خواست شما را امت واحده قرار می داد نشانه ان است که خدا این اختلاف را ازمایشگاه مسلمانان قرار داده است تا نحوه شکل گیری یک اندیشه اشتباه را تجربه کنند و این خود قسمتی از اموزش قران توسط خدا به انسان است و علم القران

[مزمل]

شناخت پیامبر در قران یکی از مهمترین موضوعاتی است که یک پژوهنده قران باید ان را تعقیب کند اگر توانستیم پیامبر قران را درست بشناسیم میتوانیم اسانتر قران را فرا بگیریم

بعضیها فکر میکنند پیامبر تمامی علم قران را می داند و این اشتباه است دلیلم این است که علم قران در تفسیر بیان قران نهفته شده است و تفسیر و بیان هم در علم خدا است و پیامبر زمانی به تفسیر ایه ای اطلاع پیدا می کرد که ان ایه توسط خدا تفسیر می شد حال سوال این است که در زمان وحی ایات قران چه چیز به پیامبر وحی می شد همین ظاهر ایات یا تفسیر ایات جواب ساده است فقط ایات قران زیرا تفسیر قران کلام نیست که به پیامبر گفته شود بلکه تفسیر قران یک حادثه است بنا براین یادگیری تفسیر قران سر کلاس درس غیر ممکن است

البته این نوشته هایی که من نوشتم تمامش ایه دارم که خواهم نوشت

[مزمل]

شناخت پیامبر به ما کمک می کند تا بهتر قران را بخونیم می توانیم در باره پیامبر از عقل نیز بهره جست پیامبر اسلام از کودکی تا زمان بعثت در میان مردم مکه زندگی می کرد و ارتباطی با خدا نداشته است و مانند سایر نوزادان رشد کرد و زبان عرب که زبان مکه را بود فرا گرفت وزبان فرهنگی مردم را هم مشاهده می کرد می دید که مردم مکه بتهایی را در خانه کعبه قرار داده اند و با انها صحبت می کنند و می گویند ای بتها شما واسطه میان ما و خدا هستید از خدا بخواهید تا مشکلات ما را حل کند

اگر ما به دوران تولد رشد و جوانی خود فکر کنیم می بینیم چگونه فرهنگ محیط روی ما تاثیر گذاشته است این مورد در مورد پیامبر هم صادق است مگر این که پیامبر در 2حالت دیگر قرار بگیرداز طرف خدا راه حق به ایشان نشان داده شود و در فرهنگ محیط شک کند و تلاش کند به کمک عقل خود ان را در یابد

در این موارد میتوان به قران پناه برد و حرف درست را از ایشان شنید
کسی که زبان محیطی را یاد می گیرد فرهنگ انها را هم یاد می گیرد ولی اینکه پیرو این فرهنگ باشد یا منتقد فرق می کند پیامبر حداقل باید دوران شک را طی کرده باشد این دوران شک از کی شروع شد معلوم نیست مسلم است پیامبر تا سن جوانی فرهنگ مذهبی مکه را یاد گرفت تا این که به سن رشد جوانی رسید از این سن به بعد انسان وارد مرحله ارزیابی و تثبیت می شود یعنی انسان ممکن است فرهنگ را کامل بپذیرد و تا اخر عمر هم جدی پیرو باشد یا ممکن است در فرهنگ محیط مردد شود و ان را نقد کند و در صورتی که ان را مشکل دار ببیند ان ا رد کند مسلم است پیامبر دوران شک را داشته است و همین دوران شک او را اماده کرده است تا خدا او را برانگیزاند

نام دوران شک را من دوران امادگی برا ی وحی شدن می نامم مسلم است خدا به کسی که موافق فرهنگ محیط است وحی نمی کند خداوند همیشه کسی را به رسالت انتخاب می کند که مخالف فرهنگ جاری است زیرا این فرد شرایط مبارزه را در خود دارد و به اسانی فرمان خدا را اجرا می کند

امادگی یعنی مخالف دین جاری بودن



.

[jahangardkocholo]

سلام وقتی قانون باشه ولی کسی به اون عمل نکنه به چه دردی میخوره و باید اول خدا را در نظر داشته باشی نه بنده خدا رو.پس هر کی باشه سعی کنید که عمل کنید تا وضع کنید